Forwarded from مرکز مطالعات متین
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ساعت معکوس
آرزوی اندلسیها برای بازگشت زمان
🎤 عادل حیدری
لطفا پیج تاریخی ما را دنبال کنید:
https://www.instagram.com/karvanetarikh?igsh=enhuZ2x5aDRvM3N4&utm_source=qr
آرزوی اندلسیها برای بازگشت زمان
🎤 عادل حیدری
لطفا پیج تاریخی ما را دنبال کنید:
https://www.instagram.com/karvanetarikh?igsh=enhuZ2x5aDRvM3N4&utm_source=qr
Forwarded from باران حکمت🇵🇸
چنین و چنان حمله را شاهد بودم و در بدنم وجبی نیست که خالی از جای ضربهٔ شمشیر و تیر و نیزه باشد و اکنون علیرغم خواستهام بر بسترم میمیرم... پس خواب به چشم بزدلان نیاید!
- خالد بن الولید رضی الله عنه
(تاریخ دمشق)
🌧 باران حکمت
اینستاگرام | تلگرام | فیسبوک
- خالد بن الولید رضی الله عنه
(تاریخ دمشق)
🌧 باران حکمت
اینستاگرام | تلگرام | فیسبوک
Forwarded from مرکز مطالعات متین
زندگینامهٔ شیخ علی طنطاوی
📝 مجاهد مامون دیرانیه
🔸ترجمه: عادل حیدری
شیخ علی طنطاوی، فقیه، نویسنده، معلم، دعوتگر، ادیب و قاضی سوری است که بخش بزرگی از عمر خود را صرف تعلیم، نویسندگی در مطبوعات و مبارز علیه اشغالگران فرانسوی و صهیونیسم کرد. او سابقهٔ گویندگی رادیو را داشت و هنگام اقامت در عربستان سعودی وارد عرصهٔ رسانهٔ تصویری هم شد و برنامههای پرطرفداری را در تلویزیون این کشور اجرا کرد. اینها تنها گوشهای از فعالیتهای کسی است که میتوان گفت انگار بیشتر از سالهای عمرش زندگی کرده است. آنچه پیش رو دارید زندگینامهٔ مختصر شیخ علی طنطاوی است که توسط نوهٔ ایشان نگاشته شده است.
🔗 ادامهٔ مقاله:
matinstudies.com/blog/231
📝 مجاهد مامون دیرانیه
🔸ترجمه: عادل حیدری
شیخ علی طنطاوی، فقیه، نویسنده، معلم، دعوتگر، ادیب و قاضی سوری است که بخش بزرگی از عمر خود را صرف تعلیم، نویسندگی در مطبوعات و مبارز علیه اشغالگران فرانسوی و صهیونیسم کرد. او سابقهٔ گویندگی رادیو را داشت و هنگام اقامت در عربستان سعودی وارد عرصهٔ رسانهٔ تصویری هم شد و برنامههای پرطرفداری را در تلویزیون این کشور اجرا کرد. اینها تنها گوشهای از فعالیتهای کسی است که میتوان گفت انگار بیشتر از سالهای عمرش زندگی کرده است. آنچه پیش رو دارید زندگینامهٔ مختصر شیخ علی طنطاوی است که توسط نوهٔ ایشان نگاشته شده است.
🔗 ادامهٔ مقاله:
matinstudies.com/blog/231
Forwarded from مرکز مطالعات متین
MatinPdf67.pdf
651.2 KB
زندگینامهٔ شیخ علی طنطاوی
📝 مجاهد مامون دیرانیه
🔸ترجمه: عادل حیدری
نسخهٔ پیدیاف (مناسب موبایل)
📝 مجاهد مامون دیرانیه
🔸ترجمه: عادل حیدری
نسخهٔ پیدیاف (مناسب موبایل)
"فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً ۖ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً ۖ وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ"
(فصلت ـ 15)
امّا قوم عاد در زمین به ناحق بزرگی فروختند (و مغرورانه) گفتند: چه کسی از ما قدرت بیشتری دارد؟ مگر آنان نمیدانستند که خداوندی که ایشان را آفریده است از آنان نیرومندتر است؟! آنان (بر اثر این پندار بیاساس) پیوسته آیههای ما را انکار میکردند و نمیپذیرفتند.
(فصلت ـ 15)
امّا قوم عاد در زمین به ناحق بزرگی فروختند (و مغرورانه) گفتند: چه کسی از ما قدرت بیشتری دارد؟ مگر آنان نمیدانستند که خداوندی که ایشان را آفریده است از آنان نیرومندتر است؟! آنان (بر اثر این پندار بیاساس) پیوسته آیههای ما را انکار میکردند و نمیپذیرفتند.
Forwarded from مجلهی رصاص | Rasas magazine
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نقل_قول
دعوتگرانی که همیشه میکوشند حوادث را فرصتی بشمارند برای یادآوریِ خداوند، داناترینِ مردم از حقیقتهای کتابِ الهی هستند.
فریفتگانی که ربط دادنِ حوادث به خداوند را به سخره میگیرند و آن را «زیادهروی در دینیسازیِ زندگی عمومی» مینامند، تا این نوبه و کردار شایسته را زشت جلوه دهند، نادانترینِ مردم نسبت به دینی هستند که خداوند آن را در کتاب خود، با بیانی کامل و نیکو واضح ساخته است.
- ابراهیم سکران فکاللهاسره
دعوتگرانی که همیشه میکوشند حوادث را فرصتی بشمارند برای یادآوریِ خداوند، داناترینِ مردم از حقیقتهای کتابِ الهی هستند.
فریفتگانی که ربط دادنِ حوادث به خداوند را به سخره میگیرند و آن را «زیادهروی در دینیسازیِ زندگی عمومی» مینامند، تا این نوبه و کردار شایسته را زشت جلوه دهند، نادانترینِ مردم نسبت به دینی هستند که خداوند آن را در کتاب خود، با بیانی کامل و نیکو واضح ساخته است.
- ابراهیم سکران فکاللهاسره
دفتر نخستوزیر بریتانیا در بیانیهای که بیشتر به بازی با کلمات شبیه است تا بازتاب واقعیت، میگوید: «اسرائیلیها قتلعام شدند و فلسطینیان جانشان را از دست دادند.» گویی که مرگ برای یک طرف فاجعهای مهیب و برای طرف دیگر صرفاً اتفاقی اجتنابناپذیر است؛ یکی قربانی خشونتی عریان و دیگری گویی در آرامشی بیصدا محو شده است.
این بازی با زبان، فراتر از تحریف حقیقت، معنای کلمات را از اصالت تهی ساخته و واژهها را مبتذل میکند. «قتلعام» سنگینی دارد، بوی خون میدهد، دستهای آلوده را نشان میدهد. اما «از دست دادن جان»، بیصداست، بینشانه، بیمسئولیت.
چنین بیانیهای نه تنها رنجها را وزنکشی میکند، بلکه تلاشی است برای بازنویسی تاریخ؛ روایتی که بهجای ترسیم واقعیت، دروغی خوشایند میسازد. اما کدام عاقل میپذیرد که کشته شدن ۵۰ هزار نفر «جان باختن» باشد و کشته شدن ۱۵۰۰ نفر «قتل عام»؟
به امید روزی که کلمات از این اسارت آزاد شوند و درد و رنج همهٔ انسانها آنگونه که هست در آیینهٔ زبان منعکس شود.
https://www.tgoop.com/adelheidari
این بازی با زبان، فراتر از تحریف حقیقت، معنای کلمات را از اصالت تهی ساخته و واژهها را مبتذل میکند. «قتلعام» سنگینی دارد، بوی خون میدهد، دستهای آلوده را نشان میدهد. اما «از دست دادن جان»، بیصداست، بینشانه، بیمسئولیت.
