Telegram Web
CamScanner 12-03-2024 17.56.pdf
1.9 MB
📌۷۰ مثال سبک شناسی از سبک های خراسانی عراقی هندی💙
انتشار بلا مانع:)

https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
بامداد چهارشنبه (تیرشید آریایی) دوستان عزیزم به نیکی و شادی هدیه امروز حافظ شیرین سخن به شما مهربانان

دیوان حافظ غزل شماره ۱۸۶

   🌿🍄🌿🍄🌿🍄🎼🍄🌿🍄🌿🍄🌿

گر می فروش حاجت رندان روا کند
ایزد گنه ببخشد و دفع بلا کند

ساقی به جام عدل بده باده تا گدا
غیرت نیاورد که جهان پربلا کند

حقا کز این غمان برسد مژده امان
گر سالکی به عهد امانت وفا کند

گر رنج پیش آید و گر راحت ای حکیم
نسبت مکن به غیر که این‌ها خدا کند

در کارخانه‌ای که ره عقل و فضل نیست
فهم ضعیف رای فضولی چرا کند

مطرب بساز پرده که کس بی اجل نمرد
وان کو نه این ترانه سراید خطا کند

ما را که درد عشق و بلای خمار کشت
یا وصل دوست یا می صافی دوا کند

جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت
عیسی دمی کجاست که احیای ما کند

معنی لغات غزل


رندان: لاابالیان.
دفع بلا کند: بلا را دور گرداند.
جام عدل: سابقا در میخانه ها شراب از خم به سبوهای شراب از سرداب میخانه به طبقه بالا که محل حضور مشتریان بوده است می آورده اند. این کار توسط عمله شراب انجام می شده و از آن به بعد وظیفه ساقی این بوده است که شراب را از سبو به ساغر یا جام عدل ریخته و به مشتریانی که بر روی سکوها (مصطبه ها) نشسته بودند توزیع کند. ساغر، ظروفی متحدالشکل و گرد بوده که طرف داخل آن با خطوط افقی به هفت طبقه ، مدرج و تقسیم بندی شده ، لیکن جام عدل پیاله هایی بوده است که در لب آنها خطی تعبیه و ظرفیت همگی به یک میزان و مساوی بوده است . سعی ساقی در موقع ریختن شراب در آن پیاله ها در این بوده که محتوی پیاله از خط عدل تجاوز نکند. توزیع شراب در حرمسراها و مهمانیهای در منزل با جام عدل و توزیع شراب در میخانه ها با ساغر بوده و ساقی میخانه وظیفه خطیری به عهده داشته یکی اینکه مواظب حد ظرفیت مشتری خود بوده و بیش از حد به مشتری شراب ندهد دیگر اینکه حساب میزان شراب توزیع شده هر مشتری را نگه داشته و به صاحب میخانه گزارش نماید.
غیرت نیاورد: رشک نبرد، حسادت نکند.
حقا: بی اغراق، بدون شک، به راستی.
غمان: غم ها.
سالک: رونده راه، رفتار کننده، و در اصطلاح صوفیه به کسی که راهوار جاده طریقت و از خود به سوی حق روان است گفته می شود، راهرو.
عهدامانت: پیمان امانت، پیمان عشق و اشاره ای است به آیه ۷۲ سوره ی احزاب که در شرح ابیات غزل ۱۷۵ شرح آن رفت، بار معرفت و شناخت صفات خالق متعال.
عقل و فضل: خرد و دانش و معلومات.
مطرب، بساز عود که: ای موسیقی دان با عود این ترانه را بنواز که ….
… کس بی اجل نمرد: هیچ کس پیش از آنکه اجل محتوم او فرا رسد نمی میرد.
و انکونه این ترانه سراید خطا کند: و کسی که این ترانه را نسراید خطا کار است و کسی که به این نص معتقد نباشد منکر کلام خدا و خطا کار است.
فهم ضعیف: دانش اندک، کنایه از برداشت ذهنی و اشراق و تصوری که بر پایه عقل کلی و منطق استوار نباشد، عقل جزوی یا تحصیلی که انسان می تواند به آن دست یافته و غالبا دچار اشتباه محاسبه می شود (برخلاف عقل کلی یا عقل ایمانی که موهبت الهی است) .
رای فضولی، چراکند: اراده دخالت ناصواب چرا کند، چرا قصد فضولی کند.
بلای خمار: رنج خماری، دردسری که پس از صرف و نشاٌت شراب ایجاد می شود.
می صافی: می خالص، می بی غش.
در سر می: در هوای می.
به عشق سوخت: به آتش عشق سوخت، در درد عشق سوخت.
عیسی دم: عیسی نفس، کسی که نفس عیسی را دارا باشد.
احیای ما کند: مرده ما را زنده کند.


https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
معنی غزل شماره ۱۸۶


 ١ - اگر پير مى فروش،نياز رندان را برآورده كند (يعنى به آنان شراب بدهد!)
خداوند گناه‌ مى‌گساران را مى‌بخشد و از آنان دفع بلا مى‌كند.

 ٢ - اى ساقى به همگان جام مساوى بده تا در اين ميان،درويش از روى رشك و حسد فتنه و آشوب برپا نكند.

[جام عدل،يعنى پيمانه‌اى كه محتواى آن در هر نوبت يكسان و برابر است.]

 ٣ - اگر پويندگان وادى عشق، در حفظ امانت به عهد خود وفا كنند، به يقين مژده‌ى رهايى و آسودگى از غم و محنت خواهد رسيد.

[درباره‌ى اين امانت بنگريد به شرح غزل ۱۸۴ ،بيت سوم.]

۴- اى دانشمند،رنج و آسايشى كه در زندگى پيش مى‌آيد،همه از جانب خداست؛آن‌ها را به‌ ديگران نسبت مده.

 ۵ - آفرينش،كارگاهى است كه عقل و دانش به آن راه ندارند؛بنابراين عقل و خرد ناتوان انسان‌ چرا كنجكاوى و فضولى مى‌كند؟

 ۶ - اى مطرب،آهنگى بنواز(تا شاد باشيم)زيرا كه هيچ كس بى‌اجل نمى‌ميرد،و كسى كه اين‌ ترانه را نسرايد، خطا كرده است.

[اين ترانه،همان اعتقاد به فرا رسيدن اجل است.يعنى كسى كه به‌اين اصل معتقد نباشد كه كسى بى‌اجل نمى‌ميرد و در نتيجه شادى نكند،راه خطايى رفته است!]

 ٧ - ما را-كه درد عشق و بلاى خمار كشت-يا ديدار دوست يا شراب صاف،معالجه مى‌كند.

[علاج درد ما يا شراب صافى يا ديدار دوست است.]

 ٨ - عمر در سر شراب رفت و حافظ در آتش عشق سوخت!مسيحا نفسى كجاست كه ما را دوباره‌ زنده كند؟

[عيسى دم،يعنى آن كه مانند عيسى با نفس خود مردگان را زنده كند.]

****

دیوان حافظ بر اساس نسخه قزوینی و خانلری


https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
جلالی شرحی بر این غزل ندارد.
روح غزل و رهنمود فال

🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
Qazal 186 Hafez
Modares
فایل صوتی غزل شماره ۱۸۶
با صدای مهربانو مدرس زاده
Audio
فایل صوتی غزل شماره ۱۸۶
با صدای استاد موسوی گرما رودی
Audio
فایل صوتی غزل شماره ۱۸۶
با صدای مهربانو فرزانه جمشیدی
Audio
غزل شماره ۱۸۶ حضرت حافظ

گر می فروش حاجت رندان روا کند
ایزد گنه ببخشد و دفع بلا کند..

#فاطمه_زندی
برگی از تقویم تاریخ

۳ بهمن سالروز درگذشت مرتضی شیخ

(زاده سال ۱۲۸۶ تهران -- درگذشته ۳ بهمن ۱۳۵۵ مشهد) پزشک خدمتگزار و مردمدار

او که از مدرسه عالی طب تهران درجه دکترای پزشکی گرفته بود، چون خانواده‌اش دچار تنگدستی شده بودند، با مشکلات محرومان آشنا بود و گویی با خود عهد بسته بود تا توان خود را صرف محرومان کند.
وی پس از گرفتن مدرک دکترا به شهرهای ماکو و مراغه و سپس به سیستان و بلوچستان رفت و در آنجا بیمارستانی دولتی تاسیس کرد تا مردم محروم آن دیار از خدمات رایگان بهره‌مند شوند.
پس از آن به مشهد رفت و از انسان‌دوستی خاطراتی در یاد مردم گذاشت که هنوز پس از سالها از درگذشت او، نام و یادش را در خاطر دارند.

