Telegram Web
💢 دین را تحمیل نکنید 💢

❇️ از نگاه امام صادق علیه‌السلام بسیاری از شیعیان هم تحمّل اجبارهای دینی را ندارند:

🔻لاتَحمِلوا عَلىٰ شيعَتِنا وَارفُقوا بِهِم؛ فَإِنَّ النّاسَ لايَحتَمِلونَ ما تَحمِلونَ.

📚 کافی، ج ۸، ص ۳۳۴.

🔺بر شيعيان ما تحمیل نکنید و با آنان مدارا کنيد؛ چرا که مردم تاب آنچه شما تحمّل می‌کنید را ندارند.

❇️ تجربه نیز نشان داد که تحمیل و اجبار، دینداری یا عفت جامعه را افزایش نمی‌دهد.

#حدیث

⭕️ @hamidhossaini
در اين شماره مقاله ای درباره رجال ابن الغضائري و ترجمه متن آن به انگليسی

Ibn al-Ghaḍāʾirī’s K. al-Rijāl and the
Canonization of Imāmī ʿIlm al-Rijāl Literature
with an English translation of the K. al-Rijāl by Ibn al-Ghaḍāʾirī


Rodrigo Adem /Hassan Ansari



@azbarresihayetarikhi
با همکاری جناب احسان موسوی خلخالی متن کتاب رجال ابن الغضائري را بر اساس دستنوشته تستري و همچنين برخی رونوشت های آن از نو تصحيح کرده ايم. اين کتاب در سال 2025 م از سوی یکی از ناشران اروپایی منتشر خواهد شد. در مقاله بالا (نک: فرسته بالا) که در مجله مطالعات شيعی منتشر شده متن رجال را بر اساس تصحيح آقای جلالی با همکاری يکی از محققين به انگليسی ترجمه کرديم و در مقدمه آن تاريخ متن ابن غضائري و همچنين تاريخچه رجال و فهرست نويسی نزد شيعه را به بحث گذارده ايم. اين مقاله که حدود 75 صفحه است در شماره 8 مجله مطالعات شيعی منتشر شده. تاريخ تأليف نسخه اوليه آن به قبل از تاريخ تکميل تصحيح رجال ابن الغضائری که در دست نهایی شدن است بر می گردد و بنابراين ملاک ترجمه ما نبوده.

@azbarresihayetarikhi
يک ريويو در مجله اسلام (Der Islam) سال 2024 از کتاب شريف مرتضی که دو سال پيش منتشر کرديم

https://www.degruyter.com/document/doi/10.1515/islam-2024-0028/html?srsltid=AfmBOoq-m8iK9jSm5E1pR1hgK8AmHfYL0fKty0KKjCUu-RV2rhZ6b7Sq

Hassan Ansari und Sabine Schmidtke, Al-Šarīf al-Murtaḍā’s Oeuvre and Thought in Context. An Archaeological Inquiry into Texts and their Transmission. Part I: Study. Part II: Illustrations. Córdoba: UCO Press, Cordoba University Press, CNERU, Córdoba Near Eastern Research Unit, – IAS, Institute for Advanced Study, Princeton, 2022. 852 + 806 fig., Serie Arabo-Islamica, vol. 4. ISBN 978-84-9927-702-8.

@azbarresihayetarikhi
أنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِيهَا مُعَصَّبَةَ اَلرَّأْسِ نَاحِلَةَ اَلْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ اَلرُّكْنِ بَاكِيَةَ اَلْعَيْنِ مُحْتَرِقَةَ اَلْقَلْبِ يُغْشَى عَلَيْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ.

ایام شهادت صدیقه کبری فاطمة الزهراء را بر همه خوانندگان این کانال تلگرامی تسلیت عرض می کنم


https://www.tgoop.com/azbarresihayetarikhi
Audio
برنامه به مناسبت ایام فاطمیه ۱۴۴۳

کتاب های سده دوم قمری درباره تشيع، امامت، سقيفه و دخت پاک پيامبر (صلوات الله عليهما) چه می گويند؟ نمونه آثار ضرار بن عمرو و فزاري، دکتر حسن انصاری

