tgoop.com/ShahnamehToosi/2095
Last Update:
#سوزنی_به_خویشتن
از جمشید تا ضحاک!
نگاهی دیگرگون به شاهنامه
فراز ۱ - باورهای بازدارنده
✋ ✋ ✋ ✋ ✋
این دریافت از شاهنامه را واکافتیم (اینجا) که هریک از شاهان بخش آغازین شاهنامه (کیومرث تا فریدون)، «استعاره» و «جاندارانگاشته»ای از یک «روزگار» هستند!
داویدیم (اینجا) که «جمشید = همزاد تابندگی» نماد یک برش زمانی (برآورد: ده تا پانزدههزار سال!) از زندگی نیاکان بر پهنه خاک است که همراه بود با درخشش پیشرفتهای شگرف نیاکان در راه آسایش و زندگی بهتر!
همچنین این دیدگاه در میان آمد که آنچه که به نام «استوره» میشناسیم، به راستی آمیزهای است از یک هسته راستین و رخداده که در گذر از فرایند استورهپروری و بازگفتِ سینهبهسینه از سدها زادمان(نسل)، با انبوهی از «پندار»ها، «باور»ها، «آرمان»ها، «آرزو»ها و «آرایه»ها درآمیخته و پوشیده شده و افسانهگون به زادمانهای پسین رسیده است!
شاهنامه سرگذشت راستینی است که با چنین پوششی به خداینامه و در پی آن به شاهنامه ابومنصوری راه یافته و سپس به فردوسی فرزانه و با اعجاز سخن آن بزرگمرد به ما رسیده است!
آن گونه که از شاهنامه برمیآید، نیاکان بدان هنگام که داستانهای سینهبهسینه رسیده را باز مینوشتند، بر این باور بودند که،
سر نیکویها و دست بدی،
در دانش و کوشش و بخردی،
همه پاک در گردن پادشاست!
اُ زو ویژه پیدا شود کژّ و راست!
این باور -که استواردارنده تخت شاهان بود-، همراه با باور به فرّه ایزدی/کیانی، شاهان را جایگاهی فرازمینی میبخشید؛ «سایه خدا» میدانست؛ و مردم را از هر نگاه چپ به تخت و تاج باز میداشت!
هم این باور بود که داشتن سپاهی نیرومند برای نگاهبانی تخت و تاج و سرزمین و نیز نهادن «گنج» برای فراهم ساختن هزینههای سپاه را روا میدانست! بر بنیاد همین باور است که روزگارِ همزادی و هماغوشی با پیشرفتهای درخشان (جمشید) را -که از بنیاد در آن دوران نه جنگی در میان بود و نه نیازی به سپاهیگری(میلیتاریزم) و هتا هنوز آدمی به فلز دست نیافته بود!!- آرایه «ساخت جنگافزار» و سپاهیگری میبندد و گنج نهادن از راه سپاهیگری (تاراج) را میرواید:
نخست، آلت جنگ را دست برد!!
در نام جستن به گُردان سپُرد!!
به فرّ کَیی نرم کرد آهنا!!
چو خود و زره کرد و چون جوشنا!!
چو خَفتان و چون تیغ و برگُستوان
همه کرد پیدا به روشن رُوان!!
بدیناندرون، سال پنجاه رنج،
ببرد و از این چند، بنهاد گنج!
آن کدام «رنج»(=کوشش) است و این کدام «گنج»!!؟؟ این کدام گنج است که با یاری گُردان و با جنگ افزار نهاده شد!؟
جز... «چپاول و غارت» !؟
جز... «تاراج»!!؟؟
هرآینه این رویدادی نبود که به راستی رخ داده باشد! این پیرایهای است در گذر از فرایند استورهپروری بر رویداد راستین بسته شد!! و هم این باور است که هماره زمینه را برای خودکامگی و چپاول فرمانروایان فراهم ساخته!!
به برداشت نگارنده، این پیرایه تنها یک «باور بازدارنده» و از آنِ روزگار پسین (روزگار بازنوشتن خداینامه) بود و آموزههای روزگار جمشید را باید جدای از این پیرایه واکاوید و بررسید!!
به یاری یزدان، بر خواهیم رسید!
ایدون باد.
بازنگری و بازنویسی : سیروس حامی
اسفند ۱۴۰۰
تالار «رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه»
یارینامه : جامعهشناسی خودکامگی - علی رضاقلی
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
BY رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
Share with your friend now:
tgoop.com/ShahnamehToosi/2095