💢یک قاشق ریزپلاستیک در مغز ما است
مغز بهعنوان محافظتشدهترین اندام در بدن انسان شناخته میشود، اما طبق مقالهای جدید، میزان آلودگی آن به میکروپلاستیکها بهمیزان شگفتآوری بالا است
مغز بهعنوان محافظتشدهترین اندام در بدن انسان شناخته میشود، اما طبق مقالهای که روز دوشنبه در نشریه پزشکی طبیعت (Nature Medicine) منتشر شد، میزان آلودگی آن به میکروپلاستیکها بهمیزان شگفتآوری بالا است.
در این مطالعه، محققان ۵۲ نمونه مغز حاصل از کالبدشکافی را بررسی کردند و دریافتند که میزان میکروپلاستیکها و نانوپلاستیکها در این نمونهها بین ۷ تا ۳۰ برابر بیشتر از نمونههای موجود در کلیه و کبد است.
طبق گفته متیو کمپن، نویسنده اصلی این مطالعه، میزان پلاستیکی که در یک نمونه مغزی یافت شد، تقریبا معادل یک قاشق پلاستیکی است. بنا بر توضیح او، روشهای اندازهگیری هنوز در حال توسعهاند اما کمپن در کنفرانس خبری روز دوشنبه گفت: «ما سخت در تلاشیم تا به یک براورد بسیار دقیق برسیم.»
نمونههای مغزی این مطالعه از قشر پیشپیشانی گرفته شده بودند؛ بخشی که رفتار را کنترل میکند و در تصمیمگیریها نقش دارد. بیشتر پلاستیکهای یافتشده در نمونهها ذرات بسیار ریز یا پوستههای نانومتری از پلیاتیلن بودند که در کیسههای پلاستیکی، بستهبندی پلاستیکی مواد غذایی و بطریهای آب استفاده میشود.
هنوز مشخص نیست که این مسئله بر سلامت سلولهای عصبی چه تاثیری دارد. در این مطالعه، در نمونههای مغز ۱۲ فرد مبتلا به زوال عقل، در مقایسه با افرادی که زوال عقل نداشتند، سطوح بالاتری از نانوپلاستیکها وجود داشت.
جیمی راس، استادیار علوم اعصاب در دانشگاه رود آیلند که در این پژوهش دخیل نبود، به بیزنس اینسایدر گفت: «از این مطالعه نمیتوانیم نتیجه بگیریم که میکرو و نانوپلاستیکها عامل زوال عقلاند.»
بیماران مبتلا به زوال عقل اغلب در سد خونیــمغزی دچار اختلالاند، به این معنا که میزان بالای میکرو و نانوپلاستیکها ممکن است یک نشانه از بیماری باشد نه علت آن.
میکروپلاستیکها در بخشهای مختلف بدن انسان از جمله قلب، کبد، بیضهها و شیر مادر یافت شدهاند. کارشناسان تاثیر آنها بر سلامتی را هنوز به طور کامل درک نکردهاند، اما برخی مطالعات میکروپلاستیکها را با بیماریهای قلبی، سکته مغزی و کاهش تعداد اسپرم مرتبط دانستهاند. برخی پژوهشگران هم در حال بررسی این موضوعاند که آیا این ذرات در افزایش خطر ابتلا به برخی انواع سرطان نقش دارند یا نه.
برخلاف کلیه، کبد و سایر اندامها، مغز انسان یک فیلتر محافظتی به نام سد خونیــمغزی دارد که بسیاری از عوامل بیماریزا و سموم مضر را مسدود میکند. به گفته کمپن، تحقیقات او این را مشخص نکرده است که چرا این تعداد زیاد نانوپلاستیک از سد خونیــمغزی عبور میکنند، اما احتمالا نسبت بالای لیپیدها (چربیها) در مغز در این فرایند نقش دارد.
او توضیح داد: «اگر تا به حال یک ظرفی پلاستیکی چرب را شسته باشید، میدانید که برای تمیز کردن آن به مقدار زیادی مایع ظرفشویی و آب داغ نیاز است، چون جدا کردن چربی از پلاستیک کار دشواری است. ما فکر میکنیم که این مسئله در مورد ریزپلاستیکها و مغز هم صدق میکند.»
مطالعه جدید نشان نداد که در مغز افراد مسنتر در مقایسه با مغز جوانترها، میکرو و نانوپلاستیک بیشتری وجود دارد؛ آنچه آشکار میکند بدن انسان میتواند مقدار زیادی از این پلاستیکها را از طریق مدفوع دفع و از تجمع آنها جلوگیری کند. با این حال، این مطالعه دریافت که میزان میکرو و نانوپلاستیکها در نمونههای مغز و کبد افرادی که سال ۲۰۲۴ درگذشتند، در مقایسه با افرادی که سال ۲۰۱۶ فوت کردند، افزایش یافته که احتمالا دلیل آن افزایش میزان پلاستیکها در محیط زیست است.
به باور متخصصان این نتایج ضرورت کاهش مصرف پلاستیک را برجسته میکند و نشان میدهد که اگر آلودگی محیطی با میکروپلاستیکها را کاهش دهیم، میزان مواجهه انسانی با آن هم کاهش مییابد.
از ریزپلاستیکها گریزی نیست. آنها در غذای ما، هوا، آب و زبالهها وجود دارند. بنابراین برای کاهش مواجهه با آنها، میتوانید قبل از خوردن دستهایتان را بشویید، پلاستیک روی موادغذایی را قبل از گرم کردن در مایکروویو جدا کنید و از نوشیدن آب در بطریهای پلاستیکی خودداری کنید.
🆔@ScientificDialectics
مغز بهعنوان محافظتشدهترین اندام در بدن انسان شناخته میشود، اما طبق مقالهای جدید، میزان آلودگی آن به میکروپلاستیکها بهمیزان شگفتآوری بالا است
مغز بهعنوان محافظتشدهترین اندام در بدن انسان شناخته میشود، اما طبق مقالهای که روز دوشنبه در نشریه پزشکی طبیعت (Nature Medicine) منتشر شد، میزان آلودگی آن به میکروپلاستیکها بهمیزان شگفتآوری بالا است.
در این مطالعه، محققان ۵۲ نمونه مغز حاصل از کالبدشکافی را بررسی کردند و دریافتند که میزان میکروپلاستیکها و نانوپلاستیکها در این نمونهها بین ۷ تا ۳۰ برابر بیشتر از نمونههای موجود در کلیه و کبد است.
طبق گفته متیو کمپن، نویسنده اصلی این مطالعه، میزان پلاستیکی که در یک نمونه مغزی یافت شد، تقریبا معادل یک قاشق پلاستیکی است. بنا بر توضیح او، روشهای اندازهگیری هنوز در حال توسعهاند اما کمپن در کنفرانس خبری روز دوشنبه گفت: «ما سخت در تلاشیم تا به یک براورد بسیار دقیق برسیم.»
نمونههای مغزی این مطالعه از قشر پیشپیشانی گرفته شده بودند؛ بخشی که رفتار را کنترل میکند و در تصمیمگیریها نقش دارد. بیشتر پلاستیکهای یافتشده در نمونهها ذرات بسیار ریز یا پوستههای نانومتری از پلیاتیلن بودند که در کیسههای پلاستیکی، بستهبندی پلاستیکی مواد غذایی و بطریهای آب استفاده میشود.
هنوز مشخص نیست که این مسئله بر سلامت سلولهای عصبی چه تاثیری دارد. در این مطالعه، در نمونههای مغز ۱۲ فرد مبتلا به زوال عقل، در مقایسه با افرادی که زوال عقل نداشتند، سطوح بالاتری از نانوپلاستیکها وجود داشت.
جیمی راس، استادیار علوم اعصاب در دانشگاه رود آیلند که در این پژوهش دخیل نبود، به بیزنس اینسایدر گفت: «از این مطالعه نمیتوانیم نتیجه بگیریم که میکرو و نانوپلاستیکها عامل زوال عقلاند.»
بیماران مبتلا به زوال عقل اغلب در سد خونیــمغزی دچار اختلالاند، به این معنا که میزان بالای میکرو و نانوپلاستیکها ممکن است یک نشانه از بیماری باشد نه علت آن.
میکروپلاستیکها در بخشهای مختلف بدن انسان از جمله قلب، کبد، بیضهها و شیر مادر یافت شدهاند. کارشناسان تاثیر آنها بر سلامتی را هنوز به طور کامل درک نکردهاند، اما برخی مطالعات میکروپلاستیکها را با بیماریهای قلبی، سکته مغزی و کاهش تعداد اسپرم مرتبط دانستهاند. برخی پژوهشگران هم در حال بررسی این موضوعاند که آیا این ذرات در افزایش خطر ابتلا به برخی انواع سرطان نقش دارند یا نه.
برخلاف کلیه، کبد و سایر اندامها، مغز انسان یک فیلتر محافظتی به نام سد خونیــمغزی دارد که بسیاری از عوامل بیماریزا و سموم مضر را مسدود میکند. به گفته کمپن، تحقیقات او این را مشخص نکرده است که چرا این تعداد زیاد نانوپلاستیک از سد خونیــمغزی عبور میکنند، اما احتمالا نسبت بالای لیپیدها (چربیها) در مغز در این فرایند نقش دارد.
او توضیح داد: «اگر تا به حال یک ظرفی پلاستیکی چرب را شسته باشید، میدانید که برای تمیز کردن آن به مقدار زیادی مایع ظرفشویی و آب داغ نیاز است، چون جدا کردن چربی از پلاستیک کار دشواری است. ما فکر میکنیم که این مسئله در مورد ریزپلاستیکها و مغز هم صدق میکند.»
مطالعه جدید نشان نداد که در مغز افراد مسنتر در مقایسه با مغز جوانترها، میکرو و نانوپلاستیک بیشتری وجود دارد؛ آنچه آشکار میکند بدن انسان میتواند مقدار زیادی از این پلاستیکها را از طریق مدفوع دفع و از تجمع آنها جلوگیری کند. با این حال، این مطالعه دریافت که میزان میکرو و نانوپلاستیکها در نمونههای مغز و کبد افرادی که سال ۲۰۲۴ درگذشتند، در مقایسه با افرادی که سال ۲۰۱۶ فوت کردند، افزایش یافته که احتمالا دلیل آن افزایش میزان پلاستیکها در محیط زیست است.
به باور متخصصان این نتایج ضرورت کاهش مصرف پلاستیک را برجسته میکند و نشان میدهد که اگر آلودگی محیطی با میکروپلاستیکها را کاهش دهیم، میزان مواجهه انسانی با آن هم کاهش مییابد.
از ریزپلاستیکها گریزی نیست. آنها در غذای ما، هوا، آب و زبالهها وجود دارند. بنابراین برای کاهش مواجهه با آنها، میتوانید قبل از خوردن دستهایتان را بشویید، پلاستیک روی موادغذایی را قبل از گرم کردن در مایکروویو جدا کنید و از نوشیدن آب در بطریهای پلاستیکی خودداری کنید.
🆔@ScientificDialectics
Nature
Bioaccumulation of microplastics in decedent human brains
Nature Medicine - Pyrolysis gas chromatography–mass spectrometry reveals the presence of microplastics and nanoplastics in human kidney, liver and brain tissue samples from 2016 and 2024,...
💢راهکار اساسی برای اینکه کار امروز را به فردا نیاندازیم
برای بسیاری از افراد پیش آمده که کارهایشان را مدام به عقب بیاندازند، حتی اگر آن کار زمان زیادی نبرد. انباشته شدن این کارهای انجامنشده به دلیل اهمالکاری میتواند طاقتفرسا باشد.
اما چرا ما کارها را به تعویق میاندازیم؟ دکتر فوشیا سیرویس، استاد روانشناسی اجتماعی و سلامت در دانشگاه دورهام انگلستان، میگوید: «اهمالکاری درواقع راهی برای مدیریت احساسات منفی است. زمانی که یک کار باعث ایجاد اضطراب یا احساسات ناخوشایند میشود، ما به جای مواجه شدن با آن از انجامش طفره میرویم تا موقتاً از استرس آن خلاص شویم.»
به همین دلیل، غلبه بر اهمالکاری باید با بررسی ریشهی آن شروع شود. برخی از افراد برای فرار از ترس از شکست یا کمالگرا بودن کارها را عقب میاندازند. برخی دیگر به دلیل مشکلات روانی مانند افسردگی یا اختلالاتی مانند «ADHD» دچار این مشکل هستند.
راه غلبه بر اهمالکاری یک مسیر خطی و ساده نیست و لازم نیست که همهچیز را از همان اول کامل انجام بدهید. اما با استفاده از استراتژیهای صحیح، بهرهوری و کیفیت زندگی بهبود خواهد یافت.
چگونه چرخه اهمالکاری را بشکنیم؟
شکستن چرخه اهمالکاری به یک رویکرد چندجانبه نیاز دارد که شامل تغییر عادتها، اصلاح نگرش، بهکارگیری تکنیکهای مؤثر و در برخی موارد دریافت کمک حرفهای است. در ادامه، راهکارهای کلیدیای که میتوانند به کاهش اهمالکاری کمک کنند توضیح داده شدهاند:
انگیزههای خود را تغییر دهید و از تشویقهای مثبت استفاده کنید
بسیاری از افراد برای انجام کارها خود را سرزنش کرده و بر ترس از شکست یا از دست دادن فرصتها تکیه میکنند.
این نوع انگیزههای منفی ممکن است در کوتاهمدت اثر داشته باشند، اما در بلندمدت منجر به فرسودگی و کاهش اعتمادبهنفس میشوند.
برای ایجاد انگیزه مثبت، میتوان از روشهای زیر استفاده کرد:
• ایجاد پیوند بین کارها و فعالیتهای لذتبخش: مثلاً گوش دادن به موسیقی هنگام انجام کارهای روزمره یا همراه کردن فعالیتهای کسلکننده با یک سرگرمی کوچک
• تعیین پاداشهای کوچک برای خود: مثلاً پس از تکمیل یک کار دشوار، داشتن یک استراحت کوتاه، تماشای یک اپیزود از سریال موردعلاقه یا خوردن یک خوراکی دلخواه
• تقسیم کارهای بزرگ به بخشهای کوچکتر: به جای تمرکز بر روی کل پروژه، بخشهای کوچکی را مشخصش کنید که انجامشان آسانتر باشد
• ایجاد محیطی که کار کردن را دلپذیرتر کند: استفاده از نور مناسب، نظم دادن به محیط کار و حذف عوامل حواسپرتی
با کمک یک مشاور یا درمانگر علل اصلی اهمالکاری را شناسایی کنید
گاهی اوقات اهمالکاری به مشکلات عمیقتری مانند اضطراب، افسردگی یا اختلال کمتوجهی و بیشفعالی (ADHD) مرتبط است. در این موارد کمک گرفتن از یک متخصص روانشناسی میتواند بسیار مفید باشد.
یک برنامه منظم برای کارها و وظایف خود تنظیم کنید
داشتن یک برنامه مشخص برای انجام کارها میتواند از سردرگمی و تعویق وظایف جلوگیری کند. در این زمینه چند روش کاربردی وجود دارد:
• نوشتن برنامه روزانه در ابتدای روز یا هفته: داشتن یک فهرست از کارهای مهم روزانه میتواند به نظمبخشی و کاهش استرس کمک کند.
• تقسیم وظایف به گامهای کوچکتر و مشخص: به جای نوشتن «پایان پروژه»، جزئیات هر مرحله را یادداشت کنید، مثل «نوشتن مقدمه»، «بررسی منابع» یا «ویرایش نهایی».
• استفاده از اپلیکیشنهای مدیریت کار: برنامههایی مانند Todoist ، Notion ، Routinery و Trello میتوانند به اولویتبندی و سازماندهی کارها کمک کنند
از قانون دو دقیقه برای شروع استفاده کنید
قانون دو دقیقه میگوید: اگر انجام یک کار کمتر از دو دقیقه طول میکشد، آن را فوراً انجام دهید. این روش برای غلبه بر مقاومت ذهنی بسیار مؤثر است. اغلب شروع کردن یک کار سختترین مرحله آن است، اما وقتی اولین گام برداشته شد، ادامه دادن آسانتر میشود.
نمونههای کاربردی این بخش میتواند پاسخ دادن به یک ایمیل ساده، مرتب کردن میز کار، خواندن یک صفحه از یک کتاب آموزشی و یا نوشتن اولین جمله از یک مقاله یا گزارش باشد.
برای بسیاری از افراد پیش آمده که کارهایشان را مدام به عقب بیاندازند، حتی اگر آن کار زمان زیادی نبرد. انباشته شدن این کارهای انجامنشده به دلیل اهمالکاری میتواند طاقتفرسا باشد.
اما چرا ما کارها را به تعویق میاندازیم؟ دکتر فوشیا سیرویس، استاد روانشناسی اجتماعی و سلامت در دانشگاه دورهام انگلستان، میگوید: «اهمالکاری درواقع راهی برای مدیریت احساسات منفی است. زمانی که یک کار باعث ایجاد اضطراب یا احساسات ناخوشایند میشود، ما به جای مواجه شدن با آن از انجامش طفره میرویم تا موقتاً از استرس آن خلاص شویم.»
به همین دلیل، غلبه بر اهمالکاری باید با بررسی ریشهی آن شروع شود. برخی از افراد برای فرار از ترس از شکست یا کمالگرا بودن کارها را عقب میاندازند. برخی دیگر به دلیل مشکلات روانی مانند افسردگی یا اختلالاتی مانند «ADHD» دچار این مشکل هستند.
راه غلبه بر اهمالکاری یک مسیر خطی و ساده نیست و لازم نیست که همهچیز را از همان اول کامل انجام بدهید. اما با استفاده از استراتژیهای صحیح، بهرهوری و کیفیت زندگی بهبود خواهد یافت.
چگونه چرخه اهمالکاری را بشکنیم؟
شکستن چرخه اهمالکاری به یک رویکرد چندجانبه نیاز دارد که شامل تغییر عادتها، اصلاح نگرش، بهکارگیری تکنیکهای مؤثر و در برخی موارد دریافت کمک حرفهای است. در ادامه، راهکارهای کلیدیای که میتوانند به کاهش اهمالکاری کمک کنند توضیح داده شدهاند:
انگیزههای خود را تغییر دهید و از تشویقهای مثبت استفاده کنید
بسیاری از افراد برای انجام کارها خود را سرزنش کرده و بر ترس از شکست یا از دست دادن فرصتها تکیه میکنند.
این نوع انگیزههای منفی ممکن است در کوتاهمدت اثر داشته باشند، اما در بلندمدت منجر به فرسودگی و کاهش اعتمادبهنفس میشوند.
برای ایجاد انگیزه مثبت، میتوان از روشهای زیر استفاده کرد:
• ایجاد پیوند بین کارها و فعالیتهای لذتبخش: مثلاً گوش دادن به موسیقی هنگام انجام کارهای روزمره یا همراه کردن فعالیتهای کسلکننده با یک سرگرمی کوچک
• تعیین پاداشهای کوچک برای خود: مثلاً پس از تکمیل یک کار دشوار، داشتن یک استراحت کوتاه، تماشای یک اپیزود از سریال موردعلاقه یا خوردن یک خوراکی دلخواه
• تقسیم کارهای بزرگ به بخشهای کوچکتر: به جای تمرکز بر روی کل پروژه، بخشهای کوچکی را مشخصش کنید که انجامشان آسانتر باشد
• ایجاد محیطی که کار کردن را دلپذیرتر کند: استفاده از نور مناسب، نظم دادن به محیط کار و حذف عوامل حواسپرتی
با کمک یک مشاور یا درمانگر علل اصلی اهمالکاری را شناسایی کنید
گاهی اوقات اهمالکاری به مشکلات عمیقتری مانند اضطراب، افسردگی یا اختلال کمتوجهی و بیشفعالی (ADHD) مرتبط است. در این موارد کمک گرفتن از یک متخصص روانشناسی میتواند بسیار مفید باشد.