چنین بیانیهای نه تنها رنجها را وزنکشی میکند، بلکه تلاشی است برای بازنویسی تاریخ؛ روایتی که بهجای ترسیم واقعیت، دروغی خوشایند میسازد. اما کدام عاقل میپذیرد که کشته شدن ۵۰ هزار نفر «جان باختن» باشد و کشته شدن ۱۵۰۰ نفر «قتل عام»؟
به امید روزی که کلمات از این اسارت آزاد شوند و درد و رنج همهٔ انسانها آنگونه که هست در آیینهٔ زبان منعکس شود.
https://www.tgoop.com/adelheidari
Forwarded from عبدالله
در بحث نوشتن به خواندن مجله و روزنامه توصیه کردم و گفتم که این نوع مطالعه برای نوشتن در شبکههای اجتماعی مفید است. یکی دو بار هم توصیه کردم که خواندن طنز را جدی بگیرید. خواستم برای نمونه چند نفر را معرفی کنم که به دلایلی بیخیال شدم. گفته بودم که محیط نوشتن فارسی خیلی سالم نیست و اگر میخواهید ادبی یا هر شکل دیگری بنویسید با برای دلتان هم وقت کافی بگذارید و از فضای ذکر و تزکیه دور نشوید. یکی از کسانی که دلم میخواست به عنوان طنزنویس معرفی کنم «ابراهیم نبوی» بود. دلیل تردیدم هم بیپروایی او و ضد دین بودنش بود که هرچند خیلی تند و تیز نبود ولی مشهود بود. باخبر شدم که او با مرگ خود خواسته (اسم جدید و قشنگ خودکشی) از دنیا رفته است. مرگ کسی که بخشی از جوانیام را با خواندن نوشتههای او در روزنامههای دوران پس از دوم خرداد آغاز کردم و سپس این علاقه تا بیست سال دیگر و بیشتر ادامه داشت برایم غم انگیز بود. مهم نیست که کیست، اما مرگ آنهایی که میخندانند خودش یک طنز سیاه است. خنده هم نمیتواند پوستهٔ جدی این زندگی را صورتی کند. ما پس از خندههایمان سکوت میکنیم و این سکوت فرصت هجوم خَطَرات ذهن است.
اعترافی هم بکنم: برای مرگ غیر دیندارها بیشتر غمگین میشوم. مخصوصا آنهایی که بدون امید آخرت دست به سلحشوری میزنند. زندگی به شکل ذاتی ارزش هیچ تلاشی را که فراتر از معیشت باشد ندارد. بیتعارف، بیخدا و آخرت حتی برخاستن از خواب برای رفتن به سر کار هم یک اجبار ناخوشایند است که فقط در حد گذران معیشت قابل توجیه است. این است که در برابر خبر مرگ یک مجاهد دلم برای حال خودم میسوزد و در برابر خبر مرگ این دست افراد، برای خودشان.
شاید اکنون با این خودکشی خواندن طنز او هم خیلی بد نباشد. تابلو «مرگ خودخواسته» خیلی گویاست.
اعترافی هم بکنم: برای مرگ غیر دیندارها بیشتر غمگین میشوم. مخصوصا آنهایی که بدون امید آخرت دست به سلحشوری میزنند. زندگی به شکل ذاتی ارزش هیچ تلاشی را که فراتر از معیشت باشد ندارد. بیتعارف، بیخدا و آخرت حتی برخاستن از خواب برای رفتن به سر کار هم یک اجبار ناخوشایند است که فقط در حد گذران معیشت قابل توجیه است. این است که در برابر خبر مرگ یک مجاهد دلم برای حال خودم میسوزد و در برابر خبر مرگ این دست افراد، برای خودشان.
شاید اکنون با این خودکشی خواندن طنز او هم خیلی بد نباشد. تابلو «مرگ خودخواسته» خیلی گویاست.
Forwarded from برهان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 اگر یک نفر از حماس باقی بماند، چه خواهد شد؟!