جلسه اول، ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱

@azbarresihayetarikhi
@zekrMIT
Audio
برنامه به مناسبت ایام فاطمیه ۱۴۴۳

کتاب های سده دوم قمری درباره تشيع، امامت، سقيفه و دخت پاک پيامبر (صلوات الله عليهما) چه می گويند؟ نمونه آثار ضرار بن عمرو و فزاري، دکتر حسن انصاری

جلسه دوم، ۲۰ دسامبر ۲۰۲۱

@azbarresihayetarikhi
@zekrMIT
Forwarded from آذری ها |Azariha

❇️ رویکردی با صدمات جبران‌ناپذیر؛

اصرار بر تقلیلِ ایران به قبایلِ جدا از هم


برخی تصور می‌کنند گره کوری در ایران وجود دارد به نام "مسئلۀ اقوام" و به همین دلیل، هر مشکلی را به حساسیت‌های این موضوع پیوند می‌زنند، اما این همه اصرار برای قرائتِ نادرست از تاریخِ ایران چه هدفی را دنبال می‌کند؟

این روایت‌ها که طی سال‌های اخیر القا شده مبنی بر اینکه «ایران متشکل از اقوامِ پراکندۀ نامرتبط به هم است و باید کاری کنیم وحدتِ قومی به‌وجود آید» از اساس گزاره‌ای غلط و دور از تصویرِ حقیقی ایران است.

ایران سرزمینی متشکل از اقوامِ پراکنده نیست، یعنی قومیت‌های مختلف با ائتلاف، سرزمینی به نام ایران را خلق نکرده‌اند، بلکه ایران، جایگاه خانواده یگانه‌ای است که هر فرزندش در گوشه‌ای از این سرزمین بالیده و این خانوادۀ بزرگ و بزرگ‌تر شده است.

درست به عکس ترکیه یا عراق که هرقومی می‌تواند ادعا کند، گذشته، نژاد، فرهنگ و ملیتی غیر از دیگری دارد، در ایران یگانگی صرفاً محصول درهم‌تنیدگی تاریخی و همزیستی مشترک و طولانی نیست، اینجا اقوام همسایۀ یکدیگر نبوده‌اند که بعد‌ها باهم یکی شده باشند، بلکه از ابتدا یکی بوده‌اند. نخستین ایراد چنین رویکردی در فهم مسئله و صورت‌بندی منطقی آن بر اساس واقعیت‌های تاریخی است و دومین ایراد تلاش برای ترمیم و حل مسئله‌ای که از اساس وجود ندارد.

برجسته‌سازی قومیت برای مردمی که تعریف قوم در معنای تحت‌اللفظی وارداتی بر آنان اطلاق نمی‌شود، جفایی آشکار است؛ زیرا این مردم، در هر بخشی از جغرافیای ایران، مشابه یکدیگرند و تنها تفاوت‌شان در گویش، زبان و لهجه‌ای است که مثل رنگ‌های متفاوت یک فرش، زیبایی نهایی را شکل می‌دهند؛ فرشی که تار و پودش یکی است. اصرار بر قوم‌سازی مردم ایران و عقب‌نشینی از مفهوم ملت و ملیت، تلاش برای اتمیزه‌کردن تمدنِ ایرانی است، یعنی روی دیگر سکه‌ای که خارج از مرز‌ها برای نابودی سرزمینی به نام ایران ضرب می‌شود. کسانی که در مصرف لفظ «اقوام» ولخرجی می‌کنند، باید پاسخ دهند که چرا این مردم را به اقوامی جدا از یکدیگر تقلیل می‌دهند. آیا بازی‌های سیاسی و پناه گرفتن پشت این گسل‌های مصنوعی نقطه پایانی دارد؟ خیر.

ما با همین دست‌فرمان در ثبت میراثِ ناملموس هم حساسیت درست می‌کنیم؛ چالشی که نتیجه نبود روایتی منسجم و صحیح از امرِ ملی است. برخی متولیان با نگاهی قوم‌گرایانه و تولید روایت‌های من‌درآوردی از ایران، جز اینکه آب در آسیاب دشمن می‌ریزند، چه کار دیگری می‌کنند؟ مناقشه اخیر میان قشقایی و لر بر سر ثبت پوشاک و تلاش برای خلق یک هویت قومی مستقل برای قشقایی‌ها نمونه‌ای از این خطاست، در حالی که اتحادیه قشقایی درست مثل اتحادیه شاهسون هرگز یک هویتِ قومی نبوده است.

