Telegram Web
Word 4/5
save (A1)

Meaning: ذخیره کردن، نجات دادن
Examples:
Example 1:
Doctors were unable to save her.
Example 2:
He's trying to save their marriage.
Example 3:
She needs to win the next two games to save the match.

هشتصد مکالمه تصویری بهترین منبع ویدیویی مکالمه

مجموعه مکالمه پیشرفته speak out 👉
1
Word 5/5
orange (A1)

Meaning: پرتقال، نارنجی
Examples:
Example 1:
an orange tree
Example 2:
freshly squeezed orange juice
Example 3:
orange groves(= groups of orange trees)

هشتصد مکالمه تصویری بهترین منبع ویدیویی مکالمه

مجموعه مکالمه پیشرفته speak out 👉
2
Word 1/5
girlfriend (A1)

Meaning: دوست دختر
Example: I ran into a former girlfriend at the party.

🎁 2 امتیاز برای مشاهده این کلمه!
1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Basically
معنی اصلیش «اساساً» یا «به طور کلی» هست و برای خلاصه‌کردن یک نکته، ساده‌سازی یک ایده پیچیده یا شروع یک توضیح به کار میره.
👍2
یادگیری ماندگار لغات انگلیسی
Basically معنی اصلیش «اساساً» یا «به طور کلی» هست و برای خلاصه‌کردن یک نکته، ساده‌سازی یک ایده پیچیده یا شروع یک توضیح به کار میره.
کاربردهای رایج Basically:
خلاصه کردن: وقتی می‌خواید اصل مطلب رو بگید.
Example: "Basically, the plan is to launch the product in December."
ترجمه: "اساساً، برنامه اینه که محصول رو ماه دسامبر عرضه کنیم."
توضیح ساده: وقتی می‌خواید یک چیز پیچیده رو راحت توضیح بدید.
Example: "A black hole is basically a region in space where gravity is so strong that nothing, not even light, can escape."
ترجمه: "سیاه‌چاله اساساً ناحیه‌ای در فضاست که جاذبه اونقدر قویه که هیچ چیزی، حتی نور، نمی‌تونه ازش فرار کنه."
تصدیق یا تأیید: گاهی هم برای تأیید یا شروع یک پاسخ استفاده میشه.
Example: "So, you're saying we should change the design?" "Basically, yes."
ترجمه: "پس شما میگید باید طراحی رو عوض کنیم؟" "اساساً، بله."
جایگزین‌های مناسب برای Basically
استفاده زیاد از Basically ممکنه نوشته یا صحبت رو تکراری کنه. بسته به مفهومی که می‌خواید برسونید، می‌تونید از جایگزین‌های زیر استفاده کنید:
برای خلاصه‌کردن و اصل مطلب:
In short (خلاصه بگم)
To put it simply (به زبان ساده‌تر)
Essentially (در اصل، به طور اساسی)
Ultimately (در نهایت، در مجموع)
In a nutshell (به طور خلاصه، در یک کلام)
Ultimately (در نهایت)
برای تأکید یا توضیح ساده:
Fundamentally (اساساً، از پایه)
Primarily (در درجه اول، عمدتاً)
In essence (در اصل، در واقع)
For all intents and purposes (در عمل، عملاً)
برای گفت‌وگوی غیررسمی:
I mean (یعنی، منظورم اینه که)
Pretty much (تقریباً، تقریباً همین)
At the end of the day (در نهایت، تهش)
نکته مهم: انتخاب جایگزین مناسب به بافت جمله و لحن شما بستگی داره. مثلاً "In a nutshell" خیلی غیررسمی‌تر از "Essentially" هست.


▬▬▬▬▬کلیک کن▬▬▬▬▬▬
The Good Place
سریال جای خوب سرعت یادگیری انگلیسی را افزایش می‌دهد کلیک کنید و ببینید
2👍1
Word 2/5
model (A1)

Meaning: مدل، نمونه
Examples:
Example 1:
I used to build model aeroplanes.
Example 2:
The architect had produced ascale modelof the proposed shopping complex.

اینجا کلیک کنید و فیلم سینمایی با دو زیرنویس ببینید
2
Word 3/5
swim (A1)

Meaning: شنا کردن
Examples:
Example 1:
The boys swam across the lake.
Example 2:
We swam out(= away from land)to the yacht.
Example 3:
They spent the day swimming and sunbathing.

مجموعه مکالمه پیشرفته speak out 👉
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آموزش زبان انگلیسی با فیلم

از بهترین روش‌های افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی دیدن فیلم با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی است.
اگر برای یادگیری خود اهمیت قائلید این مجموعه را از دست ندهید.
👈افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با ۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی همزمان
1
Forwarded from Life_and_Love_Quotes
Keywords Highlighted:
Crisp promise of cider and woodsmoke:
وعده‌ی ترد سیب و دود هیزم (Refers to the classic scents of autumn).
Chases away the chill:
سرما را دور می‌کند (Dispels the cold).
Shades of gold and amber:
سایه‌هایی از طلایی و کهربایی (The colors of fall).
Changing seasons of our love:
فصول زیبای در حال تغییر عشق ما (A metaphor for the relationship's evolution).
Cozy beginning:
آغاز دنج (A warm, comfortable start).
Forwarded from Life_and_Love_Quotes
Key Themes:
Stormy Weather:
آب و هوای طوفانی (Using external elements to highlight internal comfort).
Safest, Warmest Place:
امن‌ترین و گرم‌ترین جای زمین (Emphasizing the feeling of security).
Steadfast Color:
رنگ ثابت (A metaphor for unwavering loyalty and love amidst change).
Forwarded from Life_and_Love_Quotes
Key Vocabulary:
Letting go of their summer dress:
لباس تابستانی خود را رها می‌کنند (A poetic way to describe leaves falling).
Inevitable:
اجتناب‌ناپذیر (Unavoidable).
Rhythm of our steps:
ریتم آرام قدم‌هایمان (The peaceful pattern of walking together).
Anchor:
لنگر (A symbol of stability and security).
Season of transition:
فصل گذار (The shift from summer to winter).
Crisp fall morning:
صبح پاییزی کامل و باطراوت (Referring to the clear, cool air).
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
A Haven from the Wind

When the wind whips through the trees and the air smells of cold rain, my favorite place is always right next to you. This season asks us to gather closer, to find warmth in shared moments and simple habits. We are two hearts weathering the change together, and your love is the solid, beautiful shelter that keeps me steady against any storm.
speak out



وقتی باد میان درختان می‌پیچد و هوا بوی باران سرد می‌دهد، جای مورد علاقه‌ی من همیشه درست کنار توست. این فصل از ما می‌خواهد که نزدیک‌تر جمع شویم، تا گرما را در لحظات مشترک و عادت‌های ساده پیدا کنیم. ما دو قلب هستیم که با هم در برابر تغییر مقاومت می‌کنیم، و عشق تو پناهگاه استوار و زیبایی است که مرا در برابر هر طوفانی ثابت قدم نگه می‌دارد.


اینجا با متن‌های عاشقانه انگلیسی زبان خودرو تقویت کن کلیک کن لذت ببر
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
در حالی که نویسندگان، شخصیت های مرد خود را سریع اینگونه توصیف می کنند که باهوش هستند، اما این کار را با همتایان زن خود کمتر انجام می دهند. بسیاری از صفات قابل تحسین مردانه، وقتی در قالب یک زن به نمایش درمی آیند، کمی غیرقابل درک به نظر می رسند. برای اطمینان از اینکه این اتفاق در نوشته شما نمی افتد، از کلمات زیر برای توصیف یک زن باهوش استفاده کنید:
Astute
زیرک، دقیق
او راه حل های هوشمندانه ای را برای مشکلات، مبتنی بر درک و فهم خود ارائه می دهد.
Clear-sighted
روشن بین
او بصیر و روشن بین است و می تواند تصمیمات را به وضوح درک کند.
Creative
خلاق
او ایده هایی ارائه می دهد که دیگران قبلاً به آن ها توجه نکرده اند.
Decisive
قاطع
او پس از سنجیدن صحیح عواقب، به تصمیم خود متعهد می شود.
Discerning
قدرت تشخیص، فهمیده
او قضاوت و سلیقه خوبی را شرح می دهد.
Innovative
نوآور
او ایده های جدیدی را برای مشکلات قدیمی به کار می برد تا راه حل های خلاقانه پیدا کند.
Inquisitive
پرسشگر
او سوالات درست و مرتبطی را می پرسد تا درباره یک موضوع بیشتر بیاموزد.
Intuitive
بصیر
او احساس درونی خود را با تجربه متعادل می کند تا یک احساس جدی از تصمیم درست را تشکیل دهد.
Observant
نکته بین
او متوجه جزئیات کوچک اما مهمی می شود که دیگران ممکن است از آن ها غافل شده باشند.
Quick-witted
حاضر جواب
او دارای ذکاوت بالایی است که به او کمک می کند ماهرانه به موقعیت ها پاسخ دهد.
Resourceful
مدبر
او از آنچه در دسترس دارد برای حل مشکلات استفاده می کند.
Shrewd
زیرک
او بر اساس نیازهای خود تصمیمات عملی می گیرد، اما بیش از آنچه فکر می کند که لازم است آن ها را فاش نمی کند.
Sincere
صادق
او در تلاش برای ارائه پاسخ های صادقانه از شواهد و تجربه استفاده می کند.
2025/10/12 14:31:09
Back to Top
HTML Embed Code: