💢همترازی نادر سیارات: تمامی سیارات در یک زمان در یک صف قرار میگیرند
در این ماه قرار است هفت سیاره در آسمان شب ظاهر شوند و یک همترازی کامل و نادر از سیارات را رقم بزنند.
مریخ، مشتری، اورانوس، ناهید (ونوس)، نپتون، تیر (عطارد) و کیوان (زحل) در غروب ۲۸ فوریه (۱۰ اسفند) در یک خط ظاهر خواهند شد و این آخرین بار تا ۱۵ سال آینده است که همه این سیارات همزمان قابلمشاهده خواهند بود.
همترازیهای چهار یا پنج سیاره نسبتا بهطور منظم رخ میدهند، اما همترازی شش یا هفت سیاره به میزان چشمگیری نادر است.
شش سیاره در حال حاضر در آسمان شب همتراز شدهاند اما علاقهمندان به ستارهشناسی باید تا ۲۸ فوریه منتظر بمانند تا سیاره تیر درست بالای افق ظاهر شود و این رویداد نجومی را کامل کند.
همه سیارات با چشم غیرمسلح قابلمشاهده نخواهند بود، زیرا برای دیدن نپتون و اورانوس به دوربین دوچشمی یا تلسکوپ نیاز است.
متخصصان خاطرنشان کردهاند که بهترین زمان برای مشاهده این پدیده آسمانی بلافاصله پس از غروب خورشید و زمانی است که ستارگان شروع به ظاهر شدن در آسمان میکنند.
دکتر کریستوفر بارنز، مدرس ارشد در دانشگاه داربی، به «ایندیپندنت» گفت: «مریخ در شرق، مشتری و اورانوس در جنوب شرقی و ناهید، نپتون و کیوان در غرب ظاهر خواهند شد.»
«حتی افرادی که در شهرها و مناطق دارای آلودگی نوری زندگی میکنند، نیز قادر خواهند بود بیشتر سیارات را ببینند، اما برای داشتن دید بهتر، توصیه میشود مکانی تاریکتر پیدا کنند. تقریبا همه سیارات با چشم غیرمسلح قابلمشاهده خواهند بود، بهجز اورانوس و نپتون که برای دیدن آنها به دوربین دوچشمی یا تلسکوپ نیاز است.»
دکتر بارنز خاطرنشان میکند که اختصاص دادن زمانی برای مشاهده همترازی سیارهای میتواند برای سلامت عمومی فرد مفید باشد.
او گفت: «تماشای ستارگان علاوه بر اهمیت فرهنگی آنها، مزایای ملموسی نیز دارد.»
«ارتباط با آسمان شب موجب تمرکز ذهنی میشود و به افراد امکان میدهد برای لحظاتی از استرسهای روزمره فاصله بگیرند و در لحظه حال غوطهور شوند. این تمرین میتواند حس آرامش، تجدید قوا و نگرش بهتر [به جهان] را ایجاد کند.»
همترازی بعدی پنج یا چند سیاره اواخر اکتبر ۲۰۲۸ خواهد بود و سپس دوباره در فوریه ۲۰۳۴ رخ خواهد داد. همترازی هفت سیارهای دیگر، تا سال ۲۰۴۰ اتفاق نخواهد افتاد.
✍️آنتونی کاتبرتسون
https://www.independent.co.uk/space/planets-align-planetary-parade-2025-b2693883.html
🆔@ScientificDialectics
در این ماه قرار است هفت سیاره در آسمان شب ظاهر شوند و یک همترازی کامل و نادر از سیارات را رقم بزنند.
مریخ، مشتری، اورانوس، ناهید (ونوس)، نپتون، تیر (عطارد) و کیوان (زحل) در غروب ۲۸ فوریه (۱۰ اسفند) در یک خط ظاهر خواهند شد و این آخرین بار تا ۱۵ سال آینده است که همه این سیارات همزمان قابلمشاهده خواهند بود.
همترازیهای چهار یا پنج سیاره نسبتا بهطور منظم رخ میدهند، اما همترازی شش یا هفت سیاره به میزان چشمگیری نادر است.
شش سیاره در حال حاضر در آسمان شب همتراز شدهاند اما علاقهمندان به ستارهشناسی باید تا ۲۸ فوریه منتظر بمانند تا سیاره تیر درست بالای افق ظاهر شود و این رویداد نجومی را کامل کند.
همه سیارات با چشم غیرمسلح قابلمشاهده نخواهند بود، زیرا برای دیدن نپتون و اورانوس به دوربین دوچشمی یا تلسکوپ نیاز است.
متخصصان خاطرنشان کردهاند که بهترین زمان برای مشاهده این پدیده آسمانی بلافاصله پس از غروب خورشید و زمانی است که ستارگان شروع به ظاهر شدن در آسمان میکنند.
دکتر کریستوفر بارنز، مدرس ارشد در دانشگاه داربی، به «ایندیپندنت» گفت: «مریخ در شرق، مشتری و اورانوس در جنوب شرقی و ناهید، نپتون و کیوان در غرب ظاهر خواهند شد.»
«حتی افرادی که در شهرها و مناطق دارای آلودگی نوری زندگی میکنند، نیز قادر خواهند بود بیشتر سیارات را ببینند، اما برای داشتن دید بهتر، توصیه میشود مکانی تاریکتر پیدا کنند. تقریبا همه سیارات با چشم غیرمسلح قابلمشاهده خواهند بود، بهجز اورانوس و نپتون که برای دیدن آنها به دوربین دوچشمی یا تلسکوپ نیاز است.»
دکتر بارنز خاطرنشان میکند که اختصاص دادن زمانی برای مشاهده همترازی سیارهای میتواند برای سلامت عمومی فرد مفید باشد.
او گفت: «تماشای ستارگان علاوه بر اهمیت فرهنگی آنها، مزایای ملموسی نیز دارد.»
«ارتباط با آسمان شب موجب تمرکز ذهنی میشود و به افراد امکان میدهد برای لحظاتی از استرسهای روزمره فاصله بگیرند و در لحظه حال غوطهور شوند. این تمرین میتواند حس آرامش، تجدید قوا و نگرش بهتر [به جهان] را ایجاد کند.»
همترازی بعدی پنج یا چند سیاره اواخر اکتبر ۲۰۲۸ خواهد بود و سپس دوباره در فوریه ۲۰۳۴ رخ خواهد داد. همترازی هفت سیارهای دیگر، تا سال ۲۰۴۰ اتفاق نخواهد افتاد.
✍️آنتونی کاتبرتسون
https://www.independent.co.uk/space/planets-align-planetary-parade-2025-b2693883.html
🆔@ScientificDialectics
❤2👍2
💢هشدار دانشمندان: بشر برای برخورد سیارکی ویرانگر با زمین در سال ۲۱۸۲ آماده شود
سیارک «بِنو» که بهعنوان یک سیارک نزدیک به زمین طبقهبندی شده، هر شش سال یک بار به نزدیکترین فاصله خود از زمین میرسد و در حال حاضر حدود ۲۹۹ هزار کیلومتر از زمین فاصله دارد.
با این حال دانشمندان میگویند در آینده ممکن است این سیارک به ما نزدیکتر شود، به طوری که احتمال یک برخورد در سپتامبر ۲۱۸۲ میلادی با زمین وجود دارد.
طبق پژوهشهای جدید که مبتنی بر شبیهسازیهای رایانهای انجام گرفته است، برخورد سیارکی با قطر تقریبی ۵۰۰ متر مانند بنو ویرانی شدیدی به همراه خواهد داشت.
به جز تخریب مستقیم، چنین برخوردی میتواند بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تُن گرد و غبار به جو زمین تزریق کند که موجب اختلال در آبوهوا، ترکیب شیمیایی جو و فتوسنتز جهانی به مدت ۳ تا ۴ سال خواهد شد.
دکتر لان دای، پژوهشگر مرکز فیزیک آبوهوایی دانشگاه پوسان کره جنوبی و نویسنده اصلی این مطالعه، در این باره میگوید: «کاهش نور خورشید به دلیل گرد و غبار، یک 'زمستان برخوردی' جهانی را ایجاد خواهد کرد که با کاهش نور خورشید، افت دما و کاهش بارش در سطح زمین همراه است».
در پی این واقعه احتمالی، دمای متوسط سطح زمین حدود ۴ درجه سانتیگراد کاهش خواهد یافت. میزان بارندگی جهانی ۱۵٪ و فتوسنتز گیاهان بین ۲۰ تا ۳۰ درصد کم میشود.
لایه اوزون نیز در نتیجه گرم شدن ناشی از جذب گرد و غبار خورشیدی تا ۳۲٪ تخریب شده که همین امر باعث افزایش قرار گرفتن زمین در معرض اشعه فرابنفش خورشید خواهد شد.
برخورد این سیارک همچنین باعث موج شدید ضربهای، زمینلرزه، آتشسوزیهای وسیع و تشعشعات حرارتی خواهد شد که منجر به ایجاد یک گودال عظیم در سطح زمین و پرتاب مقادیر زیادی آوار و گرد و غبار به سمت بالا خواهد شد.
محققان تأکید دارند که این شرایط نامساعد اقلیمی، رشد گیاهان در خشکی و اقیانوس را مختل خواهد کرد.
دکتر دای در این خصوص میگوید: «برخلاف کاهش شدید و بازیابی کند پوشش گیاهی خشکی که حدود دو سال طول میکشد، پلانکتونهای اقیانوسی تنها در شش ماه بازیابی خواهند شد. حتی پس از آن، ممکن است شکوفههای جلبکی بیسابقهای به دلیل رسوب غبار غنی از آهن در اقیانوس ایجاد شود».
برخورد سیارکی با این اندازه میتواند باعث از بین رفتن تعداد زیادی از انسانها شود، اما این مطالعه میزان دقیق تلفات را محاسبه نکرده است.
دکتر دای دراینباره گفت: «تعداد کشتهها عمدتاً بستگی به این دارد که سیارک در کدام نقطه از زمین سقوط کند».
دانشمندان میگویند سیارک بنو که ۴.۵ میلیارد سال قدمت دارد، احتمالاً در ۱۰ میلیون سال نخست شکلگیری منظومه شمسی به وجود آمده است.
به اعتقاد آنان بنو، که قطری در حدود ۵۰۰ متر دارد، احتمالاً بخشی از یک سیارک بزرگتر بوده که در طی میلیاردها سال بر اثر برخوردهای فضایی از هم پاشیده است.
یافتههای جدید نشان میدهد که این جرم آسمانی در گذشته دارای شبکهای گسترده از دریاچهها یا حتی اقیانوسهای زیرزمینی بوده است که پس از تبخیر آب، از آنها رسوبات نمکی بر جای مانده است.
برخورد سیارکها با زمین در طول تاریخ آن اتفاق افتاده است و در برخی موارد تأثیرات فاجعهباری به همراه داشتهاند.
برای مثال ۶۶ میلیون سال پیش، برخورد یک سیارک با قطر ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر در سواحل شبهجزیره یوکاتان مکزیک موجب انقراض حدود ۷۵٪ از گونههای زنده زمین شد و عصر دایناسورها را به پایان رساند.
احتمال برخورد سیارک بنو با زمین یک در ۲۷۰۰ یا تنها ۰.۰۳۷٪ است که عدد بسیار کوچکی محسوب میشود. با این حال، اگر این برخورد رخ دهد، پیامدهای آن بسیار جدی خواهد بود و میتواند منجر به بحران طولانیمدت غذایی و شرایط اقلیمی مشابه با برخی از بزرگترین فورانهای آتشفشانی ۱۰۰ هزار سال اخیر شود.
ناسا در سال ۲۰۲۲ یک مأموریت دفاع سیارهای انجام داد و با استفاده از کاوشگر رباتیک «دارت» (DART) مسیر سیارک «دیمورفوس» را تغییر داد.
این اولین آزمایش موفقیتآمیز بشر در تغییر مدار یک جرم آسمانی بود و نشان داد که در آینده میتوان از این روش برای تغییر مسیر سیارکهایی که ممکن است با زمین برخورد کنند، استفاده کرد.
دکتر تیمِرمان، نویسنده ارشد این پژوهش، گفت: «حتی اگر احتمال برخورد بسیار کم باشد، ما باید به این خطر فکر کنیم و برای آن آماده باشیم.»
نتایج مطالعات تازه در نشریه علمی «Science Advances» منتشر شده است.
🆔@ScientificDialectics
سیارک «بِنو» که بهعنوان یک سیارک نزدیک به زمین طبقهبندی شده، هر شش سال یک بار به نزدیکترین فاصله خود از زمین میرسد و در حال حاضر حدود ۲۹۹ هزار کیلومتر از زمین فاصله دارد.
با این حال دانشمندان میگویند در آینده ممکن است این سیارک به ما نزدیکتر شود، به طوری که احتمال یک برخورد در سپتامبر ۲۱۸۲ میلادی با زمین وجود دارد.
طبق پژوهشهای جدید که مبتنی بر شبیهسازیهای رایانهای انجام گرفته است، برخورد سیارکی با قطر تقریبی ۵۰۰ متر مانند بنو ویرانی شدیدی به همراه خواهد داشت.
به جز تخریب مستقیم، چنین برخوردی میتواند بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تُن گرد و غبار به جو زمین تزریق کند که موجب اختلال در آبوهوا، ترکیب شیمیایی جو و فتوسنتز جهانی به مدت ۳ تا ۴ سال خواهد شد.
دکتر لان دای، پژوهشگر مرکز فیزیک آبوهوایی دانشگاه پوسان کره جنوبی و نویسنده اصلی این مطالعه، در این باره میگوید: «کاهش نور خورشید به دلیل گرد و غبار، یک 'زمستان برخوردی' جهانی را ایجاد خواهد کرد که با کاهش نور خورشید، افت دما و کاهش بارش در سطح زمین همراه است».
در پی این واقعه احتمالی، دمای متوسط سطح زمین حدود ۴ درجه سانتیگراد کاهش خواهد یافت. میزان بارندگی جهانی ۱۵٪ و فتوسنتز گیاهان بین ۲۰ تا ۳۰ درصد کم میشود.
لایه اوزون نیز در نتیجه گرم شدن ناشی از جذب گرد و غبار خورشیدی تا ۳۲٪ تخریب شده که همین امر باعث افزایش قرار گرفتن زمین در معرض اشعه فرابنفش خورشید خواهد شد.
برخورد این سیارک همچنین باعث موج شدید ضربهای، زمینلرزه، آتشسوزیهای وسیع و تشعشعات حرارتی خواهد شد که منجر به ایجاد یک گودال عظیم در سطح زمین و پرتاب مقادیر زیادی آوار و گرد و غبار به سمت بالا خواهد شد.
محققان تأکید دارند که این شرایط نامساعد اقلیمی، رشد گیاهان در خشکی و اقیانوس را مختل خواهد کرد.
دکتر دای در این خصوص میگوید: «برخلاف کاهش شدید و بازیابی کند پوشش گیاهی خشکی که حدود دو سال طول میکشد، پلانکتونهای اقیانوسی تنها در شش ماه بازیابی خواهند شد. حتی پس از آن، ممکن است شکوفههای جلبکی بیسابقهای به دلیل رسوب غبار غنی از آهن در اقیانوس ایجاد شود».
برخورد سیارکی با این اندازه میتواند باعث از بین رفتن تعداد زیادی از انسانها شود، اما این مطالعه میزان دقیق تلفات را محاسبه نکرده است.
دکتر دای دراینباره گفت: «تعداد کشتهها عمدتاً بستگی به این دارد که سیارک در کدام نقطه از زمین سقوط کند».
دانشمندان میگویند سیارک بنو که ۴.۵ میلیارد سال قدمت دارد، احتمالاً در ۱۰ میلیون سال نخست شکلگیری منظومه شمسی به وجود آمده است.
به اعتقاد آنان بنو، که قطری در حدود ۵۰۰ متر دارد، احتمالاً بخشی از یک سیارک بزرگتر بوده که در طی میلیاردها سال بر اثر برخوردهای فضایی از هم پاشیده است.
یافتههای جدید نشان میدهد که این جرم آسمانی در گذشته دارای شبکهای گسترده از دریاچهها یا حتی اقیانوسهای زیرزمینی بوده است که پس از تبخیر آب، از آنها رسوبات نمکی بر جای مانده است.
برخورد سیارکها با زمین در طول تاریخ آن اتفاق افتاده است و در برخی موارد تأثیرات فاجعهباری به همراه داشتهاند.
برای مثال ۶۶ میلیون سال پیش، برخورد یک سیارک با قطر ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر در سواحل شبهجزیره یوکاتان مکزیک موجب انقراض حدود ۷۵٪ از گونههای زنده زمین شد و عصر دایناسورها را به پایان رساند.
احتمال برخورد سیارک بنو با زمین یک در ۲۷۰۰ یا تنها ۰.۰۳۷٪ است که عدد بسیار کوچکی محسوب میشود. با این حال، اگر این برخورد رخ دهد، پیامدهای آن بسیار جدی خواهد بود و میتواند منجر به بحران طولانیمدت غذایی و شرایط اقلیمی مشابه با برخی از بزرگترین فورانهای آتشفشانی ۱۰۰ هزار سال اخیر شود.
ناسا در سال ۲۰۲۲ یک مأموریت دفاع سیارهای انجام داد و با استفاده از کاوشگر رباتیک «دارت» (DART) مسیر سیارک «دیمورفوس» را تغییر داد.
این اولین آزمایش موفقیتآمیز بشر در تغییر مدار یک جرم آسمانی بود و نشان داد که در آینده میتوان از این روش برای تغییر مسیر سیارکهایی که ممکن است با زمین برخورد کنند، استفاده کرد.
دکتر تیمِرمان، نویسنده ارشد این پژوهش، گفت: «حتی اگر احتمال برخورد بسیار کم باشد، ما باید به این خطر فکر کنیم و برای آن آماده باشیم.»
نتایج مطالعات تازه در نشریه علمی «Science Advances» منتشر شده است.
🆔@ScientificDialectics
Science Advances
Climatic and ecological responses to Bennu-type asteroid collisions
Massive disruptions in climate and global ecosystems are simulated for Bennu-type asteroid strikes.
👍4
💢افزایش ریسک ابتلا به سرطان پروستات در پی مصرف این نوشیدنی
مصرف زیاد لبنیات ممکن است تا حدودی خطر ابتلا به سرطان پروستات را افزایش دهد . مطالعات نشان داده است که نوشیدن شیر به صورت روزانه احتمال مرگ ناشی از سرطان پروستات را بالا می برد . شیرهای بدون چربی و کم چرب نیز می توانند در بروز این بیماری نقش داشته باشند
هرچند شیر مملو از ویتامین، پروتئین و مواد معدنی ضروری است که برای سلامت استخوانها مفید است، اما یافتهها نشان میدهد که نوشیدن شیر، ریسک ابتلا به سرطان پروستات را افزایش میدهد.
طبق مطالعات، مردانی که مقادیر زیادی شیر مصرف میکنند، در مقایسه با سایر مردانی که شیر کمتری مینوشند، به میزان قابلتوجهی در معرض خطر ابتلا به سرطان پروستات قرار دارند. جالب توجه است که طی این تحقیقات، هیچ ارتباطی بین خطر سرطان پروستات و مصرف پنیر و ماست مشاهده نشده و فقط تأکید بر شیر است.
ممکن است این رابطه ناشی از هورمونهای جنسی موجود در شیر باشد. بیشتر گاوهای شیری، شیرده باردار هستند و سرطان پروستات نیز سرطانی است که به هورمون واکنش نشان میدهد. علاوه بر این، تحقیقات قبلی نشان داده که مصرف لبنیات و سایر پروتئینهای حیوانی با سطوح بالاتر یک هورمون خاص در خون (IGF-۱) مرتبط است و باورها بر این است که IGF-۱ در رشد برخی سلولهای سرطانی از جمله سرطان پروستات مؤثر است.
افرادی که سابقه خانوادگی سرطان پروستات دارند، به منظور پیشگیری از ابتلا به این سرطان، بهتر است نوشیدن شیر را محدود کنند و یا از مصرف آن بپرهیزند.
✍️ الهه جعفرزاده
https://www.eatthis.com/drink-increasing-prostate-cancer-risk/
🆔@ScientificDialectics
مصرف زیاد لبنیات ممکن است تا حدودی خطر ابتلا به سرطان پروستات را افزایش دهد . مطالعات نشان داده است که نوشیدن شیر به صورت روزانه احتمال مرگ ناشی از سرطان پروستات را بالا می برد . شیرهای بدون چربی و کم چرب نیز می توانند در بروز این بیماری نقش داشته باشند
هرچند شیر مملو از ویتامین، پروتئین و مواد معدنی ضروری است که برای سلامت استخوانها مفید است، اما یافتهها نشان میدهد که نوشیدن شیر، ریسک ابتلا به سرطان پروستات را افزایش میدهد.
طبق مطالعات، مردانی که مقادیر زیادی شیر مصرف میکنند، در مقایسه با سایر مردانی که شیر کمتری مینوشند، به میزان قابلتوجهی در معرض خطر ابتلا به سرطان پروستات قرار دارند. جالب توجه است که طی این تحقیقات، هیچ ارتباطی بین خطر سرطان پروستات و مصرف پنیر و ماست مشاهده نشده و فقط تأکید بر شیر است.
ممکن است این رابطه ناشی از هورمونهای جنسی موجود در شیر باشد. بیشتر گاوهای شیری، شیرده باردار هستند و سرطان پروستات نیز سرطانی است که به هورمون واکنش نشان میدهد. علاوه بر این، تحقیقات قبلی نشان داده که مصرف لبنیات و سایر پروتئینهای حیوانی با سطوح بالاتر یک هورمون خاص در خون (IGF-۱) مرتبط است و باورها بر این است که IGF-۱ در رشد برخی سلولهای سرطانی از جمله سرطان پروستات مؤثر است.
افرادی که سابقه خانوادگی سرطان پروستات دارند، به منظور پیشگیری از ابتلا به این سرطان، بهتر است نوشیدن شیر را محدود کنند و یا از مصرف آن بپرهیزند.
✍️ الهه جعفرزاده
https://www.eatthis.com/drink-increasing-prostate-cancer-risk/
🆔@ScientificDialectics
Eat This Not That
The #1 Worst Drink for Prostate Cancer, New Study Suggests
For just 2022 alone, the ACS predicts around 268,490 new prostate cancer diagnoses and 34,500 new deaths related to prostate cancer.
👍6❤1
💢آیا علم ثروت می آورد ؟
از ایلان ماسک تا جف بزوس ، غول های دنیای فناوری چه تحصیلاتی دارند ؟
شاید برایتان جالب باشد بدانید که غولهای دنیای تکنولوژی که عموماً جزو ثروتمندترین افراد جهان نیز هستند در چه رشتههایی تحصیلکردهاند.
بررسی سوابق تحصیلی ثروتمندترین افراد جهان که در بین آنها نام تعدادی از بزرگترین غولهای دنیای فنّاوری ازجمله ایلان ماسک، جف بزوس و مارک زاکربرگ دیده میشود، حکایت از آن دارد که سوابق تحصیلی متنوع نیز میتواند به موفقیتهای بزرگی منتهی شود.
سفرهای منحصربهفرد این افراد، از ترک تحصیل از دانشگاه گرفته تا آنهایی که در مسیرهای غیرمتعارف پیش رفتهاند، نشان میدهد که چطور اشتیاق و تصمیمات جسورانه در زمینههایی ازجمله فناوری و تجارت، آنها را به سمت ثروت هنگفتی سوق داده است.
سؤالی که در این بین مطرح میشود این است که آیا واقعاً مدرک دانشگاهی، بلیت طلایی رسیدن به میلیاردها دلار است؟ واقعیت این است که ماجراجوییهای ثروتمندترین افراد جهان، خلاف این را ثابت میکند. برخی از آنها مسیرهای آموزشی سنتی را دنبال کردهاند و عدهای دیگر مؤسسات معتبر تحصیلی را رها کردند تا راه خود را بسازند.
آیا جف بزوس مدیرعامل امپراتوری آمازون در طول دوران تحصیل در رشته مهندسی، چنین روزهایی را پیشبینی میکرد؟ قبل از آغاز جاهطلبیهای ایلان ماسک درباره مریخ، چه چیزی آتش کنجکاوی را در او روشن کرده بود؟ آیا مارک زاکربرگ از ترک هاروارد پشیمان است؟ مروری بر زندگی این میلیاردر نشان میدهد که مسیر موفقیت برای همه یکسان نیست. اینطور به نظر میرسد که تصمیمات جسورانه آنها بود که زندگی، ثروت و دنیایشان را تغییر داد:
ایلان ماسک (مؤسس اسپیس ایکس)
ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا موتورز، اسپیس ایکس و شبکه ایکس، در دانشگاه کوئینز در کانادا تحصیل کرد؛ او بعداً برای تحصیل به دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا رفت تا در رشته تجارت و فیزیک تحصیل کند.
آرزوی او نهایتاً درجایی برآورده شد که بتواند کارآفرینتر و بهروزتر با دنیای فناوری در ارتباط باشد. تلاش ماسک برای کسب دانش عمیقتر، او را به دانشگاه استنفورد در کالیفرنیا هدایت کرد تا تحصیلاتش در رشته دکترای فیزیک انرژی را در آنجا ادامه دهد؛ اما تنها دو روز بعد از حضور در استنفورد، تصمیم گرفت تا با ترک کالج، به فعالیتهای کارآفرینیاش ادامه دهد.
گرچه ماسک هرگز آن برنامه را به پایان نرساند، اما پیشینه تحصیلی او تا حد زیادی ایدههای انقلابیاش در موضوعات مرتبط با فناوری و تجارت را شکل داد.
جف بزوس (مؤسس آمازون)
جف بزوس، مؤسس و رئیس اجرایی آمازون با تحصیل در دانشگاه پرینستون، از رشته مهندسی برق و علوم کامپیوتر فارغالتحصیل شد. دوران حضور او در پرینستون در شکلدهی آیندهاش نقش پررنگی داشت و با دانشی که در این علوم به دست آورد، زمینه را برای کار نوآورانهاش در فناوری و تجارت الکترونیکی فراهم کرد.
بزوس با پایهای قوی در مهندسی و علوم کامپیوتر، تخصص فنی را با ذهنیتی رؤیایی ترکیب کرد تا صنعت خردهفروشی را متحول کند. او با تأسیس آمازون، حالا نامش را در جمع یکی از ثروتمندترین افراد دنیا و یکی از قدرتهای بزرگ جهان فناوری میبیند.
لری الیسون (یکی از مؤسسان اوراکل)
لری الیسون تحصیلاتش را بهعنوان دانشجوی پیش پزشکی در دانشگاه ایلینویز آمریکا شروع کرد اما قبل از اتمام تحصیلاتش، دانشگاه را ترک کرد.
پسازآن بود که الیسون با ثبتنام در دانشگاه شیکاگو، در رشته فیزیک و ریاضیات تحصیل کرد ولی باز هم فارغالتحصیل نشد. باوجود اینکه الیسون در اوایل زندگی تحصیلیاش، هم دبیرستان و هم دانشگاه ایلینویز را رها کرده بود، اما همچنان به فناوری و نوآوری علاقهمند بود و همین علاقه منجر به تأسیس اوراکل شد و بدین ترتیب صنعت نرمافزار را متحول کرد.
زندگی الیسون یک مورد استثنایی و یادآوری جذابی است که حکایت از آن دارد که تحصیلات و دورههای آموزشی، مسیر قطعی موفقیت نیستند. بلکه گاهی اوقات این اشتیاق افراد است که به شاهکارهایی باورنکردنی منجر میشود.
مارک زاکربرگ (مؤسس فیسبوک)
مارک زاکربرگ در ابتدا تحصیلاتش را در رشته روانشناسی و علوم کامپیوتر در دانشگاه هاروارد آغاز کرد ولی بعد از دو سال، دانشگاه را رها کرد و برای دنبال کردن اهدافش در حرفه کارآفرینی وارد مسیر تازهای شد.
تمرکز بر فیسبوک برای او بسیار مهمتر از هر دانشگاهی بود؛ از همین رو در آن دوره، بیشتر وقتش را صرف توسعه پلتفرم رسانه اجتماعیای کرد که مسیر ارتباط بین کاربران آنلاین را تغییر داد. گرچه زاکربرگ از دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل نشد، اما انصراف از تحصیل، آغاز سفری باورنکردنی برای او بود که زاکربرگ را به یکی از تأثیرگذارترین چهرههای دنیای فناوری و یکی از ثروتمندترین افراد جهان تبدیل کرد.
✍️ غزال زیاری منبع: timesofindia
🆔@ScientificDialectics
از ایلان ماسک تا جف بزوس ، غول های دنیای فناوری چه تحصیلاتی دارند ؟
شاید برایتان جالب باشد بدانید که غولهای دنیای تکنولوژی که عموماً جزو ثروتمندترین افراد جهان نیز هستند در چه رشتههایی تحصیلکردهاند.
بررسی سوابق تحصیلی ثروتمندترین افراد جهان که در بین آنها نام تعدادی از بزرگترین غولهای دنیای فنّاوری ازجمله ایلان ماسک، جف بزوس و مارک زاکربرگ دیده میشود، حکایت از آن دارد که سوابق تحصیلی متنوع نیز میتواند به موفقیتهای بزرگی منتهی شود.
سفرهای منحصربهفرد این افراد، از ترک تحصیل از دانشگاه گرفته تا آنهایی که در مسیرهای غیرمتعارف پیش رفتهاند، نشان میدهد که چطور اشتیاق و تصمیمات جسورانه در زمینههایی ازجمله فناوری و تجارت، آنها را به سمت ثروت هنگفتی سوق داده است.
سؤالی که در این بین مطرح میشود این است که آیا واقعاً مدرک دانشگاهی، بلیت طلایی رسیدن به میلیاردها دلار است؟ واقعیت این است که ماجراجوییهای ثروتمندترین افراد جهان، خلاف این را ثابت میکند. برخی از آنها مسیرهای آموزشی سنتی را دنبال کردهاند و عدهای دیگر مؤسسات معتبر تحصیلی را رها کردند تا راه خود را بسازند.
آیا جف بزوس مدیرعامل امپراتوری آمازون در طول دوران تحصیل در رشته مهندسی، چنین روزهایی را پیشبینی میکرد؟ قبل از آغاز جاهطلبیهای ایلان ماسک درباره مریخ، چه چیزی آتش کنجکاوی را در او روشن کرده بود؟ آیا مارک زاکربرگ از ترک هاروارد پشیمان است؟ مروری بر زندگی این میلیاردر نشان میدهد که مسیر موفقیت برای همه یکسان نیست. اینطور به نظر میرسد که تصمیمات جسورانه آنها بود که زندگی، ثروت و دنیایشان را تغییر داد:
ایلان ماسک (مؤسس اسپیس ایکس)
ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا موتورز، اسپیس ایکس و شبکه ایکس، در دانشگاه کوئینز در کانادا تحصیل کرد؛ او بعداً برای تحصیل به دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا رفت تا در رشته تجارت و فیزیک تحصیل کند.
آرزوی او نهایتاً درجایی برآورده شد که بتواند کارآفرینتر و بهروزتر با دنیای فناوری در ارتباط باشد. تلاش ماسک برای کسب دانش عمیقتر، او را به دانشگاه استنفورد در کالیفرنیا هدایت کرد تا تحصیلاتش در رشته دکترای فیزیک انرژی را در آنجا ادامه دهد؛ اما تنها دو روز بعد از حضور در استنفورد، تصمیم گرفت تا با ترک کالج، به فعالیتهای کارآفرینیاش ادامه دهد.
گرچه ماسک هرگز آن برنامه را به پایان نرساند، اما پیشینه تحصیلی او تا حد زیادی ایدههای انقلابیاش در موضوعات مرتبط با فناوری و تجارت را شکل داد.
جف بزوس (مؤسس آمازون)
جف بزوس، مؤسس و رئیس اجرایی آمازون با تحصیل در دانشگاه پرینستون، از رشته مهندسی برق و علوم کامپیوتر فارغالتحصیل شد. دوران حضور او در پرینستون در شکلدهی آیندهاش نقش پررنگی داشت و با دانشی که در این علوم به دست آورد، زمینه را برای کار نوآورانهاش در فناوری و تجارت الکترونیکی فراهم کرد.
بزوس با پایهای قوی در مهندسی و علوم کامپیوتر، تخصص فنی را با ذهنیتی رؤیایی ترکیب کرد تا صنعت خردهفروشی را متحول کند. او با تأسیس آمازون، حالا نامش را در جمع یکی از ثروتمندترین افراد دنیا و یکی از قدرتهای بزرگ جهان فناوری میبیند.
لری الیسون (یکی از مؤسسان اوراکل)
لری الیسون تحصیلاتش را بهعنوان دانشجوی پیش پزشکی در دانشگاه ایلینویز آمریکا شروع کرد اما قبل از اتمام تحصیلاتش، دانشگاه را ترک کرد.
پسازآن بود که الیسون با ثبتنام در دانشگاه شیکاگو، در رشته فیزیک و ریاضیات تحصیل کرد ولی باز هم فارغالتحصیل نشد. باوجود اینکه الیسون در اوایل زندگی تحصیلیاش، هم دبیرستان و هم دانشگاه ایلینویز را رها کرده بود، اما همچنان به فناوری و نوآوری علاقهمند بود و همین علاقه منجر به تأسیس اوراکل شد و بدین ترتیب صنعت نرمافزار را متحول کرد.
زندگی الیسون یک مورد استثنایی و یادآوری جذابی است که حکایت از آن دارد که تحصیلات و دورههای آموزشی، مسیر قطعی موفقیت نیستند. بلکه گاهی اوقات این اشتیاق افراد است که به شاهکارهایی باورنکردنی منجر میشود.
مارک زاکربرگ (مؤسس فیسبوک)
مارک زاکربرگ در ابتدا تحصیلاتش را در رشته روانشناسی و علوم کامپیوتر در دانشگاه هاروارد آغاز کرد ولی بعد از دو سال، دانشگاه را رها کرد و برای دنبال کردن اهدافش در حرفه کارآفرینی وارد مسیر تازهای شد.
تمرکز بر فیسبوک برای او بسیار مهمتر از هر دانشگاهی بود؛ از همین رو در آن دوره، بیشتر وقتش را صرف توسعه پلتفرم رسانه اجتماعیای کرد که مسیر ارتباط بین کاربران آنلاین را تغییر داد. گرچه زاکربرگ از دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل نشد، اما انصراف از تحصیل، آغاز سفری باورنکردنی برای او بود که زاکربرگ را به یکی از تأثیرگذارترین چهرههای دنیای فناوری و یکی از ثروتمندترین افراد جهان تبدیل کرد.
✍️ غزال زیاری منبع: timesofindia
🆔@ScientificDialectics
The Times of India
Educational qualifications of richest people in the world including Elon Musk, Jeff Bezos, Mark Zuckerberg, and others | World…
World News: From Ivy League dropouts to those who pursued unconventional routes, the world's richest people like Elon Musk, Jeff Bezos, and Mark Zuckerberg show t
👍5
#دیـالـکـتـیکــ_عــلــمـی
راز خاطرات ماندگار؟
دانشمندان کلیدی را کشف کردند که باعث ماندگاری خاطرات میشود.
حافظه پایه یادگیری و هویت است اما مغز چگونه اطمینان حاصل میکند که خاطرات یک عمر باقی میمانند؟
مدتهاست که پژوهشگران گمان میکنند فرآیندی به نام تقویت درازمدت LTP نقش مهمی در این زمینه دارد LTP اتصالات بین نورونها را تقویت کرده و اساس حافظه را تشکیل میدهد.
سالها تصور میشد که پروتئینی به نام PKMzeta برای حفظ خاطرات ضروری است اما طول عمر کوتاه این پروتئین سؤالاتی را برانگیخت.
اکنون یک مطالعه پیشگامانه نشان داده که مولکولی به نام KIBRA قطعه گمشده این معماست این مولکول سیناپسهایی را که هنگام یادگیری فعال میشوند نشانهگذاری کرده و به PKMzeta اجازه میدهد که آنها را به طور مداوم تقویت کند.
این کشف ابهامات قبلی را برطرف کرده و میتواند پیامدهای عمیقی برای درمانهای مرتبط با حافظه داشته باشد.
دانشمندان اکنون درک بهتری از نحوه همکاری PKMzeta و KIBRA برای حفظ خاطرات دارند حتی با وجود جایگزینی مداوم مولکولها در طول زمان.
به طور کلی این یافتهها میتوانند راه را برای درمانهایی جهت تقویت حافظه در بیماریهای تحلیلبرنده عصبی هموار کنند یا حتی در پاک کردن خاطرات دردناک در بیماران مبتلا به PTSD مؤثر باشند.
🆔@ScientificDialectics
https://elifesciences.org/articles/14846
#با_ما_همراه_باشید
راز خاطرات ماندگار؟
دانشمندان کلیدی را کشف کردند که باعث ماندگاری خاطرات میشود.
حافظه پایه یادگیری و هویت است اما مغز چگونه اطمینان حاصل میکند که خاطرات یک عمر باقی میمانند؟
مدتهاست که پژوهشگران گمان میکنند فرآیندی به نام تقویت درازمدت LTP نقش مهمی در این زمینه دارد LTP اتصالات بین نورونها را تقویت کرده و اساس حافظه را تشکیل میدهد.
سالها تصور میشد که پروتئینی به نام PKMzeta برای حفظ خاطرات ضروری است اما طول عمر کوتاه این پروتئین سؤالاتی را برانگیخت.
اکنون یک مطالعه پیشگامانه نشان داده که مولکولی به نام KIBRA قطعه گمشده این معماست این مولکول سیناپسهایی را که هنگام یادگیری فعال میشوند نشانهگذاری کرده و به PKMzeta اجازه میدهد که آنها را به طور مداوم تقویت کند.
این کشف ابهامات قبلی را برطرف کرده و میتواند پیامدهای عمیقی برای درمانهای مرتبط با حافظه داشته باشد.
دانشمندان اکنون درک بهتری از نحوه همکاری PKMzeta و KIBRA برای حفظ خاطرات دارند حتی با وجود جایگزینی مداوم مولکولها در طول زمان.
به طور کلی این یافتهها میتوانند راه را برای درمانهایی جهت تقویت حافظه در بیماریهای تحلیلبرنده عصبی هموار کنند یا حتی در پاک کردن خاطرات دردناک در بیماران مبتلا به PTSD مؤثر باشند.
🆔@ScientificDialectics
https://elifesciences.org/articles/14846
#با_ما_همراه_باشید
1👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢برخی از سازگاری ها در جانوران به واقع حیرت انگیزند !!
تقلید صدای مار زنگی توسط جوجه ها ، بدون آنکه جوجه آموزشی دیده باشد بسیار عجیب است !!
زیستشناسی تکاملی هر روز پدیدهای عجیبتر از روز پیش را برملا میکند و به نظر میرسد بهرغم تمامی پیشرفتها در کاربست هوشمصنوعی در زیستشناسی، کماکان در سالهای آتی معماهای مربوط به نقطهی آغاز بسیاری از سازگاریها برای همیشه باقی بمانند. بخشی از آنچه به عنوان خصیصههایی عجیب در زیستشناسی رصد میکنیم به وقوع رویدادهایی یگانه در گذشتههای دور ربط دارد که برای همیشه پنهان میمانند. زیرا به امکانهایی در گذشته اشاره دارند که برای همیشه از دسترس انسان خارجاند.
ممکن است مسیر جویباری که در دل کوهها در جریان است در گذشتهها با جابهجایی سنگی کوچک در اثر حرکت جانوری کوچک، تغییرات بزرگی کرده باشد.
مشابه چنین چیزی در مسیرهای تکاملی خصیصههای زیستی نیز رخ داده است و برخی علل برای همیشه پنهان خواهند ماند. وجود چنین وجوه رازآمیزی، جذابیتی همیشگی را برای لذت بردن از طبیعت و غرق شدن در شگفتیهای گاه غیرقابل دسترس آن باقی نگاه میدارد.
✍️ دکتر هادی صمدی
🆔@ScientificDialectics
تقلید صدای مار زنگی توسط جوجه ها ، بدون آنکه جوجه آموزشی دیده باشد بسیار عجیب است !!
زیستشناسی تکاملی هر روز پدیدهای عجیبتر از روز پیش را برملا میکند و به نظر میرسد بهرغم تمامی پیشرفتها در کاربست هوشمصنوعی در زیستشناسی، کماکان در سالهای آتی معماهای مربوط به نقطهی آغاز بسیاری از سازگاریها برای همیشه باقی بمانند. بخشی از آنچه به عنوان خصیصههایی عجیب در زیستشناسی رصد میکنیم به وقوع رویدادهایی یگانه در گذشتههای دور ربط دارد که برای همیشه پنهان میمانند. زیرا به امکانهایی در گذشته اشاره دارند که برای همیشه از دسترس انسان خارجاند.
ممکن است مسیر جویباری که در دل کوهها در جریان است در گذشتهها با جابهجایی سنگی کوچک در اثر حرکت جانوری کوچک، تغییرات بزرگی کرده باشد.
مشابه چنین چیزی در مسیرهای تکاملی خصیصههای زیستی نیز رخ داده است و برخی علل برای همیشه پنهان خواهند ماند. وجود چنین وجوه رازآمیزی، جذابیتی همیشگی را برای لذت بردن از طبیعت و غرق شدن در شگفتیهای گاه غیرقابل دسترس آن باقی نگاه میدارد.
✍️ دکتر هادی صمدی
🆔@ScientificDialectics
❤4
💢نقش رنگ در علاقه به خوراکیها؛ وقتی چشم طعم را میچشد
تولیدکنندگان مواد غذایی در اواخر قرن نوزدهم میدانستند که باید جذابیت بصری را اصلاح کنند و این بخشی از بازاریابی بود
ظاهر غذاها از هزاران سال پیش برای انسانها مهم بوده است، اما امروزه این موضوع به طور خاص، در ایالات متحده متبلور شده و آنچه «ذائقه آمریکایی» نامیده میشود، پای انواع رنگها از طبیعی تا مصنوعی را هم که هرگز در طبیعت وجود ندارند، به دنیای خوراکیها باز کرده است.
بیش از یک قرن است که تولیدکنندگان غذا در ایالات متحده با هدف بازاریابی و فروش بیشتر، از رنگهای مصنوعی در محصولاتشان استفاده کردهاند. این کار اغلب با هدف جعل ظاهر تازه و طبیعی انجام میشود تا محصول نهایی شبیه مواد اولیه خامی که در تولید آن استفاده شده است، به نظر برسد. همین ترفند در مواردی هم با این هدف انجام میشود که محصول جذاب یا متمایز از رقبا به نظر برسد؛ مانند تولید شیرینیها یا دسرهایی به رنگ آبی نئونی یا صورتی شبرنگ.
البته استفاده از رنگهای مصنوعی در غذاها با مخالفتها و اعتراضهایی هم همراه بوده است و بهتدریج برای رنگ دادن به خوراکیها و نوشیدنیها، مقرراتی وضع شده که جدیدترین آن تصمیم ماه گذشته سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA) برای ممنوع کردن استفاده از رنگ قرمز شماره ۳ در غذاها و داروهای خوراکی به دلیل احتمال سرطانزا بودن آن است.
با این حال هیچکس نمیخواهد غذاها بیرنگ باشند و نمیتوان اهمیت آنچه را میبینیم، در آنچه میخوریم، نادیده بگیریم؛ زیرا اولین تماس حسی با غذا برای یک فرد با چشمان سالم، قبل از چشایی، بینایی است.
چرا جذابیت بصری غذاها مهم است؟
به گزارش آسوشیتدپرس، تولیدکنندگان موادغذایی در اواخر قرن نوزدهم میدانستند که باید جذب بصری را بهدرستی انجام دهند. این بخش از راهبرد بازاریابی آنها بود که بهعنوان یک نماد کوتاهمدت برای تشویق به شناسایی مارک، ایجاد احساس راحتی در مصرفکنندگان در مورد کیفیت و رفع نگرانیها (یا واقعیتها) از فاسد شدن غذاهاــ بهویژه با صنعتی شدن تولید غذاــ استفاده میشد.
رنگهای مصنوعی به غلبه بر مشکلاتی مانند از بین رفتن رنگ غذاها در فرایند تولید کمک میکردند و باعث میشدند غذاها «طبیعیتر» به نظر برسند اما کمکم از آنها بهمنظور جذابتر کردن غذاها به ویژه برای مصرفکنندگان کودک هم استفاده شد.
واقعیت این است که ما به مرور زمان ناخودآگاه یا آگاهانه، بین رنگها و طعمها ارتباطاتی ایجاد کردهایم. به عنوان مثال، رنگ قرمز به غذاهای تند یا پرادویه مرتبط میشود، یا رنگ صورتی با شیرینیها. این ارتباطات بیشتر نتیجه تجربیات فرهنگی و اجتماعی و حتی تبلیغات تجاری است که در ذهن ما تثبیت شدهاند.
از طرفی تحقیقات نشان میدهد روابطی که ما بین رنگها و طعمها برقرار میکنیم، میتواند بسته به زمینه تغییر کند و در موقعیتها یا مکانهای مختلف احساسات و برداشتهای متفاوتی به وجود بیاورد. به عنوان مثال، یک مایع آبیرنگ اگر در یک لیوان پلاستیکی در حمام باشد، ذهن ما احتمال میدهد که دهانشویه با طعم نعنا باشد، اما دیدن همان مایع آبیرنگ در یک لیوان در میخانه، میتواند تداعیکننده نوشیدنی الکلی جین باشد.
این ارتباط حتی میتواند از خود آن خوراکی فراتر رود و به رنگهای مربوط به نحوه ارائه آن هم مربوط شود؛ یعنی رنگهایی که برای ظروف، بشقابها یا لیوانها استفاده میشوند، نیز میتواند بر حس و ترجیح ما در مورد غذا تاثیر زیادی داشته باشند. به طور مثال، تحقیقات نشان دادهاند که افراد ممکن است بسته به رنگ ظرفی که غذا در آن سرو میشود، غذاهای خاصی را ترجیح دهند یا آنها را به مقدار متفاوتی بخورند.
این ارتباطها در ذهن اغلب ناخودآگاه شکل میگیرند، با این حال باید پذیرفت چیزهای زیادی وجود دارد که میتوان با رنگ، آنها را دستکاری کرد و بر قضاوتها تاثیر گذاشت و حذف رنگهای افزودنی از خوراکیها کار چندان آسانی نیست.
🆔@ScientificDialectics
تولیدکنندگان مواد غذایی در اواخر قرن نوزدهم میدانستند که باید جذابیت بصری را اصلاح کنند و این بخشی از بازاریابی بود
ظاهر غذاها از هزاران سال پیش برای انسانها مهم بوده است، اما امروزه این موضوع به طور خاص، در ایالات متحده متبلور شده و آنچه «ذائقه آمریکایی» نامیده میشود، پای انواع رنگها از طبیعی تا مصنوعی را هم که هرگز در طبیعت وجود ندارند، به دنیای خوراکیها باز کرده است.
بیش از یک قرن است که تولیدکنندگان غذا در ایالات متحده با هدف بازاریابی و فروش بیشتر، از رنگهای مصنوعی در محصولاتشان استفاده کردهاند. این کار اغلب با هدف جعل ظاهر تازه و طبیعی انجام میشود تا محصول نهایی شبیه مواد اولیه خامی که در تولید آن استفاده شده است، به نظر برسد. همین ترفند در مواردی هم با این هدف انجام میشود که محصول جذاب یا متمایز از رقبا به نظر برسد؛ مانند تولید شیرینیها یا دسرهایی به رنگ آبی نئونی یا صورتی شبرنگ.
البته استفاده از رنگهای مصنوعی در غذاها با مخالفتها و اعتراضهایی هم همراه بوده است و بهتدریج برای رنگ دادن به خوراکیها و نوشیدنیها، مقرراتی وضع شده که جدیدترین آن تصمیم ماه گذشته سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA) برای ممنوع کردن استفاده از رنگ قرمز شماره ۳ در غذاها و داروهای خوراکی به دلیل احتمال سرطانزا بودن آن است.
با این حال هیچکس نمیخواهد غذاها بیرنگ باشند و نمیتوان اهمیت آنچه را میبینیم، در آنچه میخوریم، نادیده بگیریم؛ زیرا اولین تماس حسی با غذا برای یک فرد با چشمان سالم، قبل از چشایی، بینایی است.
چرا جذابیت بصری غذاها مهم است؟
به گزارش آسوشیتدپرس، تولیدکنندگان موادغذایی در اواخر قرن نوزدهم میدانستند که باید جذب بصری را بهدرستی انجام دهند. این بخش از راهبرد بازاریابی آنها بود که بهعنوان یک نماد کوتاهمدت برای تشویق به شناسایی مارک، ایجاد احساس راحتی در مصرفکنندگان در مورد کیفیت و رفع نگرانیها (یا واقعیتها) از فاسد شدن غذاهاــ بهویژه با صنعتی شدن تولید غذاــ استفاده میشد.
رنگهای مصنوعی به غلبه بر مشکلاتی مانند از بین رفتن رنگ غذاها در فرایند تولید کمک میکردند و باعث میشدند غذاها «طبیعیتر» به نظر برسند اما کمکم از آنها بهمنظور جذابتر کردن غذاها به ویژه برای مصرفکنندگان کودک هم استفاده شد.
واقعیت این است که ما به مرور زمان ناخودآگاه یا آگاهانه، بین رنگها و طعمها ارتباطاتی ایجاد کردهایم. به عنوان مثال، رنگ قرمز به غذاهای تند یا پرادویه مرتبط میشود، یا رنگ صورتی با شیرینیها. این ارتباطات بیشتر نتیجه تجربیات فرهنگی و اجتماعی و حتی تبلیغات تجاری است که در ذهن ما تثبیت شدهاند.
از طرفی تحقیقات نشان میدهد روابطی که ما بین رنگها و طعمها برقرار میکنیم، میتواند بسته به زمینه تغییر کند و در موقعیتها یا مکانهای مختلف احساسات و برداشتهای متفاوتی به وجود بیاورد. به عنوان مثال، یک مایع آبیرنگ اگر در یک لیوان پلاستیکی در حمام باشد، ذهن ما احتمال میدهد که دهانشویه با طعم نعنا باشد، اما دیدن همان مایع آبیرنگ در یک لیوان در میخانه، میتواند تداعیکننده نوشیدنی الکلی جین باشد.
این ارتباط حتی میتواند از خود آن خوراکی فراتر رود و به رنگهای مربوط به نحوه ارائه آن هم مربوط شود؛ یعنی رنگهایی که برای ظروف، بشقابها یا لیوانها استفاده میشوند، نیز میتواند بر حس و ترجیح ما در مورد غذا تاثیر زیادی داشته باشند. به طور مثال، تحقیقات نشان دادهاند که افراد ممکن است بسته به رنگ ظرفی که غذا در آن سرو میشود، غذاهای خاصی را ترجیح دهند یا آنها را به مقدار متفاوتی بخورند.
این ارتباطها در ذهن اغلب ناخودآگاه شکل میگیرند، با این حال باید پذیرفت چیزهای زیادی وجود دارد که میتوان با رنگ، آنها را دستکاری کرد و بر قضاوتها تاثیر گذاشت و حذف رنگهای افزودنی از خوراکیها کار چندان آسانی نیست.
🆔@ScientificDialectics
Yahoo Life
Mmm, that looks yummy! The colors we see make a difference in the food we eat
What foods and drinks look like — the colors we see before the first morsels or sips hit our tastebuds — have mattered to people for millennia. For well over a century, food manufacturers in the United States have used synthetic dyes in their products as…
❤3
💢هوس شیرینی را چگونه مدیریت کنیم ؟
هنگامی که هوس شیرینی به سراغتان می آید ، این بدن شما نیست که به انرژی نیاز دارد ، بلکه مغزتان به دنبال چیزی است که مقدار زیادی دوپامین را در سیستم پاداش آزاد کند
مصرف شیرینیها، سیستم پاداش مغز را در مغز فعال میکند و دوپامین آزاد میشود. دوپامین، یک پیامرسان شیمیایی در بدن است که سبب ایجاد احساساسات خوب میشود؛ این حس سرخوشی و احساسات خوب به قدری برای ما خوشایند است که به مرور تمایل به مصرف قند و شیرینی را در ما تقویت میکند. در واقع این مغز است که تقاضای ترشح دوپامین میکند و میل به شکر و شیرینی هم ممکن است به دلیل کمبود این هورمون باشد.
با این روشها میتوانید میل به شیرینیجات را کنترل کنید:
۱. استرس خود را کنترل کنید
برخی افراد در مواقعی که مضطرب هستند، به مصرف شیرینیجات روی میآورند. سعی کنید با نوشیدن آب، تنفس عمیق و دوری از موقعیت تنشزا، بر استرس و اضطراب خود غلبه کنید تا به سمت مصرف شیرینیجات نروید.
۲. پروتئین بیشتری دریافت کنید
پروتئین برای ایجاد حس سیری مفید است و میتواند به کاهش هوس شیرینیجات کمک کند. خوردن وعدههای غذایی سالم و متعادل در زمانبندی مناسب میتواند این میل را تا حد زیادی کم کند. مواد غذایی غنی از پروتئین مانند گوشت، ماهی و تخم مرغ را در رژیم غذایی خود بگنجانید.
۳. خوب بخوابید
تحقیقات نشان داده است که خواب نامناسب و ناکافی شبانه میتواند منجر به مصرف قند یا غذاهای ناسالم در روز بعد شود. همچنین مدت زمان خوابیدن با بهبود میزان حساسیت به انسولین و کاهش اشتها و میل به خوردن شیرینی و شوری مرتبط است.
۴. میوه بخورید
مصرف میوه میتواند به رفع هوس قند کمک کند. زمانی که میل شدید به خوردن شیرینی دارید، میتوانید میوه را جایگزین خوراکیهای شیرین کنید و از این طریق، فیبر کافی هم دریافت کنید. موز، سیب، پرتقال گزینههای خوبی برای این منظور هستند.
✍️ الهه جعفرزاده
https://www.healthline.com/nutrition/3-step-plan-to-stop-sugar-cravings#TOC_TITLE_HDR_4
🆔@ScientificDialectics
هنگامی که هوس شیرینی به سراغتان می آید ، این بدن شما نیست که به انرژی نیاز دارد ، بلکه مغزتان به دنبال چیزی است که مقدار زیادی دوپامین را در سیستم پاداش آزاد کند
مصرف شیرینیها، سیستم پاداش مغز را در مغز فعال میکند و دوپامین آزاد میشود. دوپامین، یک پیامرسان شیمیایی در بدن است که سبب ایجاد احساساسات خوب میشود؛ این حس سرخوشی و احساسات خوب به قدری برای ما خوشایند است که به مرور تمایل به مصرف قند و شیرینی را در ما تقویت میکند. در واقع این مغز است که تقاضای ترشح دوپامین میکند و میل به شکر و شیرینی هم ممکن است به دلیل کمبود این هورمون باشد.
با این روشها میتوانید میل به شیرینیجات را کنترل کنید:
۱. استرس خود را کنترل کنید
برخی افراد در مواقعی که مضطرب هستند، به مصرف شیرینیجات روی میآورند. سعی کنید با نوشیدن آب، تنفس عمیق و دوری از موقعیت تنشزا، بر استرس و اضطراب خود غلبه کنید تا به سمت مصرف شیرینیجات نروید.
۲. پروتئین بیشتری دریافت کنید
پروتئین برای ایجاد حس سیری مفید است و میتواند به کاهش هوس شیرینیجات کمک کند. خوردن وعدههای غذایی سالم و متعادل در زمانبندی مناسب میتواند این میل را تا حد زیادی کم کند. مواد غذایی غنی از پروتئین مانند گوشت، ماهی و تخم مرغ را در رژیم غذایی خود بگنجانید.
۳. خوب بخوابید
تحقیقات نشان داده است که خواب نامناسب و ناکافی شبانه میتواند منجر به مصرف قند یا غذاهای ناسالم در روز بعد شود. همچنین مدت زمان خوابیدن با بهبود میزان حساسیت به انسولین و کاهش اشتها و میل به خوردن شیرینی و شوری مرتبط است.
