tgoop.com/ShahnamehToosi/1871
Last Update:
#شاهنامه_تاریخ_استورهای
۱۰- شاهنامه را چگونه باید دریافت و چگونه گزارد!؟
ده - «دریافت»، رویدادی ناخودآگاه!
در دنباله سخن پیرامون نابسندگی روش برای رسیدن به «حقیقت» در علوم انسانی، با یادآوری این که همانگونه که پیشتر(اینجا) گفتیم، خویشکاری علوم طبیعی/تجربی بازگفت(تبیین Explanation) رویدادها و پدیدههاست و خویشکاری علوم انسانی دریافت (تفهُّم Undrestsnding) معنا و رازهای نهفته در رویدادها و کنشهای آدمی است!
کنشهای آدمی دارای پیچیدگیهای بسیارند و از سرچشمههایی چون باورها، ارزشها، آرمانها، سهش(احساس)ها، دانستهها و... سیراب شده و انگیزه میگیرند!
بر همین بنیاد روششناسیهای علوم تجربی آن کارآمدی و بسندگی را در علوم انسانی و اجتماعی ندارد و در این پهنه به فرتاب(الهام؛ کشف و شهود) نیز نیاز هست!
در سده بیستم زندآگاهی(هرمنوتیک) متن از «متن محوری» و «مؤلف محوری» به «مفسرمحوری» برکشیده شده و در هرمنوتیک فلسفی که با هایدگر آغاز شد و سپس گادامر و پیروانش گسترش دادند، هیچ گزارشی از هیچ متنی بی اندرکنش(تعامل) با رای و پیشانگارههای گزارنده(مفسر) هستی نمییابد!
راستی این است که هیچ گزارنده و هیچ خوانندهای بی پیشانگاره و بی پیشداوری با متن روبرو نمیشود! پس، از همان آغاز در پی گواههایی برای پایور داشتن(اثبات) پیشانگارههای خویش است و اندرکنش پیشانگارهها با متن زمینهساز دگرگونی (راستداشت و بهبود) و گسترش پیشانگارهها میگردد!
از این روی، ناهمسو با برداشت کلاسیک، فرایند دریافت(فهم) هرگز بی پیشانگاره و پیشدریافت آغاز نمیشود! پیشانگاره همچون «جوانهزا» در فرایند کریستالیزاسیون(نمونه: نباتسازی) مایه راه افتادن و روانی فرایند است! هرچه «جوانهزا» کارآمدی و سودمندی بیشتر داشته باشد، فرایند کریستالیزاسیون بهتر به انجام میرسد!
با این یادآوری که شاهنامه متنی است که از هزاران سال پیش از فردوسی به او و از زبان او به ما رسیده است! باید دانست که «پیشانگارهها» در همه بازه تاریخی زایش تا دریافت و گزارش متن با آن درآمیخته و از سوی دیگر این درآمیختگی با ذهن و باور فهمنده و گزارنده متن نیز انجام و نامهایی چون «هنر» ، «اخلاق» ، «هنجار» ، «ارزش» ، «باور» ، «آیین» ، «سنت» و ... پذیرفته است!
هرچه بازه تاریخی زایش تا دریافت متن بازتر، درآمیختگی آن با آرایه ها و پیرایهها و افزونهها و دگرشها بیشتر!
به گفته گادامر «دریافتها بر ویرانههای سترگِ باور و سنت استوارند!»
دریافت و گزارش متن از سوی گزارندگان گوناگون -هتا یک گزارنده در زمانهای گوناگون- میتواند دستخوش دگرگونی شود!
بر این بنیاد، همه دریافتها و گزارشها از ویژگی «نسبی بودن» برخوردارند، هریک بهرهای از «حقیقت» دارند و هیچیک «مطلق» نیستند!
از نگاه هرمنوتیک فلسفی، «دریافت» رویدادی است که چونی و چرایی و هنگام آن بر کسی روشن نیست! همیشه بخشی از آن رویداد در خودآگاه و بخشی در ناخودآگاه فهمنده و گزارنده رخ میدهد! آنچه در «خودآگاه» رخ میدهد همچون نوک کوه یخ و آنچه که در «ناخودآگاه» رخ داده، پیکره آن کوه است!
برجستهترین بخش «دریافت» بررسیِ همان رویدادهایی است که در ناخودآگاه رخ داده!
نگارنده، دریافت(فهم) را یک فرایند و آن را چنین میانگارد که گزارنده با یک چشمانداز نخستین(اولیه) سراغ متن میرود؛ میکوشد تا دیده بر نادیدههای چشمانداز خود بگشاید و با دیدن هر گوشهای از چشمانداز، چشمانداز یا چشماندازهای دیگری بر وی گشوده میشود!
چشمانداز نخستین، همان پیشانگاره گزارنده است که در فرایند دریافت و گزارش متن دستخوش دگرگونی میشود!
هرچه گوشههای نادیده هر چشمانداز بهتر و روشنتر به چشم آید، فرایند دریافت (و گزارش) متن بهتر پیموده میشود!
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
BY رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
Share with your friend now:
tgoop.com/ShahnamehToosi/1871