پروندۀ مطالعاتی فلسفۀ دین
▫️فلسفۀ دین، تیم بین
▫️فلسفۀ دین، کریستوفر همیلتون
▫️درآمدی بر فلسفۀ دین، برایان دیویس
بازگشت به لیست پروندهها
@SeaInTheJar
▫️فلسفۀ دین، تیم بین
▫️فلسفۀ دین، کریستوفر همیلتون
▫️درآمدی بر فلسفۀ دین، برایان دیویس
بازگشت به لیست پروندهها
@SeaInTheJar
پروندۀ مطالعاتی فلسفۀ دین
فلسفۀ دین، تیم بِیْن، ترجمۀ محمدعلی میرباقری
این کتاب ترجمۀ کتاب Philosophy of Religion نوشتۀ Tim Bayne است که در مجموعۀ A Very Short Introduction آکسفورد منتشر شده است. کتاب شامل هشت فصل است و هر فصل نیز به بخشهایی تقسیم شده است.
در فصل اول (فلسفۀ دین چیست؟) ابتدا به چیستی فلسفۀ دین میپردازد. سپس سعی میکند مخالفتهایی که با این شاخه از فلسفه شده را بررسی و پاسخ گوید و از مفید بودن فلسفۀ دین دفاع کند.
در فصل دوم (مفهوم خدا) ابتدا تصریح میکند که غرضش بررسی مفهومی از خداست که در خداباوری توحیدی کلاسیک مراد است. سپس به سنت «الهیات موجودِ کامل» میپردازد که سنتی پرنفوذ در الهیات طبیعیست ولی آن را وافی به مقصود نمیداند و بهجای آن تمرکز خود را بر سه ویژگی مرکزی خدا در خداباوری توحیدی کلاسیک معطوف میکند؛ خلقت، علم الهی و پرستش. آنگاه به برخی از چالشهایی میپردازد که این سه مفهوم با آن مواجهاند.
در فصل سوم (استدلالهای له وجود خدا) ابتدا تأکید میکند که مدافعان الهیات طبیعی امروزه هدفی متواضعانهتر را دنبال میکنند: سعی میکنند نشان دهند که باور به وجود خدا معقول است. در ادامه دو نسخه از استدلالهای کیهانشناختی، یک نسخه از استدلال برهان نظم و استدلال تجربۀ دینی را واکاوی میکند. در پایان میپرسدکه آیا حتی اگر فرض کنیم الهیات طبیعی در نشان دادن معقولیت باور به وجود خدا ناکام است، آیا اهمیتی دارد؟
در فصل چهارم (اختفای الهی و ماهیت ایمان) ایتدا مسئله را طرح و سپس دو پاسخ را که خداباوران به این مسئله دادهاند (لزوم فاصلۀ معرفتی و توسل به ایمان) بررسی میکند. در پایان با ارجاع به آرای کلیفورد و ویلیام جیمز در اخلاق باور، به دلالت اخلاقی این مسئله میپردازد.
در فصل پنجم (مسئلۀ شر) سه پاسخ خداباوران به مسئلۀ شر را با عناوین پرورش روح، قوانین طبیعت و اختیار بررسی میکند. بعد از آن شر مهیب را پیش میکشد که چالشیست پیش روی همۀ آن پاسخها. در پایان به رویکرد متواضعانه خداباوری شکاکانه به این مسئله میپردازد.
در فصل ششم (ریشههای باور دینی) ابتدا مدل استاندارد را برای تبیین اینکه چرا باورهای دینی در جوامع انسانی چنین فراگیرند تشریح میکند. سپس میپرسد با فرض صحت مدل استاندارد، این نظریه چه دلالتهایی برای عقلانیت باور دینی دارد؟ و در همین راستا به سه استدلال کسانی میپردازد که مدعیاند معرفت به مدل استاندارد دلیلی است برای فرد که فکر کند باور به وجود خدا کاذب است.
در فصل هفتم (سخن گفتن از خدا) ابتدا روشن میکند که در اینجا توجه او به کاربرد عقیدتی زبان دین است یعنی مدعیاتی که علیالظاهر دارای ارزش صدق و کذباند. سپس به دو دیدگاه واقعگرایی و ناواقعگرایی اشاره میکند که اولی چنین مدعیاتی را کوششی برای توصیف واقعیت میداند و دومی چنین کارکردی برای آن مدعیات قائل نیست. در ادامه با فرض صحت دیدگاه واقعگرایی ابتدا به مسئلۀ ارجاع نامهای خدا میپردازد و سپس سه رویکرد اشتراک معنوی، اشتراک لفظی و رویکرد تمثیلی به محمولات دینی را بررسی میکند.
در فصل هشتم (حیات پس از مرگ) استدلالهای ارائه شده برای وجود حیات پس از مرگ را کنار میگذارد و در عوض میپرسد آیا ما گونهای از موجودات هستیم که میتواند از مرگ جان بهدر برد؟ و اگر بله، چگونه؟ آنگاه پاسخهای توسل به نفس، مدل بازسازی، مدل بدنربایی و مدل آسانسورهای در حال سقوط را یررسی میکند. در پایان هم به پاسخ کسانی میپردازد که میگویند زندگی بیپایان اصلاً وضعیت مطلوبی نیست.
@SeaInTheJar
فلسفۀ دین، تیم بِیْن، ترجمۀ محمدعلی میرباقری
این کتاب ترجمۀ کتاب Philosophy of Religion نوشتۀ Tim Bayne است که در مجموعۀ A Very Short Introduction آکسفورد منتشر شده است. کتاب شامل هشت فصل است و هر فصل نیز به بخشهایی تقسیم شده است.
در فصل اول (فلسفۀ دین چیست؟) ابتدا به چیستی فلسفۀ دین میپردازد. سپس سعی میکند مخالفتهایی که با این شاخه از فلسفه شده را بررسی و پاسخ گوید و از مفید بودن فلسفۀ دین دفاع کند.
در فصل دوم (مفهوم خدا) ابتدا تصریح میکند که غرضش بررسی مفهومی از خداست که در خداباوری توحیدی کلاسیک مراد است. سپس به سنت «الهیات موجودِ کامل» میپردازد که سنتی پرنفوذ در الهیات طبیعیست ولی آن را وافی به مقصود نمیداند و بهجای آن تمرکز خود را بر سه ویژگی مرکزی خدا در خداباوری توحیدی کلاسیک معطوف میکند؛ خلقت، علم الهی و پرستش. آنگاه به برخی از چالشهایی میپردازد که این سه مفهوم با آن مواجهاند.
در فصل سوم (استدلالهای له وجود خدا) ابتدا تأکید میکند که مدافعان الهیات طبیعی امروزه هدفی متواضعانهتر را دنبال میکنند: سعی میکنند نشان دهند که باور به وجود خدا معقول است. در ادامه دو نسخه از استدلالهای کیهانشناختی، یک نسخه از استدلال برهان نظم و استدلال تجربۀ دینی را واکاوی میکند. در پایان میپرسدکه آیا حتی اگر فرض کنیم الهیات طبیعی در نشان دادن معقولیت باور به وجود خدا ناکام است، آیا اهمیتی دارد؟
در فصل چهارم (اختفای الهی و ماهیت ایمان) ایتدا مسئله را طرح و سپس دو پاسخ را که خداباوران به این مسئله دادهاند (لزوم فاصلۀ معرفتی و توسل به ایمان) بررسی میکند. در پایان با ارجاع به آرای کلیفورد و ویلیام جیمز در اخلاق باور، به دلالت اخلاقی این مسئله میپردازد.
در فصل پنجم (مسئلۀ شر) سه پاسخ خداباوران به مسئلۀ شر را با عناوین پرورش روح، قوانین طبیعت و اختیار بررسی میکند. بعد از آن شر مهیب را پیش میکشد که چالشیست پیش روی همۀ آن پاسخها. در پایان به رویکرد متواضعانه خداباوری شکاکانه به این مسئله میپردازد.
در فصل ششم (ریشههای باور دینی) ابتدا مدل استاندارد را برای تبیین اینکه چرا باورهای دینی در جوامع انسانی چنین فراگیرند تشریح میکند. سپس میپرسد با فرض صحت مدل استاندارد، این نظریه چه دلالتهایی برای عقلانیت باور دینی دارد؟ و در همین راستا به سه استدلال کسانی میپردازد که مدعیاند معرفت به مدل استاندارد دلیلی است برای فرد که فکر کند باور به وجود خدا کاذب است.
در فصل هفتم (سخن گفتن از خدا) ابتدا روشن میکند که در اینجا توجه او به کاربرد عقیدتی زبان دین است یعنی مدعیاتی که علیالظاهر دارای ارزش صدق و کذباند. سپس به دو دیدگاه واقعگرایی و ناواقعگرایی اشاره میکند که اولی چنین مدعیاتی را کوششی برای توصیف واقعیت میداند و دومی چنین کارکردی برای آن مدعیات قائل نیست. در ادامه با فرض صحت دیدگاه واقعگرایی ابتدا به مسئلۀ ارجاع نامهای خدا میپردازد و سپس سه رویکرد اشتراک معنوی، اشتراک لفظی و رویکرد تمثیلی به محمولات دینی را بررسی میکند.
در فصل هشتم (حیات پس از مرگ) استدلالهای ارائه شده برای وجود حیات پس از مرگ را کنار میگذارد و در عوض میپرسد آیا ما گونهای از موجودات هستیم که میتواند از مرگ جان بهدر برد؟ و اگر بله، چگونه؟ آنگاه پاسخهای توسل به نفس، مدل بازسازی، مدل بدنربایی و مدل آسانسورهای در حال سقوط را یررسی میکند. در پایان هم به پاسخ کسانی میپردازد که میگویند زندگی بیپایان اصلاً وضعیت مطلوبی نیست.
@SeaInTheJar
پروندۀ مطالعاتی زندگی خوب
▫️فلسفۀ بهروزی، راجر کریسپ
▫️وزن چیزها، جین کازز
▫️بهترینهای زندگی، تامس هرکا
بازگشت به لیست پروندهها
@SeaInTheJar
▫️فلسفۀ بهروزی، راجر کریسپ
▫️وزن چیزها، جین کازز
▫️بهترینهای زندگی، تامس هرکا
بازگشت به لیست پروندهها
@SeaInTheJar
پروندۀ مطالعاتی زندگی خوب
فلسفۀ بهروزی، راجر کریسپ، ترجمۀ حسین محمدیزاده و بابک عباسی
این کتابچۀ الکترونیکی ترجمۀ مدخل well-being از دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد، نوشتۀ Roger Crisp و شامل پنج قسمت است.
راجر کریسپ در قسمت اول (مفهوم) سعی میکند در نسبت با مفاهیمی چون نفع شخصی، شادکامی، رضایت از زندگی، شکوفایی و ایودایمونیا، مفهوم بهروزی را متمایز و روشن کند. او بهروزی را نوعی ارزش صلاحاندیشانه میداند، ارزشی که مشخصۀ آن مفهوم «خوب برای» است.
در قسمت دوم (چالش مور) ابتدا آزمایشی فکری را طرح میکند و سپس سعی میکند چالش جی. ئی. مور را در خلال همین آزمایش بیان کند. مور استدلال میکند که «خوب برای من» بیمعنی است. مؤلف بر این باور است که استدلال مور مصادره به مطلوب است.
در قسمت سوم (چالش اسکنلن) از دیدگاه مؤلف اسکنلن در حمله به مفهوم بهروزی انگیزهای پنهان دارد: حمله به نظریههای اخلاقی بهاصطلاح غایتانگارانه. در این قسمت سه ایراد اسکنلن به مفهوم بهروزی طرح و سعی میشود به هر سه ایراد پاسخ داده شود.
قسمت چهارم (نظریههای بهروزی) خود به سه بخش تقسیم شده است: لذتگرایی، نظریههای میل و نظریههای فهرست بیرونی. بر اساس لذتگرایی، بهروزی عبارت است از بیشترین موازنۀ مثبت لذت و درد. مؤلف بین لذتگرایی محتوایی و تبیینی تمایز میگذارد و سپس به چند تقریر متفاوت از لذتگرایی و بعضی از اشکالات آن از جمله «ماشین تجربه» میپردازد. در بخش نظریههای میل ابتدا به خاستگاه این نظریهها اشاره میکند و سپس چند نسخه از آن را از ساده به پیچیده ارائه میدهد و به مشکلات هر یک میپردازد. نظریههای فهرست عینی مؤلفههایی را فهرست میکنند که بهروزی متشکل از آنها است. اینکه چه چیزی از نظر آنها «خوبساز» است به نظریه بستگی دارد.
در قسمت پنجم (بهروزی و اخلاق) ابتدا به بهزیستیباوری میپردازد که طبق آن توان توجیهی هر دلیل اخلاقی، مبتنی بر بهروزی است. و سپس به بهروزی و فضیلت پرداخته میشود زیرا فلسفۀ اخلاق دوران باستان، به یک معنا، بیش از بسیاری از فلسفههای اخلاق جدید دغدغۀ بهروزی داشت.
@SeaInTheJar
فلسفۀ بهروزی، راجر کریسپ، ترجمۀ حسین محمدیزاده و بابک عباسی
این کتابچۀ الکترونیکی ترجمۀ مدخل well-being از دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد، نوشتۀ Roger Crisp و شامل پنج قسمت است.
راجر کریسپ در قسمت اول (مفهوم) سعی میکند در نسبت با مفاهیمی چون نفع شخصی، شادکامی، رضایت از زندگی، شکوفایی و ایودایمونیا، مفهوم بهروزی را متمایز و روشن کند. او بهروزی را نوعی ارزش صلاحاندیشانه میداند، ارزشی که مشخصۀ آن مفهوم «خوب برای» است.
در قسمت دوم (چالش مور) ابتدا آزمایشی فکری را طرح میکند و سپس سعی میکند چالش جی. ئی. مور را در خلال همین آزمایش بیان کند. مور استدلال میکند که «خوب برای من» بیمعنی است. مؤلف بر این باور است که استدلال مور مصادره به مطلوب است.
در قسمت سوم (چالش اسکنلن) از دیدگاه مؤلف اسکنلن در حمله به مفهوم بهروزی انگیزهای پنهان دارد: حمله به نظریههای اخلاقی بهاصطلاح غایتانگارانه. در این قسمت سه ایراد اسکنلن به مفهوم بهروزی طرح و سعی میشود به هر سه ایراد پاسخ داده شود.
قسمت چهارم (نظریههای بهروزی) خود به سه بخش تقسیم شده است: لذتگرایی، نظریههای میل و نظریههای فهرست بیرونی. بر اساس لذتگرایی، بهروزی عبارت است از بیشترین موازنۀ مثبت لذت و درد. مؤلف بین لذتگرایی محتوایی و تبیینی تمایز میگذارد و سپس به چند تقریر متفاوت از لذتگرایی و بعضی از اشکالات آن از جمله «ماشین تجربه» میپردازد. در بخش نظریههای میل ابتدا به خاستگاه این نظریهها اشاره میکند و سپس چند نسخه از آن را از ساده به پیچیده ارائه میدهد و به مشکلات هر یک میپردازد. نظریههای فهرست عینی مؤلفههایی را فهرست میکنند که بهروزی متشکل از آنها است. اینکه چه چیزی از نظر آنها «خوبساز» است به نظریه بستگی دارد.
در قسمت پنجم (بهروزی و اخلاق) ابتدا به بهزیستیباوری میپردازد که طبق آن توان توجیهی هر دلیل اخلاقی، مبتنی بر بهروزی است. و سپس به بهروزی و فضیلت پرداخته میشود زیرا فلسفۀ اخلاق دوران باستان، به یک معنا، بیش از بسیاری از فلسفههای اخلاق جدید دغدغۀ بهروزی داشت.
@SeaInTheJar
فلسفۀ بهروزی، راجر کریسپ.pdf
619 KB
فلسفۀ بهروزی (از دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد)
نوشتۀ راجر کریسپ
ترجمۀ حسین محمدیزاده و بابک عباسی
پروندۀ مطالعاتی زندگی خوب
@SeaInTheJar
نوشتۀ راجر کریسپ
ترجمۀ حسین محمدیزاده و بابک عباسی
پروندۀ مطالعاتی زندگی خوب
@SeaInTheJar
پروندۀ مطالعاتی فلسفۀ دین
فلسفۀ دین، کریستوفر همیلتون، ترجمۀ مُنا موسوی
این کتاب ترجمۀ بخشی از کتاب Understanding Philosophy for AS Level نوشتۀ Christopher Hamilton است. مطالب کتاب را میتوان در سیزده قسمت خلاصه کرد.
یک. به شش بعد دین از نگاه نینیان اسمارت میپردازد تا نسبت فلسفه با دین روشنتر شود و البته تأکید میکند که در کتاب به همان مسائلی میپردازد که در فلسفۀ دین در غرب شایع است.
دو. به صفات خدا میپردازد: شخصبودگی و ملاک آن، خالق جهان بودن و چگونگی آن، خوببودن خدا، قدرت مطلق و مشکلات مفهومی آن، علم مطلق و مشکلاتش با گزارههای ایندکسیکال و مسألهاش با اختیار انسان.
سه. به باور و زبان دینی میپردازد: اصل تحقیقپذیری پوزیتیویستها و اینکه چرا گزارههای دینی را بیمعنا تلقی میکنند، الهیات سلبی ابنمیمون، آموزۀ تمثیل اکوئیناس و سوئینبرن که چگونه محمولاتی که بر خدا حمل میشوند را بفهمیم، و الهیات پل تیلیش را در مورد نمادین بودن زبان دین.
چهار. به استدلال نظم که نام دیگرش استدلال غایتشناسی است پرداخته میشود. نسخههای ویلیام پیلی و سوئینبرن از این استدلال را بههمراه انتقادات هیوم و مکی بررسی میکند.
پنج. به سه نسخه از استدلالهای کیهانشناختی توماس آکوئیناس میپردازد؛ استدلال حرکت، علت و امکان. ایرادهای بر این استدلالها بر دو نکته تأکید دارند: هرچیزی نیاز به تبیین ندارد و دیگر اینکه سلسلهای بینهایت معنادار و متصور است.
شش. به استدلال هستیشناختی آنسلم میپردازد و سپس ایرادات گونیلو و کانت را به این استدلال و پاسخهایی که به این ایرادات داده شده را بررسی میکند.
هفت. با استمداد از سوئینبرن و ویلیام جیمز سعی میکند چیستی تجربۀ دینی را کمی وضوح بخشد و سپس به دیدگاه مخالفان و موافقان این امر میپردازد که آیا تجربۀ دینی کاری برای اثبات خدا انجام میدهد یا نه.
هشت. شرطبندی پاسکال را صورتبندی میکند و چهار اشکال وارده بر آن را بررسی میکند. اشکال جدی آن است که پاسکال بهنحوی ناموجه گزینههای ما را محدود کرده است
نُه. به رأی پلانتینگا با عنوان معرفتشناسی اصلاحشده میپردازد که در آن باور به وجود خدا به استدلالهای له وجود خدا وابسته نیست بلکه باوری پایه است.
ده. به آراء افرادی میپردازد که به دین نه بهعنوان مجموعهای از گزارهها بلکه به مثابۀ شکلی از زندگی مینگرند، به کییرکگور و ویتگنشتاین. از نظر نویسنده اتهام ایمانگرایی به این دو دیدگاه خطاست.
یازده. ضمن تفکیک شر طبیعی از شر اخلاقی و نیز تئودیسیه از دفاعیه، مسئلۀ شر را طرح میکند و پاسخهای آگوستین، ایرنایوس، جان هیک، پلانتینگا و سوئینبرن و انتقادات وارد شده به این پاسخها را بررسی میکند.
دوازده. تعریفی سردستی از معجزه پیش میکشد و سپس انتقادات هیوم و پاسخ به این انتقادات را بررسی میکند. و در انتها نیز دو دیدگاه جدید یکی دیدگاه هالند و دیگری گرث مور را دربارۀ معجزه توصیف میکند.
سیزده. سه نحوهای را که دین و اخلاق با یکدیگر در ارتباطاند، توضیح میدهد و سپس با تمرکز بر رابطۀ منطقی این دو به معضل اوثیفرو میپردازد. در نهایت نیز پاسخ پیتر گیج، سوئینبرن و فیلیپس را شرح می دهد.
@SeaInTheJar
فلسفۀ دین، کریستوفر همیلتون، ترجمۀ مُنا موسوی
این کتاب ترجمۀ بخشی از کتاب Understanding Philosophy for AS Level نوشتۀ Christopher Hamilton است. مطالب کتاب را میتوان در سیزده قسمت خلاصه کرد.
یک. به شش بعد دین از نگاه نینیان اسمارت میپردازد تا نسبت فلسفه با دین روشنتر شود و البته تأکید میکند که در کتاب به همان مسائلی میپردازد که در فلسفۀ دین در غرب شایع است.
دو. به صفات خدا میپردازد: شخصبودگی و ملاک آن، خالق جهان بودن و چگونگی آن، خوببودن خدا، قدرت مطلق و مشکلات مفهومی آن، علم مطلق و مشکلاتش با گزارههای ایندکسیکال و مسألهاش با اختیار انسان.
سه. به باور و زبان دینی میپردازد: اصل تحقیقپذیری پوزیتیویستها و اینکه چرا گزارههای دینی را بیمعنا تلقی میکنند، الهیات سلبی ابنمیمون، آموزۀ تمثیل اکوئیناس و سوئینبرن که چگونه محمولاتی که بر خدا حمل میشوند را بفهمیم، و الهیات پل تیلیش را در مورد نمادین بودن زبان دین.
چهار. به استدلال نظم که نام دیگرش استدلال غایتشناسی است پرداخته میشود. نسخههای ویلیام پیلی و سوئینبرن از این استدلال را بههمراه انتقادات هیوم و مکی بررسی میکند.
پنج. به سه نسخه از استدلالهای کیهانشناختی توماس آکوئیناس میپردازد؛ استدلال حرکت، علت و امکان. ایرادهای بر این استدلالها بر دو نکته تأکید دارند: هرچیزی نیاز به تبیین ندارد و دیگر اینکه سلسلهای بینهایت معنادار و متصور است.
شش. به استدلال هستیشناختی آنسلم میپردازد و سپس ایرادات گونیلو و کانت را به این استدلال و پاسخهایی که به این ایرادات داده شده را بررسی میکند.
هفت. با استمداد از سوئینبرن و ویلیام جیمز سعی میکند چیستی تجربۀ دینی را کمی وضوح بخشد و سپس به دیدگاه مخالفان و موافقان این امر میپردازد که آیا تجربۀ دینی کاری برای اثبات خدا انجام میدهد یا نه.
هشت. شرطبندی پاسکال را صورتبندی میکند و چهار اشکال وارده بر آن را بررسی میکند. اشکال جدی آن است که پاسکال بهنحوی ناموجه گزینههای ما را محدود کرده است
نُه. به رأی پلانتینگا با عنوان معرفتشناسی اصلاحشده میپردازد که در آن باور به وجود خدا به استدلالهای له وجود خدا وابسته نیست بلکه باوری پایه است.
ده. به آراء افرادی میپردازد که به دین نه بهعنوان مجموعهای از گزارهها بلکه به مثابۀ شکلی از زندگی مینگرند، به کییرکگور و ویتگنشتاین. از نظر نویسنده اتهام ایمانگرایی به این دو دیدگاه خطاست.
یازده. ضمن تفکیک شر طبیعی از شر اخلاقی و نیز تئودیسیه از دفاعیه، مسئلۀ شر را طرح میکند و پاسخهای آگوستین، ایرنایوس، جان هیک، پلانتینگا و سوئینبرن و انتقادات وارد شده به این پاسخها را بررسی میکند.
دوازده. تعریفی سردستی از معجزه پیش میکشد و سپس انتقادات هیوم و پاسخ به این انتقادات را بررسی میکند. و در انتها نیز دو دیدگاه جدید یکی دیدگاه هالند و دیگری گرث مور را دربارۀ معجزه توصیف میکند.
سیزده. سه نحوهای را که دین و اخلاق با یکدیگر در ارتباطاند، توضیح میدهد و سپس با تمرکز بر رابطۀ منطقی این دو به معضل اوثیفرو میپردازد. در نهایت نیز پاسخ پیتر گیج، سوئینبرن و فیلیپس را شرح می دهد.
@SeaInTheJar
پروندۀ مطالعاتی فلسفۀ ذهن
▫️آگاهی، دیوید پاپینو
▫️درآمدی کوتاه بر فلسفۀ ذهن، نیل کمبل
▫️فلسفۀ ذهن، کیت مسلین
▫️آگاهی، سوزان بلکمور
▫️فلسفۀ ذهن، ایوان ریونزکرافت
▫️ذهن آگاه، دیوید چالمرز
بازگشت به لیست پروندهها
@SeaInTheJar
▫️آگاهی، دیوید پاپینو
▫️درآمدی کوتاه بر فلسفۀ ذهن، نیل کمبل
▫️فلسفۀ ذهن، کیت مسلین
▫️آگاهی، سوزان بلکمور
▫️فلسفۀ ذهن، ایوان ریونزکرافت
▫️ذهن آگاه، دیوید چالمرز
بازگشت به لیست پروندهها
@SeaInTheJar
پروندۀ مطالعاتی فلسفۀ ذهن
فلسفۀ ذهن، کیت مسلین، ترجمۀ مهدی ذاکری
این کتاب ترجمۀ بخشی از کتاب Understanding Philosophy for A2 Level است و مطالب آن در هفت فصل ارائه شده است.
دوگانهانگای: در این فصل مدعای دوگانهانگاری را طرح میکند و سپس سه استدلال دکارت (استدلال تصورپذیری، استدلال شک و استدلال ادراک واضح و متمایز) را در دفاع از این نظریه بیان و آنها را نقد میکند. در پایان فارغ از استدلالهای له این نظریه به دو اشکال این نظریه (رابطۀ بدن و ذهن و مسئلۀ شمارش نفوس) میپردازد.
اینهمانی ذهن و مغز: در این فصل نظریۀ اینهمانی نوعی و نیز اینهمانی مصداقی حالتهای ذهنی و حالتهای مغزی توصیف میشود، چهار نقطۀ قوت این نظریه و سه ایراد وارده بر آن را بررسی میکند. مؤلف ظاهراً با دو ایراد آن کمابیش همدلی دارد. ایراد سوم مبتنی بر حیث التفاتی بعضی از حالات ذهنی است. اینکه این حالات چگونه میتوانند بازنمایندۀ وضعامورهایی جز خودشان باشند، دو تبیین مطرح شده را بررسی میکند.
رفتارگرایی تحلیلی: این نظریه مدعیست که گزارههای مربوط به حالات ذهنی را میتوان بدون از دست دادن معنا، به گزارههایی تحویل بُرد که رفتار بالفعل و بالقوه را توصیف میکنند. در این فصل به دو نسخۀ این نظریه (همپل و رایل) پرداخته میشود و اشکالات وارده شرح داده میشوند.
کارکردگرایی: حالت ذهنی چیزی نیست جز کارکرد که برحسب ورودیها، خروجیها و سایر حالات ذهنی مشخص میشود که آنها هم نیازمند تحلیل کارکردیاند. در این فصل به کارکردگرایی مابعدالطبیعی، روانکارکردگرایی و کارکردگرایی محاسباتی پرداخته میشود. نقاط قوت و مشکلات این نظریه نیز به تفصیل بررسی میشود.
دوگانهانگاری ویژگیها: فقط جوهر مادی وجود دارد ولی جوهرهای مادی هم میتوانند ویژگی فیزیکی داشته باشند و هم ویژگی غیرفیزیکی. در این فصل به آراء سرل و دیویدسون پرداخته میشود، مفهوم وقوع تبعی/ابتناء را شرح میدهد و چهار ایرادی که به این نظریه وارد شده را بررسی و نقد میکند.
مسئلۀ اذهان دیگر: تمام پنج فصل قبلی مباحث هستیشناختی بودند اما در این فصل به مسئلۀ معرفتشناختی اذهان دیگر میپردازد. برای وجود اذهان دیگر، استدلال مبتنی بر تمثیل و رهیافت معیاری را بررسی میکند. در نقد استدلال مبتنی بر تمثیل مؤلف لازم میبیند که به نظریۀ معنا و زبان ویتگنشتاین سری بزند.
اینهمانی شخصی: چه چیزی شما را اکنون همان شخصی میسازد که سالها پیش بودید؟ در این مسئله به چهار نظریۀ اینهمانی نفس، اینهمانی بدن، اینهمانی مغز و اینهمانی مبتنی بر استمرار روانی میپردازد و در قسمت آخر هم به نظر کسانی میپردازد که میگویند اینهمانی شخصی انگارهای اولیه است و به مفاهیم پایهایتر قابل تحلیل نیست.
@SeaInTheJar
فلسفۀ ذهن، کیت مسلین، ترجمۀ مهدی ذاکری
این کتاب ترجمۀ بخشی از کتاب Understanding Philosophy for A2 Level است و مطالب آن در هفت فصل ارائه شده است.
دوگانهانگای: در این فصل مدعای دوگانهانگاری را طرح میکند و سپس سه استدلال دکارت (استدلال تصورپذیری، استدلال شک و استدلال ادراک واضح و متمایز) را در دفاع از این نظریه بیان و آنها را نقد میکند. در پایان فارغ از استدلالهای له این نظریه به دو اشکال این نظریه (رابطۀ بدن و ذهن و مسئلۀ شمارش نفوس) میپردازد.
اینهمانی ذهن و مغز: در این فصل نظریۀ اینهمانی نوعی و نیز اینهمانی مصداقی حالتهای ذهنی و حالتهای مغزی توصیف میشود، چهار نقطۀ قوت این نظریه و سه ایراد وارده بر آن را بررسی میکند. مؤلف ظاهراً با دو ایراد آن کمابیش همدلی دارد. ایراد سوم مبتنی بر حیث التفاتی بعضی از حالات ذهنی است. اینکه این حالات چگونه میتوانند بازنمایندۀ وضعامورهایی جز خودشان باشند، دو تبیین مطرح شده را بررسی میکند.
رفتارگرایی تحلیلی: این نظریه مدعیست که گزارههای مربوط به حالات ذهنی را میتوان بدون از دست دادن معنا، به گزارههایی تحویل بُرد که رفتار بالفعل و بالقوه را توصیف میکنند. در این فصل به دو نسخۀ این نظریه (همپل و رایل) پرداخته میشود و اشکالات وارده شرح داده میشوند.
کارکردگرایی: حالت ذهنی چیزی نیست جز کارکرد که برحسب ورودیها، خروجیها و سایر حالات ذهنی مشخص میشود که آنها هم نیازمند تحلیل کارکردیاند. در این فصل به کارکردگرایی مابعدالطبیعی، روانکارکردگرایی و کارکردگرایی محاسباتی پرداخته میشود. نقاط قوت و مشکلات این نظریه نیز به تفصیل بررسی میشود.
دوگانهانگاری ویژگیها: فقط جوهر مادی وجود دارد ولی جوهرهای مادی هم میتوانند ویژگی فیزیکی داشته باشند و هم ویژگی غیرفیزیکی. در این فصل به آراء سرل و دیویدسون پرداخته میشود، مفهوم وقوع تبعی/ابتناء را شرح میدهد و چهار ایرادی که به این نظریه وارد شده را بررسی و نقد میکند.
مسئلۀ اذهان دیگر: تمام پنج فصل قبلی مباحث هستیشناختی بودند اما در این فصل به مسئلۀ معرفتشناختی اذهان دیگر میپردازد. برای وجود اذهان دیگر، استدلال مبتنی بر تمثیل و رهیافت معیاری را بررسی میکند. در نقد استدلال مبتنی بر تمثیل مؤلف لازم میبیند که به نظریۀ معنا و زبان ویتگنشتاین سری بزند.
اینهمانی شخصی: چه چیزی شما را اکنون همان شخصی میسازد که سالها پیش بودید؟ در این مسئله به چهار نظریۀ اینهمانی نفس، اینهمانی بدن، اینهمانی مغز و اینهمانی مبتنی بر استمرار روانی میپردازد و در قسمت آخر هم به نظر کسانی میپردازد که میگویند اینهمانی شخصی انگارهای اولیه است و به مفاهیم پایهایتر قابل تحلیل نیست.
@SeaInTheJar
پروندۀ مطالعاتی فلسفۀ ذهن
آگاهی؛ قدم اول، دیوید پاپینو، ترجمۀ حمید رحیمی
این کتاب، ترجمهای بد از کتاب Introducing Consciousness نوشتۀ David Papineau است که برای مبتدیان تهیه شده و برای اینکه مطالب را به خوانندۀ خود آموزش دهد سرشار از طرحهای گرافیکیست.
کتاب با پرسش از چیستی آگاهی شروع میشود و سعی میکند آن را از طریق مثال روشن کند. با تأکید بر اینکه کیفیت پدیداری آگاهی قابل توصیف نیست از مقالۀ «خفاش بودن به چه میماند؟» تامس نیگل کمک میگیرد.
در مرحلۀ بعد میپرسد چگونه این ویژگی «به چیزی ماندنِ / بهنحو خاصی بهنظر رسیدنِ» آگاهی با جهان عینی جور درمیآید؟ درنتیجه نگاهی به سه گزینۀ دوگانهانگاری، مادیگرایی و رازگرایی میاندازد. با کمک از تفکیک «مسائل سخت و آسان» چالمرز و نیز «خلاء تبیینی» لِوین سعی میکند مسئلۀ اصلی پیشِرو را روشنتر کند.
در ارتباط با مسئلۀ ذهن و بدن به دوگانهانگاری دکارت، ایدهآلیسم بارکلی، رفتارگرایی گیلبرت رایل (با استمداد از تمثیل سوسک در جعبۀ ویتگنشتاین) و کارکردگرایی میپردازد. کارکردگرایی را سعی میکند با تمثیل سختافزار و نرمافزار روشنتر کند و نشان میدهد که چگونه تحقق چندگانه را برآورده میکند.
به دوگانهانگاری جدبد (دوگانهانگاری در ویژگیها) نیز پرداخته میشود. دو استدلال له این دیدگاه، استدلال تصورپذیری و استدلال معرفت – هم نسخۀ قدیم و هم نسخۀ جدید هر یک – را بررسی میکند. با اشاره به اصل بستار علّی جهان فیزیکی، مفهوم ناتوانی علّی و پیپدیدارگرایی به نقد این دیدگاه میپردازد.
در مرحلۀ بعد به تلاشهای مادیگرایی – از جمله اینهمانی حالتهای ذهنی با حالتهای مغزی – خصوصاً در تلفیق با کارکردگرایی میپردازد. بیشک چنین رویکردی مسائلی چون رُبات واجد آگاهی (آزمایش تورینگ)، اتاق چینی سرل و رویاروییاش با اشکالات مخالفان (خصوصاً دوگانهانگاران در ویژگی) را در پی خواهد داشت.
مؤلف نگاهی به نظریههای علمیِ ارائه شده درباب آگاهی میاندازد: نظریۀ نوسانات عصبی، نظریات تکاملی، دو نظریه بر پایۀ مکانیک کوانتوم، نظریۀ فضای کاری عمومی.
در بخش پایانی به رابطۀ آگاهی و حیث الفاتی پرداخته میشود. به ایدۀ برنتانو گریزی زده میشود، مفهوم بازنمایی را که بیان دیگری از حیث التفاتی است پیش میکشد، و در مجموع سعی میکند با مثالهایی از علم، به معادلۀ آگاهی = بازنمایی حمله کند. مؤلف به مفهوم خودآگاهی نیز میپردازد. او امید دارد علم در آینده از راز آگاهی بیشتر پرده بردارد.
ترجمه متأسفانه غیرقابلِ استفاده و گمراهکننده است اما کتاب انگلیسی متنِ روانی دارد و مطالب را بهشکلی جذاب ارائه داده است.
@SeaInTheJar
آگاهی؛ قدم اول، دیوید پاپینو، ترجمۀ حمید رحیمی
این کتاب، ترجمهای بد از کتاب Introducing Consciousness نوشتۀ David Papineau است که برای مبتدیان تهیه شده و برای اینکه مطالب را به خوانندۀ خود آموزش دهد سرشار از طرحهای گرافیکیست.
کتاب با پرسش از چیستی آگاهی شروع میشود و سعی میکند آن را از طریق مثال روشن کند. با تأکید بر اینکه کیفیت پدیداری آگاهی قابل توصیف نیست از مقالۀ «خفاش بودن به چه میماند؟» تامس نیگل کمک میگیرد.
در مرحلۀ بعد میپرسد چگونه این ویژگی «به چیزی ماندنِ / بهنحو خاصی بهنظر رسیدنِ» آگاهی با جهان عینی جور درمیآید؟ درنتیجه نگاهی به سه گزینۀ دوگانهانگاری، مادیگرایی و رازگرایی میاندازد. با کمک از تفکیک «مسائل سخت و آسان» چالمرز و نیز «خلاء تبیینی» لِوین سعی میکند مسئلۀ اصلی پیشِرو را روشنتر کند.
در ارتباط با مسئلۀ ذهن و بدن به دوگانهانگاری دکارت، ایدهآلیسم بارکلی، رفتارگرایی گیلبرت رایل (با استمداد از تمثیل سوسک در جعبۀ ویتگنشتاین) و کارکردگرایی میپردازد. کارکردگرایی را سعی میکند با تمثیل سختافزار و نرمافزار روشنتر کند و نشان میدهد که چگونه تحقق چندگانه را برآورده میکند.
به دوگانهانگاری جدبد (دوگانهانگاری در ویژگیها) نیز پرداخته میشود. دو استدلال له این دیدگاه، استدلال تصورپذیری و استدلال معرفت – هم نسخۀ قدیم و هم نسخۀ جدید هر یک – را بررسی میکند. با اشاره به اصل بستار علّی جهان فیزیکی، مفهوم ناتوانی علّی و پیپدیدارگرایی به نقد این دیدگاه میپردازد.
در مرحلۀ بعد به تلاشهای مادیگرایی – از جمله اینهمانی حالتهای ذهنی با حالتهای مغزی – خصوصاً در تلفیق با کارکردگرایی میپردازد. بیشک چنین رویکردی مسائلی چون رُبات واجد آگاهی (آزمایش تورینگ)، اتاق چینی سرل و رویاروییاش با اشکالات مخالفان (خصوصاً دوگانهانگاران در ویژگی) را در پی خواهد داشت.
مؤلف نگاهی به نظریههای علمیِ ارائه شده درباب آگاهی میاندازد: نظریۀ نوسانات عصبی، نظریات تکاملی، دو نظریه بر پایۀ مکانیک کوانتوم، نظریۀ فضای کاری عمومی.
در بخش پایانی به رابطۀ آگاهی و حیث الفاتی پرداخته میشود. به ایدۀ برنتانو گریزی زده میشود، مفهوم بازنمایی را که بیان دیگری از حیث التفاتی است پیش میکشد، و در مجموع سعی میکند با مثالهایی از علم، به معادلۀ آگاهی = بازنمایی حمله کند. مؤلف به مفهوم خودآگاهی نیز میپردازد. او امید دارد علم در آینده از راز آگاهی بیشتر پرده بردارد.
ترجمه متأسفانه غیرقابلِ استفاده و گمراهکننده است اما کتاب انگلیسی متنِ روانی دارد و مطالب را بهشکلی جذاب ارائه داده است.
@SeaInTheJar
پروندۀ مطالعاتی فلسفۀ ذهن
درآمدی کوتاه بر فلسفۀ ذهن، نیل کمبل، ترجمۀ محمد یوسفی
این کتاب ترجمهای از کتاب A Brief Introduction to the Philosophy of Mind نوشتۀ Neil Campbell است که مطالب آن در یک مقدمه و نُه فصل ارائه شده است.
مقدمه: تمرکز کتاب بر مسائل هستیشناختی است یعنی تبیین ماهیت حالتهای ذهنی. ابتدا حالتهای ذهنی را به دو دستۀ گرایشهای گزارهای و حالتهای کیفی آگاهی تقسیم میکند و سپس به دو رویکرد دوگانهگرایی و فیزیکالیسم اشاره میکند.
دوگانهگرایی: ابتدا خاستگاه این نظریه را روشن میکند؛ که چرا در دنیای مدرن سر برآورد. و سپس به روایت دکارت از دوگانهگرایی و دو استدلال او میپردازد. به معضل تعامل امر فیزیکی و غیرفیزیکی در این نظریه میپردازد و دو واکنش موازیگرایی و پیپدیداری به این معضل را شرح میدهد.
رفتارگرایی: ابتدا به زمینۀ ظهور این نظریه یعنی پوزیتویسم منطقی میپردازد و توضیح میدهد که چگونه رفتارگرایان حالات ذهنی را به گرایشهای رفتاری تحلیل میبرند و نشان میدهد که چگونه رفتارگرایی مسئلۀ ذهن-بدن را منحل میکند. در پایان نیز به دو اشکال رفتارگرایی میپردازد.
نظریۀ اینهمانی نوع: روایت اولیۀ این نظریه را که از آن پلِیس و اسمارت است روشن میکند و سپس به پاسخ این دو فیلسوف به مخالفانشان بر اساس مغالطۀ پدیدارشناختی و مغالطۀ مفهومی میپردازد. نشان میدهد که چگونه این نظریه به نظریۀ وحدت علوم گره میخورد و در پایان به دو اشکال آن میپردازد. اشکال اصلی نظریه این است که به تعصبورزی افراطی متهم میشود و تحقق چندگانه را در خود جای نمیدهد.
کارکردگرایی: ابتدا تعریف کارکردی را توضیح میدهد و سپس به نظریۀ کارکردگرایی در ذهن اشاره میکند: کارکردگرایی حالت ذهنی را با توجه به ویژگیهای بیرونی آن (روابطش با دروندادها و بروندادها) تعریف میکند. مؤلف سپس به رابطۀ این نظریه با ایدۀ هوش مصنوعی قوی و استدلال اتاق چینی سرل را که در پی تضعیف آزمون تیورینگ است مطرح و نقد میکند. در پایان به دو استدلال علیه کارکردگرایی که هر دو به ویژگی پدیداری بعضی از حالات ذهنی متوسل میشوند میپردازد: استدلال طیف معکوس و استدلال کوالیای غایب.
یگانهانگاری بیقاعده: این نظریه که توسط دیویدسون ارائه شده شکلی از فیزیکالیسم غیرتقلیلی است (مثل کارکردگرایی). در سه بخش سه مدعای دیویدسون را که ظاهراً قابل جمع نیستند طرح میکند و برای ما روشن میکند که دیویدسون چگونه از سازگاری این سه دفاع میکند. در پایان نیز به انتقاد آن دسته از فیلسوفانی میپردازد که بر این باورند که نظریۀ دیویدسون به پیپدیداری میانجامد. آنها این پیامد را بسیار غیرجذاب مییابند چرا که ظاهراً ما را از هرگونه فاعلیت اصیل عقلانی محروم میکند.
مادیانگاری حذفی: این نظریه مدعی است که چیزی بهعنوان حالات ذهنی وجود ندارد. استدلال آنها بر این پایه است که روانشناسی عامه یک نظریه است. مؤلف در سه بخش به ایضاح ایده و استدلال چرچلند از نظریهپردازان اصلی این دیدگاه میپردازد و سپس در یک بخش آن را نقد میکند. از نظر مؤلف این نظریه حسنشهرتی ندارد.
فرارویدادگی: این مفهوم نیز توسط دیویدسون در فلسفۀ ذهن مطرح شده است. مؤلف برای ایضاح این مفهوم ابتدا از کاربرد آن در زیباشناسی و فلسفۀ اخلاق میگوید. در فلسفۀ ذهن مدعا این است که حالات ذهنی فرارویداده حالات فیزیکیاند. به دو روایت قوی و ضعیف آن پرداخته میشود و سپس به استدلالی میپردازد که علیه این ادعا است و نشان میدهد که فرارویدادگی نمیتواند صورتی از فیزیکالیسم باشد.
محتوای حالات ذهنی: ابتدا به آنچه در مقدمه گذشته وتقسیمبندی حالات ذهنی اشاره میکند. و سپس با محدود کردن خود به آن دسته از حالات ذهنی که رویآورندگی / محتوای بازنمودی دارند، بحث را ادامه میدهد. درونیگرایان میگویند محتوای حالتهای ذهنی متضمن ویژگیهای ذاتی فرد متفکر است و بیرونیگرایان میگویند محتوای حالتهای ذهنی اساساً مستلزم روابط اشیاء در بیرون از فرد متفکر است. به دو استدلال به نفع بیرونیگرایی و دو استدلال به نفع درونیگرایی (در حقیقت علیه بیرونیگرایی) پرداخته میشود و در پایان دو مفهوم محتوای بسته و باز را طرح میکند که بعضی امید دارند بیرونیگرایی را از معضلاتش برهاند.
کوالیا: ابتدا سعی میکند از طریق مقالۀ «خفاشبودن چگونه چیزی است؟» نیگل نشان دهد که کوالیا چه معضلی برای نظریههای فیزیکالیستی ایجاد کرده و سپس به استدلال معرفت جکسون علیه فیزیکالیسم و در دفاع از دوگانهگرایی در ویژگیها و پیپدیداری بودن کوالیا میپردازد. در بخش بعدی به دو انتقاد علیه استدلال معرفت میپردازد. در مجموع مؤلف بیشتر با منتقدان همدل است. در پایان نیز میپرسد آیا بهخاطر معضلات فیزیکالیستی باید به دوگانهگرایی بازگشت، و به آن پاسخ منفی میدهد.
@SeaInTheJar
درآمدی کوتاه بر فلسفۀ ذهن، نیل کمبل، ترجمۀ محمد یوسفی
این کتاب ترجمهای از کتاب A Brief Introduction to the Philosophy of Mind نوشتۀ Neil Campbell است که مطالب آن در یک مقدمه و نُه فصل ارائه شده است.
مقدمه: تمرکز کتاب بر مسائل هستیشناختی است یعنی تبیین ماهیت حالتهای ذهنی. ابتدا حالتهای ذهنی را به دو دستۀ گرایشهای گزارهای و حالتهای کیفی آگاهی تقسیم میکند و سپس به دو رویکرد دوگانهگرایی و فیزیکالیسم اشاره میکند.
دوگانهگرایی: ابتدا خاستگاه این نظریه را روشن میکند؛ که چرا در دنیای مدرن سر برآورد. و سپس به روایت دکارت از دوگانهگرایی و دو استدلال او میپردازد. به معضل تعامل امر فیزیکی و غیرفیزیکی در این نظریه میپردازد و دو واکنش موازیگرایی و پیپدیداری به این معضل را شرح میدهد.
رفتارگرایی: ابتدا به زمینۀ ظهور این نظریه یعنی پوزیتویسم منطقی میپردازد و توضیح میدهد که چگونه رفتارگرایان حالات ذهنی را به گرایشهای رفتاری تحلیل میبرند و نشان میدهد که چگونه رفتارگرایی مسئلۀ ذهن-بدن را منحل میکند. در پایان نیز به دو اشکال رفتارگرایی میپردازد.
نظریۀ اینهمانی نوع: روایت اولیۀ این نظریه را که از آن پلِیس و اسمارت است روشن میکند و سپس به پاسخ این دو فیلسوف به مخالفانشان بر اساس مغالطۀ پدیدارشناختی و مغالطۀ مفهومی میپردازد. نشان میدهد که چگونه این نظریه به نظریۀ وحدت علوم گره میخورد و در پایان به دو اشکال آن میپردازد. اشکال اصلی نظریه این است که به تعصبورزی افراطی متهم میشود و تحقق چندگانه را در خود جای نمیدهد.
کارکردگرایی: ابتدا تعریف کارکردی را توضیح میدهد و سپس به نظریۀ کارکردگرایی در ذهن اشاره میکند: کارکردگرایی حالت ذهنی را با توجه به ویژگیهای بیرونی آن (روابطش با دروندادها و بروندادها) تعریف میکند. مؤلف سپس به رابطۀ این نظریه با ایدۀ هوش مصنوعی قوی و استدلال اتاق چینی سرل را که در پی تضعیف آزمون تیورینگ است مطرح و نقد میکند. در پایان به دو استدلال علیه کارکردگرایی که هر دو به ویژگی پدیداری بعضی از حالات ذهنی متوسل میشوند میپردازد: استدلال طیف معکوس و استدلال کوالیای غایب.
یگانهانگاری بیقاعده: این نظریه که توسط دیویدسون ارائه شده شکلی از فیزیکالیسم غیرتقلیلی است (مثل کارکردگرایی). در سه بخش سه مدعای دیویدسون را که ظاهراً قابل جمع نیستند طرح میکند و برای ما روشن میکند که دیویدسون چگونه از سازگاری این سه دفاع میکند. در پایان نیز به انتقاد آن دسته از فیلسوفانی میپردازد که بر این باورند که نظریۀ دیویدسون به پیپدیداری میانجامد. آنها این پیامد را بسیار غیرجذاب مییابند چرا که ظاهراً ما را از هرگونه فاعلیت اصیل عقلانی محروم میکند.
مادیانگاری حذفی: این نظریه مدعی است که چیزی بهعنوان حالات ذهنی وجود ندارد. استدلال آنها بر این پایه است که روانشناسی عامه یک نظریه است. مؤلف در سه بخش به ایضاح ایده و استدلال چرچلند از نظریهپردازان اصلی این دیدگاه میپردازد و سپس در یک بخش آن را نقد میکند. از نظر مؤلف این نظریه حسنشهرتی ندارد.
فرارویدادگی: این مفهوم نیز توسط دیویدسون در فلسفۀ ذهن مطرح شده است. مؤلف برای ایضاح این مفهوم ابتدا از کاربرد آن در زیباشناسی و فلسفۀ اخلاق میگوید. در فلسفۀ ذهن مدعا این است که حالات ذهنی فرارویداده حالات فیزیکیاند. به دو روایت قوی و ضعیف آن پرداخته میشود و سپس به استدلالی میپردازد که علیه این ادعا است و نشان میدهد که فرارویدادگی نمیتواند صورتی از فیزیکالیسم باشد.
محتوای حالات ذهنی: ابتدا به آنچه در مقدمه گذشته وتقسیمبندی حالات ذهنی اشاره میکند. و سپس با محدود کردن خود به آن دسته از حالات ذهنی که رویآورندگی / محتوای بازنمودی دارند، بحث را ادامه میدهد. درونیگرایان میگویند محتوای حالتهای ذهنی متضمن ویژگیهای ذاتی فرد متفکر است و بیرونیگرایان میگویند محتوای حالتهای ذهنی اساساً مستلزم روابط اشیاء در بیرون از فرد متفکر است. به دو استدلال به نفع بیرونیگرایی و دو استدلال به نفع درونیگرایی (در حقیقت علیه بیرونیگرایی) پرداخته میشود و در پایان دو مفهوم محتوای بسته و باز را طرح میکند که بعضی امید دارند بیرونیگرایی را از معضلاتش برهاند.
کوالیا: ابتدا سعی میکند از طریق مقالۀ «خفاشبودن چگونه چیزی است؟» نیگل نشان دهد که کوالیا چه معضلی برای نظریههای فیزیکالیستی ایجاد کرده و سپس به استدلال معرفت جکسون علیه فیزیکالیسم و در دفاع از دوگانهگرایی در ویژگیها و پیپدیداری بودن کوالیا میپردازد. در بخش بعدی به دو انتقاد علیه استدلال معرفت میپردازد. در مجموع مؤلف بیشتر با منتقدان همدل است. در پایان نیز میپرسد آیا بهخاطر معضلات فیزیکالیستی باید به دوگانهگرایی بازگشت، و به آن پاسخ منفی میدهد.
@SeaInTheJar