Telegram Web
سعید مدنی؛ پژوهشگر مرجعی که نباید دربند باشد

سیدحسین سراج‌زاده
دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی و رئیس اتحادیه انجمن‌های علوم اجتماعی ایران

دکتر سعید مدنی یکی از پژوهشگران جدی و پرکار درباره مسائل اجتماعی ایران است که آثار علمی او (مقاله و کتاب) در زمره کارهای مرجع برای دانشگاهیان، اهل اندیشه، و کارشناسان و مدیران کشور بوده است. متاسفانه به خاطر محدودیت¬های مغایر با معیارهای آکادمیک در نظام دانشگاهی ایران، او هیچ¬گاه نتوانست به عنوان یک عضو هیات علمی مشغول شود، با آنکه از شایستگی علمی و اخلاق حرفه‌ای بالایی برخوردار بود و برخی از آثار پژوهشی او منحصربفرد و برای اهل علم و پژوهش مرجع هستند.
با وجود این، مدنی با اعتقاد عمیق به کارهای علمی و پژوهشی برای شناخت مسائل و مشکلات جامعه و استفاده از آنها برای بهبود شرایط کشور، علی‌رغم همه محدودیت‌هایی که داشته، با شکیبایی و آرامش به کار علمی خود ادامه داده و در این مسیر، هم از ظرفیت‌های نهادهای رسمی استفاده کرده‌است و هم از ظرفیتهای نهادهای مدنی؛ یه گونه-ای که در سابقه کارهای علمی او، از یک طرف سردبیری فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی با صاحب امتیازی دانشگاه علوم بهزیستی ایران و اجرای طرح های پژوهشی ملی در حوزه مواد مخدر و اعتیاد برای ستاد مبارزه با مواد مخدر دیده می¬شود و از سوی دیگر، فعالیت در نهادهای علمی مدنی مثل انجمن جامعه¬شناسی ایران و موسسه رحمان (رشد، حمایت، اندیشه) که سازمان¬های داوطلبانه مردم نهاد هستند. حاصل این فعالیت های علمی و پژوهشی کتاب هایی درباره مسائل کودکان (کودک‌آزاری در ایران، آسیب‌شناسی حقوق کودکان در ایران، خشونت علیه کودکان در ایران)، تن¬فروشی (جامعه‌شناسی روسپی‌گری، ررسی آسیب‌های اجتماعی روسپیگری)، اعتیاد در ایران، جامعه مدنی و کرونا، وضعیت توسعه انسانی در ایران، ضرورت مبارزه با پدیده فقر و نابرابری در ایران است. ویژگی برجسته همه این آثار این است که صرفا نظری نبوده و مبتنی بر داده-های میدانی است که با حضور و مشارکت میدانی وی فراهم آمده¬اند. این موضوعات همه در زمره مسائل و مشکلات اجتماعی اصلی و اولویت‌دار جامعه ایران است و درنتیجه، می‌توانند برای برای شناخت و سیاستگذاری و برنامه‌ریزی برای کاهش آنها بسیار راه‌گشا باشند.
از کارهای برجسته دیگر سعید مدنی، مدیریت یک طرح علمی جمعی است که با نام "گزارش وضعیت اجتماعی ایران (1380-1388)" در موسسه رحمان انجام شد. در این طرح بیش از 20 نفر از دانشگاهیان و صاحب‌نظران برجسته علوم اجتماعی مشارکت داشتند. این اثر پژوهشی گران‌سنگ که با رویکرد توسعه محور انجام شده است، تصویری از تحول 23 موضوع و مسئله اجتماعی مهم مثل سياست‌هاي اجتماعي، جمعيت و نيروي انساني، آموزش، مسکن، مهاجرت، جرم و ... در بازه زمانی 8 ساله ارائه و راه‌حل‌هایی برای مهار و کاهش آنها پیشنهاد می‌کند. این کار گران‌قدر علمی پژوهشی، سرآغازی می-شود برای گزارش¬های دوره‌ای بعدی که دومین آن با تمرکز بر موضوع همبستگی اجتماعی و نابرابری با مدیریت علمی میرطاهر موسوی توسط انتشارات آگاه منتشر شده و دوره زمانی 1388-1396 را در بر می¬گیرد.
با توجه به شرایط جنبشی جامعه ایران در یکی دو دهه اخیر و کوشش‌های انجام شده مردمی در حوزه عمومی برای طرح مسائل و مطالبات اجتماعی و شکل گرفتن اعتراضات اجتماعی، دکتر مدنی تمرکز مطالعاتی خود را در سال‌های گذشته بر تحولات و جنبش‌های اجتماعی قرار داده و در این راستا پژوهش‌های داشته و آثاری منتشر کرده‌است تا با شناخت علمی واقعیت‌ها، ضرورت‌ها و ظرفیت‌های تحول اجتماعی در ایران، مسیرهای واقع‌بینانه و به‌دور از هیجان‌زدگی و خشونت برای حل بنیادین مسائل جامعه و توسعه و پیشرفت کشور شناسایی شوند. مهمترین آثار مدنی در این زمینه عبارتند از: روان‌شناسی و تغییرات اجتماعی (ترجمه)، جماعت‌گرایی و برنامه‌های جماعت محور، جنبش‌های اجتماعی و دموکراتیزاسیون، جنبش‌های اجتماعی و امید، و مظاهرات سلمیه: گزارش اعتراضات آب در خوزستان. اگر دکتر مدنی امروز از نعمت آزادی برخوردار بود، به پژوهش‌های علمی خود در این زمینه ادامه می‌داد و با کارهای میدانی کوشش می‌کرد تا توصیف‌ها، تبیین‌ها و تحليل‌های داده محور و دانش‌بنیان از جنبش اعتراضی سال ۱۴۰۱ و مسائل مرتبط با آن ارائه کند. استفاده از چنین کارهایی برای مدیران و سیاست‌گذاران واقع‌گرا و دلسوز برای جامعه یک ضرورت است.

