tgoop.com/afkareMamnooe/12419
Last Update:
چرا #دین ها زیان آورند؟
دوستی تعریف می کرد چند سال پیش به همراه خانواده با یک تور ایرانی که درجمع 40 نفر می شدند به کشور چین رفتیم. از همان فرودگاه این 40 نفر ایرانی با هم آشنا شده و مانند یک خانواده از دیدار همدیگر خوشحال بودیم، سفر طولانی 13 ساعته ای در پیش بود که همراهی با این عده هم میهن و هم زبان رنج راه بسیاری کم می کرد.
همه با هم گویی سالهاست آشنا هستند مهربانی می کردند، غذای دستپخت خود را بهم تقسیم کرده و هر کسی سعی می کرد به دیگری بشکلی محبت کند، صندلی های راحت تر را به پیرمرد ها و خانم های مسن تر می دادند، و 13 ساعت پرواز به سرعت سپری شد، به چین رسیدیم، به مدت یازده روز از صبح زود تا نیمه های شب ما 40 نفر همیشه با هم بودیم، انس و الفتی فوق العاده بین ما ایجاد شده بود، جوانترها در بالا پایین کردن چمدان ها به مسن تر ها کمک می کردند، همه سعی در یاری دادن به دیگری داشتند، بهترین جاها را در اتوبوس و یا رستورانها به هم تعارف می کردند و خلاصه اینکه زندگی را برای همدیگر بطور چشمگیری لذت بخش کرده بودند، این در حالی بود که هیچ توقعی هم از یکدیگر نداشتند. همین که هم زبان و ایرانی بودند و همسفر، کافی بود که زندگی و سفر همدیگر را دلپذیرتر کنند...
تا اینکه دو روز مانده به برگشت یکی از خانواده ها برای نخستین بار سخن از دین خود کرد و گفت ما کلیمی هستیم، خانواده دیگر گفت ما مسلمانیم، دیگری و دیگری هر کدام راجع به دین خود گفتند. ابتدا همه ظاهرا اظهار خوشحالی کردند اما از همان بعد از ظهر صف بندی ها شروع شد مسلمانها بهم چسبیدند، #کلیمی ها به دور هم جمع شدند #مسیحی ها و بهایی ها همچنین، یک خانواده #مسلمان که گویا تازگیها مورمون شده بودند همه در میان ما بود که آنها تنها ماندند و کسی دیگر آنها را تحویل نگرفت، دو روز آخر سفر هر کسی بدنبال هم دین های خود به رستوران می رفت، ته اتوبوس جمع می شدند، به خرید می رفتند و یک سردی عجیبی میان این 40 نفر افتاد و حتا یکی دو بار بگومگوهای بین مسیحی ها و مسلمان ها در گرفت که با پادرمیانی رئیس تور به خیر گذشت.
از همین جا عده ای با هم قهر شدند و حرف نمی زدند ، روز برگشت در هواپیما بر عکس روز رفتن که همه عاشق هم شده بودند ، سعی داشتند از دیگران فاصله دار بنشینند، پشت سر هم پچ پچ می کردند، کسی سفره اش را به روی ان دیگری که هم دین اش نبود باز نکرد، جایش را به مسن تر ها تعارف نکرد، پتوی اضافی اش را پنهان کرد و به روی آن دیگری که یخ زده بود نینداخت، جوان تر ها به کمک پیرترها در بلند کردن چمدان ها نیامدند و هنگام رسیدن به فرودگاه لس آنجلس همه خود را بین مسافران آمریکایی گم کردند که حتا با هم میهن و هم زبان خود خداحافظی هم نکنند.
دین و مذهب به وضوح و خیلی راحت همه علاقه و دوستی و مهر را که بین این 40 نفر بود از میان برداشت و کاری کرد که آنها در روز آخر از همدیگر فرار می کردند تا یک خداحافظی ساده هم نداشته باشند، اینکه می گویند دین ها برای ایجاد دوستی و برادری و افزایش عشق به دیگران است حرف مفتی بیش نیست، بر عکس بدون هیچ دلیلی باعث جدایی و قهر و دعوا شد و این بلا را در جهان هم به خوبی می بینیم.
.
BY افکار ممنوعه 📛
Share with your friend now:
tgoop.com/afkareMamnooe/12419