Telegram Web
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فکر می‌کنم مشکل ما این است که یاد گرفته ایم هوشیاری خود را خیلی سطحی احساس کنیم ، گویی تمامِ حسِ ما در نوکِ انگشتانِ ماست و هیچ‌کدام در کفِ دست نیست !





#پرفسور_آلن_واتس
@MasomehAbedini🦋
«تو قدرتمندی؛ وقتی که ضعف هایت را انکار نمی‌کنی تو خردمندی؛ وقتی که تاریکی هایت را نادیده نمی گیری»
پ ن: وقتی کسی به من می‌گوید گهگاه احساس تاریکی می‌کنم،  احساس می‌کنم گم شده ام و یا جملاتی از این دست معمولا به او می‌گویم که تو یک انسان سالم و طبیعی هستی. از این ظرفیت طبیعی بودن برای فرزانگی و خردمندی ات استفاده کن.🪷


@MasomehAbedini🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لمسِ خورشیدِ سحرگاه
آهسته بر مَرمرِ پوستِ تَن اَم
سرد است و یخبندان
گرم است و سوزان
با هر نَفَس به حیرتم وا می‌دارد اما؛
چنان‌که گویی من کُنون
به جهانی دیگر متصل‌ام !




#معصومه_عابدینی🦋
@MasomehAbedini
ما در خلاءای زندگی می‌کنیم که با رخدادی آغاز شده است و ما فقط از رخدادی به رخداد دیگر می‌رسیم؛ و بینِ این دو رخداد که ممکن است سال‌ها میان‌شان فاصله باشد، خلأ وجود دارد: گاهی اوقات روشناییِ زیباییِ یک چهره یا یک کلام، ما را تحتِ تأثیر قرار می‌دهد. من چهره‌ها را بی نهایت دوست دارم و حرفه‌ی اصلی‌ام، تماشای چهره‌هاست و این تماشا کردن یعنی گاهی در حاشیه بودن و از بیرون دیدن…
آدمی وقتی در درونِ چیزی قرار دارد نمی‌تواند آن را ببیند، پس در این زندگی گاهی باید از بیرون نگاه کرد؛ یعنی می‌توان و باید در حاشیه بود؛ اصلا هیچ کس نمی‌تواند به طور کامل درونِ زندگی باشد. در درونِ ما، همیشه کسی هست که نیست؛ کسی که نگاه می‌کند و بی‌صدا می‌ماند و به ندرت برایش واقعه ای اتفاق می‌افتد.



فرازی از کتابِ« فراتر از بودن»
اثرِ شاعر و عارفِ فرانسوی
کریستین بوبن.


#معرفی_کتاب🍃


@MasomehAbedini🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لمسِ عمیقِ روحِ هر چیزی و ژرفایِ هر ذره‌ای به معنایِ چشیدنِ طعمِ آزادی و لمسِ همه‌چیزِ این کیهان است، زیرا که ذاتِ ذرات در اصل همه با هم متصل هستند . هنگامی‌که ژرفای هر چیزی را لمس می‌کنید گویی آغوشِ مهرتان را به رویِ تمامیتِ کیهان در بودشِ آن گشوده‌اید .




#معصومه_عابدینی🦋
@MasomehAbedini
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراقبه ، مراقبتِ دایم از پراکندگیِ "توجه_آگاهی" است .
آن‌کس که در مراقبتی همیشگی است
دایم در نماز است و در دریافتِ راز مأوا گرفته است.

چه آشکار است بر او نهانِ نهان ها
و چشم می‌پوشاند از هر آن‌چه که
بر او آشکارا هویدا است...





@MasomehAbedini🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"وقتی مردم به بدن خود گوش می‌دهند، حساسیت شدیدی نسبت به طبیعت نیز پیدا می‌کنند. من مردان و زنانی را داشته‌ام که به دفتر من می‌آمدند و برای درختی که قطع شده، یا پرنده‌ای که آسیب دیده، گریه می‌کردند. هنگامی که با درد بدن خود و ویرانی آن در تماس باشید، از ویرانی‌های طبیعت آگاه‌تر می‌شوید. همچنین رنج دیگرانی را که در بدن خود زندگی نمی‌کنند، تشخیص می‌دهید. می‌توانید بدن را ببینید که می‌پیچد و می‌چرخد و سعی می‌کند پیام‌هایی بفرستد."


زنانگیِ آگاهانه، ماریون وودمن🍃

@MasomehAbedini🦋
رویای پروانه شدن
GIF
.

بیایید به اقتصاد روانیمان فکر کنیم؛ به نحوه خرج کردنِ پول روانمان، به سرمایه‌گذاری‌های روانیمان و به اینکه چطور و برای چه چیزهایی وقت، توجّه و انرژی می‌گذاریم. احوالِ ما را همین کیفیتِ اقتصاد روانیمان تعیین می‌کند. البته همیشه هم کنترلِ زیادی بر آن نداریم و خیلی وقت‌ها دچار اتلاف‌هایی می‌شویم که به سختی بتوان کاری برایشان کرد. همینجا است که بعضی از ما به سراغ روانپزشک یا رواندرمانگر می‌رویم و از آن‌ها کمک می‌گیریم. امّا بیایید تا جایی که می‌فهمیم و تا جایی که زورمان می‌رسد، سر از منطقِ سرمایه‌گذاری‌های روانیمان در بیاوریم و ببینیم آیا می‌شود به گونه متفاوتی سرمایه‌گذاری کرد یا نه،  مخصوصاً این روزها که رمقی برای زندگی باقی نمانده و پیش از پیگیری هر اشتیاقی، همه توان و توجّهمان صرف اندوه و ترس می‌شود.

