ABOUZAR_SHARIATI Telegram 11224
👆👆👆

انسان به مثابه‌ی نامختومیت
تاملی دیگر پیرامون "کاهش اضطراب"

بیایید سخن شوپنهاور را تفسیری هایدگری و هستی‌شناختی با رویکردی پدیدارشناسانه بکنیم:

انسان همواره با یک نوع "نامختومیت" مواجه است. یعنی همواره چیزی کم دارد.

ما در همواره گمان می‌کنیم که اگر به فلان چیز برسیم یا فلان آرزو و رویا را محقق کنیم دیگر پروژه‌ی کل زندگی‌مان تکیمل خواهد شد. اگر فلان ماشین را بخریم، اگر ازدواج کنیم، اگر ب
بچه‌دار شویم، اگر نوه‌دار شویم، اگر نوه‌ام داماد یا عروس شود و من عروسی‌اش را ببینم... اگر... اگر... اگر...

باری؛ ما همیشه در انتظار چیزی هستیم که نیست، همیشه کاری داریم که انجام نداده ایم، همیشه سخنی و حرفی داریم که نگفته و نزده‌ایم یا کتابی و یاد‌داشتی که ننوشته‌ایم و بالاخره هماره با یک نوع "ناتمامی" و "نامختوم‌یّت" طرف هستیم.

این مساله در روانکاوی لاکان نیز تحت عنوان میل و ارضای میل و مساله ی فقدان و nothing در سیاق دیگری بررسی شده است.

او می گوید میل آدمی همانند دایره‌ای است که مدام در حال چرخش است و هرگز ارضا نخواهد شد.

میل انسان همواره رو‌به‌سوی چیزی دارد و امکان ندارد که با به دست آوردنِ چیزی متوقف شود و دیگر هیچ‌چیز نخواهد.

به‌هر روی؛ آدمی همواره در حال خواستن است و همواره چیزی هست که نیست ولی باید باشد! یعنی انسان گویی یک قوه‌ی‌محضی است برای بودن، یعنی به طور مثال علی که در حال حاضر خیاط است می تواند نجار هم باشد، لذا برنامه‌ریزی هم می‌کند طرحی هم درمی‌اندازد تا در آینده نجار هم بشود اما به محض اینکه نجار می‌شود باز طرح دیگری می‌ریزد اینکه مثلا کارگاه شخصی بزند، کارگاه را هم می‌زند اما باز یک طرح دیگر به ذهنش خطور می‌کند و...

این ذات آدمی‌ست که همیشه طرحی دارد، همیشه روبه‌سوی آینده در حال حرکت است.

هایدگر از این قوه تحت عنوان (seienkonnen) یا "هستن‌توانستن" یاد می‌کند.

می‌گوید که "دازاین همواره روبه‌سوی آینده دارد" دازاین یک "نه‌هنوز است" یعنی چیزی‌ست که هنوز بدان تبدیل نشده است اما می‌تواند با طرح‌اندازی‌هایش به آن چیز تبدیل شود دقیقا برخلاف یک سنگ که سنگ است، سنگ بوده و سنگ هم می‌ماند و هیچ‌امکان دیگری هم نداشته و ندارد و نخواهد داشت.

بنابراین انسان همیشه چیزی کم دارد

اما ما غالبا گمان می‌کنیم که اگر مثلا هشتاد سال زندگی کنیم دیگر چیزی از زندگی نخواهیم خواست، دیگر حسرتی نخواهیم داشت، دیگر آرزو و آمالی در سر نخواهیم پروراند چرا که هر‌آنچه لازم بود و امکان داشت را تجربه کرده‌ایم.

کارهایمان را انجام داده‌ایم مثلا بچه‌دار شده‌ایم، عروسی نوه‌هایمان را دیده‌ایم، کتاب‌هایمان را نوشته‌ایم و چیزی هم از خود به یاد گار گذاشته‌ایم و خلاص!

پس دیگر دلیلی ندارد که از مرگ بترسیم، پس دیگر آماده‌ی مردن خواهیم بود چرا که چیزی نیست که بخواهیم یا حسرتش را بخوریم.

👇👇👇



tgoop.com/abouzar_shariati/11224
Create:
Last Update:

👆👆👆

انسان به مثابه‌ی نامختومیت
تاملی دیگر پیرامون "کاهش اضطراب"

بیایید سخن شوپنهاور را تفسیری هایدگری و هستی‌شناختی با رویکردی پدیدارشناسانه بکنیم:

انسان همواره با یک نوع "نامختومیت" مواجه است. یعنی همواره چیزی کم دارد.

ما در همواره گمان می‌کنیم که اگر به فلان چیز برسیم یا فلان آرزو و رویا را محقق کنیم دیگر پروژه‌ی کل زندگی‌مان تکیمل خواهد شد. اگر فلان ماشین را بخریم، اگر ازدواج کنیم، اگر ب
بچه‌دار شویم، اگر نوه‌دار شویم، اگر نوه‌ام داماد یا عروس شود و من عروسی‌اش را ببینم... اگر... اگر... اگر...

باری؛ ما همیشه در انتظار چیزی هستیم که نیست، همیشه کاری داریم که انجام نداده ایم، همیشه سخنی و حرفی داریم که نگفته و نزده‌ایم یا کتابی و یاد‌داشتی که ننوشته‌ایم و بالاخره هماره با یک نوع "ناتمامی" و "نامختوم‌یّت" طرف هستیم.

این مساله در روانکاوی لاکان نیز تحت عنوان میل و ارضای میل و مساله ی فقدان و nothing در سیاق دیگری بررسی شده است.

او می گوید میل آدمی همانند دایره‌ای است که مدام در حال چرخش است و هرگز ارضا نخواهد شد.

میل انسان همواره رو‌به‌سوی چیزی دارد و امکان ندارد که با به دست آوردنِ چیزی متوقف شود و دیگر هیچ‌چیز نخواهد.

به‌هر روی؛ آدمی همواره در حال خواستن است و همواره چیزی هست که نیست ولی باید باشد! یعنی انسان گویی یک قوه‌ی‌محضی است برای بودن، یعنی به طور مثال علی که در حال حاضر خیاط است می تواند نجار هم باشد، لذا برنامه‌ریزی هم می‌کند طرحی هم درمی‌اندازد تا در آینده نجار هم بشود اما به محض اینکه نجار می‌شود باز طرح دیگری می‌ریزد اینکه مثلا کارگاه شخصی بزند، کارگاه را هم می‌زند اما باز یک طرح دیگر به ذهنش خطور می‌کند و...

این ذات آدمی‌ست که همیشه طرحی دارد، همیشه روبه‌سوی آینده در حال حرکت است.

هایدگر از این قوه تحت عنوان (seienkonnen) یا "هستن‌توانستن" یاد می‌کند.

می‌گوید که "دازاین همواره روبه‌سوی آینده دارد" دازاین یک "نه‌هنوز است" یعنی چیزی‌ست که هنوز بدان تبدیل نشده است اما می‌تواند با طرح‌اندازی‌هایش به آن چیز تبدیل شود دقیقا برخلاف یک سنگ که سنگ است، سنگ بوده و سنگ هم می‌ماند و هیچ‌امکان دیگری هم نداشته و ندارد و نخواهد داشت.

بنابراین انسان همیشه چیزی کم دارد

اما ما غالبا گمان می‌کنیم که اگر مثلا هشتاد سال زندگی کنیم دیگر چیزی از زندگی نخواهیم خواست، دیگر حسرتی نخواهیم داشت، دیگر آرزو و آمالی در سر نخواهیم پروراند چرا که هر‌آنچه لازم بود و امکان داشت را تجربه کرده‌ایم.

کارهایمان را انجام داده‌ایم مثلا بچه‌دار شده‌ایم، عروسی نوه‌هایمان را دیده‌ایم، کتاب‌هایمان را نوشته‌ایم و چیزی هم از خود به یاد گار گذاشته‌ایم و خلاص!

پس دیگر دلیلی ندارد که از مرگ بترسیم، پس دیگر آماده‌ی مردن خواهیم بود چرا که چیزی نیست که بخواهیم یا حسرتش را بخوریم.

👇👇👇

BY تاریخ فلسفه از صفر


Share with your friend now:
tgoop.com/abouzar_shariati/11224

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Private channels are only accessible to subscribers and don’t appear in public searches. To join a private channel, you need to receive a link from the owner (administrator). A private channel is an excellent solution for companies and teams. You can also use this type of channel to write down personal notes, reflections, etc. By the way, you can make your private channel public at any moment. The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture. Add up to 50 administrators In the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram, members are only allowed to post voice notes of themselves screaming. Anything else will result in an instant ban from the group, which currently has about 75 members. Activate up to 20 bots
from us


Telegram تاریخ فلسفه از صفر
FROM American