Telegram Web
#فیلمنگاشت
#طعم_چیزها
#the_taste_of_things

"طعم چیزها" عاشقانه‌ی غذایی فاخری‌است از کارگردان فرانسوی-ویتنامی، "تران آن هانگ"، که به‌خاطر این فیلم جایزه‌ی بهترین کارگردانی فیلم کن را در سال ۲۰۲۳ دریافت کرد.

این فیلم که اقتباسی از رمان "حماسه پرشور" اثر مارسال روف است، در  سال ۱۸۸۹ میلادی و در آشپزخانه‌، اتاق پذیرایی و مزرعه‌ی خانه‌ی باشکوه روستایی دودن بوفَن، سرآشپز برجسته‌ی فرانسوی، جریان می‌یابد.

آقای دودَن که نقش آن را بنو مَگیمل ایفا می‌کند، یاری بیست‌ساله به نام یوجین دارد با نقش‌آفرینی ژولیت بینوش که علاوه بر دستیار آشپزی، معشوقه‌ی ازدواج‌ناپذیر اوست.

فیلم مَطلعی حدوداً ۳۵ دقیقه‌ای از مزرعه تا میز ناهار دارد که تماشایش نورون‌های مغز، پرزهای مزه‌شناس زبان و شبکه‌ی عصبی چشم را نوازش و ضربان قلب را تنظیم می‌کند.

این زوجِ درخشان چنان طعم‌ها را ترکیب می‌کنند و چنان از مزه‌ها سخن می‌گویند که در مقام بیننده گاه غبطه می‌خوریم که چرا آفرینه‌ای هنری همچون غذا و نوشیدنی را چنین سبک‌سرانه برای پرکردن شکم و سیری می‌خوریم و می‌نوشیم.
صدالبته که "طعمِ چیزها" صرفاً یک فیلم کارت‌پستالیِ آشپزی‌محور نیست. بلکه یک عاشقانه‌ی فاخر است که به همان ظرافتی که هنر آشپزی را به تصویر می‌کشد، هنر عشق‌ورزی را نیز نمایش می‌دهد.

دودن و یوجین دلبسته‌ی یکدیگرند و بستگی‌های بیشتری هم با هم دارند. اما یوجین بارها به درخواست ازدواج دودن جواب رد داده است. او برای "نه" خود دلیل جالبی دارد:
"اگر ازدواج کنیم دیگر نمی‌توانم هر وقت دلم خواست در اتاقم را قفل کنم!"

این پاسخ کنایی البته معنای عمیقی دارد که این روزها در روابط عاطفی در قالب‌های مختلف بیشتر درباره‌ی آن صحبت می‌شود. من آن را این‌گونه تعبیر می‌کنم: "ازدواج یا رابطه هم‌پوشانی کامل نیست، بلکه داشتن فصل مشترک‌ با هم در عین برخورداری از زیست مستقل فردی‌است."

نقطه‌ی اوج فیلم شاید خواستگاری پیروزمندانه‌ی آقای دودن باشد. او بعد از اینکه می‌فهمد یوجین به بیماری حادی مبتلاست دست به دامن هنرِ آشپزی‌اش می‌شود. ساعت‌ها وقت صرف می‌کند و یوجین را به میزی ویژه در اتاق غذاخوری خانه‌اش دعوت می‌کند تا با شامی ویژه او را مسحور و راضی کند. بله! اینجاست که تلفیق هنرِ آشپزی و هنر عشق‌ورزی صبورانه‌ی آقای دودن در نهایت پیروز می‌شود. البته این همه‌ی ماجرا نیست و توصیه می‌کنم فیلم را مزه‌مزه کنید و از تماشای صبورانه‌اش لذت ببرید.

در اثنای تماشای این فیلم مدام به لحظه‌های شتابناک زندگی فکر می‌کردم که مزه‌مزه‌اشان نکرده‌ام. به همه‌ی عجله‌ای که برای رسیدن به چیزهایی کرده‌ام. به فردا فکر می‌کنم و قاعده‌ای که برای خودم گذاشته‌ام: "هر روز اولین و آخرین روز زندگی توست، کاری کن بهترین روز زندگی‌ات باشد!" حالا باید بیشتر به "طعمِ چیزها" بیاندیشم و از چشیدن زندگی لذت ببرم.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
4👍4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فیلمنگاشت
#مستند
#تپه_های_قیطریه

این روزها که حرف از مسجدسازی در بوستان قیطریه است، یادی کنیم از سیف الله کامبخش فرد، باستان‌شناس برجسته‌ای که در سال ۱۳۴۷ ماموریت یافت تا گورستان باستانیِ ۳۰۰۰ ساله‌ی سرازخاک‌برآورده در تپه‌های قیطریه را باستان‌شناسی کند.

یافته‌های او و تیم‌اش تهران را از روستایی ییلاقی در شمال ری به سرزمینی بدل کرد که ساکنانش حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشته‌اند. در این کاوش، تعداد قابل توجهی سفالینه و وسایل مربوط به عصر آهن کشف شد.

امروز اهالی قیطریه اثری از محل کشف این گورستان نمی‌بینند. خدا را چه دیدید! شاید کندن پی مسجد در بوستان قیطریه برای آخرت مردمان سودی نداشته باشد، اما برای کاوشگرانِ پی‌کن داشته باشد!

در ادامه مستند کوتاهی را مشاهده می‌کنید که پرویز کیمیاوی در سال ۱۳۴۷ از همین کشف گورستان ساخته است.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
7👍3
#فیلمنگاشت
#رادیکال
#radical
راتنِ ۹۴٪ و آی.ام.دی.بی ۷.۸

سینیور خوارز گرامی!

ایستاده تشویق و به دل و زبان تحسین‌تان می‌کنم. جهانِ امروز ما برای سقوط نکردن، به نگاه شجاعانه و تحول‌خواهانه‌ی شما نیاز دارد. این روزها ما دربندان تفکر جهان سومی از اهمیت آموزش نوین کودکان در مدرسه غافلیم و به‌جای آموزشِ جویشگری و پویندگی، یک مشت محتوای تکراریِ ایدئولوژیک بی‌کاربرد را در مغز کودکان و نوجوانان می‌چپانیم.

می‌توانم تصور کنم شما هم در خیلی لحظات احساس دن‌کیشوت‌بودن داشته‌اید و خود را در نبرد با آسیاب‌های بادی دیده‌اید. به‌ویژه وقتی می‌کوشیده‌اید برای ایجاد نظمی جدید در آموزش و پرورش بچه‌ها، نظم کهنه‌ی پوسیده‌ی خاک‌گرفته را به‌هم بزنید. می‌توانم حس کنم در قامت معلمی مکزیکی، چقدر برای تغییر دیدگاه خانواده‌هایی که بچه‌هایشان را باور نداشتند یا به چشم نیروی کار خیر یا شر به آن ها نگاه می‌کردند، سختی کشیده‌اید.

سرخیوی عزیز!
بگذارید برای خوانندگان این سطور از #رادیکال بگویم؛ فیلمی که برشی از واقعیت تلاش شما برای پرورش بچه‌های ۱۲ ساله‌ی مدرسه‌ی خوزه لوپز است. از کشف بچه‌ی شگفت‌انگیزی مثل پالوما نویولا از لابلای زباله‌های دپوشده و احیای باورمندی بچه‌هایی بگویم که قبل از شما تصویری از آینده نداشتند.

اجازه دهید از طرف خودم و شما از کریستوفر زالا به‌خاطر فیلم تلخ‌وشیرینش تشکر کنیم. او با طنز ملیحی که لابه‌لای آن همه درد جانمایی کرده تماشای این فیلم دو ساعته را لذت‌بخش نموده است. از بازی یوجینیو دِربِز در نقش شما و دانیل حداد در نقش چوچوی مدیر مدرسه هم غافل نشویم که به حق دلنشین بودند.

آقای معلم! شاید شما هم کتاب #چرا_ملت_ها_شکست_می‌_خورند عجم اوغلو و رابینسون را خوانده باشید که در فصل اول آن از تفاوت نتایج حکمرانی در دو سرزمین دارای مرز مشترک آمریکا و مکزیک می‌گوید؛ از ریشه‌ی اندیشه و تاثیر آن در میوه‌ای که ملت‌ها از تغییر اندیشه‌ها می‌چینند. از شما ممنونم که تلاش کرده‌اید جهان را جای بهتری برای زندگی کنید و ارزشی افزوده به آن ببخشید.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
👍73
#فیلمنگاشت
#راهب_و_تفنگ
#the_monk_and_the_gun

سال ۲۰۰۶
بوتان
پادشاهِ تازه‌به‌مسندرسیده تصمیم مهم و تاریخی‌ای می‌گیرد. او اعلام می‌کند که قصد دارد دموکراسی را به مردمش هدیه دهد و برای این کار نظام حکومتی را از پادشاهی به پادشاهی مشروطه تغییر می‌دهد. بنابراین حالا مردم بوتان که، به‌ویژه در روستاها،  چیزی از دموکراسی و سازوکارش نمی‌دانند باید شرکت در انتخابات و متعلقاتش را بیاموزند.

آنچه تا اینجا گفتم یک واقعیت تاریخی‌است.
حالا کارگردان بِنگالی، پاوو چویننیگ دورجی، بر اساس این واقعیت تاریخی، فیلمی خوش‌ساخت از منظر فرم و محتوا ساخته که نکات ارزشمند و تامل برانگیزی دارد.

"راهب و تفنگ" تولید ۲۰۲۳ است و جوایز بسیاری را بابت فیلمنامه، کارگردانی و سایر موارد دریافت کرده است.

فیلمنامه‌ی این اثر دو خط روایی را دنبال می‌کند. مخاطب از یک سو خط داستانی هبه‌ی دموکراسی پادشاه به مردم و ورود مسئولان برگزاری انتخابات به دهکده برای آموزش مردم و برگزاری انتخابات آزمایشی را دنبال می‌کند و از سوی دیگر ماجرای تفنگی عتیقه را پی می‌گیرد که یک آمریکایی برای دست‌یابی به آن تا بوتان آمده، اما حالا آن را در دستان راهبی‌ می‌بیند که به دستور لامای دهکده تفنگ را برای مناسکی نامکشوف در شب ماه کامل از صاحب آن گرفته است.

به اعتقاد نگارنده، این فیلم تلاش می‌کند دو پرسش مهم عصر مدرنیته را بازطرح کرده و پاسخی هنری به آن بدهد.

۱. مدرن‌سازی بدون نظرداشت مبانی فرهنگی و تاریخی امکان‌پذیر است؟
۲. رسیدن به دموکراسی‌ای که مطالبه‌ی مردم نباشد و به آن‌ها هبه شود، با چه چالش‌هایی مواجه خواهد بود؟

در روزگاری که کشوری مثل عربستان با سرعت خیره‌کننده در حال مدرن سازی است، تماشای "راهب و تفنگ" می‌تواند پرسش‌های تامل‌برانگیزی را برای مخاطب ایجاد کند و ایماژی بهتر از آینده برای او بسازد.

فیلم از نظر زیبایی‌شناختی تحسین‌برانگیز است و طبیعت خیره‌کننده‌ی کشور بوتان را به زیبایی به تصویر کشیده است.

جایی خواندم که دالایی لاما در پاسخ به این پرسش که اگر پژوهش‌های علمی اثبات‌شده باورهای مذهبی و فرهنگی شما را نقض کند، چه می‌کنید؟ گفته بود: "تحقیق می‌کنم و اگر برایم اثبات شد، باورهایم را تعدیل می‌کنم." فیلم به‌نوعی این صبغه‌ی اندیشگانی و گفتمانی را نیز تقویت می‌کند.
نویسنده و کارگردان فیلم، دو خط داستانی‌ آغازین را در پایان با کمی تعلیق و اندکی طنز به‌خوبی به هم می‌رساند.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
👍32
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مفتخریم که سال ۱۴۰۳ را با کسب موفقیتی بینظیر آغاز می‌کنیم.

پیام رئیس انجمن صنفی مترجمان تهران و کانون کشوری مترجمان، خبر از فعالیت‌های پیش‌رو انجمن می‌دهد، با یک خبر ویژه و خوش و تصاحب یک کرسی بین‌المللی.

دکتر محمدرضا اربابی با ۷ رای از ۱۱ رای، رسما عضو هیئت‌رئیسه مرکز آسیایی فدراسیون جهانی مترجمان شدند.

