tgoop.com/amirkabirpublication/371
Last Update:
«سالن تئاتر ديگرى هم به نام باربد بود كه مدير آن اسماعيل مهرتاش، هنرمند زبردستى بود كه بيشتر خوانندگان امروزى، كسانى مثل عبدالوهاب شهيدى و محمدرضا شجريان و جمال وفايى و ملكه حكمتشعار كه طنين صداى ملكوتى او پس از پنجاه و چند سال هنوز هم در گوشم مانده است ... در مكتب او درس آواز خواندند. آقاى محمدرضا شجريان هم كه تازه از مشهد آمده بود با صداى دلچسب خود هر از چند گاه در اين تئاتر يک پيش پرده فولكلور مىخواند: كليد قفل... كليد صندوق، كليد مجرى داريم... محمدرضا شجريان بعدها با اجراى برنامههاى آواز در بخشهاى مختلف موسيقى در راديو، مثل برنامه گلهاى تازه، برگ سبز، گلهاى رنگارنگ و كنسرتهاى مختلف در تهران و كشورهاى مختلف جهان از شهرتى عظيم برخوردار شد و امروز بىترديد استاد و ستارۀ تابناک هنر آواز ايران است...
سالن تئاتر ديگرى به نام تئاتر پارس بود كه اصغر تفكرى هنرمند معروف كمدى در بيشتر برنامههايش شركت داشت؛ بعد از فوت او نام تئاتر پارس به تئاتر تفكرى تغيير كرد. در اول لالهزار هم تئاترى بود بهنام گيتى كه صاحب آن شخصى بود بهنام صادقپور كه اول ارسىدوز بود و بعد به هنرپيشگى روى آورد و آن تئاتر را تأسيس كرد. خودش هم در تئاتر بازى مىكرد. صادق شباويز هم كه عضو حزب توده بود در آن تئاتر بازى مىكرد. اين آقاى صادقپور در ضمن، كارهاى خندهدارى هم مىكرد. يک شب كه تئاتر برنامۀ بيژن و منيژه داشت، خود آقاى صادقپور نقش رستم را اجرا مىكرد و قرار بود كه برود بيژن را از چاه دربياورد. بهجاى سنگ يک مقواى بزرگ را رنگ كرده و روى چاه گذاشته بودند؛ وقتى پرده كنار رفت آقاى صادقپور با كاسه سر ديو سفيد و لباس رزم و چكمههاى سياه وارد صحنه شد و به سر چاه رفت و اشعارى از شاهنامه خواند و يك پاى خود را گذاشت آن طرف سنگ مقوايى و یک پاى ديگر را طرف ديگر و هى پشت هم زور مىزد كه بهاصطلاح سنگ را از روى چاه بردارد و سنگ بلند نمىشد، و بالاخره بعد از چند بار اينطرف و آنطرف كردن سنگ را بلند كرد؛ در همين وقت چند نفر از تماشاچيان شيشكى بستند و سالن غرق خندههاى طولانى شد. وقتى سالن آرام شد صادقپور در همان لباس رستم و كاسه سر ديو سفيد آمد جلو سن و بىپروا گفت مادر...ها، دوزار بليط خريدين حالا میخواين سنگ راست راستكى بلند كنم و قُر بشم؟!»...
□ از کتاب در جستجوی صبح، خاطرات عبدالرحیم جعفری، بنیانگذار موسسۀ انتشارات امیرکبیر، ص ۴۷۹، ۴۸۰
■ instagram.com/amirkabir.info
■ @Amirkabirpublication
■ www.amirkabir.info
BY مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر | جعفری
Share with your friend now:
tgoop.com/amirkabirpublication/371