Forwarded from انجمن علوم سیاسی ایران
📔چیستی؛ چرایی و چگونگی" وفاق ملی"
سخنرانان:
#ابوالفضل_دلاوری
#هادی_خانیکی
#محمدمهدی_مجاهدی
#محمد_قوچانی
دبیر نشست:
#مهدی_مهدوی_زاهد
🗓 چهارشنبه 4 مهر 1403 ساعت 17
🏡 سالن خیام
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔷 ورود برای عموم، آزاد و رایگان است
💢انجمن علوم سیاسی ایران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
سخنرانان:
#ابوالفضل_دلاوری
#هادی_خانیکی
#محمدمهدی_مجاهدی
#محمد_قوچانی
دبیر نشست:
#مهدی_مهدوی_زاهد
🗓 چهارشنبه 4 مهر 1403 ساعت 17
🏡 سالن خیام
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔷 ورود برای عموم، آزاد و رایگان است
💢انجمن علوم سیاسی ایران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
یادکردی از پائولو فریره، آفرینشگر فلسفه و روش «آموزش رهاییبخش» در یکصدوسومین زادروزش
Threadreaderapp
Thread by @Adorno_Persian on Thread Reader App
@Adorno_Persian: “متواضع بودن، تحمل تحقیر نیست!” وقتی ادعا کرد در ۶ هفته کارگران بیسواد را قادر به خواندن و نوشتن خواهد کرد، روزنامه “مردم” تیتر زد: توهمات ذهن یک معلم! ۴۵ روز بعد، دهها کارگر و...
Audio
🔺حلقِ روزگار بریده است
▫️بریدهای از مقالاتِ شمسِ تبریز
▫️گزینش و خوانشِ سعید رضادوست
▫️موسیقیِ اِلنی کارایِندرو | دشتِ گریان
«هفتمِ مهر؛ روزِ شمسِ تبریزی»
▫️بریدهای از مقالاتِ شمسِ تبریز
▫️گزینش و خوانشِ سعید رضادوست
▫️موسیقیِ اِلنی کارایِندرو | دشتِ گریان
«هفتمِ مهر؛ روزِ شمسِ تبریزی»
MMMojahedi 🍀 محمدمهدی مجاهدی
📔چیستی؛ چرایی و چگونگی" وفاق ملی" سخنرانان: #ابوالفضل_دلاوری #هادی_خانیکی #محمدمهدی_مجاهدی #محمد_قوچانی دبیر نشست: #مهدی_مهدوی_زاهد 🗓 چهارشنبه 4 مهر 1403 ساعت 17 🏡 سالن خیام 🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد. 🔷 ورود برای عموم، آزاد و رایگان است 💢انجمن…
وفاق یعنی هممسألگی
این پیوند به گزارشی فشرده از مباحث نشست «چیستی، چرایی، و چگونگی وفاق ملی» راه میبرد.
در این نشست، گزارشی از بخش دوم و کاربردیتر مقالهای که پرورده بودم، عرضه شد. در این بخش، با تعریف وفاق به معنای هممسألگی میان نیروهای مختلف سیاسی و مدنی و اجتماعی در جامعهی متکثر ایران، به هفت نکته در تشریح سیاست وفاق اشاره کردهام.
در بخش نخست مقاله، که عرضهی آن را به مجالی دیگر وانهادم، چارچوب نظری و زمینهی تاریخی سیاست وفاق معرفی شده است.
امیدوارم شکل کامل و مفصل مقاله بهزودی منتشر شود.
این نشست چهارشنبه، ۴ مهرماه ۱۴۰۳، به همت انجمن علوم سیاسی ایران در خانهی اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
@mmojahedi
این پیوند به گزارشی فشرده از مباحث نشست «چیستی، چرایی، و چگونگی وفاق ملی» راه میبرد.
در این نشست، گزارشی از بخش دوم و کاربردیتر مقالهای که پرورده بودم، عرضه شد. در این بخش، با تعریف وفاق به معنای هممسألگی میان نیروهای مختلف سیاسی و مدنی و اجتماعی در جامعهی متکثر ایران، به هفت نکته در تشریح سیاست وفاق اشاره کردهام.
در بخش نخست مقاله، که عرضهی آن را به مجالی دیگر وانهادم، چارچوب نظری و زمینهی تاریخی سیاست وفاق معرفی شده است.
امیدوارم شکل کامل و مفصل مقاله بهزودی منتشر شود.
این نشست چهارشنبه، ۴ مهرماه ۱۴۰۳، به همت انجمن علوم سیاسی ایران در خانهی اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
@mmojahedi
أحبائي
ترانهای در پاسداشت مقاومت با صدای جولیا پطرس
برگرفته از متن نامهی شهید سیدحسن نصرالله خطاب به رزمندگان در جریان «حرب تموز» سال ۲۰۰۶
برگردان فارسی متن ترانه را به روان پاک و روشن این شهید پیشکش میکنم.
رفیقانم!
پیامتان را شنیدم
پیامی که از سربلندی و ایمان نشان دارد.
و شما، چنان که خود گفتهاید،
در میدان نبرد مردان خدایید.
بشارت راستین شمایید
شما پیروزمندی آیندهی مایید
و شما مانند ذروههای سرافراز خورشیدکلاه
در برابر گردنکشان، سرکش و نافرمانید.
به همت شما بندیان رها میشوند.
با حمیت شما خاک غصبشده آزاد میشود.
مشتهای گرهکردهی شما
و فوران خشم شما
پناهگاه خانههای ما
و سرپناه آبروی ما ست.
تمدن را بنیانگذارید
و اوج پرواز ارجها و ارزشهایید
تا کاجی بر فراز قلهای میبالد
نام شما میپاید و میماند.
راز مهتری مردمانید
و سرور و سالارید
تاج سر مایید
و سروری و پیشتازی تنها شما را میسزد.
جانان من!
بر گامهای استوار شما بوسه میزنم.
شرف از گامهای شما شرافت میگیرد
و گامهای شما به سرسختی سرزمینمان قد کشیده است.
هراسیدن از شما میگریزد
استواری شما را میبرازد
پایداری شما جهان را دگرگون میسازد
و فریاد شما روزی پردهی گوش سرنوشت را مینوازد
سرنوشت اسیر شما ست.
دست ارادهی شما
آفرینشگر فردایی خوشگوارتر است.
با هم رهسپار میشویم
و با هم به پیروزی میرسیم.
احبائي
إستمعتُ إلى رسالتِكم .. وفيها العِزُّ والإيمان
فأنتم مِثلما قُلتُمْ .. رجالُ اللهِ في المَيدان
ووعدٌ صادقٌ .. أنتُم وأنتُم نصرُنا الآتي
وأنتم من جبالِ الشمسِ .. عاتيةٌ على العاتي
بِكُم يتحرّر الأسرى .. بِكُم تتحرَّرُ الأرضُ
بقبضتِكم بغضبتِكم .. يُصان البيت والعِرضُ
بُناةُُ حضارةٍ .. أنتم وأنتم نهضةُ القيمِ
وأنتم خالدون .. كما خلودُ الأرز في القِممِ
وأنتم مجدُ أمَّتِنا .. وأنتم أنتمُ القادة
وتاجُ رؤوسِنا .. أنتم وأنتم أنتُم السادة
أحبّائي ..
