ZIRSIGARI_KOHN Telegram 502
عناصر هژمونیک زبان‌ فارسی

محمدامین‌ سلیمانی

🔸چنان‌که آنتونیو گرامشی اظهار می‌کند طبقۀ سلطه‌گر نظام سلطه را بر سایر اقشار فرودست جامعه به شکلی بلافصل و عریان تحمیل نمی‌کند، بلکه طبقۀ حاکم به مدد نهادهای حدواسط درصددست منطق‌ سلطه را به‌نحوی پوشیده مستقر و سپس ابقا کند. بدین‌ترتیب، می‌توان نوعی حس رضایت‌مندی و آزادی فردی را از هرگونه قیدوبند بیرونی حاصل کرد.

نظریۀ هژمونی به ما می‌آموزد کارکرد نهادهای حدواسط طبیعی و مشروع جلوه‌دادن وضع‌ موجود بر پایۀ عقل‌ سلیم است تا این شرایط ضمن چشم‌پوشی از هرگونه خللی به دور از عصیان و نارضایتی پذیرفته شود. پس می‌توان گفت که کارکرد هژمونی نه سرکوب که اقناع است.

🔸زبان به‌مثابۀ ابزار ارتباطی و آیینۀ ناخودآگاه‌جمعی، نحوۀ مواجهۀ جامعه با مقولات و پدیده‌های مختلف را نشان می‌دهد.
به مدد کندوکاو عناصر زبانی، به‌ویژه اصطلاحات عامیانه، ادبیات‌ شفاهی و محاورات‌ روزمره، می‌توان شناخت‌ خوبی از تاریخی حاصل کرد که هر اجتماعی از سر گذرانده. چنانچه رالف امرسون می‌گوید:زبان بایگانی تاریخ ست.
بدان جهت که تاریخ تمام جوامع تاریخ مبارزۀ طبقاتی ست

🔸پیکرۀ زبان به‌مثابۀ آرشیو تاریخ بی‌غش نیست، بلکه در آن رگه‌هایی از ایدئولوژی طبقۀ حاکم برای بازنمایی هستی حقیقی افراد با هستی تخیلی‌شان مشاهده‌پذیرست(نظریۀ ایدئولوژی لویی‌آلتوسر)

🔸زبان را در کنار نظام‌ آموزشی،خانواده، مذهب و سایر امورات روبنایی می‌توان یکی از چرخ‌دنده‌های کلیدی ماشین‌ هژمونی دانست که در آن نحوۀ نگرش و جهان‌بینی تجویزی طبقۀ حاکم به‌خوبی عیان ست.
به مدد کنکاش زبان و ادبیات فارسی رگه‌های نوعی روح زعیم‌گرایانه در ناخودآگاه‌ جمعی ایرانیان به چشم می‌خورد که نه محصول استقرار فلان یا بهمان رژیم‌ سیاسی طی برهه‌‌ای محدود، بلکه ماحصل تاریخ دیرینۀ وجه تولید آسیایی در این اقلیم به مدت چند ده قرن ست. مترادف این‌واژه؛ یعنی استبداد شرقی به‌مراتب گویاترست، چراکه علاوه‌بر اشاره به جغرافیای این مناسبات‌ تولیدی بر جوهرۀ مستبدانه و سلطه‌جویانۀ آن نیز دلالت می‌کند. 

🔸نظام طبقاتی برای آنکه بتواند به بقای خود به دور از استعمال مطلق ابزار سرکوب و قوۀ قهریه ادامه دهد به تجویز شکل‌ خاصی از نظام ارزش‌ها و عقاید برای درونی‌کردن منطق سلطه ناچارست. لازمۀ تدوین چنین منظومه‌ای تعبیر سلطه‌پذیری به‌مثابۀ نوعی ارزش و تلقی سلطه‌ستیزی به‌مثابۀ نوعی پادارزش اخلاقی ست که نظم‌ اجتماعی را با نابهنجاری خدشه‌دار می‌کند. مثلاً امروزه در محاورات روزمره جملات و اصطلاحاتی مانند «نوکرتم»، «چاکرم»، «بنده‌نوازی کردید»، «غلامم»، «ارادتمندم» و «امری ندارید؟» به شکلی عریان، حقیقی و با توسل به معنای نزدیک مناسبات ارباب‌رعیتی را بازنمایی نمی‌کنند، بلکه بنابر پیش‌فرضی که در بطن این عبارات موجودست اظهار فرودستی و نگرش پایین به بالا با دلالت بر تواضع و فروتنی نوعی ارزش‌ اخلاقی را نشان می‌دهند.

🔸متکلم چنین عباراتی خود را نه به شکل فردیتی مستقل، برابر و فعال (مانند ضمیر I)، بلکه به شکل فردیت منفعل و فرودست (مانند ضمیر Me) در برابر مخاطب خود تداعی می‌کند. به‌علاوه، در زبان‌فارسی کم نیستند اسم‌هایی که مانند «غلام» با انواع‌و‌اقسام ترکیب‌هایش مثل «غلام‌حسین»، «غلام‌علی» و «غلام‌رضا» برای نام‌گذاری افراد استفاده می‌شود. گویی در پس‌پردۀ نظام ارزشی زبان‌ فارسی، ابراز بندگی به شکلی تلویحی اما مقبول در عرف از طریق مجرای اسامی برای یافتن سوژگی و هویت در جامعه رویه‌ای متداول ست. به‌عبارتی در این جغرافیا، هویت‌بخشی و یافتن سوژگی رابطه‌ای مسالمت‌آمیز با فردیت‌ منفعل و سلطه‌پذیر داشته ست.
🔸هر بار کاربست عبارات و واژگانی این‌چنینی در محاورات روزمره صرفاً عملی‌ صوری و لفاظی بیهوده نیست، بلکه بازتولید ذهنی و تداعی‌ روابطی طبقاتی و زعیم‌مدارانه است که خود را در لفافه‌‌ای از ارزش‌های اخلاقی پنهان کرده است.

در تحلیل نهایی می‌توان گفت قدرت به ابزار سرکوب محدود نیست بلکه قدرت ماحصل دیالکتیک هژمونی و قوۀ قهریه ست.
به سبب نیاز مفرط به هژمونی، روابط قدرت مسیر خود را از دل زبان یافته است و آن را تا سرحد قلمرو اخلاق‌ جمعی و سوژگی‌ فرد در جامعه گسترش می‌دهد پس می‌توان گفت:
١. زبان می‌تواند عنصری کلیدی و مؤثر در گفتمان هژمونیک طبقۀ حاکم باشد.

٢. ابقای هژمونی‌ زبان طولانی‌مدت ست و محدود به بقای فلان یا بهمان رژیم سیاسی نیست.

٣. با اضمحلال مناسباتی که هژمونی‌ زبان درصدد توجیه آن ست آن مناسبات نه معنای نزدیک که معنای دور الفاظ و عبارات را در لفافه‌ای از اخلاقیات بازنمایی می‌کند.

٤. زبان دال بر کیفیت حیات‌ جمعی انسان‌ها طی تاریخ و مناسبات اجتماعی حاکم بر آن و روابط قدرت ست.

پ‌ن:
چقدر بعضیا حوصله و انرژی دارند برای قصه بافی
گیریم این صحبت‌ها درست
حالا چیکار کنیم؟
تحلیل مغالطات در ادامه

@ZIRsigari_kohn | فلسفه‌های روانگردان



tgoop.com/ZIRsigari_kohn/502
Create:
Last Update:

عناصر هژمونیک زبان‌ فارسی

محمدامین‌ سلیمانی

🔸چنان‌که آنتونیو گرامشی اظهار می‌کند طبقۀ سلطه‌گر نظام سلطه را بر سایر اقشار فرودست جامعه به شکلی بلافصل و عریان تحمیل نمی‌کند، بلکه طبقۀ حاکم به مدد نهادهای حدواسط درصددست منطق‌ سلطه را به‌نحوی پوشیده مستقر و سپس ابقا کند. بدین‌ترتیب، می‌توان نوعی حس رضایت‌مندی و آزادی فردی را از هرگونه قیدوبند بیرونی حاصل کرد.

نظریۀ هژمونی به ما می‌آموزد کارکرد نهادهای حدواسط طبیعی و مشروع جلوه‌دادن وضع‌ موجود بر پایۀ عقل‌ سلیم است تا این شرایط ضمن چشم‌پوشی از هرگونه خللی به دور از عصیان و نارضایتی پذیرفته شود. پس می‌توان گفت که کارکرد هژمونی نه سرکوب که اقناع است.

🔸زبان به‌مثابۀ ابزار ارتباطی و آیینۀ ناخودآگاه‌جمعی، نحوۀ مواجهۀ جامعه با مقولات و پدیده‌های مختلف را نشان می‌دهد.
به مدد کندوکاو عناصر زبانی، به‌ویژه اصطلاحات عامیانه، ادبیات‌ شفاهی و محاورات‌ روزمره، می‌توان شناخت‌ خوبی از تاریخی حاصل کرد که هر اجتماعی از سر گذرانده. چنانچه رالف امرسون می‌گوید:زبان بایگانی تاریخ ست.
بدان جهت که تاریخ تمام جوامع تاریخ مبارزۀ طبقاتی ست

🔸پیکرۀ زبان به‌مثابۀ آرشیو تاریخ بی‌غش نیست، بلکه در آن رگه‌هایی از ایدئولوژی طبقۀ حاکم برای بازنمایی هستی حقیقی افراد با هستی تخیلی‌شان مشاهده‌پذیرست(نظریۀ ایدئولوژی لویی‌آلتوسر)

🔸زبان را در کنار نظام‌ آموزشی،خانواده، مذهب و سایر امورات روبنایی می‌توان یکی از چرخ‌دنده‌های کلیدی ماشین‌ هژمونی دانست که در آن نحوۀ نگرش و جهان‌بینی تجویزی طبقۀ حاکم به‌خوبی عیان ست.
به مدد کنکاش زبان و ادبیات فارسی رگه‌های نوعی روح زعیم‌گرایانه در ناخودآگاه‌ جمعی ایرانیان به چشم می‌خورد که نه محصول استقرار فلان یا بهمان رژیم‌ سیاسی طی برهه‌‌ای محدود، بلکه ماحصل تاریخ دیرینۀ وجه تولید آسیایی در این اقلیم به مدت چند ده قرن ست. مترادف این‌واژه؛ یعنی استبداد شرقی به‌مراتب گویاترست، چراکه علاوه‌بر اشاره به جغرافیای این مناسبات‌ تولیدی بر جوهرۀ مستبدانه و سلطه‌جویانۀ آن نیز دلالت می‌کند. 

🔸نظام طبقاتی برای آنکه بتواند به بقای خود به دور از استعمال مطلق ابزار سرکوب و قوۀ قهریه ادامه دهد به تجویز شکل‌ خاصی از نظام ارزش‌ها و عقاید برای درونی‌کردن منطق سلطه ناچارست. لازمۀ تدوین چنین منظومه‌ای تعبیر سلطه‌پذیری به‌مثابۀ نوعی ارزش و تلقی سلطه‌ستیزی به‌مثابۀ نوعی پادارزش اخلاقی ست که نظم‌ اجتماعی را با نابهنجاری خدشه‌دار می‌کند. مثلاً امروزه در محاورات روزمره جملات و اصطلاحاتی مانند «نوکرتم»، «چاکرم»، «بنده‌نوازی کردید»، «غلامم»، «ارادتمندم» و «امری ندارید؟» به شکلی عریان، حقیقی و با توسل به معنای نزدیک مناسبات ارباب‌رعیتی را بازنمایی نمی‌کنند، بلکه بنابر پیش‌فرضی که در بطن این عبارات موجودست اظهار فرودستی و نگرش پایین به بالا با دلالت بر تواضع و فروتنی نوعی ارزش‌ اخلاقی را نشان می‌دهند.

🔸متکلم چنین عباراتی خود را نه به شکل فردیتی مستقل، برابر و فعال (مانند ضمیر I)، بلکه به شکل فردیت منفعل و فرودست (مانند ضمیر Me) در برابر مخاطب خود تداعی می‌کند. به‌علاوه، در زبان‌فارسی کم نیستند اسم‌هایی که مانند «غلام» با انواع‌و‌اقسام ترکیب‌هایش مثل «غلام‌حسین»، «غلام‌علی» و «غلام‌رضا» برای نام‌گذاری افراد استفاده می‌شود. گویی در پس‌پردۀ نظام ارزشی زبان‌ فارسی، ابراز بندگی به شکلی تلویحی اما مقبول در عرف از طریق مجرای اسامی برای یافتن سوژگی و هویت در جامعه رویه‌ای متداول ست. به‌عبارتی در این جغرافیا، هویت‌بخشی و یافتن سوژگی رابطه‌ای مسالمت‌آمیز با فردیت‌ منفعل و سلطه‌پذیر داشته ست.
🔸هر بار کاربست عبارات و واژگانی این‌چنینی در محاورات روزمره صرفاً عملی‌ صوری و لفاظی بیهوده نیست، بلکه بازتولید ذهنی و تداعی‌ روابطی طبقاتی و زعیم‌مدارانه است که خود را در لفافه‌‌ای از ارزش‌های اخلاقی پنهان کرده است.

در تحلیل نهایی می‌توان گفت قدرت به ابزار سرکوب محدود نیست بلکه قدرت ماحصل دیالکتیک هژمونی و قوۀ قهریه ست.
به سبب نیاز مفرط به هژمونی، روابط قدرت مسیر خود را از دل زبان یافته است و آن را تا سرحد قلمرو اخلاق‌ جمعی و سوژگی‌ فرد در جامعه گسترش می‌دهد پس می‌توان گفت:
١. زبان می‌تواند عنصری کلیدی و مؤثر در گفتمان هژمونیک طبقۀ حاکم باشد.

٢. ابقای هژمونی‌ زبان طولانی‌مدت ست و محدود به بقای فلان یا بهمان رژیم سیاسی نیست.

٣. با اضمحلال مناسباتی که هژمونی‌ زبان درصدد توجیه آن ست آن مناسبات نه معنای نزدیک که معنای دور الفاظ و عبارات را در لفافه‌ای از اخلاقیات بازنمایی می‌کند.

٤. زبان دال بر کیفیت حیات‌ جمعی انسان‌ها طی تاریخ و مناسبات اجتماعی حاکم بر آن و روابط قدرت ست.

پ‌ن:
چقدر بعضیا حوصله و انرژی دارند برای قصه بافی
گیریم این صحبت‌ها درست
حالا چیکار کنیم؟
تحلیل مغالطات در ادامه

@ZIRsigari_kohn | فلسفه‌های روانگردان

BY فلسفه های روان‌گردان ( چرندیات پست مدرن ، فلسفه زبان )


Share with your friend now:
tgoop.com/ZIRsigari_kohn/502

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Don’t publish new content at nighttime. Since not all users disable notifications for the night, you risk inadvertently disturbing them. During the meeting with TSE Minister Edson Fachin, Perekopsky also mentioned the TSE channel on the platform as one of the firm's key success stories. Launched as part of the company's commitments to tackle the spread of fake news in Brazil, the verified channel has attracted more than 184,000 members in less than a month. The creator of the channel becomes its administrator by default. If you need help managing your channel, you can add more administrators from your subscriber base. You can provide each admin with limited or full rights to manage the channel. For example, you can allow an administrator to publish and edit content while withholding the right to add new subscribers. Earlier, crypto enthusiasts had created a self-described “meme app” dubbed “gm” app wherein users would greet each other with “gm” or “good morning” messages. However, in September 2021, the gm app was down after a hacker reportedly gained access to the user data.
from us


Telegram فلسفه های روان‌گردان ( چرندیات پست مدرن ، فلسفه زبان )
FROM American