Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/ShahnamehToosi/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه@ShahnamehToosi P.3372
SHAHNAMEHTOOSI Telegram 3372
#جشن_سده و اتهام زدودن آن از شاهنامه!

در کنار نوروز و مهرگان، جشن سده نیز از ارزمندترین و دیرپای‌ترین جشنهای آیینی ایرانیان است!
در بارۀ ریشه و چگونگی پیدایی جشن سده، سخن‌ها گوناگون است و بررسی همه آنها از گنجایی این کوتاه بیرون! نگاهی گذرا به پاره‌ای از ریشه‌هایی که برای جشن سده یا #جشن_آتش گفته شده:

۱- به سد تن رسیدن زادگان #کیومرث
۲- به جهان آمدن جهنام(جهنم)
۳- آتش افروختن به فراخور پیروزی #فریدون بر#ضحاک.
۴- پنجاه شب و پنجاه روز به نوروز(۱۰۰=۵۰+۵۰)
۵- سد روز از آغاز زمستان(ماه آبان)
۶- شناخت آتش از سوی #هوشنگ پیشدادی
۷- سد روز تا گردآوری غله در جنوب ایران

زنده‌یاد استاد #مهرداد_بهار پیوند میان «سده» و شماره «سد ۱۰۰» را درست نمی‌داند و «سده» را از ریشه «سَدَک sadak» پارسی باستان به مانای «پیدایی و آشکار شدن» و در پیوند با طلوع و زایش دانسته است!

یکی از نازش‌انگیزترین ریشه‌ها یا فرزانش(فلسفه)های گفته شده برای جشن سده که از سوی ایرانشناس نامی، پروفسور #مری_بویس در میان نهاده شده، پیوستگی آن با بازگشت #رپیثوین(سرور و نگاهبان گرمای نیم‌روز) به روی زمین، سد روز پس از رفتن به زیرِزمین است!

در باورهای کهن ایرانی که سال به دو موسم تابستان(هفت ماه) و زمستان(پنج ماه) بخش می‌شد، ایزد #رپیثوین نگاهبان گرمای نیم‌روز تابستان و یار و یاور تیشتر است.
در آغاز موسم زمستان و آنگاه که دیو سرما به زمین می‌تازد، رپیثوین به زیرِ زمین می‌رود و ریشه گیاهان و آبها را گرم نگاه می‌دارد و از آنان نگاهبانی می‌کند تا تباه نشوند! بازگشت او به روی زمین با نوروز و مایه گرم شدن دوباره زمین است!
در این باور، مردم با افروختن آتش، سد روز پس از رفتن رپيثوين و پنجاه روز پيش از بازگشتش، برای گرم كردن گياهان و چيرگي بر سرمای سخت به او ياری می‌رساندند. از این دیدگاه این جشن یادگاری از روزگار کشاورزی نخستین بوده است که در اوج سرما با افروختن آتش در گوشه و کنار کشتزارها و باغ‌ها به جلوگیری از سرمازدگی درختان و گیاهان کمک ‌می‌کرده‌اند!

این رویکرد به #سده، نگرش نازش‌انگیز دانشیگ نیاکان و شناخت ایشان از گردش سال و ماه و دوره‌های گرما و سرما و زندگی دوباره گیاهان است!✔️


گاه گفته شده که گویا پاره‌ای مصححان «جشن سده را از شاهنامه زدوده اند!!»! این داوش، بی‌بنیاد، کین‌ورزانه و نابخردانه است.

آنچه که نه سخن فردوسی، که سروده افزایندگان به شاهنامه دانسته شده، و نیاوردنشان در متن را نمی‌توان «زدودن سده از شاهنامه» دانست، بیتهایی است که در متن کهنترین و معتبرترین دستنویسهای شاهنامه (فلورانس۶۱۴، سن‌‌ژوزف، قاهره۷۴۲، استانبول۸۰۳، استانبول۹۰۳) نیامده! در نسخه لندن۶۷۵ با خطی دیگرگون حاشیه‌نویسی شده، بنداری در متن الشاهنامه آورده و دیگر نسخه‌ها نیز جابجا، درهم و گاه با کاستی آورده‌اند!

زمان پیدایش جشن سده نیز در آبشخورهای گوناگون (آثارالباقیه و التفهیم ابوریحان، زین‌الاخبار گردیزی، و... نه روزگار هوشنگ، که زمان مشی و مشیانه، کیومرث، فریدون، زوتهماسب، و هتا اردشیر پاپکان نیز گفته شده است!
تبری و بلعمی و ثعالبی روایتی نزدیک روایت افزوده به شاهنامه را در خود دارند و مجمل‌التواریخ –که از مهمترین آبشخورهایش شاهنامه فردوسی است!- این داستان را نیاورده است!

این نشانه‌ها گواه آن است که روایت آتش و بنیادنهادن جشن سده در روزگار هوشنگ، روایتی جداگانه و نانوشته و گفتاری بوده که کسی خوشش آمده و در بحر متقارب سروده و در حاشیه دستنویسی از شاهنامه نوشته (در شاهنامه لندن ۶۷۵، بیتها در حاشیه آورده شده‌اند!) و در بازنویسیهای پسین به متن کشانده شده‌اند!

بویژه؛ سخن کودکانه «چیز دراز» نامیدن مار:

پدید آمد از دور چیزی دراز!!!!

یا نارسایی قافیه در بیت:

برآمـد به سنگ گـران سنگِ خُرد؛
هم آن و هم این سنگ بشکست خُرد!

یا آوردن «طبع سنگ» که نمی‌توان آن را سخن فردوسی دانست، نشانه‌های آنند که بیتها و روایت نژاده و سروده فردوسی نیستند! این سخن، به هیچ روی به معنی «زدودن جشن سده از شاهنامه» نیست! افزون بر این که روایت منسوب به شاهنامه، کودکانه ترین روایتهاست و از بُن، این بیتها و این روایت سروده فردوسی و بخشی از شاهنامه نبوده‌اند، فردوسی فرزانه خود بارها و بارها از جشن سده سخن گفته و نبودن بیتهای افزوده در متن، #جشن_سده را از شاهنامه نمی‌زداید!

۱- آغاز پادشاهی گشتاسپ:
به هر برزنی جشنگاهی سده
همه گرد بر گردش آتشکده

۲- اندرز دارا به اسکندر:
نگه دارد این جشنگاه سده،
همین فرِّ نوروز و آتشکده!

۳-جنگ اردشیر و اردوان:
برآورد از آن چشمـه آتشکـده
بدو تازه شد مهر و جشن سده

۴-زادن نوشین‌روان از مادر:
نِهاد اندر آن مرز آتشکده،
بزرگیّ نوروز و جشن سده

و...

ناگفته نماند که پاره‌ای استادان گرانمایه همداستان نبوده یا نیستند!


بازنوشت: سیروس حامی
بهمن ۱۴۰۳ - یزد



http://www.tgoop.com/ShahnamehToosi



tgoop.com/ShahnamehToosi/3372
Create:
Last Update:

#جشن_سده و اتهام زدودن آن از شاهنامه!

در کنار نوروز و مهرگان، جشن سده نیز از ارزمندترین و دیرپای‌ترین جشنهای آیینی ایرانیان است!
در بارۀ ریشه و چگونگی پیدایی جشن سده، سخن‌ها گوناگون است و بررسی همه آنها از گنجایی این کوتاه بیرون! نگاهی گذرا به پاره‌ای از ریشه‌هایی که برای جشن سده یا #جشن_آتش گفته شده:

۱- به سد تن رسیدن زادگان #کیومرث
۲- به جهان آمدن جهنام(جهنم)
۳- آتش افروختن به فراخور پیروزی #فریدون بر#ضحاک.
۴- پنجاه شب و پنجاه روز به نوروز(۱۰۰=۵۰+۵۰)
۵- سد روز از آغاز زمستان(ماه آبان)
۶- شناخت آتش از سوی #هوشنگ پیشدادی
۷- سد روز تا گردآوری غله در جنوب ایران

زنده‌یاد استاد #مهرداد_بهار پیوند میان «سده» و شماره «سد ۱۰۰» را درست نمی‌داند و «سده» را از ریشه «سَدَک sadak» پارسی باستان به مانای «پیدایی و آشکار شدن» و در پیوند با طلوع و زایش دانسته است!

یکی از نازش‌انگیزترین ریشه‌ها یا فرزانش(فلسفه)های گفته شده برای جشن سده که از سوی ایرانشناس نامی، پروفسور #مری_بویس در میان نهاده شده، پیوستگی آن با بازگشت #رپیثوین(سرور و نگاهبان گرمای نیم‌روز) به روی زمین، سد روز پس از رفتن به زیرِزمین است!

در باورهای کهن ایرانی که سال به دو موسم تابستان(هفت ماه) و زمستان(پنج ماه) بخش می‌شد، ایزد #رپیثوین نگاهبان گرمای نیم‌روز تابستان و یار و یاور تیشتر است.
در آغاز موسم زمستان و آنگاه که دیو سرما به زمین می‌تازد، رپیثوین به زیرِ زمین می‌رود و ریشه گیاهان و آبها را گرم نگاه می‌دارد و از آنان نگاهبانی می‌کند تا تباه نشوند! بازگشت او به روی زمین با نوروز و مایه گرم شدن دوباره زمین است!
در این باور، مردم با افروختن آتش، سد روز پس از رفتن رپيثوين و پنجاه روز پيش از بازگشتش، برای گرم كردن گياهان و چيرگي بر سرمای سخت به او ياری می‌رساندند. از این دیدگاه این جشن یادگاری از روزگار کشاورزی نخستین بوده است که در اوج سرما با افروختن آتش در گوشه و کنار کشتزارها و باغ‌ها به جلوگیری از سرمازدگی درختان و گیاهان کمک ‌می‌کرده‌اند!

این رویکرد به #سده، نگرش نازش‌انگیز دانشیگ نیاکان و شناخت ایشان از گردش سال و ماه و دوره‌های گرما و سرما و زندگی دوباره گیاهان است!✔️


گاه گفته شده که گویا پاره‌ای مصححان «جشن سده را از شاهنامه زدوده اند!!»! این داوش، بی‌بنیاد، کین‌ورزانه و نابخردانه است.

آنچه که نه سخن فردوسی، که سروده افزایندگان به شاهنامه دانسته شده، و نیاوردنشان در متن را نمی‌توان «زدودن سده از شاهنامه» دانست، بیتهایی است که در متن کهنترین و معتبرترین دستنویسهای شاهنامه (فلورانس۶۱۴، سن‌‌ژوزف، قاهره۷۴۲، استانبول۸۰۳، استانبول۹۰۳) نیامده! در نسخه لندن۶۷۵ با خطی دیگرگون حاشیه‌نویسی شده، بنداری در متن الشاهنامه آورده و دیگر نسخه‌ها نیز جابجا، درهم و گاه با کاستی آورده‌اند!

زمان پیدایش جشن سده نیز در آبشخورهای گوناگون (آثارالباقیه و التفهیم ابوریحان، زین‌الاخبار گردیزی، و... نه روزگار هوشنگ، که زمان مشی و مشیانه، کیومرث، فریدون، زوتهماسب، و هتا اردشیر پاپکان نیز گفته شده است!
تبری و بلعمی و ثعالبی روایتی نزدیک روایت افزوده به شاهنامه را در خود دارند و مجمل‌التواریخ –که از مهمترین آبشخورهایش شاهنامه فردوسی است!- این داستان را نیاورده است!

این نشانه‌ها گواه آن است که روایت آتش و بنیادنهادن جشن سده در روزگار هوشنگ، روایتی جداگانه و نانوشته و گفتاری بوده که کسی خوشش آمده و در بحر متقارب سروده و در حاشیه دستنویسی از شاهنامه نوشته (در شاهنامه لندن ۶۷۵، بیتها در حاشیه آورده شده‌اند!) و در بازنویسیهای پسین به متن کشانده شده‌اند!

بویژه؛ سخن کودکانه «چیز دراز» نامیدن مار:

پدید آمد از دور چیزی دراز!!!!

یا نارسایی قافیه در بیت:

برآمـد به سنگ گـران سنگِ خُرد؛
هم آن و هم این سنگ بشکست خُرد!

یا آوردن «طبع سنگ» که نمی‌توان آن را سخن فردوسی دانست، نشانه‌های آنند که بیتها و روایت نژاده و سروده فردوسی نیستند! این سخن، به هیچ روی به معنی «زدودن جشن سده از شاهنامه» نیست! افزون بر این که روایت منسوب به شاهنامه، کودکانه ترین روایتهاست و از بُن، این بیتها و این روایت سروده فردوسی و بخشی از شاهنامه نبوده‌اند، فردوسی فرزانه خود بارها و بارها از جشن سده سخن گفته و نبودن بیتهای افزوده در متن، #جشن_سده را از شاهنامه نمی‌زداید!

۱- آغاز پادشاهی گشتاسپ:
به هر برزنی جشنگاهی سده
همه گرد بر گردش آتشکده

۲- اندرز دارا به اسکندر:
نگه دارد این جشنگاه سده،
همین فرِّ نوروز و آتشکده!

۳-جنگ اردشیر و اردوان:
برآورد از آن چشمـه آتشکـده
بدو تازه شد مهر و جشن سده

۴-زادن نوشین‌روان از مادر:
نِهاد اندر آن مرز آتشکده،
بزرگیّ نوروز و جشن سده

و...

ناگفته نماند که پاره‌ای استادان گرانمایه همداستان نبوده یا نیستند!


بازنوشت: سیروس حامی
بهمن ۱۴۰۳ - یزد



http://www.tgoop.com/ShahnamehToosi

BY رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه


Share with your friend now:
tgoop.com/ShahnamehToosi/3372

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Telegram channels fall into two types: The visual aspect of channels is very critical. In fact, design is the first thing that a potential subscriber pays attention to, even though unconsciously. Although some crypto traders have moved toward screaming as a coping mechanism, several mental health experts call this therapy a pseudoscience. The crypto community finds its way to engage in one or the other way and share its feelings with other fellow members. Activate up to 20 bots Choose quality over quantity. Remember that one high-quality post is better than five short publications of questionable value.
from us


Telegram رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه
FROM American