أقبِّلُ نُبْلَ أقدامٍ .. بها يتشرَّفُ الشَّرفُ
بِعزّةِ أرضِنا انغرسَتْ .. فلا تكبو وترتجفُ
بِكُم سنغيِّرُ الدُّنيا .. ويَسمعُ صوتَنا القدرُ
بِكُم نبني الغدَ الأحلى .. بِكُم نمضي وننتصرُ
@mmojahedi
ترانهای در پاسداشت مقاومت با صدای جولیا پطرس
برگرفته از متن نامهی شهید سیدحسن نصرالله خطاب به رزمندگان در جریان «حرب تموز» سال ۲۰۰۶
برگردان فارسی متن ترانه را به روان پاک و روشن این شهید پیشکش میکنم.
رفیقانم!
پیامتان را شنیدم
پیامی که از سربلندی و ایمان نشان دارد.
و شما، چنان که خود گفتهاید،
در میدان نبرد مردان خدایید.
بشارت راستین شمایید
شما پیروزمندی آیندهی مایید
و شما مانند ذروههای سرافراز خورشیدکلاه
در برابر گردنکشان، سرکش و نافرمانید.
به همت شما بندیان رها میشوند.
با حمیت شما خاک غصبشده آزاد میشود.
مشتهای گرهکردهی شما
و فوران خشم شما
پناهگاه خانههای ما
و سرپناه آبروی ما ست.
تمدن را بنیانگذارید
و اوج پرواز ارجها و ارزشهایید
تا کاجی بر فراز قلهای میبالد
نام شما میپاید و میماند.
راز مهتری مردمانید
و سرور و سالارید
تاج سر مایید
و سروری و پیشتازی تنها شما را میسزد.
جانان من!
بر گامهای استوار شما بوسه میزنم.
شرف از گامهای شما شرافت میگیرد
و گامهای شما به سرسختی سرزمینمان قد کشیده است.
هراسیدن از شما میگریزد
استواری شما را میبرازد
پایداری شما جهان را دگرگون میسازد
و فریاد شما روزی پردهی گوش سرنوشت را مینوازد
سرنوشت اسیر شما ست.
دست ارادهی شما
آفرینشگر فردایی خوشگوارتر است.
با هم رهسپار میشویم
و با هم به پیروزی میرسیم.
احبائي
إستمعتُ إلى رسالتِكم .. وفيها العِزُّ والإيمان
فأنتم مِثلما قُلتُمْ .. رجالُ اللهِ في المَيدان
ووعدٌ صادقٌ .. أنتُم وأنتُم نصرُنا الآتي
وأنتم من جبالِ الشمسِ .. عاتيةٌ على العاتي
بِكُم يتحرّر الأسرى .. بِكُم تتحرَّرُ الأرضُ
بقبضتِكم بغضبتِكم .. يُصان البيت والعِرضُ
بُناةُُ حضارةٍ .. أنتم وأنتم نهضةُ القيمِ
وأنتم خالدون .. كما خلودُ الأرز في القِممِ
وأنتم مجدُ أمَّتِنا .. وأنتم أنتمُ القادة
وتاجُ رؤوسِنا .. أنتم وأنتم أنتُم السادة
أحبّائي ..
أقبِّلُ نُبْلَ أقدامٍ .. بها يتشرَّفُ الشَّرفُ
بِعزّةِ أرضِنا انغرسَتْ .. فلا تكبو وترتجفُ
بِكُم سنغيِّرُ الدُّنيا .. ويَسمعُ صوتَنا القدرُ
بِكُم نبني الغدَ الأحلى .. بِكُم نمضي وننتصرُ
@mmojahedi
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
آهنگ احبائی جولیا بطرس با زیرنویس فارسی برای حزب الله
(ادامه صحبتهای جولیا)"... ایشان هنگامی که به رزمندگان مقاومت گفتند که دست وپای شما را میبوسم و آنان را رهبر و سرور امت معرفی کردند، از نظر عاطفی و انسانی مردم را تکان و به همگان نوید عزت و سربلندی و سرافرازی داد.این پیام بسیار تاثیرگذار بود و من آن را ضبط…
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
241027_2136
My Recording
🔻نشست تخصصی
صلح در آینه فرهنگ و سیاست ایرانی
به مناسبت روز جهانی صلح 21sep
آیا صلح برای ایران امروز ممکن است؟
محمدمهدی مجاهدی
(عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
پاسخ می دهد:
شروط امکان و حدود تحقق صلح در ایران امروز
📍گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران
مجله صوتی | ۶ مهر ۱۴۰۳
@sociologyoflaw
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
صلح در آینه فرهنگ و سیاست ایرانی
به مناسبت روز جهانی صلح 21sep
آیا صلح برای ایران امروز ممکن است؟
محمدمهدی مجاهدی
(عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
پاسخ می دهد:
شروط امکان و حدود تحقق صلح در ایران امروز
📍گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران
مجله صوتی | ۶ مهر ۱۴۰۳
@sociologyoflaw
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
اسرائیل در ستیز با زمان
دور حوادثِ تلخْ تند شده و امواج پرفشار اخبار همهی ذهن و ضمیر مردم را بهسوی نومیدی از هرگونه امکان رهایی جهت داده، و با اجبار پرفشار امواجِ اخبار، همه سوگیرانه فکر میکنند که کار دیگر از کار گذشته و یکسره شده.
در چنین وضعی، گاهی خوب است سرمان را از درون این موجهای تند و از زیر آوار اخبار بیرون بیاوریم و از افق نزدیک و بستهی اینجا و اکنون فراز بگیریم و تصویر بزرگتر را در آیینهی افقهای گستردهتر تماشا کنیم.
این گستردن گسترهی دید، این کلاننگری، میتواند گاهی کمک کند که جوگیر نشویم، یعنی ذهن و روانمان زیر آوار اجبارآلود اخبار دفن و خفه نشود تا بتوانیم درکودریافتمان را از حوادث باز تنظیم و متوازن کنیم و خود را در موقعیت جدید بازیابی و بازسازی کنیم.
تصویری که در روزهای اخیر نسیم نیکلاس طالب از افق گستردهتر تحولات ترسیم میکند، به جای آرزواندیشی یا بیان آرزو در قالب اندیشه، چنین کارویژهای دارد. او مینویسد:
«به یاد داشته باشیم که کشتار، هر قدر هم هوشمندانه و زیرکانه باشد، در بهترین حالت، بر بقا نمیافزاید [و چهبسا بخت فنا را بالا میبرد]. اسرائیل با نصرالله و جانشینان او نمیجنگد؛ با زمان میجنگد [یعنی دیر یا زود محکوم به فنا ست].»
«تکرار میکنم: اگر بقای تو ایجاب میکند پیوسته شمار بیشتر و بیشتری از مردم را بکشی، و پای ابرقدرتی (موقت) را به میان بکشی که رژیمهای شکنندهی اطرافت را به توهم صلح، سر پا نگاه دارد، معنای صاف و سرراستش این است که پایدار و تابآور نیستی.»
نکتهی نسیم طالب این نیست که «خون بر شمشیر پیروز است» یا «خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل.» بلکه، در چارچوب نظریههای تکاملی بقا (بهویژه بقای ارگانیسمهای پیچیدهی اجتماعی و سیاسی)، او دارد نکتهی بنیادین دیگری را دربارهی منطق ناممکن امنیت و بقای رژیم اسرائیل بیان میکند.
نکتهی نیکلاس طالب این است که علیالاصول، امنیت و قرار و ثباتِ پایدار در الگوریتم «پروژهی دولتسازی اسرائیل» تعبیه نشده است.
اسرائیل، بهمثابهی یک پروژه ملت-دولتسازی، چون تداوم و بقایش در گرو کشتار همیشگی و فزایندهی دیگران است، و برای این کشتار و سر پا ماندن، همیشه به قیم و بزرگتر نیازمند است، محال است که با زیستمحیطش سازگار شود و به همین علت، سرنوشتی جز بیثباتی و بیقراری و ناپایداری مدام و، در نهایت، فنا و واپاشی ندارد.
پیچیدگی و پیشرفتگی عملیاتی و اطلاعاتی و جنگافزاری اسرائیل ناگزیر و همیشه نیازمند آمریکا بهمثابهی قیّمی (موقت) و در خدمت کشتار همیشگی و فزایندهی دیگران در زیستمحیط این رژیم است. به همین علت، این پیچیدگیها و پیشرفتگیها، در ستیز ناگزیر و گریزناپذیر اسرائیل با زمان، چیزی بر پایداری و تابآوری این رژیم نمیافزاید.
اسرائیل پروژهای خودویرانگر است.
۹ مهرماه ۱۴۰۳
محمدمهدی مجاهدی
@mmojahedi
دور حوادثِ تلخْ تند شده و امواج پرفشار اخبار همهی ذهن و ضمیر مردم را بهسوی نومیدی از هرگونه امکان رهایی جهت داده، و با اجبار پرفشار امواجِ اخبار، همه سوگیرانه فکر میکنند که کار دیگر از کار گذشته و یکسره شده.
در چنین وضعی، گاهی خوب است سرمان را از درون این موجهای تند و از زیر آوار اخبار بیرون بیاوریم و از افق نزدیک و بستهی اینجا و اکنون فراز بگیریم و تصویر بزرگتر را در آیینهی افقهای گستردهتر تماشا کنیم.
این گستردن گسترهی دید، این کلاننگری، میتواند گاهی کمک کند که جوگیر نشویم، یعنی ذهن و روانمان زیر آوار اجبارآلود اخبار دفن و خفه نشود تا بتوانیم درکودریافتمان را از حوادث باز تنظیم و متوازن کنیم و خود را در موقعیت جدید بازیابی و بازسازی کنیم.
تصویری که در روزهای اخیر نسیم نیکلاس طالب از افق گستردهتر تحولات ترسیم میکند، به جای آرزواندیشی یا بیان آرزو در قالب اندیشه، چنین کارویژهای دارد. او مینویسد:
«به یاد داشته باشیم که کشتار، هر قدر هم هوشمندانه و زیرکانه باشد، در بهترین حالت، بر بقا نمیافزاید [و چهبسا بخت فنا را بالا میبرد]. اسرائیل با نصرالله و جانشینان او نمیجنگد؛ با زمان میجنگد [یعنی دیر یا زود محکوم به فنا ست].»
«تکرار میکنم: اگر بقای تو ایجاب میکند پیوسته شمار بیشتر و بیشتری از مردم را بکشی، و پای ابرقدرتی (موقت) را به میان بکشی که رژیمهای شکنندهی اطرافت را به توهم صلح، سر پا نگاه دارد، معنای صاف و سرراستش این است که پایدار و تابآور نیستی.»
نکتهی نسیم طالب این نیست که «خون بر شمشیر پیروز است» یا «خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل.» بلکه، در چارچوب نظریههای تکاملی بقا (بهویژه بقای ارگانیسمهای پیچیدهی اجتماعی و سیاسی)، او دارد نکتهی بنیادین دیگری را دربارهی منطق ناممکن امنیت و بقای رژیم اسرائیل بیان میکند.
نکتهی نیکلاس طالب این است که علیالاصول، امنیت و قرار و ثباتِ پایدار در الگوریتم «پروژهی دولتسازی اسرائیل» تعبیه نشده است.
اسرائیل، بهمثابهی یک پروژه ملت-دولتسازی، چون تداوم و بقایش در گرو کشتار همیشگی و فزایندهی دیگران است، و برای این کشتار و سر پا ماندن، همیشه به قیم و بزرگتر نیازمند است، محال است که با زیستمحیطش سازگار شود و به همین علت، سرنوشتی جز بیثباتی و بیقراری و ناپایداری مدام و، در نهایت، فنا و واپاشی ندارد.
پیچیدگی و پیشرفتگی عملیاتی و اطلاعاتی و جنگافزاری اسرائیل ناگزیر و همیشه نیازمند آمریکا بهمثابهی قیّمی (موقت) و در خدمت کشتار همیشگی و فزایندهی دیگران در زیستمحیط این رژیم است. به همین علت، این پیچیدگیها و پیشرفتگیها، در ستیز ناگزیر و گریزناپذیر اسرائیل با زمان، چیزی بر پایداری و تابآوری این رژیم نمیافزاید.
اسرائیل پروژهای خودویرانگر است.
۹ مهرماه ۱۴۰۳
محمدمهدی مجاهدی
@mmojahedi
X (formerly Twitter)
Nassim Nicholas Taleb (@nntaleb) on X
A reminder that killing, no matter how sophisticated, at best, does not increase survival. Israel is not fighting Nasrallah & replacements; its fight is with Time.
Forwarded from یادداشتهای توسعه - فاطمهنجفی
#لبنان
این روزها زیاد دیدم که وقایع لبنان به صورت منفصل از تاریخ خاص دولت-ملت بودنش به یک گروه نسبت داده میشه. فکر کردم شاید بد نباشه یاداوری کنیم که عقبه گاهشناسی و بستر این وقایع این نبوده که یک کشور پایدار در صلح یک دفعه دچار جنگ شده باشه. بلکه کشور لبنان از زمان تولدش در ۱۰۰ سال پیش درگیرهای داخلی بوده و گروههای مختلف هویت جمعیشون را قبل از ملیت براساس گروه اتنیک یا مذهبی شون تعریف کردند و بر این أساس با اهرمهای خارجی ائتلاف میکردند. به طور خلاصه کشور نه به صورت تاریخی بلکه به صورت تصیمیم سیاسی ساخته شده و ویژگیهای جمعیتیش تحت تاثیر مهاجرت های جدی از فلسطین قرار داشته.
پیش زمینه: این پست با این فرض نوشته شده که تغییرات داخلی کشورها تابع سه اهرم ۱. مشارکت شهروندان (مثبت و منفی) ۲. تاثیرات بین المللی و ۳. چانهزنی نخبگان شکل میگیره. در مورد لبنان به دلیل ویژگیهای خاص دولت-ملت و جمعیت شناسی خاص ۱و ۲ کاملا به هم تنیده اند و هویتهای جمعی افراد پیش از ملیت تحت تاثیر مذهب قرار داره.
لبنان امروزی - حتا تولد امل و حزب الله، ناشی از یک دینامیک ۱۵۰ ساله وقایع بین المللی و داخلی هست. چند زمینه اساسی در مورد لبنان همیشه باید مد نظر قرار بگیره. که باعث شد:
سه تا زمینه تاریخی بین المللی هم دینامیک وقایع داخلی لبنان را شکل دادند (جدول اول را ببینید-انگلیسی. )
۱. میراث عثمانی و فرانسه
۲. دوران جنگ سرد
۳. جنگهای اعراب و اسرايیل
اولین مساله که در مورد لبنان اینه از ۱۸۳۹ (Gülhane Hatt-ı Şerif) تا جنگ جهانی دولت عثمانی یک اقدامات نهادی -بااعمال خشونت – انجام داد که تراکم، روابط و وجوه مختلف جمعیتهای عرب،ارمنی، مسیحی، یونانی و کرد را در کل امپراطوری عثمانی تحت تاثیر قرار داد. یکی از نتایج جمعیتی این تغییرات نهادی تمرکز جمعیت مسیحی مارونی در جنوب سوریه و لبنان امروزی بود
- وقتی در زمان فروپاشی عثمانی در پی جنگ جهانی اول سوریه و لبنان امروزی تحت قیمومیت فرانسه در اومدن (۱۹۲۰ تا ۱۹۴۳) با حمایت دولت فرانسه قدرت سیاسی در انحصار جمعیت مسیحی مارونی قرارگرفت که بنا به آخرین سرشماری در سال ۱۹۳۲!!! اکثریت حمعیت لبنان را تشکیل می دادند. این باعث شد که ساختار سیاسی و همینطور قدرت اقتصادی در هنگام استقلال لبنان در سال ۱۹۴۳ به سمت قدرت داشتن مسیحیهای مارونی سوگیری داشته باشه.
- حزب راست کتايب در سال ۱۹۳۶ با اکثریت مارونی و به صورت تاریخی با ایدهيولوژي فالانژ تشکیل شد. (که بعدها شروع جنگهای داخلی لبنان حاصل درگیری بین این حزب و سازمان آزادی بخش فلسطین هست)
- ۱۹۴۷ و ۱۹۴۸ دو سال حیاتی در منطقه لبنان-سوریه و فلسطین هست چون دو دسته اتفاقات بین المللی را شاهد هستیم. شروع جنگ سرد و گرایش کشورهای عربی مثل مصر و اردن و سوریه به بلوک شرق و اشغال فلسطین توسط اسراییل و اولین جنگ اعراب و اسراییل. که ساختار جمعتی لبنان و ساختار سیاسیش را تحت تاثیر قرارداد.
الف) برخلاف سوریه و کشورهای عرب همسایه، دولت و طبقه نخبگان مارونی لبنان تمایلات راست و غربگرایانه داشتند و توسط فرانسه و بعدها آمریکا حمایت میشدند.
ب) جنگ ۱۹۴۸ اعراب و اسراییل باعث سرریز شدن موج اول جمعیت عربی فلسطینی به جنوب لبنان شد، گروههای مبارز فلسطینی فعالیتشون را تو لبنان آغاز کردند. مهاجرت جمعیت فلسطینی فقر را در مناطق جنوبی لبنان - عمدتا شیعه نشین - تشدید کرد. کاهش فرصتهای شغلی، تشدید فقر، نابرابریهای تحمیل شده بر اساس قومیت و مذهب نارضایتی شدید در بین شیعیان جنوب لبنان و همچنین شروع موجهای مهاجرت داخلی در لبنان را ایجاد کرد.
ج) در دو دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ دوره شکوفایی پان-عربیسم فرا کشوری را داریم. پان عربیسیم دهههای ۵۰ و ۶۰ با غربستیزی، اندیشههای چپ و سوسیالیستی همراه بود که در فضای نابرابر لبنانو مهاجرین فلسطینی طرفدارهای گسترده پیدا کرد و در تضاد با دولت راستگرا مسیحی - با حمایت فرانسه و بعد تر آمریکا بعد از فرمان آیزنهاور مبنی بر جلوگیری از پیشروی کمونیسم - قرار داشت.
- به طور خلاصه در دهه ۱۹۵۰ در منطقه شرق مدیترانه، تنها دو دولت اسراییل و لبنان از سمت بلوک شرق حمایت میشدند. در مقابل گروههای پانعرب، آواره فلسطینی و دروزیها و مسلمانها منافع مشترک داشتند (به نکته نابرابری با پایه های قومی و مذهبی دقت کنید)
- در سال ۱۹۵۶ جنگ دوم اعراب و اسراییل، موج مهاجرت فلسطینیها، عدم حمایت دولت مستقر لبنان از جنبشهای پان عربی منطقه اتفاق افتاد که به بحران لبنان ۱۹۵۸ منجر شد. مداخله آمریکا به درخواست دولت وقت صورت گرفت که باعث شد به مدت سه ماه در کنترل بنادر و فرودگاه بیروت در اختیار نظامی ها قرار بگیره.
ادامه در پست: https://www.tgoop.com/nosratolkhosro/116
این روزها زیاد دیدم که وقایع لبنان به صورت منفصل از تاریخ خاص دولت-ملت بودنش به یک گروه نسبت داده میشه. فکر کردم شاید بد نباشه یاداوری کنیم که عقبه گاهشناسی و بستر این وقایع این نبوده که یک کشور پایدار در صلح یک دفعه دچار جنگ شده باشه. بلکه کشور لبنان از زمان تولدش در ۱۰۰ سال پیش درگیرهای داخلی بوده و گروههای مختلف هویت جمعیشون را قبل از ملیت براساس گروه اتنیک یا مذهبی شون تعریف کردند و بر این أساس با اهرمهای خارجی ائتلاف میکردند. به طور خلاصه کشور نه به صورت تاریخی بلکه به صورت تصیمیم سیاسی ساخته شده و ویژگیهای جمعیتیش تحت تاثیر مهاجرت های جدی از فلسطین قرار داشته.
پیش زمینه: این پست با این فرض نوشته شده که تغییرات داخلی کشورها تابع سه اهرم ۱. مشارکت شهروندان (مثبت و منفی) ۲. تاثیرات بین المللی و ۳. چانهزنی نخبگان شکل میگیره. در مورد لبنان به دلیل ویژگیهای خاص دولت-ملت و جمعیت شناسی خاص ۱و ۲ کاملا به هم تنیده اند و هویتهای جمعی افراد پیش از ملیت تحت تاثیر مذهب قرار داره.
لبنان امروزی - حتا تولد امل و حزب الله، ناشی از یک دینامیک ۱۵۰ ساله وقایع بین المللی و داخلی هست. چند زمینه اساسی در مورد لبنان همیشه باید مد نظر قرار بگیره. که باعث شد:
سه تا زمینه تاریخی بین المللی هم دینامیک وقایع داخلی لبنان را شکل دادند (جدول اول را ببینید-انگلیسی. )
۱. میراث عثمانی و فرانسه
۲. دوران جنگ سرد
۳. جنگهای اعراب و اسرايیل
اولین مساله که در مورد لبنان اینه از ۱۸۳۹ (Gülhane Hatt-ı Şerif) تا جنگ جهانی دولت عثمانی یک اقدامات نهادی -بااعمال خشونت – انجام داد که تراکم، روابط و وجوه مختلف جمعیتهای عرب،ارمنی، مسیحی، یونانی و کرد را در کل امپراطوری عثمانی تحت تاثیر قرار داد. یکی از نتایج جمعیتی این تغییرات نهادی تمرکز جمعیت مسیحی مارونی در جنوب سوریه و لبنان امروزی بود
- وقتی در زمان فروپاشی عثمانی در پی جنگ جهانی اول سوریه و لبنان امروزی تحت قیمومیت فرانسه در اومدن (۱۹۲۰ تا ۱۹۴۳) با حمایت دولت فرانسه قدرت سیاسی در انحصار جمعیت مسیحی مارونی قرارگرفت که بنا به آخرین سرشماری در سال ۱۹۳۲!!! اکثریت حمعیت لبنان را تشکیل می دادند. این باعث شد که ساختار سیاسی و همینطور قدرت اقتصادی در هنگام استقلال لبنان در سال ۱۹۴۳ به سمت قدرت داشتن مسیحیهای مارونی سوگیری داشته باشه.
- حزب راست کتايب در سال ۱۹۳۶ با اکثریت مارونی و به صورت تاریخی با ایدهيولوژي فالانژ تشکیل شد. (که بعدها شروع جنگهای داخلی لبنان حاصل درگیری بین این حزب و سازمان آزادی بخش فلسطین هست)
- ۱۹۴۷ و ۱۹۴۸ دو سال حیاتی در منطقه لبنان-سوریه و فلسطین هست چون دو دسته اتفاقات بین المللی را شاهد هستیم. شروع جنگ سرد و گرایش کشورهای عربی مثل مصر و اردن و سوریه به بلوک شرق و اشغال فلسطین توسط اسراییل و اولین جنگ اعراب و اسراییل. که ساختار جمعتی لبنان و ساختار سیاسیش را تحت تاثیر قرارداد.
الف) برخلاف سوریه و کشورهای عرب همسایه، دولت و طبقه نخبگان مارونی لبنان تمایلات راست و غربگرایانه داشتند و توسط فرانسه و بعدها آمریکا حمایت میشدند.
ب) جنگ ۱۹۴۸ اعراب و اسراییل باعث سرریز شدن موج اول جمعیت عربی فلسطینی به جنوب لبنان شد، گروههای مبارز فلسطینی فعالیتشون را تو لبنان آغاز کردند. مهاجرت جمعیت فلسطینی فقر را در مناطق جنوبی لبنان - عمدتا شیعه نشین - تشدید کرد. کاهش فرصتهای شغلی، تشدید فقر، نابرابریهای تحمیل شده بر اساس قومیت و مذهب نارضایتی شدید در بین شیعیان جنوب لبنان و همچنین شروع موجهای مهاجرت داخلی در لبنان را ایجاد کرد.
ج) در دو دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ دوره شکوفایی پان-عربیسم فرا کشوری را داریم. پان عربیسیم دهههای ۵۰ و ۶۰ با غربستیزی، اندیشههای چپ و سوسیالیستی همراه بود که در فضای نابرابر لبنانو مهاجرین فلسطینی طرفدارهای گسترده پیدا کرد و در تضاد با دولت راستگرا مسیحی - با حمایت فرانسه و بعد تر آمریکا بعد از فرمان آیزنهاور مبنی بر جلوگیری از پیشروی کمونیسم - قرار داشت.
- به طور خلاصه در دهه ۱۹۵۰ در منطقه شرق مدیترانه، تنها دو دولت اسراییل و لبنان از سمت بلوک شرق حمایت میشدند. در مقابل گروههای پانعرب، آواره فلسطینی و دروزیها و مسلمانها منافع مشترک داشتند (به نکته نابرابری با پایه های قومی و مذهبی دقت کنید)
- در سال ۱۹۵۶ جنگ دوم اعراب و اسراییل، موج مهاجرت فلسطینیها، عدم حمایت دولت مستقر لبنان از جنبشهای پان عربی منطقه اتفاق افتاد که به بحران لبنان ۱۹۵۸ منجر شد. مداخله آمریکا به درخواست دولت وقت صورت گرفت که باعث شد به مدت سه ماه در کنترل بنادر و فرودگاه بیروت در اختیار نظامی ها قرار بگیره.
ادامه در پست: https://www.tgoop.com/nosratolkhosro/116
Telegram
یادداشتهای توسعه - فاطمهنجفی
- درسال ۱۹۶۴ تاسیس سازمان آزدیبخش فلسطین در سال ۱۹۶۷ جنک ۶ روزه اعراب و اسراییل را اتفاق افتادند.
در نتیجه این دو جریان یک موج مهاجرت جمعیتی فلسطینی مجدد به جنوب لبنان اتفاق افتاد و به صورت رسمی گروههای فلسطینی به بازیگر سیاسی و نظامی در داخل خاک لبنان…
در نتیجه این دو جریان یک موج مهاجرت جمعیتی فلسطینی مجدد به جنوب لبنان اتفاق افتاد و به صورت رسمی گروههای فلسطینی به بازیگر سیاسی و نظامی در داخل خاک لبنان…
Forwarded from یادداشتهای توسعه - فاطمهنجفی
- درسال ۱۹۶۴ تاسیس سازمان آزدیبخش فلسطین در سال ۱۹۶۷ جنک ۶ روزه اعراب و اسراییل را اتفاق افتادند.
در نتیجه این دو جریان یک موج مهاجرت جمعیتی فلسطینی مجدد به جنوب لبنان اتفاق افتاد و به صورت رسمی گروههای فلسطینی به بازیگر سیاسی و نظامی در داخل خاک لبنان تبدیل شدند.
- بعد از فوت عبدالناصر و تضعیف جبهه فراملی عربی، اتحادهای بین اعراب تغییرات جدی میکنه. در دهه ۱۹۷۰ اردن دست به سرکوب داخلی و اخراج گروههای نظامی فلسطینی زد که باعث مهاجرت این هسته های شبه نظامی به لبنان شد.
-گروهای فلسطینی ماهیتا در تقابل با گروههای مارونی و اسراییل بودند. جمعیت مسلمانان و به صورت خاص شیعیان لبنان (۱) به دلیل نابرابری، مسایل اقتصادی و نداشتن امکان مداخله موثر سیاسی درمخالفت با جمعیت مسیحی و (۲) به دلیل حملات غیر رسمی اسراییل به جنوب لبنان و مناطق شیعه نشین در زمینه مخالفت با اسراییل متحد بالقوه ساف - تا حدودی - به حساب می اومدن
- در سال ۱۹۷۴ امل به عنوان اولین تشکل ساخت یافته و گسترده شیعی تو لبنان (افواج المقاومه لبنانیه) شکل میگیره. و اگر دقت کنید در تمام این سال ها که امل حتا وجود نداشته - ج.ا هم ۳ سال بعدش به وجود اومده - لبنان درگیر تنازعات داخلی بوده.
- آوریل ۱۹۷۵ شروع درگیریهای مسلحانه بین ساف (سازمان آزادیبخش فلسطین) و فالانژهای کتایب هست که به جنگ داخلی بلندمدت لینان منجر شد. شروع درگیریها به این شکل بود که ۱۳ آوریل یک مرد ناشناس از یک خودرو سواری به سمت یک کلیسا شلیک میکنه و ۴ نفر - ازجمله ۲ مارونی فالانژ - کشته میشن. فالانژها ساف را مسول می دونند و با کشتن ۳۰ فلسطینی این مساله را تلافی میکنند. و این باعث می شه که درگیریها در بیروت گسترده بشه. (می تونید کلمات جمعه سیاه ۶ دسامبر ۱۹۷۵ یا قتلعام الكرنتينا ژانویه ۱۹۷۶ را گوگل کنید.)
- در طول ساله ۱۹۷۵ و ۷۶ درگیریهای بیروت به بقیه لبنان کشیده میشه. و منجر به ايتلاف اولیه بین مارونیها و اسراییل میشه و در روی مقابل ائتلاف مسلمان لبنانی، دروزیها، فلسطینیها، گروههای پان عرب و چپ میشه. این ايتلاف ها در ۱۵ سال بعد تا پایان جنگّای داخلی بارها دچار تغییرات و احتلافات درونی میشن(جدول دوم گاهشناسی وقایع را نشون می ده که من به دلیل تنبلی مضاعف مستقیم از ویکی پدیا برداشتم و بعد دادم جی پی تی ترجمه کردم)
- از منظر خارجی سه تا اتفاق میافته: (۱) ایتلاف فالانژها و اسراییل که زمینه اشغال جنوب لبنان، کشتار صبرا و شتیلا را فراهم میکنه) (۲) ایتلاف اولیه دولت الیاس سرکیس و سوریه که باعث ورود نیروهای نظامی سوری به لبنان و اشغال بخشهایی از اون تا ۲۰۰۵! میشه و به مرور زمان دینامیکی شکل میگیره که سوریها همپیمان سنیهای لبنانی و سایر نیروها اتحادیه عرب میشن. و(۳) انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ و ايتلافهای شیعی اولیه بین امل و ایران میشه. اما در دینامیک وقایع بخشی از نیروهای امل و شیعیان و ساکنین جنوب لبنان (که با نقشه راه های عرب لیگ و سوگیریهای امل اختلاف نظر داشتند ) با حمایت ایران حزب الله را در سال ۱۹۸۲ تشکیل میدن. (که اثرات هر کدوم را می تونید تو ترتیب وقایع جدول ۲ ببینید)
- دوباره نظرتون را به یک مساله جلب میکنم. در بستر بین المللی در فاصله سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۱، با پایان جنگ سرد بخشی از منافع مرتبط با عدم اجازه به گسترش کمونیسم موضوعیت خودش را از دست میده. از طرف دیگه حمایت مالی و مستقیم و غیر مستقیم اتحاد جماهیر شوروی هم کاهش پیدا میکنه. زمینه های بین المللی مشوق درگیری ها کاهش پیدا کرد و بعلاوه گروه های داخلی متعدد با هم ادغام شدند - یا توسط همدگیر از صحنه حذف شدند- بنابراین امکان ایجاد عفو عمومی در سال ۱۹۸۹ و مذاکرات با تعداد نخبگان محدود فراهم شد. که با پایان جنگ داخلی در سال ۱۹۹۰ منجر شد.
- بعد از پایان جنگ داخلی و تشکیل پارلمان کماکان کشور در اشغال دو نیروی خارجی سوری (متحد استراتیک مسلمانان سنی) و اسراییل (متحد استراتژیک مارونیها) قرار داشت. که با لبنان مرز مشترک داشتند در طول دوران جنگ داخلی احتمالا مهاجرت جمعیت مسیحی و تا حدودی متمولین سنی به خارج لبنان، شیفت جمعیتی شیعیان از جنوب به سمت شمال و سکنی گرفتن فلسطینیها عمدتا در جنوب اتفاق افتاده. متاسفانه چون از دهه ۱۹۳۰ تا امروز کسی در لبنان سرشماری جدید برگزار نکرده امکان قطعی رد و تایید گزارههای جمعیتی را نداریم.
ادامه در پست بعد
(https://www.tgoop.com/nosratolkhosro/117(
در نتیجه این دو جریان یک موج مهاجرت جمعیتی فلسطینی مجدد به جنوب لبنان اتفاق افتاد و به صورت رسمی گروههای فلسطینی به بازیگر سیاسی و نظامی در داخل خاک لبنان تبدیل شدند.
- بعد از فوت عبدالناصر و تضعیف جبهه فراملی عربی، اتحادهای بین اعراب تغییرات جدی میکنه. در دهه ۱۹۷۰ اردن دست به سرکوب داخلی و اخراج گروههای نظامی فلسطینی زد که باعث مهاجرت این هسته های شبه نظامی به لبنان شد.
-گروهای فلسطینی ماهیتا در تقابل با گروههای مارونی و اسراییل بودند. جمعیت مسلمانان و به صورت خاص شیعیان لبنان (۱) به دلیل نابرابری، مسایل اقتصادی و نداشتن امکان مداخله موثر سیاسی درمخالفت با جمعیت مسیحی و (۲) به دلیل حملات غیر رسمی اسراییل به جنوب لبنان و مناطق شیعه نشین در زمینه مخالفت با اسراییل متحد بالقوه ساف - تا حدودی - به حساب می اومدن
- در سال ۱۹۷۴ امل به عنوان اولین تشکل ساخت یافته و گسترده شیعی تو لبنان (افواج المقاومه لبنانیه) شکل میگیره. و اگر دقت کنید در تمام این سال ها که امل حتا وجود نداشته - ج.ا هم ۳ سال بعدش به وجود اومده - لبنان درگیر تنازعات داخلی بوده.
- آوریل ۱۹۷۵ شروع درگیریهای مسلحانه بین ساف (سازمان آزادیبخش فلسطین) و فالانژهای کتایب هست که به جنگ داخلی بلندمدت لینان منجر شد. شروع درگیریها به این شکل بود که ۱۳ آوریل یک مرد ناشناس از یک خودرو سواری به سمت یک کلیسا شلیک میکنه و ۴ نفر - ازجمله ۲ مارونی فالانژ - کشته میشن. فالانژها ساف را مسول می دونند و با کشتن ۳۰ فلسطینی این مساله را تلافی میکنند. و این باعث می شه که درگیریها در بیروت گسترده بشه. (می تونید کلمات جمعه سیاه ۶ دسامبر ۱۹۷۵ یا قتلعام الكرنتينا ژانویه ۱۹۷۶ را گوگل کنید.)
- در طول ساله ۱۹۷۵ و ۷۶ درگیریهای بیروت به بقیه لبنان کشیده میشه. و منجر به ايتلاف اولیه بین مارونیها و اسراییل میشه و در روی مقابل ائتلاف مسلمان لبنانی، دروزیها، فلسطینیها، گروههای پان عرب و چپ میشه. این ايتلاف ها در ۱۵ سال بعد تا پایان جنگّای داخلی بارها دچار تغییرات و احتلافات درونی میشن(جدول دوم گاهشناسی وقایع را نشون می ده که من به دلیل تنبلی مضاعف مستقیم از ویکی پدیا برداشتم و بعد دادم جی پی تی ترجمه کردم)
- از منظر خارجی سه تا اتفاق میافته: (۱) ایتلاف فالانژها و اسراییل که زمینه اشغال جنوب لبنان، کشتار صبرا و شتیلا را فراهم میکنه) (۲) ایتلاف اولیه دولت الیاس سرکیس و سوریه که باعث ورود نیروهای نظامی سوری به لبنان و اشغال بخشهایی از اون تا ۲۰۰۵! میشه و به مرور زمان دینامیکی شکل میگیره که سوریها همپیمان سنیهای لبنانی و سایر نیروها اتحادیه عرب میشن. و(۳) انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ و ايتلافهای شیعی اولیه بین امل و ایران میشه. اما در دینامیک وقایع بخشی از نیروهای امل و شیعیان و ساکنین جنوب لبنان (که با نقشه راه های عرب لیگ و سوگیریهای امل اختلاف نظر داشتند ) با حمایت ایران حزب الله را در سال ۱۹۸۲ تشکیل میدن. (که اثرات هر کدوم را می تونید تو ترتیب وقایع جدول ۲ ببینید)
- دوباره نظرتون را به یک مساله جلب میکنم. در بستر بین المللی در فاصله سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۱، با پایان جنگ سرد بخشی از منافع مرتبط با عدم اجازه به گسترش کمونیسم موضوعیت خودش را از دست میده. از طرف دیگه حمایت مالی و مستقیم و غیر مستقیم اتحاد جماهیر شوروی هم کاهش پیدا میکنه. زمینه های بین المللی مشوق درگیری ها کاهش پیدا کرد و بعلاوه گروه های داخلی متعدد با هم ادغام شدند - یا توسط همدگیر از صحنه حذف شدند- بنابراین امکان ایجاد عفو عمومی در سال ۱۹۸۹ و مذاکرات با تعداد نخبگان محدود فراهم شد. که با پایان جنگ داخلی در سال ۱۹۹۰ منجر شد.
- بعد از پایان جنگ داخلی و تشکیل پارلمان کماکان کشور در اشغال دو نیروی خارجی سوری (متحد استراتیک مسلمانان سنی) و اسراییل (متحد استراتژیک مارونیها) قرار داشت. که با لبنان مرز مشترک داشتند در طول دوران جنگ داخلی احتمالا مهاجرت جمعیت مسیحی و تا حدودی متمولین سنی به خارج لبنان، شیفت جمعیتی شیعیان از جنوب به سمت شمال و سکنی گرفتن فلسطینیها عمدتا در جنوب اتفاق افتاده. متاسفانه چون از دهه ۱۹۳۰ تا امروز کسی در لبنان سرشماری جدید برگزار نکرده امکان قطعی رد و تایید گزارههای جمعیتی را نداریم.
ادامه در پست بعد
(https://www.tgoop.com/nosratolkhosro/117(
Telegram
یادداشتهای توسعه - فاطمهنجفی
- برگزاری انتخابات، تصویبهای قانونی از جنس تغییرات de-jure هستند و ضامن شکل گیری صلح de-factoنخواهند بود. در مورد لبنان بلافاصله بعد از جنگ داخلی و انتخابات هم این مساله صادقه. در مورد خلع سلاح کلیه گروهها در زمان پذیرش صلح لینان کماکان در اشغال نیروهای…
Forwarded from یادداشتهای توسعه - فاطمهنجفی
- برگزاری انتخابات، تصویبهای قانونی از جنس تغییرات de-jure هستند و ضامن شکل گیری صلح de-factoنخواهند بود. در مورد لبنان بلافاصله بعد از جنگ داخلی و انتخابات هم این مساله صادقه. در مورد خلع سلاح کلیه گروهها در زمان پذیرش صلح لینان کماکان در اشغال نیروهای نظامی اسراییل (متحد استراتژیک مارونیها) و سوریه (متحد استراتژیک اهل سنت) قرار داشته. این احتمالا مهمترین مساله زمینه ای درعدم پذیرش خلع سلاح گروه سوم (گروهای نظامی موسوم به مقاومت) میتونه به حساب بیاد.
(گرچه شواهد بسیاری هم ارایه میشه که گروه های دیگر هم تا حدود مجددا مسلح شدند. و اساسا خلع سلاح تعادل پایداری برای گروه های لبنانی به حساب نمی اومده)
- در سال ۲۰۰۰ بالاخره اسراییل نیروهاش را از جنوب لبنان بیرون کشده و در سال ۲۰۰۵ و در پی ترور رفیق حریری و وجود مستندات دست داشتن سوریه در این اتفاق نیرویهای نظامی سوری به صورت کامل از لبنان بیرون رفتند. و مرحله جدیدی از تاریخ لبنان اغاز میشه. - به صورت نسبی در فاصله ۲۰۰۶ تا پایان ۲۰۱۹ دوره نسبتا! با ثبات داخلی را تجربه میکنه. که این ثبات با شوک اقتصادی انفجار بندر بیروت و بعد تشدید تنازعات سیاسی پایان پیدا کرده.
خلاصه اینکه (۱) حقیقتا انقلاب ۱۹۷۹ ایران مبدا تاریخ منطقه نبوده و نیست. وجود حزب الله و ارتباطش با حماس یا سایر گروه های فلسطینی «زادهی» یک دینامیک بالای ۷۵ ساله است که به مرور زمان به بازیگران قوی تبدیل شدند.
(۲) گروههای لبنانی در خیلی مسایل داخلی بیشتر از لبنانی بودن عقبهی ۱۰۰ سالهی اختلافات قومی و مذهبی دارند و این را در خیلی موارد بروز می دن.
(۳) در بعد تصاویر رسانه هم خیلی از بخشهای بیروت و لبنان - عروس شهرهای خاورمیانه - سالها قبل از انقلاب ۱۹۷۹ ایران در خاک و خون بوده و مناطق جنوبی و غیر ساحلی بیشتر از اون. (گرچه به نظر میاد اون خیابانّای معروف و عکسهای معروف سواحلشون و محلههای نزدیک دانشگاه بیروت که یک نمونه دست چین شده از زیباییهای لبنان است تا حد خوبی همون طور باقی مونده اند.)
جداول در پست بعد
(گرچه شواهد بسیاری هم ارایه میشه که گروه های دیگر هم تا حدود مجددا مسلح شدند. و اساسا خلع سلاح تعادل پایداری برای گروه های لبنانی به حساب نمی اومده)
- در سال ۲۰۰۰ بالاخره اسراییل نیروهاش را از جنوب لبنان بیرون کشده و در سال ۲۰۰۵ و در پی ترور رفیق حریری و وجود مستندات دست داشتن سوریه در این اتفاق نیرویهای نظامی سوری به صورت کامل از لبنان بیرون رفتند. و مرحله جدیدی از تاریخ لبنان اغاز میشه. - به صورت نسبی در فاصله ۲۰۰۶ تا پایان ۲۰۱۹ دوره نسبتا! با ثبات داخلی را تجربه میکنه. که این ثبات با شوک اقتصادی انفجار بندر بیروت و بعد تشدید تنازعات سیاسی پایان پیدا کرده.
خلاصه اینکه (۱) حقیقتا انقلاب ۱۹۷۹ ایران مبدا تاریخ منطقه نبوده و نیست. وجود حزب الله و ارتباطش با حماس یا سایر گروه های فلسطینی «زادهی» یک دینامیک بالای ۷۵ ساله است که به مرور زمان به بازیگران قوی تبدیل شدند.
(۲) گروههای لبنانی در خیلی مسایل داخلی بیشتر از لبنانی بودن عقبهی ۱۰۰ سالهی اختلافات قومی و مذهبی دارند و این را در خیلی موارد بروز می دن.
(۳) در بعد تصاویر رسانه هم خیلی از بخشهای بیروت و لبنان - عروس شهرهای خاورمیانه - سالها قبل از انقلاب ۱۹۷۹ ایران در خاک و خون بوده و مناطق جنوبی و غیر ساحلی بیشتر از اون. (گرچه به نظر میاد اون خیابانّای معروف و عکسهای معروف سواحلشون و محلههای نزدیک دانشگاه بیروت که یک نمونه دست چین شده از زیباییهای لبنان است تا حد خوبی همون طور باقی مونده اند.)
جداول در پست بعد
Forwarded from یادداشتهای توسعه - فاطمهنجفی
Forwarded from مجید تفرشی/ Majid Tafreshi (Majid Tafreshi)
“For years, it has been stated in various scientific, educational, and political centers around the world that the existence and legitimacy of Israel as the ‘only democracy in the Middle East’ is based on UN resolutions and international laws.
Now, this ‘only law-abiding democracy in the region,’ by killing more than 41,000 Palestinians over the past year and conducting air and ground assaults on Lebanon, shreds the UN Charter at the General Assembly with a paper shredder and then bans the UN Secretary-General as an anti-Israel Secretary-General.
Israel’s logic is the logic of Hitler’s Germany and Stalin’s Soviet Union: whoever is not with us is against us.
A clear example of a rogue state.”
https://www.bbc.com/news/articles/cy43j9944lno.amp
Now, this ‘only law-abiding democracy in the region,’ by killing more than 41,000 Palestinians over the past year and conducting air and ground assaults on Lebanon, shreds the UN Charter at the General Assembly with a paper shredder and then bans the UN Secretary-General as an anti-Israel Secretary-General.
Israel’s logic is the logic of Hitler’s Germany and Stalin’s Soviet Union: whoever is not with us is against us.
A clear example of a rogue state.”
https://www.bbc.com/news/articles/cy43j9944lno.amp
Forwarded from اندیشه دینی معاصر
چیستی صهیونیسم؛ از دین و دولت یهود
✍مجید سلیمانی
✔️اسرائیل فرزند صهیونیسم است، اما نه آن صهیونیسمی که امروزه تنها نامی از آن باقیمانده است. آن ایده اولیه قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، در واقع اندیشهای غیردینی بود. اندیشهای که حتی در مخالفت با تفکر غالب دینی یهود قرار داشت، که پراکندگی قوم را مشیّت و خواست خداوند میدانست. آن باور راسخ و رایج در کتاب مقدس که ضعف و عذاب قوم، ناشی از رویگردانی آنها از خدا و خدا از آنان است، تا زمانی که با تقوای قوم، خداوند بر سر لطف آید و مسیحایی دیگر از بین فرزندان داوود نزد آنان فرستد. همین امروز هم، سریالهای یهودی را ببینید، «صهیونیست» در میان ارتدکسها همچون ناسزا به کار میرود و معادل کافر است.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
✍مجید سلیمانی
✔️اسرائیل فرزند صهیونیسم است، اما نه آن صهیونیسمی که امروزه تنها نامی از آن باقیمانده است. آن ایده اولیه قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، در واقع اندیشهای غیردینی بود. اندیشهای که حتی در مخالفت با تفکر غالب دینی یهود قرار داشت، که پراکندگی قوم را مشیّت و خواست خداوند میدانست. آن باور راسخ و رایج در کتاب مقدس که ضعف و عذاب قوم، ناشی از رویگردانی آنها از خدا و خدا از آنان است، تا زمانی که با تقوای قوم، خداوند بر سر لطف آید و مسیحایی دیگر از بین فرزندان داوود نزد آنان فرستد. همین امروز هم، سریالهای یهودی را ببینید، «صهیونیست» در میان ارتدکسها همچون ناسزا به کار میرود و معادل کافر است.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
چهار گزاره دربارهی ایراندوستی مسؤولانه
۱. ایراندوستی مسؤولانه در وضع فعلی و در تحلیل نهایی، بیش و پیش از هر چیز دیگر، به معنای پاسداری از یکپارچگی ایران است.
۲. نیروهای رقیب و بدیل، ریز و درشت، درونی و بیرونی، درون ایران و بیرون ایران، از چهار دسته بیرون نیستند:
الف. نه میخواهند و نه میتوانند یکپارچگی ایران را پاس دارند؛
ب. میخواهند ولی نمیتوانند یکپارچگی ایران را پاس دارند؛
پ. نمیخواهند ولی میتوانند یکپارچگی ایران را پاس دارند؛
ت. هم میخواهند و هم میتوانند یکپارچگی ایران را پاس دارند.
۳. حالا (و همیشه؟) تنها آخرین دسته از این چهار نیرو به کار ایران میآید.
۴. این دسته تنها یک عضو دارد:
نیروی برآمده از وفاق مسألهپایه میان حکومت ایران و جامعهی ایران.
محمدمهدی مجاهدی
۱۷ مهرماه ۱۴۰۳
@mmojahedi
۱. ایراندوستی مسؤولانه در وضع فعلی و در تحلیل نهایی، بیش و پیش از هر چیز دیگر، به معنای پاسداری از یکپارچگی ایران است.
۲. نیروهای رقیب و بدیل، ریز و درشت، درونی و بیرونی، درون ایران و بیرون ایران، از چهار دسته بیرون نیستند:
الف. نه میخواهند و نه میتوانند یکپارچگی ایران را پاس دارند؛
ب. میخواهند ولی نمیتوانند یکپارچگی ایران را پاس دارند؛
پ. نمیخواهند ولی میتوانند یکپارچگی ایران را پاس دارند؛
ت. هم میخواهند و هم میتوانند یکپارچگی ایران را پاس دارند.
۳. حالا (و همیشه؟) تنها آخرین دسته از این چهار نیرو به کار ایران میآید.
۴. این دسته تنها یک عضو دارد:
نیروی برآمده از وفاق مسألهپایه میان حکومت ایران و جامعهی ایران.
محمدمهدی مجاهدی
۱۷ مهرماه ۱۴۰۳
@mmojahedi
Forwarded from مؤسسهٔ رحمان
موسسه رحمان برگزار میکند:
▫️پنل هشتم آینده پژوهی اجتماعی
🔻آینده دولت و جامعه در ایران شکنندگی یا پایداری
دبیر علمی: مقصود فراستخواه
اعضای پنل:
مجتبی مقصودی
محمد مهدی مجاهدی
عبدالامیر نبوی
کارشناس میز: زهرا اصغری
📆 یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳
⏰ ساعت ۱۸
پخش زنده از اسکای روم
@rahmaninstitute
▫️پنل هشتم آینده پژوهی اجتماعی
🔻آینده دولت و جامعه در ایران شکنندگی یا پایداری
دبیر علمی: مقصود فراستخواه
اعضای پنل:
مجتبی مقصودی
محمد مهدی مجاهدی
عبدالامیر نبوی
کارشناس میز: زهرا اصغری
📆 یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳
⏰ ساعت ۱۸
پخش زنده از اسکای روم
@rahmaninstitute
آینده دولت و جامعه در ایران: شکنندگی یا پایداری
موسسه رحمان، مقصود فراستخواه، عبدالامیر نبوی، مجتبی مقصودی، محمدمهدی…
🎧فایل صوتی پنل هشتم آینده پژوهی اجتماعی
🔻آینده دولت و جامعه در ایران شکنندگی یا پایداری
دبیر علمی: مقصود فراستخواه
اعضای پنل:
مجتبی مقصودی
محمد مهدی مجاهدی
عبدالامیر نبوی
کارشناس میز: زهرا اصغری
📆 ۲۲ مهر ۱۴۰۳
📍موسسه رحمان
@rahmaninstitute
🔻آینده دولت و جامعه در ایران شکنندگی یا پایداری
دبیر علمی: مقصود فراستخواه
اعضای پنل:
مجتبی مقصودی
محمد مهدی مجاهدی
عبدالامیر نبوی
کارشناس میز: زهرا اصغری
📆 ۲۲ مهر ۱۴۰۳
📍موسسه رحمان
@rahmaninstitute