▪️ تحلیلگر مسائل سیاسی اسرائیلی، مردخای کیدار، تفاوت واضح میان مجاهدین مسلمان و سربازان یهودی را بیان میکند، اگر حتی یک نفر از مجاهدین فلسطینی باقی بماند چه خواهد شد؟ مسلمانان چرا میجنگند؟
آینده از آنِ کیست؟
═══ ༻✿༺═══ •••
🌐 Borhan.cc
🆔 T.me/borhan_fa
🆔 Instagram.com/borhan.ig
🆔 Wa.me/+989164545145?text=اشتراک
▪️ تحلیلگر مسائل سیاسی اسرائیلی، مردخای کیدار، تفاوت واضح میان مجاهدین مسلمان و سربازان یهودی را بیان میکند، اگر حتی یک نفر از مجاهدین فلسطینی باقی بماند چه خواهد شد؟ مسلمانان چرا میجنگند؟
آینده از آنِ کیست؟
═══ ༻✿༺═══ •••
🌐 Borhan.cc
🆔 T.me/borhan_fa
🆔 Instagram.com/borhan.ig
🆔 Wa.me/+989164545145?text=اشتراک
عادل حیدری
Photo
بودند کسانی که به صلح حدیبیه میخندیدند و آن را شکستی تلخ و خفتی بزرگ برای مسلمانان میدانستند. میگفتند: چگونه میتوان از پیروزی سخن گفت وقتی پیامبرِ خدا، محمد مصطفی، دستور داد «بسم الله الرحمن الرحیم» از متن پیمان پاک شود و بهجایش «باسمک اللهم» بنویسند؟ چگونه میتوان فتحی را درک کرد وقتی که لقب «رسولالله» از کنار نامش زدوده شد و «محمد بن عبدالله» جایگزین آن گردید؟ از کدام عزت میگویید وقتی پناهندگان مسلمان باید به سوی مشرکان بازگردانده شوند، اما مشرکان پناهنده شده خیر؟ چگونه این صلح را فتح میخوانید، وقتی که مسلمانان حتی حق ورود به مکه و ادای عمره را نیافتند؟
اما آنچه از نگاه تنگ آنان شکست بود، از منظر حکمت الهی فتحی آشکار بود. خداوند، در برابر دیدههای کوتهنگر و قضاوتهای سطحی، همان صلح را «فتح مبین» نامید و سورهای را در قرآن برای آن «فتح» نامگذاری کرد؛ {إِنَّا فَتَحۡنَا لَكَ فَتۡحٗا مُّبِينٗا} فتحی که راههای بسته را گشود، دلهای قفلشده را نرم کرد و آتش جنگ را فرو نشاند. در پس آن امضای بهظاهر خفتبار، چنان پیروزی نهفته بود که تاریخ آن را بهعنوان نقطه عطفی برای اسلام و مسلمانان ثبت کرد.
تاریخ بارها این درس را تکرار کرده است: پیروزی همیشه در میدان نبرد رقم نمیخورد. گاه قلمی که پیمانی مینویسد، از هزار شمشیر بُرندهتر است. حدیبیه نشان داد که صبر، تدبیر و حکمت میتواند در دل سازشی موقت، زمینهساز فتحی ابدی باشد. آنان که به ظاهر امور دل میبندند، عمق حوادث را نمیبینند.
و امروز، در غزهای که به آتشبس رسیده، باز هم همان خندههای کوتهنگرانه به گوش میرسد. باز هم همان انگشتهای اتهام است که صلح را شکست میخوانند و امضای پیمان را خفت. نمیدانند که این صلح، همچون حدیبیه، آغازی است برای فتحی بزرگتر. این آتشبس، فرصتی است برای تجدید قوا، برای برافراشتن دوباره پرچم ایستادگی، برای تنفسی که زخمهای شهر را مرهم میگذارد و ریشههای مقاومت را عمیقتر میکند.
بگذار آنان که تاریخ را نفهمیدهاند، امروز نیز قضاوتهای سطحی خود را تکرار کنند. بگذار خندههایشان، پژواکی باشد از نادانیشان. غزه اما، همچون مدینه، میداند که در پس این صلح، فصلی نو برای مبارزه، برای بیداری و برای پیروزی نهفته است.
و روزی خواهد رسید که این پیمان، همچون حدیبیه، در صفحات تاریخ بهعنوان «فتح مبین» ثبت شود؛ فتحی که نشان داد، ایمان و استقامت، حتی در برابر شدیدترین فشارها، شکوفا میشود و پیروزی، تنها سرنوشت کسانی است که به وعدههای خداوند یقین دارند.
✍🏻 عادل حیدری
https://www.tgoop.com/adelheidari
اما آنچه از نگاه تنگ آنان شکست بود، از منظر حکمت الهی فتحی آشکار بود. خداوند، در برابر دیدههای کوتهنگر و قضاوتهای سطحی، همان صلح را «فتح مبین» نامید و سورهای را در قرآن برای آن «فتح» نامگذاری کرد؛ {إِنَّا فَتَحۡنَا لَكَ فَتۡحٗا مُّبِينٗا} فتحی که راههای بسته را گشود، دلهای قفلشده را نرم کرد و آتش جنگ را فرو نشاند. در پس آن امضای بهظاهر خفتبار، چنان پیروزی نهفته بود که تاریخ آن را بهعنوان نقطه عطفی برای اسلام و مسلمانان ثبت کرد.
تاریخ بارها این درس را تکرار کرده است: پیروزی همیشه در میدان نبرد رقم نمیخورد. گاه قلمی که پیمانی مینویسد، از هزار شمشیر بُرندهتر است. حدیبیه نشان داد که صبر، تدبیر و حکمت میتواند در دل سازشی موقت، زمینهساز فتحی ابدی باشد. آنان که به ظاهر امور دل میبندند، عمق حوادث را نمیبینند.
و امروز، در غزهای که به آتشبس رسیده، باز هم همان خندههای کوتهنگرانه به گوش میرسد. باز هم همان انگشتهای اتهام است که صلح را شکست میخوانند و امضای پیمان را خفت. نمیدانند که این صلح، همچون حدیبیه، آغازی است برای فتحی بزرگتر. این آتشبس، فرصتی است برای تجدید قوا، برای برافراشتن دوباره پرچم ایستادگی، برای تنفسی که زخمهای شهر را مرهم میگذارد و ریشههای مقاومت را عمیقتر میکند.
بگذار آنان که تاریخ را نفهمیدهاند، امروز نیز قضاوتهای سطحی خود را تکرار کنند. بگذار خندههایشان، پژواکی باشد از نادانیشان. غزه اما، همچون مدینه، میداند که در پس این صلح، فصلی نو برای مبارزه، برای بیداری و برای پیروزی نهفته است.
و روزی خواهد رسید که این پیمان، همچون حدیبیه، در صفحات تاریخ بهعنوان «فتح مبین» ثبت شود؛ فتحی که نشان داد، ایمان و استقامت، حتی در برابر شدیدترین فشارها، شکوفا میشود و پیروزی، تنها سرنوشت کسانی است که به وعدههای خداوند یقین دارند.
✍🏻 عادل حیدری
https://www.tgoop.com/adelheidari
Telegram
عادل حیدری
مجموعه مقالات، دلنوشتهها، برگزیدهها
Forwarded from مرکز مطالعات متین
مختصری از زندگی لیوپولد فایس (محمد اسد)
📝 محمد عبدالحمید
🔸ترجمه: عادل حیدری
محمد اسد دربارهٔ آغاز سفر خود به شرق اسلامی میگوید: «در سال ۱۹۲۲ میلادی، وطن خود اتریش را ترک کردم تا به آفریقا و آسیا بروم و بهعنوان خبرنگار برای برخی از روزنامههای اروپایی کار کنم. از همان سال، بیشتر وقت خود را در کشورهای شرق اسلامی گذراندم. در ابتدا توجه من بیشتر به مردم این کشورها جلب شد، احساسی که معمولا در دل یک بیگانه ایجاد میشود.
اولین چیزی که دیدم جامعهای بود که بهطور کامل با جامعهٔ اروپایی تفاوت داشت. از همان ابتدا احساس کردم که گرایشی در درونم بهسوی نوعی فلسفهٔ زندگی آرام و متعادل وجود دارد. فلسفهای که اگر با سبک زندگی سریع و مکانیکی اروپایی مقایسه شود، تفاوت فاحشی دارد. این گرایش بهتدریج مرا به مطالعهٔ این تفاوتها وا داشت و شروع کردم به بررسی آموزههای دینی اسلام. البته در آن زمان هنوز دلیلی قوی برای پذیرش اسلام در درون خود نیافتم، اما آنچه برایم جالب بود، دیدن جامعهای انسانی و پیشرفته بود که ساختارش بهطرز شگفتآوری بدون تضادهای داخلی بود و برادرانهترین احساسات انسانی را به نمایش میگذاشت.
با این حال، حقیقتی که برایم روشن شد این بود که زندگی مسلمانان امروزی بسیار دور از زندگی ایدهآلی است که میتوانستند از آموزههای اسلام به آن دست یابند. آنچه در اسلام نیروی حرکت و توان را در پی داشت، در میان مسلمانان تبدیل به کسالت و ایستایی شده بود و آنچه در اسلام از سخاوت و آماده بودن برای فدا کردن جان بود، امروز در میان مسلمانان تبدیل به محدودیت افق و علاقه به زندگی راحت تبدیل شده بود. این تناقض باعث سردرگمی من شد، زیرا دیدم که گذشتهٔ مسلمانان با حال آنها تناقضی عجیب دارد. این احساس مرا برانگیخت تا بیشتر به این معما بپردازم».
🔗 ادامهٔ مقاله:
matinstudies.com/blog/233
📝 محمد عبدالحمید
🔸ترجمه: عادل حیدری
محمد اسد دربارهٔ آغاز سفر خود به شرق اسلامی میگوید: «در سال ۱۹۲۲ میلادی، وطن خود اتریش را ترک کردم تا به آفریقا و آسیا بروم و بهعنوان خبرنگار برای برخی از روزنامههای اروپایی کار کنم. از همان سال، بیشتر وقت خود را در کشورهای شرق اسلامی گذراندم. در ابتدا توجه من بیشتر به مردم این کشورها جلب شد، احساسی که معمولا در دل یک بیگانه ایجاد میشود.
اولین چیزی که دیدم جامعهای بود که بهطور کامل با جامعهٔ اروپایی تفاوت داشت. از همان ابتدا احساس کردم که گرایشی در درونم بهسوی نوعی فلسفهٔ زندگی آرام و متعادل وجود دارد. فلسفهای که اگر با سبک زندگی سریع و مکانیکی اروپایی مقایسه شود، تفاوت فاحشی دارد. این گرایش بهتدریج مرا به مطالعهٔ این تفاوتها وا داشت و شروع کردم به بررسی آموزههای دینی اسلام. البته در آن زمان هنوز دلیلی قوی برای پذیرش اسلام در درون خود نیافتم، اما آنچه برایم جالب بود، دیدن جامعهای انسانی و پیشرفته بود که ساختارش بهطرز شگفتآوری بدون تضادهای داخلی بود و برادرانهترین احساسات انسانی را به نمایش میگذاشت.
با این حال، حقیقتی که برایم روشن شد این بود که زندگی مسلمانان امروزی بسیار دور از زندگی ایدهآلی است که میتوانستند از آموزههای اسلام به آن دست یابند. آنچه در اسلام نیروی حرکت و توان را در پی داشت، در میان مسلمانان تبدیل به کسالت و ایستایی شده بود و آنچه در اسلام از سخاوت و آماده بودن برای فدا کردن جان بود، امروز در میان مسلمانان تبدیل به محدودیت افق و علاقه به زندگی راحت تبدیل شده بود. این تناقض باعث سردرگمی من شد، زیرا دیدم که گذشتهٔ مسلمانان با حال آنها تناقضی عجیب دارد. این احساس مرا برانگیخت تا بیشتر به این معما بپردازم».
🔗 ادامهٔ مقاله:
matinstudies.com/blog/233
Forwarded from مرکز مطالعات متین
عادل حیدری
مختصری از زندگی لیوپولد فایس (محمد اسد) 📝 محمد عبدالحمید 🔸ترجمه: عادل حیدری محمد اسد دربارهٔ آغاز سفر خود به شرق اسلامی میگوید: «در سال ۱۹۲۲ میلادی، وطن خود اتریش را ترک کردم تا به آفریقا و آسیا بروم و بهعنوان خبرنگار برای برخی از روزنامههای اروپایی کار…
MatinPdf69.pdf
560.6 KB
مختصری از زندگی لیوپولد فایس (محمد اسد)
📝 محمد عبدالحمید
🔸ترجمه: عادل حیدری
نسخهٔ پیدیاف (مناسب موبایل)
📝 محمد عبدالحمید
🔸ترجمه: عادل حیدری
نسخهٔ پیدیاف (مناسب موبایل)
✍🏻 احمد مطر
زارَ الرّئيسُ المؤتمن
بعضَ ولايات الوَطنْ
وحينَ زارَ حينا
قالَ لنا:
هاتوا شكاواكم بصِدقٍ في العَلَنْ
ولا تَخافوا أَحَداً..
فقَدْ مضى ذاكَ الزّمَنْ.
فقالَ صاحِبي حَسَنْ:
يا سيّدي
أينَ الرّغيفُ والَلّبَنْ؟
وأينَ تأمينُ السّكَنْ؟
وأينَ توفيرُ المِهَنْ؟
وأينَ توفيرُ الدّواءَ للفقيرِ بلا ثَمَنْ؟
يا سيّدي
لمْ نَرَ مِن ذلكَ شيئاً أبداً.
قالَ الرئيسُ في حَزَنْ:
أحْرَقَ ربّي جَسَدي
أَكُلُّ هذا حاصِلٌ في بَلَدي؟!
شُكراً على صِدْقِكَ في تنبيهِنا يا وَلَدي
سوفَ ترى الخيرَ غَداً.
**
وَبَعدَ عامٍ زارَنا
ومَرّةً ثانيَةً قالَ لنا:
هاتوا شكاواكُمْ بِصدْقٍ في العَلَنْ
ولا تَخافوا أحَداً
فقد مَضى ذاكَ الزّمَنْ.
لم يَشتكِ النّاسُ!
فقُمتُ مُعْلِناً :
أينَ الرّغيفُ والَلّبَنْ؟
وأينَ تأمينُ السّكَنْ؟
وأينَ توفيرُ المِهَنْ؟
وأينَ توفيرُ الدّواءَ للفقيرِ بلا ثَمَنْ؟
معذرة يا سيدي..
.. وَأينَ صاحبي ( حَسَنْ )؟
زارَ الرّئيسُ المؤتمن
بعضَ ولايات الوَطنْ
وحينَ زارَ حينا
قالَ لنا:
هاتوا شكاواكم بصِدقٍ في العَلَنْ
ولا تَخافوا أَحَداً..
فقَدْ مضى ذاكَ الزّمَنْ.
فقالَ صاحِبي حَسَنْ:
يا سيّدي
أينَ الرّغيفُ والَلّبَنْ؟
وأينَ تأمينُ السّكَنْ؟
وأينَ توفيرُ المِهَنْ؟
وأينَ توفيرُ الدّواءَ للفقيرِ بلا ثَمَنْ؟
يا سيّدي
لمْ نَرَ مِن ذلكَ شيئاً أبداً.
قالَ الرئيسُ في حَزَنْ:
أحْرَقَ ربّي جَسَدي
أَكُلُّ هذا حاصِلٌ في بَلَدي؟!
شُكراً على صِدْقِكَ في تنبيهِنا يا وَلَدي
سوفَ ترى الخيرَ غَداً.
**
وَبَعدَ عامٍ زارَنا
ومَرّةً ثانيَةً قالَ لنا:
هاتوا شكاواكُمْ بِصدْقٍ في العَلَنْ
ولا تَخافوا أحَداً
فقد مَضى ذاكَ الزّمَنْ.
لم يَشتكِ النّاسُ!
فقُمتُ مُعْلِناً :
أينَ الرّغيفُ والَلّبَنْ؟
وأينَ تأمينُ السّكَنْ؟
وأينَ توفيرُ المِهَنْ؟
وأينَ توفيرُ الدّواءَ للفقيرِ بلا ثَمَنْ؟
معذرة يا سيدي..
.. وَأينَ صاحبي ( حَسَنْ )؟
Forwarded from عبدالله
حرفهای فرید المذهان (با نام مستعار تزار) واقعا دردناک است. جنایات حکومت بعث و خاندان اسد نباید فراموش شود. اگر دوست دارید برنامه را ببینید:
https://www.youtube.com/watch?v=cukpSkBlq_0
https://www.youtube.com/watch?v=cukpSkBlq_0
YouTube
للقصة بقية | قيصر سوريا يتحدث
حلقة خاصة من برنامج "للقصة بقية" تتضمن مقابلة حصرية مع منفذ أكبر عملية تسريب كشفت جرائم الأسد بحق المعتقلين السوريين، والمعروف بـ"قيصر". لأول مرة، يكشف قيصر بالصوت والصورة عن شخصيته، ويروي تفاصيل رحلة جمع الأدلة والبيانات التي سرّبها خارج سوريا، والتي شكّلت…
Forwarded from مرکز مطالعات متین
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from مرکز مطالعات متین
آیا میتوانیم افکار خود را از عواطف و احساساتمان آزاد کنیم؟
📝 عایض الدوسری
🔸ترجمه: عادل حیدری
در یک داستان چینی قدیمی آمده است که روزی یکی از بزرگان چین از یکی از نقاشان ماهر خواست که یک آبشار زیبا بر دیوار قصر بزرگش بکشد. نقاش نیز با مهارت و دقت فراوان، آبشاری شگفتانگیز کشید که شباهت زیادی به آبشارهای واقعی در طبیعت داشت. اما پس از چند روز، همان بزرگ چینی نقاش را فراخواند، در حالی که نشانههای خستگی و فشار زیاد بر چهرهاش نمایان بود. او از نقاش خواست تا آن آبشار کشیدهشده را از روی دیوار پاک کند. دلیل این درخواست، به گفتهٔ خود او، این بود که صدای آب در آن آبشار نقاشیشده مانع از خوابیدن او میشد!
شما حق دارید که متعجب شوید! چرا که اصلاً آبشاری وجود نداشت، تنها یک نقاشی روی دیوار بود و بنابراین هیچ صدای آبی از آن نمیآمد. پس آن صدا از کجا میآمد؟ در حقیقت باید توجه کنیم که بسیاری از ناراحتیهای زندگی، افکاری هستند که در ذهن ما جای دارند و تصاویری که در خیال ما شکل میگیرند، بدون آنکه اغلب هیچگونه پشتوانهای از واقعیت داشته باشند. بنابراین این افکار نیاز به پاک شدن از واقعیت ندارند، بلکه باید از ذهنها پاک شوند. در گوشهها و دیوارهای ذهن، آبشارهای خیالی زیادی وجود دارند.
🔗 ادامهٔ مقاله:
matinstudies.com/blog/238
📝 عایض الدوسری
🔸ترجمه: عادل حیدری
در یک داستان چینی قدیمی آمده است که روزی یکی از بزرگان چین از یکی از نقاشان ماهر خواست که یک آبشار زیبا بر دیوار قصر بزرگش بکشد. نقاش نیز با مهارت و دقت فراوان، آبشاری شگفتانگیز کشید که شباهت زیادی به آبشارهای واقعی در طبیعت داشت. اما پس از چند روز، همان بزرگ چینی نقاش را فراخواند، در حالی که نشانههای خستگی و فشار زیاد بر چهرهاش نمایان بود. او از نقاش خواست تا آن آبشار کشیدهشده را از روی دیوار پاک کند. دلیل این درخواست، به گفتهٔ خود او، این بود که صدای آب در آن آبشار نقاشیشده مانع از خوابیدن او میشد!
شما حق دارید که متعجب شوید! چرا که اصلاً آبشاری وجود نداشت، تنها یک نقاشی روی دیوار بود و بنابراین هیچ صدای آبی از آن نمیآمد. پس آن صدا از کجا میآمد؟ در حقیقت باید توجه کنیم که بسیاری از ناراحتیهای زندگی، افکاری هستند که در ذهن ما جای دارند و تصاویری که در خیال ما شکل میگیرند، بدون آنکه اغلب هیچگونه پشتوانهای از واقعیت داشته باشند. بنابراین این افکار نیاز به پاک شدن از واقعیت ندارند، بلکه باید از ذهنها پاک شوند. در گوشهها و دیوارهای ذهن، آبشارهای خیالی زیادی وجود دارند.
🔗 ادامهٔ مقاله:
matinstudies.com/blog/238
Forwarded from مرکز مطالعات متین
عادل حیدری
آیا میتوانیم افکار خود را از عواطف و احساساتمان آزاد کنیم؟ 📝 عایض الدوسری 🔸ترجمه: عادل حیدری در یک داستان چینی قدیمی آمده است که روزی یکی از بزرگان چین از یکی از نقاشان ماهر خواست که یک آبشار زیبا بر دیوار قصر بزرگش بکشد. نقاش نیز با مهارت و دقت فراوان،…
MatinPdf73.pdf
861 KB
آیا میتوانیم افکار خود را از عواطف و احساساتمان آزاد کنیم؟
📝 عایض الدوسری
🔸ترجمه: عادل حیدری
نسخهٔ پیدیاف (مناسب موبایل)
📝 عایض الدوسری
🔸ترجمه: عادل حیدری
نسخهٔ پیدیاف (مناسب موبایل)