چند خاطره از این پزشک انسان‌دوست:
دکتر شیخ از مردم پول نمی‌گرفت و هر کس هرچه می‌خواست در صندوقی که کنار میزش بود می‌‌انداخت و چون مبلغ ویزیت دکتر ۵ ریال تعیین شده بود (بسیار کمتر از حق ویزیت دیگر پزشکان آن زمان) بیش‌تر مواقع، سر فلزی نوشابه به جای پنج ریالی به صندوق می‌انداختند و صدایی مانند انداختن پول شنیده می‌شد.
دختر دکتر شیخ گفته‌ بود: که روزی متوجه شد پدرش مشغول شستن و ضد عفونی کردن انبوه سر نوشابه‌های فلزی است. دخترش با شگفتی می‌گوید: «پدر بازی می‌کنی؟ چرا سر نوشابه‌ها را می‌شویی؟» پدر پاسخ داد: «دخترم، بیمارانی که نزد من می‌آیند، بهتر است از سر نوشابه‌های تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند. این سر نوشابه‌های تمیز را آخر شب در اطراف مطب می‌ریزم تا بیمارانی که پول ندارند و خجالت می‌کشند که در صندوق چیزی نیندازند، از اینها که تمیز است استفاده کنند.»
یک سبزی فروش می‌گوید: هر روز پیش از رفتن به مطب نزد من می‌آمد و قیمت سبزی‌ها را می‌پرسید و یادداشت می‌کرد؛ ولی نمی‌خرید. یک روز علتش را پرسیدم: گفت: قیمت سبزی‌ها را می‌پرسم تا ارزان‌ترین آنها را برای بیماران تجویز کنم.
روزی مردی از دکتر می‌پرسد: «شما چرا با این سن و خستگی ناشی از کار، از موتورسیکلت استفاده می‌کنید؟» دکتر پاسخ می‌گوید: «خانه بیمارانی که من به دیدن آنها می‌روم آن قدر پیچ در پیچ است و کوچه‌های تنگ دارد که هیچ ماشینی از آن نمی‌تواند عبور کند.»
دکتر مرتضی شیخ ۶۹ سال با عزت تمام در میان مردم زیست و با مردم خندید و با آنها بیشتر از آنها گریست. در رنجها التیامی به دردها بود و دست پرعطوفتش همیشه یاری بخش افتادگان بود.
وی روحی عظیم و متواضع داشت. در مقابل بیمارانش با فروتنی رفتار می‌کرد، گویی چون یکی از آنهاست. به حق عاشق مردم بود و به تمامی آنان که عاشق مردم بودند عشق می‌ورزید و در مقابل آنان که وابستگی شدیدی به مسایل مادی داشتند شدیدا جبهه می‌گرفت و اعتقاد راسخ داشت که مفهوم زندگی واقعی خدمت به مردم محروم است.
در سال ۱۳۵۲ که دکتر بیمار و بستری شده بود، مردم به طور خودجوش برای وی مراسم دعا بر پا کردند و پس از درگذشت وی آنچنان مراسم تشییع باشکوهی برگزار کردند که شهر مشهد، مانندش را ندیده بود.

🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#مرتضی_شیخ
برگی از تقویم تاریخ

۳ بهمن زادروز تقی بینش

(زاده ۳ بهمن ۱۳۰۱ مشهد – درگذشته ۲۱ اسفند ۱۳۷۴ تهران) پژوهشگر و مدرس رشته‌های ادبیات فارسی، موسیقی و فیزیک

او در رشته‌های ادبیات، موسیقی و فیزیک تحصیل کرد و نزد استادان علی‌اکبر فیاض و محمدتقی مدرس رضوی به پژوهش در زمینه ادبیات فارسی پرداخت. همچنین موسیقی عملی و نظری را نزد علی‌اکبر شهنازی و سلیمان روح‌افزا فراگرفت.
وی مدیر مسئول نشریه فرهنگ خراسان بود و  مقاله‌های زیادی از او در مجله‌های ادبی به‌چاپ رسید. اما مهم‌ترین آثارش تصحیح متون قدیمی ایران، از جمله: کتاب المصادر زوزنی، دیوان ظهیرالدین فاریابی، دیوان شمس طبسی، دیوان نظام‌الدین قمر اصفهانی، شمارنامه حاسب طبری، کتاب نتیجه‌الدوله، کتاب الابناء فی تاریخ الخلفاء عمرانی (عربی) کتاب‌های مقاصد الالحان و جامع‌الالحان عبدالقادر مراغه‌ای، رساله بنایی "به اتفاق دکتر داریوش صفوت" کتاب «شرح ادوار» عبدالقادر مراغه‌ای همراه با متن عربی الادوار صفی‌الدین ارموی و کتاب کنز‌التحف بود.
او در مقدمه کتاب منتخب اشعار اعتماد اثر احمد اعتمادالااسلام آورده‌است: "در این کتاب اشعاری را می‌خوانید که شعله محبت در آن‌ها زبانه می‌کشد و یک روح حساس و متشنج در خلال آنها متجلی است. اشعار اعتماد از صنعت لبریز است و در میان ۱۴ هزار بیت شعری که از او باقی مانده کمتر بیتی می‌توان یافت که از صنایع بدیع التزام و تجنیس و الفاظ ثقیل و معنون خالی باشد و گاه به‌قدری صنعت زیاد می‌شود که خواننده را به اعجاب وامی‌دارد."

🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#تقی_بینش
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️

۳ بهمن زادروز مهران دوستی

(زاده ۳ بهمن ۱۳۳۵ نور -- درگذشته ۲ خرداد ۱۳۹۴ تهران) گوینده و مجری تلویزیون

او دانش‌آموخته رشته مکانیک و مهندسی تصفیه آب در آمریکا بود.
در سال ۱۳۵۹ و هنگام تصدی مدیریت تولید صداوسیمای مرکز گیلان، به‌دلیل نیامدن گوینده، این‌کار را برعهده گرفت و از آن پس این حرفه را دنبال کرد. در زمان جنگ ایران و عراق اطلاعیه‌های ارتش را در رادیو می‌خواند و از گویندگان رادیو جبهه بود. وی به‌عنوان یکی از چهره‌های شناخته‌شده رادیو، گویندگی برنامه‌های متعددی را برعهده داشت. همکاری در برنامه‌های تلویزیونی از جمله سینما یک، سینما دو و سینما چهار و انبوه تیزرهای تبلیغاتی از دیگر فعالیتهای او در حیطه گویندگی بود.
او توانسته بود با اجرای بی‌مانند خود، سلسله برنامه‌های بعدازظهر رادیو جوان را تبدیل به پرشنونده‌ترین ساعات رادیو کند. اجرای حماسی داستان‌های کهن از جمله شاهنامه فردوسی باصدای مخملی وی زبانزد علاقمندان رادیو بود.

کافه رادیو:
کافه رادیو نامی بود که یداله گودرزی، مدیر گروه فرهنگ رادیو جوان، بر برنامه عصرگاهی مهران دوستی نهاد و این برنامه نقطه اوجی در کارهای او شد. پس از وی اعلام شد که برنامه کافه رادیو به‌یاد مهران دوستی دیگر پخش نخواهد شد اما دوستداران و شنوندگان رادیو جوان که بی‌تاب دوری او بودند، درخواست کردند برنامه ادامه پیدا کند. بنابراین تا ماهها بعد کافه رادیو باصدای او از برنامه‌های آرشیوی پخش شد تا کم‌کم گوینده‌هایی باصدای نزدیک به او جایش را پر کردند.


https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ


#مهران_دوستی
‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۳ بهمن زادروز بهمن فرمان‌آرا

(زاده ۳ بهمن۱۳۲۰ اصفهان) تهیه‌کننده، کارگردان، فیلمنامه‌نویس، نویسنده و هنرپیشه

او برای تحصیل در هنرکده هنرهای دراماتیک به لندن رفت و برای فیلمسازی به امریکا سفر کرد و در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، در حوزه سینما نیز تحصیل کرد و از سال ۱۳۴۵ به ایران بازگشت. کار سینمایی را به‌نوعی با نگارش نقد در مجله انگلیسی تهران ژورنال آغاز کرد و از سال ۱۳۴۷ در تلویزیون ملی مشغول به‌کار شد. وی سابقه حضور به‌عنوان کارشناس سینمایی در برنامه‌هایی مانند «فانوس خیال» و «جهان سینما» را دارد. او فیلم‌سازی را با فیلم‌های کوتاه «نوروز و خاویار» و «تهران کهنه و نو» آغاز کرد و اولین فیلم سینمایی‌اش را در سال ۱۳۵۳ با نام «خانه قمرخانم» ساخت، که از جمله بازیگرانش، پروین ملکوتی، علی‌اکبر آقاجانی و محمود بهرامی بودند.
  دومین فیلم سینمایی وی فیلمی اقتباسی بود که در سال ۱۳۵۳ با نام «شازده احتجاب» ساخت، که نوشته هوشنگ گلشیری بود. این فیلم در بخش جانبی پانزده روز با کارگردانان جشنواره کن در سال ۱۹۷۵ به نمایش درآمد و از جمله بازیگران آن، جمشید مشایخی و فخری خوروش بودند.
سومین فیلم وی نیز با اقتباسِ از داستان‌های هوشنگ گلشیری به‌نام «سایه‌های بلند باد» بود و با اقتباس از داستان «معصوم اول» ساخته شد که او کارگردان و تهیه‌کننده آن بود و بازیگرانش فرامرز قریبیان و سعید نیکپور بودند. وی از سال ۱۳۵۹ به کانادا رفت و در آنجا مدیرعامل شرکت سیرکل ونکوور شد. پس از آن به لس‌آنجلس رفت و در تولید فیلم با پل نیومن، جان شلزینجر، الیور استون، دنیس آرکند و مارتین اسکورسیزی همکاری کرد. او در دوران مدیرعاملی و تهیه‌کنندگی شرکت گسترش، پیشنهاد همکاری را از ارسن ولز برای «آن سوی وزش باد» و استیون اسپیلبرگ برای «برخورد نزدیک از نوع سوم» درخواست سرمایه‌گذاری داشته است. فرمان‌آرا در سال ۱۳۶۰ به ایران بازگشت و فیلم بعدی خود را در سال ۱۳۷۸ جلوی دوربین برد. این فیلم «بوی کافور، عطر یاس» به کارگردانی و نویسندگی او و تهیه‌کنندگی مرتضی شایسته بود. «بوی کافور، عطر یاس» در جشنواره‌های فجر، خانه سینما، استانبول، برلین و فیلم‌های ایرانی مرکز فیلم شیکاگو برنده جایزه شد و در جشنواره‌های مونترال، نیویورک، سیاتل و سن‌فرانسیسکو حضور داشت. او فیلم بعدی‌اش را سه سال بعد با نام «خانه‌ای روی آب» ساخت که همزمان تهیه‌کننده و کارگردان آن بود و بازیگرانش هدیه تهرانی، عزت‌اله انتظامی، جمشید مشایخی و رضا کیانیان بودند که به‌عنوان بهترین فیلم بیستمین جشنواره فیلم فجر انتخاب شد. وی تا چهار سال فیلم نساخت و بالاخره در سال ۱۳۸۴ «یک بوس کوچولو» را کارگردانی کرد. او در این فیلم باز هم با هدیه تهرانی، رضا کیانیان و جمشید مشایخی همکاری کرد و در سال ۱۳۸۶ فیلم سینمایی «خاک آشنا» را ساخت. فیلمی که برای دو سال توقیف بود. وی تا سال ۱۳۹۲ دست به فیلمسازی نزد و در این سال فیلم «دلم می‌خواد» را ساخت. فیلمی با بازی مهناز افشار و محمدرضا گلزار که در سال ۱۳۹۷ روی پرده رفت. آخرین فیلم او «حکایت دریا» است که درسال ۱۳۹۵ ساخته شده و از جمله بازیگرانش، علی نصیریان، لیلا حاتمی و فاطمه معتمدآریا بودند. او علاوه‌ بر فیلم‌سازی، سابقه کارگردانی مستند و بازیگری را هم دارد. وی در سال ۱۳۸۹ مستند «کنسرتی که اجرا نشد» را ساخت. او در دو فیلم خودش یعنی «بوی کافور، عطر یاس» و «حکایت دریا» و همچنین فیلم سینمایی «مجبوریم» به کارگردانی رضا درمیشیان بازی کرده است.

🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#بهمن_فرمان_آرا
برگی از تقویم تاریخ

۳ بهمن زادروز جلیل صفربیگی

(زاده ۳ بهمن ۱۳۵۳ ایلام) شاعر و مترجم

او که با مدرک کارشناسی ریاضی، به تدریس اشتغال دارد، بیشتر اشعارش در قالب‌های رباعی و شعر سپید است و تاکنون بیش از ۳۰ عنوان کتاب شعر و ترجمه از او منتشر شده‌ است.

مجموعه آثار
شعر:
چرا پرنده نباشم (مجموعه شعر سپید) انتشارات اکنون، تهران ۱۳۸۷
شکلکی برای مرگ، نشر فراگاه، کرج ۱۳۸۲
و (مجموعه رباعی) نشر فراگاه، کرج ۱۳۸۲
هیچ، انتشارات هنر سبز، تهران (چاپ اول)  نشر سپیده باوران (چاپ چهارم) مشهد ۱۳۸۳
انجیل به روایت جلیل (چاپ اول مولف) چاپ سوم (سپیده باوران مشهد) ۱۳۸۳
کم‌کم کلمه می‌شوم (تا چاپ ششم نشر برگ آذین - ایلام) چاپ نهم سپیده باوران مشهد
سونات بلوط، چاپ اول شاملو مشهد - چاپ سوم - سپیده باوران مشهد ۱۳۸۹
اونویسی، برگ آذین (چاپ اول)  سپیده باوران (چاپ سوم)
عاشقانه‌های یک زنبور کارگر، شعر سپید - نشر نوح نبی - چاپ سوم  ۱۳۸۹
شترها از فینیقیه شیشه آورده‌اند - شعر سپید - نشر فصل پنجم - تهران ۱۳۸۹
گاوصندوق بر پشت مورچه کارگر - نشر سپیده باوران - مشهد ۱۳۹۰ چاپ سوم
نت‌های تنهایی - سپیده باوران - مشهد ۱۳۹۱ چاپ دوم
شین - سپیده باوران - مشهد ۱۳۹۲
بی تنها - فصل پنجم - شعر سپید ۱۳۹۲
اپرای گوسفندی (شعر طنز) فصل پنجم ۱۳۹۲
۱۲۰*۷۰*۱۸۰ فصل پنجم ۱۳۹۲
هزج - فصل پنجم - تهران ۱۳۹۲
شیروخورشید - سپیده باوران - مشهد ۱۳۹۸ مجموعه شعر مذهبی

گزیده شعر:
واران، نشر تکا ۱۳۸۵ (چاپ پنجم)
هشت چارانه (گزیده رباعی با مقدمه و انتخاب علی میرافضلی) ۱۳۹۱ فصل پنجم - تهران (چاپ سوم)
کش دادن مرگ (گزیده رباعی و دوبیتی طنز - به مقدمه و انتخاب محمدعلی مومنی) فصل پنجم - تهران ۸۱
الیمایس (دفتر اول شعرهای جلیل صفربیگی) فصل پنجم تهران ۱۳۹۲ (چاپ دوم)
هزج مثمن اخرب مکفوف مجبوب (گزیده رباعی - به انتخاب فرهاد شاهمرادیان) سپیده باوران - مشهد

ترجمه:
تو کنار آتشی من برف پارو می‌کنم (ترجمه دوبیتی‌های کردی فرهاد شاهمرادیان) نشر برگ آذین- ایلام ۱۳۸۹
جیبم پر از رد پاست (ترجمه شعرهای کوتاه فرهاد شاهمرادیان) فصل پنجم ۱۳۹۲
بودای کرد (ترجمه شعرهای حسین شکربیگی) فصل پنجم - ۱۳۹۲
عکس یادگاری با مرگ (ترجمه شعرهای سامان بختیاری) فصل پنجم ۱۳۹۲
زمان به‌نام شهیدان سرود می‌خواند (گزینه شعر دفاع مقدس ایلام) داستان سرا - شیراز ۱۳۸۵
هفت وادی تشنگی (گزیده شعر عاشورایی ایلام) سوره مهر ۱۳۸۵
بلوط‌های جوان (گزیده شعرجوان ایلام) برگ آذین ۱۳۸۷.

🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#جلیل_صفر_بیگی
‍ ‍ ‍ برگی از تقویم تاریخ

۳ بهمن زادروز فاضل جمشیدی

(زاده ۳ بهمن ۱۳۳۸ ری) خواننده

او تحصیلات دانشگاهی‌اش در رشته کارشناسی جامعه شناسی با گرایش پژوهشگری است و در کنار تحصیل به فراگیری ردیف آوازی نزد استادان نصراله ناصح پور، صالح عظیمی و شهرام ناظری پرداخته است.
وی از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۲ مشاور اجرایی و از سال ۱۳۸۲ تا سال ۱۳۸۵ معاون اجرایی خانه موسیقی بود و فعالیت حرفه‌ای‌اش را از اواخر دهه ۱۳۸۰ آغاز کرد و در گروه‌ها و ارکسترهای مختلفی به خوانندگی پرداخت.
ارکستر موسیقی ملی، گروه موسیقی درویش، گروه موسیقی همساز، گروه موسیقی نوای دل، گروه موسیقی وزیری، گروه موسیقی محجوبی، گروه موسیقی نیریز، گروه موسیقی صبا و ... از آن جمله‌اند.
او برای اجرای موسیقی تا به حال به کشورهای چین، کانادا، سوئد، قزاقستان، نروژ، آذربایجان، مقدونیه، تایوان، ازبکستان، افریقای جنوبی و... سفر کرده است. 
از میان آثار او، ای وطن، یار پنهان، دیدار شرق و غرب، بهار رویا و آثار تصویری منتشر شده از کنسرت‌های ارکستر موسیقی ملی است. همچنین اجرای قطعه شهیدان خدایی ساخته هوشنگ کامکار، توسط ارکستر سمفونیک تهران و نیز اجرای اثر "این نیز بگذرد" است.
وی در مجری‌گری برنامه‌های موسیقی نیز مشارکت داشته که از آن جمله: مجری کارشناس میزگرد رادیو فرهنگ، مجری کارشناس میزگرد راز مانا، مجری کارشناس میزگرد بررسی وضعیت آموزش موسیقی در ایران، مجری کارشناس جلسات پژوهشی جشنواره فجر، مجری کارشناس برنامه‌های مختلف وضعیت اجتماعی موسیقی‌دانان در شبکه‌های مختلف تلویزیونی و... است.

🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#فاضل_جمشیدی
برگی از تقویم تاریخ

۳ بهمن زادروز سیروس پرهام

(زاده ۳ بهمن ۱۳۰۷ شیراز) مترجم، ویراستار، منتقد ادبی و فرش‌شناس

او مدرک لیسانس را در ۱۳۳۰ از دانشگاه تهران و دکترا را در ۱۳۳۳ از دانشگاه برکلی در رشته علوم سیاسی گرفت و در زمره کسانی است که برای نخستین بار در ایران به شیوه نقد ادبیِ غربی به این کار پرداختند. وی در ۱۳۳۳ کتاب «رئالیسم و ضد رئالیسم» را نوشت که این کتاب به همراه «مکاتب ادبی» نوشته رضا سیدحسینی، از نخستین آثار در نوع خود و مدت‌ها مرجع نویسندگان ایرانی بود. به‌گفته شمس لنگرودی، پرهام فعال‌ترین منتقد ادبی دهه سی، منتقدی مارکسیست، «فعال‌ترین منتقد ادبی جامعه‌گرای» این دهه است. هرچند که لنگرودی معتقد است نقد پرهام «دیواری ستبر» بین هنر رئالیستی و هر آنچه غیر رئالیستی است می‌کشد.
او از نخستین ویراستاران ایرانی و اولین ویراستار مؤسسه انتشارات فرانکلین (علمی و فرهنگی امروز) است. وی در هنرشناسی نیز دستی دارد و مجموعه ۱۵ جلدی «سیری در هنر ایران» نوشته آرتور اپهام پوپ و همسرش فیلیس اکرمن را مؤسسه علمی و فرهنگی، به سرویراستاری او ترجمه و تهیه کرده‌است. او به‌عنوان پیشکسوت ویراستاری ایران در یکشنبه ۹ آبان ۱۳۹۵ به همراه مهدی قنواتی و مهناز مقدسی، انجمن صنفی ویراستاران را تأسیس کردند.
وی که از جمله نسل دوم بنیانگذاران انتشارات نیل است، در زمینه کار مطبوعاتی هم می‌توان به سوابقش در مجله «خوشه» که اختصاص به شاعران نوپرداز داشت «جُنگ صدف» از نشریات متعلق به.حزب توده و نشریه «انجمن کتاب» اشاره کرد.
اما زمینه «حرفه‌ای» وی سازمان اسناد است که وی از بنیانگذاران این رشته در ایران و از ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۹ نیز رئیس آن بوده است.
او از پژوهندگان رشته فرش‌شناسی ایرانی است و در این زمینه تألیفات مهمی دارد و مدتی هم عضو هیئت مدیره موزه فرش ایران بود. کتب تألیفی او از جمله دستباف‌های عشایری و روستایی فارس در زمره کتب درسی و مرجع رشته فرش هستند.

کتابشناسی:
رئالیسم و ضد رئالیسم در ادبیات، انتشارات نیل ۱۳۳۴، ۱۳۳۶، ۱۳۴۵، ۱۳۴۹، ۱۳۵۳، ۱۳۶۰، ۱۳۶۲، ۱۳۹۴ (چاپ هشتم، نشر آگاه).
کتابهایی که جهان را تغییر دادند (ویراستار) فرانکلین ۱۳۳۶، ۱۳۵۷، ۱۳۸۲، ۱۳۹۰.
انقلاب ایران و مبانی رهبری امام خمینی، مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر ۱۳۵۷.
دستباف‌های عشایری و روستایی فارس، به همراه سیاوش آزادی، دو جلد، مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر، جلد اول ۱۳۶۴ و جلد دوم ۱۳۷۱.
شاهکارهای فرشبافی فارس، کتابخانه مرکز اسناد و مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۰.
سیری در هنر ایران (مسئول پروژه ترجمه و سرویراستار) علمی و فرهنگی ۱۳۸۲–۱۳۹۰.
گزیده اشعار والت ویتمن (ترجمه) مروارید ۱۳۷۹.
ای آنکه اکنون مرا در دست داری (ترجمه) مروارید ۱۳۹۳.
همگام با زمانه. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۹۹.


https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ


#سیروس_پرهام
#سبک_شناسی
#رمانتیسیسم
#Romanticism

[قرن 18 و 19]
خلاصه:
این سبک در واقع به دنبال بیان احساسات، فردیت و زیبایی های طبیعته و به شدت از عقل گرایی و قوانین سخت کلاسیک فاصله می‌گیره. تخیل، فردگرایی، آزادی هنری و طبیعت منابع الهام این سبک هستن.

برخی آثار معروف این سبک:

🤍Death of Sardanapalus
اوژن دلاکروآ (Eugène Delacroix)

🤍Wanderer above the Sea of Fog
کسپر دیوید فریدریش (Caspar David Friedrich)

🤍The Battle of Trafalgar

ویلیام ترنر (J.M.W. Turner)

🤍The Third of May 1808
فرانسیسکو گویا (Francisco Goya)


https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
The Third of May 1808 🖌️
نقاشی سوم مِی در سبک #رمانتیسیسم، اشاره به اعدام مردم و سربازان اسپانیایی توسط سربازان فرانسوی داره که انتقام شورش روز قبل رو گرفتن و بر اساس واقعیته.
#نقاشی
#سبک_شناسی
#کوبیسم
#Cubism

[قرن 20]
خلاصه:
کوبیسم یک جنبش و سبک هنری است که در نقاشی و مجسمه‌سازی شکل گرفت. این سبک به تجزیه و تحلیل اشکال و نمایش آن‌ها از زوایای مختلف می‌پردازد. در کوبیسم، هنرمندان به جای نمایش یک نقاشی به صورت طبیعی، اشکال را به صورت هندسی و شکسته نشان می‌دهند. این سبک به دنبال نشان دادن واقعیت از دیدگاه‌های مختلف و در یک زمان است. یعنی کوبیسم از بیننده می‌خواهد تا فراتر از شکل ظاهری اشیاء و افراد برود و به عمق پیچیدگی آن برود. معروف ترین هنرمند این سبک پابلو پیکاسو است.

برخی آثار معروف این سبک:

🤍 Les Demoiselles d'Avignon
پابلو پیکاسو (Pablo Picasso)

🤍 Violin and Candlestick
جورج براک (Georges Braque)
2025/01/22 04:11:05
Back to Top
HTML Embed Code: