tgoop.com/KholalForaj/194
Last Update:
زنی که داشت در آینهی توالت رستوران به لایههای لبش میافزود چون چند لایه از آن بر لب لیوان رفته بود و چند لایه از آن بر تهسیگارها ماسیده بود و چند لایه از آن لبی دیگر را ضخیم کرده بود خیال کرد الآن که دارد به آینه نگاه میکند این وضعیت را در خواب هم دیده است، و به این مناسبت، و بیآنکه بتواند دلیلی اقامه کند، به این نتیجهی هولناک رسید که درحالحاضر وضعیتش چیزی جز این نیست که دارد در کابوس یک نفر دیگر، که نمیداند کیست، نقش مهمی ایفا میکند و چه خوب است کاری کند کابوس آن نفر چنان بهیادماندنی شود که از ترس یخ کند. اما همچنانکه لایه بر لایه میافزود، خیال کرد اگر دست به کار خونینی بزند، ممکن است طرف بر اثر هیجان از خواب بپرد و نقش زن باطل شود، بیآنکه توانسته باشد رخی نشان دهد. و حتی ترسید نکند، با بیدار شدن طرف، برای همیشه دود شود و به هوا رود و دیگر در هیچ کابوسی نقشی به او نسپارند. به این ترتیب، کاری نداشت بکند جز همان کاری که مشغولش بود، اما تصمیم گرفت طوری نقش بازی کند انگار حجم خمیری رژ که آرامآرام دارد لیسانده میشود از دل آن کمکم و با حرکتی بطیء تیغ نهچندان تیز ظاهر میگردد و زن در ابتدا وانمود میکند از تیغ بیخبر است تا اینکه تیغ به نقطهی شدیداً تیزش میرسد و زن یک لبش را با همهی لایههایش برای همیشه از دست میدهد، و اینطور القا میکند که این لببریدگی چنان عمیق است که خون بر آینه نقش میاندازد. زن نقشش را بهخوبی ایفا کرد و طوری بر آینه نقش انداخت که پاکشدنی نبود. با رضایتخاطری که بهندرت نصیب انسان میشود، بهسوی سالن رستوران رفت به این امید که آن خواببین را شیفتهی این کابوس کرده باشد. اما دریغ و افسوس که او در خواب مردی هنرش را به کار گرفته بود که هرگز کابوس نمیدید، نه کابوس میدید نه رؤیا میدانست که چیست.ــ
http://www.tgoop.com/kholalforaj
BY خللفرج

Share with your friend now:
tgoop.com/KholalForaj/194