Telegram Web
آه اگر آزادی سرودی می‌خواند
کوچک
همچون گلوگاهِ پرنده‌ای،
هیچ‌کجا دیواری فروریخته بر جای نمی‌ماند.


#احمد_شاملو


■ شعرخوانی
@Reading_poem
 به سينه می‌زندم سر، دلی كه كرده هوايت
دلی كه كرده هوای كرشمه‌های صدايت

نه يوسفم، نه سياوش، به نفس كشتن و پرهيز
كه آورد دلم ای دوست! تاب وسوسه‌هايت

تو را ز جرگه‌ی انبوه خاطرات قديمی
برون كشيده‌ام و دل نهاده‌ام به صفايت

تو سخت و دير به دست آمدی مرا و عجب نيست
نمی‌كنم اگر ای دوست، سهل و زود، رهايت

گره به كار من افتاده است از غم غربت
كجاست چابكی دست‌های عقده‌گشايت؟

به كبر شعر مَبينم كه تكيه داده به افلاك
به خاكسارب دل بين كه سر نهاده به پايت

"دلم گرفته برايت" زبان ساده‌ي عشق است
سليس و ساده بگويم: دلم گرفته برايت


#حسین_منزوی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
تو بهار همه‌ی فصل‌های من بودی
تو بهار همه دفترچه‌هایی که
‏چیزی درشان ننوشتم.


#بیژن_الهی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
شلنگ بینداز شاعر!
و روی مصراع‌های درهم‌ خلیده‌ی خود برقص.

دیگر
رویا برای ما تره هم خُرد نمی‌کند
تا چه رسد به برگ‌های معطر نعنا
دیگر خیال هم برای ما تربزه خرد نمی‌کند
تا چه رسد به برگ‌های تازه‌ی ریحان
(خدا به قایق‌های تاریک به جزیره‌های بی‌نام سفر داده شده تا...)
شلنگ بینداز شاعر!


#منوچهر_آتشی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گالری کدانس را فالو کنید و دنیای پیانو های لوکس آسیایی و اروپایی را تجربه کنید .

سوال های پرتکرار، جواب‌های دقیق!

در کمتر از ۹۰ ثانیه، با مهم‌ترین تفاوت‌ها بین برندها و مدل‌های مطرح پیانو آشنا شوید.

🎹از صدای رزونانس طبیعی تا بهترین گزینه برای استودیو یا سالن کنسرت.

لینک اینستاگرام گالری کدانس👇

https://www.instagram.com/cadence_piano_gallery?igsh=cnFjMHN5bGtlNXln&utm_source=qr

جهت بازدید از شوروم و پیانوهای مجموعه همه روزه با هماهنگی قبلی در خدمت شما عزیزان هستیم.
WWW.CADENCE.GALLERY
☎️ 021-2624-8691
📞 0912-206-9692

#پیانو_لوکس #کدانس #خرید_پیانو #Bösendorfer #Yamaha #Kawai #Grotrian #Bechstein #Steinway #پیانو_گرند #پیانو_دیواری #گالری_پیانو_کدانس #پیانو_کدانس #LuxuryPiano #پیانو_لوکس
تردید نکن که نوری هست؛
شاید چندان نباشد که گفته‌اند اما آنقدر هست
که از پسِ تاریکی‌ات برآید.


#چالز_بوکوفسکی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
در زوایای این بعدازظهر
کسی مرا بنام می‌خواند.
از نفس حریص آفتاب
تابستان در باغ می‌گندد
مرا بخوابان
در گاهواره‌ی قایقت
که دیگر
در قلب سنگینم
حسرت مرگ قو را
به تیشه‌ها بسپارم.


#بهرام_اردبیلی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
میان دو دست تمنایم روییدی،
در من تراویدی.
آهنگ تاریک اندامت را شنیدم:
«نه صدایم
و نه روشنی.
طنین تنهایی تو هستم،
طنین تاریکی تو.»


#سهراب_سپهری


■ شعرخوانی
@Reading_poem
‏می‌خواهم از تو بنویسم
‏از نامت تکیه‌گاهی بنا کنم
‏برای پرچین‌های شکسته
‏برای نهال یخ‌زده‌ی گیلاس.


#هالینا_یوشویاتوسکا


■ شعرخوانی
@Reading_poem
و رفت تا لب هیچ
و پشت حوصله نورها دراز کشید
و هیچ فکر نکرد.


#سهراب_سپهری


■ شعرخوانی
@Reading_poem
از گورِ تنگم بیرون خزیده بودم،
ولی کسی به دیدارم نمی‌آمد -
تنها بوته‌ای بی‌رمق
با شاخه‌های عریانش
سر تکان می‌داد برایم.

روی سنگ گور نشستم...
فکر می‌کردم:
«به کجا اکنون می‌توانم رفت؟
کدامین جای می‌تواند
پذیرای آتش خاموشم شود؟»

تنها مرگْ مردم را گِردم جمع کرده بود،
از آن روز دیگر هیچ‌کس به یادم نیست،
و آن کس که شاید
دوستم می‌داشته است روزی
اینک دیگر مرا نمی‌شناسد.

کاسه‌های سیاه چشمانم آن‌ها را خواهد ترساند،
و در را به رویم نخواهد گشود هرگز،
و این‌جا مرا از دانه‌های باران و تگرگ
ملبسِ پوسیده‌ام پنهان نخواهد داشت.

و اینک نهان می‌شوم باز در تنگ‌جایت
زیر سنگ،
ای گور، ای مادرم؛
تنها تویی که با گل تاجی شکسته
از آه کشیدن بر مزارِ پسرت خسته نمی‌شدی.


#آندری_بیه‌لی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
تاب بنفشه می‌دهد طرّه‌ی مشک‌سای تو
پرده‌ی غنچه می‌درد خنده‌ی دلگشای تو

ای گل خوش‌نسیمِ من بلبلِ خویش را مسوز
کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو

من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
قال و مقال عالَمی می‌کشم از برای تو

دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار
گوشه‌ی تاج سلطنت می‌شکند گدای تو

خرقه‌ی زهد و جام مِی گرچه نه درخور همند
این همه نقش می‌زنم از جهت رضای تو

خاک درت بهشت من، مهر رخت سرشت من
عشق تو سرنوشت من، راحت من، رضای تو

شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
کاین سر پُر هوس شود خاک در سرای تو

شاه‌نشین چشم من تکیه‌گه خیال توست
جای دعاست شاه من بی‌تو مباد جای تو

خوش چمنی‌ست عارضت خاصه که در بهار حسن
حافظِ خوش‌کلام شد مرغِ سخن‌سرایِ تو


#حافظ


■ شعرخوانی
@Reading_poem
Forwarded from شرابِ سخن (Saman)
کافکا: قلب خانه‌ایست با دو اتاق خواب؛ در یکی رنج و در دیگری شادی زندگی می‌کند، نباید خیلی بلند خندید، وگرنه رنج در اتاق دیگر بیدار می‌شود.
یانوش: شادی چطور؟ از سر و صدای رنج بیدار نمی‌شود؟
کافکا: نه، گوش شادی سنگین است. صدای رنج را در اتاق مجاور نمی‌شنود.

📚 گفتگو با کافکا - گوستاو یانوش

@Shrabe_Sokhan 🍷
شعرخوانی
کافکا: قلب خانه‌ایست با دو اتاق خواب؛ در یکی رنج و در دیگری شادی زندگی می‌کند، نباید خیلی بلند خندید، وگرنه رنج در اتاق دیگر بیدار می‌شود. یانوش: شادی چطور؟ از سر و صدای رنج بیدار نمی‌شود؟ کافکا: نه، گوش شادی سنگین است. صدای رنج را در اتاق مجاور نمی‌شنود.…
در حریرِ واژه‌ها غلتیده‌ام، تا تو بخوانی...

📜 در کانال ما، هر پیام، جامی است از عمیق‌ترین واژه‌ها 📜

🍷در اینجا گاه از حافظ می‌نوشیم، گاه از هدایت و گاه از سهراب...

👇 برای چشیدن طعمِ سخن، میهمان ما باشید 👇
@Shrabe_Sokhan

می نوش که عمر جاودانی این است...
‏مرا می‌گدازد
‏غمی که از تو می‌بارد
‏و هیچ رویایی به شکل خواب چشم تو نیست.


#رضا_براهنی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
دل از تو تنگ می‌شود آن‌گاه
‏که‌ این پایین
‏برقِ تبسّم
‏بر می‌داری
‏کجا می‌روی؟
‏بال تو می‌زند دلم.


#بیژن_الهی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
خوش آنکه سکّه‌ی خورشید را دوپاره کنی
سپس دو نیمه‌ی آن را، دو گوشواره کنی

خوش آنکه از سر شاخ فصول بر چینی،
بهار را و گل دامن بهاره کنی

تو مثل عشق لطیفی سزد که خوابت را،
ز شعر بستر و از نغمه گاهواره کنی

شبی، برابر آیینه، پاک عریان شو!
که بُهت خود، همه در چشم من، نظاره کنی

دو آفتاب و دو گل، از بلور، خواهد زد
اگر تو چاک گریبان ز شور پاره کنی

زند به راه تو طاق ازکمان رنگینش،
فلک، به گوشهٔ ابرو اگر اشاره کنی

کویر بودم و بارانی از تو، باغم کرد
بهار می‌شوم ار بارشی دوباره کنی

بکن که از همه خوبان تو در خوری تنها،
که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنی


#حسین_منزوی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
قلب، مانند قهوه‌خانه‌های سر راه
یادآور غربت است
هیچ مسافری را برای همیشه
در خود جای نخواهد داد.


#کیومرث_منشی‌زاده


■ شعرخوانی
@Reading_poem
اگر چه دل به کسی داد، جان ماست هنوز
به جان او که دلم بر سر وفاست هنوز

ندانم از پی چندین جفا که با من کرد
نشان مهر وی اندر دلم چراست هنوز؟

به راز گفتم با دل، ز خاطرش بگذار
جواب داد فلانی ازان ماست هنوز

چو مرده باشم اگر بگذرد به خاک لحد
به بانگ نعره برآید که جان ماست هنوز

عداوت از طرف آن شکسته پیمانست
وگرنه از طرف ما همان صفاست هنوز

بتا تو روی ز من برمتاب و دستم گیر
که در سرم ز تو آشوب و فتنه‌هاست هنوز

کجاست خانهٔ قاضی که در مقالت عشق
میان عاشق و معشوق ماجراست هنوز

نیازمندی من در قلم نمی‌گنجد
قیاس کردم و ز اندیشه‌ها وراست هنوز

سلام من برسان ای صبا به یار و بگو
که سعدی از سر عهد تو برنخاست هنوز


#سعدی


■ شعرخوانی
@Reading_poem
به عشق
اما عشق
که به اندیشه‌ات فرو می‌برد.
به اندیشه
اما اندیشه
که اندوهگینت می‌کند.
به اندوه
اما اندوه
که به ترحم می‌انجامد.
به ترحم
اما ترحم
که به نومیدی می‌کشاند.
به نومیدی
اما نومیدی
که به پرسش می‌انجامد.
به پرسش
اما پرسش
که به پاسخ می‌انجامد.
به پاسخ
اما پاسخ
که به سرکشی می‌انجامد.
به سرکشی
اما سرکشی
که به مرگ می‌انجامد.
پس سرانجام به مرگ
اما بی‌سرکشی
بی‌ترحم
بی‌عشق
زندگی را چه معنایی‌ست؟


#اریش_فرید


■ شعرخوانی
@Reading_poem
2025/07/07 22:24:41
Back to Top
HTML Embed Code: