Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Alit)
مانیفست جامعهشناسی.pdf
174.1 KB
مانیفست جامعهشناسی
علی طایفی
جامعهشناسی را اگرچه به دهها گونه متفاوت تعریف، تقبیح و تمجید کردهاند ولی میتوان یک تعبیر انقلابی از آن نیز بدست داد. تعبیر علم انقلابی به زبان کوهن (Cohn) از این رشته از دانش انسان، معطوف به شناختی است که تغییر در ذات آن است. به بیان دیگر جامعهشناسی، فقط دانش شناخت نظری و تفسیر و تبیین روابط و قانونمندی پدیدهها نیست. بلکه این رشتهعلمی، دانش تغییر اجتماعی، تبیین تحولات قانونمندیها، نقد نظامهای مسلط موجود و چالشگری ساختار قدرت است.
رسالت جامعه شناسی، پرسشگری از نهادهای قدرت و افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، تضادها و سلطهطبقاتی است. مهمترین نقش و کارکرد جامعهشناسی تحولخواه، برملاسازی قانونمندیهای پنهان در ساختار اجتماعی است، ساختاری که تعیینکننده مسائلی است که حیات امن انسان، آزادی او و برابری حقوق اجتماعی اش را تهدید میکند. از این منظر میخواهم جامعهشناسی را با تبار و هویت خودش در قالب ویژگیهایی تعریف نمایم که به مزاج جامعه، خوش ولی به مذاق نهادهای قدرت ناخوشایند است.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
جامعهشناسی را اگرچه به دهها گونه متفاوت تعریف، تقبیح و تمجید کردهاند ولی میتوان یک تعبیر انقلابی از آن نیز بدست داد. تعبیر علم انقلابی به زبان کوهن (Cohn) از این رشته از دانش انسان، معطوف به شناختی است که تغییر در ذات آن است. به بیان دیگر جامعهشناسی، فقط دانش شناخت نظری و تفسیر و تبیین روابط و قانونمندی پدیدهها نیست. بلکه این رشتهعلمی، دانش تغییر اجتماعی، تبیین تحولات قانونمندیها، نقد نظامهای مسلط موجود و چالشگری ساختار قدرت است.
رسالت جامعه شناسی، پرسشگری از نهادهای قدرت و افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، تضادها و سلطهطبقاتی است. مهمترین نقش و کارکرد جامعهشناسی تحولخواه، برملاسازی قانونمندیهای پنهان در ساختار اجتماعی است، ساختاری که تعیینکننده مسائلی است که حیات امن انسان، آزادی او و برابری حقوق اجتماعی اش را تهدید میکند. از این منظر میخواهم جامعهشناسی را با تبار و هویت خودش در قالب ویژگیهایی تعریف نمایم که به مزاج جامعه، خوش ولی به مذاق نهادهای قدرت ناخوشایند است.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
رشد جمعیت زندانیان بیش از جمعیت کشور
علی طایفی
ناکارآمدی حکومت اسلامی در مدیریت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور چنان شده است که جامعه ایران با ارقام رو به رشد زندانیان در طی چند دهه اخیر، دارای نرخ رشد بیشتری نسبت به رشد جمعیت کل کشور است. این امر برخلاف توصیه سران حکومت برای افزایش زادوولد و رشد جمعیت فقط سببساز تباهی جامعه ایران شده است.
بدین معنا جمعیت کشور نسبت به سال ۵۷ دو و نیم برابر شده است ولی جمعین زندانیان سال ۵۷ از ده هزار زندانی به ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر در حال حاضر رسیده است البته ارقام رسمی نیز بشدت متناقض و متغیر است.بدین معنا هرچه عمر حاکمیت اسلامی بیشتر میگردد نرخ زندانیان، جرایم و اعدامها نیز روزیروز افزایش یافته و خواهد یافت.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
برای مطالعه بیشتر:
https://shorturl.at/S3YZL
https://www.tgoop.com/alitayefi1/1464
علی طایفی
ناکارآمدی حکومت اسلامی در مدیریت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور چنان شده است که جامعه ایران با ارقام رو به رشد زندانیان در طی چند دهه اخیر، دارای نرخ رشد بیشتری نسبت به رشد جمعیت کل کشور است. این امر برخلاف توصیه سران حکومت برای افزایش زادوولد و رشد جمعیت فقط سببساز تباهی جامعه ایران شده است.
بدین معنا جمعیت کشور نسبت به سال ۵۷ دو و نیم برابر شده است ولی جمعین زندانیان سال ۵۷ از ده هزار زندانی به ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر در حال حاضر رسیده است البته ارقام رسمی نیز بشدت متناقض و متغیر است.بدین معنا هرچه عمر حاکمیت اسلامی بیشتر میگردد نرخ زندانیان، جرایم و اعدامها نیز روزیروز افزایش یافته و خواهد یافت.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
برای مطالعه بیشتر:
https://shorturl.at/S3YZL
https://www.tgoop.com/alitayefi1/1464
راستگرایی در جامعهشناسی.pdf
222.2 KB
روند گفتگوهای بین متفکران در حوزههای مختلف علمی از جمله اجتماعی در طی چند سال گذشته بسیار سودمند است. پیشتر نیز به برخی رویکردهای راست با گرایشهای محافظهکارانه ناظر بر قدرت که ایستاده بر قامت ملیگرایی، پادشاهیگرایی و فرهنگ شبانیگری است، پرداختهام که چگونه چنین رویکردهایی میتواند زمینهساز خشونتهای ساختاری گردد.
در باب نظرات شروین که لزوما نظریه اجتماعی نیست، یادداشتی در اینجا نوشتهام که در جای خود قابل نقد و نظر است. در گفتگوی اخیر عباس کاظمی با شروین وکیلی درباره راستگرایی در جامعه، مجددا بحثهایی زیر نام جامعهشناسی مطرح میشود که بنظرم بشدت حول گزارههایی ذهنی میگردد که به برخی از آنها میپردازم.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
در باب نظرات شروین که لزوما نظریه اجتماعی نیست، یادداشتی در اینجا نوشتهام که در جای خود قابل نقد و نظر است. در گفتگوی اخیر عباس کاظمی با شروین وکیلی درباره راستگرایی در جامعه، مجددا بحثهایی زیر نام جامعهشناسی مطرح میشود که بنظرم بشدت حول گزارههایی ذهنی میگردد که به برخی از آنها میپردازم.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
file.pdf
1.1 MB
پایان مدار بسته“ضحاک-کاوه-فریدون”
علی طایفی
بنظرم گردگشت یا چرخه شوم جابجایی قدرت نزد مستبدان شاهانگار و شاهپرستی در ایران که قدمتی چندهزارساله دارد دیگر جواب نخواهد داد. و اسن تحول در پارادایمهای تاریخی خواه درجهان و بخصوص ایران امری ناگزیر و ناگریز است.
اینکه در اسطورهسازی از تاریخ در قالب شاهنامه شاهپسندانه چنین آورده میشود که کاوه ستمستیز علیه ضحاکِ ماردوش و تازی ِعربزاد میستیزد تا فریدون، شاه دیگری را به صرف ایرانی بودن بجای او بر تخت شاهی بنشاند، داستانی خودپرداخته و مبتنی بر سنتی سیاسی در تاریخ ایران است که از سوی کسانی دکترین شده است که شاه خوب وطنی را سرلوحه ایدیولوژی خود کردهاند.
بدین معنا اگر ستمگر ایرانی باشد بر ستمگر اجنبی خاصه عربتبار ارجحیت دارد و در در این راستا مانیفست انقلابی فردوسی و شاهنامهاش معطوف به انقلابی از بالاست که یک شعبان بیمخی مانند کاوه، برای بازگشت فریدون بر سریر قدرت جماعتی را علیه ضحاک میشوراند و در نهایت تخت ستم را آماده جلوس ظالم ظلالله ایرانی بنام فریدون میکند.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
بنظرم گردگشت یا چرخه شوم جابجایی قدرت نزد مستبدان شاهانگار و شاهپرستی در ایران که قدمتی چندهزارساله دارد دیگر جواب نخواهد داد. و اسن تحول در پارادایمهای تاریخی خواه درجهان و بخصوص ایران امری ناگزیر و ناگریز است.
اینکه در اسطورهسازی از تاریخ در قالب شاهنامه شاهپسندانه چنین آورده میشود که کاوه ستمستیز علیه ضحاکِ ماردوش و تازی ِعربزاد میستیزد تا فریدون، شاه دیگری را به صرف ایرانی بودن بجای او بر تخت شاهی بنشاند، داستانی خودپرداخته و مبتنی بر سنتی سیاسی در تاریخ ایران است که از سوی کسانی دکترین شده است که شاه خوب وطنی را سرلوحه ایدیولوژی خود کردهاند.
بدین معنا اگر ستمگر ایرانی باشد بر ستمگر اجنبی خاصه عربتبار ارجحیت دارد و در در این راستا مانیفست انقلابی فردوسی و شاهنامهاش معطوف به انقلابی از بالاست که یک شعبان بیمخی مانند کاوه، برای بازگشت فریدون بر سریر قدرت جماعتی را علیه ضحاک میشوراند و در نهایت تخت ستم را آماده جلوس ظالم ظلالله ایرانی بنام فریدون میکند.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍1
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Alit)
سنجشگری_مسایل_اجتماعی_ایران_دفتر_پنجم_علی_طایفی.pdf
6.5 MB
کتاب پنجم سنجشگری مسایل اجتماعی ایران منتشر شد:
شام آخر استبداد دینی: جنبشهای سریالی در راهند
علی طایفی
اگرچه ساختار استبداد در تاریخ چندهزارساله ایران بهراحتی روبه نابودی نگذاشته و همچنان جان سختی نشان میدهد ولی ماهیت استبداد ایرانی در قالب شاهی، بنظر غیرقابل برگشت است. اما جان استبداد هنوز پرتوان است و سَر میخورد. استبداد دینی/اسلامی که در ماههای پس از انقلاب موسوم به اسلامی شکل و شمایل خود را بازیافت، تاکنون پس از چهار دهه همچنان پابرجاست.
اما پس از تداوم جنبشهای سریالی، دیگر شام آخر استبداد نزدیک است خاصه در عصر کرونا و قتلعام مردم ناشی از سومدیریت این بیماری. اگرچه در طول چهاردهه عقبنگهداشتگی، خشونت عریان توسط خشنتریننوع استبداد، تباهیهای بیشماری برجای گذارده است ولی یک دستاورد مهم بههمراه دارد: نهاد دین دیگر هرگز در آغوش نهاد سیاست نخواهد گذارد و قشر روحانیون دینی، بهعنوان کاسبان دین و تاجران تباهی، فرصت دوام و قوام در تحولات سیاسی ایرانِ فردا را نخواهند یافت.
این مجموعه را بخوانید و به کانال گاهنوشتهای من بپیوندید.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
شام آخر استبداد دینی: جنبشهای سریالی در راهند
علی طایفی
اگرچه ساختار استبداد در تاریخ چندهزارساله ایران بهراحتی روبه نابودی نگذاشته و همچنان جان سختی نشان میدهد ولی ماهیت استبداد ایرانی در قالب شاهی، بنظر غیرقابل برگشت است. اما جان استبداد هنوز پرتوان است و سَر میخورد. استبداد دینی/اسلامی که در ماههای پس از انقلاب موسوم به اسلامی شکل و شمایل خود را بازیافت، تاکنون پس از چهار دهه همچنان پابرجاست.
اما پس از تداوم جنبشهای سریالی، دیگر شام آخر استبداد نزدیک است خاصه در عصر کرونا و قتلعام مردم ناشی از سومدیریت این بیماری. اگرچه در طول چهاردهه عقبنگهداشتگی، خشونت عریان توسط خشنتریننوع استبداد، تباهیهای بیشماری برجای گذارده است ولی یک دستاورد مهم بههمراه دارد: نهاد دین دیگر هرگز در آغوش نهاد سیاست نخواهد گذارد و قشر روحانیون دینی، بهعنوان کاسبان دین و تاجران تباهی، فرصت دوام و قوام در تحولات سیاسی ایرانِ فردا را نخواهند یافت.
این مجموعه را بخوانید و به کانال گاهنوشتهای من بپیوندید.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👏1
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
21-6.pdf
188.9 KB
فرهنگ علمی و پژوهشی در ایران
بررسی قابلیت ها و تنگناهای علم
پژوهشی از علی طایفی
سالها پیش مقالهای درباره فرصتها و تهدیدهای رشد علم در ایران نوشتم. در آن زمان بررسی جامعی بود که در همان اوان منجر به انجام پروژه تحقیقاتی و سرانجام انتشار کتاب موانع فرهنگی تحقیق در ایران شد. این مقاله را در پرونده پیوست مطالعه کنید.
سنجشگری مسایل اجتماعی در ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
بررسی قابلیت ها و تنگناهای علم
پژوهشی از علی طایفی
سالها پیش مقالهای درباره فرصتها و تهدیدهای رشد علم در ایران نوشتم. در آن زمان بررسی جامعی بود که در همان اوان منجر به انجام پروژه تحقیقاتی و سرانجام انتشار کتاب موانع فرهنگی تحقیق در ایران شد. این مقاله را در پرونده پیوست مطالعه کنید.
سنجشگری مسایل اجتماعی در ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
Leviathan.pdf
9.5 MB
لویاتان، اثر توماس هابز، نمایشگر ساختار قدرت از منظر فلسفه سیاسی در غرب است که در تحلیل ساختار سیاسی موجود چشم اندازهای جدیدی بروی خواننده می گشاید.
علی طایفی
سنجشگری مسایل اجتماعی در ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
سنجشگری مسایل اجتماعی در ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
جامعه شناسی سیستمی.pdf
230.6 KB
جامعه شناسی سیستمی:
همگرایی در مکاتب جامعه شناسی
علی طایفی
داستان نکارش و انتشار این مقاله در قریب سی سال پیش، حدیث ضدسیستمی دیگری است از اینکه چگونه زمینههای رشد علم و تضادهای ساختاری آن با کنشگران آن از موانع جدی رشد سیستمی علم بویژه جامعهشناسی در ایران گردیده و میگردد. در این مقاله به باهمنگری و نگاه سیستمی به جامعه شناسی پرداخته و تلاش کردهام سویههای مشترک نحلههای مختلف در جامعهشناسی را یافته و تاروپود آنرا بههم ببافم.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
همگرایی در مکاتب جامعه شناسی
علی طایفی
داستان نکارش و انتشار این مقاله در قریب سی سال پیش، حدیث ضدسیستمی دیگری است از اینکه چگونه زمینههای رشد علم و تضادهای ساختاری آن با کنشگران آن از موانع جدی رشد سیستمی علم بویژه جامعهشناسی در ایران گردیده و میگردد. در این مقاله به باهمنگری و نگاه سیستمی به جامعه شناسی پرداخته و تلاش کردهام سویههای مشترک نحلههای مختلف در جامعهشناسی را یافته و تاروپود آنرا بههم ببافم.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👏1
Forwarded from موسیقی، خردِجان؛ شعر، جانِخرد! (Alit)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
موسیقی، خرد جان؛ شعر، جانِ خِرَد
علی طایفی
به کانال شعر، داستان و موزیک من بپیوندید:
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
علی طایفی
به کانال شعر، داستان و موزیک من بپیوندید:
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
👍2😢1
تلههای اجتماعی.pdf
157.2 KB
تلههای اجتماعی
علی طایفی
تلههای اجتماعی کدامند؟ از نظر جان پلات، تله اجتماعی تضاد منافع یا انگیزه انحرافی است که در آن افراد یا گروهی از افراد برای به دست آوردن منافع فردی کوتاه مدت اقدام می کنند امری که در دراز مدت منجر به زیان کل گروه میشود. از این منظر تله های اجتماعی را میتوان به تله های فردی تا اجتماعی طبقه بندی کرد.
تلههای اجتماعی اما، موقعیتهاییاند که جماعت بزرگی با پیامدهای منفی طولانیمدت ناشی از تعقیب منافع شخصی و درک نادرست از موقعیت، در آن گرفتار میآیند. چنین تلههایی نشان دهنده از جمله بسیاری از مسائل زیست محیطی جاری در سراسر جهان، به ویژه تغییرات آب و هوایی است. همچنین درگیری در تلههای دمکراسیهایفریبنده در تحقق حقوق شهروندی در ساختارهای غیردمکراتیک از دیگر ساحتهای چنین تلههایی است که اغلب در نظامهای شبهدمکراتیک بوقوع میپیوندند.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
تلههای اجتماعی کدامند؟ از نظر جان پلات، تله اجتماعی تضاد منافع یا انگیزه انحرافی است که در آن افراد یا گروهی از افراد برای به دست آوردن منافع فردی کوتاه مدت اقدام می کنند امری که در دراز مدت منجر به زیان کل گروه میشود. از این منظر تله های اجتماعی را میتوان به تله های فردی تا اجتماعی طبقه بندی کرد.
تلههای اجتماعی اما، موقعیتهاییاند که جماعت بزرگی با پیامدهای منفی طولانیمدت ناشی از تعقیب منافع شخصی و درک نادرست از موقعیت، در آن گرفتار میآیند. چنین تلههایی نشان دهنده از جمله بسیاری از مسائل زیست محیطی جاری در سراسر جهان، به ویژه تغییرات آب و هوایی است. همچنین درگیری در تلههای دمکراسیهایفریبنده در تحقق حقوق شهروندی در ساختارهای غیردمکراتیک از دیگر ساحتهای چنین تلههایی است که اغلب در نظامهای شبهدمکراتیک بوقوع میپیوندند.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍1
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیمان جهانی حقوق بشر، بیانیه ایست برای بزرگداشت، تامین و دفاع از حقوق انسان فراتر از جنسیت، سن، قومیت/ملیت، دین، باورداشت وگرایش جنسی او.
حقوق بشر را از خانه هایمان آغاز کنیم.
علی طایفی
سنجشگری مسایل اجتماعی در ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
حقوق بشر را از خانه هایمان آغاز کنیم.
علی طایفی
سنجشگری مسایل اجتماعی در ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
❤2
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
20120614180841-9164-20.pdf
1.1 MB
دولت و جامعه در ایران
نویسنده: رضا قدس
مترجم: علی طایفی
این اثر به مناسبت میان دولت و جامعه در فضای پس از ورود مدرنیزم در ایران توجه دارد.
سنجشگری مسایل اجتماعی در ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
نویسنده: رضا قدس
مترجم: علی طایفی
این اثر به مناسبت میان دولت و جامعه در فضای پس از ورود مدرنیزم در ایران توجه دارد.
سنجشگری مسایل اجتماعی در ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍2
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
داستان اجتماعی: بیناموس.pdf
214.6 KB
داستان اجتماعی: بیناموس
علی طایفی
روایتی داستانی از قتل رومینا اشرفی بنام ناموس توسط پدر او که در سالهای شیوع بیماری کرونا و در آستانه جنبش زن زندگی آزادی رخ داد. این روایت با رویکردی انتقادی در برخورد با پدیده خشونتبار ناموس، غیرت و تعصبات جنسی و جنسیتی است که در ریشه در باورهای سنتی و دینی دارد و جان بسیاری از زنان و دختران کودکسال را در ایران گرفته است.
در صورت علاقمندی آنرا بازنشر دهید
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
موسیقی، خرد جان؛ شعر، جانِ خِرَد
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
علی طایفی
روایتی داستانی از قتل رومینا اشرفی بنام ناموس توسط پدر او که در سالهای شیوع بیماری کرونا و در آستانه جنبش زن زندگی آزادی رخ داد. این روایت با رویکردی انتقادی در برخورد با پدیده خشونتبار ناموس، غیرت و تعصبات جنسی و جنسیتی است که در ریشه در باورهای سنتی و دینی دارد و جان بسیاری از زنان و دختران کودکسال را در ایران گرفته است.
در صورت علاقمندی آنرا بازنشر دهید
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
موسیقی، خرد جان؛ شعر، جانِ خِرَد
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
👍3
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
یک کارنامه:
فهرست برخي از فعاليت ها و نوشتههای من:
جامعه شناسان بدون مرز-ايران
بلاگ "اجتماع بيش از دو نَفَر ممنوع"
بلاگ مستقل جامعهشناسی در میهنبلاگ
نشريه مستقل "جامعه شناسي ايران"
کانال سنجشگري مسايل اجتماعي ايران
کانال موسیقی، جان خرد، شعر، خردجان
کتاب هایم:
جامعه شناسی مسایل اجتماعی ایران
جامعه شناسی فرار مغزها
موانع فرهنگی تحقیق در ایران
سنجشگری مسایل اجتماعی ۱
سنجشگری مسایل اجتماعی ۲
سنجشگری مسایل اجتماعی ۳
سنجشگری مسایل اجتماعی ۴
سنجشگری مسایل اجتماعی ۵
سنجشگری مسایل اجتماعی ۶
سنجشگری مسایل اجتماعی ۷
ترجمه عصر مهاجرت
ترجمه مقدمه گرافیکی بر جامعهشناسی
درآمدی بر جامعهشناسی کودکی
جامعهشناسی عشق
اشعار اجتماعی جلد یک
اشعار عاشقانه جلد دوم
اشعار و زمزمههای درون جلد سوم
کتاب قصههای من و تو
کتابهای در دست تدوین:
جامعهشناسی تنهایی (سویدی)
جامعهشناسی کودکی (انگلیسی)
داستان اجتماعی: نطفه
كارنامه شخصي ام
دسترسی به کتابها در فضای مجازی
جایزه آلوین گولدنر
تماس
@alitayefy
فهرست برخي از فعاليت ها و نوشتههای من:
جامعه شناسان بدون مرز-ايران
بلاگ "اجتماع بيش از دو نَفَر ممنوع"
بلاگ مستقل جامعهشناسی در میهنبلاگ
نشريه مستقل "جامعه شناسي ايران"
کانال سنجشگري مسايل اجتماعي ايران
کانال موسیقی، جان خرد، شعر، خردجان
کتاب هایم:
جامعه شناسی مسایل اجتماعی ایران
جامعه شناسی فرار مغزها
موانع فرهنگی تحقیق در ایران
سنجشگری مسایل اجتماعی ۱
سنجشگری مسایل اجتماعی ۲
سنجشگری مسایل اجتماعی ۳
سنجشگری مسایل اجتماعی ۴
سنجشگری مسایل اجتماعی ۵
سنجشگری مسایل اجتماعی ۶
سنجشگری مسایل اجتماعی ۷
ترجمه عصر مهاجرت
ترجمه مقدمه گرافیکی بر جامعهشناسی
درآمدی بر جامعهشناسی کودکی
جامعهشناسی عشق
اشعار اجتماعی جلد یک
اشعار عاشقانه جلد دوم
اشعار و زمزمههای درون جلد سوم
کتاب قصههای من و تو
کتابهای در دست تدوین:
جامعهشناسی تنهایی (سویدی)
جامعهشناسی کودکی (انگلیسی)
داستان اجتماعی: نطفه
كارنامه شخصي ام
دسترسی به کتابها در فضای مجازی
جایزه آلوین گولدنر
تماس
@alitayefy
Blogspot
اجتماع بیش از دونفر ممنوع
دستنوشته هایی جامعه شناختی از علی طایفی
👍4
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
در برابر جامعهشناسی.pdf
122.3 KB
جامعهشناسی در برابر جامعهشناسی
علی طایفی
تضادهای اجتماعی گاه به درون نهادهای اجتماعی رسوخ میکند بویژه زمانیکه جامعه دستخوش تضادهای رسمی و نهادینه شده گسترده و پردامنه میگردد. به تعبیر بسیاری از متفکران در حوزه جامعهشناسی علم، در چنین کشاکشی حتی علم نیز به جان علم افتاده و علیه خود به ستیزهجویی میپردازد. در این میان و انبوه تضادهای درون نهادی فراتر از تضادهای بیننهادی، در ایم مجال و مقال به ستیزههای جامعهشناسی در برابر جامعهشناسی میپردازم.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
تضادهای اجتماعی گاه به درون نهادهای اجتماعی رسوخ میکند بویژه زمانیکه جامعه دستخوش تضادهای رسمی و نهادینه شده گسترده و پردامنه میگردد. به تعبیر بسیاری از متفکران در حوزه جامعهشناسی علم، در چنین کشاکشی حتی علم نیز به جان علم افتاده و علیه خود به ستیزهجویی میپردازد. در این میان و انبوه تضادهای درون نهادی فراتر از تضادهای بیننهادی، در ایم مجال و مقال به ستیزههای جامعهشناسی در برابر جامعهشناسی میپردازم.
ادامه مقاله را در پرونده پیوست مطالعه کرده و بازنشردهید
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍1
Forwarded from علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران) (Ali Tayefi)
file.pdf
976.6 KB
انقلاب علیه انقلاب
علی طایفی
جنبش اجتماعی سراسری مردم موسوم به جنبش نان توسط آسیب دیده ترین طبقات و اقشاراجتماعی ایران دارای ویژگیهای عدیدهای است که بدان میپردازم:
برخلاف جنبش مردمی علیه نظام شاهی و وقوع انقلاب ۵۷ که از منظر راهبری آن، انقلاب طبقه متوسط تلقی میشد، جنبش واپسین دهه قرن چهاردهم خورشیدی در ایران، جنبشی حاصل ازطغیان اعتراضات فروکوفته ستمدیدگان در جامعه است. این جنبش برخلاف دهه پیش در سال ۸۸ که ماهیتی سفید و مصالحهجو داشت، دارای رویکردی آنتیگونیستی و آشتیناپذیر با نظام سیاسی وقت است. در چنین جنبشی، شکاف تاریخی دولت و ملت به تضادهای اجتماعی ساختارشکنانه منجر میشود.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
جنبش اجتماعی سراسری مردم موسوم به جنبش نان توسط آسیب دیده ترین طبقات و اقشاراجتماعی ایران دارای ویژگیهای عدیدهای است که بدان میپردازم:
برخلاف جنبش مردمی علیه نظام شاهی و وقوع انقلاب ۵۷ که از منظر راهبری آن، انقلاب طبقه متوسط تلقی میشد، جنبش واپسین دهه قرن چهاردهم خورشیدی در ایران، جنبشی حاصل ازطغیان اعتراضات فروکوفته ستمدیدگان در جامعه است. این جنبش برخلاف دهه پیش در سال ۸۸ که ماهیتی سفید و مصالحهجو داشت، دارای رویکردی آنتیگونیستی و آشتیناپذیر با نظام سیاسی وقت است. در چنین جنبشی، شکاف تاریخی دولت و ملت به تضادهای اجتماعی ساختارشکنانه منجر میشود.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
👍4❤1
استبداد نخبگان ۱
علی طایفی
تیوری استبداد نخبگان دارای تاریخچه بلندی است. به یک نعنا و به روایت تاریخ، مجموعه حاکمان مطلقه در تاریخ سیاسی اکثریت ممالک دنیا کسانی بودند که نخبگان آن جامعه را تشکیل میدادند. این نخبگان شامل کسانی است که از نظر موقعیت اجتماعی فرهنگی دانش، امکان مالی و حمایت اجتماعی در طبقه صدرنشینی قرار میگیرند.
این قشر با مشروعیت سنتی و حتی عقلانی به چنان دایره و دامنهای از قدرت دست مییابد که سرانجام به فساد و تباهی در قدرت کشیده شده و شخصت یک نخبه، یا قشر نخبگان به یک مستبد یا طبقه حاکمه مستبد و فاسد مبدل میگردد.
طیف نخبگان نیز دارای پیوستار نسبتا گستردهای است. چه بسا بتوان مهمترین گروههای نخبگان را چنین دستهبندی کرد:
نخبگان سیاسی که نقش جدی در تصمیمگیریهای سیاسی و اعمال مدیریت و راهبری قدرت دارند. این گروه در بدنه بروکراتیک، قانونگذاری، سیاستگزاری، و تصمیمگیریهای کلان در جامعه حضور داشته و دارند. بخش بزرگی از تحولات سیاسی جهان محصول کنشگری و عملکرد این گروه در طیف نخبگانی است که همواره در قدرت یا علیه قدرت موجود در بازه زمانی فعال بودهاند.
نخبگان اقتصادی که بدلیل وابستگی به ساختار موروثی قدرت و ثروت، یا خاستگاه طبقاتی و در نهایت همسویی با نظام قدرت حاکم دارای منابع اقتصادی بزرگ و موثری هستند. صاحبان بنگاههای اقتصادی، صنعتی، تجاری و سرمایهگذاری اغلب شامل نخبگانی است که علاوه بر اثرگذاری در تولید و توزیع ثروت در جامعه در تحولات سیاسی نیز نقش دارند. نخبگان اقتصادی داری پیوندی ارگانیک با نخبگان سیاسی هستند.
نخبگان فرهنگی هم شامل طیف گستردهای از نویسندگان و روزنامهنکاران تا کنشگران عرضه هنر و ادبیات از معتقدان تا منتقدان به قدرت است که دارای نفوذ فکری و فرهنگی در جامعه بوده و در شکلگیری فرهنگ عمومی و ادبیات بویژه در حوزه قدرت نقش دارند.
معمولا حضور نخبگان آثار جنایی متفاوتی از حضور صاحبان قدرتی دارد که لزوما پیش از دسترسی به قدرت در زمره نخبگان جامعه محسوب نمیشدند. برخی از پیامدهای جنابی و مجرمانه نخبگان چنین است:
جرایم یقهسفید یا بروکراتیک مانند اختلاس، کلاهبرداری، فرار مالیاتی، معاملات محرمانه و پولشویی و ایجاد شبکههای مافیایی مالی و تجاری.
جرایم حکومت و سیاسی شامل اقداماتی از سوی دولت که قوانین داخلی یا بینالمللی را نقض میکند مانند حاکمیت غیرقانونی، سرکوب و شکنجه مخالفان خود و اعمال جنایات جنگی چه در داخل علیه بخشی از مردم یا علیه حکومتهای دیگر.
جرایم محیطزیستی و اقداماتی زیانبار از سوی شرکتهای تحت حمایت نخبگان مانند تخریب محیط زیست یا غارت منابع معدنی و بهرهکشی از نیروی کار.
جرایم قانونی و قضایی با استفاده از تغییر قوانین به نفع قشری خود مانند تغییر قانون اساسی، قوانین مدنی، مجازات، اعدام و نظام بازجویی، ایجاد ارعاب و به تعبیر مصباحیزدی، ارهاب یا ترور.
ادامه دارد
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
تیوری استبداد نخبگان دارای تاریخچه بلندی است. به یک نعنا و به روایت تاریخ، مجموعه حاکمان مطلقه در تاریخ سیاسی اکثریت ممالک دنیا کسانی بودند که نخبگان آن جامعه را تشکیل میدادند. این نخبگان شامل کسانی است که از نظر موقعیت اجتماعی فرهنگی دانش، امکان مالی و حمایت اجتماعی در طبقه صدرنشینی قرار میگیرند.
این قشر با مشروعیت سنتی و حتی عقلانی به چنان دایره و دامنهای از قدرت دست مییابد که سرانجام به فساد و تباهی در قدرت کشیده شده و شخصت یک نخبه، یا قشر نخبگان به یک مستبد یا طبقه حاکمه مستبد و فاسد مبدل میگردد.
طیف نخبگان نیز دارای پیوستار نسبتا گستردهای است. چه بسا بتوان مهمترین گروههای نخبگان را چنین دستهبندی کرد:
نخبگان سیاسی که نقش جدی در تصمیمگیریهای سیاسی و اعمال مدیریت و راهبری قدرت دارند. این گروه در بدنه بروکراتیک، قانونگذاری، سیاستگزاری، و تصمیمگیریهای کلان در جامعه حضور داشته و دارند. بخش بزرگی از تحولات سیاسی جهان محصول کنشگری و عملکرد این گروه در طیف نخبگانی است که همواره در قدرت یا علیه قدرت موجود در بازه زمانی فعال بودهاند.
نخبگان اقتصادی که بدلیل وابستگی به ساختار موروثی قدرت و ثروت، یا خاستگاه طبقاتی و در نهایت همسویی با نظام قدرت حاکم دارای منابع اقتصادی بزرگ و موثری هستند. صاحبان بنگاههای اقتصادی، صنعتی، تجاری و سرمایهگذاری اغلب شامل نخبگانی است که علاوه بر اثرگذاری در تولید و توزیع ثروت در جامعه در تحولات سیاسی نیز نقش دارند. نخبگان اقتصادی داری پیوندی ارگانیک با نخبگان سیاسی هستند.
نخبگان فرهنگی هم شامل طیف گستردهای از نویسندگان و روزنامهنکاران تا کنشگران عرضه هنر و ادبیات از معتقدان تا منتقدان به قدرت است که دارای نفوذ فکری و فرهنگی در جامعه بوده و در شکلگیری فرهنگ عمومی و ادبیات بویژه در حوزه قدرت نقش دارند.
معمولا حضور نخبگان آثار جنایی متفاوتی از حضور صاحبان قدرتی دارد که لزوما پیش از دسترسی به قدرت در زمره نخبگان جامعه محسوب نمیشدند. برخی از پیامدهای جنابی و مجرمانه نخبگان چنین است:
جرایم یقهسفید یا بروکراتیک مانند اختلاس، کلاهبرداری، فرار مالیاتی، معاملات محرمانه و پولشویی و ایجاد شبکههای مافیایی مالی و تجاری.
جرایم حکومت و سیاسی شامل اقداماتی از سوی دولت که قوانین داخلی یا بینالمللی را نقض میکند مانند حاکمیت غیرقانونی، سرکوب و شکنجه مخالفان خود و اعمال جنایات جنگی چه در داخل علیه بخشی از مردم یا علیه حکومتهای دیگر.
جرایم محیطزیستی و اقداماتی زیانبار از سوی شرکتهای تحت حمایت نخبگان مانند تخریب محیط زیست یا غارت منابع معدنی و بهرهکشی از نیروی کار.
جرایم قانونی و قضایی با استفاده از تغییر قوانین به نفع قشری خود مانند تغییر قانون اساسی، قوانین مدنی، مجازات، اعدام و نظام بازجویی، ایجاد ارعاب و به تعبیر مصباحیزدی، ارهاب یا ترور.
ادامه دارد
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
تعهد یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید میکند.
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tgoop.com/alitayefy
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tgoop.com/alitayefy
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
👍2
استبداد نخبگان ۲
علی طایفی
اگرچه استبداد به هر شکل آن دارای ویژگیهای مشترک تاریخی است ولی در طول زمان و مبتنی بر ساختار استبداد، میتوان به تفاوت های استبداد کلاسیک با استبداد نخبگان بیشتر پی برد. در اینجا تلاش میکنم به برخی از این تفاوتها اشاره کنم.
ساختار قدرت در استبداد کلاسیک معمولا در دست یک فرد قدرتمند متمرکز است، فردی با ساختار یکتاپرستی مانند پادشاه، دیکتاتور یا فرمانروا و رهبر مطلق. در اینجا تصمیمها شخصی و با اقتدار مستقیم فرد مستبد گرفته میشوند.
ولی ساختار قدرت در استبداد نخبگان بین گروههای نخبه مانند سیاستمداران، سرمایهداران، نظامیها، و حتی صاحبان رسانه تقسیم میشود. در این بستر تصمیمگیریها دارای مشروعیت جمعی بوده و گاه ظاهری دمکراتیک دارد.
از سوی دیگر روش اعمال قدرت در استبداد کلاسیک از راه زور، خشونت، سانسور و سرکوب خشن و مستقیم حفظ شده و قانون تابع اراده فرد حاکمه است.
اما در استبداد نخبگان از ابزارهای نرمتر مانند کنترل رسانهها، نفوذ در اقتصاد، لابیگری، تحریف واقعیت استفاده میشود. این ساختار ظاهری قانونی و مدرن دارد ولی در عمل تصمیمها به نفع قشر خاصی از نظامیان، بروکراتها و تکنوکراتها گرفته میشود.
در استبداد کلاسیک مشروعیت از سنت، دین یا زور کسب میگردد ولی در استبداد نخبگان از سازوکارهایی مانند انتخابات، نهادهای دموکراتیک، یا شعارهای مردمپسند برای کسب مشروعیت استفاده میگردد.
در نهایت اینکه میزان شفافیت در استبداد کلاسیک بشدت آشکار و یکدست است و رهبر مستبد بطور علنی داعیه استبدادی میکند. در این ساختار مردم میدانند چه کسی و چگونه حکومت میکند.
اما استبداد نخبگان عمدتا ناشفاف و مبهم است. در این شکل از استبداد برخلاف نمای دمکراتیک و مردممدار آن، قدرت واقعی دست کسانی است که معمولاً بصورت هزاردستان اعمال قدرت میکنند.
از مصادیق استبداد کلاسیک میتوان به استبداد فاشیستی هیتلر در آلمان نازی اشاره کرد که قدرت کاملاً متمرکز در دستان یک فرد بود و سرکوب گسترده، سانسور، پلیس مخفی (گشتاپو) و پاکسازیهای سیاسی صورت میگرفت و نخبگان صرفاً مجری اوامر رهبر بودند.
حاکمیت صدام حسین در عراق نیز مثال دیگری است که کاملاً بصورت شخصی با وفاداران قبیلهای و حزبی، استفاده شدید از خشونت و ترور برای حفظ قدرت اعمال میگردید. در اینجا نخبگان صرفاً ابزار بقای دیکتاتور بودند.
مستبد کلاسیک دیگر قذافی در لیبی بود. در حاکمیت استبدادی او ساختار قدرت غیرشفاف، شخصی و خارج از چارچوب نهادها بوده و تصمیمگیریها عجیب و بدون مشورت بوده و قدرت متمرکز به شکل مطلق در دست خودش بود.
ادامه دارد
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
اگرچه استبداد به هر شکل آن دارای ویژگیهای مشترک تاریخی است ولی در طول زمان و مبتنی بر ساختار استبداد، میتوان به تفاوت های استبداد کلاسیک با استبداد نخبگان بیشتر پی برد. در اینجا تلاش میکنم به برخی از این تفاوتها اشاره کنم.
ساختار قدرت در استبداد کلاسیک معمولا در دست یک فرد قدرتمند متمرکز است، فردی با ساختار یکتاپرستی مانند پادشاه، دیکتاتور یا فرمانروا و رهبر مطلق. در اینجا تصمیمها شخصی و با اقتدار مستقیم فرد مستبد گرفته میشوند.
ولی ساختار قدرت در استبداد نخبگان بین گروههای نخبه مانند سیاستمداران، سرمایهداران، نظامیها، و حتی صاحبان رسانه تقسیم میشود. در این بستر تصمیمگیریها دارای مشروعیت جمعی بوده و گاه ظاهری دمکراتیک دارد.
از سوی دیگر روش اعمال قدرت در استبداد کلاسیک از راه زور، خشونت، سانسور و سرکوب خشن و مستقیم حفظ شده و قانون تابع اراده فرد حاکمه است.
اما در استبداد نخبگان از ابزارهای نرمتر مانند کنترل رسانهها، نفوذ در اقتصاد، لابیگری، تحریف واقعیت استفاده میشود. این ساختار ظاهری قانونی و مدرن دارد ولی در عمل تصمیمها به نفع قشر خاصی از نظامیان، بروکراتها و تکنوکراتها گرفته میشود.
در استبداد کلاسیک مشروعیت از سنت، دین یا زور کسب میگردد ولی در استبداد نخبگان از سازوکارهایی مانند انتخابات، نهادهای دموکراتیک، یا شعارهای مردمپسند برای کسب مشروعیت استفاده میگردد.
در نهایت اینکه میزان شفافیت در استبداد کلاسیک بشدت آشکار و یکدست است و رهبر مستبد بطور علنی داعیه استبدادی میکند. در این ساختار مردم میدانند چه کسی و چگونه حکومت میکند.
اما استبداد نخبگان عمدتا ناشفاف و مبهم است. در این شکل از استبداد برخلاف نمای دمکراتیک و مردممدار آن، قدرت واقعی دست کسانی است که معمولاً بصورت هزاردستان اعمال قدرت میکنند.
از مصادیق استبداد کلاسیک میتوان به استبداد فاشیستی هیتلر در آلمان نازی اشاره کرد که قدرت کاملاً متمرکز در دستان یک فرد بود و سرکوب گسترده، سانسور، پلیس مخفی (گشتاپو) و پاکسازیهای سیاسی صورت میگرفت و نخبگان صرفاً مجری اوامر رهبر بودند.
حاکمیت صدام حسین در عراق نیز مثال دیگری است که کاملاً بصورت شخصی با وفاداران قبیلهای و حزبی، استفاده شدید از خشونت و ترور برای حفظ قدرت اعمال میگردید. در اینجا نخبگان صرفاً ابزار بقای دیکتاتور بودند.
مستبد کلاسیک دیگر قذافی در لیبی بود. در حاکمیت استبدادی او ساختار قدرت غیرشفاف، شخصی و خارج از چارچوب نهادها بوده و تصمیمگیریها عجیب و بدون مشورت بوده و قدرت متمرکز به شکل مطلق در دست خودش بود.
ادامه دارد
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
تعهد یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید میکند.
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tgoop.com/alitayefy
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tgoop.com/alitayefy
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
استبداد نخبگان ۳
علی طایفی
اما نمونههای استبداد نخبگان شکل و ماهیتی دیگرگونه دارد. مثلا در آمریکا زیر نام دمکراسی، نفوذ لابیها و شرکتهای بزرگ شکلی از استبداد نخبگان را فراهم ساخته است. تصمیمگیریها تحت تأثیر شدید لابیهای مالی و نظامی است، و نخبگان اقتصادی و سیاسی باهم ساختار قدرت رو کنترل میکنند.
در روسیه نیز پوتین و الیگارشهای همسود قدرت واقعی را بین شبکهای از نخبگان اقتصادی، نظامی و امنیتی تقسیم کردهاند. همچنین رسانهها و شرکتهای بزرگ بهشدت وابسته به دولت و طبقه حاکماند. پوتین بیشتر نماینده یک طبقه خاص از نخبگان است تا دیکتاتوری کاملاً فردی.
در جامعه ایران معاصر قدری وضعیت متفاوت بود. از زمان حاکمیت سلطنت پهلویها ساختار استبداد کلاسیک دستخوش تغییر گردید. حکومت پهلویها معجون خاصی از دو گونه استبداد بود.
محمدرضا پهلوی در دوران حکومتش نوعی استبداد سلطنتی مدرن برقرار کرده بود که هم عناصر استبداد کلاسیک و فردی در آن وجود داشت، هم استبداد نخبهگرا، اگرچه با غلبه کامل فرد بر نخبگان.
در ساختار استبداد فردی و فردمحوری مطلق پهلوی، شاه تصمیمگیر نهایی بود و همه امور از سیاست، اقتصاد و امور نظامی تا فرهنگی را زیر قدرت نظارت خود داشت. نهادهایی مثل نخستوزیری، مجلس، یا حتی ارتش، همه تابع اراده شخص او بودند.
محمدرضاپهلوی بارها گفته بود: «من مسئول همه چیز هستم»، یعنی حکومت مطلقه شخصی که یکتاپرستی شاکله بنیادین آنرا تشکیل میداد و همه نخبگان تحصیلکرده و سرمایهدار پیرامون این کانون قدرت جانفشانی میکردند.
پس از انقلاب ۵۷ ساختار و قالب حاکمیت خمینی در ایران نیز شکلی نامتوازن از هردو ساختار استبدادی است. حاکمیت او یک ساختار سیاسی منحصربهفرد ایجاد کرد که ترکیب پیچیدهای از رهبری کاریزماتیک، حکومت دینی، و نخبهسالاری انقلابی بود.
رهبری کاریزماتیک فردی او استبدادی معنوی و فردمحور بود که قدرتی فراتر از قانون و نهادها داشت، نه فقط بهخاطر جایگاه رسمیاش، بلکه بهخاطر محبوبیت و کاریزمای دینی و ایدیولوژیک.
فرمانهای خمینی حتی قانون اساسی را دور میزد. مثل حکم اعدامهای سال ۶۷ یا انحلال شوراها. او بارها گفت که ولیفقیه میتواند حتی نماز و حج را هم موقتاً تعطیل کند که نشانگر قدرت مطلق، نهفقط فقهی بلکه سیاسی بود.
درواقع، خمینی بنیانگذار یک مدل حکومتی جدید بود که نه کاملاً شبیه پادشاهی سنتی بود، نه شبیه استبداد مدرن، بلکه یک نظام ایدئولوژیک انقلابی بر پایه ولایت فقیه که دارای خصایص استبداد فردی تا نخبگان بود.
ادامه دارد
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
علی طایفی
اما نمونههای استبداد نخبگان شکل و ماهیتی دیگرگونه دارد. مثلا در آمریکا زیر نام دمکراسی، نفوذ لابیها و شرکتهای بزرگ شکلی از استبداد نخبگان را فراهم ساخته است. تصمیمگیریها تحت تأثیر شدید لابیهای مالی و نظامی است، و نخبگان اقتصادی و سیاسی باهم ساختار قدرت رو کنترل میکنند.
در روسیه نیز پوتین و الیگارشهای همسود قدرت واقعی را بین شبکهای از نخبگان اقتصادی، نظامی و امنیتی تقسیم کردهاند. همچنین رسانهها و شرکتهای بزرگ بهشدت وابسته به دولت و طبقه حاکماند. پوتین بیشتر نماینده یک طبقه خاص از نخبگان است تا دیکتاتوری کاملاً فردی.
در جامعه ایران معاصر قدری وضعیت متفاوت بود. از زمان حاکمیت سلطنت پهلویها ساختار استبداد کلاسیک دستخوش تغییر گردید. حکومت پهلویها معجون خاصی از دو گونه استبداد بود.
محمدرضا پهلوی در دوران حکومتش نوعی استبداد سلطنتی مدرن برقرار کرده بود که هم عناصر استبداد کلاسیک و فردی در آن وجود داشت، هم استبداد نخبهگرا، اگرچه با غلبه کامل فرد بر نخبگان.
در ساختار استبداد فردی و فردمحوری مطلق پهلوی، شاه تصمیمگیر نهایی بود و همه امور از سیاست، اقتصاد و امور نظامی تا فرهنگی را زیر قدرت نظارت خود داشت. نهادهایی مثل نخستوزیری، مجلس، یا حتی ارتش، همه تابع اراده شخص او بودند.
محمدرضاپهلوی بارها گفته بود: «من مسئول همه چیز هستم»، یعنی حکومت مطلقه شخصی که یکتاپرستی شاکله بنیادین آنرا تشکیل میداد و همه نخبگان تحصیلکرده و سرمایهدار پیرامون این کانون قدرت جانفشانی میکردند.
پس از انقلاب ۵۷ ساختار و قالب حاکمیت خمینی در ایران نیز شکلی نامتوازن از هردو ساختار استبدادی است. حاکمیت او یک ساختار سیاسی منحصربهفرد ایجاد کرد که ترکیب پیچیدهای از رهبری کاریزماتیک، حکومت دینی، و نخبهسالاری انقلابی بود.
رهبری کاریزماتیک فردی او استبدادی معنوی و فردمحور بود که قدرتی فراتر از قانون و نهادها داشت، نه فقط بهخاطر جایگاه رسمیاش، بلکه بهخاطر محبوبیت و کاریزمای دینی و ایدیولوژیک.
فرمانهای خمینی حتی قانون اساسی را دور میزد. مثل حکم اعدامهای سال ۶۷ یا انحلال شوراها. او بارها گفت که ولیفقیه میتواند حتی نماز و حج را هم موقتاً تعطیل کند که نشانگر قدرت مطلق، نهفقط فقهی بلکه سیاسی بود.
درواقع، خمینی بنیانگذار یک مدل حکومتی جدید بود که نه کاملاً شبیه پادشاهی سنتی بود، نه شبیه استبداد مدرن، بلکه یک نظام ایدئولوژیک انقلابی بر پایه ولایت فقیه که دارای خصایص استبداد فردی تا نخبگان بود.
ادامه دارد
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
تعهد یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید میکند.
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tgoop.com/alitayefy
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tgoop.com/alitayefy
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
استبداد نخبگان ۴
علی طایفی
بنظر میرسد خامنهای همزمان با جایگاه خود بعنوان یک دیکتاتور بیشتر نقش هدایتگر و هماهنگکننده نخبگان درون حاکمیت را در اختیار دارد. نظام سیاسی تحت رهبری علی خامنهای بیشتر به استبداد نخبگان با محوریت رهبری نزدیک است تا یک استبداد کلاسیک.
در ساحت استبداد فردی، رهبر بهعنوان ولی فقیه، قدرت مطلقه دینی و سیاسی دارد. او فرمانده کل قوا، رییس قوه قضاییه، ریاست شورای نگهبان، صدا و سیما و بسیاری از نهادهای وابسته به نهاد ولایت فقیه است.
از سوی دیگر استبداد نخبگان، حکومت شبکهای از وفاداران امنیتی، نظامی و اقتصادی است. خامنهای با تکیه به شبکهای از شبه-نخبگان وفادار، سپاه، بیت رهبری، قوه قضائیه، شورای نگهبان، ستاد اجرایی فرمان امام و .. قدرتش رو حفظ میکند.
همچنین سپاه پاسداران فقط یک نیروی نظامی نیست، بلکه یک امپراتوری اقتصادی و سیاسی با نفوذ گسترده در همه ارکان حکومت است. نخبگان دیگر مانند ائمه جمعه، مدیران امنیتی، مسئولان بنیادها و شرکتهای وابسته و.. بخشی از ساختار قدرت هستند که نه مستقل، بلکه در خدمت مرکزیت رهبریاند.
باهمنکری:
استبداد نخبگان با ایجاد احساس بیصدایی و ناتوانی دائمی، جامعه رو در بلندمدت فلج میکند و به دلیل ریشهداشتن در دین و سنت، سختتر از بین رفته و اصلاحناپذیرتر است.
استبداد نخبگان جامعه رو در بلندمدت فرسوده و بیانگیزه میکند، فساد، فقر، مهاجرت و نابودی آینده رو ساختمند میسازد، میسازد، امکان اصلاح از درون را غیرممکن میکند و باعث فروپاشی تدریجی اعتماد و انسجام اجتماعی میگردد.
ساختار استبدادی ایران در دورنمای تاریخیاش شکلی از استبداد نخبگان با بنمایههای استبداد کلاسیک است.
چه بسا منطبق با تیوری پارتو در گردش نخبگان میان شیران و روباهان بتوان گفت گردگشت تاریخی این شما از استبداد ایرانی معاصر، بازی قدرت میان شیران و روباهانی است که به حفظ و اعمال قدرت میپردازند .
معتقدم طبق الگوهای ذهنی و ادبی ایران، تیوری “دزد با چراغ” بسیار گویای وضعیت و ساختار استبداد در کشور است. بدین معنا هرچه استبداد و مستبد به ساختار و قشر نخبگان و شبهنخبگان متکی باشد، میزان غارت و تباهسازی این شکل از استبداد بیشتر از استبداد کلاسیک است.
شواهد نیز حاکی است که افخم بزرگی از نخبگان سیاسی اعم از دیندار و نادیندار، از چپ تا لیبرال در بازسازی ساختمان استبداد دینی نقش آفریدند. سپس نظام استبداد دینی با تحکیم قدرت سیاسی و نظامی در طول دور جنگ داخلی و با عراق به تربیت شبهنخبگان خود پرداخت.
گروههای راهبردی در طیف نخبگان نظام استبدادی در تیوریزه کردن و طراحی مبانی قوام این نظام از هیچ کوششی فروگذار نبودند. فرسایشی بودن نظام قدرت در کنار جنبشهاس سریالی برای فروپاشی آن، سرانجام نسخه پایان این شکل از استبداد را خواهد پیچید.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
برخی منابع
https://jordanrussiacenter.org/blog/how-higher-education-keeps-dictators-in-power
C. Wright Mills – The Power Elite
Gaetano Mosca و Vilfredo Pareto
Robert Michels – Iron Law of Oligarchy
Hannah Arendt – The Origins of Totalitarianism
Juan Linz – Totalitarian and Authoritarian Regimes
علی طایفی
بنظر میرسد خامنهای همزمان با جایگاه خود بعنوان یک دیکتاتور بیشتر نقش هدایتگر و هماهنگکننده نخبگان درون حاکمیت را در اختیار دارد. نظام سیاسی تحت رهبری علی خامنهای بیشتر به استبداد نخبگان با محوریت رهبری نزدیک است تا یک استبداد کلاسیک.
در ساحت استبداد فردی، رهبر بهعنوان ولی فقیه، قدرت مطلقه دینی و سیاسی دارد. او فرمانده کل قوا، رییس قوه قضاییه، ریاست شورای نگهبان، صدا و سیما و بسیاری از نهادهای وابسته به نهاد ولایت فقیه است.
از سوی دیگر استبداد نخبگان، حکومت شبکهای از وفاداران امنیتی، نظامی و اقتصادی است. خامنهای با تکیه به شبکهای از شبه-نخبگان وفادار، سپاه، بیت رهبری، قوه قضائیه، شورای نگهبان، ستاد اجرایی فرمان امام و .. قدرتش رو حفظ میکند.
همچنین سپاه پاسداران فقط یک نیروی نظامی نیست، بلکه یک امپراتوری اقتصادی و سیاسی با نفوذ گسترده در همه ارکان حکومت است. نخبگان دیگر مانند ائمه جمعه، مدیران امنیتی، مسئولان بنیادها و شرکتهای وابسته و.. بخشی از ساختار قدرت هستند که نه مستقل، بلکه در خدمت مرکزیت رهبریاند.
باهمنکری:
استبداد نخبگان با ایجاد احساس بیصدایی و ناتوانی دائمی، جامعه رو در بلندمدت فلج میکند و به دلیل ریشهداشتن در دین و سنت، سختتر از بین رفته و اصلاحناپذیرتر است.
استبداد نخبگان جامعه رو در بلندمدت فرسوده و بیانگیزه میکند، فساد، فقر، مهاجرت و نابودی آینده رو ساختمند میسازد، میسازد، امکان اصلاح از درون را غیرممکن میکند و باعث فروپاشی تدریجی اعتماد و انسجام اجتماعی میگردد.
ساختار استبدادی ایران در دورنمای تاریخیاش شکلی از استبداد نخبگان با بنمایههای استبداد کلاسیک است.
چه بسا منطبق با تیوری پارتو در گردش نخبگان میان شیران و روباهان بتوان گفت گردگشت تاریخی این شما از استبداد ایرانی معاصر، بازی قدرت میان شیران و روباهانی است که به حفظ و اعمال قدرت میپردازند .
معتقدم طبق الگوهای ذهنی و ادبی ایران، تیوری “دزد با چراغ” بسیار گویای وضعیت و ساختار استبداد در کشور است. بدین معنا هرچه استبداد و مستبد به ساختار و قشر نخبگان و شبهنخبگان متکی باشد، میزان غارت و تباهسازی این شکل از استبداد بیشتر از استبداد کلاسیک است.
شواهد نیز حاکی است که افخم بزرگی از نخبگان سیاسی اعم از دیندار و نادیندار، از چپ تا لیبرال در بازسازی ساختمان استبداد دینی نقش آفریدند. سپس نظام استبداد دینی با تحکیم قدرت سیاسی و نظامی در طول دور جنگ داخلی و با عراق به تربیت شبهنخبگان خود پرداخت.
گروههای راهبردی در طیف نخبگان نظام استبدادی در تیوریزه کردن و طراحی مبانی قوام این نظام از هیچ کوششی فروگذار نبودند. فرسایشی بودن نظام قدرت در کنار جنبشهاس سریالی برای فروپاشی آن، سرانجام نسخه پایان این شکل از استبداد را خواهد پیچید.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
برخی منابع
https://jordanrussiacenter.org/blog/how-higher-education-keeps-dictators-in-power
C. Wright Mills – The Power Elite
Gaetano Mosca و Vilfredo Pareto
Robert Michels – Iron Law of Oligarchy
Hannah Arendt – The Origins of Totalitarianism
Juan Linz – Totalitarian and Authoritarian Regimes
Telegram
علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)
تعهد یک جامعه شناس، پرسشگری از نهادهای قدرت، افشای نابرابری، ستم اجتماعی و جنسیتی، و سلطه طبقاتی است که آزادی و برابری حقوق اجتماعی انسان را تهدید میکند.
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tgoop.com/alitayefy
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
https://youtube.com/@sociologyofiran
https://www.tgoop.com/alitayefy
https://www.tgoop.com/Musikdelangiz
👍3