یک برنامه منظم برای کارها و وظایف خود تنظیم کنید
داشتن یک برنامه مشخص برای انجام کارها میتواند از سردرگمی و تعویق وظایف جلوگیری کند. در این زمینه چند روش کاربردی وجود دارد:
• نوشتن برنامه روزانه در ابتدای روز یا هفته: داشتن یک فهرست از کارهای مهم روزانه میتواند به نظمبخشی و کاهش استرس کمک کند.
• تقسیم وظایف به گامهای کوچکتر و مشخص: به جای نوشتن «پایان پروژه»، جزئیات هر مرحله را یادداشت کنید، مثل «نوشتن مقدمه»، «بررسی منابع» یا «ویرایش نهایی».
• استفاده از اپلیکیشنهای مدیریت کار: برنامههایی مانند Todoist ، Notion ، Routinery و Trello میتوانند به اولویتبندی و سازماندهی کارها کمک کنند
از قانون دو دقیقه برای شروع استفاده کنید
قانون دو دقیقه میگوید: اگر انجام یک کار کمتر از دو دقیقه طول میکشد، آن را فوراً انجام دهید. این روش برای غلبه بر مقاومت ذهنی بسیار مؤثر است. اغلب شروع کردن یک کار سختترین مرحله آن است، اما وقتی اولین گام برداشته شد، ادامه دادن آسانتر میشود.
نمونههای کاربردی این بخش میتواند پاسخ دادن به یک ایمیل ساده، مرتب کردن میز کار، خواندن یک صفحه از یک کتاب آموزشی و یا نوشتن اولین جمله از یک مقاله یا گزارش باشد.
تکنیک پومودورو را امتحان کنید
یکی از روشهای مؤثر برای مدیریت زمان، تکنیک پومودورو است که بر تمرکز در بازههای زمانی کوتاه و استراحتهای منظم تأکید دارد.
در این روش فرد با استفاده از یک تایمر به ازای هر ۲۰ دقیقه فعالیت کاری و فکری، ۵ دقیقه استراحت برای خود درنظر میگیرد. این روش که میتواند در محیطهای دانشگاهی، محلهای کار یا حتی در خانه انجام شود به جلوگیری از فرسودگی ذهنی کمک کرده و بهرهوری را افزایش میدهد.
از فهرست کارهای طولانی پرهیز کنید و اولویتبندی کنید
یک فهرست بلند از کارهایی که باید انجام شوند، میتواند باعث ایجاد احساس سنگینی و استرس شود. برای کاهش این فشار ابتدا فقط سه کار مهم روزانه را بنویسید و پس از تکمیل آنها، کارهای جدید اضافه کنید.
همچنین میتوانید از «ماتریس آیزنهاور» برای اولویتبندی استفاده کنید:
کارهای مهم و فوری را بلافاصله انجام دهید.
کارهای مهم ولی غیر فوری را برای زمانی دیگر برنامهریزی کنید.
کارهای فوری ولی غیر مهم را به دیگران واگذار کنید.
کارهای غیر فوری و غیر مهم را حذف کنید.
از حمایت اجتماعی بهره بگیرید
داشتن همراه یا شخصی که شما را برای انجام وظایف تشویق کند میتواند تأثیر مثبتی داشته باشد:
• از یک دوست یا همکار بخواهید که در مورد پیشرفت کارهایتان پیگیری کند.
• در کنار کسی که روی پروژه خود کار میکند کار کنید تا انگیزه بیشتری داشته باشید.
• از ویدیوهای «مطالعه با من» یا «کار با من» در یوتیوب استفاده کنید تا احساس کنید که در یک محیط کاری قرار دارید.
🆔@ScientificDialectics
یکی از روشهای مؤثر برای مدیریت زمان، تکنیک پومودورو است که بر تمرکز در بازههای زمانی کوتاه و استراحتهای منظم تأکید دارد.
در این روش فرد با استفاده از یک تایمر به ازای هر ۲۰ دقیقه فعالیت کاری و فکری، ۵ دقیقه استراحت برای خود درنظر میگیرد. این روش که میتواند در محیطهای دانشگاهی، محلهای کار یا حتی در خانه انجام شود به جلوگیری از فرسودگی ذهنی کمک کرده و بهرهوری را افزایش میدهد.
از فهرست کارهای طولانی پرهیز کنید و اولویتبندی کنید
یک فهرست بلند از کارهایی که باید انجام شوند، میتواند باعث ایجاد احساس سنگینی و استرس شود. برای کاهش این فشار ابتدا فقط سه کار مهم روزانه را بنویسید و پس از تکمیل آنها، کارهای جدید اضافه کنید.
همچنین میتوانید از «ماتریس آیزنهاور» برای اولویتبندی استفاده کنید:
کارهای مهم و فوری را بلافاصله انجام دهید.
کارهای مهم ولی غیر فوری را برای زمانی دیگر برنامهریزی کنید.
کارهای فوری ولی غیر مهم را به دیگران واگذار کنید.
کارهای غیر فوری و غیر مهم را حذف کنید.
از حمایت اجتماعی بهره بگیرید
داشتن همراه یا شخصی که شما را برای انجام وظایف تشویق کند میتواند تأثیر مثبتی داشته باشد:
• از یک دوست یا همکار بخواهید که در مورد پیشرفت کارهایتان پیگیری کند.
• در کنار کسی که روی پروژه خود کار میکند کار کنید تا انگیزه بیشتری داشته باشید.
• از ویدیوهای «مطالعه با من» یا «کار با من» در یوتیوب استفاده کنید تا احساس کنید که در یک محیط کاری قرار دارید.
🆔@ScientificDialectics
YouTube
3 HOUR STUDY WITH ME | Background noise, Rain Sounds, 10-min break, No Music
Study with me in beautiful Glasgow!
I hope this study video helps you avoid using social media while you study. You will find a quiet and cosy study room ambience in this video when studying at your home. Hopefully, this will get you motivated more to study.…
I hope this study video helps you avoid using social media while you study. You will find a quiet and cosy study room ambience in this video when studying at your home. Hopefully, this will get you motivated more to study.…
💢روز جهانی مبارزه با ختنه زنان؛ در کدام کشورها رایج است و موضع اتحادیه اروپا چیست؟
سازمان ملل روز ششم فوریه را بهعنوان روز بینالمللی «تسامح ناپذیری» در برابر ختنه زنان نامگذاری کرده است. کمیسیون اروپا نیز به نوبه خود هر ساله به این مناسبت گزارشی از تلاشهای اتحادیه اروپا برای مقابله با ختنه زنان ارائه میدهد.
ناقصسازی اندام جنسی زنان یا همان ختنه زنان شامل تمام روشهایی میشود که بهطور عمدی و بهدلایل غیر پزشکی تغییراتی در اندامهای تناسلی زنانه ایجاد کرده یا به آنها آسیب میزند.
ختنهی زنان یا «افجیام» به دلایل فرهنگی، مذهبی و اجتماعی انجام میشود و عمدتاً بر روی دختران جوان بین سنین نوزادی تا ۱۵ سالگی صورت میگیرد.
این عمل نه تنها هیچ منفعتی برای سلامت زنان ندارد، بلکه میتواند تأثیرات جدی بر سلامت و رفاه فرد داشته باشد، حتی باعث مرگ شود و هزینههای بهداشتی قابل توجهی را به همراه دارد.
آمار دقیق دختران و زنانی که تحت تأثیر ناقصسازی اندام جنسی قرار گرفتهاند، مشخص نیست، اما صندوق کودکان سازمان ملل متحد، یونیسف تخمین میزند که در سطح جهانی، دستکم ۲۰۰ میلیون زن و دختر «ختنه» شدهاند، و هر ساله حدود ۴ میلیون دختر در معرض خطر انجام آن قرار دارند.
این عمل بیشتر در ۲۸ کشور آفریقایی رایج است و در برخی مناطق خاورمیانه و آسیا نیز مشاهده میشود، اگرچه در سایر نقاط جهان بهطور کمتری گزارش شده است.
تجزیه و تحلیلهای یونیسف و صندوق جمعیت سازمان ملل نشان میدهد که در برخی کشورها این عمل به شدت کاهش یافته است، اما در دیگر کشورها همچنان ثابت مانده است. رشد جمعیت در مناطق پرخطر، بحرانهای متعدد و مخالفتها با تلاشهای مقابله با ختنه زنان تهدیدی برای پیشرفت در این زمینه است.
انجام اقدامات بهداشتی توسط افراد متخصص در برخی کشورها در حال افزایش است، اما این عمل آسیب آن را کاهش نمیدهد و همچنان برخلاف اصول اخلاقی پزشکی است.
شیوع ختنه زنان در اروپا
اطلاعاتی در مورد شیوع ختنه زنان در اروپا موجود نیست. اما چهار مطالعهای که توسط «موسسه اروپایی برای برابری جنسیتی» بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰ انجام شد، نشان داد که قربانیان (یا قربانیان بالقوه) ختنه زنان در دستکم ۱۶ کشور اتحادیه اروپا از جمله بلژیک، دانمارک، آلمان، ایرلند، یونان، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، قبرس، لوکزامبورگ، مالتا، هلند، اتریش، پرتغال، فنلاند و سوئد وجود دارند.
«شبکه اروپایی مبارزه با ناقصسازی اندام جنسی زنان» تخمین میزند که بیش از ۶۰۰ هزار زن و دختر که از ختنه جان سالم به در بردهاند در اروپا زندگی میکنند و فقط در ۱۳ کشور اروپایی ۱۸۰ هزار دختر در معرض خطر ختنه شدن قرار دارند.
هر ساله حدود ۲۰ هزار زن و دختر از مبدا کشورهای انجامدهنده ختنه زنان به اتحادیه اروپا درخواست پناهندگی میدهند که حدود هزار درخواست آن بهطور مستقیم با ختنه زنان مرتبط است. این تعداد از سال ۲۰۰۸ به طور پیوسته افزایش یافته است.
تعهدات و اقدامات برای مقابله با ختنه زنان
ختنه زنان یک نوع سوءاستفاده از کودکان و خشونت مبتنی بر جنسیت است و در سطح بینالمللی بهعنوان نقض حقوق بشر دختران و زنان شناخته شده است. مضافا اینکه این عمل «حقوق فردی سلامت، امنیت و تمامیت جسمی»، «حق آزادی از شکنجه و رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز» و «حق زندگی در مواردی که این عمل منجر به مرگ میشود» را نقض میکند.
با این حال، ختنه زنان در برخی از کشورها و در میان برخی اقوام یک سنت قدیمی محسوب میشود و نه تنها به صورت سنتی صورت میگیرد بلکه بسیاری از مردم این کشورها در پی آن هستند که آن را قانونی کنند.
در سطح بینالمللی، استانداردهای سازمان ملل، اتحادیه آفریقا و شورای اروپا بهعنوان معیارهایی برای مقابله با ختنه زنان محسوب میشوند. پیمانهای کلیدی، از جمله کنوانسیون حذف تمام اشکال تبعیض علیه زنان، کنوانسیون حقوق کودک و کنوانسیون ژنو، بهطور غیرمستقیم به ختنه زنان پرداخته و راهنماییهایی در خصوص حفاظت و پناهندگی برای قربانیان ارائه میدهند.
در اروپا نیز کنوانسیون شورای اروپا در خصوص پیشگیری و مقابله با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی (کنوانسیون استانبول) اولین پیمانی است که در آن ختنه زنان در این قاره بهرسمیت شناخته شده است. این کنوانسیون الزامات خاصی را در زمینه پیشگیری و مقابله با این عمل و همچنین ارائه حمایت به قربانیان و کسانی که در معرض خطر هستند، مشخص میکند.
تلاشهای طولانیمدت سازمان ملل برای پایان دادن به این عمل در سال ۲۰۱۲ به اولین قطعنامه خاص این سازمان در مورد ختنه زنان منتهی شد. سند ۲۰۳۰ سازمان ملل برای توسعه پایدار، ختنه را بهعنوان یک عمل مضر شناسایی کرده و هدفگذاری کرده است که تا سال ۲۰۳۰ این عمل برچیده شود.
Copyright © euronews 2025
🆔@ScientificDialectics
سازمان ملل روز ششم فوریه را بهعنوان روز بینالمللی «تسامح ناپذیری» در برابر ختنه زنان نامگذاری کرده است. کمیسیون اروپا نیز به نوبه خود هر ساله به این مناسبت گزارشی از تلاشهای اتحادیه اروپا برای مقابله با ختنه زنان ارائه میدهد.
ناقصسازی اندام جنسی زنان یا همان ختنه زنان شامل تمام روشهایی میشود که بهطور عمدی و بهدلایل غیر پزشکی تغییراتی در اندامهای تناسلی زنانه ایجاد کرده یا به آنها آسیب میزند.
ختنهی زنان یا «افجیام» به دلایل فرهنگی، مذهبی و اجتماعی انجام میشود و عمدتاً بر روی دختران جوان بین سنین نوزادی تا ۱۵ سالگی صورت میگیرد.
این عمل نه تنها هیچ منفعتی برای سلامت زنان ندارد، بلکه میتواند تأثیرات جدی بر سلامت و رفاه فرد داشته باشد، حتی باعث مرگ شود و هزینههای بهداشتی قابل توجهی را به همراه دارد.
آمار دقیق دختران و زنانی که تحت تأثیر ناقصسازی اندام جنسی قرار گرفتهاند، مشخص نیست، اما صندوق کودکان سازمان ملل متحد، یونیسف تخمین میزند که در سطح جهانی، دستکم ۲۰۰ میلیون زن و دختر «ختنه» شدهاند، و هر ساله حدود ۴ میلیون دختر در معرض خطر انجام آن قرار دارند.
این عمل بیشتر در ۲۸ کشور آفریقایی رایج است و در برخی مناطق خاورمیانه و آسیا نیز مشاهده میشود، اگرچه در سایر نقاط جهان بهطور کمتری گزارش شده است.
تجزیه و تحلیلهای یونیسف و صندوق جمعیت سازمان ملل نشان میدهد که در برخی کشورها این عمل به شدت کاهش یافته است، اما در دیگر کشورها همچنان ثابت مانده است. رشد جمعیت در مناطق پرخطر، بحرانهای متعدد و مخالفتها با تلاشهای مقابله با ختنه زنان تهدیدی برای پیشرفت در این زمینه است.
انجام اقدامات بهداشتی توسط افراد متخصص در برخی کشورها در حال افزایش است، اما این عمل آسیب آن را کاهش نمیدهد و همچنان برخلاف اصول اخلاقی پزشکی است.
شیوع ختنه زنان در اروپا
اطلاعاتی در مورد شیوع ختنه زنان در اروپا موجود نیست. اما چهار مطالعهای که توسط «موسسه اروپایی برای برابری جنسیتی» بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰ انجام شد، نشان داد که قربانیان (یا قربانیان بالقوه) ختنه زنان در دستکم ۱۶ کشور اتحادیه اروپا از جمله بلژیک، دانمارک، آلمان، ایرلند، یونان، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، قبرس، لوکزامبورگ، مالتا، هلند، اتریش، پرتغال، فنلاند و سوئد وجود دارند.
«شبکه اروپایی مبارزه با ناقصسازی اندام جنسی زنان» تخمین میزند که بیش از ۶۰۰ هزار زن و دختر که از ختنه جان سالم به در بردهاند در اروپا زندگی میکنند و فقط در ۱۳ کشور اروپایی ۱۸۰ هزار دختر در معرض خطر ختنه شدن قرار دارند.
هر ساله حدود ۲۰ هزار زن و دختر از مبدا کشورهای انجامدهنده ختنه زنان به اتحادیه اروپا درخواست پناهندگی میدهند که حدود هزار درخواست آن بهطور مستقیم با ختنه زنان مرتبط است. این تعداد از سال ۲۰۰۸ به طور پیوسته افزایش یافته است.
تعهدات و اقدامات برای مقابله با ختنه زنان
ختنه زنان یک نوع سوءاستفاده از کودکان و خشونت مبتنی بر جنسیت است و در سطح بینالمللی بهعنوان نقض حقوق بشر دختران و زنان شناخته شده است. مضافا اینکه این عمل «حقوق فردی سلامت، امنیت و تمامیت جسمی»، «حق آزادی از شکنجه و رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز» و «حق زندگی در مواردی که این عمل منجر به مرگ میشود» را نقض میکند.
با این حال، ختنه زنان در برخی از کشورها و در میان برخی اقوام یک سنت قدیمی محسوب میشود و نه تنها به صورت سنتی صورت میگیرد بلکه بسیاری از مردم این کشورها در پی آن هستند که آن را قانونی کنند.
در سطح بینالمللی، استانداردهای سازمان ملل، اتحادیه آفریقا و شورای اروپا بهعنوان معیارهایی برای مقابله با ختنه زنان محسوب میشوند. پیمانهای کلیدی، از جمله کنوانسیون حذف تمام اشکال تبعیض علیه زنان، کنوانسیون حقوق کودک و کنوانسیون ژنو، بهطور غیرمستقیم به ختنه زنان پرداخته و راهنماییهایی در خصوص حفاظت و پناهندگی برای قربانیان ارائه میدهند.
در اروپا نیز کنوانسیون شورای اروپا در خصوص پیشگیری و مقابله با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی (کنوانسیون استانبول) اولین پیمانی است که در آن ختنه زنان در این قاره بهرسمیت شناخته شده است. این کنوانسیون الزامات خاصی را در زمینه پیشگیری و مقابله با این عمل و همچنین ارائه حمایت به قربانیان و کسانی که در معرض خطر هستند، مشخص میکند.
تلاشهای طولانیمدت سازمان ملل برای پایان دادن به این عمل در سال ۲۰۱۲ به اولین قطعنامه خاص این سازمان در مورد ختنه زنان منتهی شد. سند ۲۰۳۰ سازمان ملل برای توسعه پایدار، ختنه را بهعنوان یک عمل مضر شناسایی کرده و هدفگذاری کرده است که تا سال ۲۰۳۰ این عمل برچیده شود.
Copyright © euronews 2025
🆔@ScientificDialectics
هشدارهای جهانی درباره جراحیهای تغییر رنگ چشم
تب جراحیهای تغییر رنگ چشم به ایران محدود نیست و در بسیاری از کشورهای دنیا نیز مشاهده میشود. آکادمی چشمپزشکی آمریکا در اطلاعیهای درباره خطرات این جراحیها هشدار داد و اعلام کرد که جراحی کاشت عنبیه و جراحی لیزر تغییر رنگ چشم، میتوانند به نابینایی و عوارض جدی منجر شوند. این نهاد پزشکی تاکید کرده است که بیماران باید پیش از تصمیمگیری، این خطرات را به دقت بررسی کنند.
طبق اعلام این آکادمی، برخی از عوارض جدی این جراحیها عبارتاند از: آسیب به قرنیه که ممکن است باعث کدر شدن، تغییر شکل و نشت مایع شود، حساسیت شدید به نور، التهاب مزمن (یووئیت) و رشد غیرطبیعی عروق خونی در قرنیه، عفونتهای باکتریایی یا قارچی که میتوانند به زخم قرنیه و از دست دادن بینایی منجر شوند و توزیع نابرابر رنگدانه در چشم که ظاهر غیرطبیعی و مشکلات بینایی ایجاد میکند.
آکادمی چشمپزشکی آمریکا تاکید دارد که ایمنترین روش برای تغییر رنگ چشم استفاده از لنزهای تماسی رنگی است. البته این لنزها نیز باید تحت نظارت متخصص سلامت چشم تجویز، فروخته و در چشم گذاشته شوند تا از مشکلات احتمالی جلوگیری شود.
🆔@ScientificDialectics
تب جراحیهای تغییر رنگ چشم به ایران محدود نیست و در بسیاری از کشورهای دنیا نیز مشاهده میشود. آکادمی چشمپزشکی آمریکا در اطلاعیهای درباره خطرات این جراحیها هشدار داد و اعلام کرد که جراحی کاشت عنبیه و جراحی لیزر تغییر رنگ چشم، میتوانند به نابینایی و عوارض جدی منجر شوند. این نهاد پزشکی تاکید کرده است که بیماران باید پیش از تصمیمگیری، این خطرات را به دقت بررسی کنند.
طبق اعلام این آکادمی، برخی از عوارض جدی این جراحیها عبارتاند از: آسیب به قرنیه که ممکن است باعث کدر شدن، تغییر شکل و نشت مایع شود، حساسیت شدید به نور، التهاب مزمن (یووئیت) و رشد غیرطبیعی عروق خونی در قرنیه، عفونتهای باکتریایی یا قارچی که میتوانند به زخم قرنیه و از دست دادن بینایی منجر شوند و توزیع نابرابر رنگدانه در چشم که ظاهر غیرطبیعی و مشکلات بینایی ایجاد میکند.
آکادمی چشمپزشکی آمریکا تاکید دارد که ایمنترین روش برای تغییر رنگ چشم استفاده از لنزهای تماسی رنگی است. البته این لنزها نیز باید تحت نظارت متخصص سلامت چشم تجویز، فروخته و در چشم گذاشته شوند تا از مشکلات احتمالی جلوگیری شود.
🆔@ScientificDialectics
American Academy of Ophthalmology
American Academy of Ophthalmology Issues Warning on the Dangers of Eye Color-Changing Procedures
The American Academy of Ophthalmology is warning the public against two eye color-changing surgeries that are trending on social media: iris implant surgery and a laser surgery that inserts pigment in
💢ایلان ماسک توییت زد ؛ رئیس آژانس توسعه جهانی آمریکا استعفا داد !
گزارش ها حاکی است که مت هوپسون ، رئیس کارکنان آژانس توسعه جهانی ایالات متحده ، در میانه موج اخراج اعضای این نهاد از جمله دو مقام ارشد امنیتی آن که از ارائه اطلاعات طبقه بندی شده به نمایندگان وزارت کارآمدی دولت امتناع کرده بودند ، استعفا کرده است
روز گذشته ایلان ماسک در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:« آیا میدانستید ویروس کرونا با پول مالیات شما مردم آمریکا و در تحقیقات تسلیحات بیولوژیک بواسطه کمکهای USAID (آژانس توسعه جهانی ایالات متحده ) تولید شد!» و امروز خبر آمد که مت هوپسون، رئیس کارکنان آژانس توسعه جهانی ایالات متحده، استعفا کرده است.
آژانس توسعه جهانی ایالات متحده در پی دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، برای تعلیق کمکها و تعهدات مالی واشینگتن در خارج از کشور، تحت فشار قرار گرفته است.
این نهاد که بر اجرای برنامه کمکهای خارجی ایالات متحده، از جمله کمکهای بشردوستانه، توسعه اقتصادی و امدادرسانی در برابر بلایای طبیعی نظارت دارد، از آغاز دورهٔ دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، هدف انتقادات شدید قرار گرفته و مخالفانش آن را به «ناکارآمدی» و اجرای «برنامههای بیهودهٔ پرهزینه» متهم میکنند.
وزارت کارآمدی دولت نه بخشی از دولت فدرال، بلکه کمیسیونی مشورتی است که ترامپ آن را ایجاد کرده و تحت رهبری ایلان ماسک، حامی میلیاردر او، وظیفهاش کاهش هزینههای فدرال و کوچک کردن بروکراسی دولت است.
بر اساس گزارشهای رویترز و آسوشیتدپرس، مت هوپسون که در دولت ترامپ به عنوان رئیس کارکنان آژانس توسعه جهانی ایالات متحده منصوب شده بود، در پی انتشار گزارشها مبنی بر مرخصی اجباری جان وورهیس، مدیر امنیتی این نهاد و برایان مکگیل، معاون او استعفا کرده است.
هوپسون بهطور مستقیم به جیسون گری، مدیر موقت کارکنان آژانس توسعه جهانی ایالات متحده، گزارش میداد.
تقریباً ۱۰۰ نفر از کارکنان کارکنان آژانس توسعه جهانی ایالات متحده هماکنون به مرخصی اجباری فرستاده شدهاند، از جمله دو مقام امنیتی مورداشاره که با نمایندگان وزارت کارآمدی دولت اختلاف پیدا کرده بودند.
گزارشها حاکی است که مرخصی اجباری وورهیس و مکگیل به دلیل عدم تحویل اطلاعات طبقهبندی شده به نمایندگان وزارت کارآمدی دولت بوده است که مجوزهای امنیتی کامل نداشتند.
آسوشیتدپرس گزارش داد که نمایندگان وزارت کارآمدی دولت در نهایت روز شنبه به اطلاعات طبقهبندی شده دسترسی پیدا کردند.
https://www.cbsnews.com/news/usaid-dramatic-changes-security-officials-on-leave/
🆔@ScientificDialectics
گزارش ها حاکی است که مت هوپسون ، رئیس کارکنان آژانس توسعه جهانی ایالات متحده ، در میانه موج اخراج اعضای این نهاد از جمله دو مقام ارشد امنیتی آن که از ارائه اطلاعات طبقه بندی شده به نمایندگان وزارت کارآمدی دولت امتناع کرده بودند ، استعفا کرده است
روز گذشته ایلان ماسک در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:« آیا میدانستید ویروس کرونا با پول مالیات شما مردم آمریکا و در تحقیقات تسلیحات بیولوژیک بواسطه کمکهای USAID (آژانس توسعه جهانی ایالات متحده ) تولید شد!» و امروز خبر آمد که مت هوپسون، رئیس کارکنان آژانس توسعه جهانی ایالات متحده، استعفا کرده است.
آژانس توسعه جهانی ایالات متحده در پی دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، برای تعلیق کمکها و تعهدات مالی واشینگتن در خارج از کشور، تحت فشار قرار گرفته است.
این نهاد که بر اجرای برنامه کمکهای خارجی ایالات متحده، از جمله کمکهای بشردوستانه، توسعه اقتصادی و امدادرسانی در برابر بلایای طبیعی نظارت دارد، از آغاز دورهٔ دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، هدف انتقادات شدید قرار گرفته و مخالفانش آن را به «ناکارآمدی» و اجرای «برنامههای بیهودهٔ پرهزینه» متهم میکنند.
وزارت کارآمدی دولت نه بخشی از دولت فدرال، بلکه کمیسیونی مشورتی است که ترامپ آن را ایجاد کرده و تحت رهبری ایلان ماسک، حامی میلیاردر او، وظیفهاش کاهش هزینههای فدرال و کوچک کردن بروکراسی دولت است.
بر اساس گزارشهای رویترز و آسوشیتدپرس، مت هوپسون که در دولت ترامپ به عنوان رئیس کارکنان آژانس توسعه جهانی ایالات متحده منصوب شده بود، در پی انتشار گزارشها مبنی بر مرخصی اجباری جان وورهیس، مدیر امنیتی این نهاد و برایان مکگیل، معاون او استعفا کرده است.
هوپسون بهطور مستقیم به جیسون گری، مدیر موقت کارکنان آژانس توسعه جهانی ایالات متحده، گزارش میداد.
تقریباً ۱۰۰ نفر از کارکنان کارکنان آژانس توسعه جهانی ایالات متحده هماکنون به مرخصی اجباری فرستاده شدهاند، از جمله دو مقام امنیتی مورداشاره که با نمایندگان وزارت کارآمدی دولت اختلاف پیدا کرده بودند.
گزارشها حاکی است که مرخصی اجباری وورهیس و مکگیل به دلیل عدم تحویل اطلاعات طبقهبندی شده به نمایندگان وزارت کارآمدی دولت بوده است که مجوزهای امنیتی کامل نداشتند.
آسوشیتدپرس گزارش داد که نمایندگان وزارت کارآمدی دولت در نهایت روز شنبه به اطلاعات طبقهبندی شده دسترسی پیدا کردند.
https://www.cbsnews.com/news/usaid-dramatic-changes-security-officials-on-leave/
🆔@ScientificDialectics
CBS News
Two top security officials at USAID placed on leave, sources say
USAID Director for Security John Vorhees and Deputy Director for Security Brian McGill were put on leave last night, two sources confirmed to CBS News.
💢پیرسینگ لب در کودکان پیش از تاریخ، ۳۰ هزار سال پیش!؟
نواحی صاف و غیرمعمول روی دندانهای جوامع اروپایی پیش از تاریخ، قرنهاست که محققین را متحیر کرده است. اما اکنون یک پژوهشگر معتقد است که این معما را حل کرده است: مردمان عصر یخبندان، حتی در سنین ۱۰ سالگی، پیرسینگ لب لابرت (تکهای از استخوان، چوب و یا صدف که در لب جا میگیرد) داشتند!
در این مطالعه، بقایای دهها فرد از فرهنگ پاولویایی مورد بررسی قرار گرفت. این مردمان در حدود ۲۵ تا ۳۰ هزار سال پیش، در اروپای مرکزی زندگی میکردند.
بهطور معمول، با افزایش سن، مینای دندان بر اثر فعالیتهای تکراری مانند جویدن، ساییدن و گاهی نگهداشتن اشیاء در دهان دچار فرسایش میشود. این فرایند معمولا باعث میشود سطح جویدنی دندانها صاف یا کمی زاویهدار شود. اما در بقایای این مردمان، فرسایش برخلاف انتظار، در سطح بیرونی (سمت گونهای) دندانها رخ داده است.
با بررسیهای دقیق، محققین الگویی از سایش دندانی را شناسایی کردند که بهویژه در دندانهای آسیاب بزرگ بالایی متمرکز بود و به مقدار کمتری به دندانهای آسیاب کوچک و دندانهای نیش گسترش یافته بود.
به نظر میرسد که افراد، نخستین لابرت خود را در کودکی دریافت میکردند، زیرا سایش در برخی دندانهای شیری نیز مشاهده شده است. همچنین، نتایج نشان میدهد که بزرگسالان نسبت به کودکان، فرسایش بیشتری در مینای دندانهای خود داشتند، که ممکن است به دلیل استفاده از لابرتهای بزرگتر در طول زندگی باشد.
استفاده از لابرت در فرهنگهای باستانی و مدرن بهخوبی شناخته شده است، اما تاکنون هیچ شیئی که بهطور قطعی بهعنوان لابرت شناسایی شود، در گورهای پاولویایی یافت نشده است. احتمالا چون این زیورآلات از موادی مانند چوب ساخته شده بودند، پس از گذشت هزاران سال، باقی نماندند.
داشتن لابرت نشانهی تعلق به گروه بود و تفاوتهای موجود در میزان سایش دندانها احتمالا با انتخابهای فردی و بیان هویت اجتماعی، تجربههای خاص زندگی، یا مناسبتهایی که افراد در طول عمر خود لابرت دریافت میکردند (مانند گذر از بلوغ یا ازدواج) مرتبط بوده است.
هرچند استفاده از لابرت معمولا بیخطر تلقی میشود، اما اگر بهدرستی انجام نشود، میتواند باعث آسیب به دندان و لثه، و حتی جابهجایی دندان شود، تقریبا مانند ارتودنسی معکوس!
اگر نظریهی استفاده از لابرتها تایید شود، میتواند درک ما از سنتها و اعمال نمادین مردم پارینهسنگی جدید در اروپای مرکزی را برای همیشه دگرگون کند…!
✍️ سحر مرتضی نژاد
کارشناس ارشد ژنتیک انسانی
پژوهشگر انسان شناسی و ژنتیک
🆔@ScientificDialectics
نواحی صاف و غیرمعمول روی دندانهای جوامع اروپایی پیش از تاریخ، قرنهاست که محققین را متحیر کرده است. اما اکنون یک پژوهشگر معتقد است که این معما را حل کرده است: مردمان عصر یخبندان، حتی در سنین ۱۰ سالگی، پیرسینگ لب لابرت (تکهای از استخوان، چوب و یا صدف که در لب جا میگیرد) داشتند!
در این مطالعه، بقایای دهها فرد از فرهنگ پاولویایی مورد بررسی قرار گرفت. این مردمان در حدود ۲۵ تا ۳۰ هزار سال پیش، در اروپای مرکزی زندگی میکردند.
بهطور معمول، با افزایش سن، مینای دندان بر اثر فعالیتهای تکراری مانند جویدن، ساییدن و گاهی نگهداشتن اشیاء در دهان دچار فرسایش میشود. این فرایند معمولا باعث میشود سطح جویدنی دندانها صاف یا کمی زاویهدار شود. اما در بقایای این مردمان، فرسایش برخلاف انتظار، در سطح بیرونی (سمت گونهای) دندانها رخ داده است.
با بررسیهای دقیق، محققین الگویی از سایش دندانی را شناسایی کردند که بهویژه در دندانهای آسیاب بزرگ بالایی متمرکز بود و به مقدار کمتری به دندانهای آسیاب کوچک و دندانهای نیش گسترش یافته بود.
به نظر میرسد که افراد، نخستین لابرت خود را در کودکی دریافت میکردند، زیرا سایش در برخی دندانهای شیری نیز مشاهده شده است. همچنین، نتایج نشان میدهد که بزرگسالان نسبت به کودکان، فرسایش بیشتری در مینای دندانهای خود داشتند، که ممکن است به دلیل استفاده از لابرتهای بزرگتر در طول زندگی باشد.
استفاده از لابرت در فرهنگهای باستانی و مدرن بهخوبی شناخته شده است، اما تاکنون هیچ شیئی که بهطور قطعی بهعنوان لابرت شناسایی شود، در گورهای پاولویایی یافت نشده است. احتمالا چون این زیورآلات از موادی مانند چوب ساخته شده بودند، پس از گذشت هزاران سال، باقی نماندند.
داشتن لابرت نشانهی تعلق به گروه بود و تفاوتهای موجود در میزان سایش دندانها احتمالا با انتخابهای فردی و بیان هویت اجتماعی، تجربههای خاص زندگی، یا مناسبتهایی که افراد در طول عمر خود لابرت دریافت میکردند (مانند گذر از بلوغ یا ازدواج) مرتبط بوده است.
هرچند استفاده از لابرت معمولا بیخطر تلقی میشود، اما اگر بهدرستی انجام نشود، میتواند باعث آسیب به دندان و لثه، و حتی جابهجایی دندان شود، تقریبا مانند ارتودنسی معکوس!
اگر نظریهی استفاده از لابرتها تایید شود، میتواند درک ما از سنتها و اعمال نمادین مردم پارینهسنگی جدید در اروپای مرکزی را برای همیشه دگرگون کند…!
✍️ سحر مرتضی نژاد
کارشناس ارشد ژنتیک انسانی
پژوهشگر انسان شناسی و ژنتیک
🆔@ScientificDialectics
💢نظامی سازی قطب شمال توسط ناتو و روسیه ؛ رقابت بر سر منابع و مسیرهای تجاری
از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، قطب شمال به عنوان منطقهای بیطرف و صحنه همکاریهای علمی بینالمللی شناخته میشد. اما با آب شدن یخهای قطبی و دسترسی بیشتر به زمین و دریا، فرصتهای جدیدی برای استخراج منابع و گسترش مسیرهای تجاری دریایی ایجاد شده است. این تغییرات، قطب شمال را به نقطهای جذاب برای قدرتهای جهانی تبدیل کرده و نگرانیهایی درباره ثبات آن به وجود آورده است.
تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، نقطه عطفی در روابط قطب شمال محسوب میشود. در آن زمان، روسیه ریاست شورای قطب شمال را بر عهده داشت؛ نهادی بیندولتی که همکاری میان کشورهای قطبی، جوامع بومی و ساکنان این منطقه را تسهیل میکند، اما عمداً مسائل امنیتی-نظامی را از حوزه فعالیت خود کنار گذاشته است.
پس از آغاز جنگ، هفت عضو از هشت کشور عضو شورای قطب شمال (به جز روسیه) جلسات این شورا را تحریم کردند و تنها در سال ۲۰۲۳ برای انتقال ریاست به نروژ گرد هم آمدند. حذف روسیه از این شورا، که ۵۳ درصد از خط ساحلی قطب شمال را در اختیار دارد، موجب شد تا اعتبار بینالمللی این نهاد زیر سؤال برود و این تصور ایجاد شود که شورا دیگر نمیتواند خود را از درگیریهای ژئوپلیتیکی جدا نگه دارد. در سال ۲۰۲۴، روسیه اعلام کرد که پرداختهای سالانه خود به شورا را تا زمان ازسرگیری فعالیتهای کامل آن متوقف میکند، هرچند برخی نشستهای مجازی در سال گذشته با حضور نمایندگان روسیه برگزار شد.
برتری نظامی روسیه در قطب شمال
روسیه دارای حضور نظامی بزرگتری در قطب شمال نسبت به ناتو است و در حال سرمایهگذاری و بهروزرسانی پایگاههای دوران شوروی خود در این منطقه است. اندیشکده چتم هاوس، مستقر در بریتانیا، میگوید که این اقدامات ماهیت دفاعی دارند و کرملین تمایلی به ایجاد درگیری در قطب شمال ندارد. مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی (CSIS) نیز معتقد است که مسکو در پی دستیابی به اهداف اقتصادی، حفاظت از تواناییهای هستهای دومرحلهای خود و نمایش قدرت در قطب شمال مرکزی، دریای برینگ و اقیانوس اطلس شمالی است.
مؤسسه قطب شمال نیز تأکید میکند که کنترل روسیه بر مسیر دریای شمال (NSR) یک ابزار اقتصادی و دیپلماتیک قدرتمند برای گسترش نفوذ منطقهای آن است. این در حالی است که ناوگان شمالی روسیه، نظارت سطحی و زیردریایی خود را بر این مسیر افزایش داده است. وزارت دفاع ایالات متحده در استراتژی قطبی خود در سال ۲۰۲۴ هشدار داده که زیرساختهای دریایی روسیه میتواند در آینده به مسکو امکان دهد تا ادعاهای دریایی «افراطی و غیرقانونی» را در امتداد این مسیر، بین تنگه برینگ و تنگه کارا، اجرایی کند.
علاوه بر این، سند وزارت دفاع آمریکا به چالشهای لجستیکی جدید ناشی از تغییرات اقلیمی و نگرانیهای واشنگتن درباره همکاری احتمالی روسیه و چین اشاره دارد. چین، که خود را یک «کشور نزدیک به قطب شمال» میخواند، به طور فزایندهای علاقهمند به تحولات این منطقه شده و به دنبال نقشآفرینی در آن است.
فعالیتهای نظامی ناتو در قطب شمال
ناتو نیز در پاسخ به این تحولات، رزمایشهایی را در قطب شمال انجام داده و با پیوستن سوئد و فنلاند به این ائتلاف در سال گذشته، قدرت خود را در این منطقه افزایش داده است. وزارت دفاع آمریکا اعلام کرده که با دقت تحولات را زیر نظر دارد و در حال بهبود سیستمهای نظارت و هشدار زودهنگام در این منطقه وسیع است تا از تبدیل شدن قطب شمال به یک «نقطه کور استراتژیک» جلوگیری کند.
بر اساس دادههای منتشرشده توسط نشریه فارین پالیسی، نروژ دارای ۱۳ پایگاه نظامی در قطب شمال است، از جمله کمپ وایکینگ که بهعنوان محل آموزش تفنگداران دریایی بریتانیا عمل میکند. آمریکا نیز ۹ پایگاه در آلاسکا دارد و در کنار آن، حضور نظامی خود را در گرینلند و ایسلند حفظ کرده است. با وجود اینکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا، اخیراً دوباره بر تمایل خود برای خرید گرینلند تأکید کرده است، واشنگتن اعلام کرده که برنامهای برای افزایش حضور نظامی خود در این منطقه ندارد.
تحلیلگران هشدار میدهند که تداوم تنشها و گسترش رقابتهای نظامی میان دو طرف، خطر سوءمحاسبه و درگیریهای ناخواسته را افزایش میدهد.
✍️ امیر حسین عسکری
پژوهشگر در حوزهی مطالعات اروپا، بریتانیا و ایرلند
https://www.statista.com/chart/33824/military-bases-in-the-arctic-belonging-to-nato-and-russia/?__sso_cookie_checker=failed
🆔@ScientificDialectics
از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، قطب شمال به عنوان منطقهای بیطرف و صحنه همکاریهای علمی بینالمللی شناخته میشد. اما با آب شدن یخهای قطبی و دسترسی بیشتر به زمین و دریا، فرصتهای جدیدی برای استخراج منابع و گسترش مسیرهای تجاری دریایی ایجاد شده است. این تغییرات، قطب شمال را به نقطهای جذاب برای قدرتهای جهانی تبدیل کرده و نگرانیهایی درباره ثبات آن به وجود آورده است.
تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، نقطه عطفی در روابط قطب شمال محسوب میشود. در آن زمان، روسیه ریاست شورای قطب شمال را بر عهده داشت؛ نهادی بیندولتی که همکاری میان کشورهای قطبی، جوامع بومی و ساکنان این منطقه را تسهیل میکند، اما عمداً مسائل امنیتی-نظامی را از حوزه فعالیت خود کنار گذاشته است.
پس از آغاز جنگ، هفت عضو از هشت کشور عضو شورای قطب شمال (به جز روسیه) جلسات این شورا را تحریم کردند و تنها در سال ۲۰۲۳ برای انتقال ریاست به نروژ گرد هم آمدند. حذف روسیه از این شورا، که ۵۳ درصد از خط ساحلی قطب شمال را در اختیار دارد، موجب شد تا اعتبار بینالمللی این نهاد زیر سؤال برود و این تصور ایجاد شود که شورا دیگر نمیتواند خود را از درگیریهای ژئوپلیتیکی جدا نگه دارد. در سال ۲۰۲۴، روسیه اعلام کرد که پرداختهای سالانه خود به شورا را تا زمان ازسرگیری فعالیتهای کامل آن متوقف میکند، هرچند برخی نشستهای مجازی در سال گذشته با حضور نمایندگان روسیه برگزار شد.
برتری نظامی روسیه در قطب شمال
روسیه دارای حضور نظامی بزرگتری در قطب شمال نسبت به ناتو است و در حال سرمایهگذاری و بهروزرسانی پایگاههای دوران شوروی خود در این منطقه است. اندیشکده چتم هاوس، مستقر در بریتانیا، میگوید که این اقدامات ماهیت دفاعی دارند و کرملین تمایلی به ایجاد درگیری در قطب شمال ندارد. مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی (CSIS) نیز معتقد است که مسکو در پی دستیابی به اهداف اقتصادی، حفاظت از تواناییهای هستهای دومرحلهای خود و نمایش قدرت در قطب شمال مرکزی، دریای برینگ و اقیانوس اطلس شمالی است.
مؤسسه قطب شمال نیز تأکید میکند که کنترل روسیه بر مسیر دریای شمال (NSR) یک ابزار اقتصادی و دیپلماتیک قدرتمند برای گسترش نفوذ منطقهای آن است. این در حالی است که ناوگان شمالی روسیه، نظارت سطحی و زیردریایی خود را بر این مسیر افزایش داده است. وزارت دفاع ایالات متحده در استراتژی قطبی خود در سال ۲۰۲۴ هشدار داده که زیرساختهای دریایی روسیه میتواند در آینده به مسکو امکان دهد تا ادعاهای دریایی «افراطی و غیرقانونی» را در امتداد این مسیر، بین تنگه برینگ و تنگه کارا، اجرایی کند.
علاوه بر این، سند وزارت دفاع آمریکا به چالشهای لجستیکی جدید ناشی از تغییرات اقلیمی و نگرانیهای واشنگتن درباره همکاری احتمالی روسیه و چین اشاره دارد. چین، که خود را یک «کشور نزدیک به قطب شمال» میخواند، به طور فزایندهای علاقهمند به تحولات این منطقه شده و به دنبال نقشآفرینی در آن است.
فعالیتهای نظامی ناتو در قطب شمال
ناتو نیز در پاسخ به این تحولات، رزمایشهایی را در قطب شمال انجام داده و با پیوستن سوئد و فنلاند به این ائتلاف در سال گذشته، قدرت خود را در این منطقه افزایش داده است. وزارت دفاع آمریکا اعلام کرده که با دقت تحولات را زیر نظر دارد و در حال بهبود سیستمهای نظارت و هشدار زودهنگام در این منطقه وسیع است تا از تبدیل شدن قطب شمال به یک «نقطه کور استراتژیک» جلوگیری کند.
بر اساس دادههای منتشرشده توسط نشریه فارین پالیسی، نروژ دارای ۱۳ پایگاه نظامی در قطب شمال است، از جمله کمپ وایکینگ که بهعنوان محل آموزش تفنگداران دریایی بریتانیا عمل میکند. آمریکا نیز ۹ پایگاه در آلاسکا دارد و در کنار آن، حضور نظامی خود را در گرینلند و ایسلند حفظ کرده است. با وجود اینکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا، اخیراً دوباره بر تمایل خود برای خرید گرینلند تأکید کرده است، واشنگتن اعلام کرده که برنامهای برای افزایش حضور نظامی خود در این منطقه ندارد.
تحلیلگران هشدار میدهند که تداوم تنشها و گسترش رقابتهای نظامی میان دو طرف، خطر سوءمحاسبه و درگیریهای ناخواسته را افزایش میدهد.
✍️ امیر حسین عسکری
پژوهشگر در حوزهی مطالعات اروپا، بریتانیا و ایرلند
https://www.statista.com/chart/33824/military-bases-in-the-arctic-belonging-to-nato-and-russia/?__sso_cookie_checker=failed
🆔@ScientificDialectics
Statista Daily Data
Infographic: NATO’s and Russia’s Militarization of the Arctic
This chart shows military bases in the Arctic belonging to NATO and Russia.
💢فرزندپروری؛ چگونه احترام را در کودکان پرورش دهیم؟
سالهای بسیار زیادی از زمانهایی که کودکان را در مکتبخانهها به فلک میبستند، گذشته است؛ زمانی که لباس بزرگترها را تن آنها میکردند تا بهزور به آنها ثابت کنند که بزرگ شدهاند و باید مسئولیت زندگی را بپذیرند. اما اکنون شرایط جامعه بسیار تغییر کرده است. امروزه متخصصان میگویند امتداد نوجوانی تا ۲۵ سالگی است و در نتیجه ما خیلی انتظار رفتارهای معقول از جوانانمان نداریم.
در این میان آنچه در نظام خانواده شروع به تغییر کرد، تغییر نقشها در خانواده است. شاید این روزها خیلی شنیده باشید که ما در دوران فرزندسالاری هستیم. اما بگذارید رک به شما بگویم درست است که ما تاج پادشاهی را از سر والدین برداشتیم و کودک را بر تخت نشاندیم، اما ذات کودک تغییر نکرده است. او هنوز نیاز دارد خوب و بد را بداند و هنوز نیاز دارد درست را از غلط تشخیص بدهد. اما مقام رفیعی که به او دادیم، تازه او را مضطربتر، غمگینتر و گیجتر کرده است.
گاهی مواقع که دورانها را با هم مقایسه میکنیم، این سؤال به وجود میآید که کدام درست است؟ و پاسخ این است که هیچکدام.
کاهش احترام در جامعه و نقش زبان در این تغییر
بزرگترین دغدغه این است که چطور در سرزمینی مثل ایران، با هزاران جلد کتاب شعر و ادبیات که اکثر آنها در ستایش ادب، احترام و تواضع هستند، امروزه شاهد کودکانی و نوجوانانی هستیم که بددهنی، بیفکری و سرپیچی را الگوی خود قرار دادهاند. البته این معضل جهانی است و تنها در کشور ما دیده نمیشود.
توماس لیکنا میگوید: «زبان شاخص تمدن است، تغییرات زبان از نظر اجتماعی معنادار و بااهمیت است.» بنابراین، رواج بددهنی بیتردید یکی دیگر از نشانههای سقوط اخلاقی است و آمار و ارقام این گفته را تأیید میکنند. اما آنچه که آه از نهاد ما بلند میکند، گنجینهای غنی از تربیت در این سرزمین است و سنتهای بیشمار ما که حتی دراز کردن پا در مقابل بزرگترها را بیاحترامی محسوب میکند.
احترام و تأثیر آن بر عزت نفس کودکان
پژوهشگران متوجه شدهاند که احترام گذاشتن با عزتنفس کودکان رابطه مستقیمی دارد. زمانی که کودک به دیگران احترام نمیگذارد، احترام گذاشتن به خود را هم از دست داده است. یک زندگی معقول و اخلاقی با در نظر گرفتن ارزش بیپایان تکتک انسانها آغاز میشود.
احترام به معنای ارزش قائل شدن برای اشخاص و اشیا است. این ویژگی ما را وادار میکند تا با توجه به دیگران رفتار کنیم و زندگی انسانها را باارزش بدانیم.
جمیز بالدوین جمله قابل تأملی دارد: «فرزندان هیچگاه در گوش دادن به پدر و مادر خوب نبودند، اما هرگز در تقلید از آنها کوتاهی نکردند.»
نکته مهم در پرورش کودکان این است که آیا ما الگوی مناسبی برای فرزندانمان هستیم؟ آیا به کودکان خود احترام میگذاریم؟ و اینکه چقدر بر خوشرفتاری و ادب تأکید میکنیم؟
شیوه پرورش احترام در کودکان
در اولین گام، مهم است که ما احترام را برای فرزندانمان تعریف کنیم.
احترام یعنی: رفتار مؤدبانه و با ملاحظه که نسبت به شخص یا شیء نشان میدهیم و نشاندهنده توجه و ارزشی است که برای دیگران قائل هستیم. این یکی از شیوههای بهتر کردن جهان است.
در گام بعدی، قانون طلایی را توضیح میدهیم که در طی قرنها راهنمای انسانها بوده است:
«با دیگران آنگونه رفتار کن که دوست داری با تو رفتار شود.»
میتوانیم با مثالهای قابلفهم به کودک توضیح دهیم که وقتی کسی به ما توهین میکند، پشت سر ما با دیگران حرف میزند و یا از الفاظ زشت بهعنوان لقب استفاده میکند، چقدر ما را دلخور و مایوس میکند. پس رفتارهای اینچنینی ما هم میتواند در دیگران احساس بد و ناراحتکننده ایجاد کند.
سالهای بسیار زیادی از زمانهایی که کودکان را در مکتبخانهها به فلک میبستند، گذشته است؛ زمانی که لباس بزرگترها را تن آنها میکردند تا بهزور به آنها ثابت کنند که بزرگ شدهاند و باید مسئولیت زندگی را بپذیرند. اما اکنون شرایط جامعه بسیار تغییر کرده است. امروزه متخصصان میگویند امتداد نوجوانی تا ۲۵ سالگی است و در نتیجه ما خیلی انتظار رفتارهای معقول از جوانانمان نداریم.
در این میان آنچه در نظام خانواده شروع به تغییر کرد، تغییر نقشها در خانواده است. شاید این روزها خیلی شنیده باشید که ما در دوران فرزندسالاری هستیم. اما بگذارید رک به شما بگویم درست است که ما تاج پادشاهی را از سر والدین برداشتیم و کودک را بر تخت نشاندیم، اما ذات کودک تغییر نکرده است. او هنوز نیاز دارد خوب و بد را بداند و هنوز نیاز دارد درست را از غلط تشخیص بدهد. اما مقام رفیعی که به او دادیم، تازه او را مضطربتر، غمگینتر و گیجتر کرده است.
گاهی مواقع که دورانها را با هم مقایسه میکنیم، این سؤال به وجود میآید که کدام درست است؟ و پاسخ این است که هیچکدام.
کاهش احترام در جامعه و نقش زبان در این تغییر
بزرگترین دغدغه این است که چطور در سرزمینی مثل ایران، با هزاران جلد کتاب شعر و ادبیات که اکثر آنها در ستایش ادب، احترام و تواضع هستند، امروزه شاهد کودکانی و نوجوانانی هستیم که بددهنی، بیفکری و سرپیچی را الگوی خود قرار دادهاند. البته این معضل جهانی است و تنها در کشور ما دیده نمیشود.
توماس لیکنا میگوید: «زبان شاخص تمدن است، تغییرات زبان از نظر اجتماعی معنادار و بااهمیت است.» بنابراین، رواج بددهنی بیتردید یکی دیگر از نشانههای سقوط اخلاقی است و آمار و ارقام این گفته را تأیید میکنند. اما آنچه که آه از نهاد ما بلند میکند، گنجینهای غنی از تربیت در این سرزمین است و سنتهای بیشمار ما که حتی دراز کردن پا در مقابل بزرگترها را بیاحترامی محسوب میکند.
احترام و تأثیر آن بر عزت نفس کودکان
پژوهشگران متوجه شدهاند که احترام گذاشتن با عزتنفس کودکان رابطه مستقیمی دارد. زمانی که کودک به دیگران احترام نمیگذارد، احترام گذاشتن به خود را هم از دست داده است. یک زندگی معقول و اخلاقی با در نظر گرفتن ارزش بیپایان تکتک انسانها آغاز میشود.
احترام به معنای ارزش قائل شدن برای اشخاص و اشیا است. این ویژگی ما را وادار میکند تا با توجه به دیگران رفتار کنیم و زندگی انسانها را باارزش بدانیم.
جمیز بالدوین جمله قابل تأملی دارد: «فرزندان هیچگاه در گوش دادن به پدر و مادر خوب نبودند، اما هرگز در تقلید از آنها کوتاهی نکردند.»
نکته مهم در پرورش کودکان این است که آیا ما الگوی مناسبی برای فرزندانمان هستیم؟ آیا به کودکان خود احترام میگذاریم؟ و اینکه چقدر بر خوشرفتاری و ادب تأکید میکنیم؟
شیوه پرورش احترام در کودکان
در اولین گام، مهم است که ما احترام را برای فرزندانمان تعریف کنیم.
احترام یعنی: رفتار مؤدبانه و با ملاحظه که نسبت به شخص یا شیء نشان میدهیم و نشاندهنده توجه و ارزشی است که برای دیگران قائل هستیم. این یکی از شیوههای بهتر کردن جهان است.
در گام بعدی، قانون طلایی را توضیح میدهیم که در طی قرنها راهنمای انسانها بوده است:
«با دیگران آنگونه رفتار کن که دوست داری با تو رفتار شود.»
میتوانیم با مثالهای قابلفهم به کودک توضیح دهیم که وقتی کسی به ما توهین میکند، پشت سر ما با دیگران حرف میزند و یا از الفاظ زشت بهعنوان لقب استفاده میکند، چقدر ما را دلخور و مایوس میکند. پس رفتارهای اینچنینی ما هم میتواند در دیگران احساس بد و ناراحتکننده ایجاد کند.
ایجاد قوانین محترمانه در خانه
مهم است که ما در خانه حدود رفتاری را مشخص کنیم. کودک باید بداند چه رفتارهایی قابلقبول و چه رفتارهایی غیرقابلقبول است و آگاه باشد که اگر رفتارهایی خارج از عرف خانواده انجام دهد، با چه عواقبی مواجه میشود. ما باید پیش از اینکه رفتاری تبدیل به عادت شود، مقابل آن بایستیم و کوتاه نیاییم.
ضروری است که وقتی جملات توهینآمیز از دهان کودک میشنویم، برای او توضیح دهیم که این مصداق بیاحترامی است و او موظف به رعایت ادب است.
چگونه میتوان این قوانین را بدون تنش در خانه اجرا کرد؟
مهم است که ما یکسری فعالیتهای پیشگیرانه و یکسری رفتارهای اصلاحی داشته باشیم.
نمونهای از فعالیتهای پیشگیرانه:
با فرزندان خود محترمانه برخورد کنید. تا به حال فکر کردهاید شیوهای که با فرزند خود رفتار میکنید، اگر با یک دوست صمیمی یا همسایه خود انجام دهید، چه اتفاقی میافتد؟ پس همانطور که در ارتباط با دیگران از کلمات مثبت و رفتار سرشار از احترام و محبت استفاده میکنید، با کودکانتان هم باید همانگونه باشید.
بدون هیچ چشمداشتی و شرطی فرزندانتان را دوست داشته باشید. اینکه ما رفتار کودک خود را مورد مواخذه قرار میدهیم یا در جاهایی او را با عواقب رفتارش مواجه میکنیم، هیچ ارتباطی با میزان علاقه ما ندارد. ما باید این نگرش را در کودک به وجود آوریم که «من تحت هر شرایطی تو را دوست خواهم داشت.»
شنونده کودکانتان باشید. مهم است که کودک احساس کند در هر شرایطی، شما حرفها و احساسات او را میشنوید و درک میکنید. کودکی که ارزشمندی را فهمیده باشد، به دیگران احترام میگذارد. توجه داشته باشید که این بدین معنا نیست که هر احساس یا رفتار کودک قابلقبول است، بلکه به این معناست که کودک و نیازهایش شنیده شوند.
احترام را بهعنوان فرهنگ خانوادگی خود گسترش دهید. از کلمات مثبت و ارزشمند در خطاب قرار دادن یکدیگر استفاده کنید و هرگونه رفتار خارج از احترام را شماتت کنید. با هم درباره رفتارهای محترمانه بحث و گفتوگو کنید و به کودک توضیح دهید که چرا یک رفتار پسندیده یا ناپسند است.
اگر کودک شما در مرحلهای است که بددهنی و بیاحترامی را بهعنوان یک عادت رفتاری انجام میدهد، بهتر است از یک متخصص برای ترک این رفتار کمک بگیرید. شاید زمان آن رسیده باشد که الگوی رفتاری کل اعضای خانواده را تغییر دهید.
✍️ نیلوفر رستگار
🆔@ScientificDialectics
مهم است که ما در خانه حدود رفتاری را مشخص کنیم. کودک باید بداند چه رفتارهایی قابلقبول و چه رفتارهایی غیرقابلقبول است و آگاه باشد که اگر رفتارهایی خارج از عرف خانواده انجام دهد، با چه عواقبی مواجه میشود. ما باید پیش از اینکه رفتاری تبدیل به عادت شود، مقابل آن بایستیم و کوتاه نیاییم.
ضروری است که وقتی جملات توهینآمیز از دهان کودک میشنویم، برای او توضیح دهیم که این مصداق بیاحترامی است و او موظف به رعایت ادب است.
چگونه میتوان این قوانین را بدون تنش در خانه اجرا کرد؟
مهم است که ما یکسری فعالیتهای پیشگیرانه و یکسری رفتارهای اصلاحی داشته باشیم.
نمونهای از فعالیتهای پیشگیرانه:
با فرزندان خود محترمانه برخورد کنید. تا به حال فکر کردهاید شیوهای که با فرزند خود رفتار میکنید، اگر با یک دوست صمیمی یا همسایه خود انجام دهید، چه اتفاقی میافتد؟ پس همانطور که در ارتباط با دیگران از کلمات مثبت و رفتار سرشار از احترام و محبت استفاده میکنید، با کودکانتان هم باید همانگونه باشید.
بدون هیچ چشمداشتی و شرطی فرزندانتان را دوست داشته باشید. اینکه ما رفتار کودک خود را مورد مواخذه قرار میدهیم یا در جاهایی او را با عواقب رفتارش مواجه میکنیم، هیچ ارتباطی با میزان علاقه ما ندارد. ما باید این نگرش را در کودک به وجود آوریم که «من تحت هر شرایطی تو را دوست خواهم داشت.»
شنونده کودکانتان باشید. مهم است که کودک احساس کند در هر شرایطی، شما حرفها و احساسات او را میشنوید و درک میکنید. کودکی که ارزشمندی را فهمیده باشد، به دیگران احترام میگذارد. توجه داشته باشید که این بدین معنا نیست که هر احساس یا رفتار کودک قابلقبول است، بلکه به این معناست که کودک و نیازهایش شنیده شوند.
احترام را بهعنوان فرهنگ خانوادگی خود گسترش دهید. از کلمات مثبت و ارزشمند در خطاب قرار دادن یکدیگر استفاده کنید و هرگونه رفتار خارج از احترام را شماتت کنید. با هم درباره رفتارهای محترمانه بحث و گفتوگو کنید و به کودک توضیح دهید که چرا یک رفتار پسندیده یا ناپسند است.
اگر کودک شما در مرحلهای است که بددهنی و بیاحترامی را بهعنوان یک عادت رفتاری انجام میدهد، بهتر است از یک متخصص برای ترک این رفتار کمک بگیرید. شاید زمان آن رسیده باشد که الگوی رفتاری کل اعضای خانواده را تغییر دهید.
✍️ نیلوفر رستگار
🆔@ScientificDialectics
💢دانشمندان وصلهای برای ترمیم قلب آسیبدیده ساختند
تبدیل سلولهای گرفتهشده از خون به سلولهای عضله قلب ممکن است به بیماران مبتلا به نارسایی قلبی کمک کند
پژوهشگران میگویند قلب آسیبدیده را میشود وصله زد، که تحولی بزرگ در درمان بیماران مبتلا به نارسایی قلبی پیشرفته محسوب میشود.
به گزارش گاردین، دانشمندان بر این باورند که با ساخت وصلههای قابلپیوند متشکل از بافت عضله قلب که میتواند به انقباض قلب کمک کند به پیشرفتی مهم در این حوزه دست یافتهاند.
پروفسور اینگو کوتشکا، یکی از نویسندگان این پژوهش از مرکز پزشکی دانشگاه گوتینگن آلمان، گفت: «ما اکنون برای اولین بار یک بافت پیوندی زیستی کشتشده در آزمایشگاه داریم که این پتانسیل را دارد که عضله قلب را تثبیت و تقویت کند.»
این بافتهای وصلهمانند متشکل از سلولهایی است که از خون گرفته شدهاند و «برنامهریزی مجدد» شدهاند تا مانند سلولهای بنیادی عمل کنند، به این معنا که میتوانند به هر نوع سلولی در بدن تبدیل شوند.
در این پژوهش، این سلولها به سلولهای عضله قلب و بافت همبند تبدیل میشوند. آنها را ژل کلاژن قرار میدهند و در قالبی مخصوص کشت داده میشوند و سپس، این بافتهای ششضلعی به غشا متصل میشوند. در انسان ابعاد این غشا حدود ۵ در ۱۰ سانتیمتر است.
پروفسور ولفرام هوبرتوس زیمرمان، یکی دیگر از نویسندگان این پژوهش، گفت عضله وصلهها ویژگیهای قلبی چهار تا هشت ساله را دارد. او در ادامه افزود: «ما به بیماران مبتلا به نارسایی قلبی عضله جوان پیوند میزنیم.»
این تیم پژوهشی میگوید ساخت این وصلهها پیشرفت مهمی است زیرا اگر سلولهای عضله قلب مستقیم داخل قلب قرار داده شوند ممکن است به رشد تومور یا بروز آریتمی (ضربان قلب نامنظم) منجر شودــ که میتواند مرگبار باشد.
این وصلهها امکان افزودن تعداد بسیار بیشتری از سلولهای عضله قلب را فراهم میکنند، ماندگاری بالاتری دارند و به نظر میرسد بدون خطر عوارض ناخواسته باشند.
این وصلهها ابتدا روی میمونها و سپس، روی یک زن ۴۶ ساله مبتلا به نارسایی پیشرفته قلبی آزمایش شد.
پژوهشگران با استفاده از سلولهای اهدایی، بافت را ساختند و روی قلب بیمار بخیه زدند. سه ماه بعد، بیمار که وضعیتش پایدار باقی مانده بود تحت عمل پیوند قلب قرار گرفت و پژوهشگران این امکان را داشتند تا قلب برداشتهشده را بررسی کنند. آنها دریافتند که بافت وصله همچنان زنده بود و یک شبکه خونی اطرافش شکل گرفته بود.
پژوهشگران میگویند آثار این روش درمانی معمولا بین سه تا شش ماه بعد ظاهر میشود، و جایگزین پیوند قلب نیست. از این وصلههای بافتی تاکنون برای ۱۵ بیمار استفاده شده است.
در حال حاضر، بیش از ۶۴ میلیون نفر در جهان به نارسایی قلبی دچارند که از جمله علل این عارضه میتوان به حمله قلبی، فشار خون بالا و بیماری عروق کرونر اشاره کرد.
🆔@ScientificDialectics
تبدیل سلولهای گرفتهشده از خون به سلولهای عضله قلب ممکن است به بیماران مبتلا به نارسایی قلبی کمک کند
پژوهشگران میگویند قلب آسیبدیده را میشود وصله زد، که تحولی بزرگ در درمان بیماران مبتلا به نارسایی قلبی پیشرفته محسوب میشود.
به گزارش گاردین، دانشمندان بر این باورند که با ساخت وصلههای قابلپیوند متشکل از بافت عضله قلب که میتواند به انقباض قلب کمک کند به پیشرفتی مهم در این حوزه دست یافتهاند.
پروفسور اینگو کوتشکا، یکی از نویسندگان این پژوهش از مرکز پزشکی دانشگاه گوتینگن آلمان، گفت: «ما اکنون برای اولین بار یک بافت پیوندی زیستی کشتشده در آزمایشگاه داریم که این پتانسیل را دارد که عضله قلب را تثبیت و تقویت کند.»
این بافتهای وصلهمانند متشکل از سلولهایی است که از خون گرفته شدهاند و «برنامهریزی مجدد» شدهاند تا مانند سلولهای بنیادی عمل کنند، به این معنا که میتوانند به هر نوع سلولی در بدن تبدیل شوند.
در این پژوهش، این سلولها به سلولهای عضله قلب و بافت همبند تبدیل میشوند. آنها را ژل کلاژن قرار میدهند و در قالبی مخصوص کشت داده میشوند و سپس، این بافتهای ششضلعی به غشا متصل میشوند. در انسان ابعاد این غشا حدود ۵ در ۱۰ سانتیمتر است.
پروفسور ولفرام هوبرتوس زیمرمان، یکی دیگر از نویسندگان این پژوهش، گفت عضله وصلهها ویژگیهای قلبی چهار تا هشت ساله را دارد. او در ادامه افزود: «ما به بیماران مبتلا به نارسایی قلبی عضله جوان پیوند میزنیم.»
این تیم پژوهشی میگوید ساخت این وصلهها پیشرفت مهمی است زیرا اگر سلولهای عضله قلب مستقیم داخل قلب قرار داده شوند ممکن است به رشد تومور یا بروز آریتمی (ضربان قلب نامنظم) منجر شودــ که میتواند مرگبار باشد.
این وصلهها امکان افزودن تعداد بسیار بیشتری از سلولهای عضله قلب را فراهم میکنند، ماندگاری بالاتری دارند و به نظر میرسد بدون خطر عوارض ناخواسته باشند.
این وصلهها ابتدا روی میمونها و سپس، روی یک زن ۴۶ ساله مبتلا به نارسایی پیشرفته قلبی آزمایش شد.
پژوهشگران با استفاده از سلولهای اهدایی، بافت را ساختند و روی قلب بیمار بخیه زدند. سه ماه بعد، بیمار که وضعیتش پایدار باقی مانده بود تحت عمل پیوند قلب قرار گرفت و پژوهشگران این امکان را داشتند تا قلب برداشتهشده را بررسی کنند. آنها دریافتند که بافت وصله همچنان زنده بود و یک شبکه خونی اطرافش شکل گرفته بود.
پژوهشگران میگویند آثار این روش درمانی معمولا بین سه تا شش ماه بعد ظاهر میشود، و جایگزین پیوند قلب نیست. از این وصلههای بافتی تاکنون برای ۱۵ بیمار استفاده شده است.
در حال حاضر، بیش از ۶۴ میلیون نفر در جهان به نارسایی قلبی دچارند که از جمله علل این عارضه میتوان به حمله قلبی، فشار خون بالا و بیماری عروق کرونر اشاره کرد.
🆔@ScientificDialectics
the Guardian
‘Groundbreaking’: scientists develop patch that can repair damaged hearts
Cells taken from blood and ‘reprogrammed’ into heart muscle cells may help patients with heart failure
💢مرهم دردها و آلام روحی و روانی چیست؟ آیا زمان مشکلات را حل میکند؟
بسیاری از افراد در واکنش به کسانی که از درد و رنجهای روحی و روانی خود صحبت میکنند به آنها میگویند که «با گذشت زمان بهتر خواهی شد.»
این حرف ممکن است در پاسخ به فردی گفته شود که از فقدان، سوگ، تروما، ناامیدی و دلشکستگی خود سخن گفته باشد. اما تا چه اندازه واقعا گذشت زمان به ترمیم جراحتهای روحی و روانی انسانها میتواند کمک میکند؟
هرچند با گذشت زمان ممکن است احساسهای منفی انسان کاهش یابد اما زمان را به تنهایی نمیتوان داروی درد و رنجهای روحی و روانی انسانها قلمداد کرد.
شواهد نشان میدهد که احساس منفی افرادی که از افسردگی و حس فقدان رنج میبرند لزوما با گذشت زمان کاهش نمییابد. دانشمندان دریافتهاند که انسانها با گذشت زمان آمادگی بیشتری برای بخشش دیگری و ترمیم روابط دارند اما لزوما آمادگی بیشتری برای فراموشی سوگ و حس فقدان خود ندارند.
از سوی دیگری افرادی که در کودکی قربانی تجاوز، سوءاستفاده، بدرفتاری، خشونت و طلاق بودند در بزرگسالی اغلب همچنان با تبعات آن حوادث دست و پنجه نرم میکنند.
زمان چطور و در چه حالتی به کاهش درد و رنج روحی انسان کمک میکند؟
هیتر لایونز، روانپزشک آمریکایی معتقد است که زمان بیشتر به منزله فرصت است. به گفته او این به خود فرد بستگی دارد که از فرصتی که در اختیارش قرار گرفته است چطور برای ترمیم وضع روحی و روانی خود استفاده کند.
او بر این باور است که افراد ممکن است از فرصتی که گذشت زمان نام دارد برای برقراری روابط سالم، خودشناسی و دستیابی به مسیری برای رشد استفاده کنند. او در همین راستا از تجربههایی مانند دوستیابی جدید، برقراری رابطه عاشقانه جدید و انجام فعالیتهایی که به آنها حس خوبی میدهد سخن میگوید.
به گفته او نقطه مقابل این افراد کسانی هستند که نشخوار فکری انجام میدهند. این افراد اغلب از دایره افکار و احساس منفی خود خارج نمیشوند و تنها با گذشت زمان احساس منفی نسبت به خودشان و دیگران را بازتولید میکنند.
چه چیزهایی میتواند مانع از ترمیم آلام روحی و روانی انسان با وجود گذشت زمان شود؟
گذشت زمان ممکن است به دلایل مختلف منجر به بهبود رنج و دردهای روحی و روانی انسان نشود. از جمله این دلایل میتوان به تمرکز بر روی یک موضوع خاص (مانند پایان یک رابطه)، حس انکار نسبت به واقعهای که رخ داده، عدم بخشش خود و دیگران، عدم وجود حمایت عاطفی و کمک بیرونی به فرد برای ابراز احساسات، استفاده از روشهای ناسالم برای حواسپرتی و تکیه بر مصرف مشروب الکلی و مواد مخدر اشاره کرد.
برخی از افراد در واقعه تلخی که برایشان روی داده است باقی میمانند و با وجود گذشت زمان همچنان در گذشته زندگی میکنند. این امر نیز میتواند به باقی ماندن احساسات منفی کمک کند.
چگونه از گذشت زمان برای بهبود حال خودمان بهره ببریم؟
نحوه استفاده از گذشت زمان نسبت مستقیمی به احساس فرد و بهبود حال او همزمان با گذشت زمان دارد.
یکی از راههایی که برای بهبود حال افراد آسیبدیده از نظر روحی و روانی توصیه میشود انجام کاری خلاقانه برای ابراز احساس خودشان است. این روش خلاقانه میتواند نگارش، نقاشی، آفرینش موسیقی یا نوشتن خاطرات روزمره باشد.
پردازش کامل احساسات خود در قبال رویدادی که تلخ بوده است (مانند جدایی یا مرگ عزیزان) میتواند به فرد کمک کند تا احساسهای خود را به تدریج هضم کند و از آن عبور کند.
یکی دیگر از راههای بهبود حال افراد همراه با گذشت زمان میتواند گذر وقت با عزیزان و دوستان فرد باشد. این گروه شامل همه افرادی میشود که توانایی کمک عاطفی به فرد برای عبور از مرحله دشوار زندگیاش را دارند.
یکی دیگر از توصیههایی که به آسیبدیدگان روحی و روانی میشود این است که تلاش کنند فعالیتهای خود را با ارزشها و اصولشان تطبیق دهند. به عنوان مثال تنها فعالیت حرفهای را انجام دهند که منافاتی با آنچه در ته دل به آن باور دارند نداشته باشد.
به طور خلاصه میتوان به صورت تیتروار به این موارد برای بهبود حال فرد آسیبدیده اشاره کرد:
گذر وقت با عزیزان
ارتباطگیری با دوستان و افراد جدید
خاطرهنویسی
مدیتیشن
کمک به بهبود سلامت جسمی خود
تلاش برای کسب تجربههای جدید
تلاش برای داشتن حس قدردانی برای تمام امور مثبت زندگی
تلاش برای بخشیدن خود و دیگران
فکر کردن به خود و تلاش برای هضم احساسات
تکیه کردن به حمایت دیگران از جمله کمک پزشکی و روانپزشکی
سخن گفتن با روانپزشک و روانشناس
تلاش برای یافتن راهی خلاقانه برای ابراز احساسات (موسیقی، انواع هنرها، نگارش و غیره)
Copyright © euronews 2025
🆔@ScientificDialectics
بسیاری از افراد در واکنش به کسانی که از درد و رنجهای روحی و روانی خود صحبت میکنند به آنها میگویند که «با گذشت زمان بهتر خواهی شد.»
این حرف ممکن است در پاسخ به فردی گفته شود که از فقدان، سوگ، تروما، ناامیدی و دلشکستگی خود سخن گفته باشد. اما تا چه اندازه واقعا گذشت زمان به ترمیم جراحتهای روحی و روانی انسانها میتواند کمک میکند؟
هرچند با گذشت زمان ممکن است احساسهای منفی انسان کاهش یابد اما زمان را به تنهایی نمیتوان داروی درد و رنجهای روحی و روانی انسانها قلمداد کرد.
شواهد نشان میدهد که احساس منفی افرادی که از افسردگی و حس فقدان رنج میبرند لزوما با گذشت زمان کاهش نمییابد. دانشمندان دریافتهاند که انسانها با گذشت زمان آمادگی بیشتری برای بخشش دیگری و ترمیم روابط دارند اما لزوما آمادگی بیشتری برای فراموشی سوگ و حس فقدان خود ندارند.
از سوی دیگری افرادی که در کودکی قربانی تجاوز، سوءاستفاده، بدرفتاری، خشونت و طلاق بودند در بزرگسالی اغلب همچنان با تبعات آن حوادث دست و پنجه نرم میکنند.
زمان چطور و در چه حالتی به کاهش درد و رنج روحی انسان کمک میکند؟
هیتر لایونز، روانپزشک آمریکایی معتقد است که زمان بیشتر به منزله فرصت است. به گفته او این به خود فرد بستگی دارد که از فرصتی که در اختیارش قرار گرفته است چطور برای ترمیم وضع روحی و روانی خود استفاده کند.
او بر این باور است که افراد ممکن است از فرصتی که گذشت زمان نام دارد برای برقراری روابط سالم، خودشناسی و دستیابی به مسیری برای رشد استفاده کنند. او در همین راستا از تجربههایی مانند دوستیابی جدید، برقراری رابطه عاشقانه جدید و انجام فعالیتهایی که به آنها حس خوبی میدهد سخن میگوید.
به گفته او نقطه مقابل این افراد کسانی هستند که نشخوار فکری انجام میدهند. این افراد اغلب از دایره افکار و احساس منفی خود خارج نمیشوند و تنها با گذشت زمان احساس منفی نسبت به خودشان و دیگران را بازتولید میکنند.
چه چیزهایی میتواند مانع از ترمیم آلام روحی و روانی انسان با وجود گذشت زمان شود؟
گذشت زمان ممکن است به دلایل مختلف منجر به بهبود رنج و دردهای روحی و روانی انسان نشود. از جمله این دلایل میتوان به تمرکز بر روی یک موضوع خاص (مانند پایان یک رابطه)، حس انکار نسبت به واقعهای که رخ داده، عدم بخشش خود و دیگران، عدم وجود حمایت عاطفی و کمک بیرونی به فرد برای ابراز احساسات، استفاده از روشهای ناسالم برای حواسپرتی و تکیه بر مصرف مشروب الکلی و مواد مخدر اشاره کرد.
برخی از افراد در واقعه تلخی که برایشان روی داده است باقی میمانند و با وجود گذشت زمان همچنان در گذشته زندگی میکنند. این امر نیز میتواند به باقی ماندن احساسات منفی کمک کند.
چگونه از گذشت زمان برای بهبود حال خودمان بهره ببریم؟
نحوه استفاده از گذشت زمان نسبت مستقیمی به احساس فرد و بهبود حال او همزمان با گذشت زمان دارد.
یکی از راههایی که برای بهبود حال افراد آسیبدیده از نظر روحی و روانی توصیه میشود انجام کاری خلاقانه برای ابراز احساس خودشان است. این روش خلاقانه میتواند نگارش، نقاشی، آفرینش موسیقی یا نوشتن خاطرات روزمره باشد.
پردازش کامل احساسات خود در قبال رویدادی که تلخ بوده است (مانند جدایی یا مرگ عزیزان) میتواند به فرد کمک کند تا احساسهای خود را به تدریج هضم کند و از آن عبور کند.
یکی دیگر از راههای بهبود حال افراد همراه با گذشت زمان میتواند گذر وقت با عزیزان و دوستان فرد باشد. این گروه شامل همه افرادی میشود که توانایی کمک عاطفی به فرد برای عبور از مرحله دشوار زندگیاش را دارند.
یکی دیگر از توصیههایی که به آسیبدیدگان روحی و روانی میشود این است که تلاش کنند فعالیتهای خود را با ارزشها و اصولشان تطبیق دهند. به عنوان مثال تنها فعالیت حرفهای را انجام دهند که منافاتی با آنچه در ته دل به آن باور دارند نداشته باشد.
به طور خلاصه میتوان به صورت تیتروار به این موارد برای بهبود حال فرد آسیبدیده اشاره کرد:
گذر وقت با عزیزان
ارتباطگیری با دوستان و افراد جدید
خاطرهنویسی
مدیتیشن
کمک به بهبود سلامت جسمی خود
تلاش برای کسب تجربههای جدید
تلاش برای داشتن حس قدردانی برای تمام امور مثبت زندگی
تلاش برای بخشیدن خود و دیگران
فکر کردن به خود و تلاش برای هضم احساسات
تکیه کردن به حمایت دیگران از جمله کمک پزشکی و روانپزشکی
سخن گفتن با روانپزشک و روانشناس
تلاش برای یافتن راهی خلاقانه برای ابراز احساسات (موسیقی، انواع هنرها، نگارش و غیره)
Copyright © euronews 2025
🆔@ScientificDialectics
💢رازهای باستانی حیات: آیا کد ژنتیکی دیگری قبل از DNA وجود داشته است؟
تحقیقات جدید نشان میدهند که کدهای ژنتیکی قدیمیتر از کد فعلی که در حال حاضر در موجودات زنده استفاده میشود؛ احتمالاً دارای ساختارهایی شبیه به حلقه بودهاند. این یافتهها به ما کمک میکنند تا درک بهتری از تکامل کد ژنتیکی پیدا کنیم.
با استفاده از دادههای پروتئینی اجداد مشترک آخرین موجودات، دانشمندان به ترتیب بهکارگیری اسیدهای آمینه در کد ژنتیکی در طول زمان پی بردهاند. این تحقیق میتواند سرنخهایی از کدهای ژنتیکی قدیمیتر به دست دهد.
زندگی ابتدایی به نظر میرسیده که ساختارهای حلقهای برای کد ژنتیکیاش انتخاب کرده است. این امر نشان میدهد که ممکن است طبیعت به این شکل از ساختارها علاقهمند بوده باشد.
کدهای ژنتیکی قدیمیتر به دلیل فرآیندهای زمینشناسی و گذر زمان از بین رفتهاند و دیگر اثری از آنها باقی نمانده است. این تحقیق نشان میدهد که برخی از این کدها به عمق تاریخ فراموشی رفتهاند.
✍🏻المیرا روحانی / آکادمی ژنتیک ایران
https://scitechdaily.com/scientists-may-have-found-traces-of-an-extinct-genetic-code-that-came-before-dna/
🆔@ScientificDialectics
تحقیقات جدید نشان میدهند که کدهای ژنتیکی قدیمیتر از کد فعلی که در حال حاضر در موجودات زنده استفاده میشود؛ احتمالاً دارای ساختارهایی شبیه به حلقه بودهاند. این یافتهها به ما کمک میکنند تا درک بهتری از تکامل کد ژنتیکی پیدا کنیم.
با استفاده از دادههای پروتئینی اجداد مشترک آخرین موجودات، دانشمندان به ترتیب بهکارگیری اسیدهای آمینه در کد ژنتیکی در طول زمان پی بردهاند. این تحقیق میتواند سرنخهایی از کدهای ژنتیکی قدیمیتر به دست دهد.
زندگی ابتدایی به نظر میرسیده که ساختارهای حلقهای برای کد ژنتیکیاش انتخاب کرده است. این امر نشان میدهد که ممکن است طبیعت به این شکل از ساختارها علاقهمند بوده باشد.
کدهای ژنتیکی قدیمیتر به دلیل فرآیندهای زمینشناسی و گذر زمان از بین رفتهاند و دیگر اثری از آنها باقی نمانده است. این تحقیق نشان میدهد که برخی از این کدها به عمق تاریخ فراموشی رفتهاند.
✍🏻المیرا روحانی / آکادمی ژنتیک ایران
https://scitechdaily.com/scientists-may-have-found-traces-of-an-extinct-genetic-code-that-came-before-dna/
🆔@ScientificDialectics
SciTechDaily
Scientists May Have Found Traces of an Extinct Genetic Code That Came Before DNA
Scientists have long believed they understood how life’s genetic code evolved, but new research upends that assumption. By analyzing ancient protein sequences, researchers discovered that early life preferred smaller amino acids and incorporated sulfur-based…
Forwarded from "مجمع دیالکتیک اومانیسم" 🪽🤍 (𝓶𝓮𝓵𝓲𝓼𝓼𝓪)
『 شاه ماهی 』
❒دوست داشتی کدام ماهی باشی آن شاه ماهی که خود را به آب انداخت و یا آنی که به جبر دل داد یه وضعیت دوالیستی سیاه و سفید
❒تنها اصل ثابت جهان بیثباتی است فقط بیثباتی است که ثبات دارد و ما مدام در حال نقض مهمترین قانون جهان هستیم همه چیز این جهان در سیلان است و با وجود تغییر و سیلانی که از نظر هراکلیتیوس در تمامی چیزهای جهان وجود دارد «لوگوس» تنها چیز ثابت و ایستا و قانون حاکم بر جهان هست قانونی که تضاد نمود اصلی آن است و ستیز و کشاکش میانه اضداد، یگانه واقعیت و عدالت دراین جهان؛ به همین ترتیب حتی جنگ نیز امور عادی و عدالت امری عمومیست.
❒به قول شوپنهاور زندگی آونگی است میان دو ملال، خواستن ونخواستن که همواره توام با درد ورنج می باشد؛(انسان در دمی گر چیزی را بدست اورد در می یابد که خواهان آن چیز نبوده است بنابراین هیچ وقت برخورد واقعیِ کامروایی را نصیب انسان نمی کند بلکه فانتزی را گسترش می دهد) پس برای انکه حرکتی وجود داشته باشد ابژه میل همواره باید در جایی جلوتر ودورتر از دسترس قرار بگیرد.
✍جمله ی بیقراری ات از طلبِ قرار توست/طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت
❒مهم نیست چه حسی داری.!بگذار سقوط ڪنی ؛اگر قرار است سقوط ڪنی...آنڪہ خواهی شد تو را خواهدگرفت.انسانی که توانایی مقابله با رنج را دارد شجاع ترین حیوان است زیرا هیچ حیوانی به اندازه انسان رنج نمیبرد.
╭─ɢʀᴏᴜᴘ ┈┈┈┈┈┈•✧𝑚𝑒𝑙𝑖𝑠𝑠𝑎
🏛➛ @humanismpsychology
╰──┈•™
❒
❒تنها اصل ثابت جهان بیثباتی است فقط بیثباتی است که ثبات دارد و ما مدام در حال نقض مهمترین قانون جهان هستیم همه چیز این جهان در سیلان است و با وجود تغییر و سیلانی که از نظر هراکلیتیوس در تمامی چیزهای جهان وجود دارد «لوگوس» تنها چیز ثابت و ایستا و قانون حاکم بر جهان هست قانونی که تضاد نمود اصلی آن است و ستیز و کشاکش میانه اضداد، یگانه واقعیت و عدالت دراین جهان؛ به همین ترتیب حتی جنگ نیز امور عادی و عدالت امری عمومیست.
❒به قول شوپنهاور زندگی آونگی است میان دو ملال، خواستن ونخواستن که همواره توام با درد ورنج می باشد؛(انسان در دمی گر چیزی را بدست اورد در می یابد که خواهان آن چیز نبوده است بنابراین هیچ وقت برخورد واقعیِ کامروایی را نصیب انسان نمی کند بلکه فانتزی را گسترش می دهد) پس برای انکه حرکتی وجود داشته باشد ابژه میل همواره باید در جایی جلوتر ودورتر از دسترس قرار بگیرد.
✍جمله ی بیقراری ات از طلبِ قرار توست/طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت
❒مهم نیست چه حسی داری.!بگذار سقوط ڪنی ؛اگر قرار است سقوط ڪنی...آنڪہ خواهی شد تو را خواهدگرفت.انسانی که توانایی مقابله با رنج را دارد شجاع ترین حیوان است زیرا هیچ حیوانی به اندازه انسان رنج نمیبرد.
╭─ɢʀᴏᴜᴘ ┈┈┈┈┈┈•✧𝑚𝑒𝑙𝑖𝑠𝑠𝑎
🏛➛ @humanismpsychology
╰──┈•™
Telegram
attach 📎
💢دنداندرد میتواند نشانه حمله قلبی باشد
«در بسیاری از موارد، بیماران هیچ علامتی ندارند و دچار حمله قلبی خاموش میشوند. ایسکمی میوکارد خاموش یا حمله قلبی خاموش به وضعیتی گفته میشود که شواهد عینی از آسیب به قلب وجود دارد، اما هیچ علامتی احساس نمیشود.»
در حالی که بیشتر مردم درد در قفسه سینه یا بازوی چپ را نشانههای احتمالی حمله قلبی میدانند، برخی نشانههای کمتر شناختهشده هم وجود دارند که ممکن است نیازمند مراجعه فوری به اورژانس باشند. به گزارش نیویورکپست، دندان درد یکی از این نشانههای مغفولمانده و غیرمنتظره برای حمله قلبی به شمار میرود.
دکتر گورو پراساد سرینیواس، مدیر بازتوانی قلب در بیمارستان دانشگاهی نورتول استاتن آیلند، میگوید: «بیماری قلبی و به طور خاص، بیماری عروق کرونر، علت اصلی مرگومیر در جهان است و شناسایی این علائم نادر میتواند در جلوگیری از پیامدهای خطرناک این بیماری قلبی نقش کلیدی داشته باشد.»
به گفته او، بیماری قلبی ایسکمیک، وضعیتی که در آن شریانهای کرونری جریان خون به قلب را محدود میکنند، یکی از دلایل اصلی مرگومیر است، به طوری که در سال ۲۰۲۳ عامل حدود ۱۳ درصد از مرگها در جهان بود.
حملات قلبی در زمستان افزایش مییابند، زیرا قلب برای گرم نگه داشتن بدن سختتر کار میکند و فعالیتهایی مانند برفروبی هم فشار مضاعفی به قلب وارد میکند. از طرفی هوای سرد خون را غلیظتر میکند که خطر لخته شدن خون را افزایش دهد.
شایعترین علائمی که بیماران قبل از حمله قلبی گزارش کردهاند، درد یا احساس فشار در سمت چپ قفسه سینه است که ممکن است به بازوی چپ هم بزند. همچنین ممکن است بهصورت فشاری در مرکز قفسه سینه ظاهر شود که شبیه به احساس یک وزنه سنگین روی سینه است. با این حال به گفته سرینیواس، بسیاری از بیماران، بهویژه زنان و افراد مبتلا به دیابت، بیشتر در معرض علائم غیرمعمول حمله قلبی قرار دارند.
درد دندان
در حالی که درد قفسه سینه یکی از نشانههای رایج مشکلات قلبی است، سرینیواس توضیح میدهد که این هشدار میتواند بهصورت درد دندان نیز ظاهر شود، زیرا عصبهایی که به دندانها و قلب میرسند، مسیرهای مشترکی دارند و گاهی بیماران بدون احساس درد در قفسه سینه، از ناراحتی در پشت یا دنداندرد شکایت میکنند.
هنگامی که جریان خون به قلب محدود میشود، پیامهای درد ممکن است به دندانها منتقل شوند. درد همچنین ممکن است در بازوها، پشت، فک و شکم ظاهر شود. این درد معمولا با فعالیت بدنی تشدید میشود و با استراحت کاهش مییابد.
درد معده و حالت تهوع
به گفته سرینیواس، برخی «علائم نادر یا غیرمعمول» به شکل سوزش معده یا حالت تهوع آشکار میشوند. افراد اغلب این موارد را سوزش سر دل یا ناراحتی معده عادی تلقی میکنند، در حالی که ممکن است نشانه موضوعی جدیتر باشد.
عرق کردن و خستگی
تعریق شدید بدون دلیل مشخصی مانند گرما یا ورزش و نیز عرق سرد کردن هم میتوانند هشداری از سوی قلب باشند.
احساس خستگی غیرمعمول پس از کمترین فعالیت یا حتی در حالت استراحت هم بهویژه در زنان، میتواند یکی از نشانههای اولیه بیماری قلبی باشد.
بدون هیچ علامتی
در حالی که این مجموعه علائم نگرانکنندهاند، دکتر سرینیواس میگوید که کشندهترین علامت، نداشتن هیچ علامتی است. او توضیح میدهد: «در بسیاری از موارد، بیماران هیچ علامتی ندارند و دچار حمله قلبی خاموش میشوند. ایسکمی میوکارد خاموش یا حمله قلبی خاموش به وضعیتی گفته میشود که شواهد عینی از آسیب به قلب وجود دارد، اما هیچ علامتی احساس نمیشود.»
ایسکمی میوکارد خاموش تنها از طریق آزمایشهایی مانند نوار قلب (ECG)، تست استرس یا اکوکاردیوگرافی قابل تشخیص است که اهمیت انجام دادن غربالگریهای منظم را برجسته میکند.
راههای جلوگیری از حمله قلبی
سرینیواس بر اهمیت شناسایی بیماران در معرض خطر ایسکمی میوکارد خاموش و اتخاذ سبک زندگی سالم تاکید دارد. به گفته او، رعایت سبک زندگی سالم ارزیابیهای دورهای خطرات قلبیعروقی در جلوگیری از بروز بیماریهای قلبی بسیار موثر است. علاوه بر این، آگاهی از برخی علائم و نشانههای بیماری عروق کرونر میتواند به بیماران کمک کند تا زودتر به دنبال درمان باشند و با این بیماری مرگبار مقابله کنند.
ورزش یکی از مولفههای کلیدی در این مسیر است، زیرا باعث تقویت عضله قلب، افزایش کارایی آن در پمپاژ خون، کاهش کلسترول و کنترل وزن میشود. طبق دستورالعملهای فعالیت بدنی برای آمریکاییها، بزرگسالان باید ۱۵۰ دقیقه در هفته فعالیت بدنی با شدت متوسط داشته باشند و دو روز را هم به تمرینهای مقاومتی اختصاص دهند.
🆔@ScientificDialectics
«در بسیاری از موارد، بیماران هیچ علامتی ندارند و دچار حمله قلبی خاموش میشوند. ایسکمی میوکارد خاموش یا حمله قلبی خاموش به وضعیتی گفته میشود که شواهد عینی از آسیب به قلب وجود دارد، اما هیچ علامتی احساس نمیشود.»
در حالی که بیشتر مردم درد در قفسه سینه یا بازوی چپ را نشانههای احتمالی حمله قلبی میدانند، برخی نشانههای کمتر شناختهشده هم وجود دارند که ممکن است نیازمند مراجعه فوری به اورژانس باشند. به گزارش نیویورکپست، دندان درد یکی از این نشانههای مغفولمانده و غیرمنتظره برای حمله قلبی به شمار میرود.
دکتر گورو پراساد سرینیواس، مدیر بازتوانی قلب در بیمارستان دانشگاهی نورتول استاتن آیلند، میگوید: «بیماری قلبی و به طور خاص، بیماری عروق کرونر، علت اصلی مرگومیر در جهان است و شناسایی این علائم نادر میتواند در جلوگیری از پیامدهای خطرناک این بیماری قلبی نقش کلیدی داشته باشد.»
به گفته او، بیماری قلبی ایسکمیک، وضعیتی که در آن شریانهای کرونری جریان خون به قلب را محدود میکنند، یکی از دلایل اصلی مرگومیر است، به طوری که در سال ۲۰۲۳ عامل حدود ۱۳ درصد از مرگها در جهان بود.
حملات قلبی در زمستان افزایش مییابند، زیرا قلب برای گرم نگه داشتن بدن سختتر کار میکند و فعالیتهایی مانند برفروبی هم فشار مضاعفی به قلب وارد میکند. از طرفی هوای سرد خون را غلیظتر میکند که خطر لخته شدن خون را افزایش دهد.
شایعترین علائمی که بیماران قبل از حمله قلبی گزارش کردهاند، درد یا احساس فشار در سمت چپ قفسه سینه است که ممکن است به بازوی چپ هم بزند. همچنین ممکن است بهصورت فشاری در مرکز قفسه سینه ظاهر شود که شبیه به احساس یک وزنه سنگین روی سینه است. با این حال به گفته سرینیواس، بسیاری از بیماران، بهویژه زنان و افراد مبتلا به دیابت، بیشتر در معرض علائم غیرمعمول حمله قلبی قرار دارند.
درد دندان
در حالی که درد قفسه سینه یکی از نشانههای رایج مشکلات قلبی است، سرینیواس توضیح میدهد که این هشدار میتواند بهصورت درد دندان نیز ظاهر شود، زیرا عصبهایی که به دندانها و قلب میرسند، مسیرهای مشترکی دارند و گاهی بیماران بدون احساس درد در قفسه سینه، از ناراحتی در پشت یا دنداندرد شکایت میکنند.
هنگامی که جریان خون به قلب محدود میشود، پیامهای درد ممکن است به دندانها منتقل شوند. درد همچنین ممکن است در بازوها، پشت، فک و شکم ظاهر شود. این درد معمولا با فعالیت بدنی تشدید میشود و با استراحت کاهش مییابد.
درد معده و حالت تهوع
به گفته سرینیواس، برخی «علائم نادر یا غیرمعمول» به شکل سوزش معده یا حالت تهوع آشکار میشوند. افراد اغلب این موارد را سوزش سر دل یا ناراحتی معده عادی تلقی میکنند، در حالی که ممکن است نشانه موضوعی جدیتر باشد.
عرق کردن و خستگی
تعریق شدید بدون دلیل مشخصی مانند گرما یا ورزش و نیز عرق سرد کردن هم میتوانند هشداری از سوی قلب باشند.
احساس خستگی غیرمعمول پس از کمترین فعالیت یا حتی در حالت استراحت هم بهویژه در زنان، میتواند یکی از نشانههای اولیه بیماری قلبی باشد.
بدون هیچ علامتی
در حالی که این مجموعه علائم نگرانکنندهاند، دکتر سرینیواس میگوید که کشندهترین علامت، نداشتن هیچ علامتی است. او توضیح میدهد: «در بسیاری از موارد، بیماران هیچ علامتی ندارند و دچار حمله قلبی خاموش میشوند. ایسکمی میوکارد خاموش یا حمله قلبی خاموش به وضعیتی گفته میشود که شواهد عینی از آسیب به قلب وجود دارد، اما هیچ علامتی احساس نمیشود.»
ایسکمی میوکارد خاموش تنها از طریق آزمایشهایی مانند نوار قلب (ECG)، تست استرس یا اکوکاردیوگرافی قابل تشخیص است که اهمیت انجام دادن غربالگریهای منظم را برجسته میکند.
راههای جلوگیری از حمله قلبی
سرینیواس بر اهمیت شناسایی بیماران در معرض خطر ایسکمی میوکارد خاموش و اتخاذ سبک زندگی سالم تاکید دارد. به گفته او، رعایت سبک زندگی سالم ارزیابیهای دورهای خطرات قلبیعروقی در جلوگیری از بروز بیماریهای قلبی بسیار موثر است. علاوه بر این، آگاهی از برخی علائم و نشانههای بیماری عروق کرونر میتواند به بیماران کمک کند تا زودتر به دنبال درمان باشند و با این بیماری مرگبار مقابله کنند.
ورزش یکی از مولفههای کلیدی در این مسیر است، زیرا باعث تقویت عضله قلب، افزایش کارایی آن در پمپاژ خون، کاهش کلسترول و کنترل وزن میشود. طبق دستورالعملهای فعالیت بدنی برای آمریکاییها، بزرگسالان باید ۱۵۰ دقیقه در هفته فعالیت بدنی با شدت متوسط داشته باشند و دو روز را هم به تمرینهای مقاومتی اختصاص دهند.
🆔@ScientificDialectics
New York Post
This dental issue could be a sign you're having a heart attack —...
Dr. Guruprasad "Guru" Srinivas told the Post that not all heart attack symptoms involve chest pain. He revealed which lesser-known symptoms to look out for.
💢تصویر روز ناسا:
پرتوهای پادپگاهرو و رنگینکمان بر فراز اسپانیا
تصویر روز ناسا پدیدهای نادر و زیبا را نمایش میدهد که ترکیبی از رنگینکمان و پرتوهای پادپگاهرو (Anticrepuscular Rays) است.
آسمان Lekeitio، میزبان 2 پدیده نوری همزمان است: رنگینکمان و پرتوهای پادپگاهرو. هنگام عکاسی، خورشید پشت دوربین قرار داشته است.
دیدن رنگینکمان بهتنهایی نیز هیجانانگیز است اما ثبت تصویری که هر دوی این پدیدهها را در کنار هم نشان دهد، نهفقط نادر بلکه از نظر بصری نیز بسیار چشمنواز است.
https://apod.nasa.gov/apod/image/2502/RainbowFan_Eiguren_3228.jpg
https://apod.nasa.gov/apod/ap250204.html
🆔@ScientificDialectics
پرتوهای پادپگاهرو و رنگینکمان بر فراز اسپانیا
تصویر روز ناسا پدیدهای نادر و زیبا را نمایش میدهد که ترکیبی از رنگینکمان و پرتوهای پادپگاهرو (Anticrepuscular Rays) است.
آسمان Lekeitio، میزبان 2 پدیده نوری همزمان است: رنگینکمان و پرتوهای پادپگاهرو. هنگام عکاسی، خورشید پشت دوربین قرار داشته است.
دیدن رنگینکمان بهتنهایی نیز هیجانانگیز است اما ثبت تصویری که هر دوی این پدیدهها را در کنار هم نشان دهد، نهفقط نادر بلکه از نظر بصری نیز بسیار چشمنواز است.
https://apod.nasa.gov/apod/image/2502/RainbowFan_Eiguren_3228.jpg
https://apod.nasa.gov/apod/ap250204.html
🆔@ScientificDialectics
💢تفاوت های فرهنگی زوج ها ؛ این سه راه را امتحان کنید
زوجها ابتدا باید تفاوتهای فرهنگی را شناسایی کنند و به طور فعال راههایی را که ممکن است ناسازگاری، تفاوت در اولویتها و نحوه ارتباط و بیان نیازها وجود داشته باشد را روشن کنند. باز بودن با شریک زندگی خود در مورد آنچه نیاز دارید و اینکه طرف مقابل چگونه میتواند آنها را فراهم کند، بسیار کلیدی است. بزرگترین مشکلی که در زوجهایی با فرهنگهای متفاوت مشاهده میشود، اختلال در ارتباطات و تصور غرضورزی در رفتارهای دیگران است.
ما روزانه با مردمی از فرهنگهای مختلف ارتباط برقرار میکنیم. به دلیل تغییر هنجارهای اجتماعی و افزایش تنوع، امروزه وقتی یک زوج از فرهنگهای متفاوت میبینیم خیلی تعجب نمیکنیم اما تفاوتهای فرهنگی چگونه بر این روابط تاثیر میگذارند؟ فرهنگ افراد با تاثیرگذاری بر باورها، ارزشها و رفتارهای ما نقشی اساسی در شکلدهی هویت ما بازی میکند.
عناصر فرهنگی مانند زبان، سنتها، هنجارهای اجتماعی و پویایی خانواده چارچوبی را فراهم میکنند که از طریق آن افراد خود و جایگاه خود را در جهان درک و حس تعلق میکنند. تفاوتهای فرهنگی به طرق مختلف؛ از سلامت روان گرفته تا ارزشها و آداب و رسوم، نقشهای جنسیتی، غذا، تفریحات بر پویایی روابط تاثیر میگذارند.
راهبردهای مدیریت تفاوت فرهنگی
هر زوجی ممکن است تفاوتهایی را در نیازهای فرهنگی داشته باشند، با این حال راهبردهایی برای مدیریت تفاوتهای فرهنگی وجود دارد.
۱_ ارتباط گشوده نسبت به فرهنگهای متفاوت را اولویت قرار دهید
زوجها ابتدا باید تفاوتهای فرهنگی را شناسایی کنند و به طور فعال راههایی را که ممکن است ناسازگاری، تفاوت در اولویتها و نحوه ارتباط و بیان نیازها وجود داشته باشد را روشن کنند. باز بودن با شریک زندگی خود در مورد آنچه نیاز دارید و اینکه طرف مقابل چگونه میتواند آنها را فراهم کند، بسیار کلیدی است. بزرگترین مشکلی که در زوجهایی با فرهنگهای متفاوت مشاهده میشود، اختلال در ارتباطات و تصور غرضورزی در رفتارهای دیگران است.
۲_ ایجاد تجربیات مشترک
پیشنهاد میشود برای تقویت پیوند خود تجربیات مشترک داشته باشید. به عنوان مثال، شرکت در جشنهای فرهنگی یکدیگر یا پختن غذاهای مربوط به یک فرهنگ خاص با هم. هر دو طرف باید با کنجکاوی و نه قضاوت به اختلافات خود بپردازند تا فضای امنی برای اشتراکگذاری و یادگیری ایجاد کنند. نه تنها به رسمیت شناختن فرهنگ یکدیگر مهم است، بلکه مهم است که هر دو را به طور مساوی جشن گرفته و تجلیل کنید.
۳_ اهداف مشترک تعیین کنید
ایجاد اهداف و ارزشهای مشترک میتواند به پر کردن شکافهای فرهنگی کمک کند و به زوجها این امکان را میدهد تا هویتی ترکیبی بسازند که هر دو پیشینه را ارج مینهد. متخصصان اضافه میکنند که حتی اگر شما و شریک زندگیتان از فرهنگهای مشابهی آمدهاید، هر خانواده فرهنگ خود را باید ایجاد کند. این موضوع اغلب یک فرآیند مداوم و مستمر از یادگیری در مورد دیگری است، تلاش برای ایجاد راههای جدید ارتباط با یکدیگر و در نهایت آزمایش یک رویکرد جدید، بررسی مجدد و انطباق با رفتارهای جدیدی که برای هر دو طرف مفید و خوشایند است.
✍️ علی سلیمی
https://www.verywellmind.com/how-to-deal-with-culture-clash-in-a-relationship-8741698
🆔@ScientificDialectics
زوجها ابتدا باید تفاوتهای فرهنگی را شناسایی کنند و به طور فعال راههایی را که ممکن است ناسازگاری، تفاوت در اولویتها و نحوه ارتباط و بیان نیازها وجود داشته باشد را روشن کنند. باز بودن با شریک زندگی خود در مورد آنچه نیاز دارید و اینکه طرف مقابل چگونه میتواند آنها را فراهم کند، بسیار کلیدی است. بزرگترین مشکلی که در زوجهایی با فرهنگهای متفاوت مشاهده میشود، اختلال در ارتباطات و تصور غرضورزی در رفتارهای دیگران است.
ما روزانه با مردمی از فرهنگهای مختلف ارتباط برقرار میکنیم. به دلیل تغییر هنجارهای اجتماعی و افزایش تنوع، امروزه وقتی یک زوج از فرهنگهای متفاوت میبینیم خیلی تعجب نمیکنیم اما تفاوتهای فرهنگی چگونه بر این روابط تاثیر میگذارند؟ فرهنگ افراد با تاثیرگذاری بر باورها، ارزشها و رفتارهای ما نقشی اساسی در شکلدهی هویت ما بازی میکند.
عناصر فرهنگی مانند زبان، سنتها، هنجارهای اجتماعی و پویایی خانواده چارچوبی را فراهم میکنند که از طریق آن افراد خود و جایگاه خود را در جهان درک و حس تعلق میکنند. تفاوتهای فرهنگی به طرق مختلف؛ از سلامت روان گرفته تا ارزشها و آداب و رسوم، نقشهای جنسیتی، غذا، تفریحات بر پویایی روابط تاثیر میگذارند.
راهبردهای مدیریت تفاوت فرهنگی
هر زوجی ممکن است تفاوتهایی را در نیازهای فرهنگی داشته باشند، با این حال راهبردهایی برای مدیریت تفاوتهای فرهنگی وجود دارد.
۱_ ارتباط گشوده نسبت به فرهنگهای متفاوت را اولویت قرار دهید
زوجها ابتدا باید تفاوتهای فرهنگی را شناسایی کنند و به طور فعال راههایی را که ممکن است ناسازگاری، تفاوت در اولویتها و نحوه ارتباط و بیان نیازها وجود داشته باشد را روشن کنند. باز بودن با شریک زندگی خود در مورد آنچه نیاز دارید و اینکه طرف مقابل چگونه میتواند آنها را فراهم کند، بسیار کلیدی است. بزرگترین مشکلی که در زوجهایی با فرهنگهای متفاوت مشاهده میشود، اختلال در ارتباطات و تصور غرضورزی در رفتارهای دیگران است.
۲_ ایجاد تجربیات مشترک
پیشنهاد میشود برای تقویت پیوند خود تجربیات مشترک داشته باشید. به عنوان مثال، شرکت در جشنهای فرهنگی یکدیگر یا پختن غذاهای مربوط به یک فرهنگ خاص با هم. هر دو طرف باید با کنجکاوی و نه قضاوت به اختلافات خود بپردازند تا فضای امنی برای اشتراکگذاری و یادگیری ایجاد کنند. نه تنها به رسمیت شناختن فرهنگ یکدیگر مهم است، بلکه مهم است که هر دو را به طور مساوی جشن گرفته و تجلیل کنید.
۳_ اهداف مشترک تعیین کنید
ایجاد اهداف و ارزشهای مشترک میتواند به پر کردن شکافهای فرهنگی کمک کند و به زوجها این امکان را میدهد تا هویتی ترکیبی بسازند که هر دو پیشینه را ارج مینهد. متخصصان اضافه میکنند که حتی اگر شما و شریک زندگیتان از فرهنگهای مشابهی آمدهاید، هر خانواده فرهنگ خود را باید ایجاد کند. این موضوع اغلب یک فرآیند مداوم و مستمر از یادگیری در مورد دیگری است، تلاش برای ایجاد راههای جدید ارتباط با یکدیگر و در نهایت آزمایش یک رویکرد جدید، بررسی مجدد و انطباق با رفتارهای جدیدی که برای هر دو طرف مفید و خوشایند است.
✍️ علی سلیمی
https://www.verywellmind.com/how-to-deal-with-culture-clash-in-a-relationship-8741698
🆔@ScientificDialectics
Verywell Mind
4 Ways to Overcome Cultural Differences in Your Relationship
Due to changing social norms and increased diversity, we don’t bat an eye when we see an interracial couple. But how do cultural differences affect the quality of these relationships? Relationship therapists explain.
💢دمای این لباس با قرار گرفتن در معرض نور خورشید تا ۳۰ درجه افزایش مییابد
«ذرههای بسیار ریز این لباسها پس از مواجهه با نور خورشید، انرژی را جذب و از طریق فرایندی به نام تبدیل فوتوترمال به صورت گرما آزاد میکنند.»
به گزارش لایوساینس، دانشمندان پارچه هوشمندی اختراع کردهاند که انرژی خورشید را به گرما تبدیل میکند. این پارچه میتواند دما را پس از فقط ۱۰ دقیقه مواجهه با آفتاب بیش از ۳۰ درجه سانتیگراد افزایش دهد. درون این پارچه جدید از نانوذراتی (ذرههای بسیار ریز) استفاده شده است که نور خورشید را جذب و آن را به گرما تبدیل میکند. در عین حال، اجزای حساس به دما که در الیاف این لباس گنجانده شدهاند، به صورت برگشتپذیر رنگ خود را تغییر میدهند و به کاربران این امکان را میدهند که نوسانات دما را به صورت بصری ببینند.
حفظ دمای بدن
دانشمندان طی سالها گرمکنندههای پوشیدنی طراحی کردهاند تا به حفظ دمای بدن در محیطهای سرد کمک کنند. از این نوع پارچهها در تجهیزات نجات کوهستان و حتی لباسهای حیوانات خانگی استفاده میشود، اما این پارچهها معمولا با تکیه بر اجزای گرانقیمت تولید میشوند. یانگ لی، مهندس شیمی و تیمش در دانشگاه واترلو در کانادا، برای حل این مشکلات، «پلیمرهای فتوترمال» را بررسی کردند که شبیه به پلاستیک هستند و نور را به گرما تبدیل میکنند.
محققان نانوذرات دو پلیمر - پلیآنیلین (PANI) و پلیدوپامین (PDA)- را درون ماتریسی از الیاف پلیاورتان ترموپلاستیک (PTU) جاسازی کردند؛ مادهای که در تولید لباسهای ضد آب و لباسهای ورزشی به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد. آنها در طول فرآیند تغییر، رنگهای مختلف حساس به دما (ترموکرومیک) را هم به ترکیب اضافه کردند و رشتههایی ساختند که با افزایش دمای ماده تغییر رنگ میدادند.
محققان این الیاف تازه بافتهشده را به راحتی به پارچه تبدیل کردند و ژاکتی کوچک برای یک عروسک خرسی بافتند تا خواص این ماده هوشمند را آزمایش کنند. این ژاکت قرمز پس از تنها ۱۰ دقیقه قرار گرفتن در معرض آفتاب به دمای قابل توجه ۵۳.۵ درجه سانتیگراد رسید. با افزایش دما، ساختار شیمیایی مولکولهای رنگ قرمز تغییر کرد و سفید شد. لی در ایمیلی به لایوساینس گفت: «این نانوذرات پس از مواجهه با نور خورشید، انرژی را جذب و از طریق فرایندی به نام تبدیل فوتوترمال به صورت گرما آزاد میکنند.»
نتایج نشان میدهد که این پارچه هوشمند، بافت نرم و الاستیک دارد که به ماده اجازه میدهد تا تا پنج برابر اندازه اصلیاش کشیده شود و در عین حال خواص تغییر رنگ و دما هم حتی پس از ۲۵ بار شستشو حفظ میشود. لی گفت: «ما دوام را در اولویت قرار دادیم و مطمئن شدیم که این پارچه، با حفظ خواص نوآورانه میتواند در برابر استفاده مکرر و مواجهه با محیط دوام داشته باشد.
این تیم در حال آمادهسازی مواد برای تولید تجاری است، اما هنوز باید آزمایشهای بیشتری انجام دهند تا این پارچه جدید را به طور گسترده مورد استفاده دهند. لی میگوید: «گامهای بعدی این تحقیق، بر کاهش هزینههای تولید، افزایش مقیاس فرآیند ساخت و اطمینان از ایمنی الیاف برای تماس طولانیمدت با پوست متمرکز است.»
🆔@ScientificDialectics
«ذرههای بسیار ریز این لباسها پس از مواجهه با نور خورشید، انرژی را جذب و از طریق فرایندی به نام تبدیل فوتوترمال به صورت گرما آزاد میکنند.»
به گزارش لایوساینس، دانشمندان پارچه هوشمندی اختراع کردهاند که انرژی خورشید را به گرما تبدیل میکند. این پارچه میتواند دما را پس از فقط ۱۰ دقیقه مواجهه با آفتاب بیش از ۳۰ درجه سانتیگراد افزایش دهد. درون این پارچه جدید از نانوذراتی (ذرههای بسیار ریز) استفاده شده است که نور خورشید را جذب و آن را به گرما تبدیل میکند. در عین حال، اجزای حساس به دما که در الیاف این لباس گنجانده شدهاند، به صورت برگشتپذیر رنگ خود را تغییر میدهند و به کاربران این امکان را میدهند که نوسانات دما را به صورت بصری ببینند.
حفظ دمای بدن
دانشمندان طی سالها گرمکنندههای پوشیدنی طراحی کردهاند تا به حفظ دمای بدن در محیطهای سرد کمک کنند. از این نوع پارچهها در تجهیزات نجات کوهستان و حتی لباسهای حیوانات خانگی استفاده میشود، اما این پارچهها معمولا با تکیه بر اجزای گرانقیمت تولید میشوند. یانگ لی، مهندس شیمی و تیمش در دانشگاه واترلو در کانادا، برای حل این مشکلات، «پلیمرهای فتوترمال» را بررسی کردند که شبیه به پلاستیک هستند و نور را به گرما تبدیل میکنند.
محققان نانوذرات دو پلیمر - پلیآنیلین (PANI) و پلیدوپامین (PDA)- را درون ماتریسی از الیاف پلیاورتان ترموپلاستیک (PTU) جاسازی کردند؛ مادهای که در تولید لباسهای ضد آب و لباسهای ورزشی به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد. آنها در طول فرآیند تغییر، رنگهای مختلف حساس به دما (ترموکرومیک) را هم به ترکیب اضافه کردند و رشتههایی ساختند که با افزایش دمای ماده تغییر رنگ میدادند.
محققان این الیاف تازه بافتهشده را به راحتی به پارچه تبدیل کردند و ژاکتی کوچک برای یک عروسک خرسی بافتند تا خواص این ماده هوشمند را آزمایش کنند. این ژاکت قرمز پس از تنها ۱۰ دقیقه قرار گرفتن در معرض آفتاب به دمای قابل توجه ۵۳.۵ درجه سانتیگراد رسید. با افزایش دما، ساختار شیمیایی مولکولهای رنگ قرمز تغییر کرد و سفید شد. لی در ایمیلی به لایوساینس گفت: «این نانوذرات پس از مواجهه با نور خورشید، انرژی را جذب و از طریق فرایندی به نام تبدیل فوتوترمال به صورت گرما آزاد میکنند.»
نتایج نشان میدهد که این پارچه هوشمند، بافت نرم و الاستیک دارد که به ماده اجازه میدهد تا تا پنج برابر اندازه اصلیاش کشیده شود و در عین حال خواص تغییر رنگ و دما هم حتی پس از ۲۵ بار شستشو حفظ میشود. لی گفت: «ما دوام را در اولویت قرار دادیم و مطمئن شدیم که این پارچه، با حفظ خواص نوآورانه میتواند در برابر استفاده مکرر و مواجهه با محیط دوام داشته باشد.
این تیم در حال آمادهسازی مواد برای تولید تجاری است، اما هنوز باید آزمایشهای بیشتری انجام دهند تا این پارچه جدید را به طور گسترده مورد استفاده دهند. لی میگوید: «گامهای بعدی این تحقیق، بر کاهش هزینههای تولید، افزایش مقیاس فرآیند ساخت و اطمینان از ایمنی الیاف برای تماس طولانیمدت با پوست متمرکز است.»
🆔@ScientificDialectics
livescience.com
New fabric can heat up more than 50 degrees to keep people warm in ultracold weather
A new smart fabric converts light into heat and can raise temperatures by more than 54 degrees Fahrenheit (30 degrees Celsius) after just 10 minutes in the sun.
💢گوشهای انسان هنوز هم سعی میکنند در هنگام شنیدن، حرکت کنند!
حتماً دیدهاید که بعضیها میتوانند گوشهایشان را تکان بدهند، اما این یک مهارت خاص است که بیشتر مردم از آن بیبهرهاند. با این حال، پژوهش جدیدی نشان داده که مغز کل انسانها هنوز هم تلاش میکند گوشهایش را مانند حیوانات به سمت صداها حرکت دهد، حتی اگر حرکتی عملا صورت نگیرد.
بسیاری از حیوانات، مثل سگها، گربهها و اسبها، میتوانند گوشهایشان را در جهات مختلف حرکت دهند تا صداها را بهتر بشنوند. این توانایی به آنها کمک میکند که بفهمند صدا از کدام جهت میآید و روی آن تمرکز کنند. اما گوشهای ما انسانها تقریباً ثابت هستند و به نظر میرسد که این ویژگی را در مسیر تکامل از دست دادهایم. با این حال، تحقیقات نشان میدهند که مغز ما هنوز هم برای حرکت دادن گوشها تلاش میکند، انگار که در تلاش است تا چیزی را بازیابی کند که دیگر عملاً در زندگی روزمره کاربردی ندارد.
تحقیقی که نشان داد گوشهای ما هنوز هم سعی در تکان خوردن دارند
محققان برای بررسی این موضوع، آزمایشی ترتیب دادند که در آن ۲۰ فرد بزرگسال، که هیچ مشکل شنوایی نداشتند، در شرایط خاصی به صداها گوش دادند. آنها باید به یک کتاب صوتی گوش میدادند، در حالی که در پسزمینه، یک یا دو پادکست نیز همزمان پخش میشد. هدف این بود که بررسی کنند در چه شرایطی توجه شنیداری افراد بیشتر درگیر میشود و آیا این توجه، باعث فعال شدن عضلات گوش میشود یا نه.
این تحقیق سه سطح مختلف داشت:
آسانترین شرایط: در این حالت، صدای کتاب صوتی واضحتر بود و صدای پادکست پسزمینه ضعیفتر و متفاوت از آن بود. بنابراین افراد بدون زحمت خاصی میتوانستند روی کتاب صوتی تمرکز کنند.
متوسط: در این سطح، صدای پادکستها کمی بلندتر از قبل بود، اما باز هم تفاوت در تُن صدا باعث میشد که کتاب صوتی قابل تشخیص بماند.
سختترین شرایط: در این حالت، دو پادکست مختلف پخش شد که یکی از آنها صدایی نزدیک به کتاب صوتی داشت. در مجموع، صدای پادکستها از کتاب صوتی بلندتر بود، و این باعث میشد شرکتکنندگان برای تشخیص صدای کتاب صوتی تلاش بیشتری کنند.
شرکتکنندگان باید بعد از هر بار شنیدن، میزان تلاش ذهنیشان را برای تمرکز روی کتاب صوتی ارزیابی میکردند. در همین حال، پژوهشگران با استفاده از الکترودهایی که روی سر افراد قرار داده بودند، فعالیت عضلات مرتبط با حرکت گوش را ثبت کردند.
نتایج شگفتانگیز تحقیق: گوشهایی که هنوز هم تلاش میکنند حرکت کنند
دادههای بهدستآمده از این پژوهش نشان داد که هر چه شرکتکنندگان برای تمرکز روی کتاب صوتی بیشتر تلاش میکردند، فعالیت عضلات گوششان هم بیشتر میشد. به عبارت دیگر، هر چقدر که گوش دادن سختتر بود، مغز بیشتر سعی میکرد گوشها را برای تمرکز روی صدا تکان بدهد، حتی اگر این حرکتها آنقدر کوچک بودند که دیده نمیشدند.
دو گروه از عضلات در این تحقیق نقش مهمی داشتند:
عضله فوقانی گوش (superior auricular muscle): این عضله گوش را کمی به بالا و بیرون میکشد. بررسیها نشان داد که در سختترین شرایط، این عضله بیشتر از حالتهای دیگر فعال بود.
عضله پشتی گوش (posterior auricular muscle): این عضله گوش را به سمت عقب میکشد. نتایج نشان داد که وقتی صدا از پشت سر شنیده میشد، این عضله بیشتر از زمانی که صدا از جلو بود، فعال میشد.
آیا این تحقیق به این معناست که میتوانیم گوشهایمان را دوباره تکان دهیم؟
تقریباً هیچیک از شرکتکنندگان در این تحقیق توانایی حرکت دادن گوشهایشان را نداشتند، بنابراین این نتایج هیچ ربطی به اینکه کسی بتواند گوشهایش را عمداً تکان دهد، نداشت. این تحقیق بیشتر نشان داد که مغز هنوز هم سعی میکند گوشها را حرکت دهد، حتی اگر سیگنالهای عصبی که میفرستد، عملا منجر به حرکت عضلات گوش نشوند.
پژوهشگران این سیستم عصبی باقیمانده را یک «فسیل عصبی» توصیف میکنند، چون به نظر میرسد که فقط یک بازمانده از گذشته است که دیگر کاربردی ندارد، اما هنوز هم در مواقعی که گوش دادن سختتر میشود، فعال میشود.
این یافتهها چه اهمیتی دارند؟
این پژوهش نشان میدهد که سیستم عصبی انسان هنوز هم حامل بقایای تواناییهایی است که در گذشته برای بقا ضروری بودند. اجداد ما میلیونها سال پیش برای زنده ماندن به این مهارت نیاز داشتند، اما در دنیای مدرن، دیگر نیازی نداریم که گوشهای خود را برای تمرکز روی صداها تکان دهیم. با این حال، مغز ما هنوز این سیگنالها را ارسال میکند، حتی اگر گوشهایمان نتوانند واکنش خاصی به آنها نشان دهند.
✍️ علیرضا مجیدی یک پزشک
https://www.theguardian.com/science/2025/jan/31/neural-fossil-human-ears-move-when-listening-scientists-say
🆔@ScientificDialectics
حتماً دیدهاید که بعضیها میتوانند گوشهایشان را تکان بدهند، اما این یک مهارت خاص است که بیشتر مردم از آن بیبهرهاند. با این حال، پژوهش جدیدی نشان داده که مغز کل انسانها هنوز هم تلاش میکند گوشهایش را مانند حیوانات به سمت صداها حرکت دهد، حتی اگر حرکتی عملا صورت نگیرد.
بسیاری از حیوانات، مثل سگها، گربهها و اسبها، میتوانند گوشهایشان را در جهات مختلف حرکت دهند تا صداها را بهتر بشنوند. این توانایی به آنها کمک میکند که بفهمند صدا از کدام جهت میآید و روی آن تمرکز کنند. اما گوشهای ما انسانها تقریباً ثابت هستند و به نظر میرسد که این ویژگی را در مسیر تکامل از دست دادهایم. با این حال، تحقیقات نشان میدهند که مغز ما هنوز هم برای حرکت دادن گوشها تلاش میکند، انگار که در تلاش است تا چیزی را بازیابی کند که دیگر عملاً در زندگی روزمره کاربردی ندارد.
تحقیقی که نشان داد گوشهای ما هنوز هم سعی در تکان خوردن دارند
محققان برای بررسی این موضوع، آزمایشی ترتیب دادند که در آن ۲۰ فرد بزرگسال، که هیچ مشکل شنوایی نداشتند، در شرایط خاصی به صداها گوش دادند. آنها باید به یک کتاب صوتی گوش میدادند، در حالی که در پسزمینه، یک یا دو پادکست نیز همزمان پخش میشد. هدف این بود که بررسی کنند در چه شرایطی توجه شنیداری افراد بیشتر درگیر میشود و آیا این توجه، باعث فعال شدن عضلات گوش میشود یا نه.
این تحقیق سه سطح مختلف داشت:
آسانترین شرایط: در این حالت، صدای کتاب صوتی واضحتر بود و صدای پادکست پسزمینه ضعیفتر و متفاوت از آن بود. بنابراین افراد بدون زحمت خاصی میتوانستند روی کتاب صوتی تمرکز کنند.
متوسط: در این سطح، صدای پادکستها کمی بلندتر از قبل بود، اما باز هم تفاوت در تُن صدا باعث میشد که کتاب صوتی قابل تشخیص بماند.
سختترین شرایط: در این حالت، دو پادکست مختلف پخش شد که یکی از آنها صدایی نزدیک به کتاب صوتی داشت. در مجموع، صدای پادکستها از کتاب صوتی بلندتر بود، و این باعث میشد شرکتکنندگان برای تشخیص صدای کتاب صوتی تلاش بیشتری کنند.
شرکتکنندگان باید بعد از هر بار شنیدن، میزان تلاش ذهنیشان را برای تمرکز روی کتاب صوتی ارزیابی میکردند. در همین حال، پژوهشگران با استفاده از الکترودهایی که روی سر افراد قرار داده بودند، فعالیت عضلات مرتبط با حرکت گوش را ثبت کردند.
نتایج شگفتانگیز تحقیق: گوشهایی که هنوز هم تلاش میکنند حرکت کنند
دادههای بهدستآمده از این پژوهش نشان داد که هر چه شرکتکنندگان برای تمرکز روی کتاب صوتی بیشتر تلاش میکردند، فعالیت عضلات گوششان هم بیشتر میشد. به عبارت دیگر، هر چقدر که گوش دادن سختتر بود، مغز بیشتر سعی میکرد گوشها را برای تمرکز روی صدا تکان بدهد، حتی اگر این حرکتها آنقدر کوچک بودند که دیده نمیشدند.
دو گروه از عضلات در این تحقیق نقش مهمی داشتند:
عضله فوقانی گوش (superior auricular muscle): این عضله گوش را کمی به بالا و بیرون میکشد. بررسیها نشان داد که در سختترین شرایط، این عضله بیشتر از حالتهای دیگر فعال بود.
عضله پشتی گوش (posterior auricular muscle): این عضله گوش را به سمت عقب میکشد. نتایج نشان داد که وقتی صدا از پشت سر شنیده میشد، این عضله بیشتر از زمانی که صدا از جلو بود، فعال میشد.
آیا این تحقیق به این معناست که میتوانیم گوشهایمان را دوباره تکان دهیم؟
تقریباً هیچیک از شرکتکنندگان در این تحقیق توانایی حرکت دادن گوشهایشان را نداشتند، بنابراین این نتایج هیچ ربطی به اینکه کسی بتواند گوشهایش را عمداً تکان دهد، نداشت. این تحقیق بیشتر نشان داد که مغز هنوز هم سعی میکند گوشها را حرکت دهد، حتی اگر سیگنالهای عصبی که میفرستد، عملا منجر به حرکت عضلات گوش نشوند.
پژوهشگران این سیستم عصبی باقیمانده را یک «فسیل عصبی» توصیف میکنند، چون به نظر میرسد که فقط یک بازمانده از گذشته است که دیگر کاربردی ندارد، اما هنوز هم در مواقعی که گوش دادن سختتر میشود، فعال میشود.
این یافتهها چه اهمیتی دارند؟
این پژوهش نشان میدهد که سیستم عصبی انسان هنوز هم حامل بقایای تواناییهایی است که در گذشته برای بقا ضروری بودند. اجداد ما میلیونها سال پیش برای زنده ماندن به این مهارت نیاز داشتند، اما در دنیای مدرن، دیگر نیازی نداریم که گوشهای خود را برای تمرکز روی صداها تکان دهیم. با این حال، مغز ما هنوز این سیگنالها را ارسال میکند، حتی اگر گوشهایمان نتوانند واکنش خاصی به آنها نشان دهند.
✍️ علیرضا مجیدی یک پزشک
https://www.theguardian.com/science/2025/jan/31/neural-fossil-human-ears-move-when-listening-scientists-say
🆔@ScientificDialectics
the Guardian
‘A neural fossil’: human ears try to move when listening, scientists say
Researchers found that muscles move to orient ears toward sound source in vestigial reaction
💢وقتی زور علم به طبیعت نمی رسد
موش ها هوش مصنوعی را شکست دادند!
با وجودی که مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی تواناییهای فراوانی دارند و میتوانند کدهای رایانهای تولید کرده و به کشف داروهای جدید کمک کنند، اما وقتی نوبت به شناسایی اشیاء ساده میرسد، گاهی اوضاع به نحو دیگری پیش میرود.
در چنین موضوعی مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی باید از موشهای فروتن درسهای زیادی بیاموزند. اخیراً محققان بینالمللی مطالعات پیشرفته در ایتالیا (SISSA)، از یک مدل تشخیص تصویر خواستند تا توانایی موشها برای تشخیص اشیایی که چرخانده میشوند، تغییر سایز دارند و یا تا حدودی مبهم هستند را تکرار کنند.
مدل هوش مصنوعی درنهایت توانست تا با قابلیتهای پردازش تصویر توسط موشها برابری کند؛ اما این اتفاق بعد از استفادههای مکرر از منابع بیشتر و قدرت رایانه صورت گرفت. باوجودی که شناسایی اشیاء در موقعیت اصلی آنها، برای هوش مصنوعی و موش صحرایی آسان بود، اما محققان مجبور بودند تا با تقویت عملکرد مدل، آن را با قابلیتهای پردازش موشها در هنگام شناسایی اشیایی که به روشهای مختلف تغییر داده میشدند، تطبیق دهند.
طبق گفته محققان، یافتههای بهدستآمده حکایت از آن دارد که بینایی موشها که در طول میلیونها سال تکامل، بهخوبی تنظیمشده، هنوز حتی از سیستمهای تشخیص تصویر قدرتمند کارآمدتر است.
بینایی کارآمد و سازگار موشها
بینایی موش با دید انسان از چندین جهت متفاوت است. مثلاً چشمان موشها مثل بسیاری از پستانداران دیگر، در دو طرف سرشان قرار دارد که به آنها میدان دید وسیعتری برای شناسایی در طبیعت و دوری از شکارچیان میدهد. تحقیقات گذشته نشان داده بود که چشمهای موش بسته به جهت سرشان، در دو جهت مخالف یکدیگر حرکت میکنند. این باعث میشود وقتی موشها سرشان را به سمت پایین میبرند، چشمهایشان متقاطع به نظر میرسند.
در آزمایش اخیر، محققان با رفتارهایی شروع به آموزش دادن موشها کردند تا موشها بتوانند اشیای به نمایش درآمده روی مانیتور را شناسایی کنند. آنها وقتی شیء موردنظر را شناسایی میکردند، یک حسگر لمسی را فعال کردند.
محققان SISSA برای مقایسه بینایی موش با هوش مصنوعی، یک شبکه عصبی پیچشی (CNN) ایجاد کردند. این نوع از مدل یادگیری عمیق که بهعنوان یکی از پیشرفتهترین سیستمهای هوش مصنوعی برای تشخیص تصویر توسط مهندسان شناخته میشود، پس از بررسی قشر بینایی پستانداران تا حدی مدلسازی شد. این شبکه عصبی پیچشی از یک سیستم مبتنی بر لایه برای شناسایی اشیا استفاده کرد. ابتداییترین پایهها قادر است تا ویژگیهای سادهای مثل لبهها و تضادها را پردازش و شناسایی کند. لایههای جدیدی در بالا اضافه میشوند تا انواع پیچیدهتر تصاویر شناسایی شود. هر لایه اضافی برای فعالیت، به منابع و قدرت کامپیوتر بیشتری نیاز دارد. تقریباً مثل یک لازانیای قطور که برای بلندتر و متراکم شدن، به مواد بیشتری نیاز دارد.
آزمایش به چه ترتیب پیش رفت؟
مأموریت بعدی مدل CNN، تکرار آزمایش بر روی توانایی موشهای آزمایشی در راستای تشخیص اشیاء در شرایط مختلف بود. در ابتداییترین سطح (شناسایی شیئی که بدون مانع و در موقعیت عادی خود قرار داشت) هم موشها و هم هوش مصنوعی حیرتانگیز ظاهر شدند. در این مرحله، مدل هوش مصنوعی تنها نیاز به استفاده از لایه اول خود داشت؛ اما با دشوارتر شدن مراحل آزمایش، اوضاع تغییر کرد. هنگامیکه اشیاء چرخانده شده یا تغییر سایز داشتند، مدل CNN به افزودن لایهها و منابع بیشتری نیاز پیدا کرد. زمانی که محققان اشیا را تغییر میدادند، موشها با موفقیت قادر به شناسایی اشیا بودند و حتی وقتی اشیا تا حدی مسدود میشدند، آنها را شناسایی میکردند؛ اما هوش مصنوعی در این مرحله، به دردسر افتاد. در این مرحله محققان به این جمعبندی رسیدند که بینایی موشها نسبت به تشخیص تصویر هوش مصنوعی انعطافپذیرتر و سازگارتر به نظر میرسد.
دیوید زوکولان، عصبشناس و نویسنده مقاله در این رابطه گفت: «اغلب، موشها مدلهای بینایی ضعیفی در نظر گرفته میشوند ولی آنها در حقیقت تواناییهای پیچیدهای را نشان میدهند که ما بر آن میدارد تا در مورد پتانسیل سیستم بینایی آنها و بهطور همزمان محدودیتهای شبکههای عصبی مصنوعی تجدیدنظر کنیم. این نشان میدهد که موشها میتوانند الگوی خوبی برای مطالعه قابلیتهای بینایی انسان یا نخستیسانان که قشر بینایی بسیار توسعهیافتهای حتی در مقایسه با شبکههای عصبی مصنوعی دارند، باشد. شبکههای عصبی مصنوعی، علیرغم موفقیتشان در تکرار عملکرد بصری انسان، اغلب این کار را با استفاده از روشهای و استراتژیهای بسیار متفاوتی انجام میدهند.»
هوش مصنوعی هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری دارد، هم در مورد انسانها و هم حیوانات.
✍️ غزال زیاری
https://www.popsci.com/technology/rats-v-ai/
🆔@ScientificDialectics
موش ها هوش مصنوعی را شکست دادند!
با وجودی که مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی تواناییهای فراوانی دارند و میتوانند کدهای رایانهای تولید کرده و به کشف داروهای جدید کمک کنند، اما وقتی نوبت به شناسایی اشیاء ساده میرسد، گاهی اوضاع به نحو دیگری پیش میرود.
در چنین موضوعی مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی باید از موشهای فروتن درسهای زیادی بیاموزند. اخیراً محققان بینالمللی مطالعات پیشرفته در ایتالیا (SISSA)، از یک مدل تشخیص تصویر خواستند تا توانایی موشها برای تشخیص اشیایی که چرخانده میشوند، تغییر سایز دارند و یا تا حدودی مبهم هستند را تکرار کنند.
مدل هوش مصنوعی درنهایت توانست تا با قابلیتهای پردازش تصویر توسط موشها برابری کند؛ اما این اتفاق بعد از استفادههای مکرر از منابع بیشتر و قدرت رایانه صورت گرفت. باوجودی که شناسایی اشیاء در موقعیت اصلی آنها، برای هوش مصنوعی و موش صحرایی آسان بود، اما محققان مجبور بودند تا با تقویت عملکرد مدل، آن را با قابلیتهای پردازش موشها در هنگام شناسایی اشیایی که به روشهای مختلف تغییر داده میشدند، تطبیق دهند.
طبق گفته محققان، یافتههای بهدستآمده حکایت از آن دارد که بینایی موشها که در طول میلیونها سال تکامل، بهخوبی تنظیمشده، هنوز حتی از سیستمهای تشخیص تصویر قدرتمند کارآمدتر است.
بینایی کارآمد و سازگار موشها
بینایی موش با دید انسان از چندین جهت متفاوت است. مثلاً چشمان موشها مثل بسیاری از پستانداران دیگر، در دو طرف سرشان قرار دارد که به آنها میدان دید وسیعتری برای شناسایی در طبیعت و دوری از شکارچیان میدهد. تحقیقات گذشته نشان داده بود که چشمهای موش بسته به جهت سرشان، در دو جهت مخالف یکدیگر حرکت میکنند. این باعث میشود وقتی موشها سرشان را به سمت پایین میبرند، چشمهایشان متقاطع به نظر میرسند.
در آزمایش اخیر، محققان با رفتارهایی شروع به آموزش دادن موشها کردند تا موشها بتوانند اشیای به نمایش درآمده روی مانیتور را شناسایی کنند. آنها وقتی شیء موردنظر را شناسایی میکردند، یک حسگر لمسی را فعال کردند.
محققان SISSA برای مقایسه بینایی موش با هوش مصنوعی، یک شبکه عصبی پیچشی (CNN) ایجاد کردند. این نوع از مدل یادگیری عمیق که بهعنوان یکی از پیشرفتهترین سیستمهای هوش مصنوعی برای تشخیص تصویر توسط مهندسان شناخته میشود، پس از بررسی قشر بینایی پستانداران تا حدی مدلسازی شد. این شبکه عصبی پیچشی از یک سیستم مبتنی بر لایه برای شناسایی اشیا استفاده کرد. ابتداییترین پایهها قادر است تا ویژگیهای سادهای مثل لبهها و تضادها را پردازش و شناسایی کند. لایههای جدیدی در بالا اضافه میشوند تا انواع پیچیدهتر تصاویر شناسایی شود. هر لایه اضافی برای فعالیت، به منابع و قدرت کامپیوتر بیشتری نیاز دارد. تقریباً مثل یک لازانیای قطور که برای بلندتر و متراکم شدن، به مواد بیشتری نیاز دارد.
آزمایش به چه ترتیب پیش رفت؟
مأموریت بعدی مدل CNN، تکرار آزمایش بر روی توانایی موشهای آزمایشی در راستای تشخیص اشیاء در شرایط مختلف بود. در ابتداییترین سطح (شناسایی شیئی که بدون مانع و در موقعیت عادی خود قرار داشت) هم موشها و هم هوش مصنوعی حیرتانگیز ظاهر شدند. در این مرحله، مدل هوش مصنوعی تنها نیاز به استفاده از لایه اول خود داشت؛ اما با دشوارتر شدن مراحل آزمایش، اوضاع تغییر کرد. هنگامیکه اشیاء چرخانده شده یا تغییر سایز داشتند، مدل CNN به افزودن لایهها و منابع بیشتری نیاز پیدا کرد. زمانی که محققان اشیا را تغییر میدادند، موشها با موفقیت قادر به شناسایی اشیا بودند و حتی وقتی اشیا تا حدی مسدود میشدند، آنها را شناسایی میکردند؛ اما هوش مصنوعی در این مرحله، به دردسر افتاد. در این مرحله محققان به این جمعبندی رسیدند که بینایی موشها نسبت به تشخیص تصویر هوش مصنوعی انعطافپذیرتر و سازگارتر به نظر میرسد.
دیوید زوکولان، عصبشناس و نویسنده مقاله در این رابطه گفت: «اغلب، موشها مدلهای بینایی ضعیفی در نظر گرفته میشوند ولی آنها در حقیقت تواناییهای پیچیدهای را نشان میدهند که ما بر آن میدارد تا در مورد پتانسیل سیستم بینایی آنها و بهطور همزمان محدودیتهای شبکههای عصبی مصنوعی تجدیدنظر کنیم. این نشان میدهد که موشها میتوانند الگوی خوبی برای مطالعه قابلیتهای بینایی انسان یا نخستیسانان که قشر بینایی بسیار توسعهیافتهای حتی در مقایسه با شبکههای عصبی مصنوعی دارند، باشد. شبکههای عصبی مصنوعی، علیرغم موفقیتشان در تکرار عملکرد بصری انسان، اغلب این کار را با استفاده از روشهای و استراتژیهای بسیار متفاوتی انجام میدهند.»
هوش مصنوعی هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری دارد، هم در مورد انسانها و هم حیوانات.
✍️ غزال زیاری
https://www.popsci.com/technology/rats-v-ai/
🆔@ScientificDialectics
Popular Science
Rats beat AI at recognizing obscured objects
A powerful convolutional neural network still has a lot to learn from 'rat vision.'