[یدِ ظلم جایی که گردد دراز
نبینی لبِ مردم از خنده باز
#سعدی]
بدرود، آسمانِ آبی
#راجر_واترز
اصلاً وحشتزدگان را دیدی؟
صدای سقوطِ بمبها را شنیدی؟
هیچ از خودت پرسیدی چرا
باید به پناهگاه میگریختیم
آنگاه که وعدهی دنیای شگفتانگیزِ نو
بر پهنهی آسمان برافراشته بود؟
اصلاً وحشتزدگان را دیدی؟
صدای سقوطِ بمبها را شنیدی؟
دیرزمانی است که شعلهها فرومُردهاند،
اما درد همچنان باقی است.
بدرود، آسمانِ آبی
بدرود، آسمانِ آبی
بدرود
#موسیقی
گوشهها • خوشهگاه
نبینی لبِ مردم از خنده باز
#سعدی]
بدرود، آسمانِ آبی
#راجر_واترز
اصلاً وحشتزدگان را دیدی؟
صدای سقوطِ بمبها را شنیدی؟
هیچ از خودت پرسیدی چرا
باید به پناهگاه میگریختیم
آنگاه که وعدهی دنیای شگفتانگیزِ نو
بر پهنهی آسمان برافراشته بود؟
اصلاً وحشتزدگان را دیدی؟
صدای سقوطِ بمبها را شنیدی؟
دیرزمانی است که شعلهها فرومُردهاند،
اما درد همچنان باقی است.
بدرود، آسمانِ آبی
بدرود، آسمانِ آبی
بدرود
#موسیقی
گوشهها • خوشهگاه
Telegram
گوشهها
Artist: Pink Floyd
Track Title: Goodbye Blue Sky
Songwriter: Roger Waters
Album: The Wall (1979)
Genre: Progressive rock
Label: EMI
گوشهها
Track Title: Goodbye Blue Sky
Songwriter: Roger Waters
Album: The Wall (1979)
Genre: Progressive rock
Label: EMI
گوشهها
خوشهگاه
[یدِ ظلم جایی که گردد دراز نبینی لبِ مردم از خنده باز #سعدی] بدرود، آسمانِ آبی #راجر_واترز اصلاً وحشتزدگان را دیدی؟ صدای سقوطِ بمبها را شنیدی؟ هیچ از خودت پرسیدی چرا باید به پناهگاه میگریختیم آنگاه که وعدهی دنیای شگفتانگیزِ نو بر پهنهی آسمان برافراشته…
Telegram
گوشهها
Artist: Pink Floyd
Track Title: Is There Anybody Out There?
Songwriter: Roger Waters
Album: The Wall (1979)
Genre: Progressive rock
Label: EMI
گوشهها
Track Title: Is There Anybody Out There?
Songwriter: Roger Waters
Album: The Wall (1979)
Genre: Progressive rock
Label: EMI
گوشهها
[خدایْ شرِ تو از روی خلق دور کناد
که با وجودِ تو روی جهان به ویرانیست
#انوری]
سگانِ جنگ اهلِ مذاکره نیستند،
سگانِ جنگ تسلیم نمیشوند،
آنها میگیرند و تو میدهی
و تو باید بمیری تا آنها زنده بمانند.
#موسیقی
گوشهها • خوشهگاه
که با وجودِ تو روی جهان به ویرانیست
#انوری]
سگانِ جنگ اهلِ مذاکره نیستند،
سگانِ جنگ تسلیم نمیشوند،
آنها میگیرند و تو میدهی
و تو باید بمیری تا آنها زنده بمانند.
#موسیقی
گوشهها • خوشهگاه
Telegram
گوشهها
Artist: Pink Floyd
Track Title: The Dogs of War
Songwriters: David Gilmour and Anthony Moore
Album: A Momentary Lapse of Reason (1987)
Genre: Progressive rock
Label: EMI
گوشهها
Track Title: The Dogs of War
Songwriters: David Gilmour and Anthony Moore
Album: A Momentary Lapse of Reason (1987)
Genre: Progressive rock
Label: EMI
گوشهها
چنین شبهای بیپایان و من بر بسترِ اندوه
از آن پهلو بر این پهلو، وز این پهلو بر آن پهلو
#امیرخسرو_دهلوی
خوشهگاه
از آن پهلو بر این پهلو، وز این پهلو بر آن پهلو
#امیرخسرو_دهلوی
خوشهگاه
Forwarded from خوشهگاه
هریسِن بِرجِران
✍️ کورت وانهگات
ترجمهی امیرمحمد شیرازیان
سال ۲۰۸۱ بود و سرانجام همه با هم برابر شده بودند. نهفقط در محضرِ خدا و قانون که از هر لحاظ برابر بودند. هیچ کس باهوشتر از دیگری نبود. هیچ کس خوشقیافهتر از دیگری نبود. هیچ کس قویتر یا فرزتر از دیگری نبود. این برابری ماحصلِ متممهای ۲۱۱، ۲۱۲ و ۲۱۳ قانونِ اساسی و نظارتِ بیوقفهی مأمورانِ تحتِ امرِ رئیسِ مهارسازیِ ایالاتِ متحده بود.
البته همچنان بعضی چیزهای زندگی بر وفقِ مراد نبودند. مثلاً ماهِ آوریل هنوز آنقدرها بهاری نشده بود و کفرِ مردم را درمیآورد. درست در همین ماهِ خفه و دَمکرده بود که مأمورانِ ر. م. هریسِن، پسرِ چهاردهسالهی جورج و هِیزِل بِرجِران، را با خود بردند.
اتفاقِ دردناکی بود، قبول، ولی جورج و هِیزِل نمیتوانستند خیلی به آن فکر کنند. هوشِ هِیزِل کاملاً معمولی بود، یعنی فکری میآمد در ذهنش، چند لحظه میماند و… پَر. جورج هم با اینکه هوشش خیلی بالاتر از حدِ معمول بود، رادیوی کوچکِ مهارسازِ ذهن در گوشش داشت. قانوناً همیشه باید در گوشش میبود. رادیو روی موجِ فرستندهی دولتی تنظیم شده بود. تقریباً هر بیست ثانیه یک بار فرستنده صدایی زیر و جیغ پخش میکرد تا مبادا آدمهایی مثلِ جورج استفادهی ناعادلانهای از مغزشان بکنند.
📖 ادامهی این داستانِ کوتاه را در زودبین (Instant View) بخوانید.
⏰ زمانِ مطالعه: ۱۱ دقیقه
#کورت_وانهگات #امیرمحمد_شیرازیان #داستان_کوتاه #علمیتخیلی #داستانها
خوشهگاه
✍️ کورت وانهگات
ترجمهی امیرمحمد شیرازیان
سال ۲۰۸۱ بود و سرانجام همه با هم برابر شده بودند. نهفقط در محضرِ خدا و قانون که از هر لحاظ برابر بودند. هیچ کس باهوشتر از دیگری نبود. هیچ کس خوشقیافهتر از دیگری نبود. هیچ کس قویتر یا فرزتر از دیگری نبود. این برابری ماحصلِ متممهای ۲۱۱، ۲۱۲ و ۲۱۳ قانونِ اساسی و نظارتِ بیوقفهی مأمورانِ تحتِ امرِ رئیسِ مهارسازیِ ایالاتِ متحده بود.
البته همچنان بعضی چیزهای زندگی بر وفقِ مراد نبودند. مثلاً ماهِ آوریل هنوز آنقدرها بهاری نشده بود و کفرِ مردم را درمیآورد. درست در همین ماهِ خفه و دَمکرده بود که مأمورانِ ر. م. هریسِن، پسرِ چهاردهسالهی جورج و هِیزِل بِرجِران، را با خود بردند.
اتفاقِ دردناکی بود، قبول، ولی جورج و هِیزِل نمیتوانستند خیلی به آن فکر کنند. هوشِ هِیزِل کاملاً معمولی بود، یعنی فکری میآمد در ذهنش، چند لحظه میماند و… پَر. جورج هم با اینکه هوشش خیلی بالاتر از حدِ معمول بود، رادیوی کوچکِ مهارسازِ ذهن در گوشش داشت. قانوناً همیشه باید در گوشش میبود. رادیو روی موجِ فرستندهی دولتی تنظیم شده بود. تقریباً هر بیست ثانیه یک بار فرستنده صدایی زیر و جیغ پخش میکرد تا مبادا آدمهایی مثلِ جورج استفادهی ناعادلانهای از مغزشان بکنند.
📖 ادامهی این داستانِ کوتاه را در زودبین (Instant View) بخوانید.
⏰ زمانِ مطالعه: ۱۱ دقیقه
#کورت_وانهگات #امیرمحمد_شیرازیان #داستان_کوتاه #علمیتخیلی #داستانها
خوشهگاه
Telegraph
هریسِن بِرجِران
هریسِن بِرجِران کورت وانهگات ترجمهی امیرمحمد شیرازیان سال ۲۰۸۱ بود و سرانجام همه با هم برابر شده بودند. نهفقط در محضر خدا و قانون که از هر لحاظ برابر بودند. هیچ کس باهوشتر از دیگری نبود. هیچ کس خوشقیافهتر از دیگری نبود. هیچ کس قویتر یا فرزتر از دیگری…
خوشهگاه
هریسِن بِرجِران ✍️ کورت وانهگات ترجمهی امیرمحمد شیرازیان سال ۲۰۸۱ بود و سرانجام همه با هم برابر شده بودند. نهفقط در محضرِ خدا و قانون که از هر لحاظ برابر بودند. هیچ کس باهوشتر از دیگری نبود. هیچ کس خوشقیافهتر از دیگری نبود. هیچ کس قویتر یا فرزتر از…
خوشحال میشوم اگر از این داستان خوشتان آمد با دوستانتان هم به اشتراک بگذاریدش و از من حمایت کنید. دمتان گرم. ❤️🔥
Forwarded from فیلیپ! کی؟ دیک! (امیرمحمد شیرازیان)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM