SHAHNAMEHTOOSI Telegram 2871
#به‌زه_کردن_کمان
بایسته‌ای پیش از کارزار!

#به‌زه_کردن_کمان، کاری بود سنگین و زمان‌بر! که انجام آن برای جنگاور یا شکارچی در میدان کارزار یا در رویارویی با شکار شدنی نبود! و باید پیش از رفتن به میدان انجام شود!

در هر یک از دو سوی کمان شیاری بر «زاغ کمان» ایجاد می‌شود تا «زه» بر آنها استوار باشد! کمانور به آسانی زه را بر نخستین شیار استوار می‌سازد؛ ولی انداختن و استوارکردن سر زه در شیار دویُم، نیازمند نیروی پهلوانی و زمان است! راه انجام این کار این است👇

1- کمانور یک سر کمان(که زه بر آن استوار شده) بر زمین می‌نهد.
2- زانو بر زمین می‌نهد.
3- با نیروی تن و یک دست سر دیگر کمان را به سوی زمین می‌کشد و به سر دیگر نزدیک می‌کند.
4- با نزدیک شدن دو سر کمان، می‌تواند سر دیگر زه را در شیار دویم بیندازد!

این‌گونه، دو سر زه در دو شیار کمان جای می‌گیرند و زه کشیده شده و نیرویی هم در کمان نهفته می‌ماند! (برابر اصل کنش و واکنش ایستایی)

روشن است که #به_زه_کردن_کمان نه ایستاده شدنی است و نه سوار بر اسب!! و نه در هنگامه جنگ و شکار!!

#به_زه_کردن_کمان در سخن نژاده فردوسی بزرگ، نخست در لشکرکشی افراسیاب به فرمان پشنگ به ایران در پادشاهی نوذر آمده است! آن‌گاه که افراسیاب بارمان را راهی میدان می‌کند:

به روی دژم گفت با بارمان،
که «جوشن بپوش و به‌زه کن کمان!»


دودیگر، در نبرد هفت پهلوان، گرازه با کمانی که از پیش «به زه» کرده بود، به میدان می‌آید:

گرازه به زه بر نِهاده کمان،
بیامد بر آن کار بسته میان!


باز، در همین داستان، گیو با دستوری تهمتن می‌رود تا «ره بگیرد بر افراسیاب»!

بشد تازیان تا سر پل دمان،
به زه برنهاده دو زاغ کمان!


در نبرد رستم و اشکبوس، تهمتن با کمان «به‌زه» راهی میدان می شود:

کمان را «به‌زه‌بر» به بازو فگند؛
به بند کمربر بزد تیر چند!



این چند نمونه و نمونه‌های بسیار دیگر گواه بایستگی به زه کردن کمان پیش از رفتن به میدان است!


نشان دیگر بایستگی «به‌زه کردن کمان» به زور بازو و پهلوانی داستان سیاوش است، در میدان چوگان افراسیاب:

سیاوش چو گفتار مهتر شنید،
ز ترکش کمان کیان برکشید،


پس افراسیاب کمان را نگاهی می کند و از کرسیوز می خواهد که آن را «به‌زه» درآورد و کرسیوز ناتوان می ماند! پس افراسیاب خود به این می کوشد و

به‌زه کرد خندان؛ چنین گفت شاه
که «اینت کمانی چو باید براه!
مرا نیز گاهِ جوانی کمان،
چنین بودو اکنون دگر شد گمان!!



از سوی دیگر، در نسخه‌ها و چاپ‌های شاهنامه کم نیستند بیت‌هایی افزوده افزایندگان -نا آگاه از این بایستکی- که گاه این کار نیازمند نیروی پهلوانان را به «ترک گلرخ» سپرده‌اند:

کمان ترک گل‌رخ به زه برنِهاد،
به دست جهان‌پهلوان درنِهاد!!

«زال و روداوه»

یا «به‌زه کردن کمان» را در هنگامه کارزار می‌پندارند!

نمونه:
اسپندیار پس از رویارویی با دو گرگ سترگ،در خان نخست،

کمان را به زه کرد مردِ دِلیر،
بغرید بر سان غرنده‌شیر!

و یا، در داستان بهرام گور و زن پالیزبان، بهرام پس از رویارویی با اَژدَها:

کمان را به‌زه کرد و تیری خدنگ،
بزد بر برِ اَژدَها بی‌درنگ!


روشن است که افزایندگان ناآگاه، آیین و چگونگی و هنگام «به‌زه کردن کمان» را نمی‌دانستند!

یاری‌نامه‌ها:
1- پیشگفتار ویرایش شاهنامه – استاد فریدون جنیدی
2- تاربرگ «کمان بلند»
http://www.daneshgara.co.uk/longbow-%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF

🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹


https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi



tgoop.com/ShahnamehToosi/2871
Create:
Last Update:

#به‌زه_کردن_کمان
بایسته‌ای پیش از کارزار!

#به‌زه_کردن_کمان، کاری بود سنگین و زمان‌بر! که انجام آن برای جنگاور یا شکارچی در میدان کارزار یا در رویارویی با شکار شدنی نبود! و باید پیش از رفتن به میدان انجام شود!

در هر یک از دو سوی کمان شیاری بر «زاغ کمان» ایجاد می‌شود تا «زه» بر آنها استوار باشد! کمانور به آسانی زه را بر نخستین شیار استوار می‌سازد؛ ولی انداختن و استوارکردن سر زه در شیار دویُم، نیازمند نیروی پهلوانی و زمان است! راه انجام این کار این است👇

1- کمانور یک سر کمان(که زه بر آن استوار شده) بر زمین می‌نهد.
2- زانو بر زمین می‌نهد.
3- با نیروی تن و یک دست سر دیگر کمان را به سوی زمین می‌کشد و به سر دیگر نزدیک می‌کند.
4- با نزدیک شدن دو سر کمان، می‌تواند سر دیگر زه را در شیار دویم بیندازد!

این‌گونه، دو سر زه در دو شیار کمان جای می‌گیرند و زه کشیده شده و نیرویی هم در کمان نهفته می‌ماند! (برابر اصل کنش و واکنش ایستایی)

روشن است که #به_زه_کردن_کمان نه ایستاده شدنی است و نه سوار بر اسب!! و نه در هنگامه جنگ و شکار!!

#به_زه_کردن_کمان در سخن نژاده فردوسی بزرگ، نخست در لشکرکشی افراسیاب به فرمان پشنگ به ایران در پادشاهی نوذر آمده است! آن‌گاه که افراسیاب بارمان را راهی میدان می‌کند:

به روی دژم گفت با بارمان،
که «جوشن بپوش و به‌زه کن کمان!»


دودیگر، در نبرد هفت پهلوان، گرازه با کمانی که از پیش «به زه» کرده بود، به میدان می‌آید:

گرازه به زه بر نِهاده کمان،
بیامد بر آن کار بسته میان!


باز، در همین داستان، گیو با دستوری تهمتن می‌رود تا «ره بگیرد بر افراسیاب»!

بشد تازیان تا سر پل دمان،
به زه برنهاده دو زاغ کمان!


در نبرد رستم و اشکبوس، تهمتن با کمان «به‌زه» راهی میدان می شود:

کمان را «به‌زه‌بر» به بازو فگند؛
به بند کمربر بزد تیر چند!



این چند نمونه و نمونه‌های بسیار دیگر گواه بایستگی به زه کردن کمان پیش از رفتن به میدان است!


نشان دیگر بایستگی «به‌زه کردن کمان» به زور بازو و پهلوانی داستان سیاوش است، در میدان چوگان افراسیاب:

سیاوش چو گفتار مهتر شنید،
ز ترکش کمان کیان برکشید،


پس افراسیاب کمان را نگاهی می کند و از کرسیوز می خواهد که آن را «به‌زه» درآورد و کرسیوز ناتوان می ماند! پس افراسیاب خود به این می کوشد و

به‌زه کرد خندان؛ چنین گفت شاه
که «اینت کمانی چو باید براه!
مرا نیز گاهِ جوانی کمان،
چنین بودو اکنون دگر شد گمان!!



از سوی دیگر، در نسخه‌ها و چاپ‌های شاهنامه کم نیستند بیت‌هایی افزوده افزایندگان -نا آگاه از این بایستکی- که گاه این کار نیازمند نیروی پهلوانان را به «ترک گلرخ» سپرده‌اند:

کمان ترک گل‌رخ به زه برنِهاد،
به دست جهان‌پهلوان درنِهاد!!

«زال و روداوه»

یا «به‌زه کردن کمان» را در هنگامه کارزار می‌پندارند!

نمونه:
اسپندیار پس از رویارویی با دو گرگ سترگ،در خان نخست،

کمان را به زه کرد مردِ دِلیر،
بغرید بر سان غرنده‌شیر!

و یا، در داستان بهرام گور و زن پالیزبان، بهرام پس از رویارویی با اَژدَها:

کمان را به‌زه کرد و تیری خدنگ،
بزد بر برِ اَژدَها بی‌درنگ!


روشن است که افزایندگان ناآگاه، آیین و چگونگی و هنگام «به‌زه کردن کمان» را نمی‌دانستند!

یاری‌نامه‌ها:
1- پیشگفتار ویرایش شاهنامه – استاد فریدون جنیدی
2- تاربرگ «کمان بلند»
http://www.daneshgara.co.uk/longbow-%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF

🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹


https://www.tgoop.com/ShahnamehToosi

BY رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه




Share with your friend now:
tgoop.com/ShahnamehToosi/2871

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Private channels are only accessible to subscribers and don’t appear in public searches. To join a private channel, you need to receive a link from the owner (administrator). A private channel is an excellent solution for companies and teams. You can also use this type of channel to write down personal notes, reflections, etc. By the way, you can make your private channel public at any moment. A new window will come up. Enter your channel name and bio. (See the character limits above.) Click “Create.” A few years ago, you had to use a special bot to run a poll on Telegram. Now you can easily do that yourself in two clicks. Hit the Menu icon and select “Create Poll.” Write your question and add up to 10 options. Running polls is a powerful strategy for getting feedback from your audience. If you’re considering the possibility of modifying your channel in any way, be sure to ask your subscribers’ opinions first. In the next window, choose the type of your channel. If you want your channel to be public, you need to develop a link for it. In the screenshot below, it’s ”/catmarketing.” If your selected link is unavailable, you’ll need to suggest another option. It’s easy to create a Telegram channel via desktop app or mobile app (for Android and iOS):
from us


Telegram رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه
FROM American