SOCIALMEDIARESEARCH Telegram 113
چرا کسی برای « علوم ارتباطات اجتماعی» تره هم خرد نمی کند؟

در یادداشت زیر که روز سه شنبه 26 آذر در روزنامه شرق منتشر شده است به این نکته پرداختم که دلیل انفعال جامعه دانشگاهی و خصوصا اساتید علوم ارتباطات اجتماعی در برابر مسائل اساسی این رشته که جامعه با آنها مواجه است چیست.

قطعی طولانی مدت اینترنت در ایران در آبان ماه حادثه مهم و اثرگذاری است. دقت کنیم که من از فعل حال استفاده می کنم نه گذشته؛ چرا که این اتفاق با اینکه بنظر می رسد از نظر فیزیکی پایان یافته اما از نظر هستی شناسانه در تمامی ما ادامه دارد و هستی ما را به چیزی متفاوت از قبل تبدیل کرده است. فعلا و در این نوشته قصد ندارم در چند و چون آثار هستی شناسانه قطعی اینترنت صحبت کنم چرا که نکته من چیز دیگری است. قطعی اینترنت در ایران بدنبال اعتراض های گسترده در بسیاری از نقاط کشور به گرانی بنزین و حوادث تلخ پس از آن رخ داد. تا اینجا با اینکه انتظار می رود اساتید دانشگاه در اظهار نظر و تحلیل شرایط موجود پیشقدم باشند اما با ملاحظاتی می توان دلیل سکوت این افراد را دریافت، طرفه اینکه با توجه به عملکرد آنها در رخدادهای مشابه در سالهای قبل نیز انتظار خاصی نمی رفت. اما نکته اساسی و تاسفبار در اینجا این است که از استادان و اعضای هیئت علمی متعدد رشته ارتباطات در دانشگاه های مختلف نیز هیچ تحلیل و نوشته ای در باره قطعی اینترنت و آثار و نتایج آن منتشر نشد.
جوهره رشته علوم ارتباطات اجتماعی پرداختن به امر ارتباطی است و از این رهگذر است که مطالعه و تحلیل رسانه ها یکی از محورهای اصلی این رشته است. اینترنت پس از پیدایی خود بدلیل اثرات عمیق و گسترده ای که در ابعاد مختلف در جوامع داشت به یکی از موضوعات اصلی در تحقیقات ارتباطی تبدیل شد. به همین دلیل است که در حال حاضر تعداد مقالات منتشر شده در مورد اینترنت و دیگر تکنولوژیهای ارتباطی وابسته به آن از حد شمار خارج است. درست اتفاقی در مثلا در مورد تلویزیون یا رادیو رخ داده بود. در واقع، در حال حاضر اینترنت مهم ترین مسئله ارتباطات اجتماعی است و به همین دلیل قطع تعمدی و طولانی مدت آن نیز باید مهمترین مسئله ارتباطات اجتماعی باشد. توجه به این استدلال مشخص می کند که چرا اساتید و اعضای هیئت علمی رشته ارتباطات در کشور و یا لااقل در دانشگاه های مدعی تهران و علامه طباطبایی باید در این مورد سخن گفته و تحلیل داشته باشند. با این وجود در مدت زمانی که از قطعی اینترنت می گذرد و بحث های مسئولان اجرایی درباره راه اندازی اینترنت ملی و یا حتی جایگزینی لیست سفید سایت ها بجای لیست سیاه، ما نوشته یا تحلیلی علمی و قوی در این زمینه از اساتید این رشته ندیده ایم. دقیقا به همین دلیل است که معتقفدم کسی برای این رشته و اساتید و دانشجویان آن تره هم خرد نمی کند. وقتی اساتید مدعی این رشته در مورد مهمترین مسئله ای که این رشته در ایران باید به آن بپردازند سکوت می کنند و هیچ کنش و اثرگذاری ای ندارند و صرفا دلشان را به تکرار برخی مباحث تکراری و کلیشه ای و انجام تحقیقات اغلب کمی گذرایانه و باز هم تکراری خوش کرده اند، چرا باید کسی برای آنها اعتباری در حوزه علم قائل شود؟ اما دلیل این سکوت چیست؟ هنگامی که می توان هزینه زا بودن اظهار نظر در مورد رویدادهای تلخ آبان ماه را دلیل سکوت آنها در این مورد دانست، دلیل سکوت آنها در مورد مسئله ای که بعید است هزینه ای برای آنها در پی داشته باشد چیست؟
من معتقدم ضعف علمی، روحیه کارمندی و کاسبکارانه، کاهش خطر احتمالی و نداشتن درک انتقادی دلیل اصلی انفعال اعضای هیئت علمی این رشته در مورد قطعی ارتباطات است. در واقع این افراد حتی اگر بخواهند در مورد قطعی اینترنت بحثی علمی داشته باشند هم احیانا دانش و سواد آن را ندارند. این بنابه تجربه زیسته خود من در این دانشگاه ها بدلیل روزمره شدن شغل استاد دانشگاهی رخ می دهد، جایی که دیگر یک عضو هیئت علمی به یک کارمند تبدیل شده و صرفا به این شغل بعنوان راهی برای امرار معاش نگاه می کند و بدینگونه امکان و علاقه تولید علمی و تحقیق در او از بین می رود. این دو در کنار دفع خطر احتمالی که می تواند به از دست رفتن شغل آنها و درآمد خوبی که از این طریق دارند در طولانی مدت به امحا درک انتقادی و نگرش انتقادی آنها منجر می شود. بنابراین من فکر میکنم که این افراد حتی به چنین مسئله ای فکر نیز نکرده اند چرا که ظهور این مسئله در ذهن فرد بعنوان یک مسئله یک پیش شرط اساسی دارد و آن هم داشتن دانش و درک انتقادی است، چیزی که روحیه کارمندی و تلاش برای حفظ ممر درآمد و امرار معاش در طولانی مدت آن را از بین می برد. با این تفاسیر، این مسئله که کسی برای رشته علوم ارتباطات اجتماعی تره هم خرد نمی کند قابل درک است. من سعی می کنم در نوشته ای دیگر با استفاده از مفهوم عقلانیت ابزاری این مسئله را بطور عمیقتر واکاوی کنم.
@SocialMediaResearch