این ساختار، مجموعه‌ای از ایلات مختلف را در خود جای داده است، بنابراین تقلیل قشقایی به یک هویت قومی، تحریفی آشکار است. چرا اصرار بر اتمیزه‌کردن جامعۀ ایرانی و تعریف هر ذره با فهم غربی از مسئله داریم، آیا نمی‌شود مثلاً میراث ناملموس یک منطقه تحت عناوین عمومی‌تر و ملی‌تری مثل «فرهنگ ایلات جنوب ایران» ثبت شود؟ حتماً باید در شعاع چند کیلومتری چند خط غلیظ برای جدایی بکشیم و بعد هم بگوییم قضیه خیلی حساس است؟ نمی‌شد «پوشاک ایلات استان فارس» را ثبت کرد؟ سیری کلی در اتفاقات اخیر پس از آغاز به کار دولت، خیلی واضح این موضوع را به ما گوشزد می‌کند که برخی دولتمردان در فهم و روایت هویت قومی و ملی مشکل دارند و ادامۀ چنین رویکردی می‌تواند صدماتی جبران‌ناپذیر به ایران وارد کند. اتمیزه‌کردن فرهنگِ مدنی ایران به قوم و قبیله، هم جفا در حقِّ قبیله است هم جفا در حق ایران. / عطنا

🆔️ @Ir_Azariha
یادداشت های حسن انصاری
❇️ رویکردی با صدمات جبران‌ناپذیر؛ اصرار بر تقلیلِ ایران به قبایلِ جدا از هم برخی تصور می‌کنند گره کوری در ایران وجود دارد به نام "مسئلۀ اقوام" و به همین دلیل، هر مشکلی را به حساسیت‌های این موضوع پیوند می‌زنند، اما این همه اصرار برای قرائتِ نادرست از تاریخِ…
سخن درستی است و متأسفانه برخی مسئولين گويا توجه ندارند و يا از مطالعه لازم در اين زمينه برخوردار نيستند. ايران مجموعه ای از اقوامی نيست که با يک قرارداد اجتماعی و در پس يک فرايند سياسی حاکميت ملی را به شکل قراردادی برای خود ايجاد کرده باشند. ايران يک هويت يگانه و یکپارچه سياسی/ فرهنگی است که در طی هزاران سال تحول تاريخی و طبيعی شکل گرفته و مليت تاريخی ايران را تشکيل داده است. ما اقوامی جدا جدا و گسسته از هم نبوده ايم. ايران مجموعه ای از قوميت ها نيست. بلکه مجموعه ای متنوع و متکثر فرهنگی و زبانی در تحت هويت يکپارچه ملی است به نام ايران. تمايز قوميت ها به دليل تمايز تاريخی و هویت متفاوت اقوام نيست؛ بلکه ما يک هويت وحدتبخش يگانه و تاريخی داريم که هزاران سال است عامل اصلی وحدت سرزمينی و فرهنگی و به يک کلام ملی ما را تشکيل می دهد و آن هم ايرانيت است. زبان اقوام مختلف ما زبان های محلی مختلف در ذيل اين عنصر يگانه يعنی ايرانيت است و تنها اين زبان های محلی است که تمايز بخش ساکنان مختلف ايرانشهر تاريخی ماست. همه اين زبان ها زبان های ايرانی اند از بلوچی و کردی گرفته تا فارسی دری و لری و لهجه های سواحل جنوبی خزر و آسی و .... و حتی زبان های تاريخی سغدی و خوارزمی و ...؛ اينها همه زبان های ايرانی و از خانواده ايرانند. زبان عربی نواحی خوزستان هم يکی از زبان های فرهنگی و تاريخی ايران است و تمدن ايرانی در تحول ادبی آن سهم عمده داشته است؛ زبان عربی یکی از عناصر سازنده فرهنگ ايرانی در تاريخ است. زبان ترکی آذری هم زبانی از زبان های فرهنگی ايران است که متعلق به بخشی از تاريخ ايران و جغرافيای ايران است؛ زبان مردم آذربايجان است که در تمام تاريخ ايران از عناصر اصلی شکل دهنده به جغرافيای ايران بوده و تنها در تحولی تاريخی در چند قرن اخیر زبانش متحول شده است.