امیدواریم این موفقیت آغاز راهی باشد برای استفاده بهتر از ظرفیت‌های بین‌المللی.

@tiat1
23👍8
House Of The Rising Sun
The Animals
#موسیقی
یکی از شاخصه‌های فیلم #روزهای_خوش (Perfect Days) موسیقی‌ای بود که #ویم_وندرز برای سکانس‌های رانندگی آقای هیرایاما از منزل تا محل کار انتخاب کرده بود.
در اینجا موسیقی‌های این سکانس‌ها رو تقدیمتون کرده‌ام.

نوشِ گوشِتان

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
5👍4
Forwarded from اتچ بات
آقای بیضایی!

با شما موافقم.

من هم از سانسور بی‌شکل می‌ترسم. چند سالی‌است اسمش را گذاشته‌ام سانسور سلیقه‌ای و در برنامه‌ای که چند سال پیش در رادیو داشتم با نام دست‌به‌نقد به آن پرداخته‌ام. در مجله‌ی صنعت ترجمه هم به آسیب‌های این سلیقه‌ای بودن سانسور اشاره کرده‌ام. در کتاب "تاریخ شفاهی ترجمه‌ی ایران" هم از سانسور، به‌ویژه از نوع سلیقه‌ایش گفتم.

بله با شما موافقم که اگر سانسور حدود و ثغور مشخصی داشته باشد؛ هنرمند، نویسنده، مترجم و ... می‌دانند با چه خط قرمزهایی مواجهند. حال یا می‌پذیرند یا با آن مقابله می‌کنند.

سانسور در ایران مبنای مشخص و شفافی ندارد و مصوبه ۶۶۰ شورای انقلاب فرهنگی دست مجری را به‌طور کامل برای اعمال سلیقه باز گذاشته است و به‌راحتی تفسیرپذیر است. نتیجه آن هم جز بی‌عدالتی نیست. نویسنده یا مترجمی مدتی را صرف نوشتن یا ترجمه‌ی اثری می‌کند و بعد یک نفر در وزارت فخیمه ارشاد تصمیم می‌گیرد به آن مجوز ندهد! دلیلش را که جویا می‌شوی با مجموعه‌ای برچسب کلی مثل "مغایر ضوابط نشر" مواجه می‌شوی. حتی اگر همان اثر قبلا توسط متدجم و نشر دیگری ترجمه و منتشر شده باشد! چون سلیقه و معیارهای کارشناس بررسی‌کننده وقت متفاوت بوده است.

آقای بیضایی!

اما در یک مورد با شما مخالفم.

از نظر من سانسور از اساس مردود است، به‌ویژه سانسور پیش از انتشار و سلبی. بنابراین اگر نبردی هست، باید با اساس سانسور باشد. 
#بهرام_بیضایی
#سانسور
#ترجمه
#هنر
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
👍97
#نمایش_نگاشت

لطافت و زیباییِ هنر چشم‌نواز و گوش‌نواز است، اما والاترین رسالت هنر شاید اندیشه‌ورزی باشد. اثری هنری اگر بتواند مخاطب را به فکر فرو برد، به مهمترین رسالت خود عمل کرده است.
این همان کاری‌است که تیاتر "و تو هم برنگشتی" با من کرد.

"اگر فرصت داشتی، کجای مسیر زندگی‌ را تغییر می‌دادی؟"

این سوال مدتی‌است بیشتر در سرم می‌چرخد. بعد از تماشای فیلم "درباره‌ی زمان" صدای این سوال بلندتر شد. به این فکر کردم که در مسیر ۴ دهه‌ای زندگی، دلم می‌خواهد کجا را اصلاح کنم. کدام "ای کاش" را در دیروز جا گذاشته‌ام که حاضرم برگردم و جبرانش کنم؟ پاسخم خودم را نیز متعجب می‌کند:

هیچ!
هیچ "ای کاشی" در گذشته جا نگذاشته‌ام.


معنی‌اش این نیست که اشتباهی نکرده‌ام یا از همه‌ی گذشته راضی‌ام. بلکه معنی‌اش رسیدن به پذیرش است. پذیرش آنچه شده‌ام که البته حاصل همان اشتباهات است. وقتی آنچه هستی حاصل انتخاب‌های درست‌وغلط گذشته‌ی توست و آنچه هستی را دوست داری، دیگر حاضر نیستی برگردی و چیزی را در این گذشته تغییر دهی. به نامشخص‌زمانِ باقیمانده‌ی پیشِ رو فکر می‌کنی و آنچه می‌توانی باشی.

کنسرت نمایش "و تو هم برنگشتی" به قلم ساغر رجبی و کارگردانی مهیار علیزاده درهم‌آمیختگیِ لطیفی از نسیان، عشق و حسرت را در برابر مخاطب ترسیم می‌کند که با ایده‌ی تلاقی سه دوره‌ی زمانی کودکی، میانسالی و پیری خسرو با هم، به زیبایی از "ای کاش" مانده بر دل پیرمردی در آستانه‌ی کوچ ابدی می‌گوید: "ای کاش بر نمی‌گشتی"

بازیِ به‌اندازه و جاافتاده‌ی شمس لنگرودی با خوانشی گوش‌نواز از اشعارش دل‌نشین بود. موسیقی‌ها به خوبی انتخاب و اجرا شدند.

در اثنای نمایش به این می‌اندیشیدم که کدام سه محمدرضا را سر یک میز بنشانم به گفت‌وگو. شاید محمدرضای ۱۲ سالگی، بیست‌ودوسالگی و سی‌وهشت سالگی!

و در این نیز غور کردم که آیا از مرگ می‌ترسم؟ بله. از مرگ می‌ترسم، اما نه از مرگِ تن، بلکه از مرگ یاد! از فراموشی و نسیان وحشت می‌کنم.
نمی‌دانم. شاید این ترس هم مثل ترس از تنهایی مغلوب شد!

#و_تو_هم_برنگشتی
#کنسرت_نمایش
#شمس_لنگرودی
#نسیان
#ترس
#مرگ
#کاش
#درباره_زمان

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
11
فیلم #روزهای_خوش آقای #ویم_وندرز دلنشین‌ترین فیلمی بود که در یک سال اخیر دیده‌ام (فیلمنگاشت آن را اینجا بخوانید)

جهانِ آقای هیرایاما در دهه‌ی ششم زندگی به جهانِ چهل‌سالگی من نزدیک است.

زندگی کمینه‌گرایانه‌اش، خوشی‌های حداقلی‌اش، سربه‌زیری و سربه‌هوایی‌ طبیعت‌گرایانه‌اش، علاقه‌اش به موسیقی‌ دهه‌های ۶۰ و ۷۰ و نیز عشق پایان‌ناپذیرش به نوربارانِ درختی یا به قول ژاپنی‌ها، Komorebi؛ همگی در من حس همزادپنداری را بر می‌انگیزد.

در این پیوند موسیقی‌هایی که او در طول فیلم گوش می‌دهد را تقدیم کرده‌ام (موسیقی فیلم). حالا سه کتابی را که او در جریان فیلم می‌خواند نام می‌برم تا جهانِ لطیف آقای هیرایاما را روشن‌تر کنم.

📚The wild palms
نخل‌های وحشی
ویلیام فاکنر
۱۹۳۹
این اثر ویلیام فاکنر را نشر نیلوفر در سال ۱۳۸۰ با ترجمه تورج یاراحمدی و ویراستاری صالح حسینی منتشر کرده است.

📚Trees
درختان
آیا کودا
دهه ۱۹۵۰
هیچکدام از آثار این نویسنده‌ی خوب ژاپنی به فارسی ترجمه نشده‌اند.

📚Eleven
یازده
پاتریشیا های‌اسمیث
۱۹۷۰
این اثر خانم های‌اسمیث در ایران ترجمه و منتشر نشده است. اما دو کتاب وی با عنوان "معمای آقای ریپلی" و "غریبه‌ها در قطار" توسط چند ناشر منتشر شده‌اند.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
6👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فیلمنگاشت
#گلادیاتور۲

کمپانی فیلمسازی پارامونت در حال نهایی‌سازی گلادیاتور ۲ است.

#پل_مسکال نقش اول فیلم #ریدلی_اسکات است و در واقع نقش خواهرزاده‌ی کومودس در گلادیاتور ۱ را ایفا خواهد کرد. او برده‌ای است که در کولوسئوم نبرد می‌کند.

#ژوزف_کوئین نقش سزار جدید را ایفا می‌کند و جناب #دنزل_واشنگتن در نقش شخصی رازآلود را بازی می‌کند که از پسِ پرده، امپراطوری روم باستان را مدیریت می‌کند.

گلادیاتور ۲ در تاریخ ۲۲ نوامبر ۲۰۲۴ در آمریکا اکران خواهد شد.
موسیقی گلادیاتور ۲ را هری گِرگسان ویلیامز ساخته است.

از تیزر منتشرشده برای فیلم به‌نظر می‌رسد پیشرفت‌ تکنولوژی سینما از سال ۲۰۰۰ و ساخت گلادیاتور ۱ تا امروز، قرار است بر جذابیت کار بیفزاید.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
7👍2
#فیلمنگاشت
#اتاق_معلمان
#the_teachers_lounge

بگذارید از آخر شروع کنم: #اتاق_معلمان فیلمی درخشان و عمیق است که تماشایش را برای جامعه‌ی ایرانی به‌شدت توصیه می‌کنم. می‌پرسید چرا؟ پاسخی سربسته می‌دهم تا داستان لو نرود.
#اتاق_معلمان با هوشمندی جامعه‌ای متنوع و متکثر را به نمایش می‌گذارد. این تنوع هم به تبار بر می‌گردد و هم به مذهب. در این فیلم با جامعه‌ای مواجهیم که بستر آن آلمانی‌است، معلم آن لهستانی‌است و دانش آموز ترک و عرب و ... دارد.

صرفنظر از این تنوعِ هوشمندانه، فیلم نظام آموزشی معیار و استانداردی را به رخ می‌کشد که مبتنی بر پرورش است و در آن حق پرسش‌گری، مطالبه‌گری، حق‌وندی و حتی به‌چالش کشیدن معلمان را برای دانش‌آموز به رسمیت می‌شناسد.
خانم معلم، کلارا نوواک، در عین پذیرش ضابطه‌مندی و قاعده‌مندی جامعه‌ای که مدرسه نمادی از آن است، انعطاف‌ناپذیری بی‌روح آن را به‌چالش می‌کشد و اهمیت توجه به "انسان" ورای قاعده را به قاعده‌گذاران و ضابطه‌گزاران آن جامعه (مدیر و معلمان حاضر در #اتاق_معلمان) گوشزد می‌کند.

تماشای این فیلم برای مخاطب ایرانی شاید پر از حسرت باشد. زیرا وجود حقوقی بدیهی و اولیه را برای بچه‌ها و مردم به نمایش می‌گذارد که به رویا شبیه است و از طرفی نشان می‌دهد راه ساختن جامعه‌ای مسئول و متعهد از راه مدرسه و پرورش می‌گذرد. فیلم به‌خوبی نشان می‌دهد مسئولیت‌پذیری و انسانیت معلم تا چه اندازه مسیر آموزش و پرورش را متحول می‌کند.

تماشای این فیلم در کنار فیلم ستودنی رادیکال را پیشنهاد می‌کنم. در پیوند زیر اندکی هم درباره‌ی #رادیکال نوشته‌ام.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/382

#اتاق_معلمان، اثر کارگردان آلمانی ترک‌تبار، ایلکر چاتاک، جزو نامزدهای بهترین فیلم خارجی اسکار ۲۰۲۴ بود و در جشنواره‌های مختلف جوایز متعددی را از آن خود کرده است.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
8👍7
به مناسبت یکم اردیبهشت و هم‌آیی روز #سعدی و سالمرگ #ملک_الشعرای بهار، بندی از تضمین بهار بر غزل سعدی را تقدیم می‌کنم:

سعدیا! چون تو کجا نادره گفتاری هست؟
یا چو شیرین سخنت نخل شکرباری هست؟

یا چو بستان و گلستان تو گلزاری هست؟
هیچم ار نیست، تمنای توام باری هست

«مشنو ای دوست! که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست»

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
17👍1
#نظرسنجی

برای شرکت در این نظرسنجی پیوند زیر را دنبال کنید:

https://www.instagram.com/stories/m.r.arbabi/3351323890636305161?igsh=cXlmZXo2bXZqcmFk
👍31
2025/07/13 20:44:59
Back to Top
HTML Embed Code: