tgoop.com/RahimMohamadi/2099
Last Update:
ادامهی ... شمّهای از انحطاط تاریخنویسی و تاریخخوانی
(دو از دو)
بگذریم که جنبش اعتراضی و اصلاحی لوتر و کالون (پروتستانیسم) که در زمان خود تحوّلی بنیادین در تاریخ مسیحیت و عقاید و معرفتهای دینی اروپایی به وجود آورده بود و در ادامه توانست سرنوشت کلی تاریخ اروپا و حتی جهان را نیز دگرگون سازد، یک قرن و نیم پس از وقوعش دقیقاً به همین شکل و به همین اندازه، توسط یک عالم شیعی و مورخ ایرانی فهمیده شد که کلاً غیرواقعی و آمیخته به خرافات است، «در روز تولد او خون از آسمان ببارید». این خاتونآبادی ۳۰ سال قبل از سقوط اصفهان توسط شورشیان افغان، از دنیا رفت و ژان شاردن سیّاح و تاجر پروتستان مذهب فرانسوی نیز ۴۶ سال قبل از سقوط اصفهان به مدت ده (۱۰) سال در اصفهان و ممالک محروسهی ایران زندگی و تجارت کرده بود و به افتخار «بازرگان شاهنشاه ایران» نائل آمده بود و لابد این دو نفر مدتی در اصفهان همزمان هم بودهاند. این ژان شاردن در مدت ده سال اقامت خود در ایران و پایتختش اصفهان، شناختی مناسب و در مواردی بسیار دقیق و گسترده از همهی ابعاد و جوانب زندگی ایرانیان در حوزههای دینی و اعتقادی و سیاسی و علمی و اقتصادی و جغرافیایی کسب کرده بود و همان زمان سفرنامهای مفصّل نوشت که این سفرنامه امروزه دو بار به فارسی ترجمه شده است و در دسترس همگان قرار دارد و لازم است پژوهشگران امروزی و تاریخپژوهان و تاریخاندیشان، اطلاعات و گزارشهای شاردن از اصفهان و ایران دوره صفوی را با اطلاعات و گزارشهای تاریخنویسانِ ایرانیِ عصرِ صفوی مقایسه کنند تا مقداری به وضعیت فلاکتبار تاریخنویسی و آگاهیِ تاریخیِ ایرانیان و مورخانِ ایرانی آن دوره پی ببرند.
کتاب خاتونآبادی به یک معنا هیچ ارزش تاریخی ندارد، بخش عمدهی کتاب افسانهها و خرافههای مسموع و مکتوب همسنخان او و پیشینیان و معاصران وی است و چند قصهی پراکنده و مختصر هم که از وقایع فرنگ آورده اطلاعاتش به کلی غلط و بیربط است و او هیچ درک نسبتاً درستی از فرنگ و تحولات آنجا پیدا نکرده بود. تازه دوره صفویهی ایران نسبت به دورههای مغولان و ایلخانان و دورهی تیموری و ترکمانان آق قویونلو و قره قویونلو یکی از دورههای بسیار ممتاز ایران بود. زیرا در این دوره اکثر دانشهایِ سنتیِ نخستین دورهی اسلامی، احیاء و بازآموزی شده بود و به قول همان ژان شاردن پیش گفته، در همان زمان فقط در شهر اصفهان ۵۷ مدرسهی عالی [حوزهی علمیه] فعّال بودند و طلابْ علوم دینی و علوم قدمایی را در آنها میآموختند. (نگاه کنید به: سیاحتنامه شاردن، ترجمه محمد عباسی، جلد ۵، ص: ۴۶، چاپ ۱۳۳۸)
اما کتاب خاتونآبادی و کتابهای نظیر آن که اتفاقاً هم زیادند و هم غالب، از این جهت اهمیت دارد که نشان میدهد، تاریخنویسی و تاریخخوانی در غیاب آگاهی تاریخی واقعی و در فقدان علوم معقول و مستقل و در شرایطی که جهان و فکر و ذهن مورخان بسته بود، به چه مرحلهی نازلی سقوط کرده بود و همینطور نشان میدهد، با اینکه ایرانیان در دوره صفویه با کسان بیشتری از مردم فرنگ و فرستادگان سیاسی و کشیشها و تجار فرنگی ارتباطات فراوان داشتند، اما هیچوقت نتوانستند یک اطلاع درست و به دردبخور از فرنگ و وقایع و تحولات نوظهور آنجا بگیرند و اندکی در آنها فکر کنند. این شکست تاریخنویسی و تاریخخوانی و سقوط آگاهی تاریخی یکی از مصادیق اصلی انحطاطِ معرفتی و عقلی در ایران ماقبل تجدد است که آثار آن هنوز هم کم و بیش ادامه دارد...
و اتفاقاً شخصی به نام مقصودعلي صادقي که خودش نوشته، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تربیت مدرس است، برای همین عبدالحسین خاتونآبادی به مناسبت این کتاب (وقایع السنین و الاعوام) مقالهای ساخته و کرامات زیادی برای او تولید کرده که فلانی نسبت به مورخان قبل و بعد از خودش امتیازات فراوان دارد و خرق عادت کرده و وقایع فرنگ را هم در تاریخ خود گنجانده است. لابد هم، این مقاله برای گرفتن ترفیع از دانشیاری به مقام استاد تمامی دانشگاه کار خود را کرده است و برای شب امتحان دانشجویان تاریخ در دورهی تحصیلات تکمیلی هم چیزی فراهم کرده که مطلبی برای خواندن و امتحان دادن داشته باشند. اما بخش تأسفآور داستان این است که این مقاله پس از داوریهای سختگیرانهی استادان تاریخ دانشگاه الزهرا در نشریه علمی ـ پژهشی آن دانشگاه چاپ شده است. (خودتان اصل مقاله را در اینجا ملاحظه کنید: صادقي، مقصودعلي (۱۳۹۸) ممیزات و نوآوریهای تاریخنویسی عبدالحسین خاتونآبادی در عرصه تاریخ نگاری ایران صفوی، نشریه دانشگاه الزهرا؛ تاریخ نگری و تاریخ نگاری، ۱۳۹۸، دوره ۲۹ـ دوره جدید ـ شماره ۲۳، پیاپی ۱۰۸، صص: ۲۱۱ تا ۲۳۳)
کانال نویسنده در تلگرام و واتساپ:
https://www.tgoop.com/RahimMohamadi
https://chat.whatsapp.com/IxZpaituwxd9KpX9d8trxi
BY جامعه ایرانی
Share with your friend now:
tgoop.com/RahimMohamadi/2099