tgoop.com/SocialUnion_ir/991
Last Update:
🔰فراتر از بیانیه: خطابهای به تمام دانشجویان
شانزدهم آذرماه 1398 بار معنایی سنگینی را به نسبت سالهای گذشته به دوش میکشد. تجربهی آبان 98 کم از اعتراضات فراگیر جهانی در فرانسه، عراق، شیلی، لبنان، بولیوی و الخ ندارد و چه بسا اشتراکاتی بنیادین داشتهباشد؛ اما گویی تنها دستآورد ماه گذشته، افزایش شیفتهای نگهبانی زندان بود. اعتراض «دانشآموزان» شیلی که توانست نقشی در تکوین جنبش سراسری ایفا کند، در جایی معنا مییابد که اقدام [1] دانشجویی در ایران حتی نمیتواند همکیشان خویش را همراه سازد و تنها آنان را در جایگاه تماشاگر نگه میدارد. هرچند که در بیانیهها و نشریات استفاده از لفظ «ما دانشجویان» امری ذاتی تلقی میشود، اما در واقع، هیچگاه فهمی از این ما شکل نگرفته است. همگان یا در تخاصمات سیاسی مستغرق بودند و یا در بیتفاوتی. زمانی که در روز دانشجو، همگان باید در کنار هم بر سر مطالبۀ واحد خود-یعنی دانشجو بودن- ایستادگی کنند، هر کدام در گوشهای با ذکر چندبارهی اتوپیای سیاسی کف و خون بالا میآورند. این گسست، عمیقتر از آن است که به راحتی بتوان از این ما سخن گفت. حال اتحادیه چگونه میتواند با جامعهی اندک خود، مطالبهای جمعی از طرف دانشجویان سرنهد، وقتی حتی فهمی از این ما در اذهان دانشجویان شکل نگرفته است؟ فقدان اقتدار دانشجو در برابر نهادهای خارجی، او را از هرگونه خواستاری باز میدارد و ارائهی بیانیه، در این زمان، تنها حدود تشکلات را میان یکدیگر شفاف میسازد و ناتوان از هرگونه اعمال فشار لازم در اعتراضات و مطالبات است. دانشجو در برابر هیچ نهادی و حتی در برابر دانشگاه که خود مقوم آن است، قدرتی ندارد؛ چرا که تنها چون اتمهایی مجزا به زیست خود در کنار یکدیگر ادامه میدهد و همچنان به جامعهی تودهای دانشگاه دامن میزند. اکنون هیچ کنشی انتقادیتر از آن نیست که به نقد از درون بپردازیم. کلیشهی بیانیه و رتوریکی (بیانی) افراطی، حق نقد استتیک (زیباییشناختی) را به خوبی ادا میکند، اما رهایی جز از طریق نقد کریتیک (فرارونده) و رادیکال منجر نمیشود. ما محتاج آنیم که بر خویش فریاد زنیم و در جهت خودانتقادی برآییم. امروز دانشجو بیش از هر زمانی گسترهی نفوذش را از دست داده، به گونهی که عملا حتی نمیتوان گسترهای را برایش فرض کرد. از طرفی دانشگاه زمانی میتواند با یاری نهاد متعدی، فرزندانش را (با آمبولانس) دو دستی تقدیم میلههای تیمارستان کند که دانشجویان حتی توان دفاع از حقوق خود را نداشته باشند. دیگر در این مجال حرف از نفوذ و قدرت محلی از اعراب ندارد. رهایی از این وضع دهشتناک جز از طریق آگاهی حاصل نمیشود. آگاهی است که عمق فاجعه را نشان میدهد که از خلال آن میتوان به امکانهای رهایی رسید.
اتحادیهی انجمنهای علمی علوم اجتماعی کشور، تمام دانشجویان را به ضرورت آگاهی از وضع خویش فرامیخواند. دانشجویان میتوانند از طریق بازنگری در مفهوم «ما دانشجویان» به عرصهی آگاهی وارد شوند؛ همانگونه که اتحادیه از سالها پیش به فقدان اجتماع میان نیروهای اجتماعی پی برده بود و سعی کرد با راهبردی(سمپوزیم) حدی از سازماندهی را میان اعضای خود در سطح کشوری ایجاد کند. حال اگر این آگاهی در تمام واحدهای دانشجویی شکل گیرد، آگاهی واحدی که حول محور دانشجو بودن شکل خواهد گرفت که زیست روزمرهی دانشجویان را دربرمیگیرد؛ آنگاه است که اگر «دانشجو» را گرفتند کل دانشجویان میتوانند در کنار هم مطالبهای واحد داشته باشند و آن آزادی «دانشجو» باشد. و آنگاه است که آن آگاهی و اتحاد دانشجویان، خود فراتر از مرزهای بیانیه و لابیگری عمل خواهد کرد و دیگر نیازی به آنها نخواهد بود.
[1] از آنجایی که نام فعالیت دانشجویی را نمیتوان جنبش دانست چراکه اساسا رویتی در آن وجود ندارد و از طرفی، از آن رو که تاثیری بر متغیرهای دیگر ندارد نمیتوان آن را فعالیت پنداشت، از کلمهی اقدام استفاده کردیم که بیشتر بر نیت امر دلالت دارد.
🔗 همچنین بیانیه را میتوانید در سایت اتحادیه نیز بخوانید.
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐@socialunion
BY اتحادیه انجمنهای علمی علوم اجتماعی

Share with your friend now:
tgoop.com/SocialUnion_ir/991