tgoop.com/atorshiz/3941
Last Update:
رَغَه سرزمین و میهن زردشت(شماره ۱)
#زرتشت_و_اوستا
#روحانیت_در_ایران_باستان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
عبارتی از یسنا اطلاعات با ارزشی دربارهی رَغَهی زردشتی ارائه می کند. اگر بخواهیم حقیقت را بیان کنیم، باید گفت تفسیر این صفت روشن است: رَغَه "زردشتی" است زیرا سرزمین و میهن زردشت بوده است. عبارت یسنا از راتو" یعنی "داوران" واحدهای گوناگون اجتماعی سخن می گوید : " راتو-ها کیانند؟، نمانیا -، ويسيا-، زانتوما-، داهيوما- و پنجمین آنان زردشت است در تمام سرزمین ها به جز رَغهی زردشتی. رَغَهی زردشتی چهار راتو دارد، این راتوها کیانند؟ نمانیا -، زانتوما -، ويسيا-، و چهارمین آنان زردشت است". با این مقدمه که اصطلاحات نمانیا -، ويسيا-، زانتوما -، داهيوما- به ترتیب نشانه های نمانا - (گاتی: دمانا)، "خانه"، جائی که خانواده زندگی می کند، ویس-کلان، ( زانتو گاتی شُویثرا )، قبیله یا تخمه (اَی ریاَ من) - و دَهیو - ایالت یا سرزمین را نمایندگی می کنند، نتیجه گرفته می شود که در این عبارت زردشت، دَهیوما، یعنی راتویِ دهیوی رَغَه است، در حالی که در کلیهی سرزمین های دیگر شخصیت دهیوما کاملا متمایز از زردشت است یا بهتر بگوئیم زرا توشتر و تما - بالاترین راتوها یا در حقیقت کاهن بزرگ یا بزرگترین روحانیون است. نظریات عمومی معمولا و همواره رغهی اوستایی، سرزمین زردشت یعنی رغه زرثوشتریش را با ایالت راگای کتیبه ی بزرگ داریوش در بیستون در داستان شورش فراورته در ماد را یکی دانسته است "داریوش شاه می گوید که این فراوته با چند سوار به بخشی از ماد به نام راگا گریخت. تنها به این بسنده نشد بلکه در تطبيق رغه ی اوستائی و راگای کتیبه های هخامنشی، که نام منطقه بوده و نه شهر، یعنی شهر راغایی یونانیان، مرکز و پایتخت راغيانه اسلامی ری در نظر بزرگترین محققان و پژوهشگران یکی دانسته شده اند. اما این تطبيق ها، همگی دارای اساسی نااستوار و اشتباه می باشند. پیش ترها، ایلرز به درستی عليه تطبيق راگای دوران هخامنشی با شهر ری دوران اسلامی که کاوش های آمریکائیان در آنجا جز از آثار پیش از تاریخی تنها با آثار دوران اسلامی برخورد کردند، موضع گرفت چنانکه گرشویچ گفته به این مسئله می توان اضافه کرد که این سلسله تطبيق ها به سادگی و آسانی براساس همگونی و شباهت های نامی صورت گرفته اند. توصیف و تشریح این جای۔ نام ها چنانکه در موقعیت های مشخصی دیده شده با مدارک کمی انجام گرفته است، مانند البرز ( هرا برز " محل دیده بانی مرتفع ")، نیسایه (منطقه و جایگاه" در ماد) یا بین مرغيانه و باکتریا. در حقیقت چنانکه ایلرز نشان داده است، اصطلاح راگا (فارسی جدید: راغ) به معنای صحرا و دشت نزدیک کوه است و در جای - نام های بسیاری استفاده شده است، مثلا راغ در بدخشان، راغه در شمال غربی هیندوباغ، سپرايغا در شمال غربی کویته، راغان در کرمان، راون در تخارستان و غیره . در دنباله آن تطبيق پیشین راگای هخامنشی و رَغَه، یعنی تطبیق بین مرکز زردشتی یا سرزمین "مغان" با راگایی یونانی و شهر ری امروزی از نظر متدولوژیکی دارای همان ارزش تطبیق بین پارای تاكنه سیستانی و همین نام در منطقهی ماد دارد. استفاده از سنت های زردشتی برای نشان دادن تطبيق راگا با رَغَه تنها تقویت کننده ی یک شک متدولوژیک است در حالی که برعکس، از نظر انتقادی باید از کمبود نقد مفسران اوستایی درباره ی این گونه تطبیق ها که که بر اساس مدارک ناچیزی انجام شده تعجب کرد: بنا بر نظر برخی "رغه ی زردشتی" باید در آذربایجان قرار گرفته باشد و بنا بر عقیده ی برخی دیگر در همین شهر ری حاضر یعنی در ماد رغيانه. در وندیداد پهلوی عبارت رَغم ثرى زانتم متن اوستائی به شكل " راک سه تخمه آتورپاتکان است که برخی می گویند (همان) ری است تفسیر شده بنابراین روشن است که سنت های پهلوی که پیشتر معروف و پذیرفته شده بوده اند یا حداقل آن بخش از سنت های پذیرفته شده، از سوی نویسنده و مترجم و مفسر آن کتاب، سرزمین زردشت را در آتروپاتنه مادی قرار داده بوده است. این کار باعث تعجب نیست زیرا بدون شک این کار به سنت ایران ویژ پت کوستک آتورپاتکان مربوط است، در حالی که سنت های دیگر شاید به خاطر همگونی و هم نامی آن را با شهر ری تطابق داده اند.(ص ۱۵۳ _ ۱۵۵)
مأخذ: نیولی، گراردو. پژوهش های تاریخی درباره ی سیستان باستان. ترجمه: سید منصور سید سجادی. ناشر: موازی، پیشین پژوه. سال ۱۳۹۶
🔥 @atorshiz 🔥
BY پژوهشی در فرهنگ زرتشتی
Share with your friend now:
tgoop.com/atorshiz/3941