Forwarded from تجربه نزدیک به مرگ / ان دی ئی
📝📝📝
تجربۀ نزديك به مرگ «آندرياس برگلزو» / Andreas Berglesow
🔰 قسمت اول
او در سال ۱۹۹۵ در اثر حادثه تصادف ماشين در روستاى كوچكى نزديك بوخوم مى ميرد و به گفته خودش به آسمان مى رود و با گرفتن وظيفه اى از طرف خداوند دوباره به زندگى برگشت داده مى شود.
📌 من تا رسيدنم به كلينيك كوچك محليمان هشيار بودم گرچه در شوك كامل بودم. پزشكان و پرستارها همه اطرافم جمع بودند و به یکدیگر مى گفتند اين نبض ندارد. بيشتر ارگانهايم از بين رفته بودند و چند ارگان باقى مانده را مىخواستند براى اهدا اعضا آماده كنند. ملافه اى روى بدنم كشيدند و به اتاق بخصوصى منتقلم كردند.
🔰 مصاحبه گر: شما دچار مرگ كلينيكى شديد؟
📌 مرگ كلينيكى بعد از پنج تا شش دقيقه اول را مى گويند كه فرد به زندگى بر اثر احيا بر نگردد. من مرگ معمولى داشتم در حدود پنج ساعت. من در اون اتاق لحظه اى كه قلبم ايستاد را ديدم و متوجه شدم كه دارم از بدنم خارج مى شوم و مسيرى رو به بالا را جلويم دارم( مثل پرواز به آسمان) از سقف اتاق و كلينيك خارج شدم.
📌 من از تمام ابعاد هشيارى داشتم راست چپ بالا پايين. واقعا دركش براى كسى كه چنين چيزى را تجربه نكرده باورناپذير است بسيار هشيارتر از قبل بودم . تمام مدت فكر مى كردم چطور تا كنون چنين بدن تنگى را روى زمين تحمل مىكردم. در همان لحظه من جمعيتى را ديدم كه به سمت من مى آمدند در حاليكه يك صداى موسيقى بخصوصى را هم مى شنيدم، نمى دانم آنها سرود مى خواندند و يا در فضا طنين داشت. همه با نور خاصى مى درخشيدند. بين آنها من دختر بچه اى را ديدم كه مى شناختمش حدود سه ماه پيش در اثر سرطان خون در منطقه ما فوت شده بود. او به طرف من آمد دستم را گرفت( در همان زمان موسيقى متوقف شد) به من گفت:
آندرياس تو هم اينجايى؟ شكوه اينجا را لمس مىكنى؟
دوباره موسيقى شروع شد من هر زمان كه به آن لحظات فكر مى كنم، گويا روحم دوباره مى خواهد از بدنم خارج شود بسيار بسيار مسحور كننده بود گويا تمام آسمان همنوايى داشت.
📌 بعد ناگهان همراه آن دختربچه به سمت خانه شان برده شدم و به من تمام وقايع مرگش را از نزديك و در سكوت نشان داد. من همزمان در احساس مادر و خانواده اش قرار گرفتم و زجر عظيمى كه آنها از فراغت او لمس مى كردند را با تمام وجودم لمس كردم. حتى خاطرم هست كه مخصوصا چطور توجه من را به هر قطره اشكى كه مادرش ريخته بود جلب كرد.
كانال معجزه شبكه آلمان
ترجمه: گلاره سادات اخوى
برگرفته از: @Nahtoderfahrung
@NDEchanel
تجربۀ نزديك به مرگ «آندرياس برگلزو» / Andreas Berglesow
🔰 قسمت اول
او در سال ۱۹۹۵ در اثر حادثه تصادف ماشين در روستاى كوچكى نزديك بوخوم مى ميرد و به گفته خودش به آسمان مى رود و با گرفتن وظيفه اى از طرف خداوند دوباره به زندگى برگشت داده مى شود.
📌 من تا رسيدنم به كلينيك كوچك محليمان هشيار بودم گرچه در شوك كامل بودم. پزشكان و پرستارها همه اطرافم جمع بودند و به یکدیگر مى گفتند اين نبض ندارد. بيشتر ارگانهايم از بين رفته بودند و چند ارگان باقى مانده را مىخواستند براى اهدا اعضا آماده كنند. ملافه اى روى بدنم كشيدند و به اتاق بخصوصى منتقلم كردند.
🔰 مصاحبه گر: شما دچار مرگ كلينيكى شديد؟
📌 مرگ كلينيكى بعد از پنج تا شش دقيقه اول را مى گويند كه فرد به زندگى بر اثر احيا بر نگردد. من مرگ معمولى داشتم در حدود پنج ساعت. من در اون اتاق لحظه اى كه قلبم ايستاد را ديدم و متوجه شدم كه دارم از بدنم خارج مى شوم و مسيرى رو به بالا را جلويم دارم( مثل پرواز به آسمان) از سقف اتاق و كلينيك خارج شدم.
📌 من از تمام ابعاد هشيارى داشتم راست چپ بالا پايين. واقعا دركش براى كسى كه چنين چيزى را تجربه نكرده باورناپذير است بسيار هشيارتر از قبل بودم . تمام مدت فكر مى كردم چطور تا كنون چنين بدن تنگى را روى زمين تحمل مىكردم. در همان لحظه من جمعيتى را ديدم كه به سمت من مى آمدند در حاليكه يك صداى موسيقى بخصوصى را هم مى شنيدم، نمى دانم آنها سرود مى خواندند و يا در فضا طنين داشت. همه با نور خاصى مى درخشيدند. بين آنها من دختر بچه اى را ديدم كه مى شناختمش حدود سه ماه پيش در اثر سرطان خون در منطقه ما فوت شده بود. او به طرف من آمد دستم را گرفت( در همان زمان موسيقى متوقف شد) به من گفت:
آندرياس تو هم اينجايى؟ شكوه اينجا را لمس مىكنى؟
دوباره موسيقى شروع شد من هر زمان كه به آن لحظات فكر مى كنم، گويا روحم دوباره مى خواهد از بدنم خارج شود بسيار بسيار مسحور كننده بود گويا تمام آسمان همنوايى داشت.
📌 بعد ناگهان همراه آن دختربچه به سمت خانه شان برده شدم و به من تمام وقايع مرگش را از نزديك و در سكوت نشان داد. من همزمان در احساس مادر و خانواده اش قرار گرفتم و زجر عظيمى كه آنها از فراغت او لمس مى كردند را با تمام وجودم لمس كردم. حتى خاطرم هست كه مخصوصا چطور توجه من را به هر قطره اشكى كه مادرش ريخته بود جلب كرد.
كانال معجزه شبكه آلمان
ترجمه: گلاره سادات اخوى
برگرفته از: @Nahtoderfahrung
@NDEchanel
Forwarded from تجربه نزدیک به مرگ / ان دی ئی
📝📝📝
🔰 قسمت دوم
📌 بعدها من به مادر دختر توضيح دادم كه او را در همان روز مرگم در اثر تصادف و در طبقه هفتم آپارتمانشان و در حال گريه روى صندلى كنار تخت دخترش ديده ام و او ناباورانه منرا تایید می کرد.
در همان زمان صدايى بسيار بسيار پرقدرت و نيرو كه تمام كهكشانها و هر جنبنده اى در جهان مى توانست آنرا بشنود ولى همراه عشق بسيار عظيمى بود از من پرسید:
اين خانوم چه كار مىكند؟
من بسيار متعجب و گيج بودم، هم مى فهميدم كه اين صدا متعلق به خداوند است و هم اين سوال خيلى به نظرم عجيب بود، چون مشخص بود كه او در حال گريه است.
جواب دادم؛ او گريه مى كند.
سوال دوم اين بود:
براى چى اينچنين گريه مى كند؟
من حقيقتا هيچ جوابى در آن لحظه به ذهنم نمى رسيد. هر چيزى فكر كردم بگويم در آن لحظات بسيار بى معنا بودند.
سوال سوم اين بود:
آيا شماها هيچ كار ديگرى نداريد كه اينجا بنشينيد و گريه كنيد؟
من ترجيح دادم هيچ جوابى ندهم چون همه جوابها به نظرم در آن لحظه بى مفهموم بودند. بعد او به من گفت همراهم بيا مىخواهم چيزى نشانت دهم.
🔰 مصاحبه گر: شما چطور قاطعانه میگویید او خداوند بود؟ چطور اینچنین مطمئنید؟
📌 در آن بعد برداشت من چنین بود که او یک انرژی کنترل کننده و ناظر به هستی هست که همه جا وجود دارد. من احساسم بود که او خداوند است. ولی نمی توانم دقیق به شما ثابت کنم. بعد به من گفت:
تو دوباره برخواهى گشت و من دوباره به تو زمان خواهم داد. رسالتت بر روى زمين اين است كه تمام آنچه را ديدى براى همه تعريف كنى.از زمانت نهايت بهره را ببر چون زمان بسيار كوتاهى به تو مى دهم.
