Telegram Web
چرا كشورها شكست مي خورند؟

     محمدرضا يوسفی

🔹اين سوال كه «چرا برخي از كشورها توسعه نيافته اند؟ برای بسياری از اندیشمندان، به ویژه برای اندیشمندان کشورهای درحال توسعه مطرح است. کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» در مقام پاسخ به اين پرسش برآمده است. كتاب بحث را با یک مثال عینی شروع می کند. نوگالس آریزونا نام شهری در امریکا و نوگالس سورنا نیز نام شهری در مکزیک است. اين دو شهر به لحاظ موقعيت جغرافيايی، ريشه نژادی، نوع مذهب، آداب و رسوم فرهنگی اشتراك دارند اما يكي پيشرفته و ديگري از قافله توسعه عقب افتاده است. این دو با وجود اشتراک‌های یادشده، به دلیل تفاوت های نهادی دو كشور امريكا و مكزيك از دو سطح مختلف زندگی برخوردارند. 

🔹شبيه اين مورد را براي دو كشور كره شمالی و كره جنوبی نيز مي توان مثال زد. اين دو از سال 1950 به طور كامل از هم جدا شدند. اکنون سطح زندگی کره جنوبی مانند اسپانیا و پرتغال دو کشور سطح ميانی اروپایی شده است. ولی سطح زندگی در کره شمالی مثل یک کشور آفریقایی بوده، تفاوت خیلی زیادی با کره جنوبی دارد و این در حالی است که در سال 1950 این دو کشور تفاوتی با همدیگر نداشتند. امید زندگی در کره جنوبی 10 سال بیشتر از کره شمالی است. وضع بهداشت و سلامت در کره شمالی خیلی وخیم بوده، علاوه بر اینکه تلفن همراه در کره شمالی وجود ندارد، دسترسی به تلفن ثابت نیز بسیار محدود است. به جز مناطق خاص، برق تنها تا ساعاتی پس از غروب وجود دارد.

🔹بنابراین تفاوت نهادها موجب تفاوت درآمد سرانه دو کره شده است. درآمد سرانه کره جنوبی در سال ۲۰۲۳ ، تقریبا ۳۳ هزار و ششصد دلار و درآمد سرانه کره شمالی حدود هزار و سیصد دلار بوده است. یعنی سطح رفاه کره جنوبی تقریبا  ٢٦ برابر کره شمالی است. این امر به دلیل تفاوت نهادهای سیاسی و اقتصادی دو کشور است. هر کشوری که نهادهای سیاسی و اقتصادی آن مشابه کره شمالی باشد در تلۀ فقر و فساد گرفتار خواهد آمد و هر حكومتی که راه کره جنوبی را پیش گیرد می‌تواند سطح رفاه جامعه را افزایش دهد.

🌐مطالعه متن کامل اینجا


https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Audio
درس‌گفتارهایی پیرامون کتاب "رویا، استعاره و زبان دین"

🎙امیر مازیار

✔️امیر مازیار طی ۸ جلسه در حلقه دیدگاه نو درسگفتاری با عنوان "نسبت تخیل و رویا با متون دینی در فلسفه اسلامی" با محوریت کتاب "رویا، استعاره و زبان دین" ارائه کرد.

فایل‌های صوتی این درس‌گفتار در اختیار دین‌آنلاین قرار گرفته تا به مرور برای مخاطبان بازنشر شود.


🔹جلسه دوم
در جلسه دوم درباره نظریه فارابی درباب وحی و راه‌حل او برای حل مشکل تکلم خداوند سخن گفته شد. از دیدگاه فارابی تجربه وحیانی تجربه‌ای رویایی بوده‌ است. قوه متخیّله نفس در  رویا، حقایق معقولِ برگرفته از ساحات برتر وجود را با عمل محاکات یا بازنمایی متخیل می‌کند و در نفس پیامبر، و نه خارج از آن، وحیِ ملفوظِ مسموع یا رویت ملک شکل می‌گیرد. در این فرایند  نفس پیامبر منفعل نیست و نقشی فعال در محاکات خیالین دارد.  امیر مازیار در این بحث به اختصار ارکان خداشناسانه، معرفت‌شناسانه و نفس‌شناسانه این دیدگاه را بر شمرد و به جایگاه این نظر در میان فیلسوفان اسلامی اشاره‌کرد.


🌐منبع

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
نگاهی به کتاب «دموكراسی يا حقيقت»نوشته علی میرسپاسی

     ✍️الهه اسد‌پور

🔷 کانال تلگرامی بنیاد فرهنگی مهندس بازرگان در ادامه معرفی کتاب‌ها و مقالاتی که به شناخت بهتر استبداد و دموکراسی کمک می‌کنند، در این مطلب به معرفی کتاب «دموكراسی يا حقيقت»، نوشته علی میرسپاسی و منتشر شده از سوی انتشارات طرح نو می‌پردازد.

📌 علی ميرسپاسی استاد جامعه شناسی و رئيس مركز مطالعات ايران‌شناسی دانشگاه نيويورك،  در کتاب «دموكراسی يا حقيقت» محوريت مطالعات خود را مدرينته و دموكراسی در ايران قرار داده است. او در این کتاب به روشنی به دنبال پاسخ و راه‌حلی برای گذار ايران به دموكراسی و رسيدن به «جامعه‌ای نيك» است.

📌 مباحث مطرح شده در كتاب «دموكراسی يا حقيقت» را می‌توان در سه كلمه‎ حياتی و اصلی خلاصه كرد و گام به گام به آن‌ها پرداخت. سه كلمه‌ای كه مثلثی راهنما و روشن برای روشنفكری ايران محسوب می‌گردد: تاريخ، فرهنگ و تسامح. او  پيش از هر چيزی هشداری عمل‌گرايانه در باب «شناخت فرهنگ» را مطرح می‌كند. به راستی چگونه می‌توان به شناخت درست و تا حدودی كامل از فرهنگ موطن خود رسيد؟

📌علی ميرسپاسی معتقد است برای شناخت بهتر فرهنگ خود، بايد از آن فاصله بگيريم. از دريچه چشم ديگران به آن نگاه كنيم و با نزديكی به فرهنگ غيرخودی، به شناخت فرهنگ دست‌ يابيم. در روند شناخت هر فرهنگی، بايد اين مهم را در نظر داشته باشيم كه اساس فرهنگ با ايستايی و غيرقابل تغيير بودن در تضاد است. او معتقد است همان‌لحظه‌ای كه برای فرهنگ خود، هويت و اصالتی غيرقابل تغيير و بدون تعامل در نظر گرفته‌ايم، اولين سنگ را جلوی تحقق دموكراسی انداخته‌ايم. از اين رو نيك است فرهنگ ايران را گاهی از دريچه‌ چشم ديگران ببينيم و بشناسيم و آن را پديده‌ای دائما در حال تغيير و تحول بدانيم، تا بتوانيم با برطرف كردن كاستی‌ها، مسير نيل به دموكراسی را هموار سازيم.

📌جامعه‌ ايرانی در راه دشوار رسيدن به آزادی و دموكراسی، مخاطرات و موانع فراوانی را پيش روی خود می‌بيند كه يكی از شاخص‌ترين و مهمترين آنها از ديد نگارنده‌ كتاب، اسلام سياسی است. ميرسپاسی معتقد است همان‌جایی كه دين در آغوش قدرت قرار می‌گيرد، به ابزاری برای صاحبان قدرت فراهم می‌شود. ابزاری كه اصل مهم دموكراسی را در تمامی ابعاد و سطوح از بين می‌برد چرا كه گفتمان دينی(علی الخصوص اديان تاثير پذيرفته از آئين ميترائيسم) بر اساس معيار خير و شر تنظيم گشته است و اولين اثر چنين گفتمانی، قطب بندی جامعه به «ما» و «ديگری» می‌باشد.

📌مايی كه نماد خير هستيم و در مركز جهان هستی و ديگری كه نماد شيطان است و چكيده‌ هرگونه دنائت و پستی. پيامد اين قطب بندی زيان‌بار، حذف اكثريت و تمركز قدرت در دستان اقليتی مسلط می‌باشد. به راستی راه حل چنين معضل دهشتناكی چيست؟

📌به عقیده علی ميرسپاسی، تفكيك دو حوزه‌ خصوصی و عمومی، مهمترين مرحله در رسيدن به جامعه‌ای نيك و دموكراتيك است. اساسا عرصه‌ عمومی فضايی آزاد و سالم است كه شهروندان به صورت برابر در آن به گفت‌وگو و تصميم گيری در خصوص سرنوشت سياسی جامعه‌شان می‌پردازند و تضمين كننده سلامت اين عرصه، نهاد‌های مدنی و دموكراتيك می‌باشند. نهادهایی كه صدای بی‌قدرتان را به گوش سنگين حاكميت می‌رسانند.

📌همين شهروندان آزاد و برابر، در حوزه‌ زيست خصوصی خود، می‌توانند به اموری مانند دين، الهيات و شعائر مذهبی بپردازند، چرا كه به طور كلی دين، اخلاق و احساسات اموری مربوط به حوزه‌ خصوصی هستند. در همان نقطه‌ای كه گروهی به دنبال تحميل (به زعم خود) حقيقتی مطلق به حوزه‌ عمومی جامعه هستند، دموكراسی و آزاد می‌ميرند و استبداد زاده می‌شود.

📌سخن از حقيقتی مطلق، پوشيده در هاله‌ای به نام دين و سنت، آغاز استبداد خواهد بود. بنابراين به عقيده‌ نگارنده كتاب دموكراسی يا حقيقت، تفكيك دو حوزه‌ عمومی و خصوصی حياتی‌تر از تفكيك قوا در يك نظام سياسی می‌باشد و شهروندان جامعه بايد آگاه باشند كه در حوزه‌ عمومی حقوق و وظايفی دارند. اين آگاهی خود به مثابه‌ برافروختن چراغی است كه راه دشوار آزادی را روشن مي‌سازد.

📌علی ميرسپاسی يكی از وظايف افراد به خصوص روشنفكران و متفكران ايرانی را اشاعه و گسترش تفكر انتقادی می‌داند. وظيفه‌ای كه در شعله‌های «پيچ حساس كنونی» فراموش شده است و از اين رو نبود تفكر انتقادی معضلی فراگير در جامعه‌ ايرانی گشته است. نويسنده معتقد است تا زمانی كه افراد در مقابل هر ايده و انديشه، حتی درست‌ترين آن‌ها، سكوت می‌كنند و پرسشگری و انتقاد را كنار می‌گذارند، زدودن سايه‌ سياه استبداد شدنی نخواهد بود.چرا‌ كه عدم وجود تفكر انتقادی می‌تواند موجب پذيرش و تسلط هر انديشه‌ای بر جامعه گردد و فضای ارزشمند گفت‌وگو ميان گفتمان‌ها را از بين ببرد.

🌐منبع

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Audio
دین‌گزینی انسان‌ها، با دلیل یا با علت؟

     🎙عبدالرحیم سلیمانی اردستانی

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
عصیان یا بی عفتی؟

   مجتبی نجفی

حکومت تمام ساحت های خصوصی و عمومی شهروند را تسخیر کرده. شبح جنگ بر کشور سایه فکنده. تورم، تهدید و تحدید آرامش شهروند به خصوص زن را سلب کرده. این وسواس حکومت دینی علیه بدن زن است‌‌.

در نظر حکومت بدن زن باید در تسخیر باشد؛ چرا که تابوست، مثل بمبی بر آسایش نگاهبانان خودخوانده دین است. ماهیت حکومت دینی به سوی کنترل تمامیت خواهانه سوژه است. برای همین می‌گویند به اجبار شما را به بهشت می‌فرستیم. حتی برای شیوه مستراح رفتن هم برنامه دارد. دین و دنیا را توامان می‌خواهد آباد کند اما هر دو را از مومن می‌ستاند. مومن اصیل در حکومت دینی آسایش ندارد چرا که اگر تفسیر مومنانه از دین بر نفی بندهای بندگی بنا شده،حکومت دینی تنها و تنها، بندگی می‌خواهد. دشمنی اش با مفهوم شهروندی در همین نفی بندگی است. شهروند منتقد، هیچگاه بنده نمی‌شود برای همین  اساس حکومت دینی علیه شهروندمداری است.

بارها به صاحبان ایده گشت ارشاد هشدار داده شد در نبرد با زنان، بازنده اید. این نبرد از خانه ها به خیابان کشانده شد. دعوا با گشت ارشاد، صورت نهایی‌ تنش  مابین نسل‌های پساانقلابی با معتقدان به تنظیم کردن رفتار شهروند از خانه تا خیابان است. در هر دو دعوا، جمهوری اسلامی و پدرسالاران بازنده شدند.

زمانی شلوار جین و آستین کوتاه محرومیت از شغل و دانشگاه همراه داشت، نگهداری دستگاه ویدیو جرم و ماهواره دیدن گناه کبیره بود. همه را جمهوری اسلامی باخت. در میدان آزار زنان که بدتر هم باخت. در گذشته، بدحجابی را سیئه بزرگ می‌دانست حالا با التماس، تنبیه، کتک و تهدید به مقابله با بی حجابی برخاسته. اگر ادامه دهد عریان شدن به عنوان کنش اعتراضی نشر می یابد. حالا  یکی می‌خواهد نامش را توطئه علیه رفع فیلترینگ بنامد و یکی می‌خواهد آنرا توطئه اسراییلی، فرقی نمی کند، جامعه را از اعتراض نمی‌شود بازداشت، چرا که این شکل اعتراض چه قبول داشته باشیم چه خیر، نه بر انگاره های جنسی که اتفاقا بر گزاره ضدجنسیتی بنا شده. اعتراضی است علیه سیستم تمامیت خواه و مردسالاری که به خاطر ناتوانی در کنترل لذایذ جنسی و تعرض به بدن زن، می‌خواهد زن همیشه در محدودیت باشد تا خودش آسایش و آرامش داشته باشد. یک نگاه کاملا خودخواهانه تحت لوای دروغین حفظ عفت زنانه. از این نظر، حرکت خانم در عریان شدن در اعتراض به دخالت در نوع پوشش، عصیان رادیکال علیه نظم ظالمانه است.

جامعه را نمی‌شود به بند بست، با نگاه مکانیکی نمی‌شود از فوران خشم جلوگیری کرد. این درسی است که حکومت نمی‌تواند بگیرد چون متصلب شده، در برابر هر تغییری مقاوم.

🌐منبع

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
آیت الله طالقانی

در دنیایی که حکومت و پرستش بت‌ها و کاهنان و مستبدانِ هواپرست و نظامات و قوانین آنها استعدادهای علمی و عملی مردم را محدود ساخته و درون‌ها را تیره و فطرت‌ها را منحرف کرده و شعور انسانی را خفته می‌دارد و برای نفوذ بیشتر و دوام قدرتشان راه‌های شر و فساد را از هر سو می‌گشاید،
در چنین دنیایی سران اجتماع و داعیان اصلاح از روی غفلت یا برای اغفال، رژیم می‌سازند،
قانون سازان برای مباشرین جرم و آلت‌های جنایت پیوسته قانون و بند و ماده وضع می‌کنند،
و زندان‌ها را برای تحدید جرائم توسعه می‌دهند،
و شمشیر و طناب و گلوله را برای سر و گردن و مغز مباشرین جرائم، نه مسببین اصلی، تیز و محکم و جانگدازتر می‌کنند
اخلاقیون پی در پی مکتب‌های اخلاقی جعل می‌کنند،
واعظان و ناصحان همواره گناهان را به گردن افراد می‌اندازند و به پند و نصیحت آنان می‌پردازند،
مرشدان دستور ریاضت‌های روحی می‌دهند،
این‌ها همه یا نمی‌خواهند یا نمی‌توانند سبب و علت اصلی جنایات و انحرافات را درک کنند و به راهنمایی و روش پیمبران بزرگ و مصلحین بصیر فطرت‌ها را برافروزند  عقول را به سوی حق گردانند و بت‌ها را از سر راه بردارند.

منبع: پرتویی از قرآن، ج۱ ص۱۹۷ و ۱۹۸

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
◽️◻️بودن، شدن، رفتن◻️◽️

      سیدمحسن دوازده‌امامی

📍محبت و معرفت چیست و میان این دو مقوله چه نسبتی وجود دارد؟ محبت را دوست داشتن، بی‌تاب شدن، شوق داشتن، سرگشتگی و شدت اشتیاق محب به محبوب گفته‌اند.

📍محبت واقعی نوعی تصفیه و پاکسازی خویش است از خودخواهی و پر شدن از خصلت‌های ممدوح و محبوب. به بیان بلند مولانا «این محبت هم نتیجه دانش است» و نکته دیگر آنکه «کی گزافه بر چنین تختی نشست». محبت و معرفت در مقولهٔ باورمندی و عقیده‌ورزی نیز آثار متفاوتی دارد. عقیده و باورهایی که حبی و براساس محبت و عقیده‌ای که مبتنی بر معرفت و دانش است. در باورها و مرام‌های حبی و احساسی، جایی برای استدلال و پرسشگری نیست. معتقدات و مبانی، معمولاً عقلانی نیستند که بر برهان و استدلال استوار باشند.

ابن ابی‌الحدید که مخدوم و محبوب خود را علی می‌داند و بارها و بارها نهج‌البلاغه را مرور و با دقت مطالعه کرده است. در جلد یازدهم از شرح بیست جلدی خود بر نهج‌البلاغه گفته است: سوگند به او که همه امت‌ها به او سوگند می‌خورند، من این خطبه (۲۲۱) را در طول پنجاه سال از عمر خود، بیش از هزار بار خوانده‌ام و هر بار ولوله‌ای در جانم ایجاد شده است. راستی، مدعیان محبت مولا علی محبانی که معرفت و دانشی ندارند، چند مرتبه گفته‌ها و نوشته‌های مولا را خوانده‌اند؟

وَ لأَنْ يَكُونُوا عِبَراً أَحَقُّ مِنْ أَنْ يَكُونُوا مُفْتَخَراً وَ لأَنْ يَهْبِطُوا بهم جَنَابَ ذلة أَحْجَى مِنْ أَنْ يَقُومُوا بِهِمْ مَقَامَ عِزَّةَ لَقَدْ نَظَرُوا إِلَيْهِمْ بِأَبْصَارِ الْعَشْوَة وَضَرَبُوا مِنْهُمْ فِي غَمرَة جَهَالَة وَ لَوِ اسْتَنْطَقُوا عَنْهُمْ عَرَضَاتِ تِلْكَ الدِّيَارِ الْخَاوِيَةِ وَ الربوع الْخَالِيَة لَقَالَتْ ذُهَبُوا فِي الأَرْضِ ضُلالاً وَ ذَهَبْتُمْ فِي أعقابهم جهالا. أولئكم سَلَفَ غَايَتِكُمْ وَ فُرَاطُ مَنَاهِلِكُمْ الَّذِينَ كَانَتْ لَهُمْ مَقَاوِمُ الْعِزَّ وَ حَلَبَاتُ الْفَخْرِ مُلُوكاً و سوقاً سَلَكُوا فِي بُطُون البرزخ سَبِيلاً...

