وقتی سرکنسول روسیه در تبریز از ستارخان خواست برای حفظ جانش، پرچم روسیه را بر سردر خانهاش بزند، ستارخان خطاب به وی گفت:
«جنرال قنسول من میخواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیاید، من زیر بیرق بیگانه نمیروم.»
سه منبع تاریخی که این سخن ستارخان در آنها ثبت و ضبط شده:
-کتاب تاریخ مشروطه ایران به قلم کسروی/ چاپ: ۱۳۱۹
-کتاب رجال آذربایجان در عصر مشروطیت به قلم مورخ نامدار تبریزی آقا مهدی مجتهدی/ چاپ: ۱۳۲۷
-کتاب ستارخان و جنبش آذربایجان اثر مورخ نامدار باکویی نریمان علی محمد اوغلو حسن زاده
یاد و نام وطندوستانی چون ستارخان همواره در دل و جان ما باقی خواهد بود، ایران شعلهای است که خاموشی نمیپذیرد.
@NazariyehAdabi
«جنرال قنسول من میخواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیاید، من زیر بیرق بیگانه نمیروم.»
سه منبع تاریخی که این سخن ستارخان در آنها ثبت و ضبط شده:
-کتاب تاریخ مشروطه ایران به قلم کسروی/ چاپ: ۱۳۱۹
-کتاب رجال آذربایجان در عصر مشروطیت به قلم مورخ نامدار تبریزی آقا مهدی مجتهدی/ چاپ: ۱۳۲۷
-کتاب ستارخان و جنبش آذربایجان اثر مورخ نامدار باکویی نریمان علی محمد اوغلو حسن زاده
یاد و نام وطندوستانی چون ستارخان همواره در دل و جان ما باقی خواهد بود، ایران شعلهای است که خاموشی نمیپذیرد.
@NazariyehAdabi
آنچه امروز تجربه میکنیم جهان وارونهی کافکایی است. روزگاری کافکا زندگی انسان را گرفتار در چنبره جهنمی بوروکراسی اداری میدید. امروز اما برای رفتن به جهنم هم باید سلسلهمراتب اداری را طی کنید.
▪️از نامه آدورنو به هورکهایمر (نیویورک، ژوئن ۱۹۴۱)
@NazariyehAdabi
▪️از نامه آدورنو به هورکهایمر (نیویورک، ژوئن ۱۹۴۱)
@NazariyehAdabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحنهی رقص باله از فیلم مردم بومی، اثر حسین سیدزاده، کارگردان آذربایجانی، محصول ۱۹۵۴، با صدای زیبای رشید بهبودف به زبان فارسی
@NazariyehAdabi
@NazariyehAdabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️چرا باید شاهنامه خواند؟- گفتوگو با دکتر اسلامی نُدوشن
▫️خلاصه آنکه اگر شاهنامه نمــیبــود ایــن آب و خاک به جای خود میبود، اما به صورت دیگری.
ایران در این هزار و صدساله به کمک زبان فارسی دری و شاهنامه مجموعیت خود را حفظ کرده است.
مسئله این است که ایرانی هرگاه در طی این هزار سال احساس خطر داشته چنگ زده و کمک گرفته از روح شاهنامه، از تفكّر شاهنامه، برای اینکه بتواند خود را از مشکل برهاند. با این هجومی که شده بود به ایران براثر اتحاد میان ترکهای غزنوی و سلجوقی و خلافت بغداد شخصیت ایران میرفت تا آستانه انقراض، ولی به برکت شاهنامه همانگونه بر سر پا ماند.
مرزهای ناپیدا
دکتر اسلامیندوشن
@NazariyehAdabi
▫️خلاصه آنکه اگر شاهنامه نمــیبــود ایــن آب و خاک به جای خود میبود، اما به صورت دیگری.
ایران در این هزار و صدساله به کمک زبان فارسی دری و شاهنامه مجموعیت خود را حفظ کرده است.
مسئله این است که ایرانی هرگاه در طی این هزار سال احساس خطر داشته چنگ زده و کمک گرفته از روح شاهنامه، از تفكّر شاهنامه، برای اینکه بتواند خود را از مشکل برهاند. با این هجومی که شده بود به ایران براثر اتحاد میان ترکهای غزنوی و سلجوقی و خلافت بغداد شخصیت ایران میرفت تا آستانه انقراض، ولی به برکت شاهنامه همانگونه بر سر پا ماند.