من با سرعت باور نكردنى در بدنم بيدار شدم درد بسيار عجيبى حس مى كردم نمى فهميدم كجا هستم همه جا تاريك بود. ناگهان صحنه تصادف يادم آمد و خروج از بدنم. در اين فكرها بودم كه فردى ملافه را از صورتم كنار زد پزشك شيفت بعد بود و زمانى كه چشمان باز منرا ديد با جيغى خودش را عقب پرت كرد. پرستارها همه دويدند و سريع دوباره به اتاق عمل منتقلم كردند.
📌 پنجاه روز در بيمارستان بسترى بودم تمام پرسنل بيمارستان براى ديدنم مى آمدند و مىگفتند هرگز پیش از این مرده اى كه زنده شود را نديده اند. سپس من را به بيمارستان به خصوصى در سن پطرزبورگ فرستادند كه هرگز افراد معمولى نمى توانند به آنجا دسترسى پيدا كنند. پزشكى كه من را تحت مداوا قرار داد به من گفت دوست من دوباره زنده شدن تو هيچ نامى غير از معجزه از نظر پزشكى ندارد چون ارگانهاى حياتى تو تقريبا تخريب شده قطعى هستند. من بايد بگويم كه تو فقط شايد بتوانى مدتى زندگى كنى. بله من تقريبا چيزى به اسم معده و روده ندارم. ولى از آن ثانيه تا كنون هر لحظه تجربه ام را با مردم در ميان مى گذارم.
🔰 مصاحبه گر: شما در حقيقت دو معجزه دريافت كرديد، يكى برگشت به زندگى و يكى ادامه ى زندگى به اين طريق.
📌 بله همينطور هست، من در آن لحظاتى كه مادر آن دختر را ديدم بسيارى از اتفاقاتى كه همزمان در آن لحظات رخ داده بودند را نيز ديدم. مثلا فردى كه به او زنگ زد و تمام مكالماتشان را، محل زندگى آن فرد و اتفاقاتى كه براى او در خانه اش افتاد. و مادر آن دختر در نهايت بهت يك به يكشان را تاييد كرد.
مادر دختر از من مى پرسيد حالا من بايد چكار كنم؟ چطور خداوند من را مخاطب قرار داده؟ این از حیطه ادراک من خارج است. به نظرم جواب بسيار واضح بود:
به زندگى و به فرصت داده شده اش در بهترين شكل ممكن ادامه دهد.
كانال معجزه شبكه آلمان
ترجمه: گلاره سادات اخوى
برگرفته از: @Nahtoderfahrung
@NDEchanel
🔰 قسمت دوم
📌 بعدها من به مادر دختر توضيح دادم كه او را در همان روز مرگم در اثر تصادف و در طبقه هفتم آپارتمانشان و در حال گريه روى صندلى كنار تخت دخترش ديده ام و او ناباورانه منرا تایید می کرد.
در همان زمان صدايى بسيار بسيار پرقدرت و نيرو كه تمام كهكشانها و هر جنبنده اى در جهان مى توانست آنرا بشنود ولى همراه عشق بسيار عظيمى بود از من پرسید:
اين خانوم چه كار مىكند؟
من بسيار متعجب و گيج بودم، هم مى فهميدم كه اين صدا متعلق به خداوند است و هم اين سوال خيلى به نظرم عجيب بود، چون مشخص بود كه او در حال گريه است.
جواب دادم؛ او گريه مى كند.
سوال دوم اين بود:
براى چى اينچنين گريه مى كند؟
من حقيقتا هيچ جوابى در آن لحظه به ذهنم نمى رسيد. هر چيزى فكر كردم بگويم در آن لحظات بسيار بى معنا بودند.
سوال سوم اين بود:
آيا شماها هيچ كار ديگرى نداريد كه اينجا بنشينيد و گريه كنيد؟
من ترجيح دادم هيچ جوابى ندهم چون همه جوابها به نظرم در آن لحظه بى مفهموم بودند. بعد او به من گفت همراهم بيا مىخواهم چيزى نشانت دهم.
🔰 مصاحبه گر: شما چطور قاطعانه میگویید او خداوند بود؟ چطور اینچنین مطمئنید؟
📌 در آن بعد برداشت من چنین بود که او یک انرژی کنترل کننده و ناظر به هستی هست که همه جا وجود دارد. من احساسم بود که او خداوند است. ولی نمی توانم دقیق به شما ثابت کنم. بعد به من گفت:
تو دوباره برخواهى گشت و من دوباره به تو زمان خواهم داد. رسالتت بر روى زمين اين است كه تمام آنچه را ديدى براى همه تعريف كنى.از زمانت نهايت بهره را ببر چون زمان بسيار كوتاهى به تو مى دهم.
من با سرعت باور نكردنى در بدنم بيدار شدم درد بسيار عجيبى حس مى كردم نمى فهميدم كجا هستم همه جا تاريك بود. ناگهان صحنه تصادف يادم آمد و خروج از بدنم. در اين فكرها بودم كه فردى ملافه را از صورتم كنار زد پزشك شيفت بعد بود و زمانى كه چشمان باز منرا ديد با جيغى خودش را عقب پرت كرد. پرستارها همه دويدند و سريع دوباره به اتاق عمل منتقلم كردند.
📌 پنجاه روز در بيمارستان بسترى بودم تمام پرسنل بيمارستان براى ديدنم مى آمدند و مىگفتند هرگز پیش از این مرده اى كه زنده شود را نديده اند. سپس من را به بيمارستان به خصوصى در سن پطرزبورگ فرستادند كه هرگز افراد معمولى نمى توانند به آنجا دسترسى پيدا كنند. پزشكى كه من را تحت مداوا قرار داد به من گفت دوست من دوباره زنده شدن تو هيچ نامى غير از معجزه از نظر پزشكى ندارد چون ارگانهاى حياتى تو تقريبا تخريب شده قطعى هستند. من بايد بگويم كه تو فقط شايد بتوانى مدتى زندگى كنى. بله من تقريبا چيزى به اسم معده و روده ندارم. ولى از آن ثانيه تا كنون هر لحظه تجربه ام را با مردم در ميان مى گذارم.
🔰 مصاحبه گر: شما در حقيقت دو معجزه دريافت كرديد، يكى برگشت به زندگى و يكى ادامه ى زندگى به اين طريق.
📌 بله همينطور هست، من در آن لحظاتى كه مادر آن دختر را ديدم بسيارى از اتفاقاتى كه همزمان در آن لحظات رخ داده بودند را نيز ديدم. مثلا فردى كه به او زنگ زد و تمام مكالماتشان را، محل زندگى آن فرد و اتفاقاتى كه براى او در خانه اش افتاد. و مادر آن دختر در نهايت بهت يك به يكشان را تاييد كرد.
مادر دختر از من مى پرسيد حالا من بايد چكار كنم؟ چطور خداوند من را مخاطب قرار داده؟ این از حیطه ادراک من خارج است. به نظرم جواب بسيار واضح بود:
به زندگى و به فرصت داده شده اش در بهترين شكل ممكن ادامه دهد.
كانال معجزه شبكه آلمان
ترجمه: گلاره سادات اخوى
برگرفته از: @Nahtoderfahrung
@NDEchanel
Forwarded from تجربه نزدیک به مرگ / ان دی ئی
📝📝📝
📌 دکتر «جیم بی تاکر» از گروه روانپزشکی دانشگاه ویرجینیا، در کتاب خود به نام «بازگشت به زندگی»، ۲۵۰۰ مورد از کودکانی را که زندگی قبلی خود را به یاد آوردهاند را مورد مطالعه قرارداده است.
📌 یکی از سوژههایی که توسط دکتر جیم تاکر مورد مطالعه قرار گرفت، پسر کوچکی به نام «لی» بود که اصرار داشت که در زندگی قبلیاش، نام میانی او «کُو» بوده و تاریخ تولدش ۲۶ ژوئن است. او میگفت که قبلا در هالیوود زندگی میکرده و فیلمنامهنویس بوده. او همچنین مدعی شد که دختری به نام جنیفر داشته است. وقتی خواهر لی از او پرسید که در چه سنّی فوت کرده، او پاسخ داد در ۴۸ سالگی!
📌 خانواده لی فهرستی از فیلمها را تهیه کرده و از او درباره آنها پرسیدند. زمانیکه از فیلم بربادرفته یاد شد، او واکنش مثبتی نشان داد. مشخصاتی که لی از زندگی قبلیاش گفته بود با زندگی نویسنده فیلمنامه بربادرفته مطابقت داشت:
✅ «سیدنی کُو هُوارد» فیلمنامه نویس بود.
✅ فیلمنامۀ «بربادرفته» را نوشته بود.
✅ او دختری به نام «جنیفر» داشت.
✅ در سن ۴۸ سالگی درگذشته بود.
💫 @NDEchanel
📌 دکتر «جیم بی تاکر» از گروه روانپزشکی دانشگاه ویرجینیا، در کتاب خود به نام «بازگشت به زندگی»، ۲۵۰۰ مورد از کودکانی را که زندگی قبلی خود را به یاد آوردهاند را مورد مطالعه قرارداده است.
📌 یکی از سوژههایی که توسط دکتر جیم تاکر مورد مطالعه قرار گرفت، پسر کوچکی به نام «لی» بود که اصرار داشت که در زندگی قبلیاش، نام میانی او «کُو» بوده و تاریخ تولدش ۲۶ ژوئن است. او میگفت که قبلا در هالیوود زندگی میکرده و فیلمنامهنویس بوده. او همچنین مدعی شد که دختری به نام جنیفر داشته است. وقتی خواهر لی از او پرسید که در چه سنّی فوت کرده، او پاسخ داد در ۴۸ سالگی!
📌 خانواده لی فهرستی از فیلمها را تهیه کرده و از او درباره آنها پرسیدند. زمانیکه از فیلم بربادرفته یاد شد، او واکنش مثبتی نشان داد. مشخصاتی که لی از زندگی قبلیاش گفته بود با زندگی نویسنده فیلمنامه بربادرفته مطابقت داشت:
✅ «سیدنی کُو هُوارد» فیلمنامه نویس بود.
✅ فیلمنامۀ «بربادرفته» را نوشته بود.
✅ او دختری به نام «جنیفر» داشت.
✅ در سن ۴۸ سالگی درگذشته بود.
💫 @NDEchanel
📝📝📝
📌 از چهار ماهِ پیش که به این شهرِ کوچیک اومدیم، من در محلِ کارم متوجه یک نکته جالب شدم. از میانِ مراجعه کنندگانِ زیادی که در سنین مختلف داشتیم و من آخرش نفهمیدم چرا مردمِ این شهر عاشقِ این هستند که صورتحساب شون رو با نوشتنِ چک پرداخت کنند، یک گروهِ خاص وجود داشت.
📌 روزایِ اول که چکها رو مینوشتن، فقط به نظرم میومد، چقدر تو این شهرِ کوچیک، آدمهایِ با دست خطِ خوب و زیبا زیاده. بیشتر که دقت کردم، دیدم تقریبا همه این آدمهایِ خوش خط زن هستند و همشون هم در رِنجِ سنیِ ۵۰ تا ۶۵ بودند. نه اینکه دیگران اصلا خوش خط نباشن، نه، ولی تو این گروه خیلی تعدادشون زیاد بود. به چند نفرشون گفتم: "تو این شهر خوش خط زیاده ها!" همشون بدونِ استثنا با تعجب میگفتن: "جدی؟ نمیدونم!" خیلی برام این مساله جالب بود.
📌 سوالمو عوض کردم، این دفعه پرسیدم: "کی باعث شد اینقدر خطتون خوب شه؟" جالب این بود همه جوابشون باز یکی بود: "خانومِ باربارا، معلمِ کلاسِ دوم! اون همیشه میگفت که خوش خط بنویسم."
📌 یه معلم تو یه شهرِ کوچیک در طولِ زمانِ کارش رویِ خوش خطیِ دانش آموزانش کار کرده بود. و من داشتم اثرِ کارشو بعدِ سالهایِ سال میدیدم. خودِ اون آدمها نمیدونستن چه موجِ زیبایی به راه انداختن.
📌 از یکیشون پرسیدم: "خانمِ باربارا آدمِ خاصی بود؟"
گفت: "نه!"
--"آدمِ معروفی بود؟"
--"نه!"
--"معلمِ معروفی بود؟"
--"نه!"
--"اون زنده ست؟"
-"نمیدونم!"
این سوالها رو از چند نفرِ دیگه هم پرسیدم و دقیقا همین جوابها رو شنیدم.
📌 این ماه سوالم رو عوض کردم. از هر زنی در اون گروهِ سنی که خطِ خوبی داشت میپرسیدم: "معلمِ کلاسِ دومت خانومِ باربارا بوده؟ " همشون با تعجب یه جواب میدادن: "آره، از کجا میدونی؟" و منم به همه یه جواب میدادم: "آخه من یه جادوگرم!" و از دیدنِ قیافههایِ حیرت زده شون لذت میبردم.
📌 خیلی دلم میخواست این خانومِ باربارا رو می دیدم، و براش این شعرِ مولوی رو که خودِ باربارا مظهرِ عینیِ اونه رو میخوندم:
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای، هزاری تو چراغ خود برافروز
📌 باید برایِ ساختنِ یک دنیایِ زیباتر تلاش کنیم. هر چقدر هم که به نظر کوچک، ولی دست از تلاش برنداریم. با هر تلاشِ کوچکی دنیا جایِ زیباتری برایِ آیندگان خواهد شد. ما به شدت بر هم تاثیر میگذاریم. تاثیری زیبا به جا بگذاریم.
تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز.
✍ منبع: کانال فرنگنوشت
#شعرومتن
💫 @NDEchanel
📌 از چهار ماهِ پیش که به این شهرِ کوچیک اومدیم، من در محلِ کارم متوجه یک نکته جالب شدم. از میانِ مراجعه کنندگانِ زیادی که در سنین مختلف داشتیم و من آخرش نفهمیدم چرا مردمِ این شهر عاشقِ این هستند که صورتحساب شون رو با نوشتنِ چک پرداخت کنند، یک گروهِ خاص وجود داشت.
📌 روزایِ اول که چکها رو مینوشتن، فقط به نظرم میومد، چقدر تو این شهرِ کوچیک، آدمهایِ با دست خطِ خوب و زیبا زیاده. بیشتر که دقت کردم، دیدم تقریبا همه این آدمهایِ خوش خط زن هستند و همشون هم در رِنجِ سنیِ ۵۰ تا ۶۵ بودند. نه اینکه دیگران اصلا خوش خط نباشن، نه، ولی تو این گروه خیلی تعدادشون زیاد بود. به چند نفرشون گفتم: "تو این شهر خوش خط زیاده ها!" همشون بدونِ استثنا با تعجب میگفتن: "جدی؟ نمیدونم!" خیلی برام این مساله جالب بود.
📌 سوالمو عوض کردم، این دفعه پرسیدم: "کی باعث شد اینقدر خطتون خوب شه؟" جالب این بود همه جوابشون باز یکی بود: "خانومِ باربارا، معلمِ کلاسِ دوم! اون همیشه میگفت که خوش خط بنویسم."
📌 یه معلم تو یه شهرِ کوچیک در طولِ زمانِ کارش رویِ خوش خطیِ دانش آموزانش کار کرده بود. و من داشتم اثرِ کارشو بعدِ سالهایِ سال میدیدم. خودِ اون آدمها نمیدونستن چه موجِ زیبایی به راه انداختن.
📌 از یکیشون پرسیدم: "خانمِ باربارا آدمِ خاصی بود؟"
گفت: "نه!"
--"آدمِ معروفی بود؟"
--"نه!"
--"معلمِ معروفی بود؟"
--"نه!"
--"اون زنده ست؟"
-"نمیدونم!"
این سوالها رو از چند نفرِ دیگه هم پرسیدم و دقیقا همین جوابها رو شنیدم.
📌 این ماه سوالم رو عوض کردم. از هر زنی در اون گروهِ سنی که خطِ خوبی داشت میپرسیدم: "معلمِ کلاسِ دومت خانومِ باربارا بوده؟ " همشون با تعجب یه جواب میدادن: "آره، از کجا میدونی؟" و منم به همه یه جواب میدادم: "آخه من یه جادوگرم!" و از دیدنِ قیافههایِ حیرت زده شون لذت میبردم.
📌 خیلی دلم میخواست این خانومِ باربارا رو می دیدم، و براش این شعرِ مولوی رو که خودِ باربارا مظهرِ عینیِ اونه رو میخوندم:
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای، هزاری تو چراغ خود برافروز
📌 باید برایِ ساختنِ یک دنیایِ زیباتر تلاش کنیم. هر چقدر هم که به نظر کوچک، ولی دست از تلاش برنداریم. با هر تلاشِ کوچکی دنیا جایِ زیباتری برایِ آیندگان خواهد شد. ما به شدت بر هم تاثیر میگذاریم. تاثیری زیبا به جا بگذاریم.
تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز.
✍ منبع: کانال فرنگنوشت
#شعرومتن
💫 @NDEchanel
Forwarded from تجربه نزدیک به مرگ / ان دی ئی
📝📝📝
📌 از طریق قلبم، که آن نیز با نور ضعیفی می درخشید، می توانستم به صورت تله پاتی [افکار آنها را] بشنوم. قلبم موجی از انرژی را به قلب فرشتگان فرستاد. آنها احساس کردند که من سوالی دارم. حس کردم که اشکالی ندارد سوالم را از آنها بپرسم. پرسیدم آیا آنچه تجربه می کنم واقعی است؟ فرشتگان پاسخ دادند که اقلیم آنها واقعی است. سپس پرسیدم آیا بودن من در آنجا و در کنار آنها به این معنی است که مرده ام؟ آنها پاسخ دادند که بدن من مرده است تا قلب بالاتر یا روح من بتواند آنها را ملاقات کند.
📌 برای اولین بار از وقتی که وارد [این اقلیم] شده بودم، همانند ترسی که روی اقلیم زمینی می شناختم، از درون قلب بالاترم احساس ترس کردم. آنها به ترس من پاسخ داده و بلافاصله آن را از درون قلبم محو کردند. احساس کردم که [دوباره] در انرژی آنها در برگرفته شدم. احساس کردم عده بی شماری از وجودهای انرژی با حضور بسیار لطیفشان به وجود من راحتی و آسایش می فرستادند. در آنجا هیچ درد فیزیکی حس نمی کردم.
📌 در اقلیم فرشتگان، برخلاف اقلیم بشری، زمان و مکانی وجود نداشت. هیچ درکی از گذر زمان نداشتم. عشق، آرامش، فیض، و قبول نامشروطی که دریافت می کردم بیشتر از چیزی بود که کلمات هرگز بتوانند آن را بیان کنند. گویی هر جزیی از انرژی من در حال ترمیم و نو شدن بود. [با ترمیم انرژیام،] فهم من در حال بسط یافتن به سطوح بالاتر بود. در حالی که شروع به قبول کردن مرگ بدن زمینی ام کردم، امواجی از گرما و آسایش من را دربر گرفت. [در آنجا] هیچ کار و وظیفه ای برای انجام دادن نبود. در حالی که موسیقی و نور در اطراف من می چرخید و امواج آن درون من در رقص بود، در استراحت و آرامش قرار داشتم.
منبع: www.neardeath.org
💫 @NDEchanel
📌 از طریق قلبم، که آن نیز با نور ضعیفی می درخشید، می توانستم به صورت تله پاتی [افکار آنها را] بشنوم. قلبم موجی از انرژی را به قلب فرشتگان فرستاد. آنها احساس کردند که من سوالی دارم. حس کردم که اشکالی ندارد سوالم را از آنها بپرسم. پرسیدم آیا آنچه تجربه می کنم واقعی است؟ فرشتگان پاسخ دادند که اقلیم آنها واقعی است. سپس پرسیدم آیا بودن من در آنجا و در کنار آنها به این معنی است که مرده ام؟ آنها پاسخ دادند که بدن من مرده است تا قلب بالاتر یا روح من بتواند آنها را ملاقات کند.
📌 برای اولین بار از وقتی که وارد [این اقلیم] شده بودم، همانند ترسی که روی اقلیم زمینی می شناختم، از درون قلب بالاترم احساس ترس کردم. آنها به ترس من پاسخ داده و بلافاصله آن را از درون قلبم محو کردند. احساس کردم که [دوباره] در انرژی آنها در برگرفته شدم. احساس کردم عده بی شماری از وجودهای انرژی با حضور بسیار لطیفشان به وجود من راحتی و آسایش می فرستادند. در آنجا هیچ درد فیزیکی حس نمی کردم.
📌 در اقلیم فرشتگان، برخلاف اقلیم بشری، زمان و مکانی وجود نداشت. هیچ درکی از گذر زمان نداشتم. عشق، آرامش، فیض، و قبول نامشروطی که دریافت می کردم بیشتر از چیزی بود که کلمات هرگز بتوانند آن را بیان کنند. گویی هر جزیی از انرژی من در حال ترمیم و نو شدن بود. [با ترمیم انرژیام،] فهم من در حال بسط یافتن به سطوح بالاتر بود. در حالی که شروع به قبول کردن مرگ بدن زمینی ام کردم، امواجی از گرما و آسایش من را دربر گرفت. [در آنجا] هیچ کار و وظیفه ای برای انجام دادن نبود. در حالی که موسیقی و نور در اطراف من می چرخید و امواج آن درون من در رقص بود، در استراحت و آرامش قرار داشتم.
منبع: www.neardeath.org
💫 @NDEchanel
Forwarded from تجربیات نزدیک به مرگ، معنوی و فرامادی
قسمتی از تجربۀ نزدیک به مرگ آستین:
ناگهان به یکباره «همه چیز» و «هیچ چیز» را تجربه کردم. در حقیقت «من» مرده بودم و من چیزی را تجربه نکردم، بلکه هر تجربه ای به سادگی وجود داشت؛ همۀ آنچه بود. من زندگی را به عنوان هر موجود زنده، از تولد تا مرگ، و هر تکرار [و امکان و متغیر] آن تجربه کردم. به عبارت دیگر، هر کس که این نوشته را میخواند، من زندگی خود شما را تجربه کردم، و دوباره همان زندگی با یک موی اضافه بر سر شما و دوباره همان زندگی یک سانتیمتر به راست و دوباره یک سانتی متر به چپ… هر متغیر و هر احتمال ممکن از هر تجربه منحصر به فرد [وجود داشت و] به اندازه هر چیز دیگری واقعی بود. من همه چیز را میدانستم، و در وحدت کامل با همه چیز وجود داشتم. همۀ دانش ها، همۀ تجربهها در یک اصل واحد تلفیق شدند:
«من هستم.»
این کلمات در تمامی جهان هستی طنین افکند. من در یک لحظه شاهد تولد، مرگ، و بازتولد هر جهان در یک حلقه بینهایت بودم.
در اوج تجربه ام و در مرکز همه چیز، توانستم کل مجموعۀ تمام جهان ها را ببینم؛ جهانهایی که پتانسیل خام بودند. می توانستم کل [شبکه] فضا-زمان را از بیرون مشاهده کنم. من جهان و هر متغیر ممکن آن را به صورت یک هایپر کره (hypersphere) واحد، شکلی فراتر از درک انسانی، دیدم و «وجود» یک مفهوم بود… آخرین چیزی که تجربه کردم زندگی خودم بود. من آن را ناتمام یافتم و سعی کردم که بازگردم…
https://www.nderf.org/Experiences/1austin_w_nde.html
ناگهان به یکباره «همه چیز» و «هیچ چیز» را تجربه کردم. در حقیقت «من» مرده بودم و من چیزی را تجربه نکردم، بلکه هر تجربه ای به سادگی وجود داشت؛ همۀ آنچه بود. من زندگی را به عنوان هر موجود زنده، از تولد تا مرگ، و هر تکرار [و امکان و متغیر] آن تجربه کردم. به عبارت دیگر، هر کس که این نوشته را میخواند، من زندگی خود شما را تجربه کردم، و دوباره همان زندگی با یک موی اضافه بر سر شما و دوباره همان زندگی یک سانتیمتر به راست و دوباره یک سانتی متر به چپ… هر متغیر و هر احتمال ممکن از هر تجربه منحصر به فرد [وجود داشت و] به اندازه هر چیز دیگری واقعی بود. من همه چیز را میدانستم، و در وحدت کامل با همه چیز وجود داشتم. همۀ دانش ها، همۀ تجربهها در یک اصل واحد تلفیق شدند:
«من هستم.»
این کلمات در تمامی جهان هستی طنین افکند. من در یک لحظه شاهد تولد، مرگ، و بازتولد هر جهان در یک حلقه بینهایت بودم.
در اوج تجربه ام و در مرکز همه چیز، توانستم کل مجموعۀ تمام جهان ها را ببینم؛ جهانهایی که پتانسیل خام بودند. می توانستم کل [شبکه] فضا-زمان را از بیرون مشاهده کنم. من جهان و هر متغیر ممکن آن را به صورت یک هایپر کره (hypersphere) واحد، شکلی فراتر از درک انسانی، دیدم و «وجود» یک مفهوم بود… آخرین چیزی که تجربه کردم زندگی خودم بود. من آن را ناتمام یافتم و سعی کردم که بازگردم…
https://www.nderf.org/Experiences/1austin_w_nde.html
www.nderf.org
Austin W NDE 9856
Narrative description of Austin W NDE
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺📺📺
🔠 دنیا به تاریکی هم نیاز داره!
📌 این حرفهای «باب راس» رو باید با گوشجان شنید؛ ساده و عمیق و پرمعنا!
📌 این صحبتهای باب راس مربوط به زمانی است که همسرش را تازه از دست داده بود و داشت با غم از دست دادن او مبارزه میکرد. اگرچه مدت کوتاهی بعد از درگذشت همسرش، خودش نیز از دنیا رفت.
#ویدیو #شعرومتن
@NDEchanel
📌 این حرفهای «باب راس» رو باید با گوشجان شنید؛ ساده و عمیق و پرمعنا!
📌 این صحبتهای باب راس مربوط به زمانی است که همسرش را تازه از دست داده بود و داشت با غم از دست دادن او مبارزه میکرد. اگرچه مدت کوتاهی بعد از درگذشت همسرش، خودش نیز از دنیا رفت.
#ویدیو #شعرومتن
@NDEchanel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تجربه نزدیک مرگ، پژوهش ها و گزارش ها
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تجربه نزدیک مرگ، پژوهش ها و گزارش ها
ایماگوایران با همکاری آیندزایران تقدیم می کند:
سلسله نشست های عمومی انسان شناسی
با حضور اساتید برجسته در حوزه های مختلف
محوریت نشست ها:
انسان کیست و به دنبال چیست ؟
سخنرانان و تاریخ و ساعت سخنرانی ها:
◀️ دکتر کاوه قادری
استادیار روان شناسی بالینی دانشگاه شهید بهشتی
با موضوع «آنک انسان! سوژگی و انسان بودگی از منظر روان کاوی!»
شنبه 13 مرداد ساعت 21 الی 22:30
◀️ دکتر مجتبی اعتمادی نیا
محقق و پژوهشگر فلسفه و عرفان
با موضوع «طُفیلِ هستی عشق؛ جستاری در انسانشناسی حافظانه»
پنجشنبه 18 مرداد ساعت 20 الی 21:30
◀️دکتر علی زکی ئی
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
با موضوع «انسان ارزشمدار»
سه شنبه 23 مرداد ساعت 20 الی 21:30
◀️ دکتر آروین آذرگین
دانش آموخته فلسفه و روانشناسی
با موضوع «هویت انسان، معنای زندگی و بنیادهای فلسفی آن»
دوشنبه 29 مرداد ساعت 21 الی 22:30
شرکت در نشست ها رایگان و برای عموم آزاد می باشد.
برای ثبت نام به شماره یا آی دی زیر در تلگرام پیام ارسال فرمایید:
09364080850
@ImagoOnline
سلسله نشست های عمومی انسان شناسی
با حضور اساتید برجسته در حوزه های مختلف
محوریت نشست ها:
انسان کیست و به دنبال چیست ؟
سخنرانان و تاریخ و ساعت سخنرانی ها:
◀️ دکتر کاوه قادری
استادیار روان شناسی بالینی دانشگاه شهید بهشتی
با موضوع «آنک انسان! سوژگی و انسان بودگی از منظر روان کاوی!»
شنبه 13 مرداد ساعت 21 الی 22:30
◀️ دکتر مجتبی اعتمادی نیا
محقق و پژوهشگر فلسفه و عرفان
با موضوع «طُفیلِ هستی عشق؛ جستاری در انسانشناسی حافظانه»
پنجشنبه 18 مرداد ساعت 20 الی 21:30
◀️دکتر علی زکی ئی
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
با موضوع «انسان ارزشمدار»
سه شنبه 23 مرداد ساعت 20 الی 21:30
◀️ دکتر آروین آذرگین
دانش آموخته فلسفه و روانشناسی
با موضوع «هویت انسان، معنای زندگی و بنیادهای فلسفی آن»
دوشنبه 29 مرداد ساعت 21 الی 22:30
شرکت در نشست ها رایگان و برای عموم آزاد می باشد.
برای ثبت نام به شماره یا آی دی زیر در تلگرام پیام ارسال فرمایید:
09364080850
@ImagoOnline
Forwarded from تجربیات نزدیک به مرگ، معنوی و فرامادی
قسمتی از تجربه نزدیک به مرگ نرما ادواردز (به زودی روی وبسایت منتشر خواهد شد):
«در ادامه زندگی ام روی یک صفحه به من نمایش داده شد... من متوجه شدم که چقدر از عمرم را صرف تعقیب موفقیت های مادی کرده ام، بجای اینکه اهداف واقعی زندگی خود را محقق کنم. با خود گفتم چطور می توانستم اینقدر احمق باشم. همچنین دیدم که چرا افراد مختلف را به سوی خود جذب کرده ام و چگونه افراد در زندگی من، در کمک یا به چالش کشیدن من نقش داشتند، حتی کسانی که به نظر منفی می رسیدند. دیدم یکی از این افراد که به خصوص در زندگی من بسیار چالش برانگیز و ناخوشایند بود، در حقیقت یک روح عزیز و نزدیک به من از زندگی گذشته بود که عشق زیادی به من داده بود، ولی در این زندگی با به چالش کشیدن من، به رشد من کمک می کرد. بازی کردن در این نقش برای او سخت بود، با این حال او برای کمک به من آن را قبول کرده بود.»
https://www.youtube.com/watch?v=kmajN8_SqTs
«در ادامه زندگی ام روی یک صفحه به من نمایش داده شد... من متوجه شدم که چقدر از عمرم را صرف تعقیب موفقیت های مادی کرده ام، بجای اینکه اهداف واقعی زندگی خود را محقق کنم. با خود گفتم چطور می توانستم اینقدر احمق باشم. همچنین دیدم که چرا افراد مختلف را به سوی خود جذب کرده ام و چگونه افراد در زندگی من، در کمک یا به چالش کشیدن من نقش داشتند، حتی کسانی که به نظر منفی می رسیدند. دیدم یکی از این افراد که به خصوص در زندگی من بسیار چالش برانگیز و ناخوشایند بود، در حقیقت یک روح عزیز و نزدیک به من از زندگی گذشته بود که عشق زیادی به من داده بود، ولی در این زندگی با به چالش کشیدن من، به رشد من کمک می کرد. بازی کردن در این نقش برای او سخت بود، با این حال او برای کمک به من آن را قبول کرده بود.»
https://www.youtube.com/watch?v=kmajN8_SqTs
YouTube
NDE: Woman is Shown Pre-Birth Plan and is SHOCKED to see she Did Not Accomplish her Life's Purpose
Please enjoy my interview with Norma Edwards about her Near Death Experience!
_______________________
WHERE TO FIND NORMA:
WEBSITE: https://awakening-series.com/
BOOK TRAILER: https://www.youtube.com/watch?v=VzyZR_GbXio
BOOK (AWAKENING): https://amzn.to/3CKRuPF…
_______________________
WHERE TO FIND NORMA:
WEBSITE: https://awakening-series.com/
BOOK TRAILER: https://www.youtube.com/watch?v=VzyZR_GbXio
BOOK (AWAKENING): https://amzn.to/3CKRuPF…
Forwarded from تجربه نزدیک مرگ، پژوهش ها و گزارش ها
معرفی و دانلود کتاب صوتی تجربهی نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان
درباره کتاب:
آنچه از آن به عنوان تجربهی نزدیک به مرگ (Near-death experience) یاد میکنند، پدیدهی تازهای نیست و قدمت آن احتمالاً به درازای عمر گونهی انسان است. شواهد باستانشناختی نیز مؤید آن است که در نقاشیها و سایر آثار هنری بهجامانده از دوران گذشته، میتوان اشاراتی به این دست از تجارب را تشخیص داد. با این حال بررسی این پدیده و اعتنا به آن، امری است که اخیراً باب گشته. عموماً از کتاب «زندگی پس از زندگی»، اثر دکتر ریموند مودی، به عنوان نخستین تلاش برای ارائهی فهم و توضیحی پذیرفتنی دربارهی ماهیت تجارب نزدیک به مرگ یاد میکنند. پس از نگارش این اثر در سال 1975 بود که ان دی ای یا همان تجربهی نزدیک به مرگ، مورد توجه جامعهی علمی نیز قرار گرفت.
تجربهی نزدیک به مرگ، عنوانی کلی است که به طیف گوناگونی از ادراکات اطلاق شده و برای توصیف حالتهای بسیار متنوعی که برای شمار کثیری از افراد رخ داده به کار میرود. آنچه در تمام این تجارب و حالتهای متفاوت مشترک بوده، و به ما اجازهی استفاده از یک عنوان برای نامیدن تمامشان را میدهد، این است که همهی ادراکات و تجارب مورد بحث در حالتی رخ دادهاند که فرد تجربهگر در آستانهی مرگ فیزیولوژیکی (مثلاً بر اثر ایست قلبی، سکتهی مغزی، سانحهی رانندگی و ...) بوده است. در برخی از تجربهگران هوشیاری مغز به تمامی از کار میافتد، و در برخی دیگر نه. آنچه مهم این است که فرد در وضعیت جسمانی وخیم، و چنانکه گفتیم در آستانهی مرگ قرار دارد.
این تجارب بسته به فرد تجربهگر میتواند از یکی به دیگری بسیار متفاوت باشد. به واقع تمام تجارب نزدیک به مرگ خاص و منحصربهفردند؛ با این حال میان آنها مشترکاتی نیز هست. مثلاً دیدن تونلی نورانی، ملاقات با اشخاص متوفی، احساس قرار گرفتن در معرض عشقی بیقید و شرط، تجربهی خروج از بدن و چند مورد دیگر، از جملهی ادراکات مشترک بیشوکم تمام تجربهگران است.
با این مقدمه از شما دعوت میکنیم که شنوندهی کتاب صوتی تجربهی نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان از علی ایمانی نسب، علی نقی قاسمیان نژاد و عارفه صالحی باشید. ایشان در این اثر با اتکا به تجارب شخصی خویش و همچنین، با توجه به گزارشهای دیگر تجربهگران، اطلاعاتی سودمند را در باب تجربههای نزدیک به مرگ در اختیار شما گذاشتهاند.
با مطالعهی کتاب تجربهی نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان ضمناً خواهید آموخت که از معرفتِ احتمالیای که از این دست تجارب حاصل میشود، میتوان در جهت تسلی داغ عزیزان، و یا مهمتر از آن، ساختن زندگیای به لحاظ معنوی پُربارتر سود جست.