فروید در آثارش از دو گونه انرژی روانی یا لیبیدو صحبت می‌کند: لیبیدو معطوف به خود (ego-libido) و لیبیدوی معطوف به ابژه (object-libido). این یعنی روان نیاز دارد بخشی از انرژی‌اش را صرف خودش بکند و بخشی را صرف چیزهای دیگر (از آدم‌های دیگر گرفته تا حیوانات و اشیاء و ...). مسئلۀ مهم در این بین، ایجاد تعادلی حیاتی میان آن‌ها است. امّا خیلی وقت‌ها این تعادل از میان می‌رود. گاهی توش و توانمان زیاده از حد صرفِ خودمان می‌شود و از دل آن خودشیفتگی افراطی، خودبیمارانگاری و توهّم و هذیان بیرون می‌آید و گاهی چنان جهان خارج همه انرژیمان را مصرف می‌کند که چیزی برای خودمان باقی نمی‌ماند و افسردگی و ملال یا دردهای روان‌تنی و بی‌میلی‌های شدید، جایگزین شور زندگیمان می‌شود. خیلی وقت‌ها هم چنان که گفتم، آنچه رخ می‌دهد اتلاف است، چه در درون و چه در بیرون. کاری که باید کرد، پی بردن به منطق این مصرف‌ها و اتلاف‌ها و تلاش برای تغییر دادن آن‌ها است.

مثلاً این روزها که جهانِ بی‌اندازه دیوانه‌وار آن بیرون دارد بخش زیادی از انرژی روانی ما را صرف خودش می‌کند، اگر حواسمان به حفظ این تعادل نباشد، بیش از آنچه ناگزیر است از پا در می‌آییم. این روزها اگر عامدانه و با برنامه‌ریزی، حتی با کارهای کوچک و ساده، بخشی کافی از انرژی روانیمان را صرف خودمان نکنیم، جهانِ بیرون کار خودش را می‌کند و از سر کنجکاوی، اضطراب، جاذبۀ غم و حتی احساس مسئولیتمان هم که شده، انرژی ضروری برای بقایمان را می‌بلعد و ما را کلافه و سردرگم باقی می‌گذارد.


محمود مقدسی
@MasomehAbedini🦋
معنویت رکنِ اصلی زندگیست
و شخصی ترین بخشِ زندگی هر آدمیست

روح بدونِ معنا بخشیدن به فردیتِ شخصی و آفریدن رویای خویش می‌میرد


معنوی باشم و در مسیر معنا...
اما در عینِ حال، از معنوی بودنم رها باشم !


@MasomehAbedini🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«عشق جهان را فتح نمی‌کند ، اما خودش را به تمامی فتح می‌کند...»




#معصومه_عابدینی🦋
@MasomehAbedini
بی ‌اشک
چشمانِ تو ناتمام است
و نمناکیِ جنگل نارساست...






#سهراب_سپهری🍃

@MasomehAbedini
عشق آن است که آن باشد تو نباشی

مشاهده آن است که آن نباشد و تو باشی.


#معصومه_عابدینی🦋
@MasomehAbedini
جیمز هالیس





«انکار کردن یعنی آفریدنِ محدودیت، انکار کردن یعنی پیکار کردنِ با واقعیت‌های موجود ، انکار کردن یعنی نیاموختن از هر آن‌چه که در جلوی دیدگانِ ما است. و فرصتی برای آموختن و آموزاندن می‌باشد.»




#معصومه_عابدینی🦋
@MasomehAbedini
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مشاهده‌گریِ خاموش در مسیر معرفتِ سالکانه، به سالک دو بالی برایِ پرواز هوشیارانه در آگاهی می‌بخشاید و این به او کمک می‌کند که توانایی‌اش را بیابد با هر طبقه‌ای از اجتماع و آدم‌ها نشست و برخاست داشته باشد با هر انسانی درست و انسانی رفتار نماید ، حال آنکه چه آن‌ها شاه باشند و چه گدا، چه از معرفت بهره و بویی بُرده باشند و چه آن‌که روحشان به ناهشیاری و تزویر و ریا خو گرفته باشد، اما او بی آنکه خویِ آن‌ها را به خود گیرد پیوسته عطرِ حضورش را به هر دو جان و جهان می بخشاید، سالکِ خاموش در همه چیز و همه کس، یک چیز و یکی را می‌بیند دویی بر آن راهی ندارد آن‌جا که او مسکنت دارد، و این هنرِ سالکانه و‌ نگریستنی در ابعادِ فراآگاهی می‌باشد.



#معصومه_عابدینی🦋
@MasomehAbedini
«پروانه در آتش»


پروانه‌ای که به سویِ آتش می رود،

آیا این آتش است که پروانه را می خورَد؟!
یا این پروانه است که آتش را می خورَد؟!

آن‌چه به ظاهر خوردنِ آتش است بال‌های پروانه را،
و یا آن‌چه به باطن خوردنِ پروانه است آتشِ فروزان را.

«بخشنده» ، همان «گیرنده» است،
و «گیرنده» ، «دهنده» است.

و این یعنی؛
نه خورنده‌ای هست
و نه خورده شده‌ای

آنچه که هست تنها فقط فعلِ
«خوردن» است.
یک «وحدت» است.
یک رقصِ هماهنگ است
بی‌آنکه هیچ رقصنده‌ای
در آن‌جا باشد!



🔥🦋🔥



@MasomehAbedini
چون عارفی را مشاهده کردی
که خود را عارف می‌داند،
و بر اهلِ دنیا ، فخر و عزت و بزرگی می فروشد
یعنی خویش را در میانشان صاحب عزت و جبروت می‌بیند
بدان که او نه عارف است و نه صاحبِ ذوق و کشف...

_ابن عربی _فتوحات مکیه


@MasomehAbedini🦋
2025/02/23 09:12:26
Back to Top
HTML Embed Code: