tgoop.com/anahelanjoman/4272
Last Update:
🔹چطور ساده بنویسیم؟ (۱)
🖊علی معتمدی
▪️چطور بهسادگی حرف بزنیم، روی کاغذ بیاوریم و با دیگران شریک شویم؟
ساده نوشتن به چه معناست؟
مرز ساده نوشتن و زرد نوشتن کجاست؟
آیا ساده نوشتن همان عامیانه نوشتن است؟
▪️هر نوشتهی سادهای الزاماً پرمغز و گیرا نیست، ولی هر موضوع پرمغز و عمیق و زیبایی را میتوان ساده نوشت. ساده نوشتن به معنای همه فهم بودن است. ساده نوشتن به معنای ایجاد ارتباط با مخاطب حداکثریست. درست است که تعداد مخاطب بالا، معمولا انگ زرد و سطحی بودن میگیرد ولی هیج نویسندهای نیست که بتواند ادعا کند دوست ندارد با تعداد مخاطبان بیشتری خوانده شود. هر نوشتهی پرمخاطبی الزاماً نوشتهی خوبی از آب در نمیآید ولی پرمخاطب بودن میتواند یکی از اهداف هر نویسندهای باشد.
▪️پس ساده نوشتن، در نویسندگی به معنای فهمیده شدن و ایجاد ارتباط با تعداد زیادی از آدمهاست با رده های سنی مختلف، با سطح تحصیلات گوناگون، با طرز فکرهای متنوع و با پیشینه و مکانهای جغرافیایی ناهمگون. ساده نوشتن ابزاریست قوی که میتواند ما را هر چه بیشتر خواندنی کند. شاید نکتهای که بیش از هر چیز باید بدانیم این است که ساده بودن و بیمغز بودن یک نوشته مرز باریکی دارند.
▪️پرمغز بودن یک نوشته از به کار بردن کلمات و اصطلاحات پرطمطراق و ادبیاتزده نمیآید. پرمغز بودن از فکری میآید که پشت آن نهفته است. هر نوشتهی پرمغزی را میتوان ساده کرد، ساده گفت و جوری بیان کرد که همه متوجه شوند. شبیه همان حرف انیشتن است که میگفت اگر موفق نشدید مطلبی را برای یک کودک ششساله توضیح دهید، پس لابد خودتان آن را متوجه نشدهاید!
▪️اشتباه رایجی که خیلی از نویسندهها دچارش میشوند همین است. اینکه اگر مطلبی مینویسند که قابل فهم نیست، یا پایان و پیرنگ مناسبی ندارد، آن را به حساب فاخر و فرهیخته بودناش میگذارند. یا ابراز میکنند که این متن آنقدر پیچیده است که راحت قابل هضم نیست. یا مثلاً فلسفی و عرفانی است، جوری که هر کسی قرار نیست از آن سر دربیاورد!
🔹قدم اول در ساده نوشتن، صداقت است، صداقت با خودمان. اما صداقت در یک نوشته به چه معناست؟
▪️نوشتهای که صداقت دارد، دقیقاً شبیه حرفهاییست که به یک دوست میزنیم؛ راحت و بیپرده، با کمترین میزان سانسور! مثلاً اگر میخواهیم راجع به روز خاصی بنویسیم که در آن غمگین یا افسردهحال بودهایم، آن را پنهان نکنیم. اگر عصبانی بودهایم انکارش نکنیم، اگر اتفاقی افتاده که به دلیلی از آن خجالتزده شدهایم، آن را به چشم یک نکتهی فکاهی یا طنز در نوشتهمان به کار ببریم، نوشته را سانسور نکنیم!
▪️خواننده حتی اگر کتابخوان نباشد، آنقدر باهوش هست که فرق نوشتهی صادقانه و سانسورشده را بفهمد. نوشتههای سانسورشده، در پشت یک سری کلمات و پیرایههای ادبی گم میشوند. معمولاً لُبِ کلام در آنها روشن نیست.
▪️از همان سطرهای اول نوشته معلوم است که نویسنده بیشتر قصد بازی با کلمات را دارد تا رساندن منظورش را. توی حرفهایش نصیحت است، نتیجهگیریست، اذعان به ضعف، تنهایی، غم، یا بیان آنچه دقیقاً دوست دارد شنیده شود، وجود ندارد. طوری که مخاطب مجبور میشود بهزحمت کلمات و اصطلاحات را کنار بزند تا شاید مقصود کلام را دریابد.
BY مدرسه نویسندگی آناهل
Share with your friend now:
tgoop.com/anahelanjoman/4272