کتاب صوتی تجربهی نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به مباحث معنوی مخاطبین عام، و افرادی که به تازگی عزیزی را از دست دادهاند، مخاطبین خاص این کتابند.
برای خرید نسخه صوتی کتاب اینجا کلیک کنید.
برای خرید نسخه الکترونیکی کتاب اینجا کلیک کنید.
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
درباره کتاب:
آنچه از آن به عنوان تجربهی نزدیک به مرگ (Near-death experience) یاد میکنند، پدیدهی تازهای نیست و قدمت آن احتمالاً به درازای عمر گونهی انسان است. شواهد باستانشناختی نیز مؤید آن است که در نقاشیها و سایر آثار هنری بهجامانده از دوران گذشته، میتوان اشاراتی به این دست از تجارب را تشخیص داد. با این حال بررسی این پدیده و اعتنا به آن، امری است که اخیراً باب گشته. عموماً از کتاب «زندگی پس از زندگی»، اثر دکتر ریموند مودی، به عنوان نخستین تلاش برای ارائهی فهم و توضیحی پذیرفتنی دربارهی ماهیت تجارب نزدیک به مرگ یاد میکنند. پس از نگارش این اثر در سال 1975 بود که ان دی ای یا همان تجربهی نزدیک به مرگ، مورد توجه جامعهی علمی نیز قرار گرفت.
تجربهی نزدیک به مرگ، عنوانی کلی است که به طیف گوناگونی از ادراکات اطلاق شده و برای توصیف حالتهای بسیار متنوعی که برای شمار کثیری از افراد رخ داده به کار میرود. آنچه در تمام این تجارب و حالتهای متفاوت مشترک بوده، و به ما اجازهی استفاده از یک عنوان برای نامیدن تمامشان را میدهد، این است که همهی ادراکات و تجارب مورد بحث در حالتی رخ دادهاند که فرد تجربهگر در آستانهی مرگ فیزیولوژیکی (مثلاً بر اثر ایست قلبی، سکتهی مغزی، سانحهی رانندگی و ...) بوده است. در برخی از تجربهگران هوشیاری مغز به تمامی از کار میافتد، و در برخی دیگر نه. آنچه مهم این است که فرد در وضعیت جسمانی وخیم، و چنانکه گفتیم در آستانهی مرگ قرار دارد.
این تجارب بسته به فرد تجربهگر میتواند از یکی به دیگری بسیار متفاوت باشد. به واقع تمام تجارب نزدیک به مرگ خاص و منحصربهفردند؛ با این حال میان آنها مشترکاتی نیز هست. مثلاً دیدن تونلی نورانی، ملاقات با اشخاص متوفی، احساس قرار گرفتن در معرض عشقی بیقید و شرط، تجربهی خروج از بدن و چند مورد دیگر، از جملهی ادراکات مشترک بیشوکم تمام تجربهگران است.
با این مقدمه از شما دعوت میکنیم که شنوندهی کتاب صوتی تجربهی نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان از علی ایمانی نسب، علی نقی قاسمیان نژاد و عارفه صالحی باشید. ایشان در این اثر با اتکا به تجارب شخصی خویش و همچنین، با توجه به گزارشهای دیگر تجربهگران، اطلاعاتی سودمند را در باب تجربههای نزدیک به مرگ در اختیار شما گذاشتهاند.
با مطالعهی کتاب تجربهی نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان ضمناً خواهید آموخت که از معرفتِ احتمالیای که از این دست تجارب حاصل میشود، میتوان در جهت تسلی داغ عزیزان، و یا مهمتر از آن، ساختن زندگیای به لحاظ معنوی پُربارتر سود جست.
کتاب صوتی تجربهی نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به مباحث معنوی مخاطبین عام، و افرادی که به تازگی عزیزی را از دست دادهاند، مخاطبین خاص این کتابند.
برای خرید نسخه صوتی کتاب اینجا کلیک کنید.
برای خرید نسخه الکترونیکی کتاب اینجا کلیک کنید.
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
کتابراه
معرفی و دانلود کتاب صوتی تجربهی نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان | علی ایمانی نسب | کتابراه
کتاب صوتی تجربهی نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان دربردارندهی اطلاعاتی جالب توجه در باب ماهیت پدیدهای است که از آن به عنوان «مرگ تقریبی» یاد میکنند. علی ایمانی نسب، علی نقی قاسمیان نژاد و عارفه صالحی در این کتاب بر...
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from لیلی جلیلیان 🦋 مرکز نیکوکاری جانان (جلیلیان جانان🦋)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با توجه به تجربهی نزدیک به مرگم عرض میکنم: یقین بدونین کسانی که از کودکی آزمونهای سنگینی برمیدارن ارواح بزرگی هستن که آگاهانه این مسیر سخت رو انتخاب کردن، کودکانی که مبتلا به سرطان میشن و با زاده شدنشون روی خاک اینهمه درد رو تقبل میکنن پیش خداوند خیلی حرمت دارن، حتی ذرهای خدمت و محبت کردن بهشون باعث تعالی و ارتقاء روحی ما میشه، پس والدینی که دچار این چالشها هستن قدر بدونن و با عشق پذیرای این آزمونها باشن چرا که نشان از شهامت و شجاعت اون طفلیه که بعنوان فرزندشون بدنیا اومده ولی در واقع عزیز خداست، یه وقت هست سالها در رفاه زندگی میکنیم و اون سکون برای روح ما سنگین و طاقتفرساست ولی در سختیهاست که رشد معنوی اتفاق میفته، هر که در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند.
🦋 لیلی جلیلیان 🦋
🦋 مرکز نیکوکاری جانان 🦋
https://www.tgoop.com/jananleylijalilian
🦋 لیلی جلیلیان 🦋
🦋 مرکز نیکوکاری جانان 🦋
https://www.tgoop.com/jananleylijalilian
Forwarded from علم و معنویت - شواهد علمی زندگی پس از مرگ
🌳 درختان هم احساس و آگاهی دارند
▪️ بخشی از تجربه نزدیک به مرگ «تام سایر»
✍️ ترجمه: احمد بهزادی
🍀 شما نسبت به هرکاری که برای هرکس یا هر چیزی انجام داده باشید، در مقابل خودتان مسئول هستید. همه چیز را خودتان دوباره تجربه میکنید و خودتان هستید که قضاوت میکنید و تمام نتایج گستردهی اعمالتان را ادراک میکنید. این حقیقت حتی در مورد جزئیترین و کماهمیتترین موارد زندگی شما هم صدق میکند. برای مثال، وقتی من 9 ساله بودم و داشتم در یک پارک راه میرفتم، از ظاهر یک درخت خوشم آمد و از زیباییاش لذت بردم. موقع مرور زندگی در تجربهی نزدیک به مرگم، احساسی که آن درخت در آن زمان، بخاطر عشق من تجربه کرده بود را تجربه کردم. من متوجه دو پرتوی نور عشق و ستایشی شدم که خودم به سمت آن درخت در 9 سالگی فرستاده بودم. مثل این بود که برگهای آن درخت بابت حضور من قدردانی میکردند.
🍀 آیا درخت احساس و تجربه دارد؟ بله که دارد! پس دیگر به درختها لگد نزنید! شما روی گیاهان تاثیر میگذارید. شما روی حیوانات تاثیر میگذارید. شما روی جهان و کائنات تاثیر میگذارید. شما هنگام مرور زندگیتان، در جایگاه کائنات قرار میگیرید و خودتان را بر اساس زندگیای که داشتید و تاثیری که روی کائنات گذاشتید، تجربه میکنید. وقتی با دوستتان، از روی محبت خداحافظی میکنید و دستتان را تکان میدهید، آیا روی ابرهای بالای سرتان اثر میگذارید؟ آیا بالهای یک پروانه در چین بر روی آب و هوای آمریکا تاثیر میگذارد؟ من پیشنهاد میکنم که باور داشته باشید تاثیر میگذارد. شما همهی این موارد را در هنگام مرور زندگیتان یاد میگیرید.
📜 بخشی از تجربه نزدیک به مرگ «تام سایر» (Tom Sawyer)
➖➖➖➖
🆔@near_death
▪️ بخشی از تجربه نزدیک به مرگ «تام سایر»
✍️ ترجمه: احمد بهزادی
🍀 شما نسبت به هرکاری که برای هرکس یا هر چیزی انجام داده باشید، در مقابل خودتان مسئول هستید. همه چیز را خودتان دوباره تجربه میکنید و خودتان هستید که قضاوت میکنید و تمام نتایج گستردهی اعمالتان را ادراک میکنید. این حقیقت حتی در مورد جزئیترین و کماهمیتترین موارد زندگی شما هم صدق میکند. برای مثال، وقتی من 9 ساله بودم و داشتم در یک پارک راه میرفتم، از ظاهر یک درخت خوشم آمد و از زیباییاش لذت بردم. موقع مرور زندگی در تجربهی نزدیک به مرگم، احساسی که آن درخت در آن زمان، بخاطر عشق من تجربه کرده بود را تجربه کردم. من متوجه دو پرتوی نور عشق و ستایشی شدم که خودم به سمت آن درخت در 9 سالگی فرستاده بودم. مثل این بود که برگهای آن درخت بابت حضور من قدردانی میکردند.
🍀 آیا درخت احساس و تجربه دارد؟ بله که دارد! پس دیگر به درختها لگد نزنید! شما روی گیاهان تاثیر میگذارید. شما روی حیوانات تاثیر میگذارید. شما روی جهان و کائنات تاثیر میگذارید. شما هنگام مرور زندگیتان، در جایگاه کائنات قرار میگیرید و خودتان را بر اساس زندگیای که داشتید و تاثیری که روی کائنات گذاشتید، تجربه میکنید. وقتی با دوستتان، از روی محبت خداحافظی میکنید و دستتان را تکان میدهید، آیا روی ابرهای بالای سرتان اثر میگذارید؟ آیا بالهای یک پروانه در چین بر روی آب و هوای آمریکا تاثیر میگذارد؟ من پیشنهاد میکنم که باور داشته باشید تاثیر میگذارد. شما همهی این موارد را در هنگام مرور زندگیتان یاد میگیرید.
📜 بخشی از تجربه نزدیک به مرگ «تام سایر» (Tom Sawyer)
➖➖➖➖
🆔@near_death
Forwarded from هفسین
هفسینیها سلام 👋
بازم تابستون اومد و ما هم مثل سالای قبل با پویش لوازمالتحریر اومدیم پیشتون 📐✏🎨
امسال هم میخوایم برای دانشآموزان کمبضاعت و بیبضاعت سرزمینمون بستههای لوازمالتحریر آماده و ارسال کنیم.
اما امسال میخواهیم بستههای پر و پیمونتری برای دانشآموزان تدارک ببینیم.
پس حسابی روی کمکهای همیشگی شما حساب باز کردیم تا دل بچههای بیشتری رو شاد کنیم😍
💳 6221061220922647
👤 محمد حسین عالیپور
#برای_آینده_کشور
هفسین🌱| #لوازمالتحریر | #نقش_مهر
@Haf_cn
@Hafcn_Group
بازم تابستون اومد و ما هم مثل سالای قبل با پویش لوازمالتحریر اومدیم پیشتون 📐✏🎨
امسال هم میخوایم برای دانشآموزان کمبضاعت و بیبضاعت سرزمینمون بستههای لوازمالتحریر آماده و ارسال کنیم.
اما امسال میخواهیم بستههای پر و پیمونتری برای دانشآموزان تدارک ببینیم.
پس حسابی روی کمکهای همیشگی شما حساب باز کردیم تا دل بچههای بیشتری رو شاد کنیم😍
💳 6221061220922647
👤 محمد حسین عالیپور
#برای_آینده_کشور
هفسین🌱| #لوازمالتحریر | #نقش_مهر
@Haf_cn
@Hafcn_Group
Forwarded from خلاقیت، بدون مرز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺📺📺
🔠 اگه خدایی وجود داشته باشه، بعد از مرگ دوست داری چی بهت بگه؟
📌 فکر میکنید «آلن دلون» ستارهی سینمای کلاسیک فرانسه که در تمام جهان مشهور و محبوب است، و از سینما به هرچه که میخواسته رسیده، هیچ حسرت و آرزویی دارد؟!
#ویدیو
@AR_NOSRATI
#ویدیو
@AR_NOSRATI
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تجربه نزدیک مرگ، پژوهش ها و گزارش ها
دکتر گریسون، محقق برجسته تجارب نزدیک به مرگ می گوید: «زمانی که با کسانی که تجربۀ نزدیک به مرگ داشته اند صحبت میکنم، از جمله نخستین مواردی که می گویند این است: نمی توان آن را با کلمات بیان کنم. راهی برای بیان این موضوع به ذهنم نمی رسد.»
یکی از این افراد با ناامیدی می گفت توصیف تجربه اش بسیار دشوار است، چرا که ما در این جهان در سه بُعد زندگی می کنیم، اما آنچه در مرز میان زندگی و مرگ دیده بود، به نوعی وسیع تر به نظر می آمد. گریسون دریافت گاهی اوقات افراد برای یادآوری وقایع به نقاشی یا موسیقی روی می آورند، گویی می توان بدون کلام بهتر معنای واقعی را به اشتراک گذاشت. اما حتی همین هم ناکافی بود.
یکبار شخصی به او گفت یادآوری تجربۀ نزدیک به مرگ برایش مانند تلاش برای «نقاشی کردن بو با کمک مداد رنگی» است، یعنی چیزی که اساساً امکان پذیر به نظر نمی رسد.
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
یکی از این افراد با ناامیدی می گفت توصیف تجربه اش بسیار دشوار است، چرا که ما در این جهان در سه بُعد زندگی می کنیم، اما آنچه در مرز میان زندگی و مرگ دیده بود، به نوعی وسیع تر به نظر می آمد. گریسون دریافت گاهی اوقات افراد برای یادآوری وقایع به نقاشی یا موسیقی روی می آورند، گویی می توان بدون کلام بهتر معنای واقعی را به اشتراک گذاشت. اما حتی همین هم ناکافی بود.
یکبار شخصی به او گفت یادآوری تجربۀ نزدیک به مرگ برایش مانند تلاش برای «نقاشی کردن بو با کمک مداد رنگی» است، یعنی چیزی که اساساً امکان پذیر به نظر نمی رسد.
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
Forwarded from تجربه نزدیک مرگ، پژوهش ها و گزارش ها
🔹مدرسه تخصصی میانرشتهای تجربه نزدیک به مرگ؛ توهم یا واقعیت؟
اندیشه رضوان (وابسته به معاونت پژوهش دانشگاه رضوی مشهد) با همکاری کارگروه علوم عقلی و تجربیات نزدیک به مرگ و نهاد رهبری در دانشگاه علوم پزشکی مشهد برگزار میکند
✅ حضوری و مجازی ✅
🔸با حضور استادان برجسته داخلی و خارجی
در رشتههای پزشکی، فلسفه و الهیات
🔺با صدور گواهی معتبر جهت امتیاز فرهنگی اساتید دانشگاه و دانشجویان
🔴 تخفیف ویژه (۷۰ درصدی) برای اساتید دانشگاه علوم پزشکی مشهد و عموم دانشجویان کشور
▪️زمان رویداد: ۲۹ و ۳۰ شهریور
📍مکان رویداد: مشهد، مرکز همایشهای بینالمللی شهدای سلامت
🧭 جزئیات و ثبت نام تا ۲۰ شهریور از طریق لینک زیر:
https://andishehrezvan.ir/?p=5065
♦️در صورت هرگونه مشکل در ثبت نام به @Andisheh_rezvan پیام دهید.
🌱اندیشه رضوان در شبکههای اجتماعی
@andishehrezvan_official
🌱کارگروه علوم عقلی و تجربیات نزدیک به مرگ
https://eitaa.com/ISP_NDE
اندیشه رضوان (وابسته به معاونت پژوهش دانشگاه رضوی مشهد) با همکاری کارگروه علوم عقلی و تجربیات نزدیک به مرگ و نهاد رهبری در دانشگاه علوم پزشکی مشهد برگزار میکند
✅ حضوری و مجازی ✅
🔸با حضور استادان برجسته داخلی و خارجی
در رشتههای پزشکی، فلسفه و الهیات
🔺با صدور گواهی معتبر جهت امتیاز فرهنگی اساتید دانشگاه و دانشجویان
🔴 تخفیف ویژه (۷۰ درصدی) برای اساتید دانشگاه علوم پزشکی مشهد و عموم دانشجویان کشور
▪️زمان رویداد: ۲۹ و ۳۰ شهریور
📍مکان رویداد: مشهد، مرکز همایشهای بینالمللی شهدای سلامت
🧭 جزئیات و ثبت نام تا ۲۰ شهریور از طریق لینک زیر:
https://andishehrezvan.ir/?p=5065
♦️در صورت هرگونه مشکل در ثبت نام به @Andisheh_rezvan پیام دهید.
🌱اندیشه رضوان در شبکههای اجتماعی
@andishehrezvan_official
🌱کارگروه علوم عقلی و تجربیات نزدیک به مرگ
https://eitaa.com/ISP_NDE
Forwarded from علم و معنویت - شواهد علمی زندگی پس از مرگ
📓 کتاب گربهروحها
نویسنده: داستی رینبولت
ترجمه: احمد بهزادی
نحوهی انتشار: به صورت پیدیاف
تعداد صفحات: 269
این کتاب، به ظهور روح (Apparition) گربهها پرداخته و مجموعهای از روایتهای مرتبط با این پدیده را جمعآوری کرده است. روایتهای کتاب، غالبا صمیمی هستند و بیشتر از آنکه انسان را به یاد داستانهای اشباح بیاندازند، خواننده را مجذوب پیوند گربهها و انسانها میکنند. احتمالا عاشقان گربهها، روایتهای این کتاب را دوست خواهند داشت. در پستهای بعدی، بخشی از مقدمه مترجم و بریدههایی از کتاب را مشاهده خواهید کرد.
قیمت: 77 هزار تومان
برای تهیهی پیدیاف این کتاب به یوزرنیم زیر در تلگرام پیام دهید:
@Ahmad_Behzadi_74
➖➖➖➖
🆔@near_death
نویسنده: داستی رینبولت
ترجمه: احمد بهزادی
نحوهی انتشار: به صورت پیدیاف
تعداد صفحات: 269
این کتاب، به ظهور روح (Apparition) گربهها پرداخته و مجموعهای از روایتهای مرتبط با این پدیده را جمعآوری کرده است. روایتهای کتاب، غالبا صمیمی هستند و بیشتر از آنکه انسان را به یاد داستانهای اشباح بیاندازند، خواننده را مجذوب پیوند گربهها و انسانها میکنند. احتمالا عاشقان گربهها، روایتهای این کتاب را دوست خواهند داشت. در پستهای بعدی، بخشی از مقدمه مترجم و بریدههایی از کتاب را مشاهده خواهید کرد.
قیمت: 77 هزار تومان
برای تهیهی پیدیاف این کتاب به یوزرنیم زیر در تلگرام پیام دهید:
@Ahmad_Behzadi_74
➖➖➖➖
🆔@near_death
Forwarded from علم و معنویت - شواهد علمی زندگی پس از مرگ
تجربه نزدیک به مرگ / ان دی ئی
📓 کتاب گربهروحها نویسنده: داستی رینبولت ترجمه: احمد بهزادی نحوهی انتشار: به صورت پیدیاف تعداد صفحات: 269 این کتاب، به ظهور روح (Apparition) گربهها پرداخته و مجموعهای از روایتهای مرتبط با این پدیده را جمعآوری کرده است. روایتهای کتاب، غالبا صمیمی…
🐈 بخشی از مقدمه مترجم کتاب «گربهروحها»:
گربهها، فرشتههایی هستند که حضورشان در زندگیمان، به هر میزانی که باشد، موجب برکت و رحمت است. علاقهی من به این فرشتههای دوستداشتنی باعث شد که این چند وقت، دائما به دنبال یک منبع اختصاصی در مورد آنها باشم؛ تا اینکه نهایتا، به این کتاب بر خوردم و بلافاصله ترجمهاش را شروع کردم.
این کتاب که نسخهی زبان اصلیاش در سال 2007 منتشر شده، حاصل پژوهش نویسنده، خانم داستی رینبولت است که موفق شده مجموعهای از روایتهای صادقانه در ارتباط با مواجههی افراد با ارواح گربهها را جمعآوری کرده و در قالب این کتاب جذاب منتشر کند. نویسنده، نام و مشخصات کامل راویان و حتی آدرس محل تجربههای گزارش شده را ذکر کرده، تا اهل تحقیق بتوانند برای جستجوی بیشتر خودشان دست به کار شوند. از قضا، تعدادی از گزارشهای موجود در این کتاب، به خصوص در انتهای فصل آخر، بیشتر مختص همین گروه اهل تحقیق است و صرفا اشارهای کوتاه به گزارشهای موجود هستند.
اما اغلب روایتهای ذکر شده در این کتاب، بیشتر از اینکه داستانهایی ماورائی در مورد اشباح باشند، گزارشهای صمیمانهای هستند که ما را بیش از پیش، با نور وجود گربهها و پیوند بین انسانها و این موجودات دوستداشتنی آشنا میکنند. در بسیاری از این گزارشها، برخوردهای ماورائی، معمولا کوتاه و مختصر هستند؛ اما روایتها به شیوهای بیان شدهاند که ما را به خوبی با این ارواح کوچک مانوس میکنند. حدس میزنم که گربهدوستان عاشق روایتهای این کتاب خواهند شد.
نکتهی جالب اینجاست که نویسندهی کتاب، ابتدائا یک محقق در زمینهی امور ماورائی نبوده، بلکه او یک نویسندهی شناخته شده در حوزهی گربهها است که حتی در این زمینه جوایز زیادی هم کسب کرده است. او نویسندهی کتاب «بچهگربهها فور دامیز» ، عنوان یکی از کتابهای مجموعهی مشهور «فور دامیز» که در ایران با عنوان «به زبان آدمیزاد» یا «فور دامیز» ترجمه شدهاند، میباشد؛ و در انجمنها، مجلات و موسسات بسیاری که در زمینهی گربهها و حیوانات کار میکنند نیز فعالیت دارد.
تمرکز اصلی کتاب بر روی «ظهور روح» گربههاست. ظهور روح (Apparition) به پدیدهی ظاهر شدن، شنیدن صدا یا احساس حضور یک روح گفته میشود. معمولا از روح ظاهرشده با عنوان «شبح» یاد میکنند که گاهی این تعبیر باعث تصورات اشتباهی میشود که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد. همچنین، باید توجه داشت که تماس انسانها با ارواح گربهها و دیگر حیوانات، فقط در قالب ظهور روح منحصر نمیشود و برای مثال، در تجارب نزدیک به مرگ، ارتباطات مدیومی، رویاها و هیپنوتیزم نیز این ارتباطها وجود دارند. به این مسئله هم مختصرا در ادامه اشاره خواهم کرد.
برای تهیهی پیدیاف این کتاب به یوزرنیم زیر در تلگرام پیام دهید:
@Ahmad_Behzadi_74
➖➖➖➖
🆔@near_death
گربهها، فرشتههایی هستند که حضورشان در زندگیمان، به هر میزانی که باشد، موجب برکت و رحمت است. علاقهی من به این فرشتههای دوستداشتنی باعث شد که این چند وقت، دائما به دنبال یک منبع اختصاصی در مورد آنها باشم؛ تا اینکه نهایتا، به این کتاب بر خوردم و بلافاصله ترجمهاش را شروع کردم.
این کتاب که نسخهی زبان اصلیاش در سال 2007 منتشر شده، حاصل پژوهش نویسنده، خانم داستی رینبولت است که موفق شده مجموعهای از روایتهای صادقانه در ارتباط با مواجههی افراد با ارواح گربهها را جمعآوری کرده و در قالب این کتاب جذاب منتشر کند. نویسنده، نام و مشخصات کامل راویان و حتی آدرس محل تجربههای گزارش شده را ذکر کرده، تا اهل تحقیق بتوانند برای جستجوی بیشتر خودشان دست به کار شوند. از قضا، تعدادی از گزارشهای موجود در این کتاب، به خصوص در انتهای فصل آخر، بیشتر مختص همین گروه اهل تحقیق است و صرفا اشارهای کوتاه به گزارشهای موجود هستند.
اما اغلب روایتهای ذکر شده در این کتاب، بیشتر از اینکه داستانهایی ماورائی در مورد اشباح باشند، گزارشهای صمیمانهای هستند که ما را بیش از پیش، با نور وجود گربهها و پیوند بین انسانها و این موجودات دوستداشتنی آشنا میکنند. در بسیاری از این گزارشها، برخوردهای ماورائی، معمولا کوتاه و مختصر هستند؛ اما روایتها به شیوهای بیان شدهاند که ما را به خوبی با این ارواح کوچک مانوس میکنند. حدس میزنم که گربهدوستان عاشق روایتهای این کتاب خواهند شد.
نکتهی جالب اینجاست که نویسندهی کتاب، ابتدائا یک محقق در زمینهی امور ماورائی نبوده، بلکه او یک نویسندهی شناخته شده در حوزهی گربهها است که حتی در این زمینه جوایز زیادی هم کسب کرده است. او نویسندهی کتاب «بچهگربهها فور دامیز» ، عنوان یکی از کتابهای مجموعهی مشهور «فور دامیز» که در ایران با عنوان «به زبان آدمیزاد» یا «فور دامیز» ترجمه شدهاند، میباشد؛ و در انجمنها، مجلات و موسسات بسیاری که در زمینهی گربهها و حیوانات کار میکنند نیز فعالیت دارد.
تمرکز اصلی کتاب بر روی «ظهور روح» گربههاست. ظهور روح (Apparition) به پدیدهی ظاهر شدن، شنیدن صدا یا احساس حضور یک روح گفته میشود. معمولا از روح ظاهرشده با عنوان «شبح» یاد میکنند که گاهی این تعبیر باعث تصورات اشتباهی میشود که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد. همچنین، باید توجه داشت که تماس انسانها با ارواح گربهها و دیگر حیوانات، فقط در قالب ظهور روح منحصر نمیشود و برای مثال، در تجارب نزدیک به مرگ، ارتباطات مدیومی، رویاها و هیپنوتیزم نیز این ارتباطها وجود دارند. به این مسئله هم مختصرا در ادامه اشاره خواهم کرد.
برای تهیهی پیدیاف این کتاب به یوزرنیم زیر در تلگرام پیام دهید:
@Ahmad_Behzadi_74
➖➖➖➖
🆔@near_death