MMOJAHEDI Telegram 2979
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
 
او نیز گذشت از این گذرگاه
وآن کیست که نگذرد بر این راه
 
دایی بزرگوارم، سید محمدکاظم حسنی طباطبایی (۱۳۲۸-۱۴۰۳) پگاه امروز، ۲۶ شهریور، هم‌سفر با نسیم صبا، «با تنِ بیمار و دلِ بی‌طاقت،» «به هواداریِ آن سروِ خرامان» شتافت و «منزل ویران» تن را واگذاشت و «سر بر آستان جانان نهاد» و رهسپار کوچه‌سار دیدار شد و جان از غبار تن، پاک شست و به «راحت جان» رسید. به هم‌راهی و هم‌گامی همسر مهربان و فرزندان برومند و پزشکان کاردان، شش سال دربرابر سرطانی که پنجه در نای او انداخته بود و اخیراً مهاجمانه به سراسر و شراشر تن او گسترش یافته بود، به‌صبوری و شکوری، تاب آورد و شجاعانه پای‌داری کرد.
 
دانش‌آموخته‌ی حقوق و دیپلمات بود و دل و جان در هوای ایران داشت. در زمانه‌ای دشوار و پرخطر و پرمخاطره، از آسایش جان و آسودگی دل و سلامت تن مایه گذاشته بود و به‌تفاریق، به دبیری و سفیری، در پادشاهی کویت و جمهوری عراق و پادشاهی عمان و جمهوری کنیا، منافع ملی ایران و ایرانیان را به‌تدبیر و توفیق، نمایندگی کرده بود و در گشایش مسیرهای جهانی برای تأمین خیرات عمومی ایرانیان، راه‌هایی دشوار را گشوده و پیموده بود.

ورای حرف و حرفه، آن‌چه از او در همان نخستین برخورد در ذهن و ضمیر معاشران و مخاطبان او می‌نشست و با آشنایی بیش‌تر ژرفا می‌یافت، روح لطیف و انسانی و شخصیت شریف و مهربان و کثرت‌پذیر و حسن خلق و هوش سرشار و آگاهی بسیار او بود. دلی گرم و رؤوف داشت و دست‌گیری از فرودستان و هم‌دردی با ایشان را فرو نمی‌گذاشت و در این مسیر، سخت کتوم و رازپوش بود. نه از حسب و نسب، و نه از باورهای روشن و کنش‌های بی‌آلایش دینی خود، از هیچ‌یک، دست‌مایه‌ای برای روی و ریا و تظاهر و تکاثر و تفاخر نمی‌ساخت، و از این بی‌رسمی‌ها بیزار بود. با ادب و ادبیات و شعر و متون عرفانی، انسی دیرینه داشت و به موسیقی ایرانی عشق می‌ورزید و آن را نه‌تنها می‌نیوشید، بلکه جرعه‌جرعه می‌نوشید و قُوت جان و قُوَّت روان می‌گرفت.
 
در این واپسین روزها که دیگر از داروهای آرام‌بخش هم کاری برای تسلی و تسکین دردهای او برنمی‌آمد، و گسترش بیماری تاب و توان او را می‌ربود و جان او را می‌کاهید و آن‌چه را از تن او مانده بود، دم‌به‌دم بیش‌تر می‌فرسود، باز هم بی‌تابی نکرد و لب به تندی یا شکوه نگشود و جز به امید و روشنی و نیک‌خواهی و دیگردوستی و بردباری و حق‌گزاری سخن نگفت و سفارش نکرد.

قوام و دوام بافتار هر جامعه‌ای در گرو حضور گرم و الفت‌بخش چنین افرادی است که بی‌هیاهو، بذر مهر و حکمت و انس و الفت و آگاهی می‌کارند؛ «مرگ چنین خواجه نه کاری است خرد ....»
«... گنج زری بود در این خاکدان
کو دو جهان را به جوی می‌شمرد
قالب خاکی سوی خاکی فکند
جان خرد سوی سماوات برد»

این اندوه سنگین را به همسر مهربان و فرزندان برومند و خانواده و همکاران و دوستان و دوستاران او تسلیت می‌گویم.

روان پاک و روشنش در پناه مهر دوست، شاد و آرام و روان باد که تا ساغرش پر بود، نوشید و نوشاند.
 
با اندوه بسیار،
محمدمهدی مجاهدی
۲۶ شهریورماه ۱۴۰۳
 
@mmojahedi



tgoop.com/MMojahedi/2979
Create:
Last Update:

دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
 
او نیز گذشت از این گذرگاه
وآن کیست که نگذرد بر این راه
 
دایی بزرگوارم، سید محمدکاظم حسنی طباطبایی (۱۳۲۸-۱۴۰۳) پگاه امروز، ۲۶ شهریور، هم‌سفر با نسیم صبا، «با تنِ بیمار و دلِ بی‌طاقت،» «به هواداریِ آن سروِ خرامان» شتافت و «منزل ویران» تن را واگذاشت و «سر بر آستان جانان نهاد» و رهسپار کوچه‌سار دیدار شد و جان از غبار تن، پاک شست و به «راحت جان» رسید. به هم‌راهی و هم‌گامی همسر مهربان و فرزندان برومند و پزشکان کاردان، شش سال دربرابر سرطانی که پنجه در نای او انداخته بود و اخیراً مهاجمانه به سراسر و شراشر تن او گسترش یافته بود، به‌صبوری و شکوری، تاب آورد و شجاعانه پای‌داری کرد.
 
دانش‌آموخته‌ی حقوق و دیپلمات بود و دل و جان در هوای ایران داشت. در زمانه‌ای دشوار و پرخطر و پرمخاطره، از آسایش جان و آسودگی دل و سلامت تن مایه گذاشته بود و به‌تفاریق، به دبیری و سفیری، در پادشاهی کویت و جمهوری عراق و پادشاهی عمان و جمهوری کنیا، منافع ملی ایران و ایرانیان را به‌تدبیر و توفیق، نمایندگی کرده بود و در گشایش مسیرهای جهانی برای تأمین خیرات عمومی ایرانیان، راه‌هایی دشوار را گشوده و پیموده بود.

ورای حرف و حرفه، آن‌چه از او در همان نخستین برخورد در ذهن و ضمیر معاشران و مخاطبان او می‌نشست و با آشنایی بیش‌تر ژرفا می‌یافت، روح لطیف و انسانی و شخصیت شریف و مهربان و کثرت‌پذیر و حسن خلق و هوش سرشار و آگاهی بسیار او بود. دلی گرم و رؤوف داشت و دست‌گیری از فرودستان و هم‌دردی با ایشان را فرو نمی‌گذاشت و در این مسیر، سخت کتوم و رازپوش بود. نه از حسب و نسب، و نه از باورهای روشن و کنش‌های بی‌آلایش دینی خود، از هیچ‌یک، دست‌مایه‌ای برای روی و ریا و تظاهر و تکاثر و تفاخر نمی‌ساخت، و از این بی‌رسمی‌ها بیزار بود. با ادب و ادبیات و شعر و متون عرفانی، انسی دیرینه داشت و به موسیقی ایرانی عشق می‌ورزید و آن را نه‌تنها می‌نیوشید، بلکه جرعه‌جرعه می‌نوشید و قُوت جان و قُوَّت روان می‌گرفت.
 
در این واپسین روزها که دیگر از داروهای آرام‌بخش هم کاری برای تسلی و تسکین دردهای او برنمی‌آمد، و گسترش بیماری تاب و توان او را می‌ربود و جان او را می‌کاهید و آن‌چه را از تن او مانده بود، دم‌به‌دم بیش‌تر می‌فرسود، باز هم بی‌تابی نکرد و لب به تندی یا شکوه نگشود و جز به امید و روشنی و نیک‌خواهی و دیگردوستی و بردباری و حق‌گزاری سخن نگفت و سفارش نکرد.

قوام و دوام بافتار هر جامعه‌ای در گرو حضور گرم و الفت‌بخش چنین افرادی است که بی‌هیاهو، بذر مهر و حکمت و انس و الفت و آگاهی می‌کارند؛ «مرگ چنین خواجه نه کاری است خرد ....»
«... گنج زری بود در این خاکدان
کو دو جهان را به جوی می‌شمرد
قالب خاکی سوی خاکی فکند
جان خرد سوی سماوات برد»

این اندوه سنگین را به همسر مهربان و فرزندان برومند و خانواده و همکاران و دوستان و دوستاران او تسلیت می‌گویم.

روان پاک و روشنش در پناه مهر دوست، شاد و آرام و روان باد که تا ساغرش پر بود، نوشید و نوشاند.
 
با اندوه بسیار،
محمدمهدی مجاهدی
۲۶ شهریورماه ۱۴۰۳
 
@mmojahedi

BY MMMojahedi 🍀 محمدمهدی مجاهدی


Share with your friend now:
tgoop.com/MMojahedi/2979

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

3How to create a Telegram channel? The Standard Channel Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared the group Tuesday morning on Twitter, calling out the "degenerate" community, or crypto obsessives that engage in high-risk trading. 2How to set up a Telegram channel? (A step-by-step tutorial) The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture.
from us


Telegram MMMojahedi 🍀 محمدمهدی مجاهدی
FROM American