ادامه در پست بعدی 👇

@SHSerajzadeh
ادامه پست قبلی 👆

سعید مدنی؛ پژوهشگر مرجعی که نباید دربند باشد


نارضایتی‌ها و مطالبات اجتماعی و سیاسی و اعتراضات،  پویش‌ها و جنبش‌های اجتماعی برای برآوردن آنها، یکی از پدیده‌های اجتماعی متداول در همه جوامع امروز است. نظام‌های حکمرانی برای مواجهه با آنها دو رویکرد و رویه می‌توانند اتخاذ کنند: رویکرد کنترل و مهار ناراضیان و معترضان، و رویکرد برآورده کردن مطالبات گروه‌های مختلف مردم و کاهش نارضایتی‌ها و اعتراضات.
نظام‌های حکمرانی مردم‌سالار، معمولا رویکرد دوم را در پیش می‌گیرند. برای سیاستگذاری در مسیر کاهش نارضایتی‌ها و اعتراضات با برآوردن انتظارات مردم و حل مسائل و مشکلات جامعه، پژوهش‌های اجتماعی که با رویکرد علمی واقع‌بینانه و انتقادی انجام می‌شوند بسیار ضروری و راهگشا هستند. در یک نظام حکمرانی خوب که رویکرد کاهش نارضایتی را اتخاذ می‌کند، پژوهش‌گران، اندیشمندان و دانشگاهیانی همچون سعید مدنی که با دلسوزی برای مردم و کشورشان با رویکرد علمی و انتقادی به کنش گری علمی و اجتماعی می‌پردازند، باید مورد توجه و تکریم قرار گیرند و به نظراتشان در سیاستگذاری و برنامه‌ریزی اهمیت داده شود. دریغ و درد که امروز به جای رویکرد کاهش نارضایتی، رویکرد کنترل و مهار ناراضیان و منتقدان اتخاذ شده و در نتیجه، افرادی چون مدنی در زندان یا در محدودیت و در حاشیه هستند؛ و در نتیجه، مسائل اجتماعی کشور روزبرو پیچیده‌تر، گسترده‌تر و بحرانی‌تر شده‌است‌.
اجتماع علمی و اهل اندیشه و پژوهش و دلسوزان کشور قدر امثال سعید مدنی را نیک می‌دانند؛ آثار دکتر سعید مدنی در حوزه مسائل اجتماعی از متن‌های علمی مرجع و پراستناد بوده و خواهد ماند؛ زندانی بودن چنین افرادی از اعتبار و مشروعیت دستگاه قضایی و نظام حکمرانی در نزد اهل علم و نظر و در بین بسیاری از مردم می‌کاهد و نظام حکمرانی و جامعه را از کنش گری علمی و اجتماعی مسئولانه و سازنده آنها محروم می‌کند، و نظام حکمرانی را در بحران‌های بیشتری فرو خواهد برد.

@SHSerajzadeh
جناب آقای دکتر حسین سراج زاده

درگذشت پدر ارجمندتان را تسلیت می­گوئیم.
پدری نیک اندیش و نیکوکار، مومنی صادق و شاعری خوش­ قریحه یادشان گرامی.
خانواده قانعی راد
@MAminghaneirad
#جامعه_شناسی_حوزه_عمومی
Forwarded from جریانـ
💡 این زن بی‌تفاوت نماند، آغاز کرد و سپس ...

به این فیلم از یک رخداد واقعی بنگرید. دقت کنید که:
▫️ چگونه فردی از حادثه‌ای که در پیرامونش برای دیگران رخ می‌دهد آگاه و هوشیار است و داوطلبانه و همدلانه برای یاری، گام در راه می‌نهد و خطر می‌کند تا زندگی را پاس دارد و جان انسانی را نجات دهد.

▫️چگونه دلیری، دیگردوستی و پایداری او الهام‌بخش دیگران می‌شود تا به او بپیوندند.

▫️ چگونه با اراده و عمل یک شخص، یک فرد از خطر مرگ نجات می‌یابد و یک حادثه ناگهانی که می‌توانست منجر به برخورد آن خودرو به دیگرماشین‌ها در چهارراه، شود و یک فاجعه‌ بیافریند، در نهایت مهار می‌شود و به سامان می‌رسد.

در شکل‌دهی به آینده کسانی نقش دارند که:
▫️کنشگرند: بی‌تفاوت نیستند و در دایره امکان دست به اقدام می‌زنند.

▫️دگرخواه و دیگردوستند: در خودبینی و خودخواهی منحصر نیستند و وجودشان را در خود محدود نکرده‌اند.

▫️مسئولیت‌پذیرند: در برابر دیگری (جامعه، شهر، میهن، زمین و موجودات روی آن) احساس مسئولیت می‌کنند.

❗️اگرچه عاملیت و اراده یک انسان یا گروهی اندک در جامعه، همیشه و همه‌جا نمی‌تواند حریف ساختارهای معیوب شود و هر بحرانی را برطرف کند یا آینده‌ای بهتر بسازد اما گاهی هم خواست و کنش آگاهانه و پیگیرانه حتی یک فرد نیز می‌تواند «زمینه‌ساز» تغییرات و تحولاتی اساسی در جامعه شود.

🔗 بر مبنای متنی از دکتر #مجتبی_لشکربلوکی
#مسئولیت_اجتماعی #کنشگری_مدنی #کارداوطلبانه #دیگردوستی #پاس_زندگی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این کلیپ با شرح زیر، امروز توجه مخاطبان فضای مجازی را به خود جلب کرده است:

امروز زنی را در ایستگاه مترو هفت تیر بازداشت کردند و او را در یک اتاق زندانی کردند.

مردم آنقدر ماندند و اعتراض کردند تا آزادش کردند.

#گشت_ارشاد
#طرح_نور

@yashar_soltani | یاشار سلطانی
واکنش علی ربیعی به هجمه سنگین دولت به مرکز پژوهش‌های مجلس: با بستن در هر اندیشکده و مرکز تحقیقات، دری به سوی انواع بحران‌ها گشوده می‌شود

آینه، چون نقش تو بنمود راست/ خود شکن، آیینه شکستن خطاست

علی ربیعی، وزیر اسبق کار:

🔹امروز، رسانه دولت و تعدادی از نمایندگان، هجمه سنگینی به همراه موجی از اتهامات، به مرکز پژوهش‌های مجلس اصولگرا وارد کردند.

🔹 فارغ از نزاع‌های بر سر قدرت بین رؤسای دو قوه یک‌دست شده، یکی از مصایبی که نتایج آن، این‌روزها به طور ملموس در جامعه مشاهده می‌شود، از بحران آب و خاک تا تغییرات ارزشی، فضای مجازی و... بی‌اعتنایی به علوم اجتماعی خصوصا جامعه‌شناسی بوده است.

🔹ستیز با اندیشمندان ساحت علوم انسانی، اخراج‌ اساتید و بورسیه سازی‌ها برای ندیدن و نشنیدن حقایق، بی‌تردید نتایج تلخی در پی خواهد داشت.

🔹با بستن در هر اندیشکده و مرکز تحقیقات، دری به سوی انواع بحران‌ها گشوده می‌شود.

🔹نتایج سنجش‌ها را نه کتمان و نه با آن بازی کنید!

@hammihanonline
حناچی:
*منافع شخصی دلیل عدم عمل به قانون در شهرداری‌ها/ تامین منافع گروه‌های خاص با عدم مشارکت در انتخابات شوراها/ قدرت قانون ۱۲۸۶ بلدیه بیشتر از الان*

پیروز حناچی، شهردار سابق تهران و دبیر اسبق شورای عالی شهرسازی:

🔹من دو ویژگی اصلیِ «داشتن برنامه» و «قانونی حرکت کردن» را لازمه حرکت مدیریت شهری می‌دانم. این دو نکته اگرچه بدیهی است، ولی به‌راحتی زیر پا گذاشته می‌شود. به نظر من عدم رعایت این دو نکته به دلیل منافع شخصی و گروهی است و نه دلایل سیاسی. و البته معمولا برای تحقق آن از ابزارهای رقابت سیاسی استفاده واز پوشش آن استفاده می‌شود.

🔹دولت نباید شهرداری را رقیب خود بداند و مدیریت شهری باید یکپارچه شود. قدرت نظام بلدیه در قانون سال ۱۲۸۶ بیشتر از الان است؛ سیاست‌گذاری مسکن و مسئله مسکن کم‌درآمدها در بسیاری از شهرهای دنیا یکی از وظایف شهرداری‌ها است؛ اما در نظام قانونی ما اینگونه نیست. این یک خلأ محسوب می‌شود. باید آن اختیاراتی که به استانداران داده شده به شهرداران داده شود و شهردار کلان‌شهرها هم با رأی مستقیم مردم تعیین شود./ خبرآنلاین


@hammihanonline
Forwarded from کتاب برادر
| گفت‌وگو پیرامون دو کتاب | سخنرانی و امضای کتاب |
| کاروانسرای دو در | عکس‌های مهدی قنواتی |
| سفر هجر | عکس‌های زبیر موحد |

| با حضور |
📷 | هنرمندان: مهدی قنواتی و زبیر موحد |
🎤 | سیدحسین سراج‌زاده | حسام سلامت | علی‌مراد عناصری |

| شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷ | شهرکتاب مرکزی |
| تهران. خیابان شریعتی. بالاتر از مطهری. نبش کوچه‌ی کلاته |

کتاب برادر
برادر... یعنی رفیقی که می‌تونی بهش تکیه کنی
@ketabebaradar
ketabebaradar.com
[email protected]
🍂 تأمّلی دربارهٔ «آموزگار واقعی» و پیوند آن با مقولهٔ «تعلیم» و «تربیت» 🍂
(به مناسبت روز معلّم)

✍️ مسعود #زنجانی

🔸 آموزگار واقعی کیست؟ شاید نخستین و مهمترین خصیصیه‌ٔ یک آموزگار واقعی این باشد که او روحیه‌ای حق به جانب ندارد و خود را کلیددار خزانهٔ حقیقت نمی‌داند. آموزگار واقعی نه تنها معطوف به خویش و مشعوف از خویش نیست، بلکه توانِ خودانتقادی و به زیر سؤال‌بردن نگرش‌ها و روش‌های خود را دارد. آموزگار واقعی می‌تواند به دیگران نیز جرأت دهد که خود را و آنچه را که به نام تربیت به خوردشان داده‌اند، نقّادی کنند و زیر سؤال ببرند. تربیت چیزی جز طغیان علیه مدّعیانِ تربیت و تربیت‌های دروغین نیست.

🔸 آموزگار واقعی در این توهّم نیست که باید حق یا حقیقت مطلقی نزد خود را به دیگران بیاموزد، و به اصطلاح آنها را هدایت و تربیت کند. آموزگار واقعی تنها کمک می‌کند که آنها خودِ مدفون شده‌شان را از آوار آن چیزهای مخرّبی که غالباً به نام تربیت و فرهنگ، «نیست» و «ازخودبیگانه»‌شان کرده، بیرون کِشند تا دوباره «هست» شوند و با خویش در صلح و آشتی به‌ سَربَرند. در واقع، آموزگار واقعی نمی‌خواهد که چیزی بر دیگران بیافزاید و آنها را سنگین نماید، بلکه، برعکس، چیزی از آنها می‌کاهد و «سبُکبار»شان می‌کند. تربیت چیزی جز هرس کردن شاخ‌وبرگ‌های زاید نیست.

🔸 یک آموزگار تنها زمانی می‌تواند، به دور از خصلت‌های نیست‌کننده (=نهیلیستی)، برای شاگردانش هستی‌بخش و زندگی‌آفرین باشد که بتواند به جای آنکه هستی و افکار خود را سایۀ سنگینی بر شاگردانش کند، خودش را به سایه ببَرد تا زمینه‌ای برای پدیدارشدن آنها فراهم‌ آید. آموزگار واقعی تنها ما را فرامی‌خوانَد که از آن «خود» که حجاب خود گشته است دست‌برداریم؛ از خودی که نیستیم به درآییم و به خودی که باید باشیم درآییم. به عبارت دیگر، آموزگار واقعی ما را از خود نمی‌سِتاند تا به سوی خویش بکشاند، بلکه ما را از «خودی کاذب» می‌رهانَد تا به «خود راستین» برسانَد.

🔸 آموزگار واقعی به‌سانِ مامایی در تولّد معنوی ما سهیم می‌شود و به ما مدد می‌رساند تا بتوانیم با فراروی از «خودِ کهتر»مان «خودِ برتر» خویش را متولّد کنیم. تربیت‌کردن چیزی جز مامایی، و تربیت‌شدن چیزی جز نوزایی نیست. به بیانِ بُرّای نیچه: «مربیانِ واقعی شما آزادکنندگانِ شما، به سوی خودتان، هستند» و به زبانِ زیبای مولانا:
«تو را هر کس به سوی خویش خوانَد / تو را من جز به سوی تو نخوانم»

🔸 آموزگار واقعی کسی نیست که بیشتر از شاگردانش می‌داند، بلکه کسی است که بیشتر از شاگردانش می‌تواند یاد بگیرد و بیاموزد. به عبارت دیگر، تفاوت استاد (آموزگار) و شاگرد، نه یک «تفاوت ماهوی»، که یک «تفاوت درجه‌ای» است: استاد شاگردترین شاگرد است.

🔸 هایدگر به ما می‌آموزد که استاد تنها یک شاگرد بهتر و جدّی‌تر است؛ شاگردی که برای یاد گرفتن مشتاق‌تر و کوشاتر است. به زبانِ سپهری، می‌توان او را تنها دونده‌ای بهتر در پیِ آوازِ حقیقت دانست، و البته می‌توانیم از ویتگنشتاین هم بیاموزیم که در این عرصه دوندهٔ بهتر کسی است که دیرتر یا هرگز به مقصد (حقیقت / پاسخ نهایی) نمی‌رسد!

🔸 استاد بودن یعنی «همیشه آغازگر» بودن، «همیشه در راه» بودن، «همیشه شاگرد» بودن. از همین رو است که مونتنی، فیلسوف و ادیب فرانسوی قرن شانزدهم، می‌گوید "ترجیح می‌دهم در شصت‌سالگی شاگرد باشم تا اینکه در ده‌سالگی استاد باشم".

🔸 آموزگار واقعی کسی است که مدّعی دانایی نیست و مانند سقراط تنها «می‌داند که نمی‌داند». به یک معنا، آموزگار واقعی کسی است که بیشتر «نمی‌داند»؛ یا دقیق‌تر بگوییم، کسی است که نادانی‌هایش را بیشتر می‌داند. آموزگار واقعی، به تعبیر نیکولاس کوزانوس، فیلسوف و ریاضیدان آلمانی قرن پانزدهم، «جهالتِ عالمانه» دارد.

🔸 آموزگاران راستین هدیه‌ای جز افکندنِ تردید و پرسش، آفریدنِ راز و معمّا برای ما ندارند. البته آن دسته آموزگارانی هم که به مرتبه‌های بالاتری از فرهنگ بشری تعلّق دارند، به مرحله‌ای فراتر قدم می‌گذارند. آنها به نوعی همۀ پاسخ‌ها را از ما می‌ستانند و مبدّل به پرسش می‌کنند، چنانکه راه‌حل‌های‌مان را منهدم می‌کنند و از آنها معمّاهای جدید خلق می‌کنند و اینچنین ما را از طاعون جزمیت می‌رهانند.

🔸 آموزگاران واقعی هیچگاه دیگران را به اندیشه‌های خود دعوت نمی‌کنند، بلکه هماره اندیشه‌های‌شان را با وضوح و روشنی لازم، و البته نه زائد، ابراز می‌کنند، شواهد و دلایلی را به سودشان پیشنهاد می‌دهند، و البته همزمان می‌کوشند مخاطبان‌شان را به تفکّر و استدلال، و داشتنِ ایده‌هایی از آنِ خود، وادارند. آموزگاران بزرگ هنرمندانه می‌کوشند که امکانِ تعابیر متفاوت و متنوّع، و نه یک تعبیر یگانه و نهایی، از اندیشه‌های خود را فراهم آورند تا از این طریق، فردیت، آزادی و استقلال آدمی را بیشتر پاس بدارند.
goo.gl/T2vw8f
🌾 @vivaphilosophy | @sedanet
Forwarded from مهران صولتی
🔹 چرا حکومت‌ها از دانش جامعه شناسی هراس دارند؟

@solati_mehran

مهران صولتی


اگر چه پدید آمدن علوم اجتماعی در غرب روند طبیعی را در پاسخ به نیازهای این جوامع طی نمود ولی تاسیس این علوم در کشورهای در حال توسعه از منطق متفاوتی پیروی کرده است؛ مقایسه و تقلید. در میان رشته های راه‌یافته به ایران هم البته این جامعه شناسی بوده است که چونان بچه ای سرراهی تلقی شده و مورد بی مهری حکومت‌ها قرار گرفته است.