آن رفتگان اگر موجب اعتبار شوند (آموختن)، سزاوارتر از آن است که باعث افتخار باشند و اگر تواضع و فروتنی کنند، عقلانی‌تر از آن است که با آن خود را ارجمند سازند. در واقع آنان به رفتگان (مردگان) با چشمانی بی‌رمق (بی توجه) نگاه کردند و با بی‌خردی در وادی نادانی فرورفتند. اگر احوال آنان را از خانه‌های ویران و سرزمین‌های خالی می‌پرسیدند، پاسخ می‌یافتند آنها گم گشته خاک شدند و شما نیز ناآگاهانه به دنبال آنها راهی شدید. آنان پیش از شما، آن (مرگ) را که نهایت کار شما نیز هست، درک کردند و در رسیدن به این آبشخور بر شما پیشی گرفتند. این گذشتگان، منصب‌ها و رتبه‌هایی والا و اسباب‌های افتخار داشتند. از حاکمان (ملوک) بودند و از مردم (رعایا). آنها همه راهی برزخ شدند.

نهج البلاغه، خطبة
٢٢١

🌐مطالعه متن کامل اینجا

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دین و باطن هستی

دکتر محمد مجتهد شبستری

بعضی‌ها تعبیر کردند که چرا معارف دینی و متون اسلامی را در این سن و سال رها نمی‌کنید؟!

مساله رها کردن یا رها نکردن دین نیست،
من خودم درد دارم،
من خودم گرفتار همین مسائل هستم و ارتباطم با متون دینی از این زوایه است که می خواهم ببینم که از اینها برای مداوای این دردِ افتادن در زندگی روزمره و کِسِل شدن و بیهوده شدن چه چیزی بدست من می‌رسد؟
از اوپانیشادها چه گیر من می‌آید؟
از عهدین چه چیزی گیر من می‌آید؟
از قرآن چه چیزی گیر من می‌آید؟
از مثنوی مولانا چه چیزی گیر من می‌آید؟
از مکاشفات مایستر اکهارت چه چیزی گیر من می‌آید؟
این مسلمانی من هست،
می‌خواهید اسمش را مسلمانی بگذارید یا نگذارید.

چون معتقدم تمام حرف‌ها که در این زمینه‌ها گفته شده است از یک باطنی حرف زده‌اند، که من وقتی می‌گویم خدا، منظورم همان باطن جهان است.

🌐منبع

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
⚡️اسلام رحمانی جریانی نواندیشانه از دین و در برابر تفسیری خشونت‌ورزانه از اسلام است.

      محمدعلی ایازی

🔹اسلام رحمانی، بر پایه سراسر رحمت بودن چهره‌ی وحیانیِ اسلام است. خدایِ قرآن، سیمایی مهربان از پروردگار را به نمایش می‌گذارد و پیامبری را توصیف می‌کند که رحمت بر همه جهانیان است و با این ویژگی رسالت خود را آغاز کرده تا آموزگار، مربی و الگوی آنان در زندگی باشد. این قرائت از اسلام در بستری از تحولات سیاسی اسلام معاصر و بیشتر در واکنش به اسلام‌گرایان خشونت‌گرا شکل گرفت؛ آن تفسیری که با همه مظاهر دینی که کرامت و عدالت انسان را مخدوش می‌کرد، نقد جدی داشت. به نظر آنان این برداشت به محکمات قرآن و سیره پیامبر ناسازگاری داشت و عقلای جامعه دینی و غیردینی آن را منفی و خشونت‌بار می‌دانست.

🔹این جریان رحمانی، خوانشی از اسلام در دوره معاصر برگرفته از متون و احکام دینی برای انسان معاصر بر اساس مقتضیات زمان و مکان و دوگانه ثابت و متغیر است. اصول و کلیات دین و احکام عبادی و بسیاری از احکام معاملی در جای خود قرار دارد، تنها برخی از احکام و شعائر که در خارج از زمینه خود و مجزا از شرائط زمانی و مکانی عصر نزول درک شده‌اند و در نتیجه این سوء‌فهم از جوهره رحمانی خود فاصله گرفته‌اند، خوانش دیگری ارائه می‌شوند.

🌐مطالعه متن کامل اینجا

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Audio
📚شرح نهج البلاغه

     🎙محمد سروش محلاتی

📃نامه ۳۱ به حضرت مجتبی(ع)

🔹واعلم ان الذی بیده خزائن السموات و الارض قد اذن لک فی الدعاء

◽️دعاء و اجابت 
 -- شمول اجابت در همه ادعیه
-- تنوع و اختلاف در اجابت

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
◻️اخلاق کاربردی در قرآن

#قرآن‌‌شناسی_نواندیشان_دینی

هر آیینی سه رکن دارد: تجربه دینی شامل تجارب معنوی و عرفانی، معرفت دینی شامل اعتقادیات و باورهای دینی و کنش دینی که شامل اعمال و مناسک دینی می‌شود. به رکن سوم شریعت و اخلاق دینی گفته می‌شود.

شریعت نیز خود به دو دسته احکام فردی و احکام اجتماعی تقسیم می‌شوند. احکام فردی به سه دسته احکام مناسکی (مانند نماز و روزه)، احکام شبه‌مناسکی (نخوردن گوشت خوک) و احکام تربیتی-اخلاقی را در بر می‌گیرند. این احکام به اخلاق دینی موسومند و با اخلاق فرادینی متفاوتند.

فربهی مناسکی موجب آن می‌شود که احکام تربیتی-اخلاقی قرآن نادیده گرفته شود. همانطور که احکام مناسکی نماز و روزه واجب است، احکام اخلاقی نیز واجب است. در قرآن توصیه‌های اخلاقی کاربردی متعددی وجود دارد که می‌توان به برخی از آن‌ها اشاره کرد:

1⃣نیکی به والدین:
   - آیه: "وَ قَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا" (اسراء: 23)
   - توصیه: احترام و محبت به والدین و خدمت به آن‌ها.

2⃣عدالت در قضاوت:
   - آیه: "إن الله يأمرکم أن تؤدوا الأمانات إلى أهلها و إذا حکمتم بین الناس أن تحکموا بالعدل" (نساء: 58)
   - توصیه: رعایت عدالت در همه‌ی امور.

3⃣صداقت در گفتار:
   - آیه: "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا" (احزاب: 70)
   - توصیه: گفتار راست و پرهیز از دروغ.

4⃣عفو و گذشت:
   - آیه: "فَمَن عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ" (شوری: 40)
   - توصیه: بخشش دیگران و نادیده گرفتن خطاها.

5⃣خودداری از غیبت:
   - آیه: "وَ لا يَغْتَب بَعْضُكُمْ بَعْضًا" (حجرات: 12)
   - توصیه: اجتناب از غیبت و تهمت به دیگران.

6⃣احسان به همسایگان:
   - آیه: "وَ اعبدوا اللَّهَ و لا تشركوا به شيئًا و بالوالدين إحسانًا و بذي القربى و الجيران" (نساء: 36)
   - توصیه: نیکی به همسایگان و نزدیکان.

7⃣صبر در سختی‌ها:
   - آیه: "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَاةِ" (بقره: 153)
   - توصیه: صبر و استقامت در برابر مشکلات.

8⃣وفای به عهد:
   - آیه: "وَ أَوْفُوا بِالْعُقُودِ" (مائده: 1)
   - توصیه: پایبندی به قراردادها و وعده‌ها.

9⃣احسان به فقرا و نیازمندان:
   - آیه: "وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ" (بقره: 43)
   - توصیه: کمک به نیازمندان و پرداخت زکات.

🔟عدم تمسخر و عیب‌جویی:
   - آیه: لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ"(حجرات: 11)
   - توصیه: پرهیز از تمسخر و عیب‌جویی و القاب زشت نهادن بر یکدیگر.

🌐منبع

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
داود فیرحی، پیامبرشناسی و باز تأسیسِ اساس

   بهنام مدی

⚡️به مناسبت چهارمین سال درگذشتِ استاد و نیز انتشار این درس‌گفتارها، در این نوشته تلاش می‌کنم تا در چند قسمت، سیمای کلی‌ای از «پیامبرشناسی فیرحی»، روشِ کار او و فهمِ او از زمان و زمینۀ حیات پیامبر و نیز روش کار پیامبر ارائه کنم.

⚡️فیرحی هر چند یک مسلمان شیعه بود و حتی لباس روحانیت بر تن و تعلقِ‌خاطر به این صنف داشت، در تاریخ‌نگاریِ خود از صدر اسلام تلاش می‌کرد تا یک تفسیر «غیرقدسی» و به تعبیر خودش «تحلیلی» ارائه کند.

⚡️همین امر به فیرحی کمک نمود تا از سیره یا رفتار پیامبر الگویی ایجاد کند تا معیار سیاست برای زمانه و زندگی عادی باشد. به تعبیری دیگر، فیرحی بی‌آنکه منکرِ اَبعاد ماورایی و قدسیِ رسالت پیامبر باشد، مرکز توجه خود را بر امور یا انگیزه‌هایی قرار داد که در سنجش رفتار سیاسی انسان‌های عادی نیز به کار آید. 

🌐پیوند به متن کامل

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹هادی سروش، مصادیقی از رحمتِ پیامبر(ص) را برمی‌شمرد

مشاهده در یوتیوب

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
◻️فمینیسم اسلامی و اتهام دنباله‌روی غرب

     سید حمید موسویان

🔹فمینیست‌های مسلمان با این اتهام در جوامع اسلامی مواجه هستند که آنچه توسط آنان مطرح می‌شود تکرار مباحث غربی‌هاست و تنها تفاوت کار آنها در اضافه کردن برخی آیات یا روایات برای توجیه مباحث خود است. در واقع این نوع نوشته‌ها به تجدیدنظرطلبی متهم می‌شوند و اشکالاتی مانند «ناآگاهی یا تجاهل نسبت به منابع اجتهاد» و «غفلت از مبانی اجتهاد» به آنها وارد می‌شود.

🔹در نهایت تلاش‌های جدید در جهت بحث از جایگاه زنان در اسلام به عنوان کارهایی بی‌توجه به مبانی و بن‌مایه‌های این نوع مباحث در غرب معرفی می‌شود که کاملا در تقابل با دین‌داری و بینش صحیح دینی است.

🔹اما آیا واقعا فمینیست‌های مسلمان عامل اندیشه‌های غرب برای نفوذ در جامعه مسلمان هستند یا مسلمانانی دغدغه‌مند نسبت به رشد و توسعه جامعه خود؟ برای تحلیل این موضوع لازم است دو زاویه از بحث کاویده شود: نگاه فمینیست‌ها به میراث اسلامی؛ رویکرد آنها در برابر غرب.

🌐پیوند به متن کامل

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
◾️▪️بمناسبت چهارمین سالگرد درگذشت حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر داود فیرحی▪️◾️

رونمایی از آثار تازه منتشر شده با حضور:

▫️محمد اسفندیاری
▫️علی مهجور
▫️سیدصادق حقیقت
▫️اکبر محمدی

زمان: پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳

ساعت: ۱۸

مکان: قم، خیابان معلم شرقی، خیابان شهیدان عابدی، کوچه ۴، پلاک ۱۶

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
◻️سه دوره اندیشه سیاسی داود فیرحی

      رضا تاران

🔹به نظر می‌رسد سه دهه فعالیت علمی داود فیرحی را می‌توان در پاسخ به سه پرسش اصلی خلاصه کرد؛ دولت اسلامی و نظریه‌ حکمرانی در جهان اسلام چگونه شکل گرفته است؟ فقه دموکراتیک بر پایه چه مفاهیمی استوار است؟ و در نهایت چگونه می‌توان الهیات جدید برای فقه سیاسی دموکراتیک بنا کرد؟ به نظر می‌رسد آثار فیرحی در سه دوره و در پاسخ به این سه پرسش بوده است؛ او در دوره اول تبارشناسی فقه اقتدارگرا و بررسی زمینه‌های شکل‌گیری آن در صدر اسلام و دوره میانه را دنبال می‌کند.  کار او در دوره دوم نقد فقه اقتدارگرا و تدارک فقه دموکراتیک است. در دوره سوم با طرح چالش‌های فقه سیاسی به بازخوانی مفروضات فقه و طرح الهیات سیاسی تجدد می‌رسد.

1⃣دوره اول: بررسی زمینه‌های شکل‌گیری اندیشه‌های سیاسی اقتدارگرا: فیرحی در کتاب «دانش، قدرت و مشروعیت در اسلام« این پرسش را مطرح کرد که دولت اسلامی و نظریه‌ی حکمرانی در جهان اسلام چگونه شکل گرفته و دچار چه دگرگونی‌‌هایی شده است؟ پاسخش این بود که در نصوص اسلامی هم جنبه‌های اقتدارگرا دارد و هم جنبه‌های دموکراتیک، و سنت موجود در دوره صدر اسلام و دوره میانه جنبه‌های اقتدارگرای نص را برجسته کرده است. در کتاب «تاریخ تحول دولت در اسلام» دو ایده اساسی دارد: دو سنت زندگی سیاسی زمان پیامبر مطرح بود: یکی سنت اقتدارگرایانه که در مکه وجود داشت و دیگری یک نوع الگوی زندگی شورایی است که در مدینه شکل می‌گیرد. دولت پیامبر دولتی دموکراتیک مبتنی بر نوعی از قرارداد و درک خاصی از شوراست اما خلافت که بعد از پیامبر شکل می‌گیرد، نتیجه هژمونی مهاجران و نگرشی اقتدارگرا دارد. در کتاب «نظام سیاسی و دولت در اسلام» توضیح می‌دهد که نظریه‌های نظام سیاسی در اسلام یک‌دست نیستند. یعنی نظریه‌های جدید درحال دموکراتیک شدن است. همچنین چگونه برخی از نظریه‌هایی که درعین‌حال دینی هستند، ایدئولوژیک می‌شوند.

2⃣دوره دوم: تفسیر دموکراتیک از فقه سیاسی: فیرحی در دوره دوم فکری خود که از اوایل دهه نود آغاز می‌شود تلاش می‌کند رویکردی ایجابی در پیش گیرد و نمونه‌هایی از فقه دموکراتیک را برجسته کند. او در کتاب «فقه و سیاست در ایران معاصر» توضیح می‌دهد که چگونه فقه شیعه درگیر دولت مدرن می‌شود و تحولی در دستگاه‌های فقهی پیدا می‌شود که هرچند فراگیر نمی‌شود، اما یک شروع نسبتاً مهمی است. در فقه مشروطه یک «امکانی» به نام نوگرایی ویژه‌ی شیعه مستتر است که با اهل سنت متفاوت است. در جلد دوم کتاب « فقه و سیاست در ایران معاصر» مدعی است که شکست مشروطه و شکل‌گیری دولت رانت در دوره‌ی پهلوی دوم فقه حکومت اسلامی گرایش اقتدارگرا را شکل داد و یا حتی اقتدارگرایی تاریخی و مکنون آن مجال ظهور یافت.در کتاب «آستانه تجدد» سؤال من این بود نایینی چگونه توانسته مفردات یک فقه دموکراتیک را فراهم کند. در کتاب «فقه و حکمرانی حزبی» به دنبال آن است تا بر پایه «سبق و رمایه» در فقه چارچوبی شرعی برای رقابت‌های حزبی فراهم کند.

3⃣دوره سوم: بررسی چالش‌های فقه دموکراتیک و طرح الهیات سیاسی جدید: این دوره با نقدهای برخی از روشنفکران دینی از جمله محمد مجتهد شبستری بر حکمرانی فقهی آغاز می‌شود. شبستری در نقد اعتبار فقه سیاسی بر این باور بود «اگر فردی آن دلایل و حجت‌های کلامی را در عصر حاضر غیرقابل دفاع و ناصالح برای احتجاج بیابد نمی‌تواند دانش فقه را بیان‌کننده احکام الهی بداند». مساله فیرحی در این دوره گذر از فقه سیاسی نیست بلکه او به تکمیل و بازسازی الهیات و مفروضات فقه نظر دارد. فیرحی در دو کتاب «مفهوم قانون در ایران معاصر» و »دولت مدرن و بحران قانون» چالش‌های فقه در مواجهه با مفهوم «قانون» و «ملت» را نشان می‌دهد. از سال ۱۳۹۶ با تدریس روش‌شناسی اندیشه سیاسی کتاب «خدا و برابری» نوشته جرمی والدرون، استدلالهای الهیاتی رابرت فیلمر و جان لاک را به بررسی می‌گذارد و در تلاش است تا با الهام از الهیات جان لاک، نوآوری‌هایی را در الهیات شیعه از جمله مساله «برابری الهیاتی» فراهم آورد. کتاب «پیامبری و قرارداد» که بعد از درگذشت او منتشر شد نسخه تکمیل شده یکی از ایده‌های او در کتاب «تاریخ تحول دولت در اسلام» است و فیرحی بر پایه پیمان‌های پیامبر شکلی از دولت قراردادی در مدینه را مفهوم‌سازی می‌کند. به نظر می‌رسد دوره سوم اندیشه فیرحی با درگذشت او نیمه‌کاره ماند اما می‌توان سه دوره فکری او را در پیوست و تکمیل هم دانست.

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
Forwarded from عکس نگار
برای شما نمادها و نمودهایی وجود دارد از عذاب الهی و کیفرهای کوبنده، روزگاران سخت و رخدادهای ناگواری که بر دیگر مردمان مستولی شده است. به بهانه ناآگاهی از بازخواست خداوند و سهل‌انگاری در کیفر او و ایمن دانستن خود از عذاب. مجازات خداوند را نسبت به خود (برای خلافکاری) دور ندانید. واقع آن است که خدای سبحان، پیشینیان را برای آن از رحمت خود دور ساخت که نسبت به بایدها و نبایدهایی که موجب سلامت و سعادت جامعه بود، بی‌تفاوت شده بودند؛ پس بی‌خردان، به دلیل خطاکاری خود، از رحمت خدا دور شدند و خردمندان به دلیل بازنداشتن دیگران از اشتباه. آگاه باشید که شما حرمت اسلام را شکستید و آیین آن را فرونهادید و موجب مرگ (بی‌اعتباری) قوانین آن شدید.

وَعِيدَهُ جَهْلاً بأخذِهِ وَ تَهَاوناً ببَطْشِهِ وَيَأْسا من باسه فَإِنَّ اللَّه سُبْحَانَهُ لَمْ يَلْعَن الْقَرْنَ الْمَاضِي بَيْنَ أَيْدِيكُمْ إِلَّا لِتَرْكِهِمُ الأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهَى عَنِ الْمُنْكَر فَلَعَنَ اللَّهُ السُّفَهَاءَ لِرُكُوبِ الْمَعَاصِي وَ الْحُلَمَاءَ لِتَرک التَّنَاهِي الا وَ قَدْ قَطَعْتُمْ قَيْدَ الإِسْلَامِ وَ عَطَلْتُمْ حُدُودَهُ وَ أَمَتُمْ أَحْكامَه.

نهج‌البلاغه، خطبة ١٩٢

https://www.tgoop.com/andishedinimoaser
2024/11/16 01:16:14
Back to Top
HTML Embed Code: