TRANSLATIONSTUDIESA Telegram 15823
Forwarded from Aasoo - آسو
نجف دریابندری؛ حلوای انگشت‌پیچ🔻

📚 زندگی او پر از فرازونشیب بود: در جوانی به حزب توده پیوست؛ به زندان رفت؛ محکوم به اعدام شد؛ از اعدام رهایی یافت؛ و از همان زندان به ترجمه و نوشتن مشغول شد و تا پایان عمر از نوشتن دست نکشید. در زندگی او پدیده‌های متناقض با هم بروز کرده‌اند. ازیک‌سو به فاکنر و همینگوی و ادبیات آمریکا نظر داشت و ازطرف‌دیگر در روزنامه‌های حزب توده مقاله می‌نوشت. خود او توضیح جالبی در این زمینه دارد: «ما توده‌ای مخصوصی بودیم. من گرچه بعد از انشعاب به حزب توده پیوستم، اما در واقع توده‌ای قبل از انشعاب بودم. بعد از انشعاب، حزب توده ماهیتش عوض شد... . ما ازلحاظ سیاسی در خط حزب توده بودیم، اما ازلحاظ فرهنگی کار خودمان را می‌کردیم. گذشته از این، همینگوی و امثال او جزو نویسندگان چپ آمریکا به حساب می‌آمدند. بعدها من متوجه شدم که به همینگوی یا فاکنر ازلحاظ سیاسی نمی‌شد جای خیلی مشخصی داد.» درباره‌ی تناقض توده‌ای‌بودن و داستان کافکایی نوشتن روزی به من گفت: «وقتی متوجه شدم که کافکا نمی‌خوانند، خیلی تعجب کردم و فهمیدم که من اصلاً از یک خانواده‌ی دیگر هستم.»او هیچ‌گاه به‌دنبال ادبیات حزبی نرفت و بعدها هم که به زندان افتاد، به ترجمه‌ی تاریخ فلسفه‌ی غرب پرداخت. این‌ها نشان از تفکر متفاوت او داشت.

📚 نویسنده‌بودن او تنها در مقدمه‌ها خلاصه نمی‌شود. او مقاله‌نویس معتبری هم هست. هرگاه که قصد می‌کرد کتابی یا نویسنده‌ای را به جامعه معرفی کند، حرفش و داوری‌اش معیار می‌شد. هرگاه به معرفی کتابی می‌پرداخت، آن کتاب مطرح می‌شد و نویسنده‌اش در میان مخاطبانْ مشهور و معتبر می‌شد. نقد او بر شوهر آهوخانم علی‌محمد افغانی و طوبا و معنای شب شهرنوش پارسی‌پور سبب شهرت آن‌ها گردید و گمان می‌کنم آخرین کاری که در این زمینه انجام داده نقد و معرفی اهل غرق منیرو روانی‌پور باشد. دریافت و ادراک او از داستان‌ و قدرت تحلیل او در میان اصحاب قلم بی‌مانند است. نقد او بر سنگ صبور با عنوان «نوشتن برای نویسنده‌بودن» نقطه‌ی پایانی بر کار نویسندگی چوبک گذاشت و نقد او درباره‌ی نمایش قلندرخونه توانایی معجزه‌آسای او را نه‌فقط در تحلیل که در نوع نگارش نشان می‌داد. با مهارتی از پیچ‌وخم‌ها بالا رفته و سپس سرازیر شده بود که حیرت خواننده را برمی‌انگیخت. گمان نمی‌کنم در تاریخ نقد تئاتر مطلبی به آن قوت و قدرت و به آن اندازه درست و شیرین نوشته شده باشد. چنین کارهایی را در زمینه‌ی نقاشی هم از خود به یادگار گذاشته است.

📚 کتاب حاضر شامل سه گفت‌وگو با آقای دریابندری و یک گفت‌وگو درباره‌ی ایشان است. از آن سه گفت‌وگو، که بیست‌سی سال پیش با آقای دریابندری انجام داده‌ام، دو تایش، یعنی «گفت‌وگو درباره‌ی ادبیات» و «گفت‌وگو در باب ترجمه»، قبلاً به‌صورت کامل در رسانه‌ها چاپ شده، اما چون از زمان چاپ آن‌ها سی سال و بیشتر گذشته است، فکر کردم بهتر است در این مجموعه بیاید و در دسترس خوانندگان قرار گیرد. گفت‌وگو درباره‌ی زندگی آقای دریابندری نیز، که در اینجا می‌خوانید، قبلاً به‌صورت ناقص و تکه‌هایی از آن در پاره‌ای مطبوعات انتشار یافته، ولی صورت کامل آن هیچ‌گاه به زیور طبع آراسته نشده و برای اولین‌بار در اینجا منتشر می‌شود. گفت‌وگو درباره‌ی آقای دریابندری با خانم سیما یاری نیز مخصوص این کتاب است و پیش از این انتشار نیافته است. من به‌عنوان روزنامه‌نگار مقالات متعددی درباره‌ی آقای دریابندری نوشته‌ام که قصد داشتم همه‌ی آن‌ها را در این کتاب گرد بیاورم، اما در بازخوانی آن‌ها احساس کردم چاپ دوباره‌ی آن‌ها تکراری خواهد بود و خواننده مغبون خواهد شد. بنابراین، از آوردن آن‌ها خودداری کردم. تنها یک گزارش را با عنوان «در محفل جمعه‌های نجف»، که مطالب تازه و غیرتکراری داشت، برای چاپ در این کتاب مناسب یافتم.

@NashrAasoo 💭



tgoop.com/TranslationStudiesA/15823
Create:
Last Update:

نجف دریابندری؛ حلوای انگشت‌پیچ🔻

📚 زندگی او پر از فرازونشیب بود: در جوانی به حزب توده پیوست؛ به زندان رفت؛ محکوم به اعدام شد؛ از اعدام رهایی یافت؛ و از همان زندان به ترجمه و نوشتن مشغول شد و تا پایان عمر از نوشتن دست نکشید. در زندگی او پدیده‌های متناقض با هم بروز کرده‌اند. ازیک‌سو به فاکنر و همینگوی و ادبیات آمریکا نظر داشت و ازطرف‌دیگر در روزنامه‌های حزب توده مقاله می‌نوشت. خود او توضیح جالبی در این زمینه دارد: «ما توده‌ای مخصوصی بودیم. من گرچه بعد از انشعاب به حزب توده پیوستم، اما در واقع توده‌ای قبل از انشعاب بودم. بعد از انشعاب، حزب توده ماهیتش عوض شد... . ما ازلحاظ سیاسی در خط حزب توده بودیم، اما ازلحاظ فرهنگی کار خودمان را می‌کردیم. گذشته از این، همینگوی و امثال او جزو نویسندگان چپ آمریکا به حساب می‌آمدند. بعدها من متوجه شدم که به همینگوی یا فاکنر ازلحاظ سیاسی نمی‌شد جای خیلی مشخصی داد.» درباره‌ی تناقض توده‌ای‌بودن و داستان کافکایی نوشتن روزی به من گفت: «وقتی متوجه شدم که کافکا نمی‌خوانند، خیلی تعجب کردم و فهمیدم که من اصلاً از یک خانواده‌ی دیگر هستم.»او هیچ‌گاه به‌دنبال ادبیات حزبی نرفت و بعدها هم که به زندان افتاد، به ترجمه‌ی تاریخ فلسفه‌ی غرب پرداخت. این‌ها نشان از تفکر متفاوت او داشت.

📚 نویسنده‌بودن او تنها در مقدمه‌ها خلاصه نمی‌شود. او مقاله‌نویس معتبری هم هست. هرگاه که قصد می‌کرد کتابی یا نویسنده‌ای را به جامعه معرفی کند، حرفش و داوری‌اش معیار می‌شد. هرگاه به معرفی کتابی می‌پرداخت، آن کتاب مطرح می‌شد و نویسنده‌اش در میان مخاطبانْ مشهور و معتبر می‌شد. نقد او بر شوهر آهوخانم علی‌محمد افغانی و طوبا و معنای شب شهرنوش پارسی‌پور سبب شهرت آن‌ها گردید و گمان می‌کنم آخرین کاری که در این زمینه انجام داده نقد و معرفی اهل غرق منیرو روانی‌پور باشد. دریافت و ادراک او از داستان‌ و قدرت تحلیل او در میان اصحاب قلم بی‌مانند است. نقد او بر سنگ صبور با عنوان «نوشتن برای نویسنده‌بودن» نقطه‌ی پایانی بر کار نویسندگی چوبک گذاشت و نقد او درباره‌ی نمایش قلندرخونه توانایی معجزه‌آسای او را نه‌فقط در تحلیل که در نوع نگارش نشان می‌داد. با مهارتی از پیچ‌وخم‌ها بالا رفته و سپس سرازیر شده بود که حیرت خواننده را برمی‌انگیخت. گمان نمی‌کنم در تاریخ نقد تئاتر مطلبی به آن قوت و قدرت و به آن اندازه درست و شیرین نوشته شده باشد. چنین کارهایی را در زمینه‌ی نقاشی هم از خود به یادگار گذاشته است.

📚 کتاب حاضر شامل سه گفت‌وگو با آقای دریابندری و یک گفت‌وگو درباره‌ی ایشان است. از آن سه گفت‌وگو، که بیست‌سی سال پیش با آقای دریابندری انجام داده‌ام، دو تایش، یعنی «گفت‌وگو درباره‌ی ادبیات» و «گفت‌وگو در باب ترجمه»، قبلاً به‌صورت کامل در رسانه‌ها چاپ شده، اما چون از زمان چاپ آن‌ها سی سال و بیشتر گذشته است، فکر کردم بهتر است در این مجموعه بیاید و در دسترس خوانندگان قرار گیرد. گفت‌وگو درباره‌ی زندگی آقای دریابندری نیز، که در اینجا می‌خوانید، قبلاً به‌صورت ناقص و تکه‌هایی از آن در پاره‌ای مطبوعات انتشار یافته، ولی صورت کامل آن هیچ‌گاه به زیور طبع آراسته نشده و برای اولین‌بار در اینجا منتشر می‌شود. گفت‌وگو درباره‌ی آقای دریابندری با خانم سیما یاری نیز مخصوص این کتاب است و پیش از این انتشار نیافته است. من به‌عنوان روزنامه‌نگار مقالات متعددی درباره‌ی آقای دریابندری نوشته‌ام که قصد داشتم همه‌ی آن‌ها را در این کتاب گرد بیاورم، اما در بازخوانی آن‌ها احساس کردم چاپ دوباره‌ی آن‌ها تکراری خواهد بود و خواننده مغبون خواهد شد. بنابراین، از آوردن آن‌ها خودداری کردم. تنها یک گزارش را با عنوان «در محفل جمعه‌های نجف»، که مطالب تازه و غیرتکراری داشت، برای چاپ در این کتاب مناسب یافتم.

@NashrAasoo 💭

BY ترجمه‌پژوهی




Share with your friend now:
tgoop.com/TranslationStudiesA/15823

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Ng, who had pleaded not guilty to all charges, had been detained for more than 20 months. His channel was said to have contained around 120 messages and photos that incited others to vandalise pro-government shops and commit criminal damage targeting police stations. During the meeting with TSE Minister Edson Fachin, Perekopsky also mentioned the TSE channel on the platform as one of the firm's key success stories. Launched as part of the company's commitments to tackle the spread of fake news in Brazil, the verified channel has attracted more than 184,000 members in less than a month. Telegram offers a powerful toolset that allows businesses to create and manage channels, groups, and bots to broadcast messages, engage in conversations, and offer reliable customer support via bots. Joined by Telegram's representative in Brazil, Alan Campos, Perekopsky noted the platform was unable to cater to some of the TSE requests due to the company's operational setup. But Perekopsky added that these requests could be studied for future implementation. The SUCK Channel on Telegram, with a message saying some content has been removed by the police. Photo: Telegram screenshot.
from us


Telegram ترجمه‌پژوهی
FROM American