از بی اعتنایی به آموزه های این دانش در سیاست‌گذاری ها گرفته تا تصفیه دانشگاه‌ها از استادان مبرز، و از سیاسی تلقی کردن تحلیل‌های جامعه شناختی گرفته تا بیکاری گسترده دانش آموختگان این رشته، همه و همه از نشانگان این بی اعتنایی بوده اند. دست آخر هم که از انحلال این رشته دانشگاهی ناامید شدند کوشیدند تا با در‌آمیختن آن با الهیات و ایدئولوژی، معجونی به نام جامعه شناسی اسلامی بسازند. حال با این اوصاف می توان پرسید که چرا این دانش با نوعی هراس در میان حکومت‌ها روبرو بوده است؟ شاید به دلایل زیر؛

اولویت اصلاح ساختارها بر اصلاح افراد: بر خلاف دانش روان شناسی که فرآیندهای روانی را با تمرکز بر رفتار فردی مورد بررسی قرار می دهد جامعه شناسی با توجه به اجتماعات انسانی  می‌کوشد تا کنش‌های جمعی را مورد مطالعه قرار دهد. بر اساس این تفاوت جامعه شناسی هرگز نارسایی‌های اجتماعی را به نگرش و عمل‌کرد افراد فرو نمی‌کاهد بلکه می‌کوشد تا ناکارآمدی ساختارهای موجود سیاسی/ اقتصادی/ فرهنگی را به عنوان علت نابسامانی ها معرفی نماید. بنابراین این نگاه از آن‌جا که ضرورت تغییر در جامعه و آیین حکم‌رانی را تشویق می‌کند نمی تواند نزد حکومت‌ها محبوب باشد.

آگاهی انتقادی برای نقد نهادهای سلطه: جامعه شناسی در رویکرد انتقادی آن بسیاری از نهادهای سیاسی/ اقتصادی/ فرهنگی را به مثابه ساختارهایی برای بازتولید و تداوم مناسبات سلطه تلقی کرده و بر نقش آگاهی در افشای آن‌ها تاکید می‌ورزد. روشن است که حکومت‌ها می‌کوشند تا با مجموعه ای از ترفندهای تبلیغاتی وضع موجود را به عنوان مطلوب‌ترین وضعیت معرفی کرده و از تداوم توازن قوای موجود دفاع نمایند. جامعه شناسی از آن‌جا که موجب شکل گیری آگاهی انتقادی در شهروندان می‌شود از منظر حکومت‌ها یک دانش مزاحم است.

عرفی و قابل نقد دانستن نهادهای مقدس: جامعه شناسی امور قدسی را از عرش به فرش آورده و آن‌ها را به مثابه پدیده های اجتماعی مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. با این توصیف جامعه شناسی؛ نهاد دین و متعلقات آن مانند مناسک، حجاب، اماکن مذهبی و روابط میان دین‌داران را نه به عنوان اموری رازآلود و فرا تاریخی بلکه به مثابه پدیده‌هایی بشری، تاریخی، و قابل نقد تلقی می کند. نگاهی که می تواند متولیان دین را در جایگاهی برابر با سایر شهروندان نشانده و آن‌ها را در قبال سیاست‌های شان وادار به پاسخ‌گویی نماید.

تاکید بر مناسبات افقی، برابر و مشارکتی: جامعه شناسی به عنوان دانشی مدرن فی نفسه شهروند مدار، برابری طلب و مشارکت جوست و بر نقش سرمایه اجتماعی در کیفیت حکم‌رانی جوامع تاکید دارد.  این در حالی است که حکومت ها عمدتا اندک سالار، اقتدار گرا و غیر پاسخ‌گو هستند. لذا پرواضح است از آن‌جا که جامعه شناسی این شیوه حکم‌رانی را از یک‌سو باعث سست شدن پیوندهای اجتماعی و افول اعتماد عمومی، و از سوی دیگر موجب بی ثباتی سیاسی، گسترش فساد و افزایش نارضایتی می داند نمی تواند در نقش مدافع آن ظاهر شود.

🔹 نکته پایانی: اگر چه برخی از رویکردهای جامعه شناسی که می توانند مبلغ نظم، قشر بندی و اصلاحات تدریجی بوده و به پدید آمدن جامعه شناسی سیاست‌گذار (مایکل بوراووی) بینجامند ممکن است با اقبال اندک حکومت‌ها مواجه شوند ولی واقعیت این است که رویکرد انتقادی این دانش هم‌چنان با بی‌مهری و طرد شدگی از سوی نهادهای رسمی مواجه است.

@solati_mehran
#جامعه_شناسی
#روان_شناسی
#ساختار
گروه جامعه‌شناسی پزشکی و سلامت انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار می‌کند:

🛑 نشست نقد و بررسی کتاب «آنچه شما می‌گویید، آنچه پزشک می‌شنود»


با سخنرانی:

👤مترجم کتاب: افروز معتمد
پزشک متخصص قلب و عروق

👤منتقد: شمیم شرافت
دکترای جامعه‌شناسی

👤دبیر جلسه: سارا صحت
دندانپزشک، دانشجوی دکترای اخلاق پزشکی

جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
ساعت ۱۷

پخش زنده پلتفرم گوگل میت
📍لینک ورود برای عموم

@sociologyofmedicine
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

با حمایت انجمن جامعه شناسی، از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید.
Forwarded from جریانـ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️قصه همه آن‌ چیزی‌ست که داریم.

#آرش_حیدری، جامعه‌شناس، در این سخنرانی با عنوان «قصه و قصه‌گو»، با نگاهی به مقالات «تجربه و فقر» و «قصه‌گو»ی والتر بنیامین، از اهمیت قصه و تمایز آن با مفهوم Information سخن گفت. او به نقل از هانا آرنت می‌گوید «جهان اجتماعی شبکه‌ تودرتویی از قصه‌هاست» و رابطه قدرت را رابطه قصه‌ها می‌داند. حیدری معتقد است وقتی گوشی برای شنیدن قصه‌ات وجود نداشته باشد، دچار لکنت می‌شوی. او می‌گوید: «خیال که از دست می‌رود، به سراغ توهمات می‌رویم که چاکراه‌ها را پیدا کنیم و به انرژی‌های کیهانی وصل شویم.»

او در این بخش از سخنان خود به نزاع میان سلبریتی و اندیشمند می‌پردازد.

دیدن نسخهٔ کامل

🔗 منبع: کانال جرعه

#وضعیت #سلبریتی #داستان
@Jaryaann
🔹 در دفاع از جامعه شناسان!

@solati_mehran

مهران صولتی


بالاخره زخم کهنه سرباز کرد و جامعه شناسان در قاب ضد ملی ترین رسانه کشور به بی اعتنایی نسبت به تحلیل رویدادهای سیاسی متهم شدند. مجری برنامه شمشیر از نیام برکشید و با طرح این پرسش که؛ چرا جامعه شناسان در قبال حضور ده میلیونی مردم در مراسم وداع با ابراهیم رئیسی سکوت کرده‌اند؟ آن‌ها را به بی‌شرفی و بی‌ادبی متهم کرد!

پیش‌تر در یادداشتی به این پرسش پاسخ دادم که؛ چرا جامعه شناسان از دانشگاه اخراج می‌شوند ولی روان‌ شناسان به کار ادامه می‌دهند؟ اکنون اما به نظر می‌رسد که نظام سیاسی یک قدم فراتر نهاده و قرار است به استادان این رشته دیکته کند که باید درباره چه موضوعاتی بیندیشند یا درباره چه رویدادهایی بنویسند!! این یادداشت اما بنا دارد که به همان پرسشی که خانم مجری در تلویزیون مطرح کرد پاسخ گوید:

اولویت تحلیل فرآیندها بر رویدادها: جامعه شناسان کنش‌ها، رفتارها و سازمان‌ها را مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند تا بتوانند آن‌ها را فهم، تبیین و قاعده‌مند سازند. از این منظر پدیده‌ها و رویدادها در متن فرآیندهاست که برای یک جامعه شناس مهم و معنادار جلوه می‌کنند. بنابراین روشن است که اگر رویدادهای سیاسی نتوانند در چارچوب مقولاتی مانند اقتدارگرایی، دموکراتیزاسیون، جنبش‌ها و انقلاب‌ها قرار گیرند برای جامعه شناسان از ارزش تحلیلی برخوردار نخواهند بود.

بهره برداری جناحی از رویدادهای سیاسی: برخی از جامعه شناسان معتقدند که نظام سیاسی با مداخله در رویدادها آن‌ها را برای بهره‌برداری های جناحی آماده می‌کند. به باور ایشان حکومت برخی از رخدادها را به چشم یک مانور سیاسی برای ساکت کردن منتقدان نگریسته و اجازه نمی‌دهد که رویدادها در فرآیند طبیعی خود ظاهر شده و تداوم یابند. با این توصیف بدیهی است که جامعه شناسان برای متهم نشدن به همراهی با نظام سیاسی برای تحلیل چنین رویدادهایی پیش‌قدم نمی‌شوند.

لکنت در بیان واقعیت‌ها: جامعه شناسان به دلیل بیان برخی از واقعیت‌ها تاکنون هزینه‌های سنگینی پرداخته اند. آمار اخراجی‌ها در همین سه سال پرتعداد بوده و شمار محدودیت‌های آکادمیک برای آنان روزافزون شده است. همین واقعیت باعث شده که حضور جامعه شناسان حوزه عمومی در رسانه‌ها همراه با لکنت و خودسانسوری باشد. امری که موجب شده تا جامعه شناسان به دلیل محدودیت در ارائه تحلیل‌های خویش از ورود به عرصه بررسی رویدادهای سیاسی پرهیز نمایند.

عدم دسترسی به داده‌های موثق: تحلیل رویدادهای سیاسی نیازمند دسترسی به اطلاعات و داده‌های دقیق و معتبر است حال آن‌که در کشور بسیاری از نتایج پژوهش‌ها و پیمایش‌های ملی حتی در حوزه آسیب‌های اجتماعی هم تا مدت‌ها جنبه محرمانه دارد. حال اگر حساسیت حکومت نسبت به واقعیت‌های عرصه سیاست را نیز لحاظ کنیم روشن است که جامعه شناسان در عمل ناچارند تا صرفا مبتنی بر پاره ای از گمانه‌ها به تحلیل رویدادهای سیاسی بنشینند که می‌تواند در جای خود نادقیق و غیر مفید باشد.

🔹 نکته پایانی: جامعه شناسان امروزه در وضعیت دشواری گرفتار آمده‌اند، از یک‌سو نظام سیاسی آن‌ها را متهم می‌کند که مسائل جامعه خود را با عینک غربی‌ها می‌بینند و از همین رو در صدد تاسیس علوم اجتماعی اسلامی است، و از سوی دیگر رسانه‌های حکومتی برای تزئین ویترین پروپاگاندای تبلیغاتی خود به تحلیل‌های سیاسی و تاییدآمیز آن‌ها چشم دوخته اند. جامعه شناسی در ایران اما به رغم تمام مضایق در راه پرسنگلاخ فراروی خود به آرامی و استواری پیش می‌رود.

@solati_mehran

#جامعه_شناسان
#صدا_و_سیما
Forwarded from انجمن انسان شناسي ايران (Jabbar Rahmani)
دور جدید فعالیت گروه‌های تخصصی انجمن انسان‌شناسی ایران

انجمن انسان‌شناسی ایران با هدف شناساندن توانمندی‌های رشته و دانش انسان‌شناسی در بررسی ابعاد گوناگون زندگی بشری و همچنین حل مسائل و مشکلات جاری، اقدام به فعال کردن گروه‌ها و زیرشاخه‌های گوناگون این رشته کرده است.
در هر شاخه، یکی از متخصصین آن حوزه که تمایل به فعالیت داشت به‌عنوان مدیر آن شاخه مسئولیت راه‌اندازی و فعال کردنش را بر عهده گرفت. علاقه‌مندان هر حوزه می‌توانند با رایانامه (ایمیل) مدیر آن شاخه ارتباط برقرار کرده و همکاری کنند. برگزاری نشست‌های تخصصی درباره مسائل روز جامعه که مرتبط با آن شاخه است، معرفی آخرین دیدگاه‌های مطرح جهانی در آن شاخه، نقد و بررسی کتاب‌های نوشته‌شده در آن زمینه، همکاری در نگارش کتاب گروهی در آن حوزه، همکاری در انتشار ویژه‌نامه در نشریات تخصصی در آن شاخه، انجام طرح‌های پژوهشی مرتبط و... برخی از فعالیت‌هایی است که می‌تواند در هر حوزه و شاخه تخصصی انسان‌شناسی زمینه همکاری‌ها میان اعضا را فراهم آورد.
همچنین به زودی برای هر کدام از این شاخه‌ها یک صفحه و لینک در سایت انجمن انسان‌شناسی ایران باز خواهد شد که اطلاعات بیشتر درباره آن شاخه و هدف یا اهداف راه‌اندازی آن معرفی می‌شود.
یادآوری می‌گردد متقاضیان راه‌اندازی شاخه‌های دیگر در انجمن انسان‌شناسی (دکترا یا دانشجوی دکترای انسان‌شناسی و یا دکترای رشته‌های مرتبط) می‌توانند درخواست کتبی خود را به همراه رزومه‌ای که نشان دهد در آن حوزه دارای توانمندی کافی هستند، به آدرس رایانامه زیر بفرستد:
[email protected]

فهرست شاخه‌ها به ترتیب حروف الفبا (در حال تکمیل)

انسان‌شناسی آیین
مدیر: شهاب‌الدین عودی
راه ارتباطی: [email protected]

انسان شناسی اقتصادی
مدیر: روح اله نصرتی
راه ارتباطی:[email protected]

انسان‌شناسی باستان‌شناختی
مدیر: حمیدرضا قربانی
راه ارتباطی: [email protected]

انسان‌شناسی پزشکی
مدیر: نیره داودی
راه ارتباطی: [email protected]

انسان‌شناسی دین
مدیر: سیدمحمود نجاتی حسینی
راه ارتباطی: [email protected]

انسان‌شناسی روان‌شناختی، ذهنیت و بدن‌مندی
مدیر: مهرداد عربستانی
راه ارتباطی: [email protected]

انسان‌شناسی زبان‌شناختی
مدیر: فاطمه شفیعی
راه ارتباطی: [email protected]

انسان‌شناسی زیستی
مدیر: زهره انواری
راه ارتباطی : [email protected]

زیست قوم شناسی
مدیر: موسی الرضا غربی
راه ارتباطی :
[email protected]

انسان شناسی شناختی
مدیر : لیلا اردبیلی
راه ارتباطی:
[email protected]

انسان‌شناسی شهری
مدیر: زهره دودانگه
راه ارتباطی: [email protected]

انسان‌شناسی غذا و فرهنگ‌های آشپزی
مدیر: معصومه ابراهیمی
راه ارتباطی: [email protected]

انسان‌شناسی فاجعه
مدیر: مینو سلیمی
راه ارتباطی: [email protected]

انسان‌شناسی کودکی
مدیر: فاطمه سیارپور
راه ارتباطی: [email protected]

انسان‌شناسی گردشگری
مدیر: امیر هاشمی مقدم
راه ارتباطی: [email protected]

انسان‌شناسی هنر
مدیر: طیبه عزت‌اللهی
راه ارتباطی: [email protected]

انسانشناسی اساطیر
مدیر: جبار رحمانی
راه ارتباطی: [email protected]

انسان‌شناسی محیط‌زیست
مدیر: قاسم حسنی
راه ارتباطی : [email protected]

مردم‌نگاری معاصر
مدیر: اصغر ایزدی جیران
راه ارتباطی: [email protected]

مطالعات سیستان و بلوچستان
مدیر: بهروز روستاخیز
راه ارتباطی: [email protected]

منبع‌شناسی و کتاب‌شناسی انسان‌شناسی
مدیر: یوسف سرفراز
راه ارتباطی: [email protected]

انجمن انسان‌شناسی ایران
@asiorg
دومین گردهمایی بزرگ دانش آموختگان علوم اجتماعی در باغ موزه نگارستان برگزار می‌شود
 
 🔹دومین گردهمایی بزرگ دانش آموختگان علوم اجتماعی دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ در باغ موزه نگارستان برگزار می‌شود.

🔹سال‌گذشته فارغ‌التحصیلان اولین دانشکده علوم اجتماعی در ایران پس از ۴۰سال گردهم آمدند و به‌یاد روزهای قدیم، دانشجویانی که برخی‌های‌شان پیش از انقلاب و بیشترشان در سال‌های نخست انقلاب در این دانشکده درس خوانده‌اند یک دورهمی جذاب برگزار کردند.

🔹گردهمایی سال گذشته با استقبال بسیار خوب دانش آموختگان دانشکده مواجه شد، از این رو امسال دومین گردهمایی همکلاسی و هم‌دانشگاهی‌هایی که در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ در دانشکده علوم اجتماعی درس خوانده‌اند برگزار  خواهد شد.

🔹سعید معیدفر، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران درباره این گردهمایی گفت: پارسال که اولین گردهمایی را برگزار کردیم شاهد استقبال بسیار خوب هم دانشگاهی‌های دوران قدیم بودیم. برنامه سال‌گذشته مربوط به دانش آموختگان دهه ۵۰ بود. امسال اما از فارغ التحصیلان دهه ۶۰ یعنی کسانی که حدود ۴۰ سال پیش در دانشکده درس خوانده‌اند نیز دعوت شده است در این گردهمایی در محل باغ موزه نگارستان که محل تحصیل همه ما بود، شرکت کنند.

🔹معیدفر با اشاره به این‌که استقبال خوبی از فراخوان گردهمایی صورت گرفته است اظهار کرد: استقبال از این گردهمایی جالب و درعین‌حال عجیب است. بسیاری از دانش‌آموختگان دانشکده علوم اجتماعی طی سال های گذشته وارد حوزه‌های دیگری چون رسانه، فرهنگ، هنر ، معلمی و  مناصب و خدمات دیگری شده اند. اما برای این گردهمایی جدا از حرفه، سمت و کارشان استقبال خوبی نشان دادند. در واقع این مسئله نشان می‌دهد که شاید یکی از دلایل این استقبال وجود یک خلا در تشکل‌های مدنی است. حتی شاید یک خلا در حوزه ارتباطات انسانی باشد.

🔹معیدفر با اشاره به برگزاری گردهمایی با حضور افرادی با تفکرات مختلف گفت: حاضران در این گردهمایی بدون در نظر گرفتن تعلقات فکری و جناحی و تنها به‌صرف هویت همکلاسی بودن در سال‌های گذشته برای حضور در این گردهمایی اعلام آمادگی کرده‌اند.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران ادامه داد: این مسئله خلا ارتباطات را نشان می‌دهد. به‌طوری که افراد بدون تقسیم بندی‌های گروهی، جناحی ، عقیدتی و شغلی می خواهند رها شوند و در یک جایی تنها به صرف همکلاسی بودن حضور داشته باشند و لحظات خوشی را کنار هم بگذرانند. افرادی که یک دوره از جوانی خودشان را  که البته دورانی پر از خاطره و شور و نشاط بود را کنار هم گذرانده‌اند و همین مسئله ترغیب‌شان می‌کند که دوباره کنار هم قرار بگیرند.  

🔹به گفته معیدفر این برنامه از ساعت ۱۷ روز دوشنبه ۲۱ خرداد برگزار می‌شود و در انتها به یک شام ساده یا عصرانه ختم می‌شود. البته دانش آموختگان دهه ۶۰ زودتر در محل باغ نگارستان حاضر می‌شوند و برنامه‌ای برای دیدار با استادانشان دارند. اما ساعت ۱۷ به‌جمع فارغ التحصیلان دهه پنجاهی می‌پیوندند. تاکنون حدود ۲۰۰ نفر  گفته‌اند در این گردهمایی شرکت می‌کنند.


@hammihanonline
@iran_sociology
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-17097
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

با حمایت انجمن جامعه شناسی، از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید.
معیارهای جامعه‌شناختی در انتخابات اخلاقی
مرحوم محمد امین قانعی راد

اخلاق انتخاباتی بخشی از اخلاق سیاسی است. در واقع اگر بنا باشد سیاست در خدمت توسعه پایدار در جامعه‌ای قرار بگیرد نمی‌تواند جنبه اخلاقی نداشته باشد. البته اخلاق به معنای اخلاق فردی نیست بلکه منظور اخلاق نهادین است. سیاست به‌عنوان نهاد اجتماعی مجموعه‌ای از هنجارها و ارزش‌ها را درون خود دارد که آن را به پدیده اخلاقی تبدیل می‌کند و افرادی که وارد عرصه سیاست می‌شوند باید به این الزامات نهادین آشنا باشند و بر مبنای این الزامات هنجاری عمل کنند تا باعث شود سیاست و فعالیت‌های سیاسی در خدمت رشد ملت قرار بگیرند و بتوانند به بهبود و بهسازی امور و رفع مشکلات در عرصه‌های مختلف کمک کنند، در غیر این صورت سیاست صرفا به یک موضوع قدرت که مورد منازعه بین گروه‌های مختلف اجتماعی است تبدیل خواهد شد. سیاست در صورتی که فقط با مقوله قدرت مرتبط باشد یک کارکرد خصوصی دارد و نه یک کارکرد عمومی؛ یعنی سیاست به‌عنوان یک کالا خصوصی در خدمت تامین منافع برخی از گروه‌ها و جناح‌ها قرار می گیرد و تبدیل به یک خیر عمومی که در خدمت بهبود زندگی اقشار مختلف اجتماعی قرار بگیرد نخواهد شد . گاهی مردم تصور می‌کنند سیاست یعنی این‌که افرادی بیایند و به آنها وعده‌هایی بدهند که در کوتاه‌مدت تحول اساسی در زندگی آنها ایجاد کنند.باید نسبت این وعده‌ها و تحولات اساسی را با نسل‌های آینده مورد توجه قرار داد. مردم باید درک درستی از وعده‌ها داشته باشند و دقت کنند که تحقق این وعده‌ها به چه قیمتی خواهد بود؟ وعده‌های رویایی کاندیداها واقعی است یا به قیمت رفاه نسل فعلی، منابع نسل‌های آینده به تاراج می‌رود؟

مردم باید توجه داشته باشند رفاه را صرفا در وعده‌های مالی نبینند و به خدمات زیر بنایی در عرصه‌های مختلف توجه داشته باشند. نامزدها نیز نباید از تمایل مردم سوءاستفاده کنند. رقابت‌های انتخاباتی باید عرصه‌ای برای یادگیری اجتماعی باشد تا سیاست بتواند نقش مولد و پیش‌برنده خود را در جامعه تامین کند. اما در صورتی که مفهوم اخلاقی سیاست مورد توجه قرار نگیرد ما به جای سیاست مولد به سیاست مخرب خواهیم رسید. سیاست می‌تواند فرهنگ و اقتصاد را سامان بدهد یا به تاراج ببرد.
نقش سیاست مخرب این است که گروه‌های اجتماعی را از هم جدا کرده و شکاف‌های اجتماعی را تقویت کند و منابع ملی را هدر بدهد. سیاست مخرب منابع اقتصادی و منابع فرهنگی را به تاراج می برد. نباید از توجه مردم به ارزش‌های و مفاهیم دینی سوءاستفاده‌ شود .ارزش‌های عام فرهنگی و اعتقادات مردم نباید در عرصه تفاوت و تمایز نامزدهای انتخاباتی مطرح شود بلکه باید در زمینه ایجاد وفاق و به عنوان نقاط اشتراک نامزدها باشد، در غیر این صورت چرا که این مساله منجر به بداخلاقی انتخاباتی می‌شود و تاراج دین و فرهنگ را در پی دارد.........

http://press.jamejamonline.ir/newspreview/2825258673319727603
باز نشر
2024/11/12 16:09:00
Back to Top
HTML Embed Code: