tgoop.com/atorshiz/4080
Last Update:
فرضیه های جدید درباره زرتشت (شماره ۱۲)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#زرتشت_و_اوستا
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
تمامی این موارد، بازسازی خلاقانه کلنز از «خدایان اوستای قدیم» را ضایع می کند. دَئوَه ها خدایان دین ایران باستان بوده اند که منزلت آنها پس از نکوهش زردشت از سوی تعداد بی شماری از دیوان و خدایان بیگانه ارتقا یافته است. پرستندگان آنها انسانهای واقعی بودند که در بند چهارم یسن ۳۲ به عنوان «مورد علاقه خدایان»، «عزیزان خدایان»، یا تأیید شده از سوی خدایان» - و بنا به گفته کلنز تأیید شده از سوی خدایان (شر)(۱) توصیف شده اند. ترکیبی که به گفته لومل واژه مقدسی بود هم چون «دَئوهَ» که خود زردشت با معنای وارونه بکار می برد، و تا آن جا که به زردشت ارتباط داشت، معنای (۲) تغییری نکرده است: زردشت همه آنها (۳) = «همه دیوان» - را بدین دلیل نکوهش می کند که خدایان آيين چندخدایی هستند نه به این علت که دیو بوده اند. همان طور که گرشویچ متذکر می شود، این خدایان تصوراتی بودند که در ذهن افرادی با تفکر نادرست شکل بگیرد. با توجه به خط مشی اتخاذ شده در این تحقیق، خط مشی ای که شالوده آن را در گاهان باید یافت، دَئوَه ها چیزی نخواهند بود جز (۴) = «مینوی»های موجود در اوستا. بنا به نوشته گرشویچ بنابراین، تحول معنایی دَیوَهای ایرانی از «خدایان» به «دیوها» هنوز هم معتبر است و از این جا نشئت می گیرد که با نکوهش همه خدایان از سوی زردشت تفکر اهریمنی تجلی یافت (یسن ۳۲، بند ۳) یا غیر واقعی و موهوم شد. نکوهش دَیوَه ها به گذشته خیلی دور بر نمی گردد و بنابراین بر راهکاری که درباره مشکل تاریخ زردشت بیان می شود، تأثیری نخواهد داشت، زیرا این قضیه نه تنها یکی از ویژگی های اصلی دین ایرانی است، بلکه نتیجه ای است که از پیام گاهان به دست می آید: آن چنان که لومل مشاهده می کند و بعد گرشویج در مقاله فوق الذکر به آن می پردازد، خدایان نکوهش شده در چشمان زردشتیان وفادار تبدیل به دیوهای حقیقی شدند. تا بدین جا از دلایلی صحبت به میان آمد که مرا بر آن داشت تا نظر پیشین خودم را در مورد تاریخ زردشت و دلایلی که چرا نظریه های پیشنهادی از سوی بویس و کلنز مورد نقد دقیق قرار نمی گیرند، تغییر دهم. پس از چاپ کتاب زمان و زادگاه زردشت محققان دیگری نیز پا به این عرصه تحقیقاتی گذاشتند. علاوه بر گرشویچ و مقاله جدیدش در این زمینه، می توان هومباخ و کینگزلی را نیز نام برد که اولی به يک تقويم متقدم و دومی به ارزش تاریخی عدد ۲۵۸ سال پیش از اسکندر اعتقاد دارند. با توجه به ماهیت استدلالهای آنان که ارتباطی تنگاتنگ با تفاسیر منابع یونانی دارند، باید دقت بیشتری به آنان کرد. از سوی دیگر، باید درباره مقاله اچ. ای ایدالجی بگوییم که در خصوص تاریخ زردشت است و در جلد ۴۸(۵) منتشر شد و همزمان با کتاب من به چاپ رسید. ایدالجی با پیشنهادهای بویس هم رای است و پس از بررسی قراین موجود در آثار نویسندگان دوره کلاسيک، درباره هزاره هفتم پیش از میلاد، دوره زندگی زردشت را بین ۱۲۰۰ تا ۱۴۰۰ پیش از میلاد پذیرفته است. در فصل های بعدی استدلالهای وی را مورد بحث و بررسی قرار می دهیم و خاطرنشان می کنیم توضیحات وی درباره تاریخهای که یونانیان بنابر هزاره ها می دهند و خط بطلانی که وی بر مبحث تاریخی فاصله زمانی ۲۵۸ سال پیش از اسکندر می کشد، همگی بر اساس تفسیری پر اشتباه از داده های موجود است. بعداً خواهیم دید که همین اشتباه بر نظریه دیگر محققان نیز سایه افکنده است.(ص ۶۱ _ ۶۲)
۱)daēvõ Zuštā
۲)daēva
۳)daēvā vīspānhõ
۴)mainyava
۵)Journal of the K . R . Cama Oriental Institute
مأخذ: نیولی، گراردو. زردشت در تاریخ. ترجمه: مهدیه چراغیان. بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz 🔥
BY پژوهشی در فرهنگ زرتشتی
Share with your friend now:
tgoop.com/atorshiz/4080