tgoop.com/Panahian_text/512
Last Update:
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۲ - قسمت دوم
💠 روش تربیتی دین، «به فکر واداشتن» است
💠 درجات مؤمنین، بر اساس مقدار تفکرشان است
💠 وارد شدن به اجتماع و فرار از فردیت، راه معنویت و تقرب است
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
روش تربیتی دین، «به فکر واداشتن» است
منبع و محل تفکر ما چه چیزی باید باشد؟ تاریخ گذشتگان؛ خداوند میفرماید: «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (اعراف،176) روش قرآن به تفکر واداشتن است، نهتنها در بحثهای تاریخی بلکه کلاً قرآن اینگونه است که انسانها را به تفکر وادار کند.
دین این روش تربیتی را میپسندد؛ اما مذهبیها خیلیوقتها این روش را رعایت نمیکنند، به جای اینکه جوان را وادار به فکر کنند، میخواهند مراقبت کنند او نتیجۀ غلط نگیرد. باید جوان به فکر وادار شود، نه اینکه نتایج را جلویش بگذاریم و بگوییم اینها را قبول کن و یاد بگیر. قرآن معماگونه حرف میزند، شما باید معماها را حل کنید.
امتحانها در مدارس و دانشگاهها مبتنی بر حافظه است. متأسفانه حوزۀ علمیه هم چند سالی است نمرهای شده و بر اساس حافظه نظر میدهند. این راحتترین و غلطترین راه ارزیابی است. باید تفکر پرورش پیدا بکند. وقتی تفکر پرورش پیدا کند، تور ماهیگیری به افراد دادهاید؛ اما وقتی حافظۀشان زیاد شود ماهی در انبارشان ریختهاید.
درجات مؤمنین، بر اساس مقدار تفکرشان است
یکی از اهداف مهم تهاجم فرهنگی این است که شما تحلیل نکنید و تفکر عمیق نداشته باشید. ویژگی مهم انحراف دینی مثل اسلام آمریکایی این است که اهل تفکر نیستند. تحجر دشمن شمارۀ یک تفکر است. متحجرها دیگران را از دین متنفر میکنند.
امامباقر(ع) به امامصادق(ع) فرمود: «يَا بُنَيَّ اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّيعَةِ عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِيَ الدِّرَايَةُ لِلرِّوَايَةِ وَ بِالدِّرَايَاتِ لِلرِّوَايَاتِ يَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَى أَقْصَى دَرَجَاتِ الْإِيمَان» (معانی الاخبار، ص1) شیعیان مقامات و مراتبی دارند، درجهشان را باید براساس مقدار درایت و تفکرشان در روایات تشخیص بدهیم، نه براساس تعداد احادیثی که حفظ دارند.
مشکل امروز دینداران ما این است که میخواهند فقط با نقل و نه با عقل و فکر در آیات قرآن و آنچه که از معصومین(ع) نقل شده است، به نتیجه برسند.
وارد شدن به اجتماع و فرار از فردیت، راه معنویت و تقرب است
به اعتقاد علامۀ طباطبایی یکی از مزیتهای قرآن این است که در بحث تاریخ یک باب جدیدی را باز میکند و آن «تاریخ اقوام و ملل» است، تا قبل از آن سابقه ندارد تاریخ اقوام بیان بشود، مثلاً این قوم اینطور بود، بعد به اینجا رسید، بعد آنطور از بین رفت.
ایشان میفرماید: «... و از همين جا است كه مىبينم قرآن همان عنايتى را كه به داستان اشخاص دارد، به داستان و تاريخ امتها نيز دارد بلكه اعتنايش به تواريخ امتها بيشتر است.» راه معنویت وارد شدن به اجتماع است. فردیت نقطۀ انحرافی است که باید جلویش را بگیریم، رها کردن اجتماع و فرو رفتن در فردیت، تقرّب نمیآورد. هرکس میخواهد مقرب بشود، در جمعیت غور کند و از فردیت فرار کند، تا حال خوبی پیدا کند. این رویکرد تربیتی قرآن است که یک کتاب انسانساز است.
ایشان در ادامه میفرماید: «برای اینکه در عصر نزول قرآن آنچه از تاریخ بر سر زبانها بود تنها احوال پادشاهان و رؤسای امتها بود.» هنوز هم کتابهای تاریخ مدارس ما غالباً تاریخ پادشاهان است. «و ناقلین تاریخ هیچ در صدد ضبط احوال امتها و تواریخ جوامع نبودند. شرح حال جوامع تنها بعد از نزول قرآن باب شد.» (ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۱۵۳)
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۷
@Panahian_text
BY متن | علیرضا پناهیان
Share with your friend now:
tgoop.com/Panahian_text/512