ايران وحدت در عين کثرت است. ما چيزی به نام مسئله قوميت در ايران نداريم. نه الآن و نه در تمام تجربه چند هزار ساله تاريخی مان.

@azbarresihayetarikhi
ایران، رغم انف منکران خاصه از میان طایفۀ چپان، مملکتی بزرگ و متمدن بوده و در وارد کردن اقوام دیگر در دایرۀ تمدن نیز سهم عمده داشته است. اساساً مملکتی معمولی نبوده است. شهرهای بزرگش چون اصفهان و مداین و هرات و مرو (و امثال بخارا و سمرقند را نیز باید داخل در اینها کرد) شهرهای معمولی نبوده‌اند و زبانش نیز زبان معمولی نبوده. این خاصیّت «امپراتوری» است که اقوام و فرهنگهای گونه‌گون را در خود جمع کند و فربه شود. این امپراتوری هم منحصر در آنچه ایران باستانی می‌گویند نبوده؛ «امپراتوری اسلام» نیز در قسم بزرگی از قلمروِ صاحبانش وابسته به ایرانیان و در بعضی ادوار قائم به آنان بوده است. اما، از بعضی ادوار و در بعضی نواحی که بگذریم، چند قرن است که تن این ملک نزار شده و کمابیش سیصد سال است که زبانش را مخصوصاً از واسطۀ نفوذ بریتانیا و روسیه از چندین سرزمین بیرون کرده‌اند (و هنوز از بی‌کفایتی ما می‌کنند) و فرهنگش را نیز مخصوصاً صاحبانش لاغرتر و محصورتر و بسته‌تر و ناتوانتر نموده‌اند. فی‌الجمله مدتهاست که در سراشیب افتاده، گرچه در قرن گذشته دوباره قدی برافراشت. امروز نمی‌توان برای فربه‌ شدن آن امپراتوری ساخت، ولی راههای دیگر را که اقتضای جهان جدید است و از مسیر تمدن دور نیست البته می‌توان پیمود. می‌شود که هر کس پا در هر راهی که می‌گذارد برای ایران نیز قدمی بردارد؟
Forwarded from بزم قدسیان
🔻خشکه‌ مقدّس ها بدترین جنایتکاران

✍️ استاد شهید مطهری:

🔹به طور کلی افرادی که به دین می‌گروند و سپس بیرون می‌روند از افرادی که از اول گرایش پیدا نکرده‌اند خشن‌تر و ضد انسان‌تر می‌شوند؛ زیرا دین به حکم نیروی عظیم خود همه عواطف دیگر انسانی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و اگر رفت همه آنها را که در خود هضم و جذب کرده بود نیز با خود می‌برد. این است که افرادی که زمانی متدین بوده و سپس بی‌دین شده‌اند از بی‌دین‌های اوّلی خشن‌تر و بی‌عاطفه‌تر و خطرناک‌تر می‌شوند.

🔸اما خطرناک‌تر از این طبقه، متدینان منحرف‌شده و کج‌سلیقه خشکه مقدس‌اند. این طبقه علاوه بر اینکه عواطف انسانی‌شان تحت‌الشعاع عاطفه دینی قرار گرفته و از تأثیر مستقل افتاده، نیروی دین به حکم اینکه منحرف شده اثر خود را نمی‌بخشد و از آن طرف چون زائل نشده و به صورت انحرافی کار می‌کند به همان قدرت که مقتضای نیروی دین است فعال است. اینها دیگر از هر سبع خطرناک‌تر و وحشتناک‌ترند.

🔹 تاریخ نشان می‌دهد که بی‌رحمانه‌ترین جنگ‌ها، کشتارها، زجر و شکنجه‌ها به وسیله خشکه مقدسان صورت گرفته است. بزرگ‌ترین نمک‌نشناسی‌ها را اینها انجام می‌دهند زیرا «یحْسَبونَ انَّهُمْ یحْسِنونَ صُنْعاً». جنگ‌های صلیبی، جنگ‌های خوارج، حتی فاجعه کربلا ساخته دست این طبقه است.

