tgoop.com/Sadegh_Alhosseini/1612
Last Update:
بازگشت صلح از طریق قدرت/ مقاله خطرناک و مهم ابراین/ از افراد بسیار نزدیک به ترامپ و احتمالا یکی از اعضای کمیته امنیت ملی ترامپ
در بخشی از این مقاله که در خصوص ایرانست به بازگشت فشار حداکثری اشاره شده و مطابق با تحلیلی است که دیروز ارایه کردم:
یکی از مناطقی که دولت بایدن در آن ضعف نشان داده و نتوانسته صلحی پایدار ایجاد کند، خاورمیانه است. بایدن با هدف منزوی کردن عربستان سعودی به دلیل نقض حقوق بشر وارد کاخ سفید شد، اما همزمان سیاست دوران اوباما برای مذاکره با ایران، کشوری با سوابق حقوق بشری بهمراتب بدتر، را نیز احیا کرد. این رویکرد عربستان سعودی را، که شریک مهمی برای آمریکا و تأمینکننده انرژی است، دلزده کرد و در مهار ایران نیز موفق نبود؛ کشوری که در چهار سال گذشته آشکارا خشونتورزتر شده است. متحدان آمریکا در خاورمیانه و سایر نقاط، این اقدامات را نشانهای از ضعف و بیاعتمادی آمریکا دانستند و سیاستهای خارجی مستقلتری از واشنگتن در پیش گرفتند. ایران نیز با احساس آزادی بیشتر، به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق نیروهای نیابتی، به اسرائیل، نیروهای آمریکایی و شرکای ایالات متحده حمله کرده است.
در مقابل، دولت ترامپ کمپینی از فشار حداکثری بر ایران اجرا کرد و از کشورهای اروپایی خواست تا به تحریمهای آمریکا و سازمان ملل بر جمهوری اسلامی پایبند باشند. این سیاست قاطع، شرکای مهم آمریکا مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی را به همکاری بیشتر با واشنگتن ترغیب کرد و زمینهساز توافقنامههای ابراهیم شد. وقتی متحدان آمریکا اراده تازهای از جانب ایالات متحده برای مهار رژیم اسلامی تهران ببینند، با واشنگتن همراه خواهند شد و به برقراری صلح در منطقهای که برای بازارهای انرژی و سرمایهگذاری جهانی حیاتی است، کمک خواهند کرد. اما متأسفانه، شرایط برعکس شد و دولت بایدن در اجرای تحریمهای موجود بر صادرات نفت ایران ضعیف عمل کرد. در ماههای اخیر، صادرات نفت ایران به بالاترین سطح خود در شش سال گذشته رسیده و از ۱.۵ میلیون بشکه در روز فراتر رفته است. کاهش نظارت بر اجرای تحریمها، منبع درآمدی هنگفت برای دولت و نیروهای نظامی ایران فراهم کرده و سالانه دهها میلیارد دلار برای آنها به ارمغان آورده است. بازگرداندن سیاست سختگیرانه دوران ترامپ، توانایی ایران برای تأمین مالی نیروهای نیابتی تروریستی در خاورمیانه و فراتر از آن را محدود خواهد کرد.
مشکلات بایدن در خاورمیانه زمانی آغاز شد که او تلاش کرد به توافق هستهای دوران اوباما با ایران بازگردد؛ توافقی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شده بود و آن را ناکارآمد میدانست. بازگشت به سیاست فشار حداکثری ترامپ شامل اجرای کامل تحریمهای آمریکا بر بخش انرژی ایران و اعمال این تحریمها نه تنها بر ایران، بلکه بر کشورها و سازمانهایی که نفت و گاز ایران را خریداری میکنند، خواهد بود. فشار حداکثری همچنین مستلزم استقرار بیشتر نیروهای دریایی و هوایی در خاورمیانه است تا به تهران و همچنین به متحدان آمریکا نشان دهد که تمرکز نظامی ایالات متحده در این منطقه، بازدارندگی ایران است و از تمرکز ضدشورش دو دهه گذشته فراتر رفته است.
سیاستی قویتر برای مهار ایران میتواند به رویکردی سازندهتر در خصوص درگیری اسرائیل و فلسطین نیز منجر شود؛ موضوعی که بار دیگر منطقه را به بحران کشانده است. برای دههها این باور وجود داشت که حل این مناقشه کلید برقراری امنیت در خاورمیانه است. اما این مناقشه اکنون بیشتر به نشانهای از ناآرامی در منطقه تبدیل شده تا علت اصلی آن. منبع واقعی این بحران، رژیم انقلابی ایران است. تهران منابع مالی، تسلیحات، اطلاعات و هدایت استراتژیک گروههایی که امنیت اسرائیل را تهدید میکنند، تأمین میکند؛ نه تنها حماس که با حمله ۷ اکتبر به اسرائیل جنگ فعلی در غزه را آغاز کرد، بلکه همچنین سازمان تروریستی لبنانی حزبالله و شبهنظامیان حوثی در یمن. تا زمانی که ایران مهار نشود و تا زمانی که افراطگرایان فلسطینی به تلاش برای از بین بردن دولت یهودی ادامه دهند، حل مناقشه اسرائیل و فلسطین ممکن نخواهد بود.
در این میان، ایالات متحده باید به حمایت از اسرائیل در تلاشهایش برای از بین بردن حماس در غزه ادامه دهد.
واشنگتن نباید اسرائیل را تحت فشار قرار دهد تا برای یافتن راهحلی بلندمدت در خصوص مناقشه گستردهتر با فلسطینیها به مذاکره بازگردد. تمرکز سیاست ایالات متحده در خاورمیانه باید بر عامل شروری باشد که در نهایت بیشترین مسئولیت را در قبال آشوب و کشتار به عهده دارد: ایران.
@sadegh_alhosseini
BY کانال صادق الحسینی
Share with your friend now:
tgoop.com/Sadegh_Alhosseini/1612