Notice: file_put_contents(): Write of 6551 bytes failed with errno=28 No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 50

Warning: file_put_contents(): Only 8192 of 14743 bytes written, possibly out of free disk space in /var/www/tgoop/post.php on line 50
رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه@ShahnamehToosi P.2108
SHAHNAMEHTOOSI Telegram 2108
#سوزنی_به_خویشتن
از جمشید تا ضحاک
(نگاهی دیگرگون به شاهنامه)
فراز ۷ – بی‌سرانجامی کنشهای پراگنده!

ارمایل و گرمایل، نشانی از یک خرده‌فرهنگ هستند که برخوردِ تکی و پراگنده با ستمگر را در نگر دارد!
فشار ستمِ ساستار، پاره‌ای از نیکخواهان (یا به گفته شاهنامه، پاکدین و پیش‌بین!) را به این سودا می‌دارد که تنها کاری را که از دستشان می‌آید را انجام دهند؛ باشد که از سنگینی ستم بکاهند!

مگر زین دو تن را که ریزند خون،
یکی را توان آوریدن برون!
برفتند و خوالیگری ساختند؛
خورش خود بی‌اندازه بشناختند!

شاهنامه، با ستایش پاکی و پیش‌بینی این کنشگران، به روشنی، بی‌سرانجامیِ چنین رویکردهایی را نشان می‌دهد! راستی این است که اگر هم کنش‌های پراگنده به نابودی «ستمگر» و «خودکامه» بینجامد، اگر همه نیزه‌ها هم «ستمگر» را نشانه روند، باز ساختارِ «ستمگری» و «خودکامگی» پابرجاست! این ساختار است که ضحاک را بر می‌کشد! در این ساختار، اگر یک ضحاک هم برود، ضحاک دیگری به جایش می‌نشیند و باز همان راه را پی‌ می‌گیرد!
ضحاک از گرایش باهَماد(جمعیت) به بهره‌گیری از گاوِدوشایِ دشت سواران نیزه‌گزار برآمد! گرایش آسان‌خواری و کارگریزی، انجامی جز چیرگی «خودکامگی و ستم» ندارد!
در چنین فرهنگِ همگانی، خرده‌فرهنگ ستم‌ستیزیِ پراگنده، به دگرگونی بنیادی نمی‌انجامد! هازمانی که فرهنگ همگانیش با سامانه فرمانروایی همخوانی دارد، مردمانی که خود در زندگی، به همان سازوکارهای فرمانروایان خودکامه دست می‌یازند، اگر هم کسی یا گروهی را از تخت به زیر کشند، باز هرکسی که به جایش بنشیند/بنشانند جز پیمودن همان راه گذشته نخواهد کرد!

به ارمایل و گرمایل خرده‌ای نیست! چرا که همه هازمان به پدیده‌های همگانی نگاهی انفرادی دارد! ما در پی شناخت آن نارسایی فرهنگی هستیم که ستم و خودکامگی را استوار می‌دارد!! اگرچند ستمگر و خودکامه را به زیر کشد!!

چُن آمد به نزدیک، خون ریختن،
ز شیرین‌رُوان اندرآویختن،
از آن روز بانانِ مردم‌کُشان
گرفته دو مردِ جُوان را کَشان،
پر از درد خوالیگران را، جَگر،
پر از خون دو دیده، پر از کینه سر،
همی بنگرید این بدان، آن بدین؛
ز کَردارِ بیدادشاهِ زمین
از آن دو یَکی را بپرداختند،
جز این چاره‌یی نیز نشناختند

این می گذرد و مردمان زیر ستم، پی می‌برند که یگانه راه رهایی، دگرگونی بنیادین در فرهنگ و رویکردهای همگانی است!
با رهنمودِ مامِ میهن(فرانک) از شتاب می‌پرهیزند و «جهان را به چشم جوانی» نمی‌بینند! دگرگونی بنیادین جهان‌بینی و گسترش آیین مهر، سازماندهی و پرورش تن و روان و پیمودن هفت زینه‌ی مهری در نهانگاهها(نزد مردِ دینی در البرزکوه!) از یک سو و روی آوردن به کار تولید برای توانمندی اقتصادی (از راه گسترش گاوداری - برمایه) و نیز کوشش در راه دانش و فناوری (گذار از دوران سنگ به دوران مفرغ!) مردمانِ زیر ستم ضحاک را به توانی تازه می‌رساند که خواب از چشمان سامانه ستم می رباید:

بپیچید ضحّاکِ بیدادگر،
بدریدش از هول، گفتی جگر!

همانگونه که در زنجیره نوشتار «راز رهایی نیاکان از ساستار ضحاک» واکاوی و روشن شد، سرانجام برتری فناوری و دستیابی به جنگ‌افزارهای مفرغی (کاوه=انقلاب مس) است که نیاکان را توان می‌دهد تا سامانه ستم را فرو ریزند و :

زمانه بی اندوه گشت از بدی،
گرفتند هرکس رهِ ایزدی
؛

پی خواهیم گرفت!


بازنگری و بازنویسی : سیروس حامی
اسفند ۱۴۰۰
تالار «
رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه»


یاری‌نامه : جامعه‌شناسی خودکامگی - علی رضاقلی

https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi



tgoop.com/ShahnamehToosi/2108
Create:
Last Update:

#سوزنی_به_خویشتن
از جمشید تا ضحاک
(نگاهی دیگرگون به شاهنامه)
فراز ۷ – بی‌سرانجامی کنشهای پراگنده!

ارمایل و گرمایل، نشانی از یک خرده‌فرهنگ هستند که برخوردِ تکی و پراگنده با ستمگر را در نگر دارد!
فشار ستمِ ساستار، پاره‌ای از نیکخواهان (یا به گفته شاهنامه، پاکدین و پیش‌بین!) را به این سودا می‌دارد که تنها کاری را که از دستشان می‌آید را انجام دهند؛ باشد که از سنگینی ستم بکاهند!

مگر زین دو تن را که ریزند خون،
یکی را توان آوریدن برون!
برفتند و خوالیگری ساختند؛
خورش خود بی‌اندازه بشناختند!

شاهنامه، با ستایش پاکی و پیش‌بینی این کنشگران، به روشنی، بی‌سرانجامیِ چنین رویکردهایی را نشان می‌دهد! راستی این است که اگر هم کنش‌های پراگنده به نابودی «ستمگر» و «خودکامه» بینجامد، اگر همه نیزه‌ها هم «ستمگر» را نشانه روند، باز ساختارِ «ستمگری» و «خودکامگی» پابرجاست! این ساختار است که ضحاک را بر می‌کشد! در این ساختار، اگر یک ضحاک هم برود، ضحاک دیگری به جایش می‌نشیند و باز همان راه را پی‌ می‌گیرد!
ضحاک از گرایش باهَماد(جمعیت) به بهره‌گیری از گاوِدوشایِ دشت سواران نیزه‌گزار برآمد! گرایش آسان‌خواری و کارگریزی، انجامی جز چیرگی «خودکامگی و ستم» ندارد!
در چنین فرهنگِ همگانی، خرده‌فرهنگ ستم‌ستیزیِ پراگنده، به دگرگونی بنیادی نمی‌انجامد! هازمانی که فرهنگ همگانیش با سامانه فرمانروایی همخوانی دارد، مردمانی که خود در زندگی، به همان سازوکارهای فرمانروایان خودکامه دست می‌یازند، اگر هم کسی یا گروهی را از تخت به زیر کشند، باز هرکسی که به جایش بنشیند/بنشانند جز پیمودن همان راه گذشته نخواهد کرد!

به ارمایل و گرمایل خرده‌ای نیست! چرا که همه هازمان به پدیده‌های همگانی نگاهی انفرادی دارد! ما در پی شناخت آن نارسایی فرهنگی هستیم که ستم و خودکامگی را استوار می‌دارد!! اگرچند ستمگر و خودکامه را به زیر کشد!!

چُن آمد به نزدیک، خون ریختن،
ز شیرین‌رُوان اندرآویختن،
از آن روز بانانِ مردم‌کُشان
گرفته دو مردِ جُوان را کَشان،
پر از درد خوالیگران را، جَگر،
پر از خون دو دیده، پر از کینه سر،
همی بنگرید این بدان، آن بدین؛
ز کَردارِ بیدادشاهِ زمین
از آن دو یَکی را بپرداختند،
جز این چاره‌یی نیز نشناختند

این می گذرد و مردمان زیر ستم، پی می‌برند که یگانه راه رهایی، دگرگونی بنیادین در فرهنگ و رویکردهای همگانی است!
با رهنمودِ مامِ میهن(فرانک) از شتاب می‌پرهیزند و «جهان را به چشم جوانی» نمی‌بینند! دگرگونی بنیادین جهان‌بینی و گسترش آیین مهر، سازماندهی و پرورش تن و روان و پیمودن هفت زینه‌ی مهری در نهانگاهها(نزد مردِ دینی در البرزکوه!) از یک سو و روی آوردن به کار تولید برای توانمندی اقتصادی (از راه گسترش گاوداری - برمایه) و نیز کوشش در راه دانش و فناوری (گذار از دوران سنگ به دوران مفرغ!) مردمانِ زیر ستم ضحاک را به توانی تازه می‌رساند که خواب از چشمان سامانه ستم می رباید:

بپیچید ضحّاکِ بیدادگر،
بدریدش از هول، گفتی جگر!

همانگونه که در زنجیره نوشتار «راز رهایی نیاکان از ساستار ضحاک» واکاوی و روشن شد، سرانجام برتری فناوری و دستیابی به جنگ‌افزارهای مفرغی (کاوه=انقلاب مس) است که نیاکان را توان می‌دهد تا سامانه ستم را فرو ریزند و :

زمانه بی اندوه گشت از بدی،
گرفتند هرکس رهِ ایزدی
؛

پی خواهیم گرفت!


بازنگری و بازنویسی : سیروس حامی
اسفند ۱۴۰۰
تالار «
رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه»


یاری‌نامه : جامعه‌شناسی خودکامگی - علی رضاقلی

https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi

BY رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه




Share with your friend now:
tgoop.com/ShahnamehToosi/2108

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Step-by-step tutorial on desktop: To view your bio, click the Menu icon and select “View channel info.” Concise Judge Hui described Ng as inciting others to “commit a massacre” with three posts teaching people to make “toxic chlorine gas bombs,” target police stations, police quarters and the city’s metro stations. This offence was “rather serious,” the court said. Hashtags are a fast way to find the correct information on social media. To put your content out there, be sure to add hashtags to each post. We have two intelligent tips to give you:
from us


Telegram رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه
FROM American