Telegram Web
📌
👈🔹سریال Peaky Blinders " نقابداران " پیکی بلایندرز برای آنان که  لهجه بریتیش را دنبال میکنند.



عبارت Gotta مخفف have got to هست
که معنی "باید" میده. مثلا ...

- I gotta go  ➡️ I have got to go
باید برم
- You gotta be careful! ➡️You have got to be careful
باید مواظب باشی

عبارت have got to هم‌معنی have to
هست که برای بیان اجبار یا نیاز به انجام کاری
استفاده میشه. مثال:

- I have got to go now = I have to go now
دیگه باید برم
- You have got to see this movie! = You have to see this movie!
باید این فیلمو ببینی

✔️ تو محاوره، مخصوصاً تو انگلیسی آمریکایی،
مردم تو مکالمه سریع معمولاً have رو حـــــــذف
میکنن و فقط got to یا gotta میــــــــــــــــگن.
عبارت gotta دقیقاً همون نــقش have got to
رو داره، ولی خیلی غیررسمیه. مثال:

- I gotta go!
به جای:
I have got to go!
یا:
- You gotta be more careful!
به جای:
You have got to be careful!

✔️پس خلاصه‌ اینکه:
have got to = have to
حالت رسمی‌تر

و got to در مکالمه گاهی به جای have got to
استفاده میشه .... و Gotta مـــــــــــــــــــــخفف
محاوره‌ای got to و have got to هست 😊

بازم مثال!
I have got to finish my homework.
رسمی‌تر
I got to finish my homework.
محاوره‌ای، ولی کمتر رایجه
I gotta finish my homework.
کاملاً غیررسمی و رایج در گفتار
👍41👌1
I regret __ you about the problem earlier.
Anonymous Quiz
23%
to not tell
40%
not to tell
36%
not telling
1%
tell not
👍1
She wouldn’t have missed the train if she ______ earlier.
Anonymous Quiz
25%
left
64%
had left
11%
was leaving
👍2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وقت داستان تصویری است بچه‌های عزیزم بشنوند و لذت ببرند.

از مجموعه داستان های تصویری 👉
۱۲۲۰ داسنان تصویری بهترین منبع آموزشی برای کودکان و بزرگسالان

هزینه عضویت در کانال خصوصی ۲۰۰ تومان
واحدهای شمارش در انگلیسی:

a pair of shoes
یک جفت کفش
a drop of water
یک قطره آب
a bunch of grapes
یک خوشه انگور
a bunch of flowers
یک دسته گل
a lump of coal
یک تکه زغال
a stack of plates
یک دسته بشقاب
a row of seats
یک ردیف صندلی
a string of beads
یک رشته مهره
a ball of string
یک کلاف کاموا
a crowd of people
یک جمعیت از مردم/ توده ایی از مردم
a bar of soap
یک قالب صابون
a loaf of bread
یک عدد یا تیکه نان
a jar of jam
یک شیشه مربا
a box (bar) of chocolate
یک جعبه شکلات
a slice of cake or meat
یک تیکه کیک یا گوشت

1👍1
کاربرد Have something done در زبان انگلیسی


وقتی می خواهیم کاری را توسط کس دیگری انجام دهیم از این ترکیب استفاده می شود.

The roof of Lisa ‘s house was damaged in a storm. So she called a builder, and yesterday a man came and repaired it.

Lisa had the roof repaired yesterday.

سقف خانه ی لیزا در یک طوفان آسیب دید. بنابراین او به یک تعمیرکار زنگ زد و دیروز مردی آمد و آن را مرمت کرد.

دیروز لیزا داد سقف را درست کنند (یعنی لیزا خودش سقف را درست نکرد، بلکه ترتیبی داد شخص دیگری آن را تعمیر کند).

برای ساخت این ساختار از یکی از اشکال فعل have بعلاوه ی اسم مفعول استفاده می شود.

اسم مفعول + have + something
I had my hair cut.

دادم موهایم را کوتاه کرد.

Lisa repaired the roof.

Lisa had the roof repaired.

لیزا سقف را مرمت کرد.

لیزا داد سقف را مرمت کردند.

Gary had his nose broken in a fight.

بینی گری در یک دعوا شکست (ترجمه ی دقیقتر: گری در یک دعوا بینی اش را به شکستن داد).

This plane has a radar built into it.

داخل این هواپیما یک رادار کار گذاشته شده است.

get something done

ترتیب کاری را دادن

When did you get your hair cut?

کی دادی موهایت را کوتاه کنند؟

Have somebody do something

اینکه کاری را توسط کسی انجام دهی

Liza had a repairman repair her roof.

الیزا داد یک تعمیرکار سقف خانه اش را مرمت کند.
👍31
🔸🔔


کودکان دو زبانه موفق تر و با اعتماد به نفس تر هستند
👈🔹مجموعه little Fox 🦊 را  به فرزند عزیزتان هدیه دهید. این مجموعه نقش ارزنده ای در یادگیری زبان انگلیسی دارد ۱۰۰ تومن


کاربرد be about to در زبان انگلیسی
be about to
نزدیک به رخ دادن بودن، در شرف رخ دادن بودن
The ceremony was about to begin.
مراسم داشت شروع می شد.
As the elevator doors were about to close, someone pushed the open button outside.
در آسانسور که در شُرُف بسته شدن بود، کسی دکمه باز کردن بیرونِ در را فشرد.
We were just about to leave when Jerry arrived.
درست وقتی داشتیم آنجا را ترک می کردیم جری رسید.
 
مثال ها:
Now he was about to leave Harvard.
حالا او در آستانه ی ترک هاروارد بود.
He was about to graduate in the top five from Harvard Law School.
او در آستانه ی فارغ التحصیل شدن بین پنج نفر برتر دانشکده حقوق هاروارد بود.
The men were about to fight when Captain Scott walked down the stairs.
دو مرد داشت دعوایشان می شد که ناخدا اسکات پله ها را پایین آمد.
I had a feeling that our relationship was about to change for the worse.
این احساس را داشتم که رابطه مان در آستانه ی تغییر به وضعیتی بدتر است.
🔔🔸
اگر قصد مهاجرت دارید یا میخواهید بدون کناب و کلاس انگلیسی بفهمید و صحبت کنید

🔔🔸

کاربرد have to, must, should, ought to

مثال ها:
have to, must, should, ought to

باید

دو کلمه ی have to و must تقریبا مشابه هستند و نسبت به دو تای بعدی اجبار بیشتری را نشان می دهد. should و ought to بيشتر توصیه است.

You can’t turn right here. You have to turn left.

اینجا نمی توانی به راست بپیچی. باید بپیچی سمت چپ (دستور است، الزامی است که اینجا نپیچی).

I have to wear glasses for reading.

برای کتاب خواندن باید عینک بزنم (مجبور هستم که عینک بزنم).

برای سوم شخص مفرد از has to به جای have to استفاده می شود:

Robert can’t come out with us this evening. He has to work late.

رابرت نمی تواند امشب با ما بیرون بیاید. او باید تا دیر وقت کار کند.

حالت گذشته ی have to:

Last week Tina broke her arm and had to go to hospital.

هفته ی قبل دست تینا شکست و مجبور شد به بیمارستان برود (الزام وجود دارد).

must
خود must نسبت به should الزام و اجبار بیشتری را نشان می دهد:

We must be very quiet. We mustn’t (=must not) make any noise.

ما باید خیلی بی صدا باشیم. نباید هیچ سر و صدایی درست کنیم.

You must show your ID card.

باید کارت شناسایی آن را نشان دهی (کاملا الزامی است).



فعل must برای زمان های گذشته (مانند ماضی نقلی) «حتما» هم قابل ترجمه است:

She’s late. She must have stuck in traffic.

دیر کرده. حتما در ترافیک گیر کرده.

به طور کلی کاربرد must و should خیلی شبیه است. و خیلی جاها جای هم قابل استفاده هستند.

Should, ought to
این دو واژه هم به معنای «باید» است ولی اجبار کمتری دارند و بیشتر توصیه هستند. مثال ها را ببینید. توجه کنید Ought to کم کاربردتر است و مخصوصا حالت منفی آن به شدت نادر است.

You look tired. You should go to bed.

به نظر خسته می رسی. باید به رختخواب بروی (الزامی وجود ندارد و بیشتر توصیه است).

The government should do more to improve education.

دولت باید برای بهبود وضع آموزش کارهای بیشتری بکند.

Do you think I should (or ought to) apply for this job? Yes, I think you should.

فکر می کنی باید برای این کار درخواست بدهم. بله، فکر می کنم باید (درخواست بدهی).

You should be wearing a helmet.

باید کلاه ایمنی بپوشی (توصیه است نه الزام).

It was a great party last night. You should (or ought to) have come.

دیشب مهمانی معرکه ای بود. باید آمده بودی (بهتر بود آمده بودی نه اینکه مجبور بودی).

What do you suggest we should do?

پیشنهاد می کنی چه کار کنیم؟

I insisted that he should apologize.

من اصرار کردم که او باید عذرخواهی کند.

مثال ها:
Yes, I have to go downtown.

بله، باید بروم مرکز شهر.

You must have health insurance.

باید بیمه درمانی داشته باشی.

Where should we have lunch?

کجا باید ناهار بخوریم؟

I have to buy some new clothes.

باید چند لباس جدید بخرم.
👍1
https://www.tgoop.com/Online_ConversationSchool
چت روم انگلیسی برای صحبت کردن با زبان آموزان یا انگلیسی زبانان می‌توانید در این چت روم حضور داشته باشید.
لطفاً قوانین زیر را رعایت کنید.
⛔️ ورود به پی وی دیگران بدون هماهنگی باعث حذف از گروه خواهد شد.
ارسال لینک به جز ینک کانال‌های مربوط به مدرسه مکالمه انگلیسی منجر به حذف از گروه خواهد شد.
⛔️ ابراز کلمات توهین آمیز منجر به حذف و از گروه خواهد شد.
🔔 لطفاً با دیگران تعامل مثبت در راه یادگیری زبان داشته باشید.
🌹ارسال متن فارسی فقط در مواردی که مربوط به گرامر انگلیسی یا پرسیدن سوال باشد بلامانع است.
👍21
🔹سگ های نگهبان یا Paw Patrol
بهترین کارتونیست که تا به حال دیده ام! یک انیمیشن عالی برای افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی در کودکان و حتی بزرگ سالها


گذشته ساده در زبان انگلیسی
برای ساخت این زمان، از حالت گذشته افعال استفاده می کنیم. توجه کنید افعال در انگلیسی سه شکل دارند: شکل ساده (که در حالت حال ساده استفاده می شود)، شکل گذشته (که اینجا با آن آشنا می شویم) و اسم مفعول که در ماضی نقلی استفاده می شود.
حالت گذشته افعال خود دو دسته هستند
1- گروهی که با قاعده هستند و فقط یک ed به انتهای آن اضافه می شود. مانند:
like / liked
want / wanted
travel / travelled
2- حالت بی قاعده که شکل فعل عوض می شود:
am, is / was
are / were
write / wrote
see / saw
go / went
get / got
think / thought
do / did
Wolfgang Amadeus Mozart was an Austrian musician and composer. He Lived from 1756 to 1791. He started composing at the age of five and wrote more than 600 pieces of music. He was only 35 years old when he died.
وولفگانگ آمادوس موتسارت آهنگساز و نوازنده ی اتریشی بود. او از سال 1756 تا 1791 زندگی می کرد. او از سن پنج سالگی آهنگسازی را شروع کرد و بیش از 600 قطعه موسیقی نوشت. وقتی مرد فقط 35 سال سن داشت.
I work in a travel agency now. Before that I worked in a department store.
من الان در یک آژانس مسافرتی کار می کنم. قبلا از آن در یک مرکز خرید کار می کردم.
We invited them to our party, but they decided not to come.
ما آنها را به مهمانی مان دعوت کردیم، ولی آنها تصمیم گرفتند نیایند.
نگران حفظ کردن حالت گذشته افعال نباشید. داخل متن کم کم آنها را خودکار یاد می گیرید بدون اینکه متوجه شوید.
I was there.
من آنجا بودم.
They were there.
آنها آنجا بودند.
I did that.
من این کار را کردم.
I was angry because they were late.
من عصبانی بودم چون آنها دیر کردند.
Was the weather good when you were on holiday?
وقتی در تعطیلات بودی هوا خوب بود؟
برای منفی کردن حالت گذشته از did not قبل از شکل ساده ی فعل استفاده می کنیم I did not like her. از او خوشم نیامد. Mike did not like her. مایک از او خوشش نیامد.[/su_note]

برای افعال to be از did استفاده نمی شود، مستقیما از not استفاده کنید: The film wasn’t (=was not) very good. I did not enjoy it much. فیلم خوب نبود. از آن زیاد لذت نبردم.

برای سوالی کردن حالت گذشته از فعل کمکی did و حالت ساده ی فعل استفاده می کنیم: Did you go there? Did he see you? آنجا رفتی؟ او تو را دید؟ Did you like her? از او خوشت آمد؟ Did Mike like her? مایک از او خوشش آمد؟ مجددا برای سوالی کردن افعال to be مستقیما از خود آن استفاده می شود نه did: Were you there? تو آنجا بودی؟
مثال ها:
Suicides liked the bridge, too.

کسانی که قصد خودکشی داشتند هم از پل خوششان می آمد.

I must say I liked my new look.
باید بگویم از ظاهر جدیدم خوشم آمد.

So you liked the place, then?
خوب پس از آنجا خوشت آمد؟

I liked the contemporary design.
از آن طراحی امروزی خوشم آمد.
For corners
فور کرنرز یک دوره آموزش زبان انگلیسی امریکایی برای چهار مهارت اصلی شنیداری (Listening)، گفتاری (Speaking)، درک مطلب (Reading)، و نوشتاری (Writing) در چهار سطح منتشر شده است. هزینه عضویت در کانال خصوصی فقط 100 تومن برای ثبت عضویت اینجا کلیک کنید
2025/07/13 03:46:18
Back to Top
HTML Embed Code: