Telegram Web
💠 قصه نابودی ایران و تشیع(۱)

پس از دوره ساسانی، دیگر چیزی به نام کشور و ملت ایران در واقع وجود نداشت جز آنکه تفسیری ماورایی و فانتزی از مفهوم ایران داشته باشیم. آنچه بود خلافت اسلامی و سپس حکومت‎های مغولان و ترکان بود. بخش‌هایی از فرهنگ ایرانی هرچند زنده مانده بود اما چنان دگرگون شد که به سختی می‌توان نام ایرانی بر آن گذاشت.

پس از چند قرن برای اولین بار این شیعیان صفوی بودند که کشور ایران را احیا کردند و با کمک علما و محدثین شیعه با هویت و فرهنگی متمایز برای ایران، ملت‌سازی کردند. امروزه وقتی از ایران صحبت می‎کنیم باید بدانیم که این ایران به پشتوانه مذهب شیعه از دوره صفویه و در تضاد با فرهنگ متجاوزِ اسلامِ سنّی احیا شده است. پروسه ملت سازی بر پایه تشیع در اواسط دوره قاجار به کمال خود رسید و فرهنگ ایرانی غنایی دوباره یافت و کشور ایران ثباتی به خود دید.

مهمترین دشمن این ایران جدید از همان ابتدا خلافت مسلمانان سنّی بود که از هیچ اقدامی برای بازگرداندن ایران به خلافت یا نابود کردن ایران از صحنه روزگار دریغ نمی‎کردند. خلافت عثمانی یکی از سه ابرقدرت آن زمان بود که امروزه کمتر نامی از آن به عنوان یکی از دشمنان تاریخی ملت ایران شنیده می‎شود. هیچ قدرتی به اندازه عثمانی برای دستبردن در سرنوشت ملت شیعه‌ی ایران انگیزه نداشت. ردپای دخالت عثمانی از جنبش تحریم تنباکو تا مشروطیت در تاریخ ایران دیده می‌‎شود. عثمانی که شاه شیعه را مانع اصلی اتحادِ جهان اسلام تحت خلافت عثمانی در جنگ با قدرت‎های اروپایی می‎دید اولین ضربه را وارد ساخت. ناصرالدین شاه که دوره‎ای از ثبات و رشد اقتصادی و فرهنگی و سیاسی را برای ایران رقم زده بود و ایران را به دور از چالش‌های استعمار و مدرنیته و تهدیدهای روسیه و عثمانی به پیش می‎برد، با هدایت جمال الدین اسدآبادی(جاسوس دستگاه خلافت عثمانی) ترور شد. تیری که بر قلب ناصر الدین شاه خورد در واقع تیری بود که به قلب ایران نوین خورد.

اما مهمتر از قتل شاه، نقشه نابودی زیربنای ایران جدید یعنی مذهب تشیع بود. با مشروطه، نهادهای سنتی یکی پس از دیگری فرو ریخت و تنها "مذهب" باقی ماند که یک نهاد فرهنگی بود و با تغییرات سیاسی و اقتصادی آسیب نمی‌دید. نابودی مذهب تشیع در ایران که ضامن قوام و دوام این ملت بود با ایجاد انحراف در روحانیون شیعه ممکن بود. در آن وقت مجتهدین شیعه پس از سال‌ها فترت با حمایت قاجار دوباره قدرت نهاد دین را به دست گرفته و توانستند اخبارگرایان شیعه را از صحنه خارج کنند. برخلاف شاهان قاجار که مذهب شیعه را به عنوان قوام ملت ارج می‎نهادند، مشروطه‌خواهان در مقام منتقد مذهب ظاهر شدند و شاهان پهلوی در رویای بازگشت به دوران کوروش بودند. بدین ترتیب ارتباط دربار با مذهب گسسته شد و نهاد دین راه خود را جدا کرد. دیگر نه شاه از حمایت نهاد دین برخودار بود و نه نهاد دین از حمایت شاه، بلکه هر یک به سمتی رفتند. شاه به سمت ایران‌گرایی و روحانیت به سمت اسلام‌گرایی گرایش یافت؛ که هر دو درونمایه‌ای چپ و مارکسیستی داشتند. غافل از اینکه در ایران جدید که از دوره صفویه بازسازی شده بود ملت و مذهب "یکی" بودند.

ادامه در پست بعدی


🆔 @ShiaOmari
💠 قصه نابودی ایران و تشیع(۲)

ادامه از پست قبلی

پروژه عثمانی برای مقابله با قدرت‎های غربی، استفاده از نیروی مسلمین با تشکیل گروه‎های سیاسی و مذهبی در جهان اسلام بود. این الگوی عملی و خط فکری که با ابتکار جمال الدین اسدآبادی آغاز شده بود پس از فروپاشی عثمانی هم ادامه یافت. موفق‌ترین نمونه این تشکیلات جماعت اخوان المسلمون مصر بود. تفکرات این جریان در جهان اسلام بخشی از روحانیون شیعه(از جمله نواب صفوی در ایران) را تحت تأثیر قرار داد. گروهی جدید که با افکار جهان وطنی و آرمان‎های اسلامی پر شدند. این گروه با کمک روشنفکران چپ دانشگاهی و با الگوگیری از اسلام‌گرایان سنّی، تفسیری انقلابی از مذهب تشیع ارائه دادند. مذهب جدیدی ساخته شد که هیچ شباهتی به سنت شیعی نداشت و در خدمت ملت ایران نبود. تشیع که تا دیروز به عنوان قوام دین و دولت بود به عنوان سلاحی برای دگرگونی جامعه و انقلاب سیاسی به کار گرفته شد. در نتیجه متولیّان مذهب قدرت سیاسی را در دست گرفتند و شد آنچه شد...

امروزه مردم ایران با مشاهده مفاسد بی‌شمار دولت منتسب به اسلام از مذهب گریزان شده‌اند و عده‌ای دیگر نیز با بزرگداشت انقلاب مشروطه و دولت پهلوی بر مذهب ایران حمله می‎برند. ولی باید آگاه بود که این ملت هیچگاه در طول تاریخ بدون مذهب نبوده است. کسانی که با کوبیدن مذهب به دنبال نجات ایران هستند قدم در راهی ظلمانی می‎گذارند. ایران به تنهایی می‎تواند جولانگاه هر نوع حکومتی باشد، اما این سنت شیعی است که توصیه‎های روشنی برای مدارا با جهان و حفظ حقوق مالکیت دارد و ایرانِ بدون هویت شیعی درباره این مسائل مهم ساکت است. ایرانِ بدون نظام ارزشی و هویت فکری راهی به نجات نخواهد یافت. چیزی که ایران را به ورطه نابودی کشاند همین بود.

منبع: کانال هویت امامیه

📌 مطلب مرتبط: اضمحلال تشیع در ایران

#صفویه #قاجار #پهلوی #ایران #اسلام #شیعه #حکومت_اسلامی #اخوانیگری #اخوان_المسلمین #مشروطه #نقد_ولایت_فقیه  #دین #مذهب #ایرانگرایی

🆔 @ShiaOmari
​​💠 ابن عربی، مولوی، ملاصدرا، سید قطب، زید و بکر و عَمرو فهمیدند ولی اهل‌بیت پیامبر نفهمیدند؟! این محال است

🔹صاحب دیلم گوید: از جعفر بن محمد(امام صادق علیه السلام) شنیدم که در حضور جمعی از اهل کوفه می‌فرمود: «شگفتا از مردم! که تمام علم خود را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گرفتند و به آن عمل کرده و هدایت شدند، ولی گمان می‌کنند اهل بیت او علمش را نگرفته‌اند؟! در حالی که ما اهل بیت او و ذریه‌ی او هستیم. در خانه‌های ما وحی نازل شد و از نزد ما علم به سوی مردم خارج گشت. آیا گمان می‌کنند آنان دانستند و هدایت شدند، ولی ما جاهل و گمراه ماندیم؟! قطعاً این محال است!»

🔹حکم بن عُتیبه نقل می‌کند: مردی در منطقه «ثعلبیه» با حسین بن علی(علیها السلام) که عازم کربلا بود، ملاقات کرد. بر آن حضرت وارد شد و سلام کرد. امام علیه السلام به او فرمود: «از کدام شهر هستی؟» گفت: «از اهل کوفه‌ام»
امام فرمود: «به خدا قسم ای برادر اهل کوفه! اگر تو را در مدینه ملاقات می‌کردم، اثر جبرئیل در خانه‌ی ما و نزول وحی بر جدّم را به تو نشان می‌دادم! ای برادر اهل کوفه! آیا مردم علم را از نزد ما اخذ کنند و بدانند ولی ما جاهل بمانیم؟! این چیزی است که شدنی نیست»

📗الکافی، ج۱، ص۳۹۸-۳۹۹


پی‌نوشت‌:
این که باید دین را منحصراً از اهل‌بیت پیامبر و احادیث ایشان اخذ نمود امری بدیهی است و بسیار جای شگفتی دارد که این امر بدیهی و آشکار برای برخی منتسبان به تشیع هنوز روشن نیست یا در آن تردید دارند، و یا شاید هم پذیرشِ این حقیقت با اقتدارشان در تضاد بوده و به تنزّل جایگاهشان منجر خواهد شد.

دین خود را از احادیث کتب معتبره اخذ کنیم

الحمدلله آن قدر از میراث اهلبیت علیهم السلام باقی مانده که نیازی به قیل و قال دیگران نداریم

راه برون رفت از سنّی‌زدگی

#دین_شناسی #فضائل_اهل_بیت #حدیث_شناسی #نقد_تصوف #نقد_عرفان_ابن_عربی‌ #مولوی #ملاصدرا #حدیثگرایی #سیدقطب

🆔 @ShiaOmari
​​💠 دشمنی اهل رأی و اجتهاد با احادیث و علت آن

🔹از امیرالمؤمنین علیه‌السلام منقول است که فرمود: «ای گروه شیعیان ما و ای دوستداران ما! از اهل رأی[یعنی کسانی که بر اساس نظرات خود و بدون استناد به سخنان پیامبر و امامان معصوم دین را ارائه می‌دهند] بپرهیزید، زیرا آنان دشمنان سنت‌اند. احادیث از دستشان گریخته و نتوانسته‌اند آن را حفظ کنند، و سنت برایشان سنگین آمده و نتوانسته‌اند آن را فرا گیرند؛ پس بندگان خدا را به بردگی گرفته و اموال خدا را بین خود دست به دست می‌کنند؛ در نتیجه مردم در برابر آنان خاضع شده و شبیه سگ‌ها از آنان اطاعت می‌کنند. اصحاب رأی با اهل حق[یعنی کسانی که به آثار اهلبیت تمسک می‌کنند] به ستیز برخاسته و خود را به جای امامان راستین نشانده‌اند، در حالی که از کافران ملعونند. سؤال‌هایی از آنان می‌شود که پاسخش نمی‌دانند، اما شرم دارند اعتراف کنند که نمی‌دانند، پس با نظرات خود به مقابله با دین می‌پردازند(و در دین نظر شخصی می‌دهند)، پس گمراه شده و دیگران را نیز گمراه می‌کنند. بدانید که اگر دین با قیاس شناخته می‌شد، مسح کف پا در وضو از مسح روی پا شایسته‌تر بود»

📗التفسير المنسوب إلي الإمام العسكريّ عليه السلام، ص۶۵

📌 مطلب مرتبط

#حدیث #احادیث #اجتهاد #نقد_اجتهاد #اهل_رأی

🆔 @ShiaOmari
کدام گروه در تاریخ بیشتر از همه باعث بدنامی مذهب و ضربه به تشیع شده است؟
Anonymous Poll
3%
محدثین سنتی و اخباریون
10%
غالیان منتسب به تشیع
87%
مجتهدین علی الخصوص انقلابیون قائل به حکومت و خلافت
💠 ترک کننده‌ی تقیه‌ هیچ ایمانی ندارد و از شیعیان نیست

🔹امام رضا صلوات الله علیه فرمود: «آن که در مقابل گناهان و شبهات خویشتنداری نمی‌کند، هیچ دینی ندارد. و آن که تقیه نمی‌کند هیچ ایمانی ندارد. قطعاً گرامی‌ترین شما نزد خداوند کسی است که تقیه را بیشتر به کار می‌بندند. گفته شد: ای پسر رسول خدا تا کی؟ فرمود: تا روزِ وقت معلوم، که همان روزِ خروج قائم ما اهل‌بیت است. پس هر کس تقیه را پیش از قیام قائم ما ترک کند از ما نیست»

📗کمال الدین و تمام النعمة، تألیف شیخ صدوق، ج۲، ص۲۴۵

صَدَقَ مولانا الرضا علیه السلام. کسی که تا پیش از قیام قائم علیه السلام، انقلاب می‌کند و حکومت و خلافت تشکیل می‌دهد و با اندیشه صدور انقلاب با سایر قدرت‌ها‌ درگیر می‌شود و آن‌ها را تحریک به واکنش می‌کند، به فرمایش اهل‌بیت علیهم‌السلام و خبر دادن‌های متعدد ایشان ایمان و اعتقادی ندارد؛ ایمان ندارد که قیام و انقلاب باعث بدتر شدن اوضاع شیعیان می‌شود. ایمان ندارد که إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا بِإِمَامٍ «زمین جز با امام اصلاح نمی‌شود»(کافی، ۲: ۲۱)

#تقیه_صبر_انتظار
#تقیه #صدور_انقلاب #جمهوری_اسلامی #اسرائیل

🆔 @ShiaOmari
​​من حق دارم از کسی که با رویکردی تهاجمی و ترک تقیه، منافع و جان و مال و دین و دنیای من و نزدیکانم و شیعیان را به خطر انداخته‌ انتقاد کنم و از او عصبانی باشم. مخصوصاً اینکه با نام دین و اهل بیت و امامان من این کار را کرده است.

هیچ کس جنگ را دوست ندارد.‌ هیچ کس از کشته شدن مردم عادی خوشحال نمی‌شود. و اصلا این همه تلاش ما در ترویج فرهنگ تقیه و صبر و صلح و انتظار همه در جهت همین جنگ‌زدایی و آغاز نشدنِ جنگ بود. اما کو گوش شنوا!

به هر حال من نمی‌توانم از کسی که عاملِ اصلی این بدبختی‌ها بوده و با سخن و عملش جنگ را به ارمغان آورده حمایت کنم!


🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند زبان را با عذابی عذاب می‌کند که هیچ یک از اعضا و جوارح را آن گونه عذاب نمی‌کند. زبان گوید: پروردگارا! مرا به گونه‌ای عذاب کردی که چیزی را این گونه عذاب نکرده‌ای؟ خداوند به او می‌فرماید: کلمه‌ای از تو خارج شد و به شرق و غرب عالم رسید و به واسطه‌ی آن خونی که خداوند ریختن آن را حرام کرده بود، ریخته شد، و مالی به حرام چپاول شد، و به ناموسی تجاوز شد. به عزّت و جلالم سوگند تو را با کیفری عذاب می‌دهم که هیچ یک از اعضا و جوارحت را آن گونه عذاب نکرده باشم (الکافی ۲: ۱۱۵)

#تقیه_صبر_انتظار #تقیه #جنگ_جمهوری_اسلامی_اسرائیل #جمهوری_اسلامی #اسرائیل

🆔 @ShiaOmari
روانشناسی این تصویر برای شناخت اینکه بسیاری از مردم ما چطور بار اومدن کافیه!

انسان‌ها معمولاً در صدد جبران کمبودها و نواقص خود هستند.
اگر نتوانی کمبودها و خلأها و تحقیرها را با امور ارزشمند و واقعی جبران کنی احتمالا به سراغ دروغ، شعار، حرف‌ها و حرکات احساسی، فریب دادن با بزرگنمایی در داشته‌های خود و نمایش و پز دادن خواهی رفت.
مرضی که بسیاری به آن مبتلا هستند!

🆔 @ShiaOmari
​​💠 حماقت یا عداوت ؟

یکی از انقلابیون ذوب شده در تصوّف و اجتهاد به مطلبی که ما در گذشته درباره علت کشته شدن امامان معصوم نوشته‌ایم، نقدهایی را مطرح کرده است که در تصویر می‌توانید ملاحظه کنید.

اما پاسخ ما:

اولاً در خلافت اسلامی بحث جانشینی رسول خدا مطرح می‌باشد لذا نزد عموم مسلمین این یک اصل است که کسی سزاوار جانشینی رسول خداست که اشبه‌ الناس(شبیه‌ترین مردم) به ایشان باشد چه در علم به احکام دین و تفسیر قرآن و شناخت وحی، چه در مکارم اخلاقی و طهارت باطنی، چه در فصاحت و بلاغت و شجاعت و...! بحث پزشک و معمار و بقال و نجّار نیست! بنابراین طبیعی است که خلفای بنی عباس با پزشک و معمار کاری نداشته باشند چون این مشاغل برای خلافت در آن دوران از اساس مطرح نبودند؛ اما با امامان شیعه کار داشته باشند و حسادت ورزند.

ثانیاً حسادت حاکم به عالم هیچ هم مضحک نیست. در حکومت‌های شخص‌محور و توتالیتر(تمامیت‌خواه) بسیار طبیعی است که با افراد مشهورِ محبوب نزد مردم مقابله شود و آنان را حصر و حبس و سرکوب کرده و یا لا اقل تریبون را از آنان بگیرند. کما اینکه در حکومت ایران نیز هر فرد مشهورِ محبوبی را یا حذف می‌کنند یا حصر می‌کنند و یا فراری می‌دهند!

ثالثاً در آموزه‌های اهل‌بیت علیهم‌السلام آنچه فراوان است و شاید مجموعِ احادیث آن بالغ بر ۴۰۰ حدیث برسد، یکی «تقیه» است و دیگری «نهی از قیام و انقلاب». که این‌ها دقیقاً خلاف انقلابی‌گری و قیام و مبارزات نظامی و معارضات سیاسی است. به ضرس قاطع می‌توان گفت در موضوعات انگشت‌شماری است که این میزان حدیث از ائمه طاهرین صادر شده است. شما از آن هزاران شاهد ادعایی خود تنها دو مورد از کتب معتبره حدیثی، مطلبی بیاورید دالّ بر مثلا قیام و حرکت انقلابی امام باقر علیه السلام!

رابعاً امامان ما بزدل و ترسو نبودند بلکه دارای عقلانیت و منطق بودند، دقیقاً بر خلاف رهبران و امامان اِخوانی و زیدی مسلک شما. امامان ما چون می‌دانستند جز برای قائم آل محمد شرایط فراهم نمی‌شود لذا مسیر خودکشی را انتخاب نکردند(وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ: خود را به دستان خود، به هلاکت نیفکنید). برای امامان ما خون و جان شیعیانشان بسیار مهم بود و نمی‌خواستند شیعیان خود را وارد کارزاری کنند که شکست در آن حتمی است و جز ویرانی و فلاکت و بدبختی و فقر آورده‌‌ی دیگری ندارد. امامان ما بر خلاف بعضی به دنبال اسکی روی خون بی‌گناهان و شیعیان نبودند.

جدا از این اگر شما در ادعایتان صادق هستید و بر ضرورت مبارزه با حاکم سفاک و ظالم پافشاری دارید، پس چرا نسبت به ظالم کنونی خفه‌خون گرفته‌ و تا کنون لب به انتقاد از او نگشوده‌اید؟! اما بارها به علم و عصمت ائمه طاهرین به دید تردید و انکار نگریسته‌اید!

#علت_کشته_شدن_امامان

🆔 @ShiaOmari
​​💠 چرا مصیبت شهادت امام حسین علیه السلام از مصیبت همه روزها -حتی شهادت پیامبر و امیرالمومنین علیهما الصلاة و السلام- عظیم‌تر است؟

🔹عبدالله بن فضل گوید: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: یا ابن رسول الله! چرا روز عاشورا روز مصیبت و غم و بی‌تابی و گریه است ولی روزی که پیامبر در آن قبض روح شد و روزی که حضرت فاطمه از دنیا رفت و روزی که امیرالمؤمنین کشته شد و روزی که امام حسن با سم کشته شد مثل روز عاشورا نیست؟!
فرمود: روز شهادت امام حسین علیه السلام از سایر روزها مصیبتش بزرگتر است؛ زیرا اصحاب کساء که گرامی‌ترین مخلوقات خدا به شمار می‌روند پنج نفر بودند. هنگامی که پیامبر صلّی الله علیه و آله از میان ایشان رفت، حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام باقی ماندند، مردم به ایشان تسلیت می‌گفتند و دل مردم از دیدن ایشان تسلی و تسکین پیدا می‌کرد. هنگامی که حضرت زهرا از دنیا رفت مردم به امام علی و امام حسن و امام حسین علیهم السّلام تسلیت می‌گفتند و دل مردم با دیدن ایشان آرام می‌گرفت. وقتی حضرت علی علیه السلام از دنیا رفت، مردم به امام حسن و امام حسین علیهما السّلام تسلیت می‌گفتند و دل مردم به این دو خوش بود. وقتی که امام حسن علیه السلام را شهید کردند، مردم به امام حسین علیه السلام تسلیت می‌گفتند و دل مردم با ایشان آرامش می‌یافت.
اما هنگامی که امام حسین علیه السلام کشته شد، کسی از اصحاب کساء باقی نمانده بود که مردم به وی تسلیت گویند و دلشان به او آرام گیرد. پس رفتنِ امام حسین علیه السلام مانند این بود که همه اصحاب کسا رفته باشند، و زنده بودن آن حضرت مثل این بود که همه ایشان زنده هستند. به خاطر همین مصیبت روز عاشورا از مصیبت همه روزها عظیم‌تر است.
راوی گوید: به امام صادق علیه السّلام گفتم: یا ابن رسول الله! چه مانعی داشت که بعد از امام حسین علیه السلام، مردم با وجود امام سجاد علیه السّلام تسلی یابند، همان طور که به پدران آن بزرگوار تسلی می‌یافتند؟ فرمود: آری، امام سجاد علیه السّلام بعد از پدران خود سرور عبادت‌کنندگان و امام و حجت بر خلق بود، ولی در عین حال با پیامبر ملاقاتی نداشت و چیزی از آن حضرت نشنیده بود و علمش را از پدرش از پدربزرگش از پیامبر به ارث برده بود. ولی مردم حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام را پیوسته با رسول خدا صلّی الله علیه و آله مشاهده کرده بودند و هرگاه به یکی از آنان نظر می‌کردند به یاد آن زمانی می‌افتادند که او با رسول خدا بود و رسول خدا با او و درباره او چه می‌گفت و چه سفارشاتی می‌کرد. هنگامی که همه ایشان شهید شدند، مردم از مشاهده این گرامی‌ترینِ افراد نزد خدا محروم شدند. و در شهید شدن هیچ یک از آنان این مصیبت نبود که همگی از دست رفته باشند، غیر از شهادت امام حسین علیه السّلام؛ زیرا آن حضرت بعد از همه‌ی آنان شهید شد. بدین علت است که مصیبت روز شهادت امام حسین علیه السلام از همه روزها بزرگ‌تر است.

📗علل الشرائع، ص۳۰۳-۳۰۴

#محرم #عاشورا #عاشوراء #امام_حسین #سیدالشهداء #عزا

🆔 @ShiaOmari
قضیه ایران و اسرائیل در ادامه چه می‌شود؟

هدف اسراییل از بین بردن ابزارهایی است که اصل موجودیت او را تهدید می‌کند. در قضیه ایران، آنچه اصل موجودیت اسرائیل را تهدید می‌کند چند چیز است؛ ۱- قدرت موشکی ۲- توان هسته‌ای ۳- فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و مسئولان ارشد فناوری هسته‌ای ۴- رهبری سیاسی

به جز مورد آخر(یعنی رهبران سیاسی) در جنگ ۱۲ روزه، اسرائیل به اهدافی که مدنظر داشت تقریباً به طور کامل دست یافت. یعنی در کمتر از دو هفته تاسیسات هسته‌ای ایران را با کمک آمریکا از بین برد. بسیاری از فرماندهان ارشد سپاه را ترور کرد. بیش از نیمی از لانچرهای پرتاپ موشک و برخی از تونل‌های زیرزمینی موشکی و حدود ۸۰ درصد از پدافندها را نابود کرد. همچنین برتری هوایی و اختیار آسمان ایران را از غرب تا مرکز و حتی برخی نقاط شرقی به دست آورد.

به نظر می‌رسد اسرائیل تا زمانی که تمامی تهدیدها را خنثی نکند و خیالش از این بابت راحت نشود، کوتاه نخواهد آمد. از کسی که ۹۰ درصد مسیر را طی کرده انتظار کوتاه آمدن هم نمی‌توان داشت! این آتش بس هم ظاهراً دو علت داشت: ۱- فرصت به رهبری سیاسی ایران برای تغییر موضع و پیمودن مسیر صلح و سازش ۲- تجدید قوا


آیا جنگ ادامه خواهد داشت؟

آنچه در ادامه رخ خواهد داد پیش‌بینی دقیق آن سخت است، اما تاکید یکصدای رهبران سیاسی ایران بر ادامه تنش و عدم سازش، حمله مجدد اسرائیل و آمریکا در آینده‌ی بسیار نزدیک را محتمل می‌سازد. این دفعه احتمالاً با نیت حذف رهبران سیاسی و از بین بردن باقی‌مانده توان موشکی و پدافندی.


آیا نظام سیاسی ایران به واسطه این جنگ تغییر می‌کند؟

هدف اولیه اسرائیل و آمریکا در این جنگ تغییر نظام سیاسی ایران نبوده است. حتی هدفشان ایجاد آشوب داخلی یا تجزیه نیست. تجزیه ایران یا آشوب داخلی برای اروپا و کشورهای حاشیه خلیج فارس و عراق و ترکیه چیز خوشایندی نیست؛ چون دودش به چشم آنان نیز می‌رود؛ مثلا یکی از بحران‌ها مهاجرت‌های غیرقانونی است! برای آمریکا نیز تغییر نظام سیاسی یک کشور از طریق مداخله نظامی هزینه سیاسی سنگینی دارد.
هدف آنان از این جنگ دقیقاً همان بلایی بود که بر سر حزب‌الله لبنان آوردند. یعنی از بین بردن توان تهاجمی و نظامی! حزب الله هنوز هم وجود دارد و به حیات سیاسی خود ادامه می‌دهد ولی توان ضربه زدن به اسرائیل را دیگر ندارد. و هر وقت اسرائیل اراده کند تحرکات نظامی حزب‌الله را بمباران می‌کند.

به هر حال پاسخ به این سوال بستگی به مسیر و تصمیمی دارد که رهبران سیاسی ایران اتخاذ می‌کنند. اگر پس تضعیف کامل قدرت نظامی و حذف رهبری سیاسی، مجموعه‌ی حاکمیت تصمیم بر این بگیرند که با روی کار آوردن یک چهره معتدل‌ مثل #حسن_روحانی یا #حسن_خمینی مسیر سازش را طی کنند، اصل جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند، جنگ پایان خواهد یافت، تجزیه‌ و آشوبی در کوتاه مدت صورت نخواهد گرفت و حتی احتمال بهبود شرایط اقتصادی نیز وجود دارد. اما اگر با روی کار آوردن چهره‌ای تندرو مانند #محمدمهدی_میرباقری بر ادامه‌ی تنش پافشاری کنند، ایران زمینِ سوخته شده و احتمالا به سرنوشت یمن دچار خواهد شد. حتی احتمال ورود زمینی آمریکا و غرب وجود خواهد داشت. همچنین احتمال آشوب داخلی و حتی تجزیه! در کل پیش‌بینی در این شرایط سخت است و به عوامل متعددی بستگی دارد و معادله چند مجهولی می‌شود.

#تحلیل_جنگ #ایران #اسرائیل #آمریکا #ادامه_جنک #اخبار_جنگ
#جنگ_اسرائیل_جمهوری_اسلامی

🆔 @ShiaOmari
💠 انقلابی‌گری و ترک تقیه؛ وجه تمایز غالیان نُصیریه با شیعیان امامیه

یکی از وجوه تمایز غالیان نُصیریه با شیعیان امامیه عدم پایبندی آنان به تقیه در قبال حکومت‌ها است. جریانی که توسط «محمد بن نُصیر نمیری» و «حسین بن حمدان خصیبی» در قرون سوم و چهارم هجری پایه‌گذاری شد در بسیاری از قیام‌ها نقش فعالی داشتند. از جمله شرکت در قیام قرامطه علیه عباسیان، همچنین همکاری با غلاة خطّابیه در شورش‌های کیسانیه و حسینیه. در قرون بعدی نیز پس از آنکه پایگاه غلاة در مناطق شام تثبیت شد، آنان در شورش‌های محلی علیه حاکمان سنی‌مذهب از جمله در قیام‌های علویان جبل‌صهیون (۴۲۰–۴۵۰ق) به عنوان نیروی نظامی عمل کردند. حتی در برپایی دولت صفویه نیز قزلباش‌ها که به عقاید غالیانه‌ی آمیخته با تصوّف شناخته می‌شوند به عنوان نیروی نظامی این جنبش در به قدرت رسیدن صفویه نقش کلیدی را ایفا کردند.

از جمله علمای غلاة نُصیریه ابن شعبه حرّانی(مولف کتاب تُحَفُ العقول) است. انتساب او به غالیان نُصیری تا همین اواخر پوشیده بود. علمای شیعه از جمله علامه مجلسی به خاطر نظم کتاب تحف العقول می‌پنداشتند که مولف آن عالمی برجسته است و چون اکثر کتاب شامل موعظه و محتوای درست است، نیازی به سند ندارد. توضیح آنکه اکثر احادیث این کتاب به صورت مُرسَل و بدون ذکر سلسله سند نقل شده است(کلمات علامه مجلسی: نظمه یدل علی رفعة شأن مؤلفه و أکثره فی المواعظ و الأصول المعلومة التی لا نحتاج فیها إلی سند)

امروزه با آشکار شدن منابع باطنی نصیریه، انتساب ابن شعبه به فرقه نصیریه قطعی است. (برای مطالعه بیشتر این مقاله را ملاحظه کنید)

اما اینکه چرا امثال علامه مجلسی و برخی علمای متأخر شیعه متوجه‌ی مذهب و عقاید ابن شعبه نشدند علت آن است که غالیان نصیریه دارای دو نوع تألیفات هستند؛ تالیفات عام(با تاکید بر احتراز از بیان عقاید باطنی و غالیانه) و تألیفات خاص و باطنی و غالیانه. تحف العقول از جمله تألیفاتِ عام ابن شعبه محسوب می‌شود.

نتیجه آنکه در مواجهه‌ با اخباری از این کتاب که در تعارض با احادیث کتب معتبره‌ی امامیه است، باید پرهیز و دقت شود[یا بر معنای صحیح و سازگار با احادیث معتبره حمل شود]. ولی آن دسته از احادیثی که مضمون آن در کتب معتبره شیعه ذکر شده، نقل آن به عنوان شاهد منعی ندارد.

همانطور که می‌دانید دست آن دسته از منتسبان به تشیع که قائل به قیام و انقلاب و ترک تقیه هستند از احادیث کتب معتبره شیعه خالیست. و این مطلب را از آن جهت نوشتم که دیدم یک انقلابی صوفی‌مسلک با استناد به اخباری از کتاب تحف العقول در صدد نمایش چهره‌ای انقلابی از ائمه طاهرین است.

#نقد_نصیریه #غلو #غالیان #نقد_غلاة #نقد_غالیان #ترک_تقیه #انقلابیگری #تحف_العقول #ابن_شعبه #ابن_شعبه_حرانی #حدیث_شناسی

🆔 @ShiaOmari
💠 نقد و بررسی احادیث استنادی انقلابیون در جواز و مشروعیت قیام

حدیث پنجم: «مقابله با حاکم جائر از طریق سخن یا عمل»

در تاریخ طبری به نقل از ابومخنف آمده است که امام حسین علیه السلام در مسیر خود به سوی عراق در یکی از توقفگاه‌ها فرمود: «أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله قَدْ قَالَ فِی حَیَاتِهِ مَنْ رَأَی سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللَّهِ نَاکِثاً لِعَهْدِ اللَّهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ یَعْمَلُ فِی عِبَادِ اللَّهِ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ یُغَیِّرْ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ کَانَ حَقِیقاً عَلَی اللَّهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ»

ترجمه: اگر کسی حاکم ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال می‌کند و عهد او را می‌شکند و مخالف سنت رسول خدا رفتار می‌کند و در میان بندگانش با گناه و سرکشی عمل می‌کند(اگر این وضعیت را ببیند آنگاه) نه با سخن و نه با عمل در تغییر این وضع اقدام نکند، سزاوار است که خدا او را به همان عذابي معذّب کند که آن حکمران جائر را عذاب می‌کند.

نمی‌دانم شما با شنیدن اوصاف چنین حاکمی امروزه به یاد چه کسی می‌افتید، اما ذهن من تنها به یک شخص متبادر می‌شود! بگذریم.


اما پاسخ:

اولاً اصل این عبارات از مقتل ابومخنف است، مقتل ابومخنف یک منبع معتبر نزد شیعه محسوب نمی‌شود و از طریق تاریخ طبری امروزه به دست ما رسیده و مطالب خلاف عقاید مسلم شیعه در آن بسیار است؛ مثلاً در آن ذکر شده که امام حسین علیه السلام به سپاه عمر بن سعد اینطور پیشنهاد داده است:

۱- بازگردم به همانجا که آمدم
۲- من را ببرید پیش یزید تا هر چه او درباره من تصمیم گرفت
۳- مرا به مرزها بفرستید تا یکی از غلام‌های یزید باشم
مشاهده متن عربی عبارت


نکته آنکه ابومخنف راوی این مقتل قائل به خلافت بلافصل و منصوص امیرالمومنین علی علیه السلام نبود، بلکه ابوبکر و عمر را بر حضرت مقدّم می‌دانست. در واقع او به عقایدی که شیعیان امامیه قائلند از جمله علم و عصمت و منصوص بودن خلافت ائمه طاهرین اعتقادی نداشت. لذا اگر او را گاهی با عنوان شیعه‌ی علی به کار می‌برند یا در دسته‌بندی‌ها «شیعه» می‌نویسند بدین معنی است که در قضیه امام علی علیه السلام و عثمان بن عفان، طرفدار امام علی علیه السلام بود. این قبیل افراد در تاریخ به شیعه‌ی علی معروف هستند؛ شیعه تاریخی در واقع نه شیعه اعتقادی. و این عبارت ابومخنف دقیقاً مطابق عقیده‌ی اکثر اهل‌سنت است که تا خلافت معاویه را صحیح می‌دانند. اگر دقت کنید مفهوم جملات نسبت داده شده به امام حسین علیه السلام نیز چنین است که تا معاویه مشکلی نیست و خلافت در مسیر درست قرار دارد.


ثانیاً در این جملات گفته شده: اگر کسی حاکم جائری را با فلان ویژگی‌ها دید آنگاه نه به وسیله سخن و نه به وسیله عمل در تغییر وضع نکوشد بر خداوند است که او را عذاب کند.

در این جملات گفته نشده که: «اگر کسی در مقابل حاکم جائر با سخن و عمل اقدام نکند، عذاب می‌شود»  بلکه گفته شده: «اگر کسی نه با سخن و نه با عمل اقدام نکند، عذاب می‌شود».... بین این دو تعبیر تفاوت آشکاری وجود دارد. تعبیر به کار رفته در خبر منسوب به امام بدین معنی است که اگر با سخن اقدام شود(مثل امر به معروف و نهی از منکر زبانی) کفایت می‌کند و بخش عمل ضرورتی ندارد و واجب نیست. بنابراین از این عبارت ضرورت و وجوب قیام علیه حاکم جائر برداشت نمی‌شود.


ثالثاً اگر فرضاً منظور این عبارات ضرورت و وجوب اقدام عملی و انقلابی در مقابل حاکم جائر است، پس چرا ائمه بعدی(علیهم‌السلام) اقدام عملی و قیام و انقلاب نکردند درحالی که تمام ویژگی‌های نام برده شده برای حاکم جائر در سایر خلفای بنی‌امیه و بنی‌مروان و بنی عباس وجود داشت.


نقد و بررسی سایر احادیث ادعایی:
حدیث اول: قیام یمانی و خراسانی

حدیث دوم: قیام مردمی از مشرق زمین که زمینه‌ساز حکومت مهدی(علیه السلام) می‌شوند.

حدیث سوم: قیام مردمی از مشرق زمین که کشتگانشان شهید هستند!

حدیث چهارم: خداوند از علماء عهد و پیمان گرفته که سکوت نکنند

#عدم_مشروعیت_انقلاب #جهاد #قیام #انقلاب #نهی_جهاد #نهی_انقلاب #مقتل_ابومخنف #امام_حسین
#بررسی_احادیث_متضمن_جواز_قیام 5

🆔 @ShiaOmari
💠 موضع و وظیفه ما در جنگ اسرائیل و جمهوری اسلامی

اگر حاکمان دیگری بر ایران حکومت می‌کردند(مثلا با سیاست‌هایی مثل پادشاهی عمان) دلیلی برای حمله از سوی غرب و حتی تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی نبود. این جنگ با هدف تضعیف قدرت نظامی، تهاجمی و انقلابی جمهوری اسلامی -که حدود ۵۰ سال شعار صدور انقلاب، محو اسرائیل و خروج آمریکایی‌ها از منطقه را سر می‌دهد- صورت گرفته است، و از آن‌جا که شکاف عمیقی بین اکثریت مردم با حاکمیت وجود دارد، نمی‌توان حکومت ایران و آنچه مستقیماً در راستای حفظ ارکان قدرت شکل گرفته را نماینده‌ی عموم مردم قلمداد کرد. لذا می‌توان گفت این جنگ، جنگ دولت کنونی اسرائیل به رهبری نتانیاهو با جمهوری اسلامی است. هرچند عمده حملات اسرائیل هدفمند بوده، اما کشته شدن مردم عادی‌ای که دخل و ربطی به ارکان حکومت ندارند شدیداً محکوم است و مایه تأسف و تأثّر و اندوه. و قطعاً دست دولت اسرائیل به خون افراد بی‌گناه بسیاری آغشته است(چه در ایران و چه در خارج). به عنوان مثال در شهر آستانه اشرفیه به خاطر کشتن یک نفر، بیش از ۱۵ نفر از اعضای خانواده و همسایه‌های آن فرد را نیز قتل عام کردند، در حالی که با توجه به مهارت اطلاعاتی اسرائیل در ترور افراد، برای او حذف تنها یک نفر -بدون آسیب به دیگران- کار آسانی بود.
از طرفی درست است که ما به رویکرد انقلابی رهبران ایران از جهت دینی نقد داریم و آن را خلاف امر و احادیث اهلبیت علیهم السلام می‌دانیم و حق داریم از آنان به خاطر اینکه منافع و جان و مال ما را در معرض خطر و نابودی قرار داده‌اند انتقاد کرده و عصبانی باشیم، اما از کشته شدن جاهلان و فریب‌خوردگان حکومتی خوشحال نیستیم. خیلی از این‌ها می‌پندارند که امر اهل بیت علیهم السلام تشکیل حکومتی انقلابی و جهادی است و به جهت قلّت مطالعه یا بهره هوشی پایین یا بسته بودن فضای رسانه‌ای کشور و پروپاگاندای حکومتی و... در جهل مرکّب به سر می‌برند! هر چند احتمال دارد این جنگ با از بین رفتن اشخاص و ابزارهای انقلابی در آینده به نفع مردم تمام شود!
به هر حال در این‌گونه فتنه‌ها امر اهل بیت علیهم السلام به ما خانه‌نشینی و پرهیز از سوگیری به نفع یکی از طرفین منازعه است. این را هم اضافه کنید که خاک و مرز و میهن در مذهب ما قداستی ندارد و یک سری امور قراردادی و اعتباری‌اند. این مرزها در طول تاریخ بارها جابه‌جا شده‌اند و چه بسا دو شخص از هر جهت(زبانی، فرهنگی، عقیدتی و...) کاملاً شبیه یکدیگرند اما یکی در یک سمت مرز به دنیا آمده و دیگری در آن طرف مرز! مثل مردم بصره و خرمشهر.

#وظیفه_شیعیان #وظیفه_شیعیان_در_جنگ #وظایف_شیعه #جنگ_اسرائیل_جمهوری_اسلامی
#جنگ #اخبار_جنگ #خانه‌نشینی

🆔 @ShiaOmari
💠 انواع مدل‌های حکمرانی رایج در مناطق مسلمان نشین

در یک تقسیم بندی کلّی در مناطق با اکثریت مسلمان دو نوع حکومت وجود دارد:

1⃣ نوع اول حکومتی است که به طور حداکثری یا میانه‌رو یا حداقلی از مظاهر بی‌بندوباری و حرام جلوگیری کرده و در ترویج و نشر احکام دین تلاش می‌کند.

برای این نوع حکومت‌ در عصر حاضر دو مدل رایج است:

الف) حکومت اسلامی با ادعای جانشینی پیامبر [خلافت یا ولایت مطلقه] مثل جمهوری اسلامی در ایران، یا طالبان در افغانستان / این مدل حکومت‌ها معمولاً جهادی-انقلابی نیز هستند و ناسیونالیسیم اسلامی یا پان‌اسلامیسم را دنبال می‌کنند؛ بحث‌هایی مثل یک‌پارچه سازی مرزها، احیای تمدن اسلامی در تقابل با تمدن غرب، وحدت و یکی شدن مسلمانان، امت‌سازی و....

ب) بدون ادعای حکومت اسلامی و خلافت[مثلاً پادشاهی مطلقه یا مشروطه] مانند پادشاهی عربستان، عمان و کویت که بر منافع ملّی تاکید دارند.

در این دو مدل حکمرانی به طور کلّی اهدف زیر نیز مدنظر است:
- جلوگیری از معصیت آشکار خدا و رواج آن
- وجود زمینه و بستر برای رشد معنوی و هدایت افراد با در دسترس نبودن و عدم مشاهده عوامل و مظاهر حرام و بی‌دینی
- همراهی با خواست جمعیت قابل توجهی از شهروندان مسلمان و معتقد


2⃣ نوع دوم حکومتی است که در آن مظاهر بی‌دینی و حرام آزاد است(حکومت سکولار)؛ نه ممانعتی از حرام و مظاهر بی‌بندوباری صورت می‌گیرد و نه به نشر آموزه‌های دینی تأکید می‌شود. مثل ترکیه و لبنان.


مدل حکومت اسلامی طبق مذهب اهل بیت علیهم السلام به دلیل ادعای خلافتِ دروغین، کفر آشکار است. علاوه بر این اندیشه‌هایی چون ترک تقیه، جهاد و انقلابی‌گری، وحدت و یکی شدن اعتقادی مسلمانان[با حذف یا دگرگونی آموزه برائت] در تضاد با آموزهای قطعی اهل بیت علیهم السلام قرار دارد. همچنین این نوع حکومت با اقتضائات دنیای مدرن سازگاری ندارد و منجر به خرابی دنیای مردم شده لذا به طرق دیگر منجر به بی‌دینی و دین‌ستیزی می‌شود. ما در این کانال تمرکزمان بر نقد این مدل حکومت و آثار آن بوده است.

مدل حکومت سکولار شاید برای برخی مناطق غرب آسیا مثل لبنان یا ترکیه امروزی جوابگو باشد؛ به دلیل تنوّع و کثرت فرهنگی و یا کم‌رنگ بودن گرایش به آموزه‌های دینی. اما برای همه‌ی‌ این مناطق جوابگو نیست. مثلاً حکومت نیمه سکولار در افغانستان بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ جواب نداد و مردم با آغوش باز از روی کار آمدنِ دوباره طالبان(حکومت اسلامی) استقبال کردند. به هر حال در کشوری که جمعیت قابل توجهی مسلمانِ معتقد و ملزم به آموزه‌های دینی وجود دارد، سکولاریزه شدن جامعه توسط حکومت با مقاومت‌ها و مخالفت‌های مدنی روبه‌رو می‌شود. و در قضیه ایران نیز مخالفان حکومت اسلامی باید متوجه این قضیه باشند و خواست این گروه را نادیده نگیرند. ولی اگر روزی اکثریت مردم ایران سکولاریسم را طلب کردند ایران ناگزیر مسیر ترکیه یا لبنان را طی خواهد کرد!

شاید اگر حکومت پادشاهی حامی مذهب ــ بدون ادعای خلافت و حکومت اسلامی و بدون شعارهایی چون جهاد، انقلابی‌گری، غرب‌ستیزی و تمدن‌سازی ــ در ایران ادامه می‌یافت، [و با توجه به نظر مردم به طور حداکثری یا میانه یا حداقلی از مظاهر دین پشتیبانی می‌کرد] به جهت مطلوب بودنِ وضعیت اقتصادی و تمرکز بر منافع ملّی نه جهانْ‌اسلامی، وضعیت دین‌گریزی و دین ستیزی به این سرعت در ایران گسترش نمی‌یافت!

📌مطلب مرتبط: سوال: آیا شما نوعی از حکومت را در عصر غیبت تجویز می‌کنید؟!

#انواع_حکومت #مدل_حکومتداری #سلطنت #پادشاهی #حکومت_اسلامی #حکمرانی #آینده_ایران #حکومت_سکولار #سکولار #سکولاریسم #سرنوشت_مذهب

🆔 @ShiaOmari
سوال: آیا شما با پیام آخر نوعی از حکومت را در عصر غیبت تجویز کرده‌اید؟!

خیر. بنده تنها به برخی از حکومت‌های رایج منطقه -با توجه به ربط و نسبتشان با دین- اشاره کرده‌ام. و تاکید کردم سکولاریسم برای آینده‌ی جامعه‌ی ایران احتمالاً جوابگو نباشد و با چالش‌هایی مواجه است.
سکولاریسم -که قاعدتاً انتظارات برخی از متدینین را برآورده نمی‌کند- در جامعه‌ای مانند ایران احتمالاً ماندگار و موفق نخواهد بود. اما جزء گزینه‌هایی است که ممکن است ایران به آن سوق پیدا کند، همانطور که در ترکیه پس از فروپاشی عثمانی، به رهبری آتاتورک سوق پیدا کرد.

و در مقام مقایسه عرض کردم استمرار پادشاهی حامی مذهب(مثل قاجار یا صفویه) آسیبش از حکومت اسلامگرایان برای مذهب کمتر بود، نه اینکه اکنون پادشاهی بهترین گزینه یا گزینه‌ای مطلوب برای جامعه ایران باشد! اگر مشی پهلوی هم در قبال مذهب بر اساس قانون اساسی بود هرگز مجال برای روی‌کار آمدن اسلامگرایان اِخوانی فراهم نمی‌شد. در اصل اول و ۳۵ ام قانون اساسی آن دوره تصریح شده بود "پادشاه باید مروج مذهب شیعه اثناعشری باشد"، اما دو پادشاه پهلوی بسیار کمتر از شاهان قاجار به این اصول اعتنا داشتند! و شد آنچه که شد!
به هر حال اکنون جامعه ایران به برکت جمهوری اسلامی و همچنین اقتضائات دنیای مدرن شدیداً متغیر شده و با شکاف عمیق و چندقطبی عجیبی مواجه هستیم؛ با جمع کثیری دین‌گریز یا دین‌ستیز روبه‌رو هستیم که خشم‌های فروخورده‌ای دارند. قشری هم دین برایشان هیچ اهمیتی ندارد و اصلاً به آن فکر نمی‌کنند. گروهی هم مذهبی مقیّد و متعصّب و انقلابی که از قضا این‌ها هم برای عقاید خود حاضرند خون‌ها بریزند. در چنین جامعه‌ای ایجاد آرامش و اقناع همه طیف‌ها دشوار است. و این مشکل مخصوص ایران نیست؛ در هیچ‌ جای دنیا هیچ حکومت کاملاً عادلانه و بر حقی وجود ندارد. نهایت می‌توانیم بگوییم کدام از دیگری مفاسد و مظالمش کمتر است. لذا قُبحِ دعوت به مدل‌های حکمرانی یاد شده واضح است؛ چه بسا حکومتی را مطلوب، ایده‌آل و یا بهتر پنداشته و معرفی می‌کنی اما با روی کار آمدن، منشأ انواع ظلم‌ها و اقسام فسادها می‌شود!
از این رو معتقدیم هیچ حکومتی جز حکومت حقّه امام عصر عجل الله تعالی فرجه مطلوب و شایسته دعوت نیست که باید انتظارش را کشید.

#نقد_حکومت_غیرمعصوم
#نقد_نسخه‌های_حکومتداری #سرنوشت_مذهب

🆔 @ShiaOmari
قرآن را درست بخوانیم

جماعت موسوم به اهل سنت تلاش دارند آیاتی از قرآن که کافران و مشرکان را خطاب قرار داده و سرزنش می‌کند به مشرکین قریش و عصر پیامبر نسبت دهند! این آیات بسیار است. تو گویی پیامبری هست و یک عده مخالف خارجی و غیرمسلمان دارد که دعوتش را نپذیرفته و به الله و آخرت کافرند و با او دشمنی می‌کنند! (شاید قرآن را می‌خوانید در خیلی از موارد ذهن شما نیز به این قضیه معطوف شود)

در حالی که خیلی از آیات اصلاً به دست کفار نمی‌رسید و از آن مطلع نمی‌شدند که فلان توبیخ مثلاً متوجّه آنان است تا متذکّر شوند و پند گیرند!
آیات، اول از همه و بیشتر از همه توسط جامعه‌ی مسلمانان خوانده می‌شد و در آینده هم قرار بود بیشتر توسط مسلمانان خوانده شود و مایه هدایت و نور برای آنان باشد. کفار قریش ارزش و اثر چندانی در تاریخ نداشتند که حالا مثلاً قرآن مدام با آنان صحبت کند!
بنابراین دیدگاه اهل‌سنت، بیشترِ قرآن را به یک متن تاریخی تاریخ مصرف گذشته تقلیل می‌دهد!

اگر چنین آیاتی را با نگاه و توجه به جامعه‌ی مسلمانان بخوانید، قضیه کاملاً متفاوت و جالب می‌شود؛ جدال و نزاع صحابه با پیامبر در عدم پذیرش فرمان او درباره‌ی اهلبیتش. آن وقت قرآن را بهتر فهمیده‌اید.

أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: نَزَلَ الْقُرْآنُ أَرْبَعَةَ أَرْبَاعٍ رُبُعٌ فِینَا وَ رُبُعٌ فِی عَدُوِّنَا وَ رُبُعٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْکَامٌ.(الکافی، ۲: ۶۲۷)

به سند صحیح از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمود: قرآن بر چهار بخش نازل شده؛ یک چهارم درباره ما، یک چهارم درباره دشمن ما، یک چهارم درباره سنت‌ها و مَثَل‌ها، و یک چهارم درباره احکام و واجبات

نکته: دسته‌بندی آیات مکی و مدنی کاملاً اجتهادی است و اعتبار چندانی ندارد و گولش را نخورید! اتفاقاً اگر با استناد به آن‌ها قرآن را فهم کنید در خیلی از موارد به خطا رفته‌اید.

#فهم_قرآن #تفسیر #تفسیر_قرآن #التفسير #روش_فهم_دین #فهم_دین #اهلبیت_در_قرآن

@kholase_afkar
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💠 امام حسین علیه السلام؛ شورشی شکست‌خورده یا عالمی مظلوم و آزاده

تعریف اهل‌سنت، زیدیه و انقلابیون منتسب به تشیع از حرکت امام حسین علیه السلام چنین است:
برای امام حسین علیه السلام یاران و اعوان و انصاری در کوفه فراهم شد و ایشان عزم کوفه کرد تا به یاران خود بپیوندد و قیامی را علیه یزید به راه اندازد! وقتی امام به نزدیکی کوفه رسید فهمید که کوفیان از یاری او دست کشیده و ابن زیاد بر آنجا مسلط شده، لذا تصمیم به بازگشت گرفت، اما یزید دیگر راضی به رها کردن امام حسین علیه السلام نبود و تصمیم گرفت که امام را بکشد!


اما تفسیر شیعی و آنچه که از مقاتل و احادیث اهل بیت علیهم السلام قابل استخراج است آن است که:
اولاً امام حسین علیه السلام هنگام خروج از مدینه به مکه بارها اعلام کردند که برای حفظ جان خود فرار کرده و به مکه پناه می‌برم. این نشان می‌دهد یزید از همان آغاز به دنبال کشتن امام حسین علیه السلام بود در حالی که هنوز از نامه‌های آمادگی کوفیان خبری نیست. (و این دقیقاً تفاوت یزید با سایر خلفاست! هیچ یک از امامان معصوم گرفتار چنین خلیفه‌ای نبودند که در هر صورت کمر به قتل امام بسته باشد!)
امام مظلوم ما جمله معروفی دارد: «اگر به سوراخی از سوراخ‌هایی که جانوران در زمین ایجاد می‌کنند نیز پناه ببرم، مرا از آن خارج ساخته و به قتل خواهند رساند». اینجا
و یا در مسیر مکه به عراق می‌فرمایند: «بنی امیه می‌خواهند خونم را بریزند لذا فرار کردم». اینجا.

همچنین اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا را ببینید

ثانیاً اگر امام حسین علیه السلام به نیت قیام و فراهم شدن یار عزم عراق کرد، پس چرا مدام از کشته شدن و به خلافت نرسیدن خود خبر می‌دهد؟! این خبر دادن‌های متعدد در مدینه، مکه و در مسیر مکه به عراق ثابت می‌کند که امام از فراهم نبودن شرایط و نبود یار و اعوان و انصار مطمئن هستند. و وقتی یار و یاوری هم نباشد، تکلیف قیام از امام از اساس ساقط است؛
اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا را ملاحظه کنید

اما چرا در مکه باقی نماندند؟
به این دلیل که امویان تصمیم داشتند حضرت را در موسم حج و در مکه ترور کنند! مسجدالحرام نیز دیگر برای ایشان امن نبود. اینجا. و حضرت برای حفظ حرمت حرم و کعبه از آنجا خارج شدند و دوست نداشتند که حرمت آنجا شکسته شود و خون مبارکشان آنجا یا نزدیکی آن ریخته شود. اینجا و اینجا


اما چرا عزم عراق کردند؟
باید دانست علاوه بر خبر دادن‌های متعدد ایشان به اینکه در ارض کربلا کشته خواهند شد(و همچنین خبر دادن‌های پیامبر از این واقعه)، خبر کشته شدن مسلم بن عقیل و تسلط ابن زیاد بر کوفه خیلی زود به امام رسید و در مسیر نیز کاروان‌های عبوری بسیاری امام را از رفتن به سمت عراق بازمی‌داشتند. اما امام به مسیر خود ادامه می‌دادند. نکته آن است که اولاً بهترین مکانی که انتظار می‌رفت در مقابل سگان بنی‌امیه از امام و خانواده‌اش دفاع کنند عراق و شیعیانش بودند. ثانیاً مقدّر شده بود ایشان و اصحاب باوفایشان در کربلا و با آن وضع کشته شوند و نیت ایشان از همان ابتدا رساندن خود به کربلا بود نه کوفه! امام در واقع مرگ با عزت را بر مرگ با ذلت و در خفا ترجیح دادند که خود مترتب آثاری است و در این مجال نگنجد.

سایر شواهد و قرائنی که ثابت می‌کند حرکت سیدالشهداء(علیه السلام) به عزم قیام مسلحانه نبود:

۱- تمام حرکت‌ها(کوچ نمودن‌ها) و نبرد امام حسین علیه السلام در ماه‌های حرام اتفاق افتاده است[رجب، ذی الحجة، محرم]. در حالی که در ماه‌های حرام جنگ و قتال ممنوع و گناهی عظیم است، مگر جهاد دفاعی (اینجا)

۲- کسی که به جنگ و قیام مسلّحانه می‌رود، این همه زن و فرزندان خردسال را با خود همراه نمی‌کند (اینجا)

۳- کلمات امام حسین علیه السلام در صحرای کربلا صراحت دارد که ایشان هیچ تمایلی به جنگ و خونریزی نداشتند: ۱. - ۲ - ۳ - ۴

۴- امام حسین علیه السلام در شب عاشورا به اصحاب و اهل بیت خویش توصیه کردند که معرکه را ترک کنند (اینجا)

۵- پرهیز از آغاز جنگ در مواجهه با سپاه حرّ (اینجا)

۶- پرهیز از آغاز جنگ در مواجهه با شمر و سپاه عمر بن سعد(اینجا)

۷- تقاضای امام علیه السلام از سپاه عمر بن سعد برای تأخیر جنگ(اینجا)

۸- موعظه‌ی سپاه ابن زیاد توسط اصحاب امام علیه السلام جهت منصرف کردن آنها از قتال - زهیر بن قین(اینجا)

۹- موعظه‌ی سپاه ابن زیاد توسط اصحاب امام علیه السلام جهت منصرف کردن آنها از قتال - بُرَیر(اینجا)

۱۰- اصرار ابن زیاد و سپاه او برای جنگ با امام حسین علیه السلام و کشتن ایشان(اینجا)


#عدم_مشروعیت_انقلاب #حرکت_سیدالشهداء #امام_حسین #کربلا #عاشوراء
#جمع_بندی_حرکت_سیدالشهداء 4

🆔 @ShiaOmari
2025/07/07 23:31:41
Back to Top
HTML Embed Code: