tgoop.com/PhilosophyCafe/12766
Last Update:
🖋 یکی از بزرگترین دستاوردهای پژوهش فمینیستی نشان دادن این امر بوده که کار مزدی چگونه حیطۀ وسیع «سپهر بازتولیدی» را که بیرون از فرایند بلاواسطِ تولید (گرچه مرتبط با آن) قرار دارد پیشفرض میگیرد. سیلویا فدریچی در توضیح بازخوانیاش از انباشت بدوی و بازنگری در تعریف «سپهر بازتولیدی» چنین مینویسد:
«توصیف من از انباشت بدوی شامل مجموعهای از پدیدههای تاریخی است که در آثار مارکس غایب است، هر چند برای انباشت سرمایهداری بینهایت مهم بوده است. این پدیدهها عبارتاند از: 1. رشد تقسیم جنسیتی جدید کار که کارِ زنان و کارکرد تولیدمثلیِ زنان را تابع بازتولیدِ نیروی کار میکند؛ 2. برپایی نظم جدید مردسالارانه بر پایۀ محروم کردنِ زنان از کار مزدی و فرمانبرداری آنها از مردان؛ 3. ماشینی کردن بدنِ پرولتاریا و، در مورد زنان، تبدیل آن به ماشینی برای تولید کارگران جدید.» [به نقل از کتاب «کالیبان و ساحره»، نوشتۀ سیلویا فدریچی]
🖋 در این سپهر، شکلهای غیرمزدیِ تولید -پخت و پز، خانهداری، پرورش فرزندان و غیره- برای بازتولید کار مزدی و سرمایهداری در معنای دقیق کلمه اساسی و ضروری هستند. ... این دست مناسبات (و دیگر موارد) هم در ممکن ساختنِ انباشت و بازتولید سرمایه کاملاً ضروری بودند و هم در پدید آوردن شکلهای انقیاد، استثمار و قشربندی اجتماعی که این همه در مرکز فرایند بیگانه ساختن کارگران از کار خویش و از یکدیگر قرار داشتند.
📚 از کتاب «غرب چگونه حاکم شد؟»، نوشتۀ الکساندر آنیهواس و کرم نیشانجی اوغلو، ترجمۀ علیرضا خزائی 📚
@philosophycafe
BY Philosophy Cafe ♨️
Share with your friend now:
tgoop.com/PhilosophyCafe/12766