tgoop.com/amorDei_amorFati/9887
Last Update:
آنچه در #اسپینوزا بیش از هر چیز مرا مجذوب خود کرد، نه جوهر، بلکه ترکیبِ حالتهای متناهی بود. این را یکی از جنبههای اصیلِ کتابِ خود میدانم. یعنی: امیدِ آنکه جوهر را بر حالتهای متناهی متکی سازم، یا دستکم در جوهر، سطحی از درونماندگاری ببینم که در آن حالتهای متناهی عمل میکنند، امری که در این کتاب پیشاپیش حاضر است. آنچه بدان نیاز داشتم، هم (۱) خصلتِ بیانگرِ فردیتهای جزئی بود و هم (۲) درونماندگاریِ وجود. لایبنیتس، از جهتی، در موردِ نکتهی نخست حتی از اسپینوزا هم فراتر میرود. اما در موردِ نکتهی دوم، اسپینوزا بیهمتاست. تنها در او میتوان آن را یافت. به همین دلیل، خود را اسپینوزیستی میدانم، نه لایبنیتسی، هرچند به لایبنیتس بسیار مدیونم. در کتابی که اکنون در حال نگارش آن هستم، فلسفه چیست؟، تلاش میکنم بار دیگر به این مسئلهی درونماندگاریِ مطلق بازگردم و توضیح دهم چرا اسپینوزا برای من «شاهزادهی فلاسفه» است.
#دلوز
اسپینوزا و مسئلهی بیان (مکالمهی دلوز با مترجمِ انگلیسی)
BY مهدی رضاییان
Share with your friend now:
tgoop.com/amorDei_amorFati/9887