tgoop.com/ShahnamehToosi/2776
Last Update:
👌👌👌👌👌👌👌👌
کاربرد «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
یکی از کاربردهای کارواژه «برگشتن» در سخن فردوسی بزرگ «شدن» است!
شوربختانه این برابرنهاد واژه «برگشتن» در گذر زمان وانهاده و به فراموشی سپرده شده! هم از این روی کاتبان این کاربرد را ندانستند و با دستبردن در سخن فردوسی بزرگ، بیشتر «تر»(نشان صفت تفضیلی) را جایگزین «بر» کردند؛ پاره ای هم وات(حرف) نخست را بی نقطه نوشتند!) که بیشتر مایه سستی سخن است!
نمونه :
۱- در برابر تهدید خوابگزاران از سوی ضحاک، موبد بینادل تیزهوشی به نام زیرک، به تنگ میآید و ترس را کنار میگذارد و زبان به گزارش خواب ضحاک میگشاید:
دلش تنگ برگشت و بیباک شد،
گشادهزوان پیشِ ضحاک شد.
۲- زال پس از نخستین دیدار مهراب، از او خوشش میآید و دلش به او تیز (گراینده/دوستدار) می شود
خوش آمد هماناش دیدار اوی،
دلش تیز برگشت در کار اوی!
پیشتر از این دیدار مهراب را ندیده بوده که تیز(دوستدار) دیدارش باشد و اکنون دوستدارتر!!
۳- در خان چهارم رستم همینکه تهمتن یاد از خداوند مهر میکند، چهره زن جاده دگرگون میشود
چُن آواز داد از خداوندِ مهر،
دگرگونه برگشت جادو به چهر!
نویسش «دگرگونهتر» که همه نسخهها و چاپها آوردهاند جایی ندارد! «صفت تفضیلی» به کار نمیآید!!
۴- اسفندیار پس از آن که به تیر گز رستم از پای میافتد، به اندرز رو به رستم میگوید:
تو اکنون مپرهیز و خیز، اندرآی،
که ما را دگرگونه برگشت رای!
(نظرم عوض شد!)
۵- اردشیر پس از کشتن هفتواد:
ﭼن ﺁﺳﻮﺩﻩ برﮔﺸﺖ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺳﺘﻮﺭ
ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ﻟﺸﮑﺮ ﺳﻮﯼ ﺷﻬﺮِ ﮔﻮﺭ
(پس از به در کردن ماندگی از تن...)
۶- پس از به همسری بهرام گور درآمدن سه دختر برزین:
به مشکوی زرین شدند این سه ماه،
همیبود تا مست برگشت شاه!
(ماندند تا شاه مست شد!)
۷- در جنگ بهرام آذرگشتسب با ساوهشاه:
بدانگه که شب تیره برگشت، شاه
به بغپور فرمود تا بیسپاه...
و ... نمونههای دیگر که نیازمند تصحیح (قیاسی) هستند!!
ناگفته نماند که خوشبختانه بیتهایی در شاهنامه هست که در آنها به روشنی «برگشتن» برابر «شدن» به کار رفته که چون جای دگرگشت «بر» به «تر» نبوده، به همان نویسش نژاده به جامانده و این خود راهنمای تصحیح قیاسی میتواند بود!
«غروب خورشید» چند بار در شاهنامه به زیبایی «زرد برگشتن خورشید» گفته شده! نمونه:
بدانگه که خورشید برگشت زرد
پدید آمد آن چادرِ لاژورد
(هنگامی که خورشید زرد شد)
و یا در داستان دوازده رخ و در نامه پیران به افراسیاب:
اُ زان پس شنیدم یکی بدخبر،
اُ زان نیز برگشتم آسیمهسر!
(آسیمهسر شدم!)
استادان جنیدی و کزازی و خالقی مطلق هریک بخشی از فسادها در ضبطِ «برگشتن» را در واپسین ویراست خود با روشنبینی تصحیح کردهاند. ولی به باور این کهتر شماری مانده که پیشنهاد تصحیح قیاسی دارم!
با آزرم استادانم که وامدار یکایک ایشانم!
نوآموز – سیروس حامی!
https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi
BY رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
Share with your friend now:
tgoop.com/ShahnamehToosi/2776