SHAHNAMEHTOOSI Telegram 2579
👈 بررسی چند واژه
شهر /شهریار / شاه / پادشاه / شاهنشاه
(بخش دویُم)

پ- شهریار - شاه – پادشاه – شاهنشاه

گفته آمد که از ریشه کهن‌آریایی (به ناروا: هند و اروپایی!) «کْسِی Ksey» به مانای «توانایی؛ شایستگی؛ اقتدار؛ تسلط؛ فرمان‌راندن؛ حکومت) در اوستایی واژه‌هایی چون«خْشَثرَXs^tra» (=شهریاری؛ پادشاهی، فرمانروایی) و خْشَی(فرمانروایی، حکومت، اقتدار) و «خْشَچا» (شاه، فرمانروا) و در سانسکریت «کْسَترَKsatra» به چم «نیرو، توان، برتری و قدرت شاهانه» ساخته شد! ریشه یادشده در پارسی امروز در آمیغهایی چون اردشیر و پادشاه و شاهنشاه و شهریور و شهریار/شهردار و شایستن و شایسته و شایان و شایگان و... به جا مانده است.


۱- شا/شاه ؛ پادشا ؛ شاهنشاه
از ریشه کهن‌آریایی «کْسِی Ksey» به مانای «توانایی؛ شایستگی؛ اقتدار؛ تسلط؛ فرمان‌راندن؛ حکومت) در اوستایی واژۀ «خْشَچا» (فرمانروا) و از آن در پهلوی واژۀ «شا / شاه /شَه» (فرمانروا ؛ سلطان ؛ حاکم ؛ مَلِک ؛ خدیو) برآمد!

خروشید و زد دست بر سر ز شاه،
که «شاها، منم کاوه‌ی دادخواه»!

۱/۳۷/۲۰۲

پیشوند «پاد» از ریشه کهن‌آریایی «پا» (نگاهبانی ؛ پاییدن) برآمده که در اوستایی از آن واژه‌های «پاییتی/پاوان/پانا» (پشتیبان ؛ نگاهبان) ساخته شده و امروزه در واژه‌هایی چون پاسبان، پادگان، آبادان(آپاتان) ، شبان، باغبان و... زنده است! افزودن «پاد» به «شاه» به آن پرمانه(مفهوم) نگاهبانی و پشتیبانی می‌بخشد!
بدینگونه در فرهنگ ایران کهن، پادشا را هیچ برتری بر آنچه که پشتیبانی و نگاهبانی می‌کند نیست! «ولی» و «صاحب اختیار» شهروندان نیست! همتراز شهروندان و پشتیبان و نگاهبان کشور است!

ازیرا که پرورده‌ی پادشا،
نباید که باشد مگر پارسا!

۱/۵۷/۱۵۲

سرانجام واژه «شاهنشاه/شهنشاه» که کوتاه‌شده (مخفف) «شاهان‌شاه» یا «شاه‌شاهان» است،

فرستاده‌ی سلم چون گشت باز،
شهنشاه بنشست و بگشاد راز.

۱/۶۶/۳۹۹

در سامانه «شاهنشاهی» که به راستی تنها در روزگار کیانیان، کورش بزرگ، و اشکانیان کاربرد داشته، شاهنشاهی ایران به چندین پادشاهی بخش شده و هر پادشاهی را یک پادشاه فرمان می‌راند و گونه‌ای خودگردانی (فدرالیسم) می‌شد! این پادشاهی‌های خودگردان همه زیر پرچم یگانه ایران یکپارچه بودند و از «شاهنشاه» فرمان می‌بردند و به او باژ و ساو می‌دادند و به هنگام جنگ به فرمان شاهنشاه سپاه می‌آراستند و می‌جنگیدند! سلوکیان نیز به شیوه نزدیک به خودگردانی ایرانی فرمان می‌راندند که شاهنامه «ملوک طوایف» نامیده است!

چو بر تخت‌شان شاد بنشاندند،
ملوکِ‌طوایف همی خواندند.

۳/۳۴۳/۷۰

زنده‌یاد پیرنیا فرنام «شاهنشاه» را برابر «شاهِ شاهان» و ویژه هخامنشیان دانسته که به شاهان اشکانی نیز گفته شد!
در روزگار ما و در کشوری با سامانه پادشاهی غیر فدراتیو که پادشاهی‌های خودگردان ندارد، فرنام درست فرمانروای کشور «شاه» یا «پادشاه» است، و «شاهنشاه» نامیدن او روا نیست!
همچنین شایان یادآوری است که هم‌ریشه دانستن «شاه» و «اشا» سخنی نادرست است!


۲- شهریار ؛ شهردار ؛ شهریور
در زبان اوستایی با افزودن پسوند «دارَ Dara» به مانای «داشتن؛ نگاه‌داشتن» به «خْشَثرَXs^tra» واژۀ «خشَترَدارَ Xs^tra-Dara» (داراندۀ شهریاری) و با افزودن پسوند «وَیریا Vairya» (برگزیدنی ؛ سزاوار گزینش) واژه «خشَترَ-وَیریا Xs^tra-Vairya» (سزاور گزیده‌شدن به فرمانروایی) ساخته شد. از این دو، نخستین به شهردار و شهریار و دودیگر به شهریور گشتند! «شهریور» (شهریاری نیک) نام یکی از امشاسپندان یا فروزه‌های اهورامزدا و نام ششمین ماه هر سال و نیز چهارمین روز از روزهای سی‌گانه هر ماه نیز بوده است!
«شهردار» به کسی که نگاه‌دارنده شهر است و به پرمانه ایرانی، پرستش(ارایه خدمت) مردم شهر یا پرستاری شهر را بر دوش دارد گفته می‌شود!
«شهریار» ؛ واژه «شهر» را به مانای گسترده‌تر (=کشور ؛ مملکت) در بر می‌گیرد و به کسی گفته می‌شود که بر کشور فرمان می‌راند! پس «شهریار» را می‌توان با «شاه» یکی دانست! «شاه» و «شهریار» برابر «پادشاه» و «شاهنشاه» نیز به کار رفته‌اند!

بگویم چو فرمایدم شهریار،
پیامِ جوانانِ ناهوشیار.
۱/۶۵/۳۶۴


نویسنده : سیروس حامی - امرداد ۱۴۰۲
با یاری‌جویی از :

۱- حقوق جهان در ایران باستان – فریدون جنیدی
۲- فرهنگ واژه‌های اوستا – کانگا - احسان بهرامی
۳- فرهنگ ریشه واژگان فارسی – دکتر علی نورائی
۴- فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی – محمد حسن‌دوست
۵- فرهنگ فارسی - دکتر محمد معین
۶- شاهنامه فردوسی – ویرایش دکتر خالقی مطلق – دوره چهارجلدی سخن ۱۳۹۸
(نشانی بیتها به ترتیب: شماره دفتر ؛ شماره رویه ؛ شماره بیت)
۷- لغتنامه دهخدا
۸- تاریخ ایران باستان - پیرنیا



https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi



tgoop.com/ShahnamehToosi/2579
Create:
Last Update:

👈 بررسی چند واژه
شهر /شهریار / شاه / پادشاه / شاهنشاه
(بخش دویُم)

پ- شهریار - شاه – پادشاه – شاهنشاه

گفته آمد که از ریشه کهن‌آریایی (به ناروا: هند و اروپایی!) «کْسِی Ksey» به مانای «توانایی؛ شایستگی؛ اقتدار؛ تسلط؛ فرمان‌راندن؛ حکومت) در اوستایی واژه‌هایی چون«خْشَثرَXs^tra» (=شهریاری؛ پادشاهی، فرمانروایی) و خْشَی(فرمانروایی، حکومت، اقتدار) و «خْشَچا» (شاه، فرمانروا) و در سانسکریت «کْسَترَKsatra» به چم «نیرو، توان، برتری و قدرت شاهانه» ساخته شد! ریشه یادشده در پارسی امروز در آمیغهایی چون اردشیر و پادشاه و شاهنشاه و شهریور و شهریار/شهردار و شایستن و شایسته و شایان و شایگان و... به جا مانده است.


۱- شا/شاه ؛ پادشا ؛ شاهنشاه
از ریشه کهن‌آریایی «کْسِی Ksey» به مانای «توانایی؛ شایستگی؛ اقتدار؛ تسلط؛ فرمان‌راندن؛ حکومت) در اوستایی واژۀ «خْشَچا» (فرمانروا) و از آن در پهلوی واژۀ «شا / شاه /شَه» (فرمانروا ؛ سلطان ؛ حاکم ؛ مَلِک ؛ خدیو) برآمد!

خروشید و زد دست بر سر ز شاه،
که «شاها، منم کاوه‌ی دادخواه»!

۱/۳۷/۲۰۲

پیشوند «پاد» از ریشه کهن‌آریایی «پا» (نگاهبانی ؛ پاییدن) برآمده که در اوستایی از آن واژه‌های «پاییتی/پاوان/پانا» (پشتیبان ؛ نگاهبان) ساخته شده و امروزه در واژه‌هایی چون پاسبان، پادگان، آبادان(آپاتان) ، شبان، باغبان و... زنده است! افزودن «پاد» به «شاه» به آن پرمانه(مفهوم) نگاهبانی و پشتیبانی می‌بخشد!
بدینگونه در فرهنگ ایران کهن، پادشا را هیچ برتری بر آنچه که پشتیبانی و نگاهبانی می‌کند نیست! «ولی» و «صاحب اختیار» شهروندان نیست! همتراز شهروندان و پشتیبان و نگاهبان کشور است!

ازیرا که پرورده‌ی پادشا،
نباید که باشد مگر پارسا!

۱/۵۷/۱۵۲

سرانجام واژه «شاهنشاه/شهنشاه» که کوتاه‌شده (مخفف) «شاهان‌شاه» یا «شاه‌شاهان» است،

فرستاده‌ی سلم چون گشت باز،
شهنشاه بنشست و بگشاد راز.

۱/۶۶/۳۹۹

در سامانه «شاهنشاهی» که به راستی تنها در روزگار کیانیان، کورش بزرگ، و اشکانیان کاربرد داشته، شاهنشاهی ایران به چندین پادشاهی بخش شده و هر پادشاهی را یک پادشاه فرمان می‌راند و گونه‌ای خودگردانی (فدرالیسم) می‌شد! این پادشاهی‌های خودگردان همه زیر پرچم یگانه ایران یکپارچه بودند و از «شاهنشاه» فرمان می‌بردند و به او باژ و ساو می‌دادند و به هنگام جنگ به فرمان شاهنشاه سپاه می‌آراستند و می‌جنگیدند! سلوکیان نیز به شیوه نزدیک به خودگردانی ایرانی فرمان می‌راندند که شاهنامه «ملوک طوایف» نامیده است!

چو بر تخت‌شان شاد بنشاندند،
ملوکِ‌طوایف همی خواندند.

۳/۳۴۳/۷۰

زنده‌یاد پیرنیا فرنام «شاهنشاه» را برابر «شاهِ شاهان» و ویژه هخامنشیان دانسته که به شاهان اشکانی نیز گفته شد!
در روزگار ما و در کشوری با سامانه پادشاهی غیر فدراتیو که پادشاهی‌های خودگردان ندارد، فرنام درست فرمانروای کشور «شاه» یا «پادشاه» است، و «شاهنشاه» نامیدن او روا نیست!
همچنین شایان یادآوری است که هم‌ریشه دانستن «شاه» و «اشا» سخنی نادرست است!


۲- شهریار ؛ شهردار ؛ شهریور
در زبان اوستایی با افزودن پسوند «دارَ Dara» به مانای «داشتن؛ نگاه‌داشتن» به «خْشَثرَXs^tra» واژۀ «خشَترَدارَ Xs^tra-Dara» (داراندۀ شهریاری) و با افزودن پسوند «وَیریا Vairya» (برگزیدنی ؛ سزاوار گزینش) واژه «خشَترَ-وَیریا Xs^tra-Vairya» (سزاور گزیده‌شدن به فرمانروایی) ساخته شد. از این دو، نخستین به شهردار و شهریار و دودیگر به شهریور گشتند! «شهریور» (شهریاری نیک) نام یکی از امشاسپندان یا فروزه‌های اهورامزدا و نام ششمین ماه هر سال و نیز چهارمین روز از روزهای سی‌گانه هر ماه نیز بوده است!
«شهردار» به کسی که نگاه‌دارنده شهر است و به پرمانه ایرانی، پرستش(ارایه خدمت) مردم شهر یا پرستاری شهر را بر دوش دارد گفته می‌شود!
«شهریار» ؛ واژه «شهر» را به مانای گسترده‌تر (=کشور ؛ مملکت) در بر می‌گیرد و به کسی گفته می‌شود که بر کشور فرمان می‌راند! پس «شهریار» را می‌توان با «شاه» یکی دانست! «شاه» و «شهریار» برابر «پادشاه» و «شاهنشاه» نیز به کار رفته‌اند!

بگویم چو فرمایدم شهریار،
پیامِ جوانانِ ناهوشیار.
۱/۶۵/۳۶۴


نویسنده : سیروس حامی - امرداد ۱۴۰۲
با یاری‌جویی از :

۱- حقوق جهان در ایران باستان – فریدون جنیدی
۲- فرهنگ واژه‌های اوستا – کانگا - احسان بهرامی
۳- فرهنگ ریشه واژگان فارسی – دکتر علی نورائی
۴- فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی – محمد حسن‌دوست
۵- فرهنگ فارسی - دکتر محمد معین
۶- شاهنامه فردوسی – ویرایش دکتر خالقی مطلق – دوره چهارجلدی سخن ۱۳۹۸
(نشانی بیتها به ترتیب: شماره دفتر ؛ شماره رویه ؛ شماره بیت)
۷- لغتنامه دهخدا
۸- تاریخ ایران باستان - پیرنیا



https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi

BY رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه




Share with your friend now:
tgoop.com/ShahnamehToosi/2579

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) While the character limit is 255, try to fit into 200 characters. This way, users will be able to take in your text fast and efficiently. Reveal the essence of your channel and provide contact information. For example, you can add a bot name, link to your pricing plans, etc. Read now When choosing the right name for your Telegram channel, use the language of your target audience. The name must sum up the essence of your channel in 1-3 words. If you’re planning to expand your Telegram audience, it makes sense to incorporate keywords into your name. It’s easy to create a Telegram channel via desktop app or mobile app (for Android and iOS):
from us


Telegram رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه
FROM American