tgoop.com/Ri_sheh/1675
Last Update:
- هر کس با رنج خود، که آن را مطلق و نامحدود میپندارد، تنها است.
- من صرفا یک اتفاقام. چرا باید اینقدر جدیاش گرفت؟
- لبریز بودن از خویش، نه بهمثابه خودپسندی، بلکه سرشار شدن، رنجور از حس بیکرانگی درونی، یعنی چنان به غایت زیستن که گویا از شدت زندگی خواهی مرد.
- تجربههایی هست که کسی نمیتواند از آنها جان به در برد. تجربههایی که در پی آنها حس میکنی همهچیز از معنا تهی میشود. همین که به کرانههای زندگی دست یافته باشی و تمام آنچه را که در آن مرزهای پرخطر فراهم است به غایت زیسته باشی، تمام رفتارهای روزمره و اشتیاقهای معمول، افسون اغواگرانهشان را از دست میدهند.
- تمایل انسانها به بودن در میان دوستانشان، در هنگام مرگ، از فرط ناتوانی و ترس از تنها زیستن در آخرین لحظات است. میخواهند مرگ را در لحظهی مرگ هم فراموش کنند.
- زندگی برای تحمل تنشهای عظیم، بیش از حد محدود و تکهتکه است. مگر نه اینکه صوفیان میپندارند پس از خلسههای بزرگ دیگر توان زیستن ندارند؟ آنان که ورای مرزهای عادی، طعم زندگی، انزوا، ناامیدی و مرگ را چشیدهاند چه انتظاری از این زندگی میتوانند داشته باشند؟
- قدم زدن در تنهایی، که برای زندگی درونی همزمان سازنده و پرخطر است، باید به گونهای باشد که چیزی مکاشفهی انسان منزوی در باب تنهایی آدمی، در این جهان را مکدر نسازد. قدم زدن در تنهایی، بهویژه شبها، وقتی که هیچیک از جذابیتهای معمول نمیتواند دلربایی کند، برای فرایند عمیق خودسازی مناسب است. آنگاه است که مکاشفاتی دربارهی جهان از عمیقترین گوشههای روان آدمی برمیخیزد. همان گوشهای که خود را از زندگی جدا کرده، از زخم زندگی.
- پس از فرسودگی، هیچ تلاشی، هیچ امیدی، هیچ توهمی خشنودتان نمیکند. هوش از کف داده از مصیبت خویش، ناتوان از اندیشیدن یا اقدام کردن، گرفتار در سرما و تاریکی عمیق، یکه و تنها، چون لحظههای حسرت مطلق، به مرز نفی زندگی رسیدهاید، دمای مطلقی که در آن آخرین خیالات واهی حیات منجمد میشود.
- زیستن، همچون مشقتی طولانی در مسیر مرگ، هیچ نیست مگر جلوهای دیگر از دیالکتیک اهریمنی زندگی که در آن فرمها فقط برای ویران شدن زاده میشوند.
- تنها آنان که حقیقتا رنج میکشند از رضایت حقیقی و جدیت بیپایان بهرهمندند.
- اگرچه باور به جاودانگی یگانه تسلای خاطر انسان تاریخی است، پایان فاجعهبار این تراژدی حیات و بهویژه تراژدی انسان، توهم نهفته در ایمان کودکانه را اثبات میکند.
برگرفته از کتاب: بر قلههای ناامیدی
نویسنده: امیل چوران
مترجم: سپیده کوتی
#واژه
#متن_مانا
@Ri_sheh
http://www.instagram.com/Like_a_director
BY ریشه
Share with your friend now:
tgoop.com/Ri_sheh/1675