📝 استاد مطهری، پاسخ‌های استاد به نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب، ص۷۵-۷۴

www.tgoop.com/motahari_ir
سری مطالعات شيعی در انتشارات بريل ناشر تحقيقات درباره تشيع و همچنين ناشر آثار تصحيح شده در حوزه متون شيعی است. تاکنون 5 مجلد منتشر شده. کتاب های بيشتری در دست آماده سازی است. اگر کتابی درباره تشيع نوشته ايد و يا متنی را تصحيح کرده ايد می توانيد آن را برای نشر پيشنهاد دهيد.


https://brill.com/display/serial/SITS?language=en


@azbarresihayetarikhi
Audio
فدک و متن خطبه فدک از نگاهی ديگر، دکتر حسن انصاری

جلسه اول: در اين جلسه به موضوع فدک و ارتباط آن با تحولات سياسی دو قرن نخست قمری پرداخته شد. همچنین اصالت و اعتبارسنجی و اسناد خطبه فدک مورد بررسی قرار گرفتند. (۱۳ ژانویه، ۲۰۲۲)

ویدیو در یوتیوب

@azbarresihayetarikhi
@zekrMIT
Audio
فدک و متن خطبه فدک از نگاهی ديگر، دکتر حسن انصاری

جلسه دوم: در این جلسه روایات مرتبط با فدک را خواندیم و ماهیت اقتصادی و سیاسی موضوع فدک را به بحث گذاشتیم. (۱۵ ژانویه، ۲۰۲۲)

ویدیو در یوتیوب

@azbarresihayetarikhi
@zekrMIT
السلام عليک يا فاطمة الزهراء

ولست أدري خبر المسمار
سل صدرها خزانة الأسرار
واقعه شهادت صديقه طاهره حضرت فاطمه زهراء (ع) بر اساس يک سند ارزشمند از حدود نيمه سده دوم قمری

در اثر مهم کتاب الردود تأليف عبد الله بن یزيد الفزاري، از متکلمان برجسته و تأثير گذار اباضی مذهب کوفه (و یغداد) در نيمه قرن دوم قمری قسمتی به موضوع اعتقادات شيعيان در خصوص مسائل مرتبط با امامت پرداخته شده. اطلاعاتی که در اين بند آمده از نقطه نظر اثبات قدمت و اعتبار عقايد شيعيان و گروه های مختلف آنان در اين موضوعات حائز اهميت بسيار زيادی است و از اسناد بسيار قابل اعتنا از نقطه نظر بحث ها و پژوهش های تاريخی به شمار می رود. نکته جالب توجه اين است که می دانيم در کوفه، فزاري شريک تجاری هشام بن الحکم بود و با او کاملا آشنا و مرتبط بود و بعدا در بغداد هم در مجلس برامکه با هشام ارتباط داشت و در مجالس مناظرات آن مجلس با هشام و ديگر متکلمان عصر مانند ضرار بن عمرو شرکت می کرد.

به نظر ما آنچه در اين قسمت فزاري درباره عقايد شيعيان و همچنين گروهی ديگر که از آنان با تعبير "رافضه" ياد کرده نقل می کند به احتمال بسيار زياد عقايدی بوده که فزاری خود از هشام بن الحکم مستقيما شنيده بوده و يا در آثارش خوانده بوده است. از اين نقطه نظر اطلاعات اين قسمت دارای اهميتی مضاعف است. ما در دنباله يادداشت های خود درباره تأثير هشام بر فزاري بيشتر خواهيم نوشت و مباحث مختلف کلامی و اعتقادی را در آثار فزاري با تحليل محتوایی تفصيلی ان شاء الله بيان خواهيم کرد.

از نکات جالب در اين قسمت اين است که فزاري مطلقا به باوری شبيه تحريف قرآن در راستای اثبات امامت از نقطه نظری شيعی اشاره ای ندارد و اين خود باز نشان می دهد که در آن دوره شيعيان مطلقا به باورمندی به تحريف قرآن شناخته نمی شدند.

اينجا عبارات او را در اين قسمت می آوريم:
قال عبدالله: ثم جاءت طائفة أخری إلی رئيسها فقالوا: ما تقول في علي بن أبي طالب، فإن قوما برئوا منه وأکفروه وقاتلوه، فقال: احذروهم فإنهم أهل البدع واکتبوا ما أحدثکم، روينا أن عليا کان أول الناس إسلاما وأحسنهم مع رسول الله صلی الله عليه وسلم، وآثرهم عظمة عنده في الإسلام وجهاد المشرکين، فإن النبي عليه السلام آخی بين أصحابه ثمّ آخی هو عليا، وقال أنت بمنزلي هارون من موسی إلا أنه لا نبي من بعدي، وقال: من کنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه وعاد من عاداه، وانصر من نصره واخذل من خذله، ووجه النبي عليه السلام أبابکر [بتبليغ] سورة براءة ليقرأها علی الناس بالموسم، وينبذ لکل ذي عهد عهده فنزل عليه جبرائيل علیه السلام، فقال له: إنه لا يبلّغ عنک إلا رجل منک، فرفع النبي عليه السلام السورة إلی علي بن أبي طالب، ووجه بها إلی الموسم. وقال عليه السلام: إن منکم من يقاتل علی تأويل القرآن کما قاتلت علی تنزيله، فقام أبوبکر وعمر وأصحاب رسول الله صلی الله عليه وسلم، وکل واحد یسرّه أن يکون هو المقاتل بعد رسول الله صلی الله علیه وسلم، وکان علي في ناحية وهو يخصف نعليه، فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم: یفعل ذلک خاصف النعل، يعنی علیاً، وقال علیه السلام یوما وهو یرید أن يأکل طیراً قد طبخ له: اللهم ائتني بأحبّ خلقک إلیّ أن يأکل معي من هذا الطیر، فجاء الله بعلي فلما رآه النبي علیه السلام سرّ وقال: اللهم وال من والاه وعاد من عاداه واخذل من خذله وانصر من نصره، ونحو ذلک من الأحاديث المعروفة في فضائل علي، فقبل ذلک قوم وهم عوام الناس ودانوا به وتولوا علیا، وقاتلوا معه کل من خالفه، وهم الشیعة والمعتزلة وعامة الأمة.
وقام قوم من الشيعة وأفرطوا في علي کما روی لهم محدثهم أيضاً أن النبي علیه السلام قال: علي خليفتي في أمتي ووصيي من بعدي، ونصّبه للناس إماما، وأسرّ إليه أشياء من الوحي لم یعلّمها أمته وجعل [إليه] أمر نسائه من بعده في يده، وأنّه ردّت عليه الشمس حين فاتته العصر بعد ما غابت، وأنّه دابة الله التي تخرج علی الناس، ومعه عصی موسی وخاتم سلیمان علیهما السلام، وأنّه قسیم الناس (کذا: النار) يقسّم لها أهلها، يقول: هذا لي وهذا لها، وأنّ أبابکر وعمر رضوان الله عليهما ضربا فاطمة بنت رسول الله صلی الله عليه وسلم حتی ألقت جنیناً، وأنّ أبابکر أمر خالد بن الولید حین تخلف علي عن بيعته أن یضرب عنقه إذا سلّم أبوبکر من الصلاة، فلما قعد أبوبکر في التشهد فبدی له، فقال قبل أن یسلّم: يا خالد لا تفعل ما أمرتک، ونحو ذلک من الأحاديث المفتعلة الضالة المضلة لمن صدّقها وقبلها أولئک المفرطون ودانوا بها وأکفروا من تقدم علی علي. وزعموا أن الأمة کلها ارتدت بعد النبي علیه السلام حین لم يؤمّروا علياً، وأنه ظلم و قهر، و برئوا من أبي بکر وعمر، و من لم يشهد بمثل شهادتهم، وهم الرافضة لعنهم الله، صاروا إلی ذلک بالروایات وسوء التأويل (ص 9 تا 10؛ چاپ بريل).

https://www.tgoop.com/azbarresihayetarikhi
عقيده شيعيان درباره آنچه در ايام فاطميه رفت؛ به روايت ابو الحسن البسيوي، عالم و فقيه برجسته اباضی مذهب نيمه سده چهارم قمری (منتشر شده در مجموعه السير والجوابات، ج 2).

https://www.tgoop.com/azbarresihayetarikhi
2024/12/25 17:15:20
Back to Top
HTML Embed Code: