Telegram Web
#فیلمنگاشت
#آنورا
#anora

اصرار دارد "آنی" صدایش کنند و هر کس او را به اسم اصلیش "آنورا" بخواند، با تشر اصلاح می‌کند. تلاش می‌کند از حرف زدن به زبان روسی پرهیز کند. او رقصنده‌ای است در یک کاباره که حالا برخوردش با یک بچه پول‌دار روس در کاباره و روسی‌دانی‌اش او را در مسیری قرار می‌دهد پرچالش.

در واقع او که سال‌ها ریشه‌های روسی‌اش را پشت زرق‌وبرق جامعه‌ی آمریکایی پنهان می‌کرده و چهره‌ای مبارز و خستگی‌ناپذیر را در برابر دیدگان دیگران بزک می‌کرده، مورد هجوم همان ریشه‌های روسی‌اش قرار می‌گیرد.

گرایش او به زاخاروف و تن‌دادن به او کنشی‌است برای تکمیل عملیات فرار از آنچه بوده، اما به اشتباه در دام چیزی میافتد که بوده.

آنی تا پایان برای بقای آنی می‌جنگد؛ با زاخاروف‌ها و عمله‌واکره‌شان و حتی با ایگور! ایگور مزدوری‌است که برای برگرداندن جوجه‌زاخاروف اجیرشده و گاه مجبور می‌شود با توسل به زور آنی را کنترل کند. اما نگاه‌ها و رفتارهای ایگور با بقیه‌ی جبهه‌ی مقابل آنی متفاوت است.

و سکانس پایانی ... آنی در آغوش ایگور از آنورا رونمایی می‌کند!

این متن سربسته نوشته شده تا داستان فیلم تحسین‌برانگیز #آنورا را لو ندهد. اما باید گفت آنورا یکی از بهترین پایان‌بندی‌های سینمایی سال‌های اخیر را دارد. دختری که سرانجام از انکار و فرار از خویش دست می‌کشد.

بازی درخشان #مایکی_مدیسون در نقش آنورا و #یوری_بوریسوف در نقش ایگور بر درخشش این فیلم افزوده است و هر دو را نامزد جایزه‌هایی از #گلدن_گلوب کرده است؛ مایکی برای نقش اول زن و یوری برای نقش مکمل مرد.

امیدوارم از تماشای این فیلم لذت ببرید.


https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نامزدهای بهترین پویانمایی سینمایی #گلدن_گلوب اعلام شدند:

1. Flow
2. Inside out 2
3. Memoire of a snail
4. Moana 2
5. Wallace & Gromit
6. The Wild Robot

شما کدام را بیشتر پسندیدید؟
در پیوند زیر انتخاب کنید 👇

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/529
#فیلمنگاشت
#سرزمین_دیگری_نداریم
#مستند
#آپارتاید
#فلسطین

اینجا روستای مَسافر یطا است. در کرانه‌ی باختری. جایی که قدمتی ۲۰۰ ساله دارد و فلسطینی‌ها حدود دو قرن است که آنجا زیست می‌کنند.

از سال ۲۰۱۹، ارتش اسرائیل به بهانه‌ی ایجاد منطقه‌ی نظامی برای تمرین تانک‌هایش، با حکم دادگاه، اقدام به تخریب خانه‌ها و مدرسه‌ی روستا می‌کند. اما اغلب اهالی روستا این سرزمین را ترک نمی‌کنند و به زندگی حتی در غار ادامه می‌دهند، چون معتقدند آنجا خانه‌شان است و سرزمین دیگری ندارند.

باسِل جوانی اهل روستاست که از هجوم گاه‌وبیگاه ارتشی‌های اسرائیل به روستا برای تخریب فیلم می‌گیرد و حالا با جوان اسرائیلی‌ای به نام یووال آبراهام آشنا می‌شود که به روستا آمده تا روایت‌گر زندگی سخت آن‌ها باشد. یووال روزنامه‌نگار است و سعی می‌کند ظلمی که بر اهالی روستا می‌رود را در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بازتاب دهد.

مستند آن‌ها، #سرزمین_دیگری_نداریم، جوایز متعددی را در جشنواره‌های فیلم مستند از آن خود کرد که جایزه بهترین مستند برلیناره از جمله‌ی آن‌هاست.

فیلم رنجنامه‌ای‌است از مردمی که سعی می‌کنند به شکلی خشونت‌پرهیز زمین‌ها و سرزمینشان را حفظ کنند. گرچه در نهایت با وقوع حمله‌ی ۷ اکتبر حماس و به دنبالش افزایش فشارها از سوی شهرک‌نشینان مسلح اسرائیلی بسیاری از آن‌ها مجبور به ترک سرزمینشان شدند.

مبارزه‌ی خشونت‌پرهیز آن‌ها در برابر خشونت لگام‌گسیخته‌ی برخی شهرک‌نشینان و ارتش اسرائیل اثر قابل توجهی بر شکل‌گیری حمایت بین‌المللی از مردم فلسطین داشته است.

یووال آبراهام در سخنرانی‌اش در هنگام دریافت جایزه‌ی برلیناره گفت: "من و باسل هم‌سنیم. من اسرائیلی‌ام و او فلسطینی. دو روز دیگر ما به سرزمینمان برمی‌گردیم در حالی‌که شرایطی برابر نداریم. من تحت قانون مدنی زندگی می‌کنم و باسل تحت قانون نظامی. ما در فاصله‌ی سی دقیقه‌ای از هم زندگی می‌کنیم. من حق رای دارم، اما او ندارد. من هرجای این سرزمین که بخواهم می‌روم. اما باسل نمی‌تواند از محدوده‌ی اشغالی کرانه‌ی باختری خارج شود. این آپارتاید و نابرابری باید پایان یابد."

او در صفحه‌ی اینستاگرامش نوشته است که به‌خاطر این سخنرانی تهدیدهای بسیاری را علیه خود و خانواده‌اش دریافت کرده است.

این مستند را می‌توانید در پیوند زیر تماشا کنید.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/531

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
Snow Is Falling
Chris De Burgh
#موسیقی
#برف_می_بارد
#کریس_دی_برگ
#ضد_جنگ

این آهنگ شنیدنی از زبان سربازانی جان‌باخته در جنگ است که منتظرند تا بدن‌هایشان را پیدا کنند.



Snow is falling, snow is falling on the ground,
In the forest, in the forest there's no sound,
A shallow grave is where we lie,
The boys and men who died,
And snow is falling on the ground,
And we are calling to be found;
And the seasons, and the seasons come and go,
In the springtime birds will sing and flowers grow,
At summer's end, the autumn breeze,
Will whisper through the trees,
And leaves are falling on the ground,
And we are calling to be found;
And in our homes, so many tears,
They don't know where we have gone,
And snow is falling on the ground,
And we are calling to be found,
We are calling to be found

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
Remember, there's always another way, even if you have to get lost to find it.

یادت باشه! همیشه یک راه دیگه وجود داره؛ حتی اگه برای پیدا کردنش مجبور شی گم شی.

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#هنر

خوش‌بین و بدبین

اثر ولادیمیر ماکوفسکی
۱۸۹۳، روسیه
رنگ روغن

ساعت‌ها می‌شود به این نقاشی بی‌نظیر آقای ماکوفسکی خیره شد و از تمام جزئیاتی که او به تصویر کشیده لذت برد. او دو پیرمرد را بر روی یک نیمکت تصویر کرده که برای فهمیدن نوع نگاهشان به زندگی کافی‌است به چشمانشان خیره شویم.
پیرمردِ نشسته بالاسر کتاب‌هایش، چشمانی هراسان و متحیر را پشت عینکش دارد و پیرمرد سیگاربه‌لب چشمانی بی‌دغدغه را به نقاش دوخته در حالی‌که در کوله‌بارش یک مشت خنزرپنزر دارد که شاید به‌هیچ نیارزند!

با دیدن این نقاشی در موزه‌ی هنرهای ملی مینسک ساعت‌ها درگیر بودم. آیا این‌همه اضطراب منزلت و این همه شتاب عقب نیفتادن از زندگی میوه‌ی بدبینی به فردا نیست؟ آیا با خوش‌بینی ذاتی در کیش درویشی و مسلک آهستگی می‌توان فردایی داشت؟!

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
Yazdah Maho Bisto Noh Rouzo Chand Hezar Saat
Alireza Ghorbani
#موسیقی
#علیرضا_قربانی
یازده ماه و بیست‌ونه روز و چندهزار ساعت

نپرس در هوای تو
کدام لحظه گم شدم
همان همان زمان که رفتی
من از شروع ماجرا
به انتها رسیده‌ام
نشان به آن نشان که رفتی
پس از تو خانه خانه نشد
هوایم عاشقانه نشد
جنون مرا ندیده گرفتی
در آن غروب سرد خزان
تو را صدا زدم که بمان
ولی تو ناشنیده گرفتی

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r

یادداشت‌ها، نقدها، ایده‌ها و ...#محمدرضا_اربابی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
یک لیوان آب را تصور کنید!

اگر آن را یک دقیقه در دست نگه دارید اتفاقی نمی‌افتد.
اگر یک ساعت نگهش دارید دست‌تان خسته می‌شود.
اگر یک روز آن را نگه داری دستتان بی‌حس می‌شود.

مسئله وزن لیوان و آب درونش نیست، بلکه مدتی‌است که آن را نگه می‌دارید.

نگرانی‌ها و استرس‌های روزانه از جنس همین لیوان و آب‌ هستند.
اگر مدت کوتاهی ذهنتان را مشغول کنند اتفاقی نمی‌افتد.
اگر کمی بیش‌تر درگیرشان شوید توانتان را می‌گیرند.
اگر تمام روز به آن‌ها مشغول شوید، توان زندگی کردن را از شما می‌گیرند.

شما قوی‌تر از افکارتان هستید. پس نگذارید شما را مصرف کنند!

منبع: ریکاوری تروما

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
#فیلم_نگاشت
#تاسیان
#سریال


تاسیان مطبوع و مطلوب آغاز شد؛ همانطور که از #تینا_پاکروان انتظار داشتم.

تاسیانِ پاکروان یک عاشقانه در بستر تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی سال ۱۳۵۶ است که از همان قسمت نخست، سناریست و کارگردان، کوشیده تا با ارجاعات نسبتا دقیق، عمق تاریخی اثرش را به رخ مخاطب بکشد.

در همان سرآغاز این قسمت، به #بهرام_بیضایی ادای احترام شده است. زیرا قرار است برشی از سخنرانی بیضایی در شب سوم از ده شب "شب‌های شعر گوته" را در #انستیتو_گوته ببینیم. شب‌های شعر گوته با همکاری #کانون_نویسندگان_ایران و انستیتو گوته با محوریت #سانسور در پاییز ۱۳۵۶ برگزار شد و در ده شب آن قله‌های ادبیات و هنر ایران سخنرانی و شعرخوانی کرده‌اند: هوشنگ گلشیری، داریوش آشوری، به‌آذین، اسماعیل خوئی، سیمین دانشور، بیضایی، مصطفی رحیمی، فریدون مشیری، سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج، اخوان ثالث و .... مژده اینکه #ماندانا_زندیان در سال ۱۳۹۲ سخنرانی‌های این ده شب را در کتابی ارزشمند با عنوان "بازخوانی ده شب" جمع‌آوری کرده است که در ادامه فایل آن به‌علاوه‌ی فایل سخنرانی کامل بیضایی در آن شب تقدیم شما خواهد شد.

یکی دیگر از ارجاعات جالب توجه، نقشی‌است که مهران مدیری در سریال ایفا می‌کند. او در نقش دکتر #هاشم_رجب_زاده ظاهر شده است. هاشم رجب‌زاده که دکترای حقوق علوم سیاسی دارد، در بازه ۱۳۴۹ تا ۱۳۶۱ در وزارت خارجه فعالیت کرده و پس از آن در دانشگاه اوساکای ژاپن به استادی زبان و ادبیات زبان فارسی پرداخت و به‌خاطر نقش پررنگش در تبادل فرهنگی ایران و ژاپن، نشان امپراتور ژاپن را دریافت کرد.

به تاسیان برگردم که معنای آن در گویش گیلکی، غم و دلتنگی ناشی از رفتن و از دست دادن عزیزی‌است. بازی چشم‌نواز بابک حمیدیان در همین قسمت نخست دلبری می‌کند. او کارخانه‌داری سرمایه‌دار است که با لحنی "تهرونی" می‌کوشد مخاطب را در حال‌وهوای سال ۵۶ تهران قرار دهد. بازی‌ها اغلب خوب و قابل قبولند. داستان به‌خوبی قطعات پازل فضای فرهنگی و اجتماعی سیاست‌زده سال‌های منتهی به انقلاب ۵۷ را به‌تصویر می‌کشد و آرام‌آرام شخصیت‌پردازی لازم برای جبهه‌بندی سه جریان غالب آن دوران را پیش می‌برد: چپ‌ها، ملی‌گرایان و مذهبیون.

در سکانسی که در کارخانه رخ می‌دهد، حمیدیان از قتل فردی به‌نام فاتح به‌دست کارگران اشاره می‌کند. مقصود از فاتح در این سکانس، #محمد_صادق_فاتح_یزدی‌ است. او کارخانه‌دار و سرمایه‌دار بزرگی در دوره‌ی پهلوی بوده است که کارخانه‌‌های روغن جهان، چای جهان و روغن موتور جهان گوشه‌ای از دارایی‌های او بوده است. او همچنین محله‌های جهان‌شهر در کرج و چهارصد دستگاه در تهران را بنا کرده است. فاتح در سال ۱۳۵۳ زیر پل ستارخان به قتل رسیده است. قتل او را به چریک‌های فدایی منصوب دانسته‌اند.

خلاصه اینکه، تاسیان با این شروع نشان داد که قرار است حرف‌های شنیدنی بسیاری را در بستر درام عاشقانه‌اش روایت کند که شاید بتواند روایتی متفاوت از وقایع منتهی به انقلاب ۵۷ و نقش‌آفرینان آن ارائه نماید.

پیوست‌ها:

فایل کتاب بازخوانی ده شب:
https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/546

فایل صوتی سخنرانی بهرام بیضایی در شب سوم:

https://www.tgoop.com/arbabi_m_r/547
#فیلمتاب
#رود_بلند_رخشان
#long_bright_river

فیلم و سریال اقتباس‌شده از ادبیات

در مورد مطلوبیت و کیفیت آثار تصویری (فیلم و سریال) اقتباس‌شده از آثار ادبی همیشه اختلاف نظر وجود داشته است و این آثار همیشه با نسخه‌ی ادبی آن‌ها مقایسه می‌شوند. اما معتقدم آثار اقتباسی در ویژگی قصه و روایت اغلب غنی هستند.

در ادامه می‌خواهم به‌قولی که دادم عمل کنم و چند فیلم و سریال اقتباسی را معرفی کنم که در سال ۲۰۲۵ منتشر خواهند شد.

رود بلند رخشان

لیز مور این رمان را در سال ۲۰۲۰ منتشر کرد و خیلی زود به یکی از پرفروش‌های نیویورک تایمز تبدیل شد و در لیست‌های معتبر معرفی کتاب برتر قرار گرفت.

لیز مور به ماجرای دو خواهر (میکی و کیسی) می‌پردازد که روزگاری جدانشدنی بودند و حالا یکی درگیر اعتیاد است (کیسی) و دیگری پلیس (میکی). میکی و کیسی مدت‌هاست از هم جداافتاده‌اند، اما میکی از یاد خواهر نکاسته است. ناپدیدشدن کیسی و وقوع چند قتل مرموز، میکی را برای یافتن خواهرش ترغیب می‌کند. رمان رود بلند درخشان هیجان‌انگیز و احساسی‌است.
این رمان لیز مور در ایران ترجمه نشده و فقط ترجمه دو کتاب از لیز مور در سایت کتابخانه ملی ثبت شده (خدای جنگل و بار سنگین تنهایی) که اطلاعاتی از هیچ‌یک در سایت خانه‌ی کتاب و حتی ناشرانشان یافت نشد.

حالا خانم لیز مور با همکاری نیکی توسکانو اقتباسی تلویزیونی (۸ قسمتی) با همین نام (رود بلند رخشان) از این رمان انجام داده‌اند که در مارس ۲۰۲۵ (فروردین ۱۴۰۴) منتشر خواهد شد. در این سریال که هاگار بن آشر آن را کارگردانی کرده، آماندا سی‌فراید، کالوم ویلسون و نیکلاس پیناک حضور دارند.


https://www.tgoop.com/arbabi_m_r
2025/02/11 01:43:43
Back to Top
HTML Embed Code: