ابری بر سر 💭
بخشی از علم، دانستن این مهم است که قرار نیست بر همه چیز علم و احاطه پیدا کنیم. اگر اشتباه نکنم در یکی از کتابهای درسی دوران دبیرستان بود که به امام مالک، طعنه زده بودند که فرموده بود «استوای خداوند بر عرش معلوم و چگونگی آن مجهول و سؤال کردن از آن بدعت است».…
همیشه این برایم جالب بود که چرا انسان پاسخ اشتباه را بر بیپاسخی ترجیح میدهد؟ چرا از جاهای خالی میترسند؟ به نظر من دربارهٔ برخی از پاسخها حتی نباید «نمیدانم» گفت. باید گفت برو و پرسش بیاموز. پرسش درست نصف علم است اما پرسش اشتباه چه بسا همهٔ گمراهی باشد.
عبدالله محمد
درد هم بخشی ناگزیر از این زندگی است. اینکه انسان فکر میکند باید از هر دردی فرار کند گاه به دردهای بزرگتری منجر میشود. فکر نکنید منظور من گریز به سوی درمان است. خیلی از دردها دورهای دارند که باید طی شوند و «درمان» فوری ندارند. این همان چیزی است که بشر نمیخواهد…
در ارتباط با این بحث شکننده شدن نسلهای جدید و گسترش رو به رشد مراجعه به روان پزشکان و تجویز دارو، این مقالهٔ خوب متین که بخشی از کتاب «شکنندگی روانی» اسماعیل عرفه با ترجمهٔ احمد رادباده است را بخوانید:
https://www.tgoop.com/MatinStudies/282
https://www.tgoop.com/MatinStudies/282
اگر میخواهی آن آینده را امروز ببینی، امشب سورهٔ حاقه را بخوان.
ـ ـ ـ
پنجرههای دو جداره فلسفهٔ جالبی دارند. شما هر چه آن پشت هست را میبینید بدون آنکه گرد و خاک و آلودگی و صداهای ناهنجار و گرما یا سرمای آن پشت به شما برسد. هر چه هست تصویر است...
شما در اوج گرمای تابستان زیر کولر نشستهاید و نوشیدنی به دست به خورشید داغ آن بیرون مینگرید، یا در اوج زمستان و یخبندان شکلات داغ به دست، بارش برف را تماشا میکنید. حس امنیت، حس گذشتن از سختیها.
- - -
میدانید چرا دیدن باریدن برف از پشت پنجره و از کنار شومینه و در حالی که داریم چای یا قهوه مینوشیم حس خوبی دارد؟ در حالی که پشت شیشه سرد است و چه بسا کشنده.
دلیلش این است که ما شرایط پشت پنجره را پشت سر گذاشتهایم. آن پشت «گذشته» است، این سو امنیت است و رفاه، دیدن گذشتهٔ سرد از پشت این شیشه جذاب است. برای همین است که خانههای جدید شیشههای بزرگ دارند، تا بهتر بشود آنچه را پشت سر گذاشتهایم، ببینیم.
﴿كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ﴾
(بخورید و بنوشید؛ نوش جان! به پاداش آنچه در روزهای گذشته انجام دادید).
برای همین اهل بهشت دنیا را یاد میکنند و چه بسا خواهان دیدن روزهای سخت گذشته باشند! دیدن سختیهای دنیا که زندان آنان بود از پشت شیشهٔ تالار یک کاخِ بلندِ باشکوه، در کنار کوهی زیبا و صدای آبشار و پرندگان... آنها آن سوی شیشهاند، نظارهگر یخبندانی به نام دنیا. دنیای گذشته. ایام خالیه.
- - -
درهای بسته شده به گذشتهٔ سخت، پنجرهای باز به آن بیرون. پنجرهای دوجداره. این یعنی دیدن گذشتهٔ سخت برای لذت. اهل بهشت که شدی میدانی این «گذشته» هم بخشی از خوشی آیندهٔ زیبایت خواهد شد.
اگر این روزهایِ حالِ در حال گذشتن را زحمت میکشی، داری برای آیندهٔ زیبایت پنجره میسازی.
#بهشت_اندیشی
#بازنشر
www.tgoop.com/akseMahtab
ـ ـ ـ
پنجرههای دو جداره فلسفهٔ جالبی دارند. شما هر چه آن پشت هست را میبینید بدون آنکه گرد و خاک و آلودگی و صداهای ناهنجار و گرما یا سرمای آن پشت به شما برسد. هر چه هست تصویر است...
شما در اوج گرمای تابستان زیر کولر نشستهاید و نوشیدنی به دست به خورشید داغ آن بیرون مینگرید، یا در اوج زمستان و یخبندان شکلات داغ به دست، بارش برف را تماشا میکنید. حس امنیت، حس گذشتن از سختیها.
- - -
میدانید چرا دیدن باریدن برف از پشت پنجره و از کنار شومینه و در حالی که داریم چای یا قهوه مینوشیم حس خوبی دارد؟ در حالی که پشت شیشه سرد است و چه بسا کشنده.
دلیلش این است که ما شرایط پشت پنجره را پشت سر گذاشتهایم. آن پشت «گذشته» است، این سو امنیت است و رفاه، دیدن گذشتهٔ سرد از پشت این شیشه جذاب است. برای همین است که خانههای جدید شیشههای بزرگ دارند، تا بهتر بشود آنچه را پشت سر گذاشتهایم، ببینیم.
﴿كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ﴾
(بخورید و بنوشید؛ نوش جان! به پاداش آنچه در روزهای گذشته انجام دادید).
برای همین اهل بهشت دنیا را یاد میکنند و چه بسا خواهان دیدن روزهای سخت گذشته باشند! دیدن سختیهای دنیا که زندان آنان بود از پشت شیشهٔ تالار یک کاخِ بلندِ باشکوه، در کنار کوهی زیبا و صدای آبشار و پرندگان... آنها آن سوی شیشهاند، نظارهگر یخبندانی به نام دنیا. دنیای گذشته. ایام خالیه.
- - -
درهای بسته شده به گذشتهٔ سخت، پنجرهای باز به آن بیرون. پنجرهای دوجداره. این یعنی دیدن گذشتهٔ سخت برای لذت. اهل بهشت که شدی میدانی این «گذشته» هم بخشی از خوشی آیندهٔ زیبایت خواهد شد.
اگر این روزهایِ حالِ در حال گذشتن را زحمت میکشی، داری برای آیندهٔ زیبایت پنجره میسازی.
#بهشت_اندیشی
#بازنشر
www.tgoop.com/akseMahtab
حسن قطامش در صفحهاش به قسمتی از سریال ترکی «عثمان» (Kuruluş Osman) اشاره کرده که دربارهٔ شخصیت عثمان بن ارطغرل - مؤسس حکومت عثمانی - ساخته شده و در آن همسر عثمان به او «تمیمه»ای میدهد تا «حافظ» او باشد و همین تمیمه (تعویذ) او را از مرگ حتمی نجات میدهد.
همانطور که به احتمال زیاد میدانید پیامبر صلی الله علیه وسلم از آویزان کردن خرمهره و تمیمه و تعویذ نهی کردهاند و این کار را شرک نامیدهاند و فرمودهاند: «هرکس تمیمهای به به خود آویزان کند شرک ورزیده است» (احمد) و میفرماید: «افسون و تعویذ خواندن، بستن چشم زخم به كودكان، و جادوى نزديک كردن زن و شوهر به هم شرک است» (احمد، ابوداوود، ابن ماجه) (برای شرح احادیث، روی لینک بزنید).
چیزی که دربارهٔ سریالهای «تاریخی» ترکی باید بگویم این است که این سریالها از این دست انحرافات عقیدتی کم ندارند. مواردی مانند استغاثه از مردگان و پیرپرستی و رقص و سماع و برجسته ساختن منحرفانی چون ابن عربی و... از سوی دیگر هرچند این فیلمها به اسم سریال تاریخی عرضه میشوند شاید تنها یکی دو درصد به تاریخ وفادار باشند و بیشترش ساختهٔ ذهن فیلمنامه نویس است. مثلا دربارهٔ شخصیت عثمان بن ارطغرل شاید بیشتر از چند خط یا فوقش دو سه صفحه در تاریخ نیامده باشد اما الزامات فیلمسازی و «هنر» و بازار باعث میشود کلی ادویه به تاریخ زده شود تا یک فیلم جذاب شود. آخرش هم شما روی غذایتان ادویه نریختهاید بلکه وسط یک بشقاب ادویه کمی غذا خوردهاید. بماند که این فیلمها امور غیر شرعی دیگری هم در خود دارند...
www.tgoop.com/akseMahtab
همانطور که به احتمال زیاد میدانید پیامبر صلی الله علیه وسلم از آویزان کردن خرمهره و تمیمه و تعویذ نهی کردهاند و این کار را شرک نامیدهاند و فرمودهاند: «هرکس تمیمهای به به خود آویزان کند شرک ورزیده است» (احمد) و میفرماید: «افسون و تعویذ خواندن، بستن چشم زخم به كودكان، و جادوى نزديک كردن زن و شوهر به هم شرک است» (احمد، ابوداوود، ابن ماجه) (برای شرح احادیث، روی لینک بزنید).
چیزی که دربارهٔ سریالهای «تاریخی» ترکی باید بگویم این است که این سریالها از این دست انحرافات عقیدتی کم ندارند. مواردی مانند استغاثه از مردگان و پیرپرستی و رقص و سماع و برجسته ساختن منحرفانی چون ابن عربی و... از سوی دیگر هرچند این فیلمها به اسم سریال تاریخی عرضه میشوند شاید تنها یکی دو درصد به تاریخ وفادار باشند و بیشترش ساختهٔ ذهن فیلمنامه نویس است. مثلا دربارهٔ شخصیت عثمان بن ارطغرل شاید بیشتر از چند خط یا فوقش دو سه صفحه در تاریخ نیامده باشد اما الزامات فیلمسازی و «هنر» و بازار باعث میشود کلی ادویه به تاریخ زده شود تا یک فیلم جذاب شود. آخرش هم شما روی غذایتان ادویه نریختهاید بلکه وسط یک بشقاب ادویه کمی غذا خوردهاید. بماند که این فیلمها امور غیر شرعی دیگری هم در خود دارند...
www.tgoop.com/akseMahtab
عبدالله محمد
قوی بودن به معنای درد نکشیدن نیست.
قوی بودن به معنای درد نکشیدن نیست، به معنای کنار نکشیدن است.
چقدر کار نکرده هست... از غفلت و مرگ غافلانه و «انتکاسه» و عجز و کسل پناه ببریم به پروردگار. اگر الان ترس نباشد، فردا حسرت است. وقت خود را تلف نکنیم. لذتهای ارزان، زمان را کوتاه میکنند و زمان کوتاه یعنی عمر کوتاه... دیگر سال و ماهش مهم نیست. بنویس، یک خط بنویس اما گمان نکن که وقت داری. وقت امروز یک آفریده است و وقت فردا یک خلقِ جدیدِ به دنیا نیامده. تو نمیتوانی به امید آفریدهٔ فردا، فرزند نقد امروزت را بکشی. وقتهای به هدر رفته، فرصتهای معصوم زنده به گور شدهاند. خاکی است که بر خود میریزیم...
#خودنصیحتی
www.tgoop.com/akseMahtab
#خودنصیحتی
www.tgoop.com/akseMahtab
حقیقت را یک بار میفهمی، برای همیشه میفهمی. اما فریب، جایگزین فریب دیگری خواهد شد.
عبدالله محمد
حقیقت را یک بار میفهمی، برای همیشه میفهمی. اما فریب، جایگزین فریب دیگری خواهد شد.
آیا هرگاه مردی آمد که در جدل ماهرتر از دیگری بود، [برای مهارت او در جدل] آنچه را جبرئیل بر محمد صلی الله علیه وسلم نازل کرده رها کنیم؟
- امام مالک بن انس رحمه الله
(این سخن با الفاظ نزدیک دیگری نیز از امام مالک روایت شده است. نگا: بیهقی در شعب الإیمان، هروی در ذم الکلام، ابن بطه در الإبانة، لالکائی در شرح أصول الاعتقاد و دیگران)
- امام مالک بن انس رحمه الله
(این سخن با الفاظ نزدیک دیگری نیز از امام مالک روایت شده است. نگا: بیهقی در شعب الإیمان، هروی در ذم الکلام، ابن بطه در الإبانة، لالکائی در شرح أصول الاعتقاد و دیگران)
عبدالله محمد
شکست تو، فتنهٔ دیگران است. مؤمنان از الله یاری میخواستند، برای چه؟ برای آنکه با شکست خود، کافران را به فتنه نیندازند! مؤمن حتی با پیروزیاش به دشمنش لطف میکند چون شکست او به دشمنش پیام اشتباهی را میرساند: اگر او برحق است، پس چرا ما همواره پیروزیم؟* خب این استدلال غلطی است، اما برای توی مؤمن، نه برای او که جز دنیا و موفقیتش چیزی نمیبیند. برای همین است که پس از بیست و یک سال تلاش و کوشش پیامبر صلی الله علیه وسلم و مهاجرین و انصار، تازه کی مردم «فوج فوج» وارد دین شدند؟ پس از فتح مکه! (سورهٔ نصر)
این است که داعی باید از شکست و اظهار ضعف دوری کند یا به اصطلاح با سیلی صورتش را سرخ نگه دارد، و در کل از هرگونه عامل فتنهٔ دیگری نیز باید دوری کرد.
* از قتاده در تفسیر سخن حق تعالی که میفرماید: {لا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا} [ممتحنة: ۵] (ما را فتنهای برای کافران مگردان) آمده است: «آنان [یعنی کافران] را بر ما پیروز مگردان که دچار فتنه شوند و گمان کنند چون بر حق هستند بر ما پیروز شدهاند». از مجاهد نیز نقل شده که در تفسیر همین آیه میگوید: «ما را به دست آنان عذاب مده و گرفتار عذابی از سوی خود مکن که
این است که داعی باید از شکست و اظهار ضعف دوری کند یا به اصطلاح با سیلی صورتش را سرخ نگه دارد، و در کل از هرگونه عامل فتنهٔ دیگری نیز باید دوری کرد.
* از قتاده در تفسیر سخن حق تعالی که میفرماید: {لا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا} [ممتحنة: ۵] (ما را فتنهای برای کافران مگردان) آمده است: «آنان [یعنی کافران] را بر ما پیروز مگردان که دچار فتنه شوند و گمان کنند چون بر حق هستند بر ما پیروز شدهاند». از مجاهد نیز نقل شده که در تفسیر همین آیه میگوید: «ما را به دست آنان عذاب مده و گرفتار عذابی از سوی خود مکن که
مؤمن دو بار شکست میخورد؛ یک بار برای خودش، بار دیگر برای دشمنش.
گناه خودت و ضعف خودت را تنها گناه و ضعف خود نبین. سقوط اسوه فقط سقوط خود او نیست، سقوط یک شهر است.
گناه خودت و ضعف خودت را تنها گناه و ضعف خود نبین. سقوط اسوه فقط سقوط خود او نیست، سقوط یک شهر است.
برای باران بیپایان، یک شهر بخواه که مال خودت باشد. برای این باران، ظرفی بیاور که پر نشود. دشت بیاور، کوهپایه و گلستان بیاور، ساحل بیاور! شادی برای موقت، موقت است. شادی برای محدود، محدود است. ظرف نخواه، ظرف، محدودیت است.
﴿قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُواْ هُوَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ﴾ [یونس:۵۸]
(بگو: باید به بخشش و رحمت الله شاد شوند كه این از آنچه مىاندوزند بهتر است).
#بهشت_اندیشی
www.tgoop.com/akseMahtab
﴿قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُواْ هُوَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ﴾ [یونس:۵۸]
(بگو: باید به بخشش و رحمت الله شاد شوند كه این از آنچه مىاندوزند بهتر است).
#بهشت_اندیشی
www.tgoop.com/akseMahtab
د. سامي عامري
قَرصة قلب قبل النوم! انشغلت الأشهر الأخيرة في تأليف كتاب في بحث استشراقي حول القرآن -أرجو أن يصدر نهاية السنة القادمة ضمن سلسلة "الانتصار للقرآن"-. وفي أثناء جمعي لمراجع الكتاب وقفت على أطروحة دكتوراه في إحدى الجامعات الغربية لباحث يبدو أنه ملحد ينصر في بحثه…
این پست دکتر سامی عامری دلم را به درد آورد طوری که حتی دلم نیامد ترجمهاش کنم چون کسانی که مخاطب اینطور حرفها هستند فعالانی هستند که «باید» عربی بدانند. فقط همین را بگویم که گرفتار «جلد الفاجر وعجز الثقة» هستیم. اول هم خودم.
امان از درد بیفایده و خواب راحت پیش از شبیخون... و خندهٔ اعدامیها به دماغ بزرگ جلاد.
عبدالله محمد
این پست دکتر سامی عامری دلم را به درد آورد طوری که حتی دلم نیامد ترجمهاش کنم چون کسانی که مخاطب اینطور حرفها هستند فعالانی هستند که «باید» عربی بدانند. فقط همین را بگویم که گرفتار «جلد الفاجر وعجز الثقة» هستیم. اول هم خودم.
این یکی خیلی اذیت کننده و دردآور است:
«وأنّه من المعيب حقًا أن يجعل المسلم المتديّن فضول الأوقات للدين، في وقت يصرف بعض من لا يرجو من الله خيرًا كل وقته لباطل لا يدوم».
طرف یازده زبان یاد گرفته در راه باطل. یازده زبان! که بعضی از آنها زبانهای باستانی است که اصلا به درد زندگی و کارهای دیگر نمیخورد.
«وأنّه من المعيب حقًا أن يجعل المسلم المتديّن فضول الأوقات للدين، في وقت يصرف بعض من لا يرجو من الله خيرًا كل وقته لباطل لا يدوم».
طرف یازده زبان یاد گرفته در راه باطل. یازده زبان! که بعضی از آنها زبانهای باستانی است که اصلا به درد زندگی و کارهای دیگر نمیخورد.
Forwarded from خالد عزیزی
عبدالله محمد
این یکی خیلی اذیت کننده و دردآور است:
«وأنّه من المعيب حقًا أن يجعل المسلم المتديّن فضول الأوقات للدين، في وقت يصرف بعض من لا يرجو من الله خيرًا كل وقته لباطل لا يدوم».
طرف یازده زبان یاد گرفته در راه باطل. یازده زبان! که بعضی از آنها زبانهای باستانی است که اصلا به
«وأنّه من المعيب حقًا أن يجعل المسلم المتديّن فضول الأوقات للدين، في وقت يصرف بعض من لا يرجو من الله خيرًا كل وقته لباطل لا يدوم».
طرف یازده زبان یاد گرفته در راه باطل. یازده زبان! که بعضی از آنها زبانهای باستانی است که اصلا به
استاد عزیز، بنده در مجازی یا حتی حضوری طلبه داشتم و دارم در طول هفته یک ساعت برای درسهاش وقت نمیزاره. انتظارم داره بعد از چند سال مجتهد، مترجم یا سخنران حرفهای بشه... اینجا میگم که بخونن و بشنون...
در طول ۱۶۸ ساعت هفته حاضر نیستند ۴ ساعتش رو به مطالعه و تکرار و حفظ و مرور بدن....
در طول ۱۶۸ ساعت هفته حاضر نیستند ۴ ساعتش رو به مطالعه و تکرار و حفظ و مرور بدن....
عبدالله محمد
جلد الفاجر وعجز الثقة
اين جمله را میتوانیم یکی از جملات اصلی ادبیات خود قرار دهیم. چیزی مانند یک ضرب المثل که از سخن امیرالمؤمنین عمر بن الخطاب رضی الله عنه برگرفته شده است. ایشان در دعایشان میفرمود: «اللهم إني أعوذ بك من جَلَد الفاجر وعجز الثقة» (به نقل از السیاسة الشرعية ابن تیميه).
«جَلَد الفاجر» یعنی تلاشگری و زرنگی بدکار. و «عجز الثقة» یعنی ناتوانی و زمینگیری درستکار. یعنی سیدنا عمر از کوشایی بدکاران و تنبلی و ناتوانی نیکوکاران به خداوند پناه برده است.
«جَلَد الفاجر» یعنی تلاشگری و زرنگی بدکار. و «عجز الثقة» یعنی ناتوانی و زمینگیری درستکار. یعنی سیدنا عمر از کوشایی بدکاران و تنبلی و ناتوانی نیکوکاران به خداوند پناه برده است.
کسی که موضوع بحث را مطرح میکند در آن بحث برنده میشود، حتی اگر پاسخ بگیرد. چرا؟ چون آن پرسش و آن موضوع بر فضا مسلط میشود و بارها تکرار میشود و نقشهٔ ذهنها را شکل میدهد. در نتیجه برخی پرسش را خواهند فهمید اما پاسخ را نه، یعنی پرسش بر دلشان اثر میگذارد اما پاسخ قانعشان نمیکند. حتی برخی از پرسشها در خود یک ادعا را پنهان کردهاند. مثلا: «چرا مردم فلان سرزمین اخمو هستند؟» یعنی: مردم فلان سرزمین اخمو هستند!
همیشه ببین داریم دربارهٔ چه حرف میزنیم؟ کسی که این بحث را مطرح کرده، صاحب این مهمانی است و این میزبان است که همهٔ شرایط را تعیین میکند.
چه فایده از هزار بار پاسخ به سوالی که دوباره طرح میشود اگر هجومی از سوی تو در کار نباشد؟ پرسش تنها برای پاسخ نیست، برای هجوم است. تو هم طرح پرسش کن.
طرفی که پرسش را مطرح نمیکند باید پاسخ دهد و اینجا پاسخ یک واکنش دفاعی است. کسی که فقط دفاع کند آخرش کتک میخورد. کسی که موضوع را طرح نمیکند باید وارد موضوع دیگران شود. موضوع دیگران، زمین دیگران است.
طرح موضوع را نباید هرگز از دست داد. تیمی که در محلهٔ خودش بازی کند معمولا پیروز میشود.
www.tgoop.com/akseMahtab
همیشه ببین داریم دربارهٔ چه حرف میزنیم؟ کسی که این بحث را مطرح کرده، صاحب این مهمانی است و این میزبان است که همهٔ شرایط را تعیین میکند.
چه فایده از هزار بار پاسخ به سوالی که دوباره طرح میشود اگر هجومی از سوی تو در کار نباشد؟ پرسش تنها برای پاسخ نیست، برای هجوم است. تو هم طرح پرسش کن.
طرفی که پرسش را مطرح نمیکند باید پاسخ دهد و اینجا پاسخ یک واکنش دفاعی است. کسی که فقط دفاع کند آخرش کتک میخورد. کسی که موضوع را طرح نمیکند باید وارد موضوع دیگران شود. موضوع دیگران، زمین دیگران است.
طرح موضوع را نباید هرگز از دست داد. تیمی که در محلهٔ خودش بازی کند معمولا پیروز میشود.
www.tgoop.com/akseMahtab
تدبیر پروردگار معمولا غافلگیر میکند. چون نگاه مردم به زمینِ اسباب است. چیزی رخ میدهد که تا همین یک هفته پیش هم تصورش سخت بود و مردم جا میخورند! انسان به یاد آن سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم میافتد که: «اما شما عجله میکنید». این نگاه بیش از حد به شرایط واقع تنبلکننده است چون بشر در هنگام دیدن بشارت، سرحال میشود و کوشش میکند. چه باید کرد؟ بشارت را باید از جای دیگر جست.
عبدالله محمد
تدبیر پروردگار معمولا غافلگیر میکند. چون نگاه مردم به زمینِ اسباب است. چیزی رخ میدهد که تا همین یک هفته پیش هم تصورش سخت بود و مردم جا میخورند! انسان به یاد آن سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم میافتد که: «اما شما عجله میکنید». این نگاه بیش از حد به شرایط…
من معتقدم همهٔ مفاهیم تقریبا نسخهٔ اسلامی و نسخهٔ سکولار دارند. حتی موفقیت و شادی بعدش. حتی امید و بشارت.
چون اسلام و سکولاریسم هر دو یک منظومهٔ کاملند. نه اسلام محدود به مسجد است و نه سکولاریسم محدود به سیاست.
http://www.tgoop.com/akseMahtab
چون اسلام و سکولاریسم هر دو یک منظومهٔ کاملند. نه اسلام محدود به مسجد است و نه سکولاریسم محدود به سیاست.
http://www.tgoop.com/akseMahtab