NUCLEAR_PH_YSICS Telegram 383
#حالت_های_ذهنی
#تجربه

قسمت اول:

مدت هاست که درباره جهانهای موازی دارم مطلب مینویسم و تحقیق میکنم و به همین علت، با انواع تفکرات و طرق مختلف نقد یا تایید این ایده مواجه شدم و حالا تصمیم گرفتم یک جمع بندی کلی را از رویارویی با حجم عظیمی از طرز فکرهای مختلف اینجا منتقل کنم.

شاید در نظر اول، ایراد اساسی جهانهای موازی را همگی چشم بسته این مسئله بدانیم که حقیقتا “جهانهای موازی قابل آزمودن و مشاهده پذیر نیستند” .
باید بگویم بله، همینطور است!
اما اگر اینطور است، پس آیا میتوان جهانهای موازی را شبه علم برشمرد؟
آیا چون اینگونه ایده ایست، پس به درد علم نمیخورد؟

بیایید روایتی را از قبل تر مرور کنیم.
در فلسفه ذهن برای توضیح و توصیف سوالاتی از جنس خودآگاهی، آگاهی و حالات ذهنی، دیدگاه ها و رویکرد های مختلفی وجود دارند که هر کدام از این دیدگاه ها، مبتنی بر اصولی خاص هستند و پیش بینی هایی درباره حیطه شان میکنند که حقیقتا تا به امروز، ما با تحقیق در علم و تکنولوژی توانستیم صحت یا عدم صحت این پیشبینی ها را تا حدی بسنجیم و به یک نتیجه اولیه برسیم که آیا این دیدگاه تا چه حد درست و منطقی پیش رفته است و الان چقدر میتواند مقبول واقع شود؟

یکی از مسائلی که باعث شده این دیدگاه ها به وجود آیند، مسئله ای است که حقیقتا بسی پیچیده و سخت است.
آن هم این است که ما هیچکدام دسترسی به حالات درونی همدیگر نداریم و نمیتوانیم حالات درونی مان را با هم قیاس کنیم.
اگر همزمان من و شما به یک سیب سرخ نگاه کنیم، احتمالا هردو خواهیم گفت چه سیب قرمز زیبایی!
اما ایا حس قرمز بودن سیب یا تجربه رنگ قرمز من و شما، دقیقا یکسان است؟
ایا قرمزی که من تجربه کردم دقیقا همان حسی است که شماهم تجربه کردید؟!
بله؟ ثابت کنید یا حداقل راهی را بیابید که بتوان موضوع را بررسی کرد و اگر پاسخ تان خیر است، پس پذیرفته ایم که هیچکدام به حالات درونی و ذهنی یکدیگر دسترسی نداریم.
فلانی میگوید من دردم گرفته و دارم میمیرم، در حالی که من و شما نشسته ایم و نگاهش میکنیم!
آیا تعریف درد برای او و تعریف درد برای من، هردو یکسان است؟ آیا اصلا حس درد قابل تعریف است؟ درمورد شما چطور؟ آیا اصلا حس درد های ما، باهم یکسان است؟

ما درد را موقعی تجربه میکنیم که مثلا یک سیخ داغ به بدنمان برخورد کرده باشد، سیخ داغ هم گرما دارد و درواقع درد ما ناشی از گرماست.
پس شاید بتوان تا حدی توصیف کرد که مثلا گرما باعث ایجاد این درد است و خود درد هم باعث ایجاد حالات ذهنی دیگری همچون ناله، بی قراری، ناراحتی و شیون و… است.
سوالی که پیش می آید این است که چرا برخی افراد در مقابل درد مقاومت بیشتری نشان میدهند و حتی میتوانند طوری وانمود کنند که انگار دردی وجود ندارد، اما فرد دیگری با نیمی از شدت آن درد ممکن است شیون و ناله کند و حتی از هوش برود!
این خود به تنهایی میتواند گویای این باشد که تجربه درد توسط هر فرد، خاص همان فرد است و هیچ فرد دیگری دقیقا همان تجربه را ندارد!
حتی اگر بر فرض محال همچین تجربه ای توسط فردی دیگر دقیقا به همان شکل هم وجود داشته باشد، نمیتوان این دو حس را باهم قیاس کرد تا بتوان اثبات کرد که این دقیقا همان است!

اما حالت ذهنی ناله و شیون را با حس درد و حس درد را با سیخ داغ و سیخ داغ را با گرما توصیف کردیم.
سوالی که وجود دارد این است که گرما را چگونه توصیف کنیم؟
آیا اصلا گرما معنا دارد؟ آیا گرما قابل تعریف است؟
آیا گرما را جز انرژی جنبشی ذرات سازنده ماده میتوان تعریف کرد؟
ما اصلا ذرات سازنده ماده را نمیبینیم بلکه فقط بر اثر گرما به وجود انرژی جنبشی در ذرات ماده پی بردیم.
حالا چالش از اینجا آغاز میشود که فرض کنیم یک شخص تابحال گرما را تجربه نکرده و برای اولین بار واژه گرما را از زبان ما میشنود و میپرسد که “گرما چیست؟”
پاسخ تان به این فرد فرضی چیست؟
میگویید انرژی جنبشی ذرات ماده؟
یا میگویید حسی است که با آن تعریق صورت میگیرد؟
اصلا مگر لزوما گرما باعث تعریق میشود؟ خیر! شما فقط تجربه ای خاص را از گرمای زیاد که باعث تعریق تان شده بود را برای توصیف گرما استفاده کردید که خود دارای خطاها و ایرادات اساسی است و اینجا میبینیم که هرکسی با تجربه شخصی خودش میخواهد فرد سوال کننده را درباره چیستی گرما مجاب کند!

🪐کانال تخصصی فیزیک و نجوم🔭

🪐 @Nuclear_ph_ysics 💫
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM



tgoop.com/Nuclear_ph_ysics/383
Create:
Last Update:

#حالت_های_ذهنی
#تجربه

قسمت اول:

مدت هاست که درباره جهانهای موازی دارم مطلب مینویسم و تحقیق میکنم و به همین علت، با انواع تفکرات و طرق مختلف نقد یا تایید این ایده مواجه شدم و حالا تصمیم گرفتم یک جمع بندی کلی را از رویارویی با حجم عظیمی از طرز فکرهای مختلف اینجا منتقل کنم.

شاید در نظر اول، ایراد اساسی جهانهای موازی را همگی چشم بسته این مسئله بدانیم که حقیقتا “جهانهای موازی قابل آزمودن و مشاهده پذیر نیستند” .
باید بگویم بله، همینطور است!
اما اگر اینطور است، پس آیا میتوان جهانهای موازی را شبه علم برشمرد؟
آیا چون اینگونه ایده ایست، پس به درد علم نمیخورد؟

بیایید روایتی را از قبل تر مرور کنیم.
در فلسفه ذهن برای توضیح و توصیف سوالاتی از جنس خودآگاهی، آگاهی و حالات ذهنی، دیدگاه ها و رویکرد های مختلفی وجود دارند که هر کدام از این دیدگاه ها، مبتنی بر اصولی خاص هستند و پیش بینی هایی درباره حیطه شان میکنند که حقیقتا تا به امروز، ما با تحقیق در علم و تکنولوژی توانستیم صحت یا عدم صحت این پیشبینی ها را تا حدی بسنجیم و به یک نتیجه اولیه برسیم که آیا این دیدگاه تا چه حد درست و منطقی پیش رفته است و الان چقدر میتواند مقبول واقع شود؟

یکی از مسائلی که باعث شده این دیدگاه ها به وجود آیند، مسئله ای است که حقیقتا بسی پیچیده و سخت است.
آن هم این است که ما هیچکدام دسترسی به حالات درونی همدیگر نداریم و نمیتوانیم حالات درونی مان را با هم قیاس کنیم.
اگر همزمان من و شما به یک سیب سرخ نگاه کنیم، احتمالا هردو خواهیم گفت چه سیب قرمز زیبایی!
اما ایا حس قرمز بودن سیب یا تجربه رنگ قرمز من و شما، دقیقا یکسان است؟
ایا قرمزی که من تجربه کردم دقیقا همان حسی است که شماهم تجربه کردید؟!
بله؟ ثابت کنید یا حداقل راهی را بیابید که بتوان موضوع را بررسی کرد و اگر پاسخ تان خیر است، پس پذیرفته ایم که هیچکدام به حالات درونی و ذهنی یکدیگر دسترسی نداریم.
فلانی میگوید من دردم گرفته و دارم میمیرم، در حالی که من و شما نشسته ایم و نگاهش میکنیم!
آیا تعریف درد برای او و تعریف درد برای من، هردو یکسان است؟ آیا اصلا حس درد قابل تعریف است؟ درمورد شما چطور؟ آیا اصلا حس درد های ما، باهم یکسان است؟

ما درد را موقعی تجربه میکنیم که مثلا یک سیخ داغ به بدنمان برخورد کرده باشد، سیخ داغ هم گرما دارد و درواقع درد ما ناشی از گرماست.
پس شاید بتوان تا حدی توصیف کرد که مثلا گرما باعث ایجاد این درد است و خود درد هم باعث ایجاد حالات ذهنی دیگری همچون ناله، بی قراری، ناراحتی و شیون و… است.
سوالی که پیش می آید این است که چرا برخی افراد در مقابل درد مقاومت بیشتری نشان میدهند و حتی میتوانند طوری وانمود کنند که انگار دردی وجود ندارد، اما فرد دیگری با نیمی از شدت آن درد ممکن است شیون و ناله کند و حتی از هوش برود!
این خود به تنهایی میتواند گویای این باشد که تجربه درد توسط هر فرد، خاص همان فرد است و هیچ فرد دیگری دقیقا همان تجربه را ندارد!
حتی اگر بر فرض محال همچین تجربه ای توسط فردی دیگر دقیقا به همان شکل هم وجود داشته باشد، نمیتوان این دو حس را باهم قیاس کرد تا بتوان اثبات کرد که این دقیقا همان است!

اما حالت ذهنی ناله و شیون را با حس درد و حس درد را با سیخ داغ و سیخ داغ را با گرما توصیف کردیم.
سوالی که وجود دارد این است که گرما را چگونه توصیف کنیم؟
آیا اصلا گرما معنا دارد؟ آیا گرما قابل تعریف است؟
آیا گرما را جز انرژی جنبشی ذرات سازنده ماده میتوان تعریف کرد؟
ما اصلا ذرات سازنده ماده را نمیبینیم بلکه فقط بر اثر گرما به وجود انرژی جنبشی در ذرات ماده پی بردیم.
حالا چالش از اینجا آغاز میشود که فرض کنیم یک شخص تابحال گرما را تجربه نکرده و برای اولین بار واژه گرما را از زبان ما میشنود و میپرسد که “گرما چیست؟”
پاسخ تان به این فرد فرضی چیست؟
میگویید انرژی جنبشی ذرات ماده؟
یا میگویید حسی است که با آن تعریق صورت میگیرد؟
اصلا مگر لزوما گرما باعث تعریق میشود؟ خیر! شما فقط تجربه ای خاص را از گرمای زیاد که باعث تعریق تان شده بود را برای توصیف گرما استفاده کردید که خود دارای خطاها و ایرادات اساسی است و اینجا میبینیم که هرکسی با تجربه شخصی خودش میخواهد فرد سوال کننده را درباره چیستی گرما مجاب کند!

🪐کانال تخصصی فیزیک و نجوم🔭

🪐 @Nuclear_ph_ysics 💫

BY Physics & Astronomy


Share with your friend now:
tgoop.com/Nuclear_ph_ysics/383

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Clear Members can post their voice notes of themselves screaming. Interestingly, the group doesn’t allow to post anything else which might lead to an instant ban. As of now, there are more than 330 members in the group. Unlimited number of subscribers per channel A vandalised bank during the 2019 protest. File photo: May James/HKFP. With the sharp downturn in the crypto market, yelling has become a coping mechanism for many crypto traders. This screaming therapy became popular after the surge of Goblintown Ethereum NFTs at the end of May or early June. Here, holders made incoherent groaning sounds in late-night Twitter spaces. They also role-played as urine-loving Goblin creatures.
from us


Telegram Physics & Astronomy
FROM American