tgoop.com/Radio_Log/107
Last Update:
کتابهای کوتاه که درباره فلسفه نوشته میشوند، معمولا به نوعی حکمتپراکنی درباره مسائل فلسفی تن میدهند. گویی فیلسوفان دانایان تمام اعصار هستند که میتوانند درباره هرچیزی اظهار نظر کنند. بنابراین مبتذلترین نمایش از فلسفه به صحنه میآید. دلیل اصلی این برخورد با فلسفه، الزام به خلاصهنویسی در اینگونه کتابهاست. مثلا اگر فلسفه نیچه را به ۲۰ صفحه خلاصه کنیم مجبوریم ایدهها و آرای نیچه را به صورت گزارههای کلی درآوریم که معلوم نیست در دل چه بافتی و با چه ملاحظاتی طرح شدهاند.
اما اخیرا به صورت اتفاقی با کتاب کوتاه درباره فلسفه برخورد کردم که در حین خلاصهنویسی و روانی متن یک ایده بنیادی را در نزد هفت فیلسوف مطرح غرب، واسازی کرده است. ایده از خود اصطلاح فلسفه گرفته شده است. فیلوسوفیا یا عشق معرفت که بیشازهرچیز به پیوند الزامی فلسفه و زیستن اشاره دارد.
در واقع فلسفه نه تخنه یا مهارتی برای زیست بهتر است نه یک اپیستمی که به ما بگوید پدیدهها چه چیزی هستند. بنابراین فلسفه تنها میتواند با خود زیستن همبسته گردد. زیستن به عنوان شکل_حیات آگامبنی که به هیچ تقدیر پیشینی یا ذات ارجاع ندارد و همواره "چگونه زیستن" را مقدم بر چیستی و چرایی زندگی قرار میدهد. "چگونه زیستن" به عنوان بنیاد تقلیلناپذیر به هرگونه روایت بیولوژیک، الاهیاتی و لیبرال از زیست.
عنوان کتاب "عشق معرفت؛ حیات فلسفه از سقراط تا دریدا" است و به پیوند الزامی زیستن و فلسفه در نزد سقراط، افلاطون، اسپینوزا، روسو، نیچه، فوکو و دریدا میپردازد.
با خواندن کتاب تصمیم گرفتم در قالب چهار پادکست سیدقیقهای نکات اصلی هر فصل آن را شرحوبسط دهم.
به نظرم برای کسانی که میخواهند مطالعه فلسفه را شروع کنند اما هنوز جهت مطالعاتی جذابی نیافتند، فرصت مناسبی است.
مدرس دوره: سروش شعبانی
لینک ثبت نام
درگاه سايت رادیولوگ
BY رادیولوگ
Share with your friend now:
tgoop.com/Radio_Log/107