مرزهای ناپیدا
دکتر اسلامیندوشن
@NazariyehAdabi
درک بر اساس الگوی نظریه تکاملی داروین، روایت ملموس و موقعیتمندی از سازگاریهای محلی، احتمالی، دگرگونشونده، کاربردی، دوجانبه و متقابل موجودات خاص و زیستگاههایشان است. پیرس با رویکردی مبتنی بر حدس و گمان، این الگو را به دیدگاهی تعمیم داد که بر اساس آن، حتی بنیادیترین قوانین فیزیک نیز به مثابه قوانینی فهمیده میشوند که به طور احتمالی از طریق فرایندهای انتخابی از عدمتعیّن اولیه پدید آمدهاند. این قوانین، درست به مانند رفتار ارگانیسمهای زیستی، باید به مثابه عادات سازگارانه در نظر گرفته شوند که هر یک از آنها از لحاظ آماری، در محیطی که بقیه قوانین فراهم میکنند، نسبتاً پایدار و قوی هستند.
از آنجایی که قوانین تنها به صورت آماری پدیدار میشوند، ممکن است تغییر کنند. هیچ سازگاری داروینی نهایی نیست، زیرا محیطی که موجودات در حال سازگاری با آن هستند، ممکن است تغییر کند _ در واقع، در پاسخ به سازگاریهای داروینی دیگر، سرانجام مجبور به تغییر است. و همانطور که پیرس و دیویی میگفتند، ویژگیهای نسبتاً ثابت اشیاء، عادات آنها، نیز باید به عنوان همین سازگاریها درک شوند. پیرس طبیعت گرا بود، اما از دریچه علم معاصر آن زمان با نوع جدیدی از طبیعت مواجه شد، طبیعتی سیال، تصادفی، با قاعدهمندیهای حاصل از برهمکنشهای تصادفی و متعدد اشیاء و محیطهای دائماً در حال تغییرشان؛ [طبیعتی] در نتیجه پدیدآمده و بالقوه ناپایدار، شناور به صورت آماری روی دریایی از آشفتگی.
▪️پراگماتیسم و ایدهآلیسم، رابرت بی. برندام، ترجمهی حسن رهروان، نشر آزادمهر
@NazariyehAdabi
از آنجایی که قوانین تنها به صورت آماری پدیدار میشوند، ممکن است تغییر کنند. هیچ سازگاری داروینی نهایی نیست، زیرا محیطی که موجودات در حال سازگاری با آن هستند، ممکن است تغییر کند _ در واقع، در پاسخ به سازگاریهای داروینی دیگر، سرانجام مجبور به تغییر است. و همانطور که پیرس و دیویی میگفتند، ویژگیهای نسبتاً ثابت اشیاء، عادات آنها، نیز باید به عنوان همین سازگاریها درک شوند. پیرس طبیعت گرا بود، اما از دریچه علم معاصر آن زمان با نوع جدیدی از طبیعت مواجه شد، طبیعتی سیال، تصادفی، با قاعدهمندیهای حاصل از برهمکنشهای تصادفی و متعدد اشیاء و محیطهای دائماً در حال تغییرشان؛ [طبیعتی] در نتیجه پدیدآمده و بالقوه ناپایدار، شناور به صورت آماری روی دریایی از آشفتگی.
▪️پراگماتیسم و ایدهآلیسم، رابرت بی. برندام، ترجمهی حسن رهروان، نشر آزادمهر
@NazariyehAdabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️آلبر کامو در افسانهی سیزیف مطرح میکند: چرا نباید خودکشی کنیم؟
از متن کتاب: «هر کسی در پیچ هر کوچهای ممکن است با احساس پوچی رو به رو شود.»
«زیستن به معنی وادار ساختنِ پوچی به زندگی است.»
#آلبر_کامو
#افسانه_سیزیف
@NazariyehAdabi
از متن کتاب: «هر کسی در پیچ هر کوچهای ممکن است با احساس پوچی رو به رو شود.»
«زیستن به معنی وادار ساختنِ پوچی به زندگی است.»
#آلبر_کامو
#افسانه_سیزیف
@NazariyehAdabi
گویی مردمان دیگری وارد کردهاند و ما در وطن بیگانهایم. دنیا به دست اوباش است و نیکان به گناه لیاقت میمیرند.
دندانم کندند تا نگویم و چشمم تا نبینم، اما پا را وانهادهاند که ترک وطن کنم. یعنی که در این شهر جای خِرد نیست.
دانایی را نمیشود کُشت.
طومار شیخ شرزین
#بهرام_بیضایی
@NazariyehAdabi
دندانم کندند تا نگویم و چشمم تا نبینم، اما پا را وانهادهاند که ترک وطن کنم. یعنی که در این شهر جای خِرد نیست.
دانایی را نمیشود کُشت.
طومار شیخ شرزین
#بهرام_بیضایی
@NazariyehAdabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️ویدیویی کوتاه از محمدعلی جمالزاده متولد ۱۲۷۰ در اصفهان، درگذشته ی ۱۳۷۶ در ژنو، پدر داستان کوتاه ایران، در ۱۰۲ سالگی.
▫️یکی بود و یکی نبود را مهم ترین اثر وی می دانند که مجموعهای است از شش داستان کوتاه با عناوین: فارسی شکر است، رجل سیاسی، دوستی خاله خرسه، درد دل ملا قربانعلی، بیله دیگ بیله چغندر، ویلان الدوله
#محمدعلی_جمالزاده
@NazariyehAdabi
▫️یکی بود و یکی نبود را مهم ترین اثر وی می دانند که مجموعهای است از شش داستان کوتاه با عناوین: فارسی شکر است، رجل سیاسی، دوستی خاله خرسه، درد دل ملا قربانعلی، بیله دیگ بیله چغندر، ویلان الدوله
#محمدعلی_جمالزاده
@NazariyehAdabi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تیتراژ آغازین فیلم مِدِه آ، اثر پیر پائولو پازولینی با نوای سنتور حسین ملک
#پازولینی
#فرامرز_پایور
@NazariyehAdabi
#پازولینی
#فرامرز_پایور
@NazariyehAdabi
نظر هابز دربارهی میل به کسب قدرت با آنچه نزد ماکیاولی وجود داشت متفاوت است. برای شهریار ماکیاولی قدرت عنصری غرورآفرین و شکوهمند است که به خاطر ارزش ذاتی آن کسب میشود. قدرت ذاتاً ارزش خاصی است که انسان حاضر است به خاطر کسب آن، هم دیگران و هم ارزشهای اخلاقی را قربانی کند. اما از نظر هابز مبارزه برای کسب قدرت، تنها برای ارزش ذاتی آن صورت نمیگیرد، بلکه همچون ارزشهای دیگر مانند دوستی، ثروت و حکمت، قدرت نیز چون برای انسان و زندگی او سودمند است، باید بهدست آید. قدرت ارزشی برتر از دیگر امور دیگر نیست بلکه ضرورتی غیرقابل اجتناب و عنصری حیاتی برای صیانت ذات است.
▪️تاریخ جامعهشناسی، فریدریش یوناس، ترجمهی دکتر عبدالرضا نواح، نشر رسش
#ماکیاولی
#هابز
@NazariyehAdabi
▪️تاریخ جامعهشناسی، فریدریش یوناس، ترجمهی دکتر عبدالرضا نواح، نشر رسش
#ماکیاولی
#هابز
@NazariyehAdabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️آدرین برودی و اجرای نوکتورن شوپن در سکانسی به یادماندنی از فیلم پیانیست ساختهی رومن پولانسکی
#آدرین_برودی
#رومن_پولانسکی
#پیانیست
@NazariyehAdabi
#آدرین_برودی
#رومن_پولانسکی
#پیانیست
@NazariyehAdabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️رضا سیدحسینی (۲۲ مهر ۱۳۰۵ – ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸)، نویسنده و مترجم ایرانی بود.
او همچنین سرپرست و عضو اصلی تألیف و ترجمهی مجموعهی ششجلدی فرهنگ آثار بوده است.
سیدحسینی کتاب «مکتبهای ادبی» را در سال ۱۳۳۴ منتشر و اين اثر را در ۴۲ سال پيوسته تكميل كرد. وی همچنین نقش بسیار مهمی نیز در انتشار فرهنگ آثار (۱۳۷۸–۱۳۸۳) ایفا کرد و علاوه بر سرپرستی، ترجمهی بیش از سیصد مقالهی کوتاه و بلند آن را بر عهده گرفت. این اثر سترگ با همکاری اسماعیل سعادت، احمد سمیعی گیلانی، ابوالحسن نجفی، جواد حدیدی و عدهای دیگر از مترجمان برگزیده در شش مجلد به چاپ رسید.
#رضا_سیدحسینی
#مکتبهای_ادبی
@NazariyehAdabi
او همچنین سرپرست و عضو اصلی تألیف و ترجمهی مجموعهی ششجلدی فرهنگ آثار بوده است.
سیدحسینی کتاب «مکتبهای ادبی» را در سال ۱۳۳۴ منتشر و اين اثر را در ۴۲ سال پيوسته تكميل كرد. وی همچنین نقش بسیار مهمی نیز در انتشار فرهنگ آثار (۱۳۷۸–۱۳۸۳) ایفا کرد و علاوه بر سرپرستی، ترجمهی بیش از سیصد مقالهی کوتاه و بلند آن را بر عهده گرفت. این اثر سترگ با همکاری اسماعیل سعادت، احمد سمیعی گیلانی، ابوالحسن نجفی، جواد حدیدی و عدهای دیگر از مترجمان برگزیده در شش مجلد به چاپ رسید.
#رضا_سیدحسینی
#مکتبهای_ادبی
@NazariyehAdabi
آدمیزاد توی روابطش با دیگران پشت قیافهی ظاهرش، قیافهی دیگری دارد که گاهی تا آخر هم آفتابی نمیشود.
باید قیافهی رویی اشخاص را تراشید و قلب بیشیلهاش را از آن زیر بیرون کشید به این جهت مدام در وجودش میل دردناکی داشت به این که پشت نمای خشن یا جدی یا نترس یا افادهیی یا خوشبخت یا شاد اشخاص واقعا چی پنهان است.
هیچوقت توی دنیا حقیقت یگانهیی وجود نداشته تا هر کسی بتواند در پناهاش گوشهی امنی پیدا کند. هر کسی برای خودش حقیقتی دارد.
دن آرام
#میخائیل_شولوخف
@NazariyehAdabi
باید قیافهی رویی اشخاص را تراشید و قلب بیشیلهاش را از آن زیر بیرون کشید به این جهت مدام در وجودش میل دردناکی داشت به این که پشت نمای خشن یا جدی یا نترس یا افادهیی یا خوشبخت یا شاد اشخاص واقعا چی پنهان است.
هیچوقت توی دنیا حقیقت یگانهیی وجود نداشته تا هر کسی بتواند در پناهاش گوشهی امنی پیدا کند. هر کسی برای خودش حقیقتی دارد.
دن آرام
#میخائیل_شولوخف
@NazariyehAdabi
من عمرم را با نگاه کردن در چشم مردم
گذراندهام، چشم تنها جای بدن است که
شاید هنوز روحی در آن باقی باشد ...
رمان «کوری»
✍ژوزه ساراماگو
داستان از ترافیکِ یک چهارراه آغاز میشود. رانندهٔ اتومبیلی بهناگاه دچار کوری میگردد. به فاصلهٔ اندکی، افراد دیگری که همگی از بیماران یک چشمپزشکاند، دچار کوری میشوند. پزشک با معاینهٔ چشم آنها درمییابد که چشم این افراد بهطور کامل سالم است، اما آنها هیچچیز نمیبینند. جالب آن است که برخلاف بیماری کوری، که همهچیز سیاه است، تمامی این افراد دچار دیدی سفید میشوند.
#کوری
#ژوزه_ساراماگو
@NazariyehAdabi
گذراندهام، چشم تنها جای بدن است که
شاید هنوز روحی در آن باقی باشد ...
رمان «کوری»
✍ژوزه ساراماگو
داستان از ترافیکِ یک چهارراه آغاز میشود. رانندهٔ اتومبیلی بهناگاه دچار کوری میگردد. به فاصلهٔ اندکی، افراد دیگری که همگی از بیماران یک چشمپزشکاند، دچار کوری میشوند. پزشک با معاینهٔ چشم آنها درمییابد که چشم این افراد بهطور کامل سالم است، اما آنها هیچچیز نمیبینند. جالب آن است که برخلاف بیماری کوری، که همهچیز سیاه است، تمامی این افراد دچار دیدی سفید میشوند.
#کوری
#ژوزه_ساراماگو
@NazariyehAdabi
نمایشنامه نیست که شخصیتها را میسازد, بلکه شخصیتها هستند که نمایشنامه را میسازند. پس قبل از هر چیز، باید شخصیتها را در اختیار داشته باشیم: شخصیتهایی زنده، آزاد و فعال. با آنها و در آنهاست که ایدهی درام زاده میشود، اولین بذری که سرنوشت و فرم نمایشنامه را در خود میپروراند.
#لوئیجی_پیراندلو
@NazariyehAdabi
#لوئیجی_پیراندلو
@NazariyehAdabi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️گفتوگویی جذاب و صمیمانه با نوری بیلگهجیلان در مورد وارد شدنش به سینما، فیلمهایش، تأثیرپذیری و الهام از کیارستمی و تارکوفسکی، از چخوف و داستایوفسکی، فیلمسازیاش و ... در چهلونهمین جشنواره بینالمللی فیلم نیویورک، سال 2011 میلادی
▫️مترجم: آزاده نوربخش
➖زیرنویس و بازنشر از باشگاه فیلم چارسو
#نوری_بیگله_جیلان
@NazariyehAdabi
▫️مترجم: آزاده نوربخش
➖زیرنویس و بازنشر از باشگاه فیلم چارسو
#نوری_بیگله_جیلان
@NazariyehAdabi