۴. میوه بخورید
مصرف میوه میتواند به رفع هوس قند کمک کند. زمانی که میل شدید به خوردن شیرینی دارید، میتوانید میوه را جایگزین خوراکیهای شیرین کنید و از این طریق، فیبر کافی هم دریافت کنید. موز، سیب، پرتقال گزینههای خوبی برای این منظور هستند.
✍️ الهه جعفرزاده
https://www.healthline.com/nutrition/3-step-plan-to-stop-sugar-cravings#TOC_TITLE_HDR_4
🆔@ScientificDialectics
Healthline
How to Stop Sugar Cravings in 3 Steps
Sugar cravings are one of the main reasons people have a hard time losing weight and eating healthy. Here is a simple 3-step plan to stop these cravings.
👍7
💢معمای باستانشناسی: پیکر اسکندر مقدونی را کوسه خورده یا زیر خیابانهای اسکندریه دفن شده است؟
سرنوشت پیکر اسکندر مقدونی همچنان یک معمای حلنشده است. برخی میگویند بقایای او زیر خیابانهای اسکندریه مصر مدفون است، برخی دیگر احتمال میدهند که کوسه جسد او را خورده باشد. آیا پاسخی برای این معما وجود دارد؟
اسکندر در سال ۳۲۳ پیش از میلاد، سیزده سال پس از تاسیس یکی از بزرگترین امپراتوریهای جهان، درگذشت و از خود معمایی برجای گذاشت که همچنان یکی از بزرگترین مسائل حلنشده در باستانشناسی محسوب میشود.
سالهاست که پژوهشگران درباره محل دفن او بحث میکنند و نظریههای مختلفی مطرح شده است؛ از زادگاهش مقدونیه (یونان امروزی) گرفته تا مصر. مقبره او مانند جام مقدس یا تابوت عهد به یک افسانه باستانشناسی تبدیل شده که نسلهای متعددی از باستانشناسان را مجذوب خود کرده است.
نیکلاس ساندرز، استاد بازنشسته انسانشناسی و باستانشناسی دانشگاه بریستول بریتانیا و نویسنده کتاب زندگی اسکندر مقدونی، در گفتوگو با نشریه لایو ساینس گفته است: «تا زمانی که مقبره اسکندر پیدا نشود، او همچنان در یک وضعیت نیمهافسانهای باقی میماند و همین موضوع باعث میشود که نظریهها، گمانهزنیها و بحثهای جدید درباره او ادامه پیدا کند.»
جستوجویی که به جایی نرسید
در طول قرنها، بسیاری در جستوجوی مقبره اسکندر مقدونی بودهاند، اما هنوز هیچ نشانهای از آن پیدا نشده است.
زاهی حواس، باستانشناس، متخصص مصر باستان و وزیر پیشین آثار باستانی این کشور، میگوید: «یادم هست که در سال ۱۹۶۳، وقتی دانشجو بودم، مردی یونانی در نزدیکی ایستگاه قطار اسکندریه مشغول حفاری بود. من اغلب برای دیدن کارهایش میرفتم. او پنج سال به جستوجو ادامه داد، اما هیچ چیز پیدا نکرد.»
با این حال، آیا پژوهشگران هیچ پیشرفتی در کشف محل دفن اسکندر داشتهاند؟ کالیوپی لیمنئوس پاپاکوستا، باستانشناس و بنیانگذار مؤسسه پژوهشی فرهنگ اسکندریه هلنی، که در حال حاضر در شهر اسکندریه مصر مشغول حفاری است، میگوید بیش از هر زمان دیگری به حل این معما نزدیک شده است.
او معتقد است که مقبره احتمالا زیر خیابانهای اسکندریه امروزی و در محل تلاقی دو گذرگاه باستانی دفن شده باشد. شواهدی از جمله مجسمهای هلنیستی و بقایای شهری متعلق به همان دوران، نشان میدهد که این منطقه میتواند محل دفن اسکندر باشد.
پاپاکوستا اظهار داشت: «من در نقطهای کلیدی از این جستوجو هستم و فکر میکنم شانس بیشتری برای پیدا کردن مقبره او نسبت به هر فرد دیگری دارم.»
چرا یافتن مقبره اسکندر مقدونی دشوار است؟
یکی از دلایلی که این مقبره هنوز کشف نشده، جابهجاییهای متعدد پیکر اسکندر پس از مرگ اوست. گفته میشود که او بیش از یکبار به خاک سپرده شده، عاملی که یافتن آرامگاه اصلی او را پیچیدهتر کرده است.
علاوه بر این، اسناد تاریخی درباره مقبره او بسیار محدود است و بیشتر روایتهایی که در دسترساند، صدها سال پس از مرگ او نوشته شدهاند. به گفته پل کارتلیج، استاد بازنشسته فرهنگ یونان در دانشگاه کمبریج، هر یک از این منابع تاریخی با جهتگیریهای سیاسی یا جانبدارانه نوشته شدهاند. به همين خاطر «باید تمام این گزارشها را با دیده تردید نگریست».
مشکل دیگر این است که هیچ تصویر دقیقی از مقبره اسکندر وجود ندارد که بتواند باستانشناسان را در جستوجوی آن راهنمایی کند. نیکلاس ساندرز، پژوهشگر باستانشناسی، میگوید نبود این تصاویر، کار تحقیقات را دشوارتر کرده است.
اما شاید بزرگترین مانع این باشد که شهر مدرن اسکندریه عملا روی بقایای شهر باستانی ساخته شده است.
زاهی حواس میگوید که بخش بزرگی از اسکندریه امروزی، بهویژه مرکز شهر، روی بقایای شهر باستانی ساخته شده است.او توضیح میدهد: «تئاتر باستانی زمانی کشف شد که در حال ساخت خانهها بودند و مقبرههای زیرزمینی هم به همین شکل پیدا شدند.»
یافتن مقبره اسکندر مستلزم حفاری در مناطقی است که امروزه محل زندگی و کار مردم است. چالشی که بدون شواهدی محکم درباره وجود یک اثر تاریخی در این مکانها، انجام آن چندان آسان نخواهد بود.
سرنوشت پیکر اسکندر مقدونی همچنان یک معمای حلنشده است. برخی میگویند بقایای او زیر خیابانهای اسکندریه مصر مدفون است، برخی دیگر احتمال میدهند که کوسه جسد او را خورده باشد. آیا پاسخی برای این معما وجود دارد؟
اسکندر در سال ۳۲۳ پیش از میلاد، سیزده سال پس از تاسیس یکی از بزرگترین امپراتوریهای جهان، درگذشت و از خود معمایی برجای گذاشت که همچنان یکی از بزرگترین مسائل حلنشده در باستانشناسی محسوب میشود.
سالهاست که پژوهشگران درباره محل دفن او بحث میکنند و نظریههای مختلفی مطرح شده است؛ از زادگاهش مقدونیه (یونان امروزی) گرفته تا مصر. مقبره او مانند جام مقدس یا تابوت عهد به یک افسانه باستانشناسی تبدیل شده که نسلهای متعددی از باستانشناسان را مجذوب خود کرده است.
نیکلاس ساندرز، استاد بازنشسته انسانشناسی و باستانشناسی دانشگاه بریستول بریتانیا و نویسنده کتاب زندگی اسکندر مقدونی، در گفتوگو با نشریه لایو ساینس گفته است: «تا زمانی که مقبره اسکندر پیدا نشود، او همچنان در یک وضعیت نیمهافسانهای باقی میماند و همین موضوع باعث میشود که نظریهها، گمانهزنیها و بحثهای جدید درباره او ادامه پیدا کند.»
جستوجویی که به جایی نرسید
در طول قرنها، بسیاری در جستوجوی مقبره اسکندر مقدونی بودهاند، اما هنوز هیچ نشانهای از آن پیدا نشده است.
زاهی حواس، باستانشناس، متخصص مصر باستان و وزیر پیشین آثار باستانی این کشور، میگوید: «یادم هست که در سال ۱۹۶۳، وقتی دانشجو بودم، مردی یونانی در نزدیکی ایستگاه قطار اسکندریه مشغول حفاری بود. من اغلب برای دیدن کارهایش میرفتم. او پنج سال به جستوجو ادامه داد، اما هیچ چیز پیدا نکرد.»
با این حال، آیا پژوهشگران هیچ پیشرفتی در کشف محل دفن اسکندر داشتهاند؟ کالیوپی لیمنئوس پاپاکوستا، باستانشناس و بنیانگذار مؤسسه پژوهشی فرهنگ اسکندریه هلنی، که در حال حاضر در شهر اسکندریه مصر مشغول حفاری است، میگوید بیش از هر زمان دیگری به حل این معما نزدیک شده است.
او معتقد است که مقبره احتمالا زیر خیابانهای اسکندریه امروزی و در محل تلاقی دو گذرگاه باستانی دفن شده باشد. شواهدی از جمله مجسمهای هلنیستی و بقایای شهری متعلق به همان دوران، نشان میدهد که این منطقه میتواند محل دفن اسکندر باشد.
پاپاکوستا اظهار داشت: «من در نقطهای کلیدی از این جستوجو هستم و فکر میکنم شانس بیشتری برای پیدا کردن مقبره او نسبت به هر فرد دیگری دارم.»
چرا یافتن مقبره اسکندر مقدونی دشوار است؟
یکی از دلایلی که این مقبره هنوز کشف نشده، جابهجاییهای متعدد پیکر اسکندر پس از مرگ اوست. گفته میشود که او بیش از یکبار به خاک سپرده شده، عاملی که یافتن آرامگاه اصلی او را پیچیدهتر کرده است.
علاوه بر این، اسناد تاریخی درباره مقبره او بسیار محدود است و بیشتر روایتهایی که در دسترساند، صدها سال پس از مرگ او نوشته شدهاند. به گفته پل کارتلیج، استاد بازنشسته فرهنگ یونان در دانشگاه کمبریج، هر یک از این منابع تاریخی با جهتگیریهای سیاسی یا جانبدارانه نوشته شدهاند. به همين خاطر «باید تمام این گزارشها را با دیده تردید نگریست».
مشکل دیگر این است که هیچ تصویر دقیقی از مقبره اسکندر وجود ندارد که بتواند باستانشناسان را در جستوجوی آن راهنمایی کند. نیکلاس ساندرز، پژوهشگر باستانشناسی، میگوید نبود این تصاویر، کار تحقیقات را دشوارتر کرده است.
اما شاید بزرگترین مانع این باشد که شهر مدرن اسکندریه عملا روی بقایای شهر باستانی ساخته شده است.
زاهی حواس میگوید که بخش بزرگی از اسکندریه امروزی، بهویژه مرکز شهر، روی بقایای شهر باستانی ساخته شده است.او توضیح میدهد: «تئاتر باستانی زمانی کشف شد که در حال ساخت خانهها بودند و مقبرههای زیرزمینی هم به همین شکل پیدا شدند.»
یافتن مقبره اسکندر مستلزم حفاری در مناطقی است که امروزه محل زندگی و کار مردم است. چالشی که بدون شواهدی محکم درباره وجود یک اثر تاریخی در این مکانها، انجام آن چندان آسان نخواهد بود.
👍4
آنچه درباره مرگ و دفن اسکندر مقدونی میدانیم
بر اساس نوشتههای مورخانی مانند پلوتارک، اسکندر مقدونی در سن ۳۲ سالگی، بین شب دهم ژوئن تا صبح یازدهم ژوئن ۳۲۳ پیش از میلاد، در بابل (عراق امروزی) درگذشت. علت مرگ او همچنان موضوعی بحثبرانگیز است؛ برخی میگویند که او به بیماریهایی مانند تیفوس یا مالاریا مبتلا شد، برخی دیگر احتمال میدهند که شراب مسموم نوشیده و به قتل رسیده است. حتی برخی نظریهها مطرح میکنند که او ممکن است به اشتباه زندهبهگور شده باشد.
با این حال، آنچه قطعی است، این است که پیکر اسکندر مومیایی شد و بطلمیوس اول سوتر یکی از ژنرالهای او که از نزدیکترین یاران و محافظانش بود، در انتقال جسد او نقش کلیدی داشت.
پل کارتلیج، میگوید: «جسد او از عراق امروزی به سوریه منتقل شد و سپس در سفری که بیش از دو سال طول کشید، نزدیک به هزار و ۶۰۰ کیلومتر جابهجا شد تا به مصر برسد.»
بطلمیوس اهداف روشنی داشت. اسکندر وارثی مشخص برای تاجوتخت باقی نگذاشته بود. هرچند همسرش رکسانا باردار بود و احتمال میرفت که او یک وارث نامشروع هم داشته باشد اما به گفته کارتلیج، ساخت مقبرهای باشکوه برای اسکندر میتوانست جایگاه بطلمیوس را بهعنوان جانشین مشروع او تثبیت کند.
پس از رسیدن به مصر، پیکر اسکندر ابتدا به دره پادشاهان در نزدیکی اقصر، جایی که بسیاری از فرعونهای دوره پادشاهی نوین مصر دفن شده بودند، منتقل شد. در همین زمان، شهر تازهتاسیس اسکندریه در حال ساختهشدن بود.
کارتلیج میگوید: «در سال ۳۰۵ پیش از میلاد، یعنی ۱۸ سال پس از مرگ اسکندر، جسد او به اسکندریه منتقل شد. در آن زمان، دربار سلطنتی و کاخ در این شهر ایجاد شده بود و دفن اسکندر در آنجا میتوانست جایگاه شهر را بیش از پیش تثبیت کند.»
چند دهه بعد، استرابو، جغرافیدان یونانی، گزارش داد که بطلمیوس چهارم فیلپاتور، چهارمین فرعون از دودمان بطلمیوسی و نتیجه بطلمیوس اول، جسد اسکندر را به آرامگاه باشکوه «سوما» در اسکندریه منتقل کرد. این اطلاعات در کتاب «مقبره اسکندر: دوهزار سال وسواس برای یافتن فاتح گمشده» (۲۰۰۶) ذکر شده است.
با این حال، سرنوشت نهایی مقبره اسکندر همچنان یکی از بزرگترین معماهای تاریخ باستان است.
حدود ۳۰۰ سال بعد، در دوران حکومت آگوستوس، نخستین امپراتور روم (۲۷ پیش از میلاد تا ۱۴ میلادی)، مقبره اسکندر همچنان در اسکندریه پابرجا بود.
پل کارتلیج میگوید: «آگوستوس مشتاق بود پیکر اسکندر را از نزدیک ببیند. گفته میشود که او هنگام خم شدن برای تماشا، بهطور اتفاقی به جسد برخورد کرد و بینی مومیایی را شکست.»
اما پس از آن برای چندین قرن، هیچ اشارهای به مقبره اسکندر در منابع تاریخی دیده نمیشود.
کارتلیج میگوید: «از حدود سال ۵۰۰ میلادی به بعد دیگر هیچ اشارهای به مقبره اسکندر در متون تاریخی یافت نمیشود و نام آن بهکلی از منابع مکتوب حذف میشود.»
نظریههای جنجالی درباره مقبره اسکندر
قرنها در متون تاریخی هیچ اشارهای به مقبره اسکندر مقدونی نشد و همین موضوع زمینهساز گمانهزنیها و حتی نظریههای توطئه درباره سرنوشت آن شده است. این وقفههای تاریخی، جستوجو برای یافتن محل دقیق مقبره را دشوار کرده است.
نیکلاس ساندرز این دورههای زمانی بدون ثبت تاریخی را غیرعادی میداند. او میگوید: «تنها حدود ۳۰۰ سال پس از مرگ اسکندر است که نخستین گزارش درباره مقبره او به ثبت میرسد و اکثر منابع تاریخی مربوط به آن ۶۰۰ سال بعد نوشته شدهاند. در این فاصله چه اتفاقی افتاده؟ چرا هیچ گزارشی در این دوره وجود ندارد؟»
به گفته ساندرز، مقبره اسکندر برای قرنها یکی از زیارتگاههای شناختهشده در دنیای مدیترانه باستان بوده و در آن زمان محل آن برای همه مشخص بوده است.
یکی از فرضیهها این است که چون همه از محل مقبره آگاه بودند، نیازی به ثبت موقعیت دقیق آن در متون تاریخی احساس نمیشد. اما نظریه دیگری میگوید که با گسترش مسیحیت، رقابتی میان مسیحیان و پیروان آیین اسکندر مقدونی شکل گرفت. به گفته ساندرز، کلیسا ممکن است عامدانه تلاش کرده باشد آثار مقبره اسکندر را از بین ببرد تا زیارتگاه مسیح به مهمترین مکان زیارتی جهان باستان تبدیل شود و رقیب نداشته باشد.
کالیوپی لیمنئوس پاپاکوستا، باستانشناسی که معتقد است بیش از هر زمان دیگری به حل این معما نزدیک شده، احتمال میدهد که محل دقیق مقبره در جریان حمله صلیبیون به اسکندریه در سال ۱۳۶۵ از دست رفته باشد. با این حال، او تاکید میکند که هیچ سند تاریخی نشان نمیدهد که مقبره یا جسد اسکندر در این حمله نابود شده باشد.
بر اساس نوشتههای مورخانی مانند پلوتارک، اسکندر مقدونی در سن ۳۲ سالگی، بین شب دهم ژوئن تا صبح یازدهم ژوئن ۳۲۳ پیش از میلاد، در بابل (عراق امروزی) درگذشت. علت مرگ او همچنان موضوعی بحثبرانگیز است؛ برخی میگویند که او به بیماریهایی مانند تیفوس یا مالاریا مبتلا شد، برخی دیگر احتمال میدهند که شراب مسموم نوشیده و به قتل رسیده است. حتی برخی نظریهها مطرح میکنند که او ممکن است به اشتباه زندهبهگور شده باشد.
با این حال، آنچه قطعی است، این است که پیکر اسکندر مومیایی شد و بطلمیوس اول سوتر یکی از ژنرالهای او که از نزدیکترین یاران و محافظانش بود، در انتقال جسد او نقش کلیدی داشت.
پل کارتلیج، میگوید: «جسد او از عراق امروزی به سوریه منتقل شد و سپس در سفری که بیش از دو سال طول کشید، نزدیک به هزار و ۶۰۰ کیلومتر جابهجا شد تا به مصر برسد.»
بطلمیوس اهداف روشنی داشت. اسکندر وارثی مشخص برای تاجوتخت باقی نگذاشته بود. هرچند همسرش رکسانا باردار بود و احتمال میرفت که او یک وارث نامشروع هم داشته باشد اما به گفته کارتلیج، ساخت مقبرهای باشکوه برای اسکندر میتوانست جایگاه بطلمیوس را بهعنوان جانشین مشروع او تثبیت کند.
پس از رسیدن به مصر، پیکر اسکندر ابتدا به دره پادشاهان در نزدیکی اقصر، جایی که بسیاری از فرعونهای دوره پادشاهی نوین مصر دفن شده بودند، منتقل شد. در همین زمان، شهر تازهتاسیس اسکندریه در حال ساختهشدن بود.
کارتلیج میگوید: «در سال ۳۰۵ پیش از میلاد، یعنی ۱۸ سال پس از مرگ اسکندر، جسد او به اسکندریه منتقل شد. در آن زمان، دربار سلطنتی و کاخ در این شهر ایجاد شده بود و دفن اسکندر در آنجا میتوانست جایگاه شهر را بیش از پیش تثبیت کند.»
چند دهه بعد، استرابو، جغرافیدان یونانی، گزارش داد که بطلمیوس چهارم فیلپاتور، چهارمین فرعون از دودمان بطلمیوسی و نتیجه بطلمیوس اول، جسد اسکندر را به آرامگاه باشکوه «سوما» در اسکندریه منتقل کرد. این اطلاعات در کتاب «مقبره اسکندر: دوهزار سال وسواس برای یافتن فاتح گمشده» (۲۰۰۶) ذکر شده است.
با این حال، سرنوشت نهایی مقبره اسکندر همچنان یکی از بزرگترین معماهای تاریخ باستان است.
حدود ۳۰۰ سال بعد، در دوران حکومت آگوستوس، نخستین امپراتور روم (۲۷ پیش از میلاد تا ۱۴ میلادی)، مقبره اسکندر همچنان در اسکندریه پابرجا بود.
پل کارتلیج میگوید: «آگوستوس مشتاق بود پیکر اسکندر را از نزدیک ببیند. گفته میشود که او هنگام خم شدن برای تماشا، بهطور اتفاقی به جسد برخورد کرد و بینی مومیایی را شکست.»
اما پس از آن برای چندین قرن، هیچ اشارهای به مقبره اسکندر در منابع تاریخی دیده نمیشود.
کارتلیج میگوید: «از حدود سال ۵۰۰ میلادی به بعد دیگر هیچ اشارهای به مقبره اسکندر در متون تاریخی یافت نمیشود و نام آن بهکلی از منابع مکتوب حذف میشود.»
نظریههای جنجالی درباره مقبره اسکندر
قرنها در متون تاریخی هیچ اشارهای به مقبره اسکندر مقدونی نشد و همین موضوع زمینهساز گمانهزنیها و حتی نظریههای توطئه درباره سرنوشت آن شده است. این وقفههای تاریخی، جستوجو برای یافتن محل دقیق مقبره را دشوار کرده است.
نیکلاس ساندرز این دورههای زمانی بدون ثبت تاریخی را غیرعادی میداند. او میگوید: «تنها حدود ۳۰۰ سال پس از مرگ اسکندر است که نخستین گزارش درباره مقبره او به ثبت میرسد و اکثر منابع تاریخی مربوط به آن ۶۰۰ سال بعد نوشته شدهاند. در این فاصله چه اتفاقی افتاده؟ چرا هیچ گزارشی در این دوره وجود ندارد؟»
به گفته ساندرز، مقبره اسکندر برای قرنها یکی از زیارتگاههای شناختهشده در دنیای مدیترانه باستان بوده و در آن زمان محل آن برای همه مشخص بوده است.
یکی از فرضیهها این است که چون همه از محل مقبره آگاه بودند، نیازی به ثبت موقعیت دقیق آن در متون تاریخی احساس نمیشد. اما نظریه دیگری میگوید که با گسترش مسیحیت، رقابتی میان مسیحیان و پیروان آیین اسکندر مقدونی شکل گرفت. به گفته ساندرز، کلیسا ممکن است عامدانه تلاش کرده باشد آثار مقبره اسکندر را از بین ببرد تا زیارتگاه مسیح به مهمترین مکان زیارتی جهان باستان تبدیل شود و رقیب نداشته باشد.
کالیوپی لیمنئوس پاپاکوستا، باستانشناسی که معتقد است بیش از هر زمان دیگری به حل این معما نزدیک شده، احتمال میدهد که محل دقیق مقبره در جریان حمله صلیبیون به اسکندریه در سال ۱۳۶۵ از دست رفته باشد. با این حال، او تاکید میکند که هیچ سند تاریخی نشان نمیدهد که مقبره یا جسد اسکندر در این حمله نابود شده باشد.
👍2
یک فرضیه دیگر این است که گروهی از پیروان اسکندر بقایای او را پنهان کرده باشند. گفته میشود این گروه که زمانی در اسکندریه فعال بودند، حتی پس از کمرنگ شدن آیین پرستش اسکندر، همچنان به او وفادار ماندند.
لیمنئوس پاپاکوستا میگوید: «من معتقدم که روحانیون پیرو آیین اسکندر از مقبره او محافظت کردهاند. او در آن زمان همچنان بهعنوان یک خدای مقدس پرستیده میشد و وقتی مسیحیان شروع به تخریب نمادهای بتپرستی کردند، این روحانیون احتمالا پیکر و تابوت او را مخفی کردهاند.»
با وجود تمام این نظریهها، بیشتر پژوهشگران معتقدند که مقبره اسکندر همچنان در اسکندریه قرار دارد، اما زیر لایههای این شهر مدفون شده است.
لیمنئوس پاپاکوستا میگوید: «ما مطمئن هستیم که اسکندر در اسکندریه دفن شده، چرا که در قرن اول میلادی گزارشهایی از بازدیدکنندگان مقبره او از جمله امپراتوران روم مانند ژولیوس سزار وجود دارد.»
اما سوال اصلی این است که مقبره دقیقاً در کجای اسکندریه قرار دارد؟
جستوجو در باغهای شلالات
کالیوپی لیمنئوس پاپاکوستا در حفاریهای سال ۲۰۰۹ به کشفی غیرمنتظره دست یافت که در مقالهای در نیوزویک به آن اشاره کرده است.
او میگوید: «آخرین روز حفاری بود و آماده بودیم که فصل کاری را به پایان برسانیم، اما درست در همان لحظه، این مجسمه را پیدا کردیم. یک جور معجزه بود.»
به گفته پاپاکوستا، نقشههای توپوگرافی و منابع تاریخی نشان میدهند که منطقهای که این مجسمه در آن کشف شد، به محل احتمالی مقبره اسکندر نزدیک است. از آن زمان، تیم او به کاوش در این منطقه ادامه داده و اکنون معتقد است که مقبره میتواند در باغهای شلالات، در نزدیکی موزه ملی اسکندریه باشد؛ جایی که بقایای دیوارهای باستانی شهر نیز قرار دارد.
او میگوید: «منابع تاریخی نشان میدهند که در دوران باستان، کاخهای سلطنتی در این منطقه قرار داشتهاند، اما تاکنون هیچ حفاری در این محل انجام نشده بود.»
محل حفاری در کنار محل تقاطع دو خیابان اصلی در اسکندریه باستان قرار دارد، که در نوشتههای آکیلس تاتیوس، نویسنده یونانی قرن دوم میلادی، به آن اشاره شده است.
پاپاکوستا میگوید: «او نوشته که مقبره اسکندر در چندصد متری غرب این تقاطع قرار داشته است.»
او توضیح میدهد که به لطف حفاریهای اخیر تیمش خیابان کانوپیک را شناسایی کرده و حالا خیابان سلطنتی، یکی دیگر از خیابانهای مهم آن دوره، نیز کشف شده است.
آیا مقبره اسکندر زیر آب است؟
برخی از پژوهشگران معتقدند که کالیوپی لیمنئوس پاپاکوستا مسیر اشتباهی را دنبال میکند.
پل کارتلیج میگوید که جسد اسکندر احتمالا درون یک آرامگاه بزرگ در مجموعهای سلطنتی قرار داشته است، اما این مجموعه در جایی متفاوت از آنچه پاپاکوستا تصور میکند، واقع شده است.
او توضیح میدهد: «آرامگاهها معمولا سازههایی مستحکم و قابلشناسایی هستند. برای مثال، آرامگاه آگوستوس در رم همچنان قابل مشاهده است. پس چرا آرامگاه اسکندر دیده نمیشود؟ پاسخ ساده است، بخش بروخیوم اسکندریه، جایی که مجموعه سلطنتی در آن قرار داشت، در کنار دریا بود و حالا نیز زیر آب است.»
بروخیوم منطقهای در اسکندریه باستان بود که اقامتگاههای سلطنتی در آن قرار داشت. اما نقشههای تاریخی نشان میدهند که سطح دریا از زمان اسکندر چندین متر بالا آمده است و به احتمال زیاد، بخشهای بزرگی از شهر قدیمی، از جمله کاخهای سلطنتی، اکنون زیر آب رفته است.
در سالهای اخیر، غواصان در امتداد ساحل اسکندریه جستوجو کرده و قطعاتی از سازههای باستانی را در اعماق آب کشف کردهاند.
اما حتی آرامگاه اسکندر پیدا شود، تضمینی نیست که جسد او همچنان در آن باشد. کارتلیج میگوید: «اگر پیکر او درون تابوتی که بتواند آن را حفظ کند، قرار نداشته باشد، دیگر هرگز پیدا نخواهد شد.»
او احتمال عجیبی را مطرح میکند: «به نظر من، این امکان وجود دارد که جسد اسکندر را کوسهها خورده باشند.»
محل احتمالی مقبره اسکندر
با این حال ساندرز معتقد است که مقبره اسکندر هنوز در خشکی و احتمالا زیر خیابانهای پرجنبوجوش منطقه مزاریطه قرار دارد، منطقهای که زمانی مرکز شهر باستانی اسکندریه بوده و کاخهای سلطنتی در آن جای داشته است.
میگوید: «احتمال کشف مقبره در حال حاضر بسیار کم است مگر اینکه پروژههای ساختوساز جدید نیاز به تخریب و کندوکاو در اعماق زمین داشته باشد. باور اینکه مقبره در جایی غیر از این مکان باشد برای من تقریبا غیرممکن است.»
زاهی حواس بر این باور است که احتمالا این مقبره کشف نخواهد شد.
https://www.livescience.com/archaeology/was-alexander-the-great-eaten-by-sharks-inside-the-wild-theories-for-what-happened-to-the-iconic-rulers-body#:~:text=The%20remains%20of%20Alexander%20the,%3A%20Archaeologists%20don't%20agree
Copyright © euronews 2025
🆔@ScientificDialectics
لیمنئوس پاپاکوستا میگوید: «من معتقدم که روحانیون پیرو آیین اسکندر از مقبره او محافظت کردهاند. او در آن زمان همچنان بهعنوان یک خدای مقدس پرستیده میشد و وقتی مسیحیان شروع به تخریب نمادهای بتپرستی کردند، این روحانیون احتمالا پیکر و تابوت او را مخفی کردهاند.»
با وجود تمام این نظریهها، بیشتر پژوهشگران معتقدند که مقبره اسکندر همچنان در اسکندریه قرار دارد، اما زیر لایههای این شهر مدفون شده است.
لیمنئوس پاپاکوستا میگوید: «ما مطمئن هستیم که اسکندر در اسکندریه دفن شده، چرا که در قرن اول میلادی گزارشهایی از بازدیدکنندگان مقبره او از جمله امپراتوران روم مانند ژولیوس سزار وجود دارد.»
اما سوال اصلی این است که مقبره دقیقاً در کجای اسکندریه قرار دارد؟
جستوجو در باغهای شلالات
کالیوپی لیمنئوس پاپاکوستا در حفاریهای سال ۲۰۰۹ به کشفی غیرمنتظره دست یافت که در مقالهای در نیوزویک به آن اشاره کرده است.
او میگوید: «آخرین روز حفاری بود و آماده بودیم که فصل کاری را به پایان برسانیم، اما درست در همان لحظه، این مجسمه را پیدا کردیم. یک جور معجزه بود.»
به گفته پاپاکوستا، نقشههای توپوگرافی و منابع تاریخی نشان میدهند که منطقهای که این مجسمه در آن کشف شد، به محل احتمالی مقبره اسکندر نزدیک است. از آن زمان، تیم او به کاوش در این منطقه ادامه داده و اکنون معتقد است که مقبره میتواند در باغهای شلالات، در نزدیکی موزه ملی اسکندریه باشد؛ جایی که بقایای دیوارهای باستانی شهر نیز قرار دارد.
او میگوید: «منابع تاریخی نشان میدهند که در دوران باستان، کاخهای سلطنتی در این منطقه قرار داشتهاند، اما تاکنون هیچ حفاری در این محل انجام نشده بود.»
محل حفاری در کنار محل تقاطع دو خیابان اصلی در اسکندریه باستان قرار دارد، که در نوشتههای آکیلس تاتیوس، نویسنده یونانی قرن دوم میلادی، به آن اشاره شده است.
پاپاکوستا میگوید: «او نوشته که مقبره اسکندر در چندصد متری غرب این تقاطع قرار داشته است.»
او توضیح میدهد که به لطف حفاریهای اخیر تیمش خیابان کانوپیک را شناسایی کرده و حالا خیابان سلطنتی، یکی دیگر از خیابانهای مهم آن دوره، نیز کشف شده است.
آیا مقبره اسکندر زیر آب است؟
برخی از پژوهشگران معتقدند که کالیوپی لیمنئوس پاپاکوستا مسیر اشتباهی را دنبال میکند.
پل کارتلیج میگوید که جسد اسکندر احتمالا درون یک آرامگاه بزرگ در مجموعهای سلطنتی قرار داشته است، اما این مجموعه در جایی متفاوت از آنچه پاپاکوستا تصور میکند، واقع شده است.
او توضیح میدهد: «آرامگاهها معمولا سازههایی مستحکم و قابلشناسایی هستند. برای مثال، آرامگاه آگوستوس در رم همچنان قابل مشاهده است. پس چرا آرامگاه اسکندر دیده نمیشود؟ پاسخ ساده است، بخش بروخیوم اسکندریه، جایی که مجموعه سلطنتی در آن قرار داشت، در کنار دریا بود و حالا نیز زیر آب است.»
بروخیوم منطقهای در اسکندریه باستان بود که اقامتگاههای سلطنتی در آن قرار داشت. اما نقشههای تاریخی نشان میدهند که سطح دریا از زمان اسکندر چندین متر بالا آمده است و به احتمال زیاد، بخشهای بزرگی از شهر قدیمی، از جمله کاخهای سلطنتی، اکنون زیر آب رفته است.
در سالهای اخیر، غواصان در امتداد ساحل اسکندریه جستوجو کرده و قطعاتی از سازههای باستانی را در اعماق آب کشف کردهاند.
اما حتی آرامگاه اسکندر پیدا شود، تضمینی نیست که جسد او همچنان در آن باشد. کارتلیج میگوید: «اگر پیکر او درون تابوتی که بتواند آن را حفظ کند، قرار نداشته باشد، دیگر هرگز پیدا نخواهد شد.»
او احتمال عجیبی را مطرح میکند: «به نظر من، این امکان وجود دارد که جسد اسکندر را کوسهها خورده باشند.»
محل احتمالی مقبره اسکندر
با این حال ساندرز معتقد است که مقبره اسکندر هنوز در خشکی و احتمالا زیر خیابانهای پرجنبوجوش منطقه مزاریطه قرار دارد، منطقهای که زمانی مرکز شهر باستانی اسکندریه بوده و کاخهای سلطنتی در آن جای داشته است.
میگوید: «احتمال کشف مقبره در حال حاضر بسیار کم است مگر اینکه پروژههای ساختوساز جدید نیاز به تخریب و کندوکاو در اعماق زمین داشته باشد. باور اینکه مقبره در جایی غیر از این مکان باشد برای من تقریبا غیرممکن است.»
زاهی حواس بر این باور است که احتمالا این مقبره کشف نخواهد شد.
https://www.livescience.com/archaeology/was-alexander-the-great-eaten-by-sharks-inside-the-wild-theories-for-what-happened-to-the-iconic-rulers-body#:~:text=The%20remains%20of%20Alexander%20the,%3A%20Archaeologists%20don't%20agree
Copyright © euronews 2025
🆔@ScientificDialectics
🔥2
Forwarded from "مجمع دیالکتیک اومانیسم" 🪽🤍 (𝓶𝓮𝓵𝓲𝓼𝓼𝓪)
『نیاز به معنا در نظریههای روانشناسی』
❒گاهی آنچه به ظاهر یک مصیبت مینماید، میتواند دریچهای به سوی تجربهای نو باشد. این تصویر نمادی زیبا از قدرت دیدگاه مثبت (Positive Reappraisal) است.ماهی که بهجای تمرکز بر شکار شدن،از تجربه پرواز لذت میبرد.
❒ این نگرش یادآور مفهوم تابآوری(Resilience) در روانشناسی مثبتنگر است؛ توانایی یافتن معنا و فرصت در دل چالشها. به قول ویکتور فرانکل:وقتی نمیتوانیم موقعیت را تغییر دهیم،به تغییر نگاه خود فراخوانده میشویم.
❒تفسیر بالینی: با توجه به تصویر و رفتار ماهی که در موقعیت خطرناک و تهدیدکنندهی حیات خود، واکنش نامتناسب و خوشبینانهای نشان میدهد،این الگو میتواند نشاندهندهی اختلال دوقطبی (Bipolar Disorder) و بهطور خاص فاز مانیک (Manic Episode) باشد.
❒در DSM-5 نشانههای مرتبط دراین تصویر عبارتند از:
➊خوشبینی افراطی (Excessive optimism)
➋قضاوت مختل (Impaired judgment)
➌ عدم درک خطر (Poor insight into dangerous situations)
➍افکار بزرگمنشانه (Grandiose thinking)
➎ ناتوانی در تشخیص پیامدهای منفی (Inability to recognize negative consequences)
❒ماهی در این تصویر بهجای درک موقعیت خطرناک (شکار شدن توسط عقاب) در یک حالت سرخوشی نامتناسب (euphoric state) قرار دارد وحتی این موقعیت را بهعنوان یک تجربهی مثبت ("I'm flying!") تفسیر میکند.این الگوی تفکر و رفتار با معیارهای تشخیصی episode Manic در DSM-5 همخوانی دارد.
❒تعریف نیاز به معنا: نیاز به معنا به تمایل انسان برای درک هدف و ارزش زندگی خود اشاره دارد. این نیاز شامل؛ یافتن هدف بلندمدت، ایجاد ارتباطات معنادار، و دستیابی به احساس رضایت از زندگی است.افراد با داشتن معنایی عمیق در زندگی، میتوانند مشکلات و چالشهای روزمره را به شکلی مؤثرتر مدیریت کنند.
❒ نظریه خودتعیینگری
(Self-Determination Theory): این نظریه، سه نیاز اساسی روانی (خودکارآمدی، ارتباط اجتماعی، و خودتعیینی) را مطرح میکند.نیاز به معنا را میتوان بهعنوان نتیجه ترکیب این سه نیاز در نظر گرفت؛ جایی که فرد با دستیابی به هدف و معنا، احساس کنترل و ارتباط عمیقتری با دیگران پیدا میکند.
❒معنادرمانی (Logotherapy): فرانکل، بنیانگذار لوگوتراپی، بر این باور است که یافتن معنا حتی در سختترین شرایط زندگی، میتواند بقای روانی و جسمی انسان را تضمین کند.وی معتقد است که نیاز به معنا از اساسیترین نیازهای انسانی است و در فرآیند درمان میتواند به غلبه بر رنج و ناامیدی کمک کند.
❒هرم نیازهای مازلو(maslow): هرم مازلو،نیاز به معنا را در سطوح بالای هرم، یعنی خودتحققیابی و فراتر از آن، قرار میدهد. پس از تأمین نیازهای اولیه مانند فیزیکی و امنیت،انسانها به دنبال معنا و هدفی والاتر در زندگی میگردند.
❒ روانشناسی انسانگرا (Humanistic Psychology): نظریههای انسانگرایی بر رشد شخصی و تحقق تواناییهای بالقوه تأکید دارند. یافتن معنا در این نظریه بخشی ضروری از رشد و توسعه فردی محسوب میشود.
❒ روانشناسی وجودی (Existential Psychology): روانشناسی وجودی به مسائل بنیادین زندگی مانند آزادی، تنهایی و مرگ میپردازد.در این چارچوب، نیاز به معنا راهی برای مقابله با بیمعنایی و اضطراب وجودی است.افراد از طریق یافتن معنا میتوانند زندگی آگاهانهتر و پربارتری تجربه کنند.
❒نقش شواهد تجربی در فهم نیاز به معنا: پژوهشهای علمی نشان داده که افراد دارای معنا در زندگی، سطوح کمتری از افسردگی و اضطراب را تجربه کرده و از رضایت بیشتری در زندگی برخوردارند.بهعنوان مثال: در یک پژوهش طولی مشخص شد افرادی که توانستهاند اهداف معناداری برای خود تعریف کنند،در مواجهه با استرس و تغییرات زندگی، تابآوری بیشتری نشان دادهاند. مطالعات دیگر نیز تأثیر مثبت معنا درمانی را بر کاهش علائم افسردگی و افزایش امید در بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن تأیید کردهاند.
❒تفاوتهای فرهنگی در نیاز به معنا: نیاز به معنا میتواند تحت تأثیر زمینههای فرهنگی، مذهبی، و اجتماعی قرار گیرد. برای مثال: در فرهنگهای جمعگرا، معنا اغلب در خدمت به جامعه یا خانواده تعریف میشود. در فرهنگهای فردگرا، دستیابی به اهداف شخصی و رشد فردی اهمیت بیشتری دارد. بررسی این تفاوتها در فرآیند رواندرمانی میتواند به طراحی مداخلات مؤثرتری منجر شود.
╭─ɢʀᴏᴜᴘ ┈┈┈┈┈┈•✧𝑚𝑒𝑙𝑖𝑠𝑠𝑎
🏛➛ @humanismpsychology
╰──┈•™
❒گاهی آنچه به ظاهر یک مصیبت مینماید، میتواند دریچهای به سوی تجربهای نو باشد. این تصویر نمادی زیبا از قدرت دیدگاه مثبت (Positive Reappraisal) است.ماهی که بهجای تمرکز بر شکار شدن،از تجربه پرواز لذت میبرد.
❒ این نگرش یادآور مفهوم تابآوری(Resilience) در روانشناسی مثبتنگر است؛ توانایی یافتن معنا و فرصت در دل چالشها. به قول ویکتور فرانکل:وقتی نمیتوانیم موقعیت را تغییر دهیم،به تغییر نگاه خود فراخوانده میشویم.
❒تفسیر بالینی: با توجه به تصویر و رفتار ماهی که در موقعیت خطرناک و تهدیدکنندهی حیات خود، واکنش نامتناسب و خوشبینانهای نشان میدهد،این الگو میتواند نشاندهندهی اختلال دوقطبی (Bipolar Disorder) و بهطور خاص فاز مانیک (Manic Episode) باشد.
❒در DSM-5 نشانههای مرتبط دراین تصویر عبارتند از:
➊خوشبینی افراطی (Excessive optimism)
➋قضاوت مختل (Impaired judgment)
➌ عدم درک خطر (Poor insight into dangerous situations)
➍افکار بزرگمنشانه (Grandiose thinking)
➎ ناتوانی در تشخیص پیامدهای منفی (Inability to recognize negative consequences)
❒ماهی در این تصویر بهجای درک موقعیت خطرناک (شکار شدن توسط عقاب) در یک حالت سرخوشی نامتناسب (euphoric state) قرار دارد وحتی این موقعیت را بهعنوان یک تجربهی مثبت ("I'm flying!") تفسیر میکند.این الگوی تفکر و رفتار با معیارهای تشخیصی episode Manic در DSM-5 همخوانی دارد.
❒تعریف نیاز به معنا: نیاز به معنا به تمایل انسان برای درک هدف و ارزش زندگی خود اشاره دارد. این نیاز شامل؛ یافتن هدف بلندمدت، ایجاد ارتباطات معنادار، و دستیابی به احساس رضایت از زندگی است.افراد با داشتن معنایی عمیق در زندگی، میتوانند مشکلات و چالشهای روزمره را به شکلی مؤثرتر مدیریت کنند.
❒ نظریه خودتعیینگری
(Self-Determination Theory): این نظریه، سه نیاز اساسی روانی (خودکارآمدی، ارتباط اجتماعی، و خودتعیینی) را مطرح میکند.نیاز به معنا را میتوان بهعنوان نتیجه ترکیب این سه نیاز در نظر گرفت؛ جایی که فرد با دستیابی به هدف و معنا، احساس کنترل و ارتباط عمیقتری با دیگران پیدا میکند.
❒معنادرمانی (Logotherapy): فرانکل، بنیانگذار لوگوتراپی، بر این باور است که یافتن معنا حتی در سختترین شرایط زندگی، میتواند بقای روانی و جسمی انسان را تضمین کند.وی معتقد است که نیاز به معنا از اساسیترین نیازهای انسانی است و در فرآیند درمان میتواند به غلبه بر رنج و ناامیدی کمک کند.
❒هرم نیازهای مازلو(maslow): هرم مازلو،نیاز به معنا را در سطوح بالای هرم، یعنی خودتحققیابی و فراتر از آن، قرار میدهد. پس از تأمین نیازهای اولیه مانند فیزیکی و امنیت،انسانها به دنبال معنا و هدفی والاتر در زندگی میگردند.
❒ روانشناسی انسانگرا (Humanistic Psychology): نظریههای انسانگرایی بر رشد شخصی و تحقق تواناییهای بالقوه تأکید دارند. یافتن معنا در این نظریه بخشی ضروری از رشد و توسعه فردی محسوب میشود.
❒ روانشناسی وجودی (Existential Psychology): روانشناسی وجودی به مسائل بنیادین زندگی مانند آزادی، تنهایی و مرگ میپردازد.در این چارچوب، نیاز به معنا راهی برای مقابله با بیمعنایی و اضطراب وجودی است.افراد از طریق یافتن معنا میتوانند زندگی آگاهانهتر و پربارتری تجربه کنند.
❒نقش شواهد تجربی در فهم نیاز به معنا: پژوهشهای علمی نشان داده که افراد دارای معنا در زندگی، سطوح کمتری از افسردگی و اضطراب را تجربه کرده و از رضایت بیشتری در زندگی برخوردارند.بهعنوان مثال: در یک پژوهش طولی مشخص شد افرادی که توانستهاند اهداف معناداری برای خود تعریف کنند،در مواجهه با استرس و تغییرات زندگی، تابآوری بیشتری نشان دادهاند. مطالعات دیگر نیز تأثیر مثبت معنا درمانی را بر کاهش علائم افسردگی و افزایش امید در بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن تأیید کردهاند.
❒تفاوتهای فرهنگی در نیاز به معنا: نیاز به معنا میتواند تحت تأثیر زمینههای فرهنگی، مذهبی، و اجتماعی قرار گیرد. برای مثال: در فرهنگهای جمعگرا، معنا اغلب در خدمت به جامعه یا خانواده تعریف میشود. در فرهنگهای فردگرا، دستیابی به اهداف شخصی و رشد فردی اهمیت بیشتری دارد. بررسی این تفاوتها در فرآیند رواندرمانی میتواند به طراحی مداخلات مؤثرتری منجر شود.
╭─ɢʀᴏᴜᴘ ┈┈┈┈┈┈•✧𝑚𝑒𝑙𝑖𝑠𝑠𝑎
🏛➛ @humanismpsychology
╰──┈•™
👏3👍1
💢الگوی استفاده والدین از تلفن همراه بر دسترسی بیشتری فرزندان به محتوای بزرگسالان تاثیر دارد
افزایش تماشای صفحات نمایش موقع غذا خوردن و در اتاق خواب با گرایش نوجوانان به محتویات نمایشی بزرگسالان ارتباط دارد
در حالی که والدین بخش زیادی از زمانی را که کنار فرزندانشاناند، با گوشی خود مشغولاند یک مطالعه جدید نشان میدهد عادت والدین در استفاده از گوشی در حضور کودکان با دسترسی آنها به محتوای نامناسب برای سنشان ارتباط دارد.
این مطالعه که نویسنده اصلی آن دکتر جیسون ناگاتا، استادیار رشته اطفال دانشکده پزشکی دانشگاه کالیفرنیا، است و در مجله «بیامسی پزشکی اطفال» (BMC Pediatrics) منتشر شده، دریافته است که بین مدت زمان استفاده والدین از موبایل و تبلت و تمایل و دسترسی کودکان به محتوای مخصوص بزرگسالان و تماشای فیلمهای شهوانی و بازیهای ویدیویی بزرگسالان، ارتباط وجود دارد.
به گفته دکتر ناگاتا، «ما میخواستیم بررسی کنیم قوانین والدین در مورد استفاده از رسانهها و مواجهه نوجوانان با محتوای مناسب برای بزرگسالان چه ارتباطی دارد، زیرا تحقیقاتی که بتواند به والدین نوجوانان در زمینه استفاده از رسانهها راهنمایی کند، کم است و توصیهها به صورت کلی برای سنین پنج تا ۱۸ سال ارائه میشوند؛ در حالی که نوجوانی مرحلهای منحصربهفرد از رشد است و آنها نه کودک به شمار میروند و نه بالغ.»
به گزارش سیانان، ناگاتا و سایر محققان دادههای مطالعه «توسعه شناختی مغز نوجوانان» (ABCD) روی بیش از ۱۰ هزار نوجوان ۱۲ تا ۱۳ ساله را بررسی کردند.
نوجوانان در این مطالعه به دو سوال پاسخ دادند؛ اینکه «چند وقت یکبار فیلمهای با درجه سنی آر (R-rated)/ ویژه بزرگسالان تماشا میکنید؟» و «چندوقت یکبار بازیهای ویدیویی با درجه سنی بزرگسال بازی میکنید؟» محققان پاسخها را در مقیاسی از ۰ (هرگز) تا ۳ (همیشه) دستهبندی کردند. والدین هم به یک پرسشنامه ۱۴ سوالی پاسخ دادند و میزان موافقتشان را با عباراتی مانند «من سعی میکنم زمانی که با فرزندم هستم، استفاده از گوشی و ابزارهای مشابه را محدود کنم» در مقیاسی از ۱ (کاملا مخالفم) تا ۴ (کاملا موافقم) ارزیابی کردند.
نتایج نشان داد با هر واحد افزایش استفاده والدین از گوشی، احتمال مواجهه کودکان با بازیهای ویدیویی و فیلمهای بزرگسالان به میزان ۱۱ درصد افزایش مییابد.
دکتر کارا آلایمو، استاد ارتباطات در دانشگاه فیرلی دیکنسون در نیوجرسی، میگوید این نتایج نشان میدهد نظارت و محدود کردن استفاده فرزندان از گوشی و ابزارهای مشابه، حتی اگر سخت و ناخوشایند باشد، ضروری است.
طبق این مطالعه، استفاده مکرر از گوشی و ابزارهای مشابه هنگام غذا خوردن و استفاده زیاد از آنها قبل از خواب با افزایش مواجهه با محتوای بزرگسالان ارتباط زیادی دارد.
والدین چطور استفاده فرزندشان از گوشی را محدود کنند؟
برای والدینی که در نظارت و مدیریت مدت زمان استفاده فرزندشان از گوشی مرددند، الگو بودن در استفاده از گوشی و ابزارهای مشابه میتواند نقطه شروع خوبی باشد. کودکان رفتار والدینشان را تقلید میکنند، بنابراین اگر بزرگترها دائم گوشی دست بگیرند، نوجوانان نیز به این کار تمایل بیشتری خواهند داشت.
دکتر ناگاتا میگوید: «والدین باید خودشان به آنچه توصیه میکنند، عمل کنند. اگر در خانواده قانون این است که گوشی سر میز شام ممنوع است، والدین نیز باید به آن پایبند باشند.»
دکتر آلامو والدین را تشویق میکند درباره میزان استفادهشان از گوشی در حضور فرزندانشان تامل کنند و از خود بپرسند آیا کارشان با گوشی واقعا مهم است یا فقط یک بالاپایین کردن بیهوده و بیهدف است. همچنین بهتر است زمانی از موبایل استفاده کنند که کودکان خواباند یا به مدرسه رفتهاند.
برای استفاده نوجوانان از گوشی حدومرز بگذارید
ناگاتا تاکید کرد بین آنچه نوجوانان قبل از خواب تماشا میکنند و گرایش به محتوای بزرگسالان ارتباط وجود دارد، بنابراین برای استفاده از صفحه نمایش موقع خواب یا غذا خوردن کودکان و نوجوانان باید قوانین روشن و قاطعی وضع کرد.
از طرفی مطالعه نشان داد تنبیه فرزندان با محروم کردن از گوشی، آنها را به سمت محتوای نامناسب سوق میدهد. ناگاتا این موضوع را به میل نوجوانان به استقلال و واکنش منفی آنها به محدودیتهای سختگیرانه نسبت میدهد.
دکتر آلامو هم هشدار میدهد: «وقتی کودکان بترسند والدینشان گوشیهایشان را از آنها بگیرند، ممکن است زمانی که در فضای مجازی دچار مشکل میشوند، مثلا هدف اخاذی اینترنتی قرار میگیرند، از والدینشان کمک نگیرند.»
این در حالی است که بررسیها نشان میدهد که فرزندانی که از گوشی بهعنوان پاداش استفاده میکردند، کمتر به سمت محتوای نامناسب میرفتند.
🆔@ScientificDialectics
افزایش تماشای صفحات نمایش موقع غذا خوردن و در اتاق خواب با گرایش نوجوانان به محتویات نمایشی بزرگسالان ارتباط دارد
در حالی که والدین بخش زیادی از زمانی را که کنار فرزندانشاناند، با گوشی خود مشغولاند یک مطالعه جدید نشان میدهد عادت والدین در استفاده از گوشی در حضور کودکان با دسترسی آنها به محتوای نامناسب برای سنشان ارتباط دارد.
این مطالعه که نویسنده اصلی آن دکتر جیسون ناگاتا، استادیار رشته اطفال دانشکده پزشکی دانشگاه کالیفرنیا، است و در مجله «بیامسی پزشکی اطفال» (BMC Pediatrics) منتشر شده، دریافته است که بین مدت زمان استفاده والدین از موبایل و تبلت و تمایل و دسترسی کودکان به محتوای مخصوص بزرگسالان و تماشای فیلمهای شهوانی و بازیهای ویدیویی بزرگسالان، ارتباط وجود دارد.
به گفته دکتر ناگاتا، «ما میخواستیم بررسی کنیم قوانین والدین در مورد استفاده از رسانهها و مواجهه نوجوانان با محتوای مناسب برای بزرگسالان چه ارتباطی دارد، زیرا تحقیقاتی که بتواند به والدین نوجوانان در زمینه استفاده از رسانهها راهنمایی کند، کم است و توصیهها به صورت کلی برای سنین پنج تا ۱۸ سال ارائه میشوند؛ در حالی که نوجوانی مرحلهای منحصربهفرد از رشد است و آنها نه کودک به شمار میروند و نه بالغ.»
به گزارش سیانان، ناگاتا و سایر محققان دادههای مطالعه «توسعه شناختی مغز نوجوانان» (ABCD) روی بیش از ۱۰ هزار نوجوان ۱۲ تا ۱۳ ساله را بررسی کردند.
نوجوانان در این مطالعه به دو سوال پاسخ دادند؛ اینکه «چند وقت یکبار فیلمهای با درجه سنی آر (R-rated)/ ویژه بزرگسالان تماشا میکنید؟» و «چندوقت یکبار بازیهای ویدیویی با درجه سنی بزرگسال بازی میکنید؟» محققان پاسخها را در مقیاسی از ۰ (هرگز) تا ۳ (همیشه) دستهبندی کردند. والدین هم به یک پرسشنامه ۱۴ سوالی پاسخ دادند و میزان موافقتشان را با عباراتی مانند «من سعی میکنم زمانی که با فرزندم هستم، استفاده از گوشی و ابزارهای مشابه را محدود کنم» در مقیاسی از ۱ (کاملا مخالفم) تا ۴ (کاملا موافقم) ارزیابی کردند.
نتایج نشان داد با هر واحد افزایش استفاده والدین از گوشی، احتمال مواجهه کودکان با بازیهای ویدیویی و فیلمهای بزرگسالان به میزان ۱۱ درصد افزایش مییابد.
دکتر کارا آلایمو، استاد ارتباطات در دانشگاه فیرلی دیکنسون در نیوجرسی، میگوید این نتایج نشان میدهد نظارت و محدود کردن استفاده فرزندان از گوشی و ابزارهای مشابه، حتی اگر سخت و ناخوشایند باشد، ضروری است.
طبق این مطالعه، استفاده مکرر از گوشی و ابزارهای مشابه هنگام غذا خوردن و استفاده زیاد از آنها قبل از خواب با افزایش مواجهه با محتوای بزرگسالان ارتباط زیادی دارد.
والدین چطور استفاده فرزندشان از گوشی را محدود کنند؟
برای والدینی که در نظارت و مدیریت مدت زمان استفاده فرزندشان از گوشی مرددند، الگو بودن در استفاده از گوشی و ابزارهای مشابه میتواند نقطه شروع خوبی باشد. کودکان رفتار والدینشان را تقلید میکنند، بنابراین اگر بزرگترها دائم گوشی دست بگیرند، نوجوانان نیز به این کار تمایل بیشتری خواهند داشت.
دکتر ناگاتا میگوید: «والدین باید خودشان به آنچه توصیه میکنند، عمل کنند. اگر در خانواده قانون این است که گوشی سر میز شام ممنوع است، والدین نیز باید به آن پایبند باشند.»
دکتر آلامو والدین را تشویق میکند درباره میزان استفادهشان از گوشی در حضور فرزندانشان تامل کنند و از خود بپرسند آیا کارشان با گوشی واقعا مهم است یا فقط یک بالاپایین کردن بیهوده و بیهدف است. همچنین بهتر است زمانی از موبایل استفاده کنند که کودکان خواباند یا به مدرسه رفتهاند.
برای استفاده نوجوانان از گوشی حدومرز بگذارید
ناگاتا تاکید کرد بین آنچه نوجوانان قبل از خواب تماشا میکنند و گرایش به محتوای بزرگسالان ارتباط وجود دارد، بنابراین برای استفاده از صفحه نمایش موقع خواب یا غذا خوردن کودکان و نوجوانان باید قوانین روشن و قاطعی وضع کرد.
از طرفی مطالعه نشان داد تنبیه فرزندان با محروم کردن از گوشی، آنها را به سمت محتوای نامناسب سوق میدهد. ناگاتا این موضوع را به میل نوجوانان به استقلال و واکنش منفی آنها به محدودیتهای سختگیرانه نسبت میدهد.
دکتر آلامو هم هشدار میدهد: «وقتی کودکان بترسند والدینشان گوشیهایشان را از آنها بگیرند، ممکن است زمانی که در فضای مجازی دچار مشکل میشوند، مثلا هدف اخاذی اینترنتی قرار میگیرند، از والدینشان کمک نگیرند.»
این در حالی است که بررسیها نشان میدهد که فرزندانی که از گوشی بهعنوان پاداش استفاده میکردند، کمتر به سمت محتوای نامناسب میرفتند.
🆔@ScientificDialectics
CNN
Your phone habits may be exposing your children to mature content, new study finds | CNN
As parents spend more time on their phones, children are likely to engage with age-inappropriate content. Experts weigh in on why and how to set device restrictions.
👍3
💢افزایش مشکلات بینایی ناشی از استفاده مداوم از دستگاه های دیجیتال
استفاده طولانیمدت از صفحهنمایشها باعث افزایش مشکلات بینایی مانند تاری دید و خستگی چشم میشود. متخصصان توصیه میکنند که با رعایت فاصله مناسب و استراحتهای منظم، از این مشکلات جلوگیری شود
https://news1.day/DJN9P
🆔@ScientificDialectics
استفاده طولانیمدت از صفحهنمایشها باعث افزایش مشکلات بینایی مانند تاری دید و خستگی چشم میشود. متخصصان توصیه میکنند که با رعایت فاصله مناسب و استراحتهای منظم، از این مشکلات جلوگیری شود
https://news1.day/DJN9P
🆔@ScientificDialectics
TIME
How to Protect Your Eyes While Staring at a Screen All Day
Digital eye strain is real. Here's what to do about it.
👍6
Forwarded from Scientometrics
انجمن قلب آمریکا، آمار جدید مرتبط با بیماری های قلبی و سکته مغزی را برای این کشور گزارش کرده است. (لینک)
در سال های 2020 و 2021 هزینه های سالانه مستقیم و غیرمستقیم بیماری های قلبی و عروقی در آمریکا حدود 417.9 میلیارد دلار برآورد شده است.
بر اساس داده های مربوط به سالهای 2017 تا 2020:
1- بیش از نیمی جمعیت بزرگسال آمریکا درگیر دیابت هستند و یا این که در مرحله پیش از دیابت قرار دارند.
2- بیش از یک چهارم از بزرگسالان در آمریکا سطح LDL-C بالا به مقدار بیش از 130 mg/dL دارند.
3- شیوع چاقی در کودکان و نوجوانان 2 تا 19 ساله، 20 درصد بوده است.
از هر 10 دانش آموز دبیرستانی در آمریکا، یک نفر در یکماه گذشته از سیگار الکترونیکی استفاده کرده است. (بر اساس داده های سال 2023)
به طور متوسط، هر 34 ثانیه یک نفر در ایالات متحده به دلیل بیماری های قلبی و عروقی جان خود را از دست می دهد. به عبارتی هر روز، 2580 مرگ ناشی از بیماری های قلبی و عروقی در آمریکا گزارش شده است. (بر اساس داده های 2022)
به طور متوسط هر 3 دقیقه و 11 ثانیه یک نفر در آمریکا بر اثر سکته مغزی جان خود را از دست می دهد. به عبارتی 453 مرگ در آمریکا بر اثر سکته مغزی در هر روز گزارش شده است. (بر اساس داده های 2022)
@Scientometric
در سال های 2020 و 2021 هزینه های سالانه مستقیم و غیرمستقیم بیماری های قلبی و عروقی در آمریکا حدود 417.9 میلیارد دلار برآورد شده است.
بر اساس داده های مربوط به سالهای 2017 تا 2020:
1- بیش از نیمی جمعیت بزرگسال آمریکا درگیر دیابت هستند و یا این که در مرحله پیش از دیابت قرار دارند.
2- بیش از یک چهارم از بزرگسالان در آمریکا سطح LDL-C بالا به مقدار بیش از 130 mg/dL دارند.
3- شیوع چاقی در کودکان و نوجوانان 2 تا 19 ساله، 20 درصد بوده است.
از هر 10 دانش آموز دبیرستانی در آمریکا، یک نفر در یکماه گذشته از سیگار الکترونیکی استفاده کرده است. (بر اساس داده های سال 2023)
به طور متوسط، هر 34 ثانیه یک نفر در ایالات متحده به دلیل بیماری های قلبی و عروقی جان خود را از دست می دهد. به عبارتی هر روز، 2580 مرگ ناشی از بیماری های قلبی و عروقی در آمریکا گزارش شده است. (بر اساس داده های 2022)
به طور متوسط هر 3 دقیقه و 11 ثانیه یک نفر در آمریکا بر اثر سکته مغزی جان خود را از دست می دهد. به عبارتی 453 مرگ در آمریکا بر اثر سکته مغزی در هر روز گزارش شده است. (بر اساس داده های 2022)
@Scientometric
👍1
💢آیا حیوانات میتوانند مانند انسانها عاشق شوند؟
گاه از حیوانات رفتارهایی دیده می شود که یادآور رفتارهای انسانهای عاشق است؛ رفتارهایی مانند وفاداری، دلبستگی و احساسات عمیق. اما آیا واقعاً میتوان در مورد احساسات عاشقانه در حیوانات صحبت کرد یا اینها فقط غرایزی برای بقا هستند؟
این موضوعی بوده که دانشمندان برای مدتی طولانی درباره آن تحقیق کردند و درنهایت نیز به این نتیجه رسیدند که حیوانات خالی از احساسات نیستند.
جسیکا سرا، اخلاقشناس و نویسنده کتاب «The Beast Within Us» در این باره میگوید: «اگرچه توصیف تجربیات ذهنی حیوانات همیشه پیچیده است، اما به نظر من پیوند وابستگی که آنها احساس میکنند میتواند آنقدر قوی باشد که بتوانیم از عشق صحبت کنیم.»
در این باره شواهد ملموسی وجود دارد. مثلا فیلها برای جفت مردۀ خود سوگواری میکنند، زوج دلفینها اتحادهای اجتماعی پایداری ایجاد میکنند و برخی از پرندگان دارای جفتهایی وفادار و مادام العمر هستند. این رفتارها حاکی از یک وابستگی عمیق و بسیار فراتر از بقای ساده است. اما آیا واقعاً میتوانیم از عشق صحبت کنیم؟
«دل شکستگی» گورخرماهی
در سال ۲۰۱۹ میلادی نتیجه تحقیقاتی درباره رفتار شگفتانگیز گورخرماهیها در نشریه سلطنتی «Proceedings B» منتشر شد. این ماهیها که به وفاداری معروف هستند، زمانی که از شریک زندگی خود جدا میشوند، نوعی «دل شکستگی» را احساس میکنند.
در آزمایش انجام شده توسط محققان، ماهیهای نر و مادهای که با یکدیگر یک زوج را تشکیل داده بودند، از یکدیگر جدا شدند. در نتیجه، ماهی ماده علائم استرس و افسردگی را نشان داد و حتی از تعامل با دیگر شرکای احتمالی خودداری کرد. پدیده مشابهی نیز در ماهی نر دیده شد. بنابراین این نظریه تقویت شد که برخی از حیوانات روابط پایداری را ایجاد میکنند که با زوجهای انسانی قابل مقایسه است.
عشق در میان آلباتروسها
پژوهشگران در تحقیقی دیگر سراغ پرنده «آلباتروس» رفتند. این پرندهها هر سال پس از طی هزاران کیلومتر مسافت، بار دیگر نزد شریک پیشینشان برمیگردند.
کلودیا وینکه، زیستشناس رفتار حیوانات در این باره به مجله آمریکایی «دیسکاور» میگوید: «این پرندگان در تمام طول سال بر فراز اقیانوسها پرواز می کنند، و سپس سالی یک بار روی یک جزیره میآیند تا یکدیگر را ببینند و به هم سلام کنند. در میان آنها آیینهایی وجود دارد که واقعاً شبیه عشق است.»
در میمونهای دست دراز «گیبون» نیز جفتها تا آخر عمر با هم میمانند و پیوندهای محکمی را بر اساس همکاری و محافظت متقابل حفظ میکنند.
«حیوانات در دنیایی از احساسات زندگی میکنند»
دلبستگی در حیوانات نهتنها در رفتار آنها قابل مشاهده است، بلکه در سطح بیولوژیکی نیز قابل اندازه گیری است.
اکسیتوسین که با نام مستعار «هورمون عشق» نیز شناخته میشود، نقش کلیدی در ایجاد پیوندهای اجتماعی ایفا میکند.
بر اساس گزارش یک تحقیق ژاپنی که در سال ۲۰۱۵ میلادی در نشریه «Science» منتشر شد، وقتی سگها و صاحبان آنها به چشمان یکدیگر نگاه میکنند، سطح اکسیتوسین آنها به میزان قابل توجهی افزایش مییابد و وابستگی آنها را تقویت میکند.
این پدیده در گونههای خاصی از جوندگان و بزها نیز مشاهده شده است.
بنابراین حیوانات نیز رفتارهایی از سر وفاداری و دلبستگی از خود نشان میدهند. با این وجود همچنان سوال اصلی پابرجاست: آیا میتوان برای حیوانات نیز از عشق به معنای انسانی کلمه صحبت کرد؟
بوریس سیرولنیک، روانپزشک اعصاب در این باره به خبرگزاری فرانسه میگوید: «حیوانات در دنیایی از احساسات و بازنماییهای حسی زندگی میکنند و قادر به درک محبت و رنج هستند، اما باز هم آنها انسان نیستند. به عبارت دیگر، اگر عشق در حیوانات وجود داشته باشد، احتمالاً با عشقی که ما میشناسیم متفاوت است.»
گاه از حیوانات رفتارهایی دیده می شود که یادآور رفتارهای انسانهای عاشق است؛ رفتارهایی مانند وفاداری، دلبستگی و احساسات عمیق. اما آیا واقعاً میتوان در مورد احساسات عاشقانه در حیوانات صحبت کرد یا اینها فقط غرایزی برای بقا هستند؟
این موضوعی بوده که دانشمندان برای مدتی طولانی درباره آن تحقیق کردند و درنهایت نیز به این نتیجه رسیدند که حیوانات خالی از احساسات نیستند.
جسیکا سرا، اخلاقشناس و نویسنده کتاب «The Beast Within Us» در این باره میگوید: «اگرچه توصیف تجربیات ذهنی حیوانات همیشه پیچیده است، اما به نظر من پیوند وابستگی که آنها احساس میکنند میتواند آنقدر قوی باشد که بتوانیم از عشق صحبت کنیم.»
در این باره شواهد ملموسی وجود دارد. مثلا فیلها برای جفت مردۀ خود سوگواری میکنند، زوج دلفینها اتحادهای اجتماعی پایداری ایجاد میکنند و برخی از پرندگان دارای جفتهایی وفادار و مادام العمر هستند. این رفتارها حاکی از یک وابستگی عمیق و بسیار فراتر از بقای ساده است. اما آیا واقعاً میتوانیم از عشق صحبت کنیم؟
«دل شکستگی» گورخرماهی
در سال ۲۰۱۹ میلادی نتیجه تحقیقاتی درباره رفتار شگفتانگیز گورخرماهیها در نشریه سلطنتی «Proceedings B» منتشر شد. این ماهیها که به وفاداری معروف هستند، زمانی که از شریک زندگی خود جدا میشوند، نوعی «دل شکستگی» را احساس میکنند.
در آزمایش انجام شده توسط محققان، ماهیهای نر و مادهای که با یکدیگر یک زوج را تشکیل داده بودند، از یکدیگر جدا شدند. در نتیجه، ماهی ماده علائم استرس و افسردگی را نشان داد و حتی از تعامل با دیگر شرکای احتمالی خودداری کرد. پدیده مشابهی نیز در ماهی نر دیده شد. بنابراین این نظریه تقویت شد که برخی از حیوانات روابط پایداری را ایجاد میکنند که با زوجهای انسانی قابل مقایسه است.
عشق در میان آلباتروسها
پژوهشگران در تحقیقی دیگر سراغ پرنده «آلباتروس» رفتند. این پرندهها هر سال پس از طی هزاران کیلومتر مسافت، بار دیگر نزد شریک پیشینشان برمیگردند.
کلودیا وینکه، زیستشناس رفتار حیوانات در این باره به مجله آمریکایی «دیسکاور» میگوید: «این پرندگان در تمام طول سال بر فراز اقیانوسها پرواز می کنند، و سپس سالی یک بار روی یک جزیره میآیند تا یکدیگر را ببینند و به هم سلام کنند. در میان آنها آیینهایی وجود دارد که واقعاً شبیه عشق است.»
در میمونهای دست دراز «گیبون» نیز جفتها تا آخر عمر با هم میمانند و پیوندهای محکمی را بر اساس همکاری و محافظت متقابل حفظ میکنند.
«حیوانات در دنیایی از احساسات زندگی میکنند»
دلبستگی در حیوانات نهتنها در رفتار آنها قابل مشاهده است، بلکه در سطح بیولوژیکی نیز قابل اندازه گیری است.
اکسیتوسین که با نام مستعار «هورمون عشق» نیز شناخته میشود، نقش کلیدی در ایجاد پیوندهای اجتماعی ایفا میکند.
بر اساس گزارش یک تحقیق ژاپنی که در سال ۲۰۱۵ میلادی در نشریه «Science» منتشر شد، وقتی سگها و صاحبان آنها به چشمان یکدیگر نگاه میکنند، سطح اکسیتوسین آنها به میزان قابل توجهی افزایش مییابد و وابستگی آنها را تقویت میکند.
این پدیده در گونههای خاصی از جوندگان و بزها نیز مشاهده شده است.
بنابراین حیوانات نیز رفتارهایی از سر وفاداری و دلبستگی از خود نشان میدهند. با این وجود همچنان سوال اصلی پابرجاست: آیا میتوان برای حیوانات نیز از عشق به معنای انسانی کلمه صحبت کرد؟
بوریس سیرولنیک، روانپزشک اعصاب در این باره به خبرگزاری فرانسه میگوید: «حیوانات در دنیایی از احساسات و بازنماییهای حسی زندگی میکنند و قادر به درک محبت و رنج هستند، اما باز هم آنها انسان نیستند. به عبارت دیگر، اگر عشق در حیوانات وجود داشته باشد، احتمالاً با عشقی که ما میشناسیم متفاوت است.»
❤3
بنابراین عشق در میان حیوانات وجود دارد یا نه ؟
درک روابط عاطفی میان حیوانات بسیار مهم است و ارزشی فراتر از کنجکاویهای علمی ساده دارد. زیرا این کار مثلا برای حفاظت از برخی گونهها، نقشی کلیدی ایفا میکند.
بطور مثال در برخی از برنامههای پرورش حیوانات مانند پرورش پانداها، محققان باید ترجیحات و تمایلات آنها را برای افزایش شانس جفتگیری در نظر بگیرند.
مگان مارتین، زیستشناس تولیدمثل حیوانات، در این باره به نشریه «دیسکاور» میگوید: «من شاهد ناپدید شدن تقریبا کامل برخی از گونهها در محیطهای حفاظت شده بودم. زیرا محققان سعی کرده بودند حیواناتی که همدیگر را دوست نداشتند، جفت کنند.»
پس آیا حیوانات هم مثل ما احساس عشق میکنند؟ پاسخ به این موضوع بستگی دارد که شما احساسات آنها را چگونه تعریف میکنید.
یک چیز مسلم است: وفاداری آلباتروسها، غم و اندوه گورخرماهی یا دلبستگی سگها به صاحبانشان، همگی نمونههایی از پیوندهای عمیق و صمیمانه در دنیای حیوانات هستند. این نمونهها که کم نیستند، شاید ثابت کند که عشق تنها متعلق به انسانها نیست. بنابراین شاید بهتر باشد برای یک بار هم که شده، متواضع باشیم....
🆔@ScientificDialectics
درک روابط عاطفی میان حیوانات بسیار مهم است و ارزشی فراتر از کنجکاویهای علمی ساده دارد. زیرا این کار مثلا برای حفاظت از برخی گونهها، نقشی کلیدی ایفا میکند.
بطور مثال در برخی از برنامههای پرورش حیوانات مانند پرورش پانداها، محققان باید ترجیحات و تمایلات آنها را برای افزایش شانس جفتگیری در نظر بگیرند.
مگان مارتین، زیستشناس تولیدمثل حیوانات، در این باره به نشریه «دیسکاور» میگوید: «من شاهد ناپدید شدن تقریبا کامل برخی از گونهها در محیطهای حفاظت شده بودم. زیرا محققان سعی کرده بودند حیواناتی که همدیگر را دوست نداشتند، جفت کنند.»
پس آیا حیوانات هم مثل ما احساس عشق میکنند؟ پاسخ به این موضوع بستگی دارد که شما احساسات آنها را چگونه تعریف میکنید.
یک چیز مسلم است: وفاداری آلباتروسها، غم و اندوه گورخرماهی یا دلبستگی سگها به صاحبانشان، همگی نمونههایی از پیوندهای عمیق و صمیمانه در دنیای حیوانات هستند. این نمونهها که کم نیستند، شاید ثابت کند که عشق تنها متعلق به انسانها نیست. بنابراین شاید بهتر باشد برای یک بار هم که شده، متواضع باشیم....
🆔@ScientificDialectics
❤5
💢تحول عظیم در جستجوی گوگل: هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ جستجو را متحول میکند
جستجوی گوگل در آستانهی بزرگترین تغییر تاریخ خود قرار دارد. ساندار پیچای (Sundar Pichai)، مدیرعامل گوگل، در تازهترین اظهارات خود تأیید کرده که سال ۲۰۲۵، نقطهی عطفی در تحول جستجو خواهد بود. هوش مصنوعی (AI)، این سرویس را از یک ابزار سنتی برای ارائهی لینکها، به یک دستیار پیشرفتهی تعاملی تبدیل خواهد کرد.
پروژههای تحقیقاتی گوگل، بهویژه با همکاری تیم تحقیقاتی دیپمایند (DeepMind)، در حال توسعهی فناوریهایی هستند که تجربهی جستجو را از سطح یک سیستم مبتنی بر کلمات کلیدی، به یک دستیار هوشمند و چندبعدی ارتقا میدهند. این تغییرات میتوانند اساساً شیوهی تعامل کاربران با اطلاعات در اینترنت را بازتعریف کنند.
هوش مصنوعی، جستجو را تعاملی و پیشرفتهتر میکند
از نمایش لینک تا ارائهی پاسخهای عمیق
پیچای اعلام کرد که جستجوی گوگل بهزودی قادر خواهد بود تا فراتر از نمایش لینکها، اطلاعات را بهشکلی پردازش کند که دقیقاً متناسب با نیاز کاربر باشد. گوگل در حال توسعهی سیستمهایی برای تحلیل ویدئوهای زنده، پاسخ به سؤالات در زمان واقعی و ارائهی گزارشهای پژوهشی عمیق است.
پروژه آسترا (Project Astra)
یکی از مهمترین پروژههای در حال توسعه، پروژهی آسترا (Project Astra) است که قادر خواهد بود ویدئوهای زنده را تحلیل کرده و بر اساس آنها پاسخهای هوشمند ارائه دهد. این قابلیت، امکان تعامل لحظهای کاربران با محتوای تصویری را فراهم میکند.
چستجوی ژرف جمینی (Gemini Deep Research)
این پروژهی پیشرفته، میتواند گزارشهای تحلیلی طولانی و پرجزئیات را بهطور خودکار تولید کند. دیگر نیازی نیست کاربران ساعتها برای جمعآوری اطلاعات وقت بگذارند؛ هوش مصنوعی میتواند دادهها را پردازش کرده و نتایج دقیقی را در اختیار آنها بگذارد.
پروژه مارینر (Project Mariner)
این فناوری به گوگل این امکان را میدهد که صفحات وب را از طرف کاربران بخواند و پردازش کند. در آینده، ممکن است دیگر نیازی نباشد که کاربران مستقیماً وارد وبسایتها شوند، زیرا هوش مصنوعی، اطلاعات موردنیاز را بهصورت خودکار استخراج کرده و در اختیارشان قرار میدهد.
تأثیر این تغییرات بر کاربران و کسبوکارها
افزایش دقت و کارایی جستجو
تجربهی کاربران در جستجوی اطلاعات، بسیار سریعتر، دقیقتر و تعاملیتر خواهد شد. دیگر نیازی به جستجو در میان دهها لینک نیست، زیرا گوگل، مستقیماً پاسخهای شخصیسازیشده و دقیق را ارائه میدهد.
چالشهای جدید برای کسبوکارهای دیجیتال
اما این تحول، برای شرکتها و کسبوکارهای آنلاین، چالشی جدی محسوب میشود. کسبوکارهایی که بهطور سنتی به جذب ترافیک از طریق جستجوی گوگل وابسته بودند، ممکن است با کاهش چشمگیر بازدید از وبسایتهایشان مواجه شوند. تبلیغات نیز تحت تأثیر این تحول قرار خواهد گرفت، زیرا کاربران مستقیماً پاسخهای خود را از گوگل دریافت میکنند و کمتر به کلیک روی لینکها نیاز خواهند داشت.
گوگل، رقیب مستقیم چتباتها خواهد شد؟
چالش با چتجیپیتی (ChatGPT) و رقابت در حوزهی هوش مصنوعی
گوگل مدتهاست که با ظهور چتجیپیتی (ChatGPT) و سایر مدلهای هوش مصنوعی، تحت فشار قرار گرفته است. اکنون، با ادغام قابلیتهای مشابه در جستجو، گوگل در حال تبدیل شدن به یک چتبات تعاملی قدرتمند است.
تلاش برای حل مشکلات گذشته
البته این مسیر بدون چالش نبوده است. گوگل در مرحلهی اولیهی پیادهسازی AI Overviews، دچار اشتباهات بزرگی شد که شامل ارائهی اطلاعات نادرست و پاسخهای عجیبوغریب بود، مانند توصیهی هوش مصنوعی برای خوردن سنگها یا استفاده از چسب در پیتزا! اما شرکت اعلام کرده که با بهبود مدلهای خود، این مشکلات را برطرف خواهد کرد.
آیندهی جستجو: تعامل هوشمندانه با اطلاعات
گوگل در حال توسعهی رابطهای کاربری جدید است که به کاربران اجازه میدهند تعامل بیشتری با سیستم جستجو داشته باشند. بهجای اینکه فقط یک نتیجهی ثابت دریافت کنند، میتوانند سؤالات بیشتری بپرسند، توضیحات دقیقتری بخواهند و پاسخهای متناسب با نیازشان دریافت کنند.
پیشبینی میشود که در ماههای آینده، تغییرات اساسی در نحوهی عملکرد جستجوی گوگل معرفی شوند. این تغییرات بهاحتمال زیاد همزمان با کنفرانس Google I/O 2025 رونمایی خواهند شد.
✍️ علیرضا مجیدی یک پزشک
https://techcrunch.com/2025/02/04/google-wants-search-to-be-more-like-an-ai-assistant-in-2025/
🆔@ScientificDialectics
جستجوی گوگل در آستانهی بزرگترین تغییر تاریخ خود قرار دارد. ساندار پیچای (Sundar Pichai)، مدیرعامل گوگل، در تازهترین اظهارات خود تأیید کرده که سال ۲۰۲۵، نقطهی عطفی در تحول جستجو خواهد بود. هوش مصنوعی (AI)، این سرویس را از یک ابزار سنتی برای ارائهی لینکها، به یک دستیار پیشرفتهی تعاملی تبدیل خواهد کرد.
پروژههای تحقیقاتی گوگل، بهویژه با همکاری تیم تحقیقاتی دیپمایند (DeepMind)، در حال توسعهی فناوریهایی هستند که تجربهی جستجو را از سطح یک سیستم مبتنی بر کلمات کلیدی، به یک دستیار هوشمند و چندبعدی ارتقا میدهند. این تغییرات میتوانند اساساً شیوهی تعامل کاربران با اطلاعات در اینترنت را بازتعریف کنند.
هوش مصنوعی، جستجو را تعاملی و پیشرفتهتر میکند
از نمایش لینک تا ارائهی پاسخهای عمیق
پیچای اعلام کرد که جستجوی گوگل بهزودی قادر خواهد بود تا فراتر از نمایش لینکها، اطلاعات را بهشکلی پردازش کند که دقیقاً متناسب با نیاز کاربر باشد. گوگل در حال توسعهی سیستمهایی برای تحلیل ویدئوهای زنده، پاسخ به سؤالات در زمان واقعی و ارائهی گزارشهای پژوهشی عمیق است.
پروژه آسترا (Project Astra)
یکی از مهمترین پروژههای در حال توسعه، پروژهی آسترا (Project Astra) است که قادر خواهد بود ویدئوهای زنده را تحلیل کرده و بر اساس آنها پاسخهای هوشمند ارائه دهد. این قابلیت، امکان تعامل لحظهای کاربران با محتوای تصویری را فراهم میکند.
چستجوی ژرف جمینی (Gemini Deep Research)
این پروژهی پیشرفته، میتواند گزارشهای تحلیلی طولانی و پرجزئیات را بهطور خودکار تولید کند. دیگر نیازی نیست کاربران ساعتها برای جمعآوری اطلاعات وقت بگذارند؛ هوش مصنوعی میتواند دادهها را پردازش کرده و نتایج دقیقی را در اختیار آنها بگذارد.
پروژه مارینر (Project Mariner)
این فناوری به گوگل این امکان را میدهد که صفحات وب را از طرف کاربران بخواند و پردازش کند. در آینده، ممکن است دیگر نیازی نباشد که کاربران مستقیماً وارد وبسایتها شوند، زیرا هوش مصنوعی، اطلاعات موردنیاز را بهصورت خودکار استخراج کرده و در اختیارشان قرار میدهد.
تأثیر این تغییرات بر کاربران و کسبوکارها
افزایش دقت و کارایی جستجو
تجربهی کاربران در جستجوی اطلاعات، بسیار سریعتر، دقیقتر و تعاملیتر خواهد شد. دیگر نیازی به جستجو در میان دهها لینک نیست، زیرا گوگل، مستقیماً پاسخهای شخصیسازیشده و دقیق را ارائه میدهد.
چالشهای جدید برای کسبوکارهای دیجیتال
اما این تحول، برای شرکتها و کسبوکارهای آنلاین، چالشی جدی محسوب میشود. کسبوکارهایی که بهطور سنتی به جذب ترافیک از طریق جستجوی گوگل وابسته بودند، ممکن است با کاهش چشمگیر بازدید از وبسایتهایشان مواجه شوند. تبلیغات نیز تحت تأثیر این تحول قرار خواهد گرفت، زیرا کاربران مستقیماً پاسخهای خود را از گوگل دریافت میکنند و کمتر به کلیک روی لینکها نیاز خواهند داشت.
گوگل، رقیب مستقیم چتباتها خواهد شد؟
چالش با چتجیپیتی (ChatGPT) و رقابت در حوزهی هوش مصنوعی
گوگل مدتهاست که با ظهور چتجیپیتی (ChatGPT) و سایر مدلهای هوش مصنوعی، تحت فشار قرار گرفته است. اکنون، با ادغام قابلیتهای مشابه در جستجو، گوگل در حال تبدیل شدن به یک چتبات تعاملی قدرتمند است.
تلاش برای حل مشکلات گذشته
البته این مسیر بدون چالش نبوده است. گوگل در مرحلهی اولیهی پیادهسازی AI Overviews، دچار اشتباهات بزرگی شد که شامل ارائهی اطلاعات نادرست و پاسخهای عجیبوغریب بود، مانند توصیهی هوش مصنوعی برای خوردن سنگها یا استفاده از چسب در پیتزا! اما شرکت اعلام کرده که با بهبود مدلهای خود، این مشکلات را برطرف خواهد کرد.
آیندهی جستجو: تعامل هوشمندانه با اطلاعات
گوگل در حال توسعهی رابطهای کاربری جدید است که به کاربران اجازه میدهند تعامل بیشتری با سیستم جستجو داشته باشند. بهجای اینکه فقط یک نتیجهی ثابت دریافت کنند، میتوانند سؤالات بیشتری بپرسند، توضیحات دقیقتری بخواهند و پاسخهای متناسب با نیازشان دریافت کنند.
پیشبینی میشود که در ماههای آینده، تغییرات اساسی در نحوهی عملکرد جستجوی گوگل معرفی شوند. این تغییرات بهاحتمال زیاد همزمان با کنفرانس Google I/O 2025 رونمایی خواهند شد.
✍️ علیرضا مجیدی یک پزشک
https://techcrunch.com/2025/02/04/google-wants-search-to-be-more-like-an-ai-assistant-in-2025/
🆔@ScientificDialectics
TechCrunch
Google wants Search to be more like an AI assistant in 2025 | TechCrunch
Google Search is in the midst of a "journey" around AI, Google CEO Sundar Pichai said during the company's earnings call on Tuesday. The start of that
❤6
💢تغییر ساده رژیم غذایی که ما را به ابرسالمند تبدیل می کند
یکی از پزشکان و دانشمندان دانشگاه هاروارد می گوید ، باکتری های موجود در روده انسان می توانند او را به ابرسالمند تبدیل کرده و به ۱۰۰ سالگی یا حتی بیشتر برسانند
بررسیهای محققان، از جمله دکتر ویلیام لی، دانشمندی از دانشگاه هاروارد نشان میدهد، غذاهایی که جمعیت باکتریهای مفید روده و دستگاه گوارشی انسان را بهبود میبخشد موجب بالا رفتن طول عمر انسان میشوند.
تحقیقی در ایتالیا روی افراد مسن، که پیرترین آنها ۱۱۴ ساله بود، نشان داد، ۴ نوع باکتری خاص در روده صدسالهها بهوفور یافت میشود. این باکتریها بهنامهای اودوریبکتر (Odoribacter)، اوسیلوبکتر (Oscillobacter)، کریستنسنلا (Christensenella )، آکرمانسیا (Akkermansia) که بخشی از میکروبیومهای روده را تشکیل میدهند و در سیستم گوارشی انسان زندگی میکنند برای عملکرد خوب طیف وسیعی از فرایندهای بدن، از هضم غذا گرفته تا مبارزه با عفونت و تثبیت سلامت روان، مهم و حیاتیاند.
محققان در بررسیهای خود دریافتند، باکتری اودوریبکتر سیستم ایمنی بدن را در برابر باکتری ایی.کولی (E.coli) و سایر باکتریهایی که ممکن است با بالا رفتن سن انسان خطرناک شوند، تقویت میکند. بنابر برخی از تحقیقات دیگر این باکتری ممکن است بدن را از ابتلا به سرطان هم دور نگه دارد.
از طرفی، اوسیلوبکتر، «استاتین طبیعی» است و از چربی بد خون کاسته و سلامت بدن و قلب را بهبود میبخشد. درضمن این نوع باکتری، واکنش بدن را به انسولین بهتر کرده و موجب پیشگیری از ابتلای فرد به دیابت میشود.
باکتری آکرمانسیا فواید متعددی از جمله، کاهش التهاب بدن، بهبود سوختوساز، مبارزه با سرطان و حفظ سلامت مغز و قدرت شناخت دارد.
بررسیهای بیشتر نشان میدهد که باکتری کریستنسنلا در سلامت سوختوساز بدن و پیشگیری از اختلالهایی چون دیابت، چاقی و بیماریهای التهابی روده نقش مهمی دارد.
بهگفته دکتر لی، برای دریافت باکتری آکرمانسیا میتوان از مواد خوراکی چون انار، زغال اخته، انگور بنفش (شانی)، فلفل قرمز، تمشک و سرکه سیاه چینی استفاده کرد.
برای دریافت باکتریهای دیگر میتوان کربوهیدراتهای پختهشده مانند برنج، ماکارونی و سیبزمینی را یک شب در یخچال نگهداری کرد تا به نشاستههای مقاومی که میکروارگانیسمها برای رشد به آنها نیاز دارند تبدیل شوند.
فرایند خنکسازی موجب واکنشهایی در غذا میشود که هضم آن را کندتر میکند و در نتیجه باکتریهای مفید در سیستم گوارشی فرد رشد بهتری خواهند داشت. درواقع تغییر دما، شیمی نشاسته را تغییر داده که گرمای دوباره، این وضعیت را از بین نمیبرد و موجب رشد این نوع باکتریها میشود.
اما باید توجه داشت که این نوع کربوهیدراتها را نباید بیشتر از یک روز در یخچال قرار داد. زیرا پس از آن باکتریهای مضر مقاوم به حرارت هم تولید میشوند که برای بدن خطرناکاند.
بنابه گفته دکتر لی، باکتریهای مفید را باید از جوانی در بدن رشد داد تا بتوان به عمری طولانی دست یافت.
✍️ نادیا زکالوند
https://www.dailymail.co.uk/health/article-14333039/Experts-studied-people-live-100-discovered-diet-changes.html
🆔@ScientificDialectics
یکی از پزشکان و دانشمندان دانشگاه هاروارد می گوید ، باکتری های موجود در روده انسان می توانند او را به ابرسالمند تبدیل کرده و به ۱۰۰ سالگی یا حتی بیشتر برسانند
بررسیهای محققان، از جمله دکتر ویلیام لی، دانشمندی از دانشگاه هاروارد نشان میدهد، غذاهایی که جمعیت باکتریهای مفید روده و دستگاه گوارشی انسان را بهبود میبخشد موجب بالا رفتن طول عمر انسان میشوند.
تحقیقی در ایتالیا روی افراد مسن، که پیرترین آنها ۱۱۴ ساله بود، نشان داد، ۴ نوع باکتری خاص در روده صدسالهها بهوفور یافت میشود. این باکتریها بهنامهای اودوریبکتر (Odoribacter)، اوسیلوبکتر (Oscillobacter)، کریستنسنلا (Christensenella )، آکرمانسیا (Akkermansia) که بخشی از میکروبیومهای روده را تشکیل میدهند و در سیستم گوارشی انسان زندگی میکنند برای عملکرد خوب طیف وسیعی از فرایندهای بدن، از هضم غذا گرفته تا مبارزه با عفونت و تثبیت سلامت روان، مهم و حیاتیاند.
محققان در بررسیهای خود دریافتند، باکتری اودوریبکتر سیستم ایمنی بدن را در برابر باکتری ایی.کولی (E.coli) و سایر باکتریهایی که ممکن است با بالا رفتن سن انسان خطرناک شوند، تقویت میکند. بنابر برخی از تحقیقات دیگر این باکتری ممکن است بدن را از ابتلا به سرطان هم دور نگه دارد.
از طرفی، اوسیلوبکتر، «استاتین طبیعی» است و از چربی بد خون کاسته و سلامت بدن و قلب را بهبود میبخشد. درضمن این نوع باکتری، واکنش بدن را به انسولین بهتر کرده و موجب پیشگیری از ابتلای فرد به دیابت میشود.
باکتری آکرمانسیا فواید متعددی از جمله، کاهش التهاب بدن، بهبود سوختوساز، مبارزه با سرطان و حفظ سلامت مغز و قدرت شناخت دارد.
بررسیهای بیشتر نشان میدهد که باکتری کریستنسنلا در سلامت سوختوساز بدن و پیشگیری از اختلالهایی چون دیابت، چاقی و بیماریهای التهابی روده نقش مهمی دارد.
بهگفته دکتر لی، برای دریافت باکتری آکرمانسیا میتوان از مواد خوراکی چون انار، زغال اخته، انگور بنفش (شانی)، فلفل قرمز، تمشک و سرکه سیاه چینی استفاده کرد.
برای دریافت باکتریهای دیگر میتوان کربوهیدراتهای پختهشده مانند برنج، ماکارونی و سیبزمینی را یک شب در یخچال نگهداری کرد تا به نشاستههای مقاومی که میکروارگانیسمها برای رشد به آنها نیاز دارند تبدیل شوند.
فرایند خنکسازی موجب واکنشهایی در غذا میشود که هضم آن را کندتر میکند و در نتیجه باکتریهای مفید در سیستم گوارشی فرد رشد بهتری خواهند داشت. درواقع تغییر دما، شیمی نشاسته را تغییر داده که گرمای دوباره، این وضعیت را از بین نمیبرد و موجب رشد این نوع باکتریها میشود.
اما باید توجه داشت که این نوع کربوهیدراتها را نباید بیشتر از یک روز در یخچال قرار داد. زیرا پس از آن باکتریهای مضر مقاوم به حرارت هم تولید میشوند که برای بدن خطرناکاند.
بنابه گفته دکتر لی، باکتریهای مفید را باید از جوانی در بدن رشد داد تا بتوان به عمری طولانی دست یافت.
✍️ نادیا زکالوند
https://www.dailymail.co.uk/health/article-14333039/Experts-studied-people-live-100-discovered-diet-changes.html
🆔@ScientificDialectics
Mail Online
The simple diet changes that could help us live to 100
Harvard University scientist Dr William Li appeared on a podcast to discuss how bacteria in the digestive system could contribute to 'super-agers', people who live over 100 years, long lifespans.
🔥7👍2❤1