LITERARYCENTER_OF_YAZDUNI Telegram 181
#فاطمیه

ستاره کبود

در فـــراســـویِ عــالم اســرار
یک ستــاره شکسـت بر دیوار
در و دیـــوار را بـه تنـگ آورد
ضـربـه هـای مــــداوم انـــکار
پـــارهای از تـن رســول امیــن
که عزیـز است دربَـرَش بسیار
جــان نثـــار ولایــت علـــوی
شد کبـود آن ستـاره در پیـکار
آسمــان هـدایــت از ایـن داغ
گشت طوفانی و به شدّت تار
نالـه میآیـد از زمیـن و زمـان
خون نِشسته است بر سرِ مسمار
شعله های فغان به عرش رسید
هیئـت عرشیـان بدین شد زار
شرم بادت فلک، زچه ماندی؟
دیدی از عـده ای چنین رفتار؟
یـــادگار رســـول رحمــت را
با چـه رویـی نـواخـتند اغیار؟
در عـــداوت، امیـر، شد اسیـر
شــده در بنـــد، حیـــدر کــرار
پرده ای خواند از سرودِ شکیب
شـاه دربنــد از ســرِ اجبـــار
تا نشانَد به دین، نشانِ طریق
او که دانـد به دل همه اســرار
رحمــتِ حــق بـه عـــالمیـــان
باشد اصـلِ نخست، در ادوار
لیک بستند در کشـاکش جور
دستهای حکیم دربند و فشار
ایـن طـرف تـر نـگاه کــن امـا
شعـــله در آستــان استفســار
بـارگاهـی کـه بــود جـای نبـی
خانۀ اهل بیت و مسکنِ اطهار
میگــدازد بـه آتــــش ابــلیس
آیـه هـای حکمــت از ایـن کار
به چه کـردند کار خـود تـوجیه
تا شود مرکبی چنین، رهـوار؟
که رسالت برایتـان کافی است
این شرافت بس است وهم بسیار
گـر نبـوت در آل هـــاشم بـود
با خلافــت دگــر نبــاشد کـار
ریشـه دار است این تعصبها
عبـرتی باید ای اُولی الابصـار
بـود قـــرآن و عتــرتِ نبــوی
بهـر امـت دو ثقــل گـوهـربـار
پاســداری ایــن دو گـوهـر را
هیــزم و تازیـانه کـرد و فشار!
جمله ی «حَسـبُنـا کتابَ ا...»
گشــت بنیـــان آن همـــه آزار
آه بنـــگر بـه حـــال آن بـانـو
کـه بُـود اصـل و مـادر انـــوار
یک طرف، به پاسـداری حـق
یک طرف، به زخم خـود بیمار
یک نظــر، بـه جـایـگاه عــلی
یک نظـر، به دردِ گشتـه دچـار
گر که جان بهر دین بباید داد
نوبت محسن و من است اینبار
بـار الهـا تویـی بر ایـن شــاهد
کـه چه آمــد ز کیــنِ استکبـار
ای قلم، درکش این زبان، آرام
کَظم مولاست مشـق تو زینهار

#شعر
#دکتر_حسین_خورشیدی
استاد دانشکده ریاضی دانشگاه یزد، اسفند ۱۳۹۴

کانون ادبی دانشگاه یزد
@LiteraryCenter_of_YazdUni



tgoop.com/LiteraryCenter_of_YazdUni/181
Create:
Last Update:

#فاطمیه

ستاره کبود

در فـــراســـویِ عــالم اســرار
یک ستــاره شکسـت بر دیوار
در و دیـــوار را بـه تنـگ آورد
ضـربـه هـای مــــداوم انـــکار
پـــارهای از تـن رســول امیــن
که عزیـز است دربَـرَش بسیار
جــان نثـــار ولایــت علـــوی
شد کبـود آن ستـاره در پیـکار
آسمــان هـدایــت از ایـن داغ
گشت طوفانی و به شدّت تار
نالـه میآیـد از زمیـن و زمـان
خون نِشسته است بر سرِ مسمار
شعله های فغان به عرش رسید
هیئـت عرشیـان بدین شد زار
شرم بادت فلک، زچه ماندی؟
دیدی از عـده ای چنین رفتار؟
یـــادگار رســـول رحمــت را
با چـه رویـی نـواخـتند اغیار؟
در عـــداوت، امیـر، شد اسیـر
شــده در بنـــد، حیـــدر کــرار
پرده ای خواند از سرودِ شکیب
شـاه دربنــد از ســرِ اجبـــار
تا نشانَد به دین، نشانِ طریق
او که دانـد به دل همه اســرار
رحمــتِ حــق بـه عـــالمیـــان
باشد اصـلِ نخست، در ادوار
لیک بستند در کشـاکش جور
دستهای حکیم دربند و فشار
ایـن طـرف تـر نـگاه کــن امـا
شعـــله در آستــان استفســار
بـارگاهـی کـه بــود جـای نبـی
خانۀ اهل بیت و مسکنِ اطهار
میگــدازد بـه آتــــش ابــلیس
آیـه هـای حکمــت از ایـن کار
به چه کـردند کار خـود تـوجیه
تا شود مرکبی چنین، رهـوار؟
که رسالت برایتـان کافی است
این شرافت بس است وهم بسیار
گـر نبـوت در آل هـــاشم بـود
با خلافــت دگــر نبــاشد کـار
ریشـه دار است این تعصبها
عبـرتی باید ای اُولی الابصـار
بـود قـــرآن و عتــرتِ نبــوی
بهـر امـت دو ثقــل گـوهـربـار
پاســداری ایــن دو گـوهـر را
هیــزم و تازیـانه کـرد و فشار!
جمله ی «حَسـبُنـا کتابَ ا...»
گشــت بنیـــان آن همـــه آزار
آه بنـــگر بـه حـــال آن بـانـو
کـه بُـود اصـل و مـادر انـــوار
یک طرف، به پاسـداری حـق
یک طرف، به زخم خـود بیمار
یک نظــر، بـه جـایـگاه عــلی
یک نظـر، به دردِ گشتـه دچـار
گر که جان بهر دین بباید داد
نوبت محسن و من است اینبار
بـار الهـا تویـی بر ایـن شــاهد
کـه چه آمــد ز کیــنِ استکبـار
ای قلم، درکش این زبان، آرام
کَظم مولاست مشـق تو زینهار

#شعر
#دکتر_حسین_خورشیدی
استاد دانشکده ریاضی دانشگاه یزد، اسفند ۱۳۹۴

کانون ادبی دانشگاه یزد
@LiteraryCenter_of_YazdUni

BY کانون ادبی دانشگاه یزد


Share with your friend now:
tgoop.com/LiteraryCenter_of_YazdUni/181

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

As of Thursday, the SUCK Channel had 34,146 subscribers, with only one message dated August 28, 2020. It was an announcement stating that police had removed all posts on the channel because its content “contravenes the laws of Hong Kong.” The group also hosted discussions on committing arson, Judge Hui said, including setting roadblocks on fire, hurling petrol bombs at police stations and teaching people to make such weapons. The conversation linked to arson went on for two to three months, Hui said. The SUCK Channel on Telegram, with a message saying some content has been removed by the police. Photo: Telegram screenshot. 1What is Telegram Channels? Telegram desktop app: In the upper left corner, click the Menu icon (the one with three lines). Select “New Channel” from the drop-down menu.
from us


Telegram کانون ادبی دانشگاه یزد
FROM American