tgoop.com/SocialMediaResearch/113
Create:
Last Update:

چرا کسی برای « علوم ارتباطات اجتماعی» تره هم خرد نمی کند؟

در یادداشت زیر که روز سه شنبه 26 آذر در روزنامه شرق منتشر شده است به این نکته پرداختم که دلیل انفعال جامعه دانشگاهی و خصوصا اساتید علوم ارتباطات اجتماعی در برابر مسائل اساسی این رشته که جامعه با آنها مواجه است چیست.

قطعی طولانی مدت اینترنت در ایران در آبان ماه حادثه مهم و اثرگذاری است. دقت کنیم که من از فعل حال استفاده می کنم نه گذشته؛ چرا که این اتفاق با اینکه بنظر می رسد از نظر فیزیکی پایان یافته اما از نظر هستی شناسانه در تمامی ما ادامه دارد و هستی ما را به چیزی متفاوت از قبل تبدیل کرده است. فعلا و در این نوشته قصد ندارم در چند و چون آثار هستی شناسانه قطعی اینترنت صحبت کنم چرا که نکته من چیز دیگری است. قطعی اینترنت در ایران بدنبال اعتراض های گسترده در بسیاری از نقاط کشور به گرانی بنزین و حوادث تلخ پس از آن رخ داد. تا اینجا با اینکه انتظار می رود اساتید دانشگاه در اظهار نظر و تحلیل شرایط موجود پیشقدم باشند اما با ملاحظاتی می توان دلیل سکوت این افراد را دریافت، طرفه اینکه با توجه به عملکرد آنها در رخدادهای مشابه در سالهای قبل نیز انتظار خاصی نمی رفت. اما نکته اساسی و تاسفبار در اینجا این است که از استادان و اعضای هیئت علمی متعدد رشته ارتباطات در دانشگاه های مختلف نیز هیچ تحلیل و نوشته ای در باره قطعی اینترنت و آثار و نتایج آن منتشر نشد.
جوهره رشته علوم ارتباطات اجتماعی پرداختن به امر ارتباطی است و از این رهگذر است که مطالعه و تحلیل رسانه ها یکی از محورهای اصلی این رشته است. اینترنت پس از پیدایی خود بدلیل اثرات عمیق و گسترده ای که در ابعاد مختلف در جوامع داشت به یکی از موضوعات اصلی در تحقیقات ارتباطی تبدیل شد. به همین دلیل است که در حال حاضر تعداد مقالات منتشر شده در مورد اینترنت و دیگر تکنولوژیهای ارتباطی وابسته به آن از حد شمار خارج است. درست اتفاقی در مثلا در مورد تلویزیون یا رادیو رخ داده بود. در واقع، در حال حاضر اینترنت مهم ترین مسئله ارتباطات اجتماعی است و به همین دلیل قطع تعمدی و طولانی مدت آن نیز باید مهمترین مسئله ارتباطات اجتماعی باشد. توجه به این استدلال مشخص می کند که چرا اساتید و اعضای هیئت علمی رشته ارتباطات در کشور و یا لااقل در دانشگاه های مدعی تهران و علامه طباطبایی باید در این مورد سخن گفته و تحلیل داشته باشند. با این وجود در مدت زمانی که از قطعی اینترنت می گذرد و بحث های مسئولان اجرایی درباره راه اندازی اینترنت ملی و یا حتی جایگزینی لیست سفید سایت ها بجای لیست سیاه، ما نوشته یا تحلیلی علمی و قوی در این زمینه از اساتید این رشته ندیده ایم. دقیقا به همین دلیل است که معتقفدم کسی برای این رشته و اساتید و دانشجویان آن تره هم خرد نمی کند. وقتی اساتید مدعی این رشته در مورد مهمترین مسئله ای که این رشته در ایران باید به آن بپردازند سکوت می کنند و هیچ کنش و اثرگذاری ای ندارند و صرفا دلشان را به تکرار برخی مباحث تکراری و کلیشه ای و انجام تحقیقات اغلب کمی گذرایانه و باز هم تکراری خوش کرده اند، چرا باید کسی برای آنها اعتباری در حوزه علم قائل شود؟ اما دلیل این سکوت چیست؟ هنگامی که می توان هزینه زا بودن اظهار نظر در مورد رویدادهای تلخ آبان ماه را دلیل سکوت آنها در این مورد دانست، دلیل سکوت آنها در مورد مسئله ای که بعید است هزینه ای برای آنها در پی داشته باشد چیست؟
من معتقدم ضعف علمی، روحیه کارمندی و کاسبکارانه، کاهش خطر احتمالی و نداشتن درک انتقادی دلیل اصلی انفعال اعضای هیئت علمی این رشته در مورد قطعی ارتباطات است. در واقع این افراد حتی اگر بخواهند در مورد قطعی اینترنت بحثی علمی داشته باشند هم احیانا دانش و سواد آن را ندارند. این بنابه تجربه زیسته خود من در این دانشگاه ها بدلیل روزمره شدن شغل استاد دانشگاهی رخ می دهد، جایی که دیگر یک عضو هیئت علمی به یک کارمند تبدیل شده و صرفا به این شغل بعنوان راهی برای امرار معاش نگاه می کند و بدینگونه امکان و علاقه تولید علمی و تحقیق در او از بین می رود. این دو در کنار دفع خطر احتمالی که می تواند به از دست رفتن شغل آنها و درآمد خوبی که از این طریق دارند در طولانی مدت به امحا درک انتقادی و نگرش انتقادی آنها منجر می شود. بنابراین من فکر میکنم که این افراد حتی به چنین مسئله ای فکر نیز نکرده اند چرا که ظهور این مسئله در ذهن فرد بعنوان یک مسئله یک پیش شرط اساسی دارد و آن هم داشتن دانش و درک انتقادی است، چیزی که روحیه کارمندی و تلاش برای حفظ ممر درآمد و امرار معاش در طولانی مدت آن را از بین می برد. با این تفاسیر، این مسئله که کسی برای رشته علوم ارتباطات اجتماعی تره هم خرد نمی کند قابل درک است. من سعی می کنم در نوشته ای دیگر با استفاده از مفهوم عقلانیت ابزاری این مسئله را بطور عمیقتر واکاوی کنم.
@SocialMediaResearch

BY تحقیقات رسانه های اجتماعی


Share with your friend now:
tgoop.com/SocialMediaResearch/113

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

With the administration mulling over limiting access to doxxing groups, a prominent Telegram doxxing group apparently went on a "revenge spree." Click “Save” ; The court said the defendant had also incited people to commit public nuisance, with messages calling on them to take part in rallies and demonstrations including at Hong Kong International Airport, to block roads and to paralyse the public transportation system. Various forms of protest promoted on the messaging platform included general strikes, lunchtime protests and silent sit-ins. Clear More>>
from us


Telegram تحقیقات رسانه های اجتماعی
FROM American