کاش اندازه چشمانِ تو شاعر بودم .

ای یار جفا کرده ی پیوند بریده
این بود وفاداری و عهد تو ندیده؟
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده ی یوسف ندریده

‹ تو را فراسوی مرز‌های‌تنت دوست دارم<: ›

آغوش تو امن است؛
برای خیال بافی هایم

•محبوبِ من!
یادت، چشمانم را آکنده از اشک می‌سازد
و دریای درونم را به تلاطم وا می‌دارد .

|تا
|استخوان
|مبتلا
|به
|توام^^

تو یه انتخاب نیستی، تو اولویت منیٰ !

‌من حاضرم اون لحظه‌ای که بغلمی؛ دنیا متوقف شه:)

يه چيزايی رو نميشه تغيير داد مثل حس من به تو..

آسمان را دوست خواهم داشت اگر ماهَش تو باشی .

من بی تو گوشه گیرم :)

گویی همه عالم ظلمات است و تو نوری..:)

‹ شد شد،نشد دستتُ میگیرم و میبرمت تو یه کلبه جنگلی زندگی کنیم،
دور از همه آدما..^^ ›

دستانت را میخواهم؛
برای به دوش کشیدن قلبم !

ساعتِ دیواری، من عزیزم رفته،
تو چرا بیداری؟! ...

توی‌ این‌ همه‌ سیاهی‌ تو نور منی..

دنیا هنوز قشنگیاشو داره حالا اسم نمیبرم٬ ولی مثلا همین خودِ تو:)

-کرمانیا‌ یه قربون‌صدقه دارن؛
میگن: «عُمرَم رو عُمرِت»
یعنی الهی که سال‌های عمر من به تُ اضافه شه.
همینقدر قشنگ!

3:14
اگه دستات مال من بود
